۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
تمام مشخصات که در قرآن برای غار ذکر شده است با غار رجیب مطابقت دارد. | تمام مشخصات که در قرآن برای غار ذکر شده است با غار رجیب مطابقت دارد. | ||
افزون بر آن براساس قراین متعدد از جمله برخی [[روایات|روایات]] غار اصحاب کهف در [[عمّان]] قرار دارد که بعضی از | افزون بر آن براساس قراین متعدد از جمله برخی [[روایات|روایات]] غار اصحاب کهف در [[عمّان]] قرار دارد که بعضی از آنها را [[یاقوت|یاقوت]] در [[معجم البلدان]] آورده است. او مینویسد: «رقیم اسم روستایی در نزدیکی عمّان است و قصر [[یزید بین عبدالملک|یزید بین عبدالملک]] در آن قرار دارد.» | ||
عمان در شهر [[فیلادلفیا|فیلادلفیا]] بنا شده است که پیش از اسلام، مشهورترین شهر [[روم]] بوده و از اوایل قرن دوم میلادی تا زمان فتح [[مسلمانان]]، در استیلای روم قرار داشته است. | عمان در شهر [[فیلادلفیا|فیلادلفیا]] بنا شده است که پیش از اسلام، مشهورترین شهر [[روم]] بوده و از اوایل قرن دوم میلادی تا زمان فتح [[مسلمانان]]، در استیلای روم قرار داشته است. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
=معرفی اصحاب کهف در قرآن= | =معرفی اصحاب کهف در قرآن= | ||
اصحاب کهف گروهی جوانمرد با [[ایمان|ایمان]] بودند که در جامعه ای [[مشرک]] و [[بت پرست]] زندگی میکردند. آنان با بصیرت کامل ایمان آورده بودند و [[خداوند]] متعال هم | اصحاب کهف گروهی جوانمرد با [[ایمان|ایمان]] بودند که در جامعه ای [[مشرک]] و [[بت پرست]] زندگی میکردند. آنان با بصیرت کامل ایمان آورده بودند و [[خداوند]] متعال هم آنها را هدایت فرمود و از فیض معرفت و حکمت بهرهمند ساخت. آنها دانستند که اگر در بین مردم بمانند، بتپرستان آنها را تحت فشار میگذارند و نمیتوانند حرف حق را بگویند و به [[شریعت|شریعت]] حق عمل کنند. از سوی دیگر، میخواستند موحّد بمانند و خود را از [[شرک]] حفظ کنند; بنابراین، قیام کردند و گفتند: پروردگار ما، آفریننده ی آسمانها و زمین است. جز او کسی را [[عبادت]] نمیکنیم. چرا این مردم ستمکار که به جای خداوند، معبود دیگری برگزیده اند; استدلال روشنی ندارند؟ سرانجام، از آن زندگی خفت بار کناره گرفته و به غار پناه بردند. | ||
[[خداوند]] متعال خواب را بر | [[خداوند]] متعال خواب را بر آنها مسلط کرد و 309 سال در غار ماندند. موقعیت جغرافیائی غار به گونه ای بود که، خورشید وقتی طلوع میکرد، شعاع آن در جهت راست غار و زمانی که غروب میکرد در جهت چپ قرار داشت. آنها در خواب بودند; اما گویا بیدارند. خداوند آنها را از پهلوی راست به پهلوی چپ حرکت میداد; هر کس از آن جا میگذشت و بر حال آنها آگاهی مییافت، وحشت زده فرار میکرد. | ||
در نهایت و پس از گذشت سیصد و نه سال، خداوند | در نهایت و پس از گذشت سیصد و نه سال، خداوند آنها را بیدار کرد تا ببینند چگونه نجات یافته اند. وقتی همه بیدار شدند، دیدند خورشید، تغییر مکان داده است. یکی از آنها از دیگران پرسید: چقدر در غار ماندیم؟ بعضی گفتند: یک روز یا قسمتی از یک روز. از آن جا که خورشید تغییر مکان داده بود و آنها تردید داشتند که آیا شب هم در غار مانده اند یا نه، یکی گفت: خداوند میداند شما چقدر این جا ماندهاید! سپس گفت: شما گرسنه هستید، بهتر است کسی به شهر برود و غذا تهیه کند، ولی هر کس به شهر میرود، مواظب باشد مردم از موضوع با خبر نشوند; چون اگر بفهمند، یا شما را میکشند، یا به بت پرستی مجبور میکنند و شما رستگار نمیشوید. <ref>سوره کهف،آیات 9 ـ 25</ref> | ||
در طول مدتی که | در طول مدتی که آنها در غار بودند خداوند قوم [[مشرک]] و حاکمان آنها را منقرض کرده بود و [[خداپرستان]] غلبه یافته بودند و حکومت میکردند. در آن زمان مردم درباره ی [[معاد]] اختلاف داشتند و خداوند اراده کرد با بیدار کردن اصحاب کهف، نشانههایی از معاد را به آنها نشان دهد. | ||
شخصی که برای خرید به شهر رفت، گمان میکرد همان شهری است که از آن جا خارج شدهاند; اما وقتی وارد شهر شد، دید همه چیز تغییر کرده است، در حیرت فرو رفت. وقتی خواست غذا بخرد، سکه ای داد (سکه ی مربوط به سیصد سال قبل)، مردم درباره ی آن سکه مشاجره کردند و خبر به سرعت در شهر پیچید و مردم زیادی جمع شدند و همراه او به سوی غار حرکت کردند و آنچه را شنیده بودند، مشاهده کردند و امر [[معاد]] برایشان روشن شد. اصحاب کهف پس از مدتی کوتاهی به اراده ی خداوند از دنیا رفتند. <ref>تفسیر علی بن ابراهیم، ج 2، ص 3; طبرسی، مجمع البیان، ج 6، ص 311 ـ330</ref> | شخصی که برای خرید به شهر رفت، گمان میکرد همان شهری است که از آن جا خارج شدهاند; اما وقتی وارد شهر شد، دید همه چیز تغییر کرده است، در حیرت فرو رفت. وقتی خواست غذا بخرد، سکه ای داد (سکه ی مربوط به سیصد سال قبل)، مردم درباره ی آن سکه مشاجره کردند و خبر به سرعت در شهر پیچید و مردم زیادی جمع شدند و همراه او به سوی غار حرکت کردند و آنچه را شنیده بودند، مشاهده کردند و امر [[معاد]] برایشان روشن شد. اصحاب کهف پس از مدتی کوتاهی به اراده ی خداوند از دنیا رفتند. <ref>تفسیر علی بن ابراهیم، ج 2، ص 3; طبرسی، مجمع البیان، ج 6، ص 311 ـ330</ref> | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
=نام اصحاب کهف= | =نام اصحاب کهف= | ||
نامهای اصحاب کهف رومیاست; از این رو در ترجمه، تغییراتی پیدا کرده و در نام | نامهای اصحاب کهف رومیاست; از این رو در ترجمه، تغییراتی پیدا کرده و در نام آنها اختلاف پیدا آمده است. در [[تفسیر ابوالفتوح رازی|تفسیر ابوالفتوح رازی]]، <ref>تفسیر ابوالفتوح رازی، ج 6، ص 309</ref> نام آنها چنین گزارش شده است: | ||
1. مکسلمینا | 1. مکسلمینا | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
8. بطینوس | 8. بطینوس | ||
9. قطمیر (نام سگ | 9. قطمیر (نام سگ آنها). | ||
نام یونانی | نام یونانی آنها: <ref>تفسیر المیزان، ج 13، ص 309; به تفسیر نمونه سوره ی کهف، آیات 9 ـ 25 و لغت نامه ی دهخدا، واژه ی اصحاف کهف رجوع شود.</ref> | ||
1. MAXIMILIANOS. 2. IAMBLICHOS. 3. MARTINOS. 4. DIONYSIOS | 1. MAXIMILIANOS. 2. IAMBLICHOS. 3. MARTINOS. 4. DIONYSIOS |