۲۲٬۱۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
=== بیان کمال ابراهیم علونه === | === بیان کمال ابراهیم علونه === | ||
دکتر''کمال ابراهیم علونه'' استاد علوم سیاسی دربارۀ وی میگوید: | دکتر''کمال ابراهیم علونه'' استاد علوم سیاسی دربارۀ وی میگوید: «حاج خلیل ابوغضیب یکی از شخصیتهای منعطف [[اسلامی]] بود که با مردم در ارتباط بود. او در مراسمات و اعیاد اسلامی شرکت مینمود. | ||
با ایشان در سال 1986 م، آشنا شدم. او مسلمان فرهیختهای بود؛ بویژه در اعیاد اسلامی و دیگر مناسبتهای اجتماعی تا زمان رحلت ایشان مرتب به دیدار ایشان میرفتم. وی دو بار به [[مکه مکرمه]] رفت و [[حج]] بجا آورد. ایشان مورد احترام همۀ کسانی بود که او را | با ایشان در سال 1986 م، آشنا شدم. او مسلمان فرهیختهای بود؛ بویژه در اعیاد اسلامی و دیگر مناسبتهای اجتماعی تا زمان رحلت ایشان مرتب به دیدار ایشان میرفتم. وی دو بار به [[مکه مکرمه]] رفت و [[حج]] بجا آورد. ایشان مورد احترام همۀ کسانی بود که او را میشناختند».<br> | ||
==در صف اخوان== | ==در صف اخوان== | ||
ایشان در سال 1945 م، با مشاهده صداقت گفتار و کردار برادران [[اخوان المسلمین|اخوان]] به آنها ملحق شد و همکاری خود را شروع کرد. | ایشان در سال 1945 م، با مشاهده صداقت گفتار و کردار برادران [[اخوان المسلمین|اخوان]] به آنها ملحق شد و همکاری خود را شروع کرد. | ||
در مورد | او در مورد پیوستنش به [[اخوانالمسلمین]] چنین میگوید: «من به دین گرایش داشتم و همیشه حسی به من انگیزه میداد و مرا به فکر دوری از گناهان وا می داشت. در سال 1945 م، در حالی که در خیابانی در [[بیسان]] قدم میزدم از رادیو خبر افتتاح بخش [[اخوان المسلمین|اخوان]] در [[اورشلیم]]، در یکی از مساجد شهر را شنیدم. که مرا ترغیب کرد تا بدانم اخوان چیست. پس از اینکه تقسیمات اخوان یکی پس از دیگری گشوده شد، هیجان زده بودم که درباره این جنبش بیشتر بدانم. | ||
از طریق خواندن روزنامه ها و گوش دادن مداوم به رادیو، چیزهای زیادی در مورد این جنبش یاد گرفتم و یکی از کسانی شدم که مردم در مسجد را ترغیب می کردند که بخش اخوان را در بیسان باز کنند. | از طریق خواندن روزنامه ها و گوش دادن مداوم به رادیو، چیزهای زیادی در مورد این جنبش یاد گرفتم و یکی از کسانی شدم که مردم در مسجد را ترغیب می کردند که بخش اخوان را در بیسان باز کنند. |