نجف: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۷٬۱۳۲ بایت اضافه‌شده ،  ۱۲ فوریه
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
(۱۴۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">[[پرونده: نجف .png|جایگزین=نجف.jpg |بندانگشتی|نجف]]
[[پرونده:نجف.jpg|بی‌قاب|چپ]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
'''نَجَف''' (به عربی: مدینه النجف یا النّجف الأشرف) نام شهری در کشور [[عراق]] است که در این شهر آرامگاه [[علی بن ابی‌طالب|امام علی بن ابی‌طالب(علیه السلام)]] نخستین امام [[مذهب شیعه|شیعیان]] واقع شده‌است.


|نام کشور
این شهر مرکز استان نجف است و از مقدس‌ترین شهرهای شیعیان و مرکز قدرت سیاسی شیعیان در [[عراق]] به‌شمار می‌رود. نجف همواره محل تردد و اقامت زائران و نیز مشتاقان [[علوم اسلامی|علوم دینی]] است که این عامل در رونق تجارت آن تأثیری بسزا دارد. این شهر مدت زیادی در مسیر کاروان‌هایی قرارداشته که برای انجام [[مناسک حج]] از راه خشکی عازم [[مکه]] و [[مدینه]] بودند. این ویژگی نیز در ارتباط نجف با شهرها و مراکز تأثیر زیادی داشته‌است.
| data-type="authorfatherName" |عراق
|-
|مکان
| data-type="authorbirthDate" |عراق نجف اشرف
|-


|شهرت
== تاریخ شهر نجف ==
| data-type="authorfatherName" |آرامگاه امام علی بن ابی‌طالب (ع)
برخی مورخان تاریخ پیدایش شهر نجف را به قبل از [[اسلام]] می‌رسانند و گروهی وجود این شهر را تا پیش از قرن سوم هجری نفی می‌کنند. جعفر محبوبه گوید:
|-
در زمان تنوخی‌ها و لَخمی‌ها و منذری‌ها که «حیره» پایتخت آنها بود و از جهت آبادانی و تمدن جزو بهترین‌ها به شمار می‌آمد شهر نجف منطقه‌ای آباد و دارای ساکنان، و فرهنگ آن، فرهنگ عربی بود<ref>ماضی النجف و حاضرها، ص١۶</ref>.
|زبان رسمی
| data-type="authorfatherName" |عربی/کردی
|-
 
|-
|}
</div>
نَجَف (به عربی: مدينة النجف یا النّجف الأشرف) نام شهری در کشور [[عراق]] است که در این شهر، آرامگاه [[امام علی بن ابی‌طالب]] (ع) نخستین امام شیعیان واقع شده‌است.
 
این شهر مرکز استان نجف است و از مقدس‌ترین شهرهای شیعیان و مرکز قدرت سیاسی شیعیان در عراق به‌شمار می‌رود. نجف همواره محل تردد و اقامت زائران و نیز مشتاقان علوم دینی است که این عامل در رونق تجارت آن تأثیری بسزا دارد. این شهر مدت زیادی در مسیر کاروان‌هایی قرارداشته که برای انجام مناسک حج از راه خشکی عازم مکه و مدینه بودند. این ویژگی نیز در ارتباط نجف با شهرها و مراکز تأثیر زیادی داشته‌است.
 
 
 
=تاریخ شهر نجف=
 
برخی مورخان تاریخ پیدایش شهر نجف را به قبل از اسلام می رسانند و گروهی وجود این شهر را تا پیش از قرن سوم هجری نفی می کنند. جعفر محبوبه گوید:
 
در زمان تنوخی ها و لَخمی ها و منذری ها که «حیره» پایتخت آنها بود و از جهت آبادانی و تمدن، جزو بهترین ها به شمار می آمد، شهر نجف منطقه ای آباد و دارای ساکنان، و فرهنگ آن، فرهنگ عربی بود.<ref>ماضی النجف و حاضرها، ص١۶</ref>


اما دکتر کاظم جنابی نظر دیگری دارد:
اما دکتر کاظم جنابی نظر دیگری دارد:
هنگامی که [[کوفه]] پدید آمد، نجف شهر مهمی نبود و از توابع «حیره» به شمار می‌آمد و بعداً به جهت خشکی زمینش، مقبره مردم کوفه قرار گرفت<ref>تخطیط مدینة الکوفه، ص٣٢</ref>.


هنگامی که کوفه پدید آمد، نجف شهر مهمی نبود و از توابع «حیره» به شمار می آمد و بعداً به جهت خشکی زمینش، مقبرة مردم کوفه قرار گرفت.<ref>تخطیط مدینة الکوفه، ص٣٢</ref>
[[سید بن طاووس|ابن طاووس]] گوید: محمد بن علی بن رحیم شیبانی گفت: من و پدرم علی بن رحیم و عمویم حسین بن رحیم با عده‌ای که قصد [[زیارت]] [[علی بن ابی طالب|امیرمؤمنان علی (علیه السلام)]] را داشتند، وارد شهر نجف شدیم. سال دویست و شصت و اندی بود و من کودکی بیش نبودم. نزدیک قبر امام علی (علیه السلام) که رسیدیم تنها سنگ نشانی آن جا بود و دیگر هیچ و مردمانی اندک در آن اطراف زندگی می‌کردند<ref>فرحةالغری، سید بن طاووس، ص١٢٢</ref>.
برای رسیدن به نظر درست دراین‌باره، باید به دو نکته مهم توجه داشت:


ابن طاووس گوید:
# سرزمین نجف، خاکی خوب و آب و هوایی معتدل داشته و منطقه خوش‌گذرانی ساسانی‌ها و منذری‌ها و [[عباسیان|عباسی‌ها]] بوده<ref>ماضی النجف و حاضرها، ج١، ص۴</ref> و در نجف یا مشرف بر آن دِیرها و قصرهایی وجود داشته است<ref>الدیارات، ص٢٣٠</ref>. البته این بدان معنا نیست که در آن زمان‌ها نجف مسکونی و آباد بوده؛ چرا که در گزارش جغرافی‌دان‌ها به این مطلب اشاره نشده و آنان که از دِیرها و قصرها یاد کرده‌اند، نگفته‌اند که نجف در آن دوره، ساکنانی داشته و معمور بوده است.
# گمان دکتر جنابی به این که نجف منطقه کوچک و مسکونی بوده و از توابع حیره و نیز وجود دِیرها و سازه‌های بزرگ و باشکوه، همه اینها نشان می‌دهد که این مکان جای زندگی مردمی بوده؛ هرچند به طور موقت و فصلی، و این وابسته به آن است که نجف از آب و هوایی مطلوب برخوردار بوده باشد.


محمد بن علی بن رحیم شیبانی گفت: من و پدرم علی بن رحیم، و عمویم حسین بن رحیم با عده ای که قصد زیارت امیرمؤمنان علی (ع) را داشتند، وارد شهر نجف شدیم. سال دویست و شصت و اندی بود و من کودکی بیش نبودم. نزدیک قبر امام علی (ع) که رسیدیم، تنها سنگ نشانی آن جا بود و دیگر هیچ و مردمانی اندک در آن اطراف زندگی می کردند.<ref>فرحةالغری، سید بن طاووس، ص١٢٢</ref>
یک عامل مهم آشکار شدن قبر امیرمؤمنان علی (علیه السلام) و برپا شدن بارگاه و حرم آن حضرت است. نخستین بار در زمان امام صادق (علیه السلام) و به فرمان ایشان، قبر امیرمؤمنان آشکار گردید. در روایت صفوان آمده که [[جعفر بن محمد (صادق‌)|امام صادق (علیه السلام)]] پس از آن که ما را به قبر راهنمایی کرد، من به ایشان عرض کردم: فدای تان شوم! آیا اجازه می‌دهید شیعیان کوفه را از این امر آگاه گردانم؟ فرمود: آری، و درهم‌هایی در اختیار من گذارد تا قبر را تعمیر و بازسازی کنم. قبر حضرت امیر (علیه السلام) پس از آن بر اثر سیل خراب گردید و تا زمان داوود بن علی عباسی (متوفی ١٣٣) به همان حال باقی بود و داوود آن را اصلاح کرد و روی آن صندوقی قرار داد. آنگاه دوباره، قبر شریف تخریب شد و [[هارون الرشید]] آن را بازسازی کرد و در سال ١٧٠ هجری گنبدی بر آن نهاد<ref>دلیل النجف الاشرف، ص٢٣</ref>.
برای رسیدن به نظر درست در این باره، باید به دو نکتة مهم توجه داشت:


١. سرزمین نجف، خاکی خوب و آب و هوایی معتدل داشته و منطقة خوش گذرانی ساسانی ها و منذری ها و عباسی ها بوده<ref>ماضی النجف و حاضرها، ج١، ص۴</ref> و در نجف یا مشرف بر آن، دِیرها و قصرهایی وجود داشته است.<ref>الدیارات، ص٢٣٠</ref> البته این بدان معنا نیست که در آن زمان ها نجف مسکونی و آباد بوده؛ چرا که در گزارش جغرافی دان ها به این مطلب اشاره نشده و آنان که از دِیرها و قصرها یاد کرده اند، نگفته اند که نجف در آن دوره، ساکنانی داشته و معمور بوده است.
در سال ٣٣٨ هجری ابوعلی عمر بن یحیی، گنبدی سفیدرنگ بر مزار امیرمؤمنان (علیه السلام) قرار داد و از آن پس، اتاقک‌هایی پیرامون آن مزار ساخته شد که متعلق به بینوایان شیعه بود. در اواخر قرن چهارم، شیعیان در آن جا خانه‌ها برپا کردند و آبادانی در اطراف حرم علوی، رو به گسترش نهاد<ref>الاحلام، علی الشرقی، ص۵٣</ref>. از همه این گفته‌ها و روایت‌ها به دست می‌آید که سکونت قابل توجه پیرامون قبر امیرمؤمنان (علیه السلام) در اواخر قرن سوم هجری آغاز شده است.
به جز آن‌چه جهانگردان درباره شهر نجف نوشته‌اند، تصویر دیگری پیش روی ما نیست. شاید نخستین کسی که از شهر نجف یاد کرده، جهانگرد عرب، ابن جبیره (متوفای ۵٠٨)می باشد؛ آن جا که می‌گوید:


٢. گمان دکتر جنابی به این که نجف منطقه ی کوچک و مسکونی بوده و از توابع حیره، و نیز وجود دِیرها و سازه های بزرگ و باشکوه، همة اینها نشان می دهد که این مکان جای زندگی مردمی بوده؛ هرچند به طور موقت و فصلی، و این وابسته به آن است که نجف از آب و هوایی مطلوب برخوردار بوده باشد.
وارد شهر نجف شدیم؛ منطقه‌ای در پشت کوفه که گویا حدّ فاصل این شهر و صحراست. زمینی سخت، وسیع و چشم گستر دارد. در طرف غرب کوفه، به فاصله یک فرسخ، بارگاهی مشهور و عظیم، منسوب به علی بن ابی‌طالب (رض) واقع شده که بنایی باشکوه دارد<ref>رحلة ابن جبیر، ص١۶٣ و ١۶۴</ref>.


یک عامل مهم، آشکار شدن قبر امیرمؤمنان علی (ع) و برپا شدن بارگاه و حرم آن حضرت است. نخستین بار در زمان امام صادق (ع) و به فرمان ایشان، قبر امیرمؤمنان آشکار گردید. در روایت صفوان آمده که امام صادق (ع) پس از آن که ما را به قبر راهنمایی کرد، من به ایشان عرض کردم: فدای تان شوم! آیا اجازه می دهید شیعیان کوفه را از این امر آگاه گردانم؟ فرمود: آری، و درهم هایی در اختیار من گذارد تا قبر را تعمیر و بازسازی کنم. قبر حضرت امیر (ع) پس از آن بر اثر سیل خراب گردید و تا زمان داوود بن علی عباسی (متوفی ١٣٣) به همان حال باقی بود و داوود آن را اصلاح کرد و روی آن صندوقی قرار داد. آن گاه دوباره، قبر شریف تخریب شد و هارون الرشید آن را بازسازی کرد و در سال ١٧٠ هجری گنبدی بر آن نهاد.<ref>دلیل النجف الاشرف، ص٢٣</ref>
[[ابن بطوطه]] (متوفای ٧٢۵) شهر نجف را در سفرنامه خود این گونه توصیف می‌کند:
به شهر بارگاه علی بن ابی‌طالب (رضی الله عنه) در نجف فرود آمدیم. شهری نیک منظر، در زمینی وسیع و سخت که از بهترین و پرجمعیت‌ترین و مقاوم‌بناترین شهرهای عراق به شمار است و بازارهایی نظیف و نیکو دارد. از «باب الحضره» وارد شهر شدیم و به بازار بقالین و آشپزان و نانواها رسیدیم و پس از آن، به بازار میوه و بازار دوزندگان و رخت‌شویان و عطاران. آنگاه به حرمی که مردم می‌پندارند قبر علی (علیه السلام) است، در آمدیم. در برابر آن، مدرسه‌ها و تکیه‌ها و استراحت گاه‌های آباد و دل پذیر، به بهترین شکل خودنمایی می‌کرد. دیوارهای حرم را لعابی خوش رنگ و چشم نواز پوشانده است<ref>رحلة ابن بطوطه، ج١، ص١٠٩</ref>.


در سال ٣٣٨ هجری ابوعلی عمر بن یحیی، گنبدی سفیدرنگ بر مزار امیرمؤمنان (ع) قرار داد و از آن پس، اتاقک هایی پیرامون آن مزار ساخته شد که متعلق به بینوایان شیعه بود. در اواخر قرن چهارم، شیعیان در آن جا خانه ها برپا کردند و آبادانی در اطراف حرم علوی، رو به گسترش نهاد.<ref>الاحلام، علی الشرقی، ص۵٣</ref> از همة این گفته ها و روایت ها به دست می آید که سکونت قابل توجه پیرامون قبر امیرمؤمنان (ع) در اواخر قرن سوم هجری آغاز شده است.
"""یعقوب سرکیس""" از قول تکسیرا نقل می‌کند:
به جز آنچه جهانگردان درباره شهر نجف نوشته اند، تصویر دیگری پیش روی ما نیست. شاید نخستین کسی که از شهر نجف یاد کرده، جهانگرد عرب، ابن جبیره (متوفای ۵٠٨)می باشد؛ آن جا که می گوید:
ظهر روز شنبه، ١٨ ماه آوریل، ١۶٠۴م (٢٣ [[ماه ربیع الثانی|ربیع الثانی]]) وارد شهر نجف شدیم. شهری بزرگ که شمار خانه‌های آن، حدود پنجاه تا شصت سال پیش، شصت یا هفتادهزار بوده است. خرابه‌های بر جای مانده از آن خانه‌ها نشان می‌دهد که نجف، شهری وسیع و خوش ساخت بوده؛ اما امروزه خانه‌های مسکونی آن از ۵٠٠ خانه فراتر نمی‌رود و ساکنان آن، بیشتر بینوایان و بیچارگانند. به گفته بعضی اهالی شهر، خرابی و انحطاط شهر از روزی آغاز شده که [[شاه طهماسب صفوی]] در سال ٩٨۴ق/١۵٧۶م از دنیا رفت و دیگر هیچ کس، همچون او به شهر نجف نپرداخت و اهمیت نداد. در این شهر، خرابه‌های چند بازار به چشم می‌خورد که گواه عظمت گذشته آن است<ref>مباحث عراقیة، القسم الثانی، ص٣٣۵</ref>.


وارد شهر نجف شدیم؛ منطقه ای در پشت کوفه که گویا حدّ فاصل این شهر و صحراست. زمینی سخت، وسیع و چشم گستر دارد. در طرف غرب کوفه، به فاصلة یک فرسخ، بارگاهی مشهور و عظیم، منسوب به علی بن ابی طالب (رض) واقع شده که بنایی باشکوه دارد.<ref>رحلة ابن جبیر، ص١۶٣ و ١۶۴</ref>
جهانگرد فرانسوی، «تاورنیه» هنگام عبور خود از شهر نجف در سال ١٩٣٨م آن را چنین توصیف می‌کند:
به شهری کوچک که در گذشته به آن کوفه می‌گفتند و هم اکنون به «مشهد علی» معروف است، رسیدیم. بارگاه علی، داماد پیامبر، فضایی وسیع دارد. در چهارگوشه مرقد، چهار شمعدان روشن دیده می‌شود و قندیل‌هایی که بالای ضریح، از سقف آویزانند. دو قاری قرآن، شبانه‌روز آن جا قرآن می‌خوانند. در این شهر، جز سه چهار چاه آب با آب‌های ناگوار و یک قنات خشک، منبع دیگری برای آب نیست. خوردنی موجود در نجف، تنها خرما و انگور و بادام است که به قیمت گران فروخته می‌شود. چون زائران وارد نجف شوند و گرسنه باشند، شیخ که بزرگ آن منطقه است، با برنجی که با آب و نمک و روغن، پخته شده، از آنها پذیرایی می‌کند. چراگاهی که برای چهارپایان در آن بچرند، وجود ندارد و همین کمبود غذا را باعث شده است<ref>العراق فی القرآن السابع عشر، ص٢۴ و ٢۵</ref>.


ابن بطوطه (متوفای ٧٢۵) شهر نجف را در سفرنامة خود این گونه توصیف می کند:
«نیپور» جهانگرد آلمانی مشاهدات خود در سال ١٧۶۵م/١١٧٩ق از نجف را این گونه بیان می‌کند:
به شهر بارگاه علی بن ابی طالب (رضی الله عنه) در نجف فرود آمدیم. شهری نیک منظر، در زمینی وسیع و سخت که از بهترین و پرجمعیت ترین و مقاوم بناترین شهرهای عراق به شمار است و بازارهایی نظیف و نیکو دارد. از «باب الحضره» وارد شهر شدیم و به بازار بقالین و آشپزان و نانواها رسیدیم و پس از آن، به بازار میوه و بازار دوزندگان و رخت شویان و عطاران. آن گاه به حرمی که مردم می پندارند قبر علی (ع) است، در آمدیم. در برابر آن، مدرسه ها و تکیه ها و استراحت گاه های آباد و دل پذیر، به بهترین شکل خودنمایی می کرد. دیوارهای حرم را لعابی خوش رنگ و چشم نواز پوشانده است.<ref>رحلة ابن بطوطه، ج١، ص١٠٩</ref>
مشهد علی در سرزمین خشک و خالی از گیاه قرار دارد؛ همچون جدّه. بی آبی، مشکل جدی این منطقه است. برای غذا پختن و شست وشو، آب قنات‌های زیرزمینی، به کار می‌رود و برای خوردن، آب را از مسافت سه ساعتی بر پشت الاغ‌ها به شهر منتقل می‌کنند. همه خانه‌ها از خشت‌های سفالی و بر پایه‌های آهکی ساخته شده و سقف‌های گنبدی دارند برای استحکام بیشتر. اهالی این شهر، بعضی سنی و بعضی شیعه‌اند. شکل و هیأت کلی این شهر، به شهر قدس می‌ماند؛ همچنین از جهت وسعت. پیرامون شهر دیواری کشیده اند که اکنون دو درب دارد: «باب المشهد» و «باب النهر». «باب الشام» را که سومین درب بوده، با دیوار مسدود کرده‌اند. دیوار شهر چندان تخریب شده که از بیست جای آن می‌توان وارد شهر شد. جز بارگاه باشکوه و عظیمی که بر قبر امام علی (علیه السلام) ساخته‌اند، سه محل اجتماع دیگر که از آن کوچک ترند، نیز وجود دارد<ref>مشاهدات نیبور فی رحلته من البصرة الی الحلة سنة١٧۶۵م، ص٧٧-٧٩</ref>.


١٠١٣«یعقوب سرکیس» از قول تکسیرا نقل می کند:
مستشرق انگلیسی، خانم «لیدی درور» در سفرنامه خود، پس از توصیف شهر و محلات و بازارهای آن که در سال ١٩٢٣م/١٣۴٢ق مشاهده کرده، درباره خیابان‌ها و جاده‌های شهر نجف می‌گوید: «نجف شهر زیبایی است، اما خیابان‌های آن هیچ صاف و هموار نیست»<ref>فی بلاد الرافدین، صور و خواطر، لیدی درور، ص٧١-٧٣</ref>
ظهر روز شنبه، ١٨ ماه آوریل، ١۶٠۴م (٢٣ ربیع الثانی ) وارد شهر نجف شدیم. شهری بزرگ که شمار خانه های آن، حدود پنجاه تا شصت سال پیش، شصت یا هفتادهزار بوده است. خرابه های بر جای مانده از آن خانه ها نشان می دهد که نجف، شهری وسیع و خوش ساخت بوده؛ اما امروزه خانه های مسکونی آن از ۵٠٠ خانه فراتر نمی رود و ساکنان آن، بیشتر بینوایان و بیچارگانند. به گفتة بعضی اهالی شهر، خرابی و انحطاط شهر از روزی آغاز شده که شاه طهماسب صفوی در سال ٩٨۴ق/١۵٧۶م از دنیا رفت و دیگر هیچ کس، همچون او به شهر نجف نپرداخت و اهمیت نداد. در این شهر، خرابه های چند بازار به چشم می خورد که گواه عظمت گذشته آن است.<ref>مباحث عراقیة، القسم الثانی، ص٣٣۵</ref>


جهانگرد فرانسوی، «تاورنیه» هنگام عبور خود از شهر نجف در سال ١٩٣٨م آن را چنین توصیف می کند:
نزدیک به ده سال بعد، در ١٩٣۵م، در «راهنمای سرزمین عراق» دراین‌باره می‌خوانیم:
به شهری کوچک که در گذشته به آن کوفه می گفتند و هم اکنون به «مشهد علی» معروف است، رسیدیم. بارگاه علی، داماد پیامبر، فضایی وسیع دارد. در چهارگوشة مرقد، چهار شمعدان روشن دیده می شود و قندیل هایی که بالای ضریح، از سقف آویزانند. دو قاری قرآن، شبانه روز آن جا قرآن می خوانند. در این شهر، جز سه چهار چاه آب با آب های ناگوار و یک قنات خشک، منبع دیگری برای آب نیست. خوردنی موجود در نجف، تنها خرما و انگور و بادام است که به قیمت گران فروخته می شود. چون زائران وارد نجف شوند و گرسنه باشند، شیخ که بزرگ آن منطقه است، با برنجی که با آب و نمک و روغن، پخته شده، از آنها پذیرایی می کند. چراگاهی که برای چهارپایان در آن بچرند، وجود ندارد و همین کمبود غذا را باعث شده است.<ref>العراق فی القرآن السابع عشر، ص٢۴ و ٢۵</ref>
خیابان‌ها جز در مواردی محدود صاف، هموار و عریض است.. . ساختمان‌ها عظیم و چشم نواز، بازارها منظم و عریض، به خصوص بازار بزرگی که از دیوار شرقی شهر شروع می‌شود تا می‌رسد به صحن علوی. در این شهر سه مدرسه دولتی، سه مدرسه محلی و تعداد زیادی مدرسه علمیه وجود دارد. مساجد متعددی ساخته شده که در اتاقک‌های پیرامون هر یک، قبور عالمان و بزرگان قرار دارد. شهر نجف، با دیواری بزرگ و حجیم احاطه شده؛ دیواری که پس از انقلاب سال ١٩٢٠م/١٣٣٩ق بعضی قسمت‌های آن شکافته شد. دیواری که اکنون پیرامون شهر، آن را در بر گرفته، به دست «محمدحسین خان علاف» وزیر فتحعلی شاه قاجار، درسال ١٢٣٢ق/١٨١۶م ساخته شده و چهار دروازه به نام‌های مختلف دارد<ref>فی بلاد الرافدین، صور و خواطر، لیدی درور، ص٧١-٧٣</ref>.


«نیپور» جهانگرد آلمانی مشاهدات خود در سال ١٧۶۵م/١١٧٩ق از نجف را این گونه بیان می کند:
در سال ١٩۴۵م/١٣۶٩ق شهرداری شهر نجف تصمیم گرفت تا تغییری اساسی در این شهر ایجاد کند. پس خیابان اطراف صحن علوی را احداث کرد و در پی آن، بازارچه‌ها و ساختمان‌های بسیاری تخریب شد و جای خود را به ساختمان‌ها و بازارچه‌های نوساز داد. از آن پس خیابان «الرسول» مقابل «باب القبله»، خیابان طوسی، در طرف عکس، خیابان «امام صادق» و «زین‌العابدین» که به طور موازی از میدان شروع می‌شوند و پس از رسیدن به خیابان پیرامون حرم، در غرب شهر نجف به پایان می‌رسند، پدید آمد. نوترین و محکم ترین بناهای شهر در حاشیه این خیابان‌ها برپا شده است. بزرگ‌ترین بازار نجف، بازاری است به طول ۵٠٠متر که از میدان اصلی یا خیابان اطراف حرم امتداد دارد و در آن، هفت دهنه فرعی منشعب می‌شود. هر محله نیز معمولاً برای خود بازاری دارد. بازارهای نجف، آباد، پررونق و برآورنده نیازهای مختلف شهروندان است. اما بازارهایی که مخصوص یک صنعت یا کالا باشد، وجود ندارد.
مشهد علی در سرزمین خشک و خالی از گیاه قرار دارد؛ همچون جدّه. بی آبی، مشکل جدی این منطقه است. برای غذا پختن و شست وشو، آب قنات های زیرزمینی، به کار می رود و برای خوردن، آب را از مسافت سه ساعتی بر پشت الاغ ها به شهر منتقل می کنند. همة خانه ها از خشت های سفالی و بر پایه های آهکی ساخته شده و سقف های گنبدی دارند برای استحکام بیشتر. اهالی این شهر، بعضی سنی و بعضی شیعه اند. شکل و هیأت کلی این شهر، به شهر قدس می ماند؛ همچنین از جهت وسعت. پیرامون شهر دیواری کشیده اند که اکنون دو درب دارد: «باب المشهد» و «باب النهر». «باب الشام» را که سومین درب بوده، با دیوار مسدود کرده اند. دیوار شهر چندان تخریب شده که از بیست جای آن می توان وارد شهر شد. جز بارگاه باشکوه و عظیمی که بر قبر امام علی (ع) ساخته اند، سه محل اجتماع دیگر که از آن کوچک ترند، نیز وجود دارد.<ref>مشاهدات نیبور فی رحلته من البصرة الی الحلة سنة١٧۶۵م، ص٧٧-٧٩</ref>


مستشرق انگلیسی، خانم «لیدی درور» در سفرنامة خود، پس از توصیف شهر و محلات و بازارهای آن که در سال ١٩٢٣م/١٣۴٢ق مشاهده کرده، دربارة خیابان ها و جاده های شهر نجف می گوید: «نجف شهر زیبایی است، اما خیابان های آن هیچ صاف و هموار نیست»<ref>فی بلاد الرافدین، صور و خواطر، لیدی درور، ص٧١-٧٣</ref>
شهر نجف، به استثنای بعضی محلاتش، شهری است امروزی، زنده و پویا و آکنده از نشانه‌های فرهنگ و تمدن. تا سال ١٩٧۴م/١٣٩۴ق محلات و منطقه‌های مختلفی با امکانات تمام، در شهر نجف احداث شد. بیشتر این محلات، آباد و دارای خانه‌ها و خیابان‌های بزرگ و وسیع، باغ‌ها، پارک ها، مدارس و ساختمان‌های دولتی است.
نجنف را در دوران معاصر بیشتر به حوزه علمیه معروف آن می‌شناسند به ویژه آنکه پیش از [[قم]]، حوزه این شهر دارای شهرت جهانی بوده و البته هنوز هم علمای بزرگی در این شهر مشغول به تحصیل و آموزش علوم دینی هستند.


نزدیک به ده سال بعد، در ١٩٣۵م، در «راهنمای سرزمین عراق» در این باره می خوانیم:
اما آنچه سبب شد نجف دارای حوزه ای با این قداست و اهمیت شود، وجود بارگاه نورانی حضرت علی(علیه السلام) در این شهر است؛ در واقع این شهر از دیرباز مأمن و پناهگاه عالمان و دانشمندان مسلمان و [[مذهب شیعه|شیعه]] بوده است.
خیابان ها جز در مواردی محدود صاف، هموار و عریض است.. . ساختمان ها عظیم و چشم نواز، بازارها منظم و عریض، به خصوص بازار بزرگی که از دیوار شرقی شهر شروع می شود تا می رسد به صحن علوی. در این شهر سه مدرسة دولتی، سه مدرسة محلی و تعداد زیادی مدرسة علمیه وجود دارد. مساجد متعددی ساخته شده که در اتاقک های پیرامون هر یک، قبور عالمان و بزرگان قرار دارد. شهر نجف، با دیواری بزرگ و حجیم احاطه شده؛ دیواری که پس از انقلاب سال ١٩٢٠م/١٣٣٩ق بعضی قسمت های آن شکافته شد. دیواری که اکنون پیرامون شهر، آن را در بر گرفته، به دست «محمدحسین خان علاف» وزیر فتحعلی شاه قاجار، درسال ١٢٣٢ق/١٨١۶م ساخته شده و چهار دروازه به نام های مختلف دارد.<ref>فی بلاد الرافدین، صور و خواطر، لیدی درور، ص٧١-٧٣</ref>


در سال ١٩۴۵م/١٣۶٩ق شهرداری شهر نجف تصمیم گرفت تا تغییری اساسی در این شهر ایجاد کند. پس خیابان اطراف صحن علوی را احداث کرد و در پی آن، بازارچه ها و ساختمان های بسیاری تخریب شد و جای خود را به ساختمان ها و بازارچه های نوساز داد. از آن پس خیابان «الرسول» مقابل «باب القبله»، خیابان طوسی، در طرف عکس، خیابان «امام صادق» و «زین العابدین» که به طور موازی از میدان شروع می شوند و پس از رسیدن به خیابان پیرامون حرم، در غرب شهر نجف به پایان می رسند، پدید آمد. نوترین و محکم ترین بناهای شهر در حاشیة این خیابان ها برپا شده است. بزرگ ترین بازار نجف، بازاری است به طول ۵٠٠متر که از میدان اصلی یا خیابان اطراف حرم امتداد دارد و در آن، هفت دهنة فرعی منشعب می شود. هر محله نیز معمولاً برای خود بازاری دارد. بازارهای نجف، آباد، پررونق و برآورندة نیازهای مختلف شهروندان است. اما بازارهایی که مخصوص یک صنعت یا کالا باشد، وجود ندارد.
سابق بر این رسم بود که طلاب و فضلا برای تکمیل دروس حوزوی خود به نجف می‌رفتند و از محضر اساتید بزرگوار حاضر در آنجا که بسیاری شان ایرانی بودند استفاده می‌کردند ولی امروز [[حوزه علمیه قم]] این جایگاه را در اختیار دارد<ref>برگرفته ازسایت خبرگزاری تسنیم</ref>.


شهر نجف، به استثنای بعضی محلاتش، شهری است امروزی، زنده و پویا و آکنده از نشانه های فرهنگ و تمدن. تا سال ١٩٧۴م/١٣٩۴ق محلات و منطقه های مختلفی با امکانات تمام، در شهر نجف احداث شد. بیشتر این محلات، آباد و دارای خانه ها و خیابان های بزرگ و وسیع، باغ ها، پارک ها، مدارس و ساختمان های دولتی است.
== جغرافیا ==
نجف یكی از شهرهای زیارتی [[عراق]] است كه در استانی به همین نام واقع شده و به سبب وجود مزار شریف نخستین پیشوای شیعیان جهان، كعبه آمال و آرزوهای بسیاری از مشتاقان وارادت مندان [[اهل بیت|اهل‌بیت]] است. این شهر با 563000 نفر جمعیت، در 77 كیلومتری جنوب شرقی كربلا و ده كیلومتری جنوب كوفه قرار دارد. وجود شهر باستانی حیره در مجاورت آن، كه تمدن درخشانی در تاریخ عراق دارد، از سابقه تاریخی این منطقه خبر می‌دهد. وادی السلام در شمال و دریای خشك شده نجف در مغرب و صحرایی متصل به بادیه الشام كه تا عربستان و اردن و سوریه ادامه دارد در مغرب آن واقع شده است<ref>عضدالملك، سفرنامه عضدالملك به عتبات عالیات 153. آثار تاریخی این شهر هم چنان موجود است و در معرض بازدید جهان گردان قرار دارد.</ref>.
این شهر را از آن رو نجف نامیده‌اند كه نسبت به زمین‌های مجاور بلند، و به سبب آن كه مستطیل شكل و یا دایره ای است، آب بر سطح آن جمع نمی‌شود<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، 5/271؛ ابن منظور، لسان العرب، 9/334</ref>. به گفته یاقوت حموی نجف ساحل دریای شور است كه در قدیم به حیره متصل بود<ref>یاقوت حموی، همان، 73. منظور از بحر در این جا فرات است</ref>.
ارتفاع نجف از دریا هفتاد متر است. در وجه تسمیه آن، در سخنی دیگر گفته‌اند:
در زمان طوفان نوح این جا مكانی مرتفع بود، سپس دریاچه ای پهناور در آن شكل گرفت كه به «نی» اشتهار یافت. این دریاچه با گذشت زمان به تدریج خشك شد و به آن «نی جَفّ» گفتند؛ یعنی دریای نی خشك شد<ref>ابن بابویه، علل الشرایع، 22</ref>.
این منطقه علاوه بر نجف، به نام‌های دیگری نیز شهرت دارد از جمله الغری یا غرّیان. غری به معنای زیبایی است و هر بنای نیكی را غری گویند. غریان كوفه از آن گرفته شده است.<ref> ابن منظور، همان، 15/121</ref> و نیز در وجه تسمیه آن گفته‌اند نام یك یا دو علامت یا بنای بلند بوده كه قبل از اسلام در محل كنونی مسجد حنانه از دور دیده می‌شده است. به گفته یاقوت حموی، این دو علامت یا بنا، مانند دو صومعه، در بیرون كوفه نزدیک قبر علی(علیه‌السلام) قرار داشت.<ref> یاقوت حموی، همان جا</ref> لفظ غری یا غریین در شعر شاعران درباره نجف بسیار استفاده شده است. كسانی را كه در نجف اشرف ساكن و یا متولد شده‌اند، عمدتاً غروی گویند. از دیگر نام‌های این شهر در متون تاریخی می‌توان به حدالعذراء<ref> سرزمینی كه نیكو و نشاط انگیز باشد</ref>، حوار، جودی،<ref>چون گویند كشتی نوح بر آن نشسته است از آن رو جودی خوانده‌اند</ref>وادی السلام، ظهر، ربوه<ref>ربوه، نجف كوفه است (ابن منظور، همان 9/332)</ref>، با نقیا و مشهد اشاره كرد<ref> شیخ باقر آل محبوبه، ماضی النجف وحاضرها، بیروت دارالاضواء، 1406 ق، 1/8</ref>.
نجف، به لحاظ موقعیت جغرافیایی، در حقیقت مرز بین شهر و صحرا است. شهر آن كوفه و صحرا نیز شن زارهایی است كه در اطراف، گرما و باد زیادی را برای آن به ارمغان می‌آورد و دمای شهر را در برخی زمان‌ها به پنجاه درجه می‌رساند. گرچه شهر نجف همواره به لحاظ آب در تنگنا و سختی بود؛ در بعضی زمان‌ها از جمله قرن هفتم از آب آن بیست هزار نخل آبیاری می‌شد<ref>یاقوت حموی، همان جا</ref>.
به گفته ابن جبیر، جهان گرد مشهور؛ نجف زمینی است سخت و گسترده و دل باز كه چشم را از گستردگی و نیكی خود می‌نوازد. امروزه شهر نجف، همانند كربلا از دو قسمت شهر نو و كهنه تشكیل شده است.


=جغرافیا=
== نام‌ها ==
نجف يكي از شهرهاي زيارتي عراق است كه در استاني به همين نام واقع شده و به سبب وجود مزار شريف نخستين پيشواي شيعيان جهان، كعبه آمال و آرزوهاي بسياري از مشتاقان وارادت مندان اهل بيت است. اين شهر با 563000 نفر جمعيت، در 77 كيلومتري جنوب شرقي كربلا و ده كيلومتري جنوب كوفه قرار دارد. وجود شهر باستاني حيره در مجاورت آن، كه تمدن درخشاني در تاريخ عراق دارد، از سابقه تاريخي اين منطقه خبر مي دهد. وادي السلام در شمال و درياي خشك شده نجف در مغرب و صحرايي متصل به بادية الشام كه تا عربستان و اردن و سوريه ادامه دارد در مغرب آن واقع شده است.<ref>عضدالملك، سفرنامه عضد الملك به عتبات عاليات 153. آثار تاريخي اين شهر هم چنان موجود است و در معرض بازديد جهان گردان قرار دارد.</ref>
مورخان و جغرافی دانان نام‌های بسیاری برای این سرزمین گفته‌اند؛ از جمله: نجف، غری، مشهد، وادی السلام، لسان، خدّ عذراء، براثا، بانقیا و ربوه.
اين شهر را از آن رو نجف ناميده اند كه نسبت به زمين هاي مجاور بلند، و به سبب آن كه مستطيل شكل و يا دايره اي است، آب بر سطح آن جمع نمي شود.<ref>ياقوت حموي، معجم البلدان، 5/271 ؛ ابن منظور، لسان العرب، 9/334</ref> به گفته ياقوت حموي نجف ساحل درياي شور است كه در قديم به حيره متصل بود.<ref>ياقوت حموي، همان، 73. منظور از بحر در اين جا فرات است</ref>
نجف نامی است که بر نام‌های دیگر غلبه یافته و مشهور گردیده است. در علت نام‌گذاری این شهر به «نجف»، دکتر مصطفی جواد معتقد است:
ارتفاع نجف از دريا هفتاد متر است. در وجه تسميه آن، در سخني ديگر گفته اند:
این سرزمین به سبب بلند و در دسترس بودن، همچون پشته ای است که آب را از پیرامون خود دور می‌کند و هنگام جاری شدن سیل، آب گرداگرد آن را نمی‌گیرد اما از آن عبور نمی‌کند؛ هم‌چون یک سد (نجف در لغت یعنی بلندی، پُشته، تل)<ref>موسوعة العتبات المقدسه، جعفر الخلیلی، مقاله دکتر مصطفی جواد، ص9</ref>.
در زمان طوفان نوح اين جا مكاني مرتفع بود، سپس درياچه اي پهناور در آن شكل گرفت كه به «ني» اشتهار يافت. اين درياچه با گذشت زمان به تدريج خشك شد و به آن «ني جَفّ» گفتند؛ يعني درياي ني خشك شد.<ref>ابن بابويه، علل الشرايع، 22</ref>
اين منطقه علاوه بر نجف، به نام هاي ديگري نيز شهرت دارد از جمله الغري يا غرّيان. غري به معناي زيبايي است و هر بناي نيكي را غري گويند. غريان كوفه از آن گرفته شده است.<ref> ابن منظور، همان، 15/121</ref> و نيز در وجه تسميه آن گفته اند نام يك يا دو علامت يا بناي بلند بوده كه قبل از اسلام در محل كنوني مسجد حنانه از دور ديده مي شده است. به گفته ياقوت حموي، اين دو علامت يا بنا، مانند دو صومعه، در بيرون كوفه نزديك قبر علي(عليه السلام) قرار داشت.<ref> ياقوت حموي، همان جا</ref> لفظ غري يا غريين در شعر شاعران درباره نجف بسيار استفاده شده است. كساني را كه در نجف اشرف ساكن و يا متولد شده اند، عمدتاً غروي گويند. از ديگر نام هاي اين شهر در متون تاريخي مي توان به حدالعذراء<ref> سرزميني كه نيكو و نشاط انگيز باشد</ref>، حوار، جودي،<ref>چون گويند كشتي نوح بر آن نشسته است از آن رو جودي خوانده اند</ref>وادي السلام، ظهر، ربوه،<ref>ربوه، نجف كوفه است ( ابن منظور، همان 9/332 )</ref> با نقيا و مشهد اشاره كرد.<ref> شيخ باقر آل محبوبه، ماضي النجف وحاضرها، بيروت دارالاضواء، 1406 ق، 1/8</ref>
نجف، به لحاظ موقعيت جغرافيايي، در حقيقت مرز بين شهر و صحرا است. شهر آن كوفه و صحرا نيز شن زارهايي است كه در اطراف، گرما و باد زيادي را براي آن به ارمغان مي آورد و دماي شهر را در برخي زمان ها به پنجاه درجه مي رساند. گرچه شهر نجف همواره به لحاظ آب در تنگنا و سختي بود؛ در بعضي زمان ها از جمله قرن هفتم از آب آن بيست هزار نخل آبياري مي شد.<ref>ياقوت حموي، همان جا</ref>
به گفته ابن جبير، جهان گرد مشهور؛ نجف زميني است سخت و گسترده و دل باز كه چشم را از گستردگي و نيكي خود مي نوازد. امروزه شهر نجف، همانند كربلا از دو قسمت شهر نو و كهنه تشكيل شده است.
=نام ها=
مورخان و جغرافی دانان نام های بسیاری برای این سرزمین گفته اند؛ از جمله: نجف، غری، مشهد، وادی السلام، لسان، خدّ عذراء، براثا، بانقیا و ربوه.
نجف نامی است که بر نام های دیگر غلبه یافته و مشهور گردیده است. در علت نام گذاری این شهر به «نجف»، دکتر مصطفی جواد معتقد است:
این سرزمین به سبب بلند و در دسترس بودن، همچون پشته ای است که آب را از پیرامون خود دور می کند و هنگام جاری شدن سیل، آب گرداگرد آن را می گیرد اما از آن عبور نمی کند؛ همچون یک سد (نجف در لغت یعنی بلندی، پُشته، تل).<ref>موسوعة العتبات المقدسه، جعفر الخلیلی، مقاله دکتر مصطفی جواد، ص9</ref>
=نجف از نظر ابعاد سیاسی=
در نجف دو گروه عمده نقش آفرین بودند: مردم عادی که قدرت مبارزه و حمل سلاح داشتند و دیگر، عالمان که نقش رهبری و هدایت بر عهدة آنها بود. ارتباط این شهر با قبایل اطراف را که برخاسته از پیوند روحی و اعتقادی بود، نمی توان نادیده گرفت. همچنین جوانان بافرهنگ و آگاه نجف، در بیدار کردن روح حماسه و عزت خواهی مردم، توانمندی بسیاری داشتند.


با نگاهی به سال های قبل و بعد از جنگ جهانی اول، آنچه بیش از همه در زنده نگه داشتن حرکت های ضداشغال و سلطه برجسته می نماید، رابطة عمیق مرجعیت دینی با توده های مردم است؛ چنان که در این دوره، نجف اشرف هیچ گاه آرام نبود و در همه سطوح و عرصه ها فعالیت و تحرک در آن به چشم می خورد. نجف از نخستین شهرهای عراق بود که در آن، روزنامه چاپ و منتشر می شد و در ارتباط با حرکت های آزادی خواهانه در ایران و ترکیه و مانند آن، عکس العمل نشان می داد. اعلان جهاد علیه روسیه که شمال ایران را اشغال کرده بود، موضع گیری بر ضد ایتالیا و دفاع از مردم و کشور لیبی و نمونه هایی از این دست، نشانه آشکاری بر بیداری فرزندان این شهر و حرکت های آزادی خواهانه ضد سلطه آنهاست.
== نجف از نظر ابعاد سیاسی ==
در نجف دو گروه عمده نقش آفرین بودند: مردم عادی که قدرت مبارزه و حمل سلاح داشتند و دیگر، عالمان که نقش رهبری و هدایت بر عهده آن‌ها بود. ارتباط این شهر با قبایل اطراف را که برخاسته از پیوند روحی و اعتقادی بود، نمی‌توان نادیده گرفت. هم‌چنین جوانان بافرهنگ و آگاه نجف، در بیدار کردن روح حماسه و عزت خواهی مردم، توانمندی بسیاری داشتند.


این مطالب، مقدمه ای بود برای بررسی یکی از بزرگ ترین و تأثیرگذارترین حرکت های مردمی شهر نجف در دفاع از مقدسات وطنی و شعائر دینی، یعنی انقلاب ١٩١٨م / ١٣٣٧ق در مقابل اشغالگران انگلیس. پس از سقوط بغداد، انگلستان کوشید تا نیروهای خود را در تمام مناطق عراق سازمان دهی و مستقر نماید. موقعیت دینی، سیاسی و جغرافیایی شهر نجف اشغالگران را به صرافت انداخت تا آن را به مناطق تحت سلطة خود ملحق کنند و با راضی کردن بزرگان و رؤسای قبایل و دادن پول های هنگفت به مردم و نیز افراد صاحب نفوذ، راه را برای رسیدن به این هدف هموار سازند.<ref>فصول من تاریخ العراق القریب، جعفر خیاط، ص١٢٧</ref> نخست، برای جلوگیری از اتحاد مردم و نیروهای مدافع شهر، نیروهای خود را در مناطقی دور از شهر ساکن کردند. اما درگیری بعضی از مدافعان با سربازان هندی که مزدور اشغالگران بودند، سبب شد که متجاوزان وارد شهر شوند. ظهر همان روز، یک هواپیمای انگلیسی در آسمان نجف ظاهر شد و مدافعان به سوی آن آتش گشودند و این بر انگلیسی ها سخت ناگوار آمد و تصمیم به اشغال شهر گرفتند.<ref> همان، ص١۶</ref>
با نگاهی به سال‌های قبل و بعد از [[جنگ جهانی اول]]، آن‌چه بیش از همه در زنده نگه داشتن حرکت‌های ضداشغال و سلطه برجسته می‌نماید، رابطه عمیق [[مرجع تقلید|مرجعیت دینی]] با توده‌های مردم است؛ چنان که در این دوره، نجف‌اشرف هیچ گاه آرام نبود و در همه سطوح و عرصه‌ها فعالیت و تحرک در آن به چشم می‌خورد. نجف از نخستین شهرهای عراق بود که در آن، روزنامه چاپ و منتشر می‌شد و در ارتباط با حرکت‌های آزادی خواهانه در [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] و [[ترکیه]] و مانند آن، عکس‌العمل نشان می‌داد. اعلان جهاد علیه [[روسیه]] که شمال ایران را اشغال کرده بود، موضع‌گیری بر ضد [[ایتالیا]] و دفاع از مردم و کشور [[لیبی]] و نمونه‌هایی از این دست، نشانه آشکاری بر بیداری فرزندان این شهر و حرکت‌های آزادی خواهانه ضد سلطه آنهاست.


شهر نجف اشرف خود را آمادة رویارویی و ضربه زدن به انگلیسی ها می کرد و «جمعیت نهضت اسلامی» با پخش اعلامیه در بین مردم و قبایل شهرهای نجف و کوفه و فراخوان مدافعان مسلح به انقلاب بر ضد اشغالگران، فعالیت خود را تشدید کردند.
این مطالب، مقدمه‌ای بود برای بررسی یکی از بزرگ‌ترین و تأثیرگذارترین حرکت‌های مردمی شهر نجف در دفاع از مقدسات وطنی و شعائر دینی، یعنی انقلاب ١٩١٨م / ١٣٣٧ق در مقابل اشغالگران [[بریتانیا|انگلیس]]. پس از سقوط بغداد، انگلستان کوشید تا نیروهای خود را در تمام مناطق عراق سازمان دهی و مستقر نماید. موقعیت دینی، سیاسی و جغرافیایی شهر نجف اشغالگران را به صرافت انداخت تا آن را به مناطق تحت سلطه خود ملحق کنند و با راضی کردن بزرگان و رؤسای قبایل و دادن پول‌های هنگفت به مردم و نیز افراد صاحب نفوذ، راه را برای رسیدن به این هدف هموار سازند<ref>فصول من تاریخ العراق القریب، جعفر خیاط، ص١٢٧</ref>. نخست، برای جلوگیری از اتحاد مردم و نیروهای مدافع شهر، نیروهای خود را در مناطقی دور از شهر ساکن کردند. اما درگیری بعضی از مدافعان با سربازان هندی که مزدور اشغالگران بودند، سبب شد که متجاوزان وارد شهر شوند. ظهر همان روز، یک هواپیمای انگلیسی در آسمان نجف ظاهر شد و مدافعان به سوی آن آتش گشودند و این بر انگلیسی‌ها سخت ناگوار آمد و تصمیم به اشغال شهر گرفتند<ref> همان، ص١۶</ref>.


در شب سه شنبه ۶ جمادی الثانی سال ١٣٣۶ (١٩ آذار ١٩١٨) عده ای از سرانِ جمعیت نهضت اسلامی تصمیم گرفتند که «کاپیتان مارشال» را ترور کنند و چنین نیز شد و در پی آن، دو سرباز انگلیسی را کشتند، اما در قتل «بالفور» حاکم شامیه و نجف موفق نبودند. انقلابیون نجف، به دارالحکومة قدیم هجوم بردند و با خلع سلاح کردن نگهبانان، آن جا را به آتش کشیدند.<ref>ثورة النجف، عبدالرزاق الحسنی، ص٢۴-٣۴</ref>
شهر نجف اشرف خود را آماده رویارویی و ضربه زدن به انگلیسی‌ها می‌کرد و «جمعیت نهضت اسلامی» با پخش اعلامیه در بین مردم و قبایل شهرهای نجف و کوفه و فراخوان مدافعان مسلح به انقلاب بر ضد اشغالگران، فعالیت خود را تشدید کردند.


انتظار می رفت که قبایل اطراف نجف، به ندای یاری خواهی انقلابیون پاسخ مثبت دهند و با ارسال سلاح و امکانات آنان را یاری نمایند، اما چنین نشد و بالفور دستور داد تا شهر را محاصره کردند و یک تیپ کامل را به فرماندهی «ژنرال ساندرز» بر شهر نجف مسلط نمود. دروازه های شهر مسدود گردید و از ورود آب آشامیدنی جلوگیری شد. انقلابیون پس از مشورت به این نتیجه رسیدند که باید تا آخرین نیرو مبارزه کنند و تسلیم نشوند؛ اگرچه عده ای در این میان، مصالحه و تسلیم را ترجیح می دادند.
در شب سه شنبه ۶ [[جمادی الثانی]] سال ١٣٣۶ (١٩ آذار ١٩١٨) عده‌ای از سرانِ جمعیت نهضت اسلامی تصمیم گرفتند که «کاپیتان مارشال» را ترور کنند و چنین نیز شد و در پی آن، دو سرباز انگلیسی را کشتند، اما در قتل «بالفور» حاکم شامیه و نجف موفق نبودند. انقلابیون نجف، به دارالحکومه قدیم هجوم بردند و با خلع سلاح کردن نگهبانان، آن جا را به آتش کشیدند<ref>ثورة النجف، عبدالرزاق الحسنی، ص٢۴-٣۴</ref>.


چون محاصره طولانی شد و تشنگی و گرسنگی بر اهالی شهر نجف سخت گردید، از متجاوزان خواستند تا محاصره را پایان دهند و انقلابیون را عفو کنند. انگلیسی ها برای برداشتن محاصره، شروطی گذاشتند، از جمله: تسلیم شدن عوامل قتل کاپیتان مارشال و سربازان انگلیسی، بدون هیچ قید و شرطی؛ پرداخت غرامتی معادل ١٠٠٠(تفکه) (۵٠٠٠٠ روپیه)؛ تسلیم کردن صد نفر از انقلابیون محلات مختلف.
انتظار می‌رفت که قبایل اطراف نجف، به ندای یاری خواهی انقلابیون پاسخ مثبت دهند و با ارسال سلاح و امکانات آنان را یاری نمایند، اما چنین نشد و بالفور دستور داد تا شهر را محاصره کردند و یک تیپ کامل را به فرماندهی «ژنرال ساندرز» بر شهر نجف مسلط نمود. دروازه‌های شهر مسدود گردید و از ورود آب آشامیدنی جلوگیری شد. انقلابیون پس از مشورت به این نتیجه رسیدند که باید تا آخرین نیرو مبارزه کنند و تسلیم نشوند؛ اگرچه عده‌ای در این میان، مصالحه و تسلیم را ترجیح می‌دادند.


این شرایط در ٣٠ مارس ١٩١٨م/١٣٣٧ق محقق گردید و یازده نفر در کاروانسرای «حاج محسن شلاش» در کوفه اعدام شدند و ١٢٣ نفر را هم از نجف به هند تبعید کردند.<ref>همان، ص١۶</ref>
چون محاصره طولانی شد و تشنگی و گرسنگی بر اهالی شهر نجف سخت گردید، از متجاوزان خواستند تا محاصره را پایان دهند و انقلابیون را عفو کنند. انگلیسی‌ها برای برداشتن محاصره، شروطی گذاشتند، از جمله: تسلیم شدن عوامل قتل کاپیتان مارشال و سربازان انگلیسی، بدون هیچ قید و شرطی؛ پرداخت غرامتی معادل ١٠٠٠(تفکه) (۵٠٠٠٠ روپیه)؛ تسلیم کردن صد نفر از انقلابیون محلات مختلف.


شکست انقلاب نجف در سال ١٩١٨م/١٣٣٧ق به معنای محو تفکر آزادی خواهی و سلطه ستیزی از ذهن آزادگان و فرزانگان نبود؛ بلکه حرکت تازه آغاز شده بود و این تفکر، روزبه روز، یاوران و پیروان بیشتری پیدا می کرد. انقلاب همچون خاکستر زیر آتش، در فرصت های مناسب جلوه می کرد و پیوسته شوق شعله ور شدن داشت. به نمونه هایی از این موارد اشاره می شود:
این شرایط در ٣٠ مارس ١٩١٨م/١٣٣٧ق محقق گردید و یازده نفر در کاروانسرای «حاج محسن شلاش» در کوفه اعدام شدند و ١٢٣ نفر را هم از نجف به [[هند]] [[تبعید]] کردن<ref>همان، ص١۶</ref>.


نیروهای اشغالگر انگلیسی درصدد بودند تا برای تحکیم جایگاه خود در عراق، حاکمی دست نشانده را به مردم و اوضاع سیاسی عراق تحمیل کنند. در اعتراض به این امر، روزنامه های شهر بغداد گام اول را برداشتند و با اعلامیه ها و آگهی های سیاسی مردم را آگاه کرده و آماده می کردند. شهر نجف، با وجود چاپخانه های سنگی و جدید، بزرگ ترین تأثیر را در انقلاب بر عهده گرفت و با چاپ و پخش ده ها هزار اعلامیه، مردم را علیه انگلیسی ها به قیام و مبارزه فرامی خواند.<ref>همان، ص٣٨١</ref>
شکست انقلاب نجف در سال ١٩١٨م/١٣٣٧ق به معنای محو تفکر آزادی خواهی و سلطه ستیزی از ذهن آزادگان و فرزانگان نبود؛ بلکه حرکت تازه آغاز شده بود و این تفکر، روزبه روز، یاوران و پیروان بیشتری پیدا می‌کرد. انقلاب همچون خاکستر زیر آتش، در فرصت‌های مناسب جلوه می‌کرد و پیوسته شوق شعله‌ور شدن داشت. به نمونه‌هایی از این موارد اشاره می‌شود:


فتوای آیت الله شیخ محمدتقی شیرازی که در آن آمده بود: «بر هر عراقی واجب است که حقوق خود را مطالبه کند؛ البته با آرامش و رعایت خونسردی، ولی اگر انگلیسی ها از در مقابل حق خواهی آنان کوتاه نیامدند، می توانند نیروی دفاعی خود را در برابر آن به کار اندازند» در هزاران نسخه چاپ و به دست آزادی خواهان در سراسر عراق رسانده شد و باعث شد تا بسیاری از مردم با حق خواهی، انگلیسی ها را در فشار قرار دهند و سران عشایر از همکاری با قوای اشغالگر خودداری کنند.<ref>همان، ص٣٨٣</ref>
نیروهای اشغالگر انگلیسی درصدد بودند تا برای تحکیم جایگاه خود در عراق، حاکمی دست نشانده را به مردم و اوضاع سیاسی عراق تحمیل کنند. در اعتراض به این امر، روزنامه‌های شهر بغداد گام اول را برداشتند و با اعلامیه‌ها و آگهی‌های سیاسی مردم را آگاه کرده و آماده می‌کردند. شهر نجف، با وجود چاپخانه‌های سنگی و جدید، بزرگ‌ترین تأثیر را در انقلاب بر عهده گرفت و با چاپ و پخش ده‌ها هزار اعلامیه، مردم را علیه انگلیسی‌ها به قیام و مبارزه فرامی خواند<ref>همان، ص٣٨١</ref>.


در سی ام حزیران سال ١٩٢٠م/١٣٣٩ق قوای انگلیسی، «شیخ شعلان ابوجون»، رئیس قبیلة «ظوالم» را دستگیر و زندانی کردند و این بهانه ای شد برای حرکتی عظیم و انقلابی که با همکاری مردم و عشایر و قبایل مختلف علیه انگلیسی ها صورت گرفت. چون خبر این شورش به نجف رسید، مردم نظامیان انگلیسی را از شهر بیرون کردند و نجف پایگاه اصلی انقلابی دوباره گردید و این مرکزیت تا پایان قیام ادامه داشت. این حرکت ها در شهر و جبهه های مختلف واقع می شد که گاه با شکست و عقب نشینی همراه بود و گاه با پیروزی. سرانجام شیوة مکر و فریب انگلیسی ها که از انواع خیانت ها و ستم ها بهره می گرفت، کار را به نفع سلطه گران پایان داد و انقلاب پیش از رسیدن به هدف نهایی خود، شکست خورد.<ref>همان</ref>
[[فتوا|فتوای]] آیت‌الله شیخ [[محمد تقی شیرازی|محمدتقی شیرازی]] که در آن آمده بود: «بر هر عراقی [[واجب]] است که حقوق خود را مطالبه کند؛ البته با آرامش و رعایت خونسردی، ولی اگر انگلیسی‌ها از در مقابل حق خواهی آنان کوتاه نیامدند، می‌توانند نیروی دفاعی خود را در برابر آن به کار اندازند» در هزاران نسخه چاپ و به دست آزادی خواهان در سراسر عراق رسانده شد و باعث شد تا بسیاری از مردم با حق خواهی، انگلیسی‌ها را در فشار قرار دهند و سران عشایر از همکاری با قوای اشغالگر خودداری کنند<ref>همان، ص٣٨٣</ref>.


نمونة دیگر، انتخابات مجلس مؤسسان بود که چون حکومت وقت، به پیشنهادات و شروط بزرگان و علما وقعی ننهاد، در اجرای انتخابات، مشکل اساسی و سختی پیش آمد. علمای نجف، متحد با سران گروه های انقلابی و جنبش های وطنی، انتخابات را تا تمکین دولت در مقابل خواسته ها و شرایط آنها، ممنوع کردند و جمعیت علمی نجف فتوایی بدین عبارت صادر کرد: «شرکت در انتخابات جایز نیست و هر که رأی بدهد، از دایرة اسلام خارج شده است». این فتوا با تأثیر فراگیر خود، انتخابات را در بیشتر شهرهای عراق متوقف ساخت.<ref>الحرکة الوطنیة فی العراق ١٩٢١-١٩٣٣</ref>
در سی ام حزیران سال ١٩٢٠م/١٣٣٩ق قوای انگلیسی، «شیخ شعلان ابوجون»، رئیس قبیله «ظوالم» را دستگیر و زندانی کردند و این بهانه ای شد برای حرکتی عظیم و انقلابی که با همکاری مردم و عشایر و قبایل مختلف علیه انگلیسی‌ها صورت گرفت. چون خبر این شورش به نجف رسید، مردم نظامیان انگلیسی را از شهر بیرون کردند و نجف پایگاه اصلی انقلابی دوباره گردید و این مرکزیت تا پایان قیام ادامه داشت. این حرکت‌ها در شهر و جبهه‌های مختلف واقع می‌شد که گاه با شکست و عقب‌نشینی همراه بود و گاه با پیروزی. سرانجام شیوه مکر و فریب انگلیسی‌ها که از انواع خیانت‌ها و ستم‌ها بهره می‌گرفت، کار را به نفع سلطه‌گران پایان داد و انقلاب پیش از رسیدن به هدف نهایی خود، شکست خورد<ref>همان</ref>.


شهر نجف هم صدا با آزادی خواهان عراق، نقشی بزرگ در بی تأثیر شدن و الغای معاهدات و قراردادهای ظالمانه، ضدمردمی و ضددینی داشت. علما در تأیید حرکت های ضدنظام، با تلگراف های متعدد به حاکمان وقت، در ایجاد تغییرات و تحولات در سطح وزارتخانه ها و مجالس کوشش بسیار می نمودند که ثمربخش نیز بود. موضع گیری در معاهدة ١٩٣٠م/١٣۴٩ق، تأیید و تحکیم حرکت انقلابی و عمومی سال ١٩۴١م/١٣۶٠ق، مشارکت در جنبش سال ١٩۴٨م / ١٣۶٨ق، نقش بارز در انتفاضه سال ١٩۵٢م / ١٣٧٢ق، به راه انداختن تظاهرات اعتراضی علیه «پیمان استعماری بغداد» در سال ١٩۵۴م/١٣٧۴ق، پیش گام بودن در معرکة مقابله با دومین تجاوز به مصر در سال ١٩۵۶م/١٣٧۶ق، نمونه های دیگری است از نقش پویا، زنده و حیاتی نجف اشرف در تحولات تکاملی عرصه های سیاسی عراق.
نمونه دیگر، انتخابات مجلس مؤسسان بود که چون حکومت وقت، به پیشنهادات و شروط بزرگان و علما وقعی ننهاد، در اجرای انتخابات، مشکل اساسی و سختی پیش آمد. علمای نجف، متحد با سران گروه‌های انقلابی و جنبش‌های وطنی، انتخابات را تا تمکین دولت در مقابل خواسته‌ها و شرایط آنها، ممنوع کردند و جمعیت علمی نجف فتوایی بدین عبارت صادر کرد: «شرکت در انتخابات جایز نیست و هر که رأی بدهد، از دایره اسلام خارج شده است». این فتوا با تأثیر فراگیر خود، انتخابات را در بیشتر شهرهای عراق متوقف ساخت<ref>الحرکة الوطنیة فی العراق ١٩٢١-١٩٣٣</ref>.


ضداستعماری مردم عراق، به ویژه شهرهایی چون نجف و کربلا چندان ادامه یافت که سرانجام در سال ١٩۵٨م/١٣٨٧ق با تقدیم هزاران شهید و مجاهدت بی نظیر مردم، به پیش گامی رادمردان دینی و وطنی، به ثمر نشست و مردم عراق پس از سال ها زیستن زیر سلطة بیگانگان، طعم آزادی و رهایی را چشیدند.<ref>عبدالامیر هادی الحکام، ص٨٠-٨٢</ref> از آن روزگار تاکنون، نجف در چشم ایشان، تکیه گاهی محکم برای حرکت های انقلابی در عراقی و پشتیبانی قابل اعتماد برای جنبش های ضدسلط در همة کشورهای عربی به شمار می رود.<ref>احرار العراق، انتفاضة العراق الاخیرة، ص۵٢-۵۵</ref>
شهر نجف هم صدا با آزادی خواهان عراق، نقشی بزرگ در بی تأثیر شدن و الغای معاهدات و قراردادهای ظالمانه، ضدمردمی و ضددینی داشت. علما در تأیید حرکت‌های ضدنظام، با تلگراف‌های متعدد به حاکمان وقت، در ایجاد تغییرات و تحولات در سطح وزارتخانه‌ها و مجالس کوشش بسیار می‌نمودند که ثمربخش نیز بود. موضع‌گیری در معاهده ١٩٣٠م/١٣۴٩ق، تأیید و تحکیم حرکت انقلابی و عمومی سال ١٩۴١م/١٣۶٠ق، مشارکت در جنبش سال ١٩۴٨م / ١٣۶٨ق، نقش بارز در انتفاضه سال ١٩۵٢م / ١٣٧٢ق، به راه انداختن تظاهرات اعتراضی علیه «پیمان استعماری بغداد» در سال ١٩۵۴م/١٣٧۴ق، پیش گام بودن در معرکه مقابله با دومین تجاوز به مصر در سال ١٩۵۶م/١٣٧۶ق، نمونه‌های دیگری است از نقش پویا، زنده و حیاتی نجف اشرف در تحولات تکاملی عرصه‌های سیاسی عراق.


=مراکز علمی=
ضداستعماری مردم عراق، به ویژه شهرهایی چون نجف و کربلا چندان ادامه یافت که سرانجام در سال ١٩۵٨م/١٣٨٧ق با تقدیم هزاران شهید و مجاهدت بی‌نظیر مردم، به پیش گامی رادمردان دینی و وطنی، به ثمر نشست و مردم عراق پس از سال‌ها زیستن زیر سلطه بیگانگان، طعم آزادی و رهایی را چشیدند.<ref>عبدالامیر هادی الحکام، ص٨٠-٨٢</ref> از آن روزگار تاکنون، نجف در چشم ایشان، تکیه‌گاهی محکم برای حرکت‌های انقلابی در عراقی و پشتیبانی قابل اعتماد برای جنبش‌های ضدسلط در همه کشورهای عربی به شمار می‌رود<ref>احرار العراق، انتفاضة العراق الاخیرة، ص۵٢-۵۵</ref>.


=حرم امام علی=
== بارگاه علوی در شهر نجف ==
مرقد حضرت على(علیه السلام) در طول دوران حكومت [[بنی امیه|بنى‌امیه]] پنهان بود و بجز فرزندان آن حضرت و برخى از خواص [[مذهب شیعه|شیعیان]]، كسى از محل آن اطلاعى نداشت. پس از سقوط حكومت اموى و سركار آمدن [[عباسیان|عباسى‌ها]]، با برملا شدن راز محل دفن آن حضرت به تدریج شیعیان بسوى آن رو آوردند.


=اماکن زیاتی=
=== چگونگی آشکار شدن قبر علی(علیه السلام) ===
درباره چگونگی آشكار شدن مرقد مطهر حضرت علی(علیه السلام) در تاریخ آمده است: روزى [[هارون الرشید]] در نجف به شكار رفت. سگ‌ها، آهوان را تعقیب مى ‏كردند آنها به بالاى تل نجف‏ پناه مى ‏بردند و سگ‌ها از تعقیب آن‏ها باز مى ‏ایستادند. هارون الرشید دریافت كه باید در این مكان، سرّى نهفته باشد. پیرمردى از اهالى آنجا را احضار كرد و راز آن را از پیرمرد جویا شد. پیرمرد گفت: براى گفتن سرّ این تل خاك، از شما امان مى‏ خواهم و هارون نیز امانش داد. پیر مرد گفت: در دوران کودکی با پدرم به این‌جا آمدم و پدرم در این مكان زیارت‌نامه مى‏ خواند و [[نماز]] مى ‏گزارد. از پدرم سؤال كردم كه زیارت خواندن در این‌جا چه مناسبتى دارد؟ پاسخ داد: با حضرت امام جعفر صادق (علیه‌السلام) براى زیارت به این‌جا مى ‏آمدم و ایشان فرمود: این‌جا قبر جدش على بن ابى‏طالب (علیه‌السلام) است كه به زودى آشكار خواهد شد. هارون با شنیدن این خبر، دستور حفر آن محل را داد تا به علامت قبرى رسیدند و لوحى در آنجا پیدا شد كه بر روى آن با خط سریانى دو سطر نقش بسته بود كه ترجمه آن چنین است: «این قبرى است كه نوح پیغمبر آن را براى على (علیه‌السلام) وصى محمد (صلى الله علیه و آله) قبل از طوفان به هفتصد سال حفر نمود». هارون اداى احترام نمود و دستور داد خاك‏ها را به جاى اول خود برگردانند. آنگاه نامه اى به [[موسی بن جعفر (کاظم)|امام موسی کاظم (علیه‌السلام)]] در [[مدینه]] نوشت و صحت این مطلب را از امام موسى (علیه‌السلام) سؤال كرد. ایشان آن محل را به عنوان قبر جدش على بن ابى‏طالب (علیه‌السلام) تأیید كرد. سپس به دستور هارون، سنگ بنایى بر آن قبر نهاده شد كه به «تحجیر هارونى معروف شد<ref>بحارالانوار: 42 ص 330</ref>».


=حوزه علمیه نجف=
== حرم امام علی ==
حرم امام علی (علیه السلام)، آرامگاه امام اول شیعیان در شهر نجف عراق قرار دارد. علی بن ابی‌طالب در سال ۴۰ قمری به دست [[ابن ملجم|عبدالرحمن بن ملجم مرادی]] به شهادت رسید و در پشت کوفه دفن گردید که بر اساس وصیت خود وی قبر او مخفی نگه داشته شد و قرن دوم هجری، در عصر هارون الرشید، محل قبر علنی شد. به عقیده شیعیان، [[حضرت آدم|آدم]] و [[حضرت نوح|نوح]] هم در کنار علی بن ابی‌طالب دفن شده‌اند؛ هم‌چنین جمع فراوانی از عالمان بزرگ شیعه در این حرم مدفون‌اند.


=مدارس علوم دینی=
=== تاریخچه حرم ===
حضرت علی که در مسجد کوفه به دست عبدالرحمن بن ملجم مرادی هنگام نماز صبح ۱۹ [[رمضان]] با شمشیر زخمی گشته‌بود، و در شب جمعه ۲۱ رمضان سال ۴۰ قمری به شهادت رسید، در وصیتی به امام حسن و امام حسین محل دفن خود را سفارش کرده بود.


مدرسه مقداد سیوری
بر اساس وصیتش قبر را پنهان نگه داشتند و جز امامان و برخی شیعیان ویژهٔ این خاندان، کسی از محل دفن آگاهی نداشت. کتاب‌های شیعه به تفصیل سبب نهفتگی قبر را شرح داده‌اند. [[سید بن طاووس]] نوشته‌است: «... پیکر مطهر حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را شبانه خارج کرده و امام حسن و امام حسین (علیه السلام) و [[محمد بن حنفیه|محمد حنیفه]] و عبدالله بن جعفر و عده‌ای از خاندان وی همراه جسد بودند و آن را پشت کوفه دفن نمودند، موقعی که سؤال شد: «چرا قبر را مخفی کردید؟»، در پاسخ فرمودند: «جهت ترس از [[خوارج]]، چون قبر او را نبش می‌نمودند.»؛ ولی پس از سقوط دولت بنی‌امیه و متفرق گشتن خوارج در قرن دوم هجری، در عصر هارون‌الرشید، محل قبر حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علنی شد.»
=== عمارت نخست آستانهٔ حیدریه ===
هارون به دنبال این رویداد در حدود سال ۱۷۱ (قمری) (۱۷۱ خورشیدی) اولین بارگاه و ساختمان مرقد علوی را بنا نهاد. تا چند دهه پیش در زیر طاق نزدیک قبر، نقشی بدیع و زیبا جلب‌توجه می‌کرد که نقش روی درش مردی بود که تیر و کمان در دست داشت و آهویی در پیش روی او قرار داشت. در سال ۱۳۲۳/۲۴ خورشیدی نگارهٔ یادشده از جای خود برداشته شد و آن را به گنجینهٔ حرم بردند. حرم چهار در داشت و ضریح از سنگ سفید بوده و گنبد از گل سرخ که بالایش علامت سبزی نصب بود.


مدرسه ملا عبداللَّه
=== عمارت دوم ===
عمر بن یحیی از اصحاب امام کاظم این عمارت را بنا کرد.


مدرسه صحن شریف
=== عمارت سوم ===
پس از به قدرت رسیدن داعی صغیر از نوادگان زید پسر [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام زین‌العابدین]] در طبرستان، ساخت سوم این آستانه در نهایت شکوه عظمت آغاز شد. عمارت هفتاد طاق داشت.


مدرسه صدر
=== عمارت چهارم ===
این ساختمان را عضدالدوله دیلمی بنا نهاد و در حدود سال ۳۲۷ (قمری) (۳۱۷ خورشیدی) ساختش پایان یافت.


مدرسه معتمد
=== بازسازی حرم امام علی (علیه السلام) ===
در دوران [[صفویه]]، شاه طهماسب آن گنبد گچی را كاشی كاری كرد و حرم مطهر را گسترش داد. گنبد كاشی كاری شده تا عصر نادری، هم چنان پابرجا بود.


مدرسه مهدیه
نادر شاه، كه در ۱۱۵۶ ق به زیارت مرقد مطهر آمده بود، دستور داد كاشی‌های كهنه گنبد را بكنند و آنها را تذهیب كنند. او ثروت فراوانی برای طلاكاری گنبد صرف كرد و هدیه‌های نفیسی به خزانه حرم تقدیم نمود. بربالای گنبد كتیبه ای قرار دارد كه بانی آن را معرفی می‌كند: «شكر و سپاس خدا را كه این گنبد منور و روضه مطهر اعظم السلاطین به دستور و تأیید پادشاه مقتدر سلطان نادرشاه كه خداوند سلطنتش را برقرار و عدالت و احسانش را افزون نماید در سال ۱۱۵۶ تذهیب شد»


مدرسه قوام
صحن مرقد مطهر در زمان [[شاه عباس صفوی]] با طراحی‌های بدیع و هندسی [[شیخ بهایی]] احداث شد. این صحن چهارگوش دارد و حرم را چون نگینی در خود جای داده و دارای حجره و اتاق هایی در دو طبقه است. هر حجره ای ایوانی كوچك دارد كه تا اوایل قرن چهاردهم هجری محل سكونت عالمان، مدرسان و طلبه‌های حوزه علمیه نجف بود. در زمان شاه صفی، برای نخستین بار، دیوارهای صحن را كاشی كاری كردند.
حرم امیرالمؤمنین(علیه السلام) در سال‎های اخیر در دست تعمیر و توسعه قرار دارد. قسمت غربی حرم، در طرح توسعه به نام حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نامیده شده است. این صحن شامل قسمت بسیار وسیعی از غرب حرم تا مقام امام سجاد(علیه السلام) است و به دست معماران ایرانی ساخته می‌شود. با اجرای این طرح فضای کلی حرم تا ۱۴۰ هزار متر مربع گسترش می‌یابد.


مدرسه ایروانی
== بناهای مجاور حرم ==
مجاور دیوار صحن مجموعه‌ای از بناها وجود دارد که برخی از آنها به علت توسعه خیابان‌های اطراف حرم و خود حرم از بین رفته است برخی از بناهای مذکور عبارتند از:


مدرسه میرزا حسن شیرازی
=== مسجد عمران بن شاهین ===
این [[مسجد]] از قدیمی‌ترین مساجد نجف است که در شمال صحن واقع شده و جزئی از حرم محسوب می‌شود. در مورد ساخت این مسجد داستان‌های مختلفی نقل شده است که محتوای آنها این است که میان عضدالدوله و عمران بن شاهین اختلافی پیش‌ آمد و عمران بن شاهین نذر کرد چنانچه عضدالدوله او را ببخشد، رواقی را در حرم امیرالمؤمنین(علیه السلام) بنا کند.


مدرسه میرزا حسین خلیلی
عضدالدوله او را بخشید، و عمران در اواسط قرن چهارم این رواق را بنا نهاد. این رواق به مسجد تبدیل شد و درب ورودی آن، طرف راست راهروی ورودی باب شیخ طوسی قرار دارد. در گذشته مسجد، درِ دیگری نیز داشته است که از ایوان مقابل ایوان العلماء به مسجد باز می‌شده، اما بر اثر تغییر بنای حرم، این مکان از رواق بودن خارج و به «مسجد عمران بن شاهین» مشهور شد و تا سقوط صدام همچنان متروکه بود. در بازسازی‌های اخیر، به صورت شبستانی مجلل درآمده است.


مدرسه بزرگ آخوند خراسانی
=== مسجد الخضراء ===
این [[مسجد]] یکی از مساجد قدیم نجف است که در ضلع شرقی صحن واقع شده و دو در دارد که یکی داخل صحن (سومین ایوان سمت راست باب مسم بن عقیل). و دیگری بیرون صحن قرار دارد. این مسجد محل تدریس [[سید ابوالقاسم خوئی|آیت‌الله خویی]] بوده و هم اکنون دیوار حائل ما بین مقبره وی (حجره ۳۱) و مسجد را برداشته و آن را با پنجره‌ای مشبک پوشش داده‌اند.


مدرسه بخاری
=== حسینیه آل زینی ===
این حسینیه در سمت چپ «باب الطوسی» قرار دارد. بنای کنونی این حسینیه تخریب شده و در حال بازسازی است.


مدرسه کوچک آخوند خراسانی
=== کتابخانه الروضه ===
این کتابخانه در طرف نمای شمالی یعنی در طرف غرب مسجد عمران بن شاهین واقع شده است.


مدرسه قزوینی
=== تکیه فرقه بکتاشیه ===
این تکیه در شمال مسجد الرأس و ضلع غربی حرم واقع شده است که دارای ۳ در است؛ ۲ در به ایوان‌های داخل صحن باز می‌شود و ۱ در به ضلع غربی بیرون حرم. برخی معتقدند این تکیه در قرن هشتم هجری و در زمان حیات حاج بکتاش ساخته شده است.


مدرسه بادکوبه‌ای
===مسجد بالاسر ===
در دالان سمت غربی صحن قرار گرفته و در محراب آن قطعاتی از کاشی‌های خشتی متعلق به قرن ششم هجری به چشم می‌خورد.
=== مقام امام صادق (علیه السلام) ===
این مقام نزدیک درِ مسجد الرأس و سمت چپ کسی است که از باب الفرج (درِ جنوب غربی حرم) وارد می‌شود. روایت شده است که امام صادق (علیه السلام) هنگام زیارت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در اینجا نماز خوانده است. این بنا حدود ۵۰ سال پیش گنبد سفیدی بر فرازش بوده و وسعتی برابر ۱۰۰ متر مربع داشته است. اما اکنون از این مقام، اثری نیست و در قسمت توسعه حرم قرار گرفته است.


مدرسه سید کاظم یزدی
=== ایوان علما ===
این ایوان در وسط ضلع شمالی رواق واقع شده است. وجه نام‌گذاری آن، خاکسپاری برخی از علمای بزرگ در آنجا است<ref>www.beytoote.com › iran</ref>.


مدرسه هندی
== اماکن زیاتی ==


مدرسه دار الحکمه
=== حرم امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) ===
در مرکز شهر نجف واقع شده است. این آستان مقدس دارای یک گنبد طلایی عظیم، یک گنبدخانه، رواق‌های متعدد و یک صحن است. نخستین ساختمان حرم امیرالمؤمنین علیه‌السلام در زمان هارون‌الرشید عباسی بنا شد و بعد از آن مدام مورد بازسازی و توسعه قرار گرفته است. ساختمانی امروزی حرم مطهر از آثار صفویه است که گنبد باشکوه و ایوان آن به دستور نادرشاه افشار با خشت‌های طلایی تزئین شده است و آیینه‌کاری آن را هنرمندانی از اصفهان انجام دادند. مزار حضرت علی علیه‌السلام درون صندوقی نفیس از خاتم متعلق به زمان شاه اسماعیل صفوی و ضریحی نقره‌ای واقع شده است.


مدرسه دار العلم
در چهارسوی مرقد رواق‌های باشکوهی وجود دارد که توسط هنرمندان ایرانی تزئین شده‌اند. حرم مطهر، صحن بسیار بزرگی دارد که مرقد امام شیعیان را در برگرفته است. نمای این صحن که متعلق به زمان صفوی و مزین به کاشی‌های خشتی است، دو ویژگی منحصربه‌فرد دارد؛ اول آن‌که، در تمام فصول سال در هنگام ظهر شرعی، سایه سمت شرق از بین می‌رود، ویژگی دوم آن است که در هنگام بامداد، اولین اشعه آفتاب از میان بازار بزرگ شهر می‌گذرد و پس از عبور از دروازه صحن به ضریح مقدس می‌تابد.


مدرسه «دانشگاه دینی نجف»
در گرداگرد صحن، اتاق‌هایی وجود دارد که متعلق به آرامگاه بزرگان است. صحن، چهار دروازه اصلی دارد و بزرگ‌ترین آنها «باب الذهب» واقع در سمت شرق است. دروازه شمالی به «باب الطوسی» و دروازه جنوبی به «باب قبله» و دروازه غربی به «باب سلطانی» مشهور است.


مدرسه بزرگ بروجردی<ref>سیمای نجف اشرف</ref>
مسجد عمران بن شاهین، مسجد خضراء، تکیه بکتاشیه، مسجد الراس، ایوان العلما، موضع الاصبعین و حسینه صحن شریف از دیگر بخش‌های حرم مطهر هستند.


=کتابخانه‌ها=
=== قبرستان وادی‌السلام ===
واقع در شمال شرقی نجف اشرف، یکی از مقدس‌ترین گورستان‌های شیعیان و جهان اسلام است. مقبره حضرت هود، مقبره حضرت صالح و قبر بسیاری از علما، سادات و مقام‌ [[حجت بن حسن (مهدی)|صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه)]]، مقام امام صادق (علیه السلام) و مقام [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام سجاد (علیه السلام)]] در این قبرستان واقع شده است. فضایل بسیاری برای این قبرستان ذکر شده است، همچنین در روایات آمده :«هر مؤمنی در هر جایی از زمین بمیرد به روح او ندا می‌رسد که به وادی‌السلام بپیوندد که جایگاهی از [[بهشت]] است.» و فرشته‌ای به نام «ملک نقاله» وجود دارد که ارواح مؤمنان را از سراسر جهان به این گورستان می‌آورد.


کتابخانه علوی
=== مقام صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه) ===
مقام صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه) واقع در قبرستان وادی‌السلام، جایگاهی مقدس است که به آن حضرت نسبت داده می‌شود و مردم برای زیارت و برگزاری نماز به آنجا می‌روند.


کتابخانه امام امیرالمؤمنین
=== آرامگاه حضرت هود و حضرت صالح (علیه السلام) ===
آرامگاه [[حضرت هود]] و [[حضرت صالح|حضرت صالح (علیه السلام)]] در ابتدای قبرستان وادی‌السلام قرار دارد. بنابر روایات این دو پیامبر در این خطه مدفون شده‌اند.


کتابخانه آیت‌اللَّه حکیم
=== آرامگاه کمیل بن زیاد نخعی ===
آرامگاه کمیل بن زیاد نخعی، یکی از یاران وفادار حضرت علی (علیه السلام) در بزرگراه نجف-کوفه قرار دارد. این آرامگاه دارای یک صحن وسیع و گنبدی بزرگ است.


کتابخانه حسینیه شوشتری‌ها
=== مقام امام زین‌العابدین (علیه السلام) ===
طبق روایات، مقام امام زین‌العابدین (علیه السلام)، جایگاهی واقع در غرب نجف است که امام سجاد (علیه السلام) در هنگام زیارت قبر جد خود، در آنجا نماز می‌خوانده است.


کتابخانه شیخ آقا بزرگ تهرانی
=== آرامگاه آرامگاه شیخ طوسی ===
[[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] که امروزه به نام «جامع الشیخ الطوسی» شناخته می‌شود در نزدیکی حرم مطهر حضرت علی (علیه السلام) قرار دارد. این آرامگاه متعلق به شیخ طوسی، یکی از مشاهیر فقهای امامیه و بنیان‌گذار حوزه علمیه نجف است. آرامگاه شیخ طوسی در محل خانه او ساخته شده است که پس از مدتی به مسجد تبدیل شد و در طول ده قرن گذشته، یکی از مراکز اصلی تدریس [[حوزه علمیه نجف|حوزه نجف]] به شمار می‌رود. مسجد شیخ طوسی یکی از مساجد مشهور نجف است و آرامگاه [[سید محمد مهدی‌ طباطبایی بحر العلوم|محمدمهدی طباطبایی]] معروف به [[سید محمد مهدی‌ طباطبایی بحر العلوم|بحرالعلوم]]، یکی از مشاهیر علمای [[مذهب شیعه|امامیه]] نیز در گوشه‌ای از این مسجد قرار دارد<ref>www.kojaro.com › </ref>.


کتابخانه مدرسه صدر
== حوزه علمیه نجف ==
نجف اشرف تا قبل از شهادت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) سرزمینی معروف نبود و شرافت آن از مولود [[کعبه|كعبه]] است كه پس از شهادتش در آن سرزمین آرمید و سیل عشاق را به سوی خود جلب كرد.
این شهر قبل از هجرت شیخ طوسی، سرزمینی بود كه برخی از [[علویان]] و شیعیان خاص امیرمؤمنان (علیه‌السلام) را در خود جای داده بود. لیكن با هجرت شیخ طوسی دانشجویان علوم اسلامی، نجف اشرف را به مركز شیعه و دانشگاه بزرگ شیعه امامیه تبدیل كردند و پس از آن هزاران دانشجو و متفكر شیعی در این دانشگاه پرورش یافته، به نشر معارف اهل بیت(علیهم‌السلام) همت گماردند.
حوزه علمیه نجف اشرف با قدمت بیش از هزار سال، سال‎های متمادی مأوا و مركز تجمع زعمای شیعه امامیه بود كه نام آنان به ترتیب از این قرار است:


کتابخانه امام حسن مجتبی <ref>سیمای نجف اشرف</ref>
# شیخ الطائفه، ابوجعفر، محمد بن حسن بن علی طوسی (385ـ460)
# شیخ ابوعلی (فرزند شیخ طوسی) (زنده در سال 515)
# ابونصر محمد بن ابی علی الحسن بن ابی جعفر محمد طوسی
# فاضل مقداد (متوفی 826)
# شیخ الاسلام علی بن هلال جزایری (متوفی 937)
# محقق ثانی علی بن عبدالعالی كركی (متوفی 940)
# احمد بن محمد اردبیلی، مشهور به مقدس اردبیلی (متوفی 993)
# سید مهدی بحرالعلوم (1155ـ1212)
# شیخ جعفر كاشف الغطا (متوفی 1228)
# شیخ محمدحسن نجفی، صاحب جواهر (1200ـ1266)
# شیخ مرتضی انصاری (1214ـ1281)
# آخوند ملامحمدكاظم خراسانی (1255ـ1329)
# علامه میرزا محمدحسن نایینی (1276ـ1355)
# آیت‌الله شیخ الشریعه اصفهانی (1266ـ1339)
# آیت‌الله سید محمد كاظم طباطبایی یزدی (1247ـ1338)
# آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی (1277ـ1365)
# آیت‌الله سید محسن حكیم (1264ـ1390)
# آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی (1317ـ1413)


=آثار و بناها=
نباید تصور كرد كه پیش از شیخ طوسی دانشمندان شیعی در نجف اشرف نبوده‌اند، بلكه پیش از وی رجال علم در آن شهر سكونت داشته و به برخی از دانشمندان شیعی اجازه روایتی داده‌اند.<ref>دور الشیعه فی بناء الحضاره الاسلامیه، استاد جعفر سبحانی، ص 128ـ127 و رجال نجاشی، ج 1، ص 190، رقم 162</ref> لیكن نجف از زمانی به عنوان مركز فقه شیعی و علوم آل البیت ـ علیهم‌السلام ـ درآمد كه شیخ طوسی به آن شهر هجرت كرد و با دانشمندان حاضر در مكتب درس خویش، [[حوزه علمیه نجف]] اشرف را بنا نهاد<ref>
حوزه علمیه نجف اشرف - مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات</ref>.


=اشخاص مشهور مدفون در حرم=
== مدارس علوم دینی ==
مدرسه علوم اسلامی/ مدرسه دینی خواهران/ مدرسه عاملی‌ها/ مدرسه سید محمد کاظم یزدی/ مدرسه مجدد شیرازی/ مدرسه شیخ انصاری/ مدرسه‌های آیت‌الله بروجردی/ مدرسه شوشتری/ مدرسه هندی/ مدرسه متوسط آخوند خراسانی/ مدرسه بزرگ خلیلی/ مدرسه قزوینی/ مدرسه قوام/ مدارس آیت‌الله سید عبدالله شیرازی/ مدرسه جامعه النجف/ مدرسه مقداد سیوری - سلیمیه/ همدرسه شیخ عبدالله/ مدرسه صحن شریف - غرویّه/ مدرسه صحن شریف بزرگ/ مدرسه صدر/ مدرسه معتمد، کاشف الغطا/ مدرسه مهدیه/ مدرسه ایروانی/ مدرسه بخاری/ مدرسه شربیانی/ مدرسه بزرگ خراسانی/ مدرسه کوچک خلیلی/ مدرسه کوچک آخوند خراسانی/ مدرسه بزرگ بروجردی/ مدرسه طاهریه/ مدرسه کوچک بروجردی/ مدرسه جوهرچی/ مدرسه رحباوی/ مدرسه عبدالعزیز بغدادی/ مدرسه افغانی‌ها/ مدرسه یزدی/ مدرسه حکیم/
مدرسه کلباسی <ref>سید حمیدرضا حسنی و مهدی علی پور، حوزه نجف، داشته‌ها و بایسته‌ها، فصلنامه پژوهش و حوزه ـ ش ۱۶ زمستان ۸۲، به نقل از شبکه اطلاع رسانی شارح</ref>


==عالمان مدفون در صحن حرم امام علی==
== کتابخانه‌ها ==
# کتابخانه علوی
# کتابخانه امام امیرالمؤمنین
# کتابخانه آیت‌اللَّه حکیم
# کتابخانه حسینیه شوشتری‌ها
# کتابخانه شیخ آقا بزرگ تهرانی
# کتابخانه مدرسه صدر
# کتابخانه امام حسن مجتبی<ref>سیمای نجف اشرف</ref>.


سید بحرالعلوم
== آثار و بناها ==


میرزای شیرازی
"""قصر خورنق"""
قصر خورنق واقع در دو کیلومتری نجف توسط نعمان بن امرؤالقیس از پادشاهان لخم برای اقامت یزدگرد یا بهرام ساخته شده بود. برخی از پایه‌های این قصر تا چندی پیش باقی بود، اما امروزه اثری از آن باقی نمانده است.


میرزا حسین محدث نوری آرامگاه او در صحن امام، در سومین ایوان شرقی باب‌القبله، واقع است.
"""قلعه نجف"""
قلعه نجف، قلعه‌ای مستحکم و متعلق به عصر عثمانی‌ها بود. حاج محمدحسین خان صدراعظم اصفهانی، دیوارهای این قلعه را بازسازی کرده و دو درب برای آن گذاشته بود. یک سمت از دیوار این قلعه با ۶ متر طول رو به مسجد کوفه و سمت دیگر آن با ۷ متر طول رو به وادی السلام بوده است. قلعه نجف تا دوره قاجار کاملا پابرجا بود و دروازه نجف در کنار دیوار قلعه قرار داشت که اطراف آن را بازار فراگرفته بود. یکی از ورودی‌های صحن هم از همین قلعه باز می‌شد که با توسعه اطراف صحن، این قلعه تخریب شد و دیگر اثری از آن باقی نمانده است.


شیخ انصاری
"""مقبره دی الکفل"""
در یک آبادی به نام «ذی الکفل» واقع در ۴۰ کیلومتری جاده نجف- حله، پیامبر بنی اسرائیل دفن شده است. در این آبادی قلعه آجری کوچکی وجود دارد که مقبره ذی الکفل درون آن است. این پیامبر چون کفیل [[یهودیان]] بود، او را ذی الکفل می‌خواندند. یهودیان در قرن گذشته، بناهایی در این منطقه ساخته‌اند و ساکنان این ناحیه که یهودی و عرب بودند، بعدها به فلسطین مهاجرت کردند. هر ساله زائران یهودی از نقاط مختلف به این مکان می‌آمدند و یک ماه در آن‌جا ساکن می‌شدند. در پشت این مقبره، مسجدی وجود دارد که گفته می‌شود چهار نفر از حواریان در آن به خاک سپرده شده‌اند و قبر دختر ذی الکفل هم در آن‌جا قرار دارد.


شیخ عباس قمی
"""برج نمرود"""
برج نمرود در کنار شط و بالاتر از آبادی ذی‌الکفل بر فراز تپه‌ای واقع شده است. این برج آجری دارای سرداب و زیرزمین است. بنا به روایات، حضرت ابراهیم (علیه السلام) را از این محل به آتش انداخته‌اند. این برج و تپه از آثار به‌جامانده از شهر باستانی بابل است که با وجود فرسودگی و تخریب هم‌چنان استوار مانده است.<ref>www.kojaro.com </ref>


میرزای نائینی
== اشخاص مشهور مدفون در حرم ==


مرتضی طالقانی
"""عالمان مدفون در صحن حرم امام علی"""


سید مصطفی خمینی
[[سید محمد مهدی‌ طباطبایی بحر العلوم|سید بحرالعلوم]]/ [[محمد حسن شیرازی|میرزای شیرازی]]/ [[حسین نوری|میرزا حسین محدث نوری]] آرامگاه او در صحن امام، در سومین ایوان شرقی باب‌القبله، واقع است.
[[مرتضی انصاری|شیخ انصاری]]/ [[عباس قمی|شیخ عباس قمی]]/ [[محمد حسین نائینی|میرزای نائینی]]/ مرتضی طالقانی/ [[سید مصطفی خمینی]]/ [[سید ابوالحسن اصفهانی|ابوالحسن اصفهانی]]/ [[محمد کاظم خراسانی|آخوند خراسانی]]/ [[سید ابوالقاسم خوئی]]/ [[سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، وحدت گرای استعمار ستیز (مقاله)|سید محمدکاظم یزدی]]/ [[جعفر شوشتری|شیخ جعفر شوشتری]]/ [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]]/ [[حسن بن یوسف حلی|علامه حلی]]/ [[مقدس اردبیلی]]/ [[ملا احمد نراقی]]/ [[حبیب‌الله رشتی|میرزا حبیب‌الله رشتی]]/ علاءالدین حسین خلیفه سلطان<ref>بابائی، سعید، گزیده سیمای نجف اشرف</ref>


ابوالحسن اصفهانی
"""بیرون از صحن امام علی"""


آخوند خراسانی
[[سید محسن حکیم]]/ [[جعفر کاشف‌ الغطاء|شیخ جعفر کاشف الغطا]]/ [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]]/ [[محمدمحسن بن‌ علی ‌منزوی تهرانی|آقابزرگ تهرانی]]/ [[سید محمد باقر صدر|سید محمدباقر صدر]]<ref>سیمای نجف اشرف</ref>.


سید ابوالقاسم خوئی
== مساجد ==


سید محمدکاظم یزدی
"""مسجد حنانه"""
از مساجدی است که زائرین نجف از آن دیدن کرده و بدان تبرک می‌جویند. بنابر احادیث وارده، هنگام انتقال سر مبارک امام حسین (علیه‌السّلام) از کربلا به کوفه آن رأس مبارک را در محل فعلی- مسجد حنانه- بر زمین نهاده‌اند لذا به موضع «رأس الحسین» نیز مشهور است. امام جعفرصادق (علیه‌السّلام) هنگام زیارت مرقد مطهّر جدّش امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) در این مکان نماز گزارده است. مرحوم سیدبن طاووس در آداب و اعمال مربوط به زیارت، زیارتی مربوط به امام حسین (علیه‌السّلام) در آن مکان (مسجد حنانه) ذکر نموده‌اند.


شیخ جعفر شوشتری
"""مسجد عمران بن شاهین"""
این مسجد از قدیمی‌ترین و مشهورترین مساجد نجف می‌باشد که عمران بن شاهین آنرا در اواسط قرن چهارم بنا نهاده است. این مسجد در ورودی صحن، از سمت باب طوسی، قرار دارد. عمران در دوران حکومت عضدالدوله در عراق علیه وی قیام کرد و شکست خورد. پس از شکست، نذر نمود که چنانچه عضدالدوله او را ببخشاید رواقی در نجف و در مرقد امام علی (علیه‌السّلام) بنا کند، چون عضدالدوله او را عفو نمود به نذر خویش عمل کرد.
در سال‌های بعد، بر اثر تغییر بنای حرم، این مکان از رواق بودن خارج و به مسجد عمران بن شاهین مشهور شد و حال آنکه بنای آن به نیت مسجد نبوده بلکه به‌عنوان رواقی در ساختمان حرم مطهر ایجاد گردید و لذا بزرگانی چون سید محمدکاظم یزدی صاحب «عروه‌الوثقی»، علامه سید محمد کاظم مقدس و شیخ محمد باقر قمی و برخی دیگر از علما در آن به خاک سپرده شده‌اند.


شیخ طوسی
"""مسجدصفه‌الصفا"""
از مساجد قدیمی نجف است که در محله «شیلان» قرار دارد و تاریخ بنای آن به قرن هشتم هجری می‌رسد. این مسجد در منتهی الیه غرب شهر واقع شده است. صافی صفا مسجدى است كه گفته مى شود امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) در آن جا نماز گزارده و در گوشه‌اى از آن مدفن یكى از یاران حضرت قرار دارد. این مسجد در جوار مقام امام سجاد (علیه‌السّلام) واقع شده و هم چنان پا برجاست.


علامه حلی
"""مسجدالخضراء"""
مسجدالخضراء از مساجد قدیمی شهر است و در شرق صحن واقع شده است و حوزه درس و بحث آیت اللَّه خویی بوده است. این مسجد سابقه طولانی دارد و به علی بن مظفر منسوب است. این مسجد در سال ۱۳۸۰ق توسط حاج شیخ احمد انصاری قمی بازسازی شد.


مقدس اردبیلی
"""مسجد شیخ طوسی"""
این مسجد ابتدا منزل مسکونی شیخ طوسی بود. او وصیت کرد که پس از مرگش او را در آن جا به خاک بسپارند و محل آن را به مسجد تبدیل کنند. این مسجد، که امروزه در نجف مشهور و معروف است، در محله «المشراق» شمال صحن قرار دارد. یادگاری گرانقدر از فرزانه نامدار جهان اسلام، [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] است این مسجد هنگام مهاجرت شیخ از بغداد به نجف، منزل و محل سکونت آن بزرگوار بود که جلسات درس و مذاکرات علمی شیخ طوسی در آن برپا می‌گشت، این منزل پس از وفات شیخ طوسی طبق وصیت او به مسجد تبدیل گشت. مسجد شیخ طوسی امروزه یکی از مشهورترین مساجد نجف می‌باشد که در محله مشراق قرار دارد و از ابتدای بنا تا حال حاضر دو بار ساختمان آن مورد مرمّت و تعمیرات اساسی قرار گرفته است.


ملا احمد نراقی
"""مسجد شیخ انصاری"""
این مسجد با بنایی باشکوه و مستحکم در محله «حویش» قرار دارد و با مساعدت و نظارت شیخ مرتضی انصاری ساخته شده است. بزرگان و عالمان حوزه علمیه نجف برخی از کلاس‌های درس خود را در این مسجد برگزار می‌کنند. سید محمد کاظم طباطبایی، از عالمان عصر قاجار، و امام خمینی (رحمهالله) از جمله کسانی بودند که در این مسجد تدریس می‌کردند.


میرزا حبیب‌الله رشتی
"""مسجد هندی""
از بزرگ‌ترین مسجدهای نجف است که نمازگزاران بسیار زیادی دارد. مسجد هندی در ۱۳۲۳ق تجدید بنا شد و بنای بسیار محکم و استوار دارد. هر ساله مراسم عزاداری‌های محرم در آن برپا می‌شود. علامه سید محسن حکیم در عصر حاضر ساختمان آن را توسعه داده است.
پس از حرم مطهر مهم‌ترین و اساسی‌ترین مکان نجف می‌باشد که در ایام [[اعتکاف]]، معتکفین در آن اقامت می‌کنند. هیچ یک از ساختمان‌های مساجد نجف به استحکام و زیبایی بنای مسجد هندی نیستند مراسم عزاداری امام حسین و ائمه (علیهم‌السلام) و نیز مجالس بزرگداشت علما و بزرگان در آن بر پا می‌گردد.


علاءالدین حسین خلیفه سلطان<ref>بابائی، سعید، گزیده سیمای نجف اشرف</ref>
"""مسجد شیخ طریحی"""
این مسجد از مساجد بزرگ و مشهور نجف است که به محقق کرکی از عالمان عصر صفوی، منسوب است. در سال ۱۳۷۶ ه. ق. مورد تعمیر و بازسازی قرار گرفت.


==بیرون از صحن امام علی==
"""مسجد شیخ شوشتری"""
در محله مشراق قرار دارد و واعظ مشهور شیخ جعفر شوشتری سال‌ها در آن به موعظه و ایراد سخن اشتغال داشت.


سید محسن حکیم
"""مسجد میرزای شیرازی"""
از مساجدی است که در بیشتر اوقات مملوّ از نمازگزاران می‌باشد. دیگر مسجدهای معروف نجف عبارت است: مسجد آل کاشف‌الغطاء، مسجد جواهری، مسجد الرأس، مسجد حیدری<ref>بابائی، سعید، گزیده سیمای نجف اشرف، ص۳۷-۴۳</ref>.


شیخ جعفر کاشف الغطا
== قبرستان وادی السلام ==
این قبرستان یكى از مقدس‌ترین گورستان‌هاى مسلمانان و شیعیان است و در روایات آمده: «هر مؤمنى در شرق یا غرب جهان دیده از جهان برگیرد به روح او ندا مى رسد كه به وادى السلام ملحق شو.» و بدین منظور فرشته‌اى است به نام «ملک نقاله» كه ارواح مؤمنان را از سرتاسر جهان به این گورستان مى آورد<ref> الانوار، ج ۹۷، ص ۲۴۹- ۲۵۰، ۴۵۴</ref>.


علامه امینی
این قبرستان در شمال شهر نجف واقع شده، ۲۰ هزار متر مربع مساحت دارد و قدمت تاریخی آن بیش از هزار سال می‌باشد و شیعیان بسیاری از نقاط مختلف، در آن به خاک سپرده شده‌اند. عده زیادی قبل از مرگ وصیت می‌کنند آنان را به نجف برده و در قبرستان وادی‌السلام دفن کنند. از مهم‌ترین وجوه اهمیت این قبرستان، همجواری آن با مرقد امام علی است.
 
در منابع شیعه از قبرستان وادی السلام بسیار سخن آمده و فضائل دیگری برای آن برشمرده شده است. گویا قدیم‌ترین روایتی که دراین‌باره در منابع معتبر شیعی نقل شده، روایت کلینی (متوفای ۳۲۸ق.) است که به امام علی (علیه السلام) رسیده و منابع بعدی نیز آن را بسیار نقل کرده‌اند. در این روایت، امام علی (علیه السلام) همراه یکی از اصحاب خویش، به وادی السلام می‌رود و در آنجا می‌فرماید: «... مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یمُوتُ فِی بُقْعَهٍ مِنْ بِقَاعِ الْأَرْضِ إِلَّا قِیلَ لِرُوحِهِ الْحَقِی بِوَادِی السَّلَامِ وَ إِنَّهَا لَبُقْعَهٌ مِنْ جَنَّهِ عَدْنٍ<ref>الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب ج۵، ص۶۰۰</ref>؛
آقابزرگ تهرانی
هیچ مومنی در جایی از زمین نمیرد مگر آن که به روح او فرمان دهند که به وادی السلام آید. اینجا، نقطه‌ای از بهشت است. ‌» •مجلسی دوم روایتی نقل کرده که بنابر آن، پیامبر(صل الله عليه وسلم) در شبِ [[معراج]] همراه [[جبرئیل]] به کوفه و وادی السلام رفته و در آنجا نماز گزارده است. بنابر‌این نقل، وادی السلام نمازگاه حضرت آدم و پیامبران بوده است<ref> بحار الانوار، مجلسی، محمدباقر، ج۱۸، ص۳۸۴</ref>.
 
سید محمدباقر صد<ref>سیمای نجف اشرف</ref>
 
=مساجد=
 
=قبرستان وادی السلام=
این قبرستان یكى از مقدس‌ترین گورستان‌هاى مسلمانان و شیعیان است و در روایات آمده: «هر مؤمنى در شرق یا غرب جهان دیده از جهان برگیرد به روح او ندا مى رسد كه به وادى السلام ملحق شو.» و بدین منظور فرشته‌اى است به نام «ملک نقاله» كه ارواح مؤمنان را از سرتاسر جهان به این گورستان مى آورد.<ref> الانوار، ج ۹۷، ص ۲۴۹- ۲۵۰، ۴۵۴</ref>


این قبرستان در شمال شهر نجف واقع شده، ۲۰ هزار متر مربع مساحت دارد و قدمت تاریخی آن بیش از هزار سال می‌باشد و شیعیان بسیاری از نقاط مختلف، در آن به خاک سپرده شده‌اند. عده زیادی قبل از مرگ وصیت می‌کنند آنان را به نجف برده و در قبرستان وادی‌السلام دفن کنند. از مهم‌ترین وجوه اهمیت این قبرستان، همجواری آن با مرقد امام علی است.
هم‌چنین روایت است که این مکان، نخستین جایی در زمین بوده که خدا را در آن عبادت کرده‌اند<ref> بحار الانوار، مجلسی، محمدباقر، ج۱۰۰، ص۲۳۲</ref>.
در منابع شیعه از قبرستان وادی السلام بسیار سخن آمده و فضائل دیگری برای آن برشمرده شده است. گویا قدیم‌ترین روایتی که در این باره در منابع معتبر شیعی نقل شده، روایت کلینی (متوفای ۳۲۸ق.) است که به امام علی (ع) رسیده و منابع بعدی نیز آن را بسیار نقل کرده‌اند. در این روایت، امام علی (ع) همراه یکی از اصحاب خویش، به وادی السلام می‌رود و در آنجا می‌فرماید: «... مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یمُوتُ فِی بُقْعَةٍ مِنْ بِقَاعِ الْأَرْضِ إِلَّا قِیلَ لِرُوحِهِ الْحَقِی بِوَادِی السَّلَامِ وَ إِنَّهَا لَبُقْعَةٌ مِنْ جَنَّةِ عَدْنٍ؛ <ref>الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب ج۵، ص۶۰۰</ref>
هیچ مومنی در جایی از زمین نمیرد مگر آن که به روح او فرمان دهند که به وادی السلام آید. اینجا، نقطه‌ای از بهشت است.‌» •مجلسی دوم روایتی نقل کرده که بنابر آن، پیامبر (ص) در شبِ معراج همراه جبرئیل به کوفه و وادی السلام رفته و در آنجا نماز گزارده است. بنابر این نقل، وادی السلام نمازگاه حضرت آدم و پیامبران بوده است.<ref> بحار الانوار،مجلسی، محمدباقر، ج۱۸، ص۳۸۴</ref>


همچنین روایت است که این مکان، نخستین جایی در زمین بوده که خدا را در آن عبادت کرده‌اند.<ref> بحار الانوار، مجلسی، محمدباقر، ج۱۰۰، ص۲۳۲</ref>
== جمعیت ==
بر طبق آمار سال ۲۰۱۷م، جمعیت استان نجف یک و نیم میلیون نفر بود که در این میان، حدود ۸۰۰ هزار نفر ساکن شهر نجف بوده‌اند<ref> بالانفوجراف تقدیرات سکان محافظة النجف الاشرف حسب المناطق السکانیة لعام۲۰۱۷</ref>. به خاطر وجود حرم امام علی (علیه السلام) در این شهر، تقریباً تمام جمعیت نجف مسلمان و شیعه هستند<ref>المعرفة: النجف</ref>. بعضی از ساکنان نجف منسوب به طایفه‌های بادیه‌نشین [[حجاز]] و بعضی دیگر منسوب به عشیره‌های عراقی هستند<ref> آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، ۱۹۸۶م، ج۱، ص۴۰۰</ref>.


=جمعیت=
بر طبق آمار، روزانه ۵۰ هزار نفر زائر در روزهای معمولی از نجف بازدید می‌کنند که این آمار در مناسبت‌های خاص تا یک میلیون و پانصد هزار نفر افزایش می‌یابد<ref> قریشی، «دراسة مقومات الجذب السیاحی»، ص۲۴</ref>. مهاجران زیادی از نقاط مختلف جهان به نجف مهاجرت می‌کنند<ref>ایرانی، الشعراء العراقیون، ۱۳۹۲ش، ص۲۰۵</ref>. از آنجا که امروزه نجف به عنوان یک شهر مذهبی شناخته می‌شود، این شهر فاقد سالن تئاتر و سینما است<ref>جمال‌الدین، ملامح فی السیره، ۲۰۰۳م، ص۱۷</ref>.
بر طبق آمار سال ۲۰۱۷م، جمعیت استان نجف یک و نیم میلیون نفر بود که در این میان، حدود ۸۰۰ هزار نفر ساکن شهر نجف بوده‌اند.<ref> بالانفوجراف تقدیرات سکان محافظة النجف الاشرف حسب المناطق السکانیة لعام۲۰۱۷</ref> به خاطر وجود حرم امام علی(ع) در این شهر، تقریباً تمام جمعیت نجف مسلمان و شیعه هستند.<ref>المعرفة: النجف</ref> بعضی از ساکنان نجف منسوب به طایفه‌های بادیه‌نشین حجاز و بعضی دیگر منسوب به عشیره‌های عراقی هستند.<ref> آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، ۱۹۸۶م، ج۱، ص۴۰۰</ref>


بر طبق آمار، روزانه ۵۰ هزار نفر زائر در روزهای معمولی از نجف بازدید می‌کنند که این آمار در مناسبت‌های خاص تا یک میلیون و پانصد هزار نفر افزایش می‌یابد.<ref> قریشی، «دراسة مقومات الجذب السیاحی»، ص۲۴</ref> مهاجران زیادی از نقاط مختلف جهان به نجف مهاجرت می‌کنند.<ref>ایرانی، الشعراء العراقیون، ۱۳۹۲ش، ص۲۰۵</ref>از آنجا که امروزه نجف به عنوان یک شهر مذهبی شناخته می‌شود، این شهر فاقد سالن تئاتر و سینما است.<ref>جمال الدین، ملامح فی السیره، ۲۰۰۳م، ص۱۷</ref>
=محله‌های قدیمی=
=محله‌های قدیمی=
نجف قدیم این طور بود که وقتی عابری از کوچه های تنگ و تو در تو به سمت حرم حرکت می کرد، از بالای بام خانه ها گنبد و گلدسته ها را می دید و پس از دقایقی به ناگاه خود را در برابر مرقد منور أمیر مؤمنان (علیه السلام) می یافت و عظمت و ابّهت این مکان مقدّس تمام وجود انسان را می گرفت و حسّی معنوی به او می داد. از درب حرم که وارد می شدی، گویی دریچه قلبت را به بهشت گشوده ای. در بافت قدیم، تمام کوچه ها به حرم مطهر می رسید و اگر زائری یا مسافری راهش را گُم می کرد، از هر کجای شهر که بود، با ادامه حرکت به حرم علوی می رسید.
نجف قدیم این طور بود که وقتی عابری از کوچه‌های تنگ و تو در تو به سمت حرم حرکت می‌کرد، از بالای بام خانه‌ها گنبد و گلدسته‌ها را می‌دید و پس از دقایقی به ناگاه خود را در برابر مرقد منور أمیرمؤمنان (علیه‌السلام) می‌یافت و عظمت و ابّهت این مکان مقدّس تمام وجود انسان را می‌گرفت و حسّی معنوی به او می‌داد. از درب حرم که وارد می‌شدی، گویی دریچه قلبت را به بهشت گشوده ای. در بافت قدیم، تمام کوچه‌ها به حرم مطهر می‌رسید و اگر زائری یا مسافری راهش را گُم می‌کرد، از هر کجای شهر که بود، با ادامه حرکت به حرم علوی می‌رسید.
 
شهر قديم يا كهنه به چهار محله تقسيم مي شود :
 
مشراق
 
براق


عماره
شهر قدیم یا كهنه به چهار محله تقسیم می‌شود:
# مشراق
# براق
# عماره
# حویش. شهر جدید در حدود سه دهه اخیر ساخته شده و از لحاظ شهرسازی نسبتاً خوب و زیبا با خیابان‌ها و كوچه‌های وسیع و صاف و فضاهای سبز فراوان است<ref>shamsa.ir</ref>.


حويش. شهر جديد در حدود سه دهه اخير ساخته شده و از لحاظ شهرسازي نسبتاً خوب و زيبا با خيابان ها و كوچه هاي وسيع و صاف و فضاهاي سبز فراوان است.
== پانویس ==
<ref>shamsa.ir</ref>
{{پانویس|2}}


=پانویس=
[[رده:شهرها]]
[[رده:شهرهای اسلامی]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۶۳۱

ویرایش