۸۸٬۱۲۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
!نام | !نام | ||
! | !تاجالدین أبوالفضل أحمد بن محمد بن عبدالکریم بن عبدالرحمن بن عبدالله بن أحمد بن عیسی بن الحسین بن عطاءالله الجذامی | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
|ابن | |ابن عطاءالله السکندری | ||
|- | |- | ||
|درگذشت | |درگذشت | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
=زندگی= | =زندگی= | ||
او تاجالدین أبوالفضل أحمد بن محمد بن عبدالکریم بن عبدالرحمن بن عبدالله بن أحمد بن عیسی بن الحسُین بن عطاءالله | او تاجالدین أبوالفضل أحمد بن محمد بن عبدالکریم بن عبدالرحمن بن عبدالله بن أحمد بن عیسی بن الحسُین بن عطاءالله منتسب به الجذامی بود زیرا پدرانش منسوب به قبیله جذام در یمن بودند که بعد از فتوحات اسلامی به مصر نقل مکان کرده و در شهر اسکندریه موطن گزیدند. ابنعطاء حوالی سال 658 هـ برابر با 1260 م متولد شد. او مانند پدرش نزد پدر بزرگش شیخ أبیمحمد عبدالکریم بن عطاءالله بزرگ شد و فقیهی شد که به علوم شرعی و اسلامی مشغول بود و در جوانی علوم لغت، شرعی و دینی را فراگرفت. | ||
=تصوف= | =تصوف= | ||
او در ابتدا منکر [[طریقت]] و [[تصوف]] بود تا آنجا که میگفت: هر کس بگوید علم غیر از آنچه در دست ما هست، بر خدای متعال افترا بسته است. تا آنکه با ابوعباس مرسی آشنا شد و نزد او تلمذ کرد و سخنانش را شنید تا اینکه او را بسیار تحسین کرد و راه تصوف را از او گرفت و نخست از اهالی طریقه مریدیه شد از سخنان ابتدایی اوست که | او در ابتدا منکر [[طریقت]] و [[تصوف]] بود تا آنجا که میگفت: هر کس بگوید علم غیر از آنچه در دست ما هست، بر خدای متعال افترا بسته است. تا آنکه با ابوعباس مرسی آشنا شد و نزد او تلمذ کرد و سخنانش را شنید تا اینکه او را بسیار تحسین کرد و راه تصوف را از او گرفت و نخست از اهالی طریقه مریدیه شد از سخنان ابتدایی اوست که میگوید: «از این سخنان به خود میخندیدم». سپس ابن عطاء درجات علم و دانش را طی کرد تا این که شیخ ابوالعباس روزی به او گفت: به خدا قسم لازم است در دو مکتب مفتی راهنما بشوی. منظور در امر طریقت و شریعت است. سپس فرمود: به خدا سوگند این جوان نمیمیرد تا اینکه دعوت کننده به سوی خدا و هدایت کننده الی الله باشد و به خدا سوگند تو کار بزرگی خواهی کرد. | ||
=شاگردان= | =شاگردان= | ||
او شاگردان زیادی را تربیت نمود که از آن میان میتوان به ابن المبلق السکندری و | او شاگردان زیادی را تربیت نمود که از آن میان میتوان به ابن المبلق السکندری و تقیالدین السبکی شیخ شافعیه اشاره کرد. | ||
=آثار= | =آثار= | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
الطریق الجادة فی نیل السعادة. | الطریق الجادة فی نیل السعادة. | ||
عنوان التوفیق فی آداب الطریق، شرح قصیدة الشیخ أبو مدین | عنوان التوفیق فی آداب الطریق، شرح قصیدة الشیخ أبو مدین که با این مصرع آغاز میشود(ما لذة العیش إلا صحبة الفقرا). | ||
تاج العروس مطالبی در تهذیب نفوس. | تاج العروس مطالبی در تهذیب نفوس. | ||
مفتاح الفلاح ومصباح الأرواح فی | مفتاح الفلاح ومصباح الأرواح فی ذکرالله الکریم الفتاح. | ||
الحکم العطائیة علی لسان أهل الطریقة، | الحکم العطائیة علی لسان أهل الطریقة، | ||
این مهمترین نوشته اوست و مورد انتشار گسترده قرار گرفته است و برخی از آن هنوز در برخی از | این مهمترین نوشته اوست و مورد انتشار گسترده قرار گرفته است و برخی از آن هنوز در برخی از دانشکدههای [[دانشگاه الازهر]] در حال تدریس است. آرثر اربری خاورشناس انگلیسی بسیاری از آنها را به انگلیسی ترجمه کرده است. میشل بلاسیوس اسپانیایی قسمتهای بسیاری از آنها را همراه با شرحی از الرندی بر روی آنها ترجمه کرد. | ||
=وفات= | =وفات= | ||
شیخ ابن عطاءالله در سال 709 هجری قمری در مدرسه منصوریه [[قاهره]] درگذشت و در قبرستان مقطم در دامنه کوه در | شیخ ابن عطاءالله در سال 709 هجری قمری در مدرسه منصوریه [[قاهره]] درگذشت و در قبرستان مقطم در دامنه کوه در گوشهای که در آن عبادت میکرد به خاک سپرده شد. آرامگاه او هنوز در قبرستان سیدی علی ابوالوفا در زیر کوه مقطم قرار دارد. در ضلع شرقی مقبره لیث. در سال 1973 مسجدی در مکان قبر او ساخته شد. | ||
=درباره او= | =درباره او= | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
[[ابن حجر عسقلانی]] در الدرر المکانه: با شیخ ابوالعباس المرسی رئیس طریقه شاذلی همراهی کرد و فضائل او و محاسن شیخش را بر شمرد و بر زبان طریقه [[صوفیه]] در زمان خودش راهنمای مردم بود. | [[ابن حجر عسقلانی]] در الدرر المکانه: با شیخ ابوالعباس المرسی رئیس طریقه شاذلی همراهی کرد و فضائل او و محاسن شیخش را بر شمرد و بر زبان طریقه [[صوفیه]] در زمان خودش راهنمای مردم بود. | ||
ذهبی: دارای جلال و عظمت بود و در | ذهبی: دارای جلال و عظمت بود و در جانها اثر میگذاشت و دارای فضائل بود - در مسجد الازهر بر کرسی درس - با کلماتی که روح را آرام میکرد صحبت مینمود. | ||
ابن الأهدل: شیخ عارف بالله، شیخ الطرُیقین و إمام الفریقین. او فقیهی عالم بود که تصوف را نکوهش کرد، سپس جذب شیخ الشیوخ مرسی شده و با وی همراه شد و به دست او فتوحاتی برایش شکل گرفت و دارای آثاری از جمله کتاب | ابن الأهدل: شیخ عارف بالله، شیخ الطرُیقین و إمام الفریقین. او فقیهی عالم بود که تصوف را نکوهش کرد، سپس جذب شیخ الشیوخ مرسی شده و با وی همراه شد و به دست او فتوحاتی برایش شکل گرفت و دارای آثاری از جمله کتاب الحکم است. همه آن تالیفات شامل أسرار و معارف، حکم و لطائف، نثر و نظم است. و هر که کتابهای او را بخواند، فضل او برایش آشکار میشود<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%B7%D8%A7%D8%A1_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%83%D9%86%D8%AF%D8%B1%D9%8A ابن عطاء الله السکندری]</ref>. | ||
=پانویس= | =پانویس= | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} | ||
[[رده: | [[رده: عالمان]] | ||
[[رده: عالمان اهل سنت]] | |||
[[رده: صوفیه]] |