آیت الله بروجردی (آیت اخلاص) (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۵: خط ۷۵:
در اثر این درایت و حسن تدبیر، کار به جایى رسید که شیخ محمود شلتوت، آن فتواى تاریخى خود را صادر کرد<ref>فتواى شیخ محمود شلتوت جواز عمل به فقه شیعه بود؛ در حالى که پیش از این، آنان شیعه را یک فرقه گمراه مى دانستند و به هیچ وجه اجازه عمل به فقه شیعه را نمى دادند.</ref> و براى نخستین بار یک عالم سنى به طور رسمى مذهب شیعه را به رسمیت شناخت و براى آن در دانشگاه الازهر مصر، کرسى تدریس تشکیل داد. <ref>مطهرى، شش مقاله، 1380 ش، ص261؛ احمدى و دیگران، 1379 ش، ص159، به نقل از آیت‌الله محمد فاضل لنکرانى.</ref> براى آگاهى از عمق این روابط و نقش مثبت و کارساز آیت‌الله بروجردى، متن دو نامه تاریخى که یکى از شیخ عبدالمجید سلیم و دیگرى از شیخ محمود شلتوت است، از نظر مى‌گذرد.<br>
در اثر این درایت و حسن تدبیر، کار به جایى رسید که شیخ محمود شلتوت، آن فتواى تاریخى خود را صادر کرد<ref>فتواى شیخ محمود شلتوت جواز عمل به فقه شیعه بود؛ در حالى که پیش از این، آنان شیعه را یک فرقه گمراه مى دانستند و به هیچ وجه اجازه عمل به فقه شیعه را نمى دادند.</ref> و براى نخستین بار یک عالم سنى به طور رسمى مذهب شیعه را به رسمیت شناخت و براى آن در دانشگاه الازهر مصر، کرسى تدریس تشکیل داد. <ref>مطهرى، شش مقاله، 1380 ش، ص261؛ احمدى و دیگران، 1379 ش، ص159، به نقل از آیت‌الله محمد فاضل لنکرانى.</ref> براى آگاهى از عمق این روابط و نقش مثبت و کارساز آیت‌الله بروجردى، متن دو نامه تاریخى که یکى از شیخ عبدالمجید سلیم و دیگرى از شیخ محمود شلتوت است، از نظر مى‌گذرد.<br>
نامه اول از شیخ عبدالمجید سلیم:
نامه اول از شیخ عبدالمجید سلیم:
«بسم الله الرحمن الرحیم، خدمت آیت‌الله السید الجلیل حاج آقا حسین بروجردى حفظه الله سلام علیکم و رحمته؛ اما بعد: استاد محترم، حضرت شیخ محمدتقى قمى دبیر کل دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه پیام شفاهى آن جناب را که دستور داده بودید به من برسانند، ابلاغ نمودند. شما اظهار لطف نموده و به ایشان از تقدیر و تشکر خود در باره کوشش‌هایى که ما و جماعت تقریب بین المذاهب اسلامى در راه خدمت به اسلام و مسلمین مى‌کنیم و از تأثیر این کوشش‌ها در راه وحدت کلمه مسلمین و ایجاد تفاهم بیشتر و هماهنگى بهتر و اصلاح فسادى که مغرضین به وجود آورده‌اند، سخن گفته اید. خدا مى‌داند که این امر، بهترین و عزیزترین آرزوهاى من در زندگى است و تا زنده ام به خاطر آن و در راه آن کار مى‌کنم. از اعتماد حضرتعالى نسبت به شخص من و از این عطف توجه به کوشش‌هایم تشکر مى‌کنم. من با آنچه که از شما مى‌دانم و سراغ دارم، همکارى شما را در این جهاد بزرگ خدایى بسیار بزرگ مى‌شمارم؛ زیرا شما با علم و دانش و مقام و نفوذى که در ایران و غیر ایران دارید، همیشه در راه اصلاح امر امت اسلام کار مى‌کنید. فکر تقریب بین مذاهب اسلامى، از توجه و عنایت شما بسیار بهره مند بوده و از کمک‌ها و مساعدت‌هاى پر ارزش شما در مناسبات مختلف برخوردار بوده است. نخستین وظیفه اى که به عهده ما علماى اسلامى است، خواه شیعه باشیم یا سنى، این است که از اذهان و افکار مردم، این مطلب را پاک کنیم و حقایق روشن اسلام و اصول محکم شریعت را طورى نشر دهیم که مردم را با حقیقت و هدایت خداوند بیدار و بینا سازیم. دیگر این که اخیراً از فوت عالم جلیل مرحوم سیدمحسن امین عاملى با خبر شدم. من وقتى از علم و اخلاص و جهاد او در راه این دین و ملت، مطالبى شنیدم از خبر وفات آن مرحوم سخت متأسف شدم. اکنون خالص‌ترین تسلیت‌هاى خود را به حضور جنابعالى و به همه برادران شیعه امامیه اعلام مى‌دارم و از خداى بزرگ مى‌خواهم که فقید محترم را غریق رحمت نماید و به ما و شما در این مصیبت اجر و ثواب صابرین عطا فرماید. والسلام علیکم. جمادى الثانى 1371ق.»<ref>اباذرى، 1383 ش، ص68.</ref><br>
«بسم الله الرحمن الرحیم، خدمت آیت‌الله السید الجلیل حاج آقا حسین بروجردى حفظه الله سلام علیکم و رحمته؛ اما بعد: استاد محترم، حضرت شیخ محمدتقى قمى دبیر کل دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه پیام شفاهى آن جناب را که دستور داده بودید به من برسانند، ابلاغ نمودند. شما اظهار لطف نموده و به ایشان از تقدیر و تشکر خود در باره کوشش‌هایى که ما و جماعت تقریب بین المذاهب اسلامى در راه خدمت به اسلام و مسلمین مى‌کنیم و از تأثیر این کوشش‌ها در راه وحدت کلمه مسلمین و ایجاد تفاهم بیشتر و هماهنگى بهتر و اصلاح فسادى که مغرضین به وجود آورده‌اند، سخن گفته اید. خدا مى‌داند که این امر، بهترین و عزیزترین آرزوهاى من در زندگى است و تا زنده ام به خاطر آن و در راه آن کار مى‌کنم. از اعتماد حضرتعالى نسبت به شخص من و از این عطف توجه به کوشش‌هایم تشکر مى‌کنم. من با آنچه که از شما مى‌دانم و سراغ دارم، همکارى شما را در این جهاد بزرگ خدایى بسیار بزرگ مى‌شمارم؛ زیرا شما با علم و دانش و مقام و نفوذى که در ایران و غیر ایران دارید، همیشه در راه اصلاح امر امت اسلام کار مى‌کنید. فکر تقریب بین مذاهب اسلامى، از توجه و عنایت شما بسیار بهره مند بوده و از کمک‌ها و مساعدت‌هاى پر ارزش شما در مناسبات مختلف برخوردار بوده است. نخستین وظیفه اى که به عهده ما علماى اسلامى است، خواه شیعه باشیم یا سنى، این است که از اذهان و افکار مردم، این مطلب را پاک کنیم و حقایق روشن اسلام و اصول محکم شریعت را طورى نشر دهیم که مردم را با حقیقت و هدایت خداوند بیدار و بینا سازیم. دیگر این که اخیراً از فوت عالم جلیل مرحوم سیدمحسن امین عاملى با خبر شدم. من وقتى از علم و اخلاص و جهاد او در راه این دین و ملت، مطالبى شنیدم از خبر وفات آن مرحوم سخت متأسف شدم. اکنون خالص‌ترین تسلیت‌هاى خود را به حضور جنابعالى و به همه برادران شیعه امامیه اعلام مى‌دارم و از خداى بزرگ مى‌خواهم که فقید محترم را غریق رحمت نماید و به ما و شما در این مصیبت اجر و ثواب صابرین عطا فرماید. والسلام علیکم. جمادى الثانى 1371ق.»<ref>اباذرى، 1383 ش، ص68.</ref><br>
نامه دوم از شیخ محمود شلتوت:
نامه دوم از شیخ محمود شلتوت:
«بسم الله الرحمن الرحیم، سلام علیکم و رحمه الله، اما بعد: قبل از همه چیز، از سلامت گرانبهاى آن برادر ارجمن جویا بوده و دعا مى‌کنم که آن بزرگوار همیشه مصدر و منبع برکات براى مسلمین و وحدت کلمه آنان باشد. فرصتى را که با مسافرت برادر علامه و مکرم من استاد قمى، ایدالله فى جهاده المشکور، پیش آمد مغتنم مى‌شمارم تا نامه اى به ساحت آن جناب نوشته و از کوشش‌هاى شما تقدیر کنم. من به شما مژده مى‌دهم که گام‌ها و قدم‌هاى ما در راه تقریب، قدم‌هایى است که یقین دارم شما با تمام قوا آن را تأیید مى‌فرمایید. گروه برگزیده اى از رجال الازهر و برادرانى که در تقریب صمیمانه جهاد کرده‌اند، از روى ایمان و یقین، ما را کمک و یارى مى‌کنند و به آنچه که براى دین و رسالت جهانى و انسانى که بدان گردن نهاده‌اند و بر آنان واجب شده، قیام و اقدام مى‌کنند. امیدوارم از آرزوها و آرمان‌هاى مشترک خود مطلع گردیم. والسلام علیکم. ذیقعده 1379).»<ref>اباذرى، 1383 ش، ص72.</ref><br>
«بسم الله الرحمن الرحیم، سلام علیکم و رحمه الله، اما بعد: قبل از همه چیز، از سلامت گرانبهاى آن برادر ارجمن جویا بوده و دعا مى‌کنم که آن بزرگوار همیشه مصدر و منبع برکات براى مسلمین و وحدت کلمه آنان باشد. فرصتى را که با مسافرت برادر علامه و مکرم من استاد قمى، ایدالله فى جهاده المشکور، پیش آمد مغتنم مى‌شمارم تا نامه اى به ساحت آن جناب نوشته و از کوشش‌هاى شما تقدیر کنم. من به شما مژده مى‌دهم که گام‌ها و قدم‌هاى ما در راه تقریب، قدم‌هایى است که یقین دارم شما با تمام قوا آن را تأیید مى‌فرمایید. گروه برگزیده اى از رجال الازهر و برادرانى که در تقریب صمیمانه جهاد کرده‌اند، از روى ایمان و یقین، ما را کمک و یارى مى‌کنند و به آنچه که براى دین و رسالت جهانى و انسانى که بدان گردن نهاده‌اند و بر آنان واجب شده، قیام و اقدام مى‌کنند. امیدوارم از آرزوها و آرمان‌هاى مشترک خود مطلع گردیم. والسلام علیکم. ذیقعده 1379).»<ref>اباذرى، 1383 ش، ص72.</ref><br>
همان گونه که از متن نامه‌ها استفاده مى‌شود، رهبران مذهبى اهل سنت، به ویژه رؤساى دانشگاه الازهر، براى شخص آیت‌الله بروجردى عزت و عظمت و اقتدار ویژه قائل بودند و همواره به او به دیده احترام مى‌نگریستند. حتى گفته مى‌شود وقتى نامه آقاى بروجردى به دست شیخ مجید سلیم، رئیس اسبق جامعه الازهر مى‌رسید، نامه آقاى بروجردى را مى‌گرفت و مى‌بوسید، و شیخ محمود شلتوت نیز که بعدها ریاست جامعه الازهر را برعهده گرفت، همین رفتار احترام آمیز را در برابر نامه‌هاى آیت‌الله بروجردى داشت. <ref>احمدى و دیگران، 1379 ش، ص135، به نقل از لطف‌الله صافى گلپایگانى.</ref><br>
همان گونه که از متن نامه‌ها استفاده مى‌شود، رهبران مذهبى اهل سنت، به ویژه رؤساى دانشگاه الازهر، براى شخص آیت‌الله بروجردى عزت و عظمت و اقتدار ویژه قائل بودند و همواره به او به دیده احترام مى‌نگریستند. حتى گفته مى‌شود وقتى نامه آقاى بروجردى به دست شیخ مجید سلیم، رئیس اسبق جامعه الازهر مى‌رسید، نامه آقاى بروجردى را مى‌گرفت و مى‌بوسید، و شیخ محمود شلتوت نیز که بعدها ریاست جامعه الازهر را برعهده گرفت، همین رفتار احترام آمیز را در برابر نامه‌هاى آیت‌الله بروجردى داشت. <ref>احمدى و دیگران، 1379 ش، ص135، به نقل از لطف‌الله صافى گلپایگانى.</ref><br>
به هرحال از این که درخت پیوند مذاهب و تقریب آنان این گونه به سوى رشد و شکوفایى پیش مى‌رفت، آیت‌الله بروجردى بسیار خوشحال و امیدوار بود و هر از چندگاهى در جلسه درس به مناسبت‌هاى گوناگون به این موضوع اشاره و از روند پیشرفت کار، اظهار خشنودى مى‌کرد و مى‌گفت: «امر تقریب در حال پیشرفت است و خدا را شکر که ما هم در آن سهمى داشتیم.»<ref>احمدى و دیگران، 1379 ش، ص232.</ref><br>
به هرحال از این که درخت پیوند مذاهب و تقریب آنان این گونه به سوى رشد و شکوفایى پیش مى‌رفت، آیت‌الله بروجردى بسیار خوشحال و امیدوار بود و هر از چندگاهى در جلسه درس به مناسبت‌هاى گوناگون به این موضوع اشاره و از روند پیشرفت کار، اظهار خشنودى مى‌کرد و مى‌گفت: «امر تقریب در حال پیشرفت است و خدا را شکر که ما هم در آن سهمى داشتیم.»<ref>احمدى و دیگران، 1379 ش، ص232.</ref><br>
۸٬۱۴۴

ویرایش