۸۷٬۹۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می داشت' به 'میداشت') |
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
||
خط ۱۷۲: | خط ۱۷۲: | ||
خداوند هم عادل و سریعالحساب است و هم رحیم و ودود، و هم علیم و خبیر، و از اینرو، انسان نیز باید مراحلِ خوف و حبّ و عرفان را طی کند تا آیینۀ تمامنمای اسماء حق شود. | خداوند هم عادل و سریعالحساب است و هم رحیم و ودود، و هم علیم و خبیر، و از اینرو، انسان نیز باید مراحلِ خوف و حبّ و عرفان را طی کند تا آیینۀ تمامنمای اسماء حق شود. | ||
باید از خداوند ترسید و در عین حال او را دوست داشت و شناخت. | باید از خداوند ترسید و در عین حال او را دوست داشت و شناخت. | ||
در روشهای عملیِ صوفیان این ۳ مرحله گنجانیده شده است. هر مریدی باید با مرحلۀ مخافت شروع کند و با اجرای احکام و قوانین الاهی و سرپیچی نکردن از | در روشهای عملیِ صوفیان این ۳ مرحله گنجانیده شده است. هر مریدی باید با مرحلۀ مخافت شروع کند و با اجرای احکام و قوانین الاهی و سرپیچی نکردن از آنها، این مرحله را به انجام برساند. | ||
سپس وارد مرحلۀ محبت شود و عشقی را تجربه کند که سراسر وجود او را در بر میگیرد؛ و بالأخره باید به مقام معرفتِ حق رسد که همان مقام توحید است. [۷۰] | سپس وارد مرحلۀ محبت شود و عشقی را تجربه کند که سراسر وجود او را در بر میگیرد؛ و بالأخره باید به مقام معرفتِ حق رسد که همان مقام توحید است. [۷۰] | ||
==عشق و عقل== | ==عشق و عقل== | ||
در تصـوف اصطلاح عشـق را ــ کـه قرآنـی نیست ــ علاوه بر اصطلاح محبت ــ که در کتاب آسمانی به صورت فعل آمده است ــ به کار میبرند و توضیحِ صوفیان این است که عشق حالت افراط دارد و از اینرو، قرآن کریم از به کار بردن آن اجتناب کرده است. | در تصـوف اصطلاح عشـق را ــ کـه قرآنـی نیست ــ علاوه بر اصطلاح محبت ــ که در کتاب آسمانی به صورت فعل آمده است ــ به کار میبرند و توضیحِ صوفیان این است که عشق حالت افراط دارد و از اینرو، قرآن کریم از به کار بردن آن اجتناب کرده است. | ||
به هر حال، بسیاری از صوفیان عشق را بالاترین حقیقت میدانند و برخی از | به هر حال، بسیاری از صوفیان عشق را بالاترین حقیقت میدانند و برخی از آنها آن را بالاتر از عقل میشمرند و حتی دربارۀ این موضوع رسائلی نگاشتهاند. | ||
ولی در این بحثها، مقصود از عقل، بیشتر عقل جزئی و استدلالی است که قادر به درک حقایقی که عشق با آن سروکار دارد، نیست. [۷۱][۷۲][۷۳][۷۴][۷۵] | ولی در این بحثها، مقصود از عقل، بیشتر عقل جزئی و استدلالی است که قادر به درک حقایقی که عشق با آن سروکار دارد، نیست. [۷۱][۷۲][۷۳][۷۴][۷۵] | ||
حال آنکه عقل به معنای عقل کل ــ که نوری در قلب انسان است که توان شناخت حق را دارد ــ امری دیگر است و با عشق پیوندی نزدیک دارد و از اینروست که عشق را در آثار بزرگانی مانند ابن عربی میتوان «معرفت تحققیافته» دانست. [۷۶] | حال آنکه عقل به معنای عقل کل ــ که نوری در قلب انسان است که توان شناخت حق را دارد ــ امری دیگر است و با عشق پیوندی نزدیک دارد و از اینروست که عشق را در آثار بزرگانی مانند ابن عربی میتوان «معرفت تحققیافته» دانست. [۷۶] | ||
خط ۲۰۲: | خط ۲۰۲: | ||
نفوذ تصوف در اخلاق جامعه بهطور کلی در همهجا نمایان است. | نفوذ تصوف در اخلاق جامعه بهطور کلی در همهجا نمایان است. | ||
نوشتههای صوفیان مشتمل بر مهمترین و جهانیترین آثار ادبی اسلامی است و امروزه توجه جهانی به ادبیات فارسی، ترکی یا عربی تقریباً به تمامی، به برکت ادبیات صوفیانه است. | نوشتههای صوفیان مشتمل بر مهمترین و جهانیترین آثار ادبی اسلامی است و امروزه توجه جهانی به ادبیات فارسی، ترکی یا عربی تقریباً به تمامی، به برکت ادبیات صوفیانه است. | ||
شاید بتوان گفت که هیچ تمدنی به اندازۀ تمدن اسلامی شاهکارهای ادبی عرفانی ندارد و این امر در زبانهای مختلف ملل اسلامی، بهویژه زبان فارسی که از اینجهت سرآمدِ | شاید بتوان گفت که هیچ تمدنی به اندازۀ تمدن اسلامی شاهکارهای ادبی عرفانی ندارد و این امر در زبانهای مختلف ملل اسلامی، بهویژه زبان فارسی که از اینجهت سرآمدِ آنهاست، مشهود است. | ||
بزرگترین شاعران عرب، ترک، گجراتی، سندی و بنگالی مسلمان از صوفیه بودهاند. | بزرگترین شاعران عرب، ترک، گجراتی، سندی و بنگالی مسلمان از صوفیه بودهاند. | ||
عمیقترین موسیقی سرزمینهای اسلامی، از موسیقی عربی و ایرانی تا ترکی و افریقایی و هندیِ اسلامی با تصوف پیوندی مستقیم دارد. | عمیقترین موسیقی سرزمینهای اسلامی، از موسیقی عربی و ایرانی تا ترکی و افریقایی و هندیِ اسلامی با تصوف پیوندی مستقیم دارد. |