بحرین سرزمین مروارید ها 1 (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۷: خط ۸۷:
'''1. منامه'''<br>
'''1. منامه'''<br>


منامه بزرگ‌ترین شهر بحرین و پایتخت آن است. این شهر با داشتن 5/1 مایل خط ساحلی، یکی از شهرهای بین‌المللی محسوب می‌شود، زیرا به طرز عجیبی تحت تأثیر تکنولوژی غرب قرار دارد. این شهر به علاوه حومه آن تقریباً 5% کل مساحت مجمع‌الجزایر بحرین را تشکیل می‌دهد. چاه‌های نفت و پالایشگاه و قسمتی از سرزمین‌های حاصل‌خیز کشاورزی در این شهر قرار دارد. در مرکز منامه، توسعه شهری به روشنی دیده می‌شود که شامل بانک‌ها، هتل‌ها، دفاتر کار و بزرگراه‌هاست. منامه مانند هر پایتخت دیگری، درگیر مسائلی مانند ازدیاد ترافیک و افزایش وسعت شهری است و محل سکنای خارجیان و جایگاه اکثر بازرگانان می‌باشد. ایرانیان و بحرینی‌های شیعه در این شهر بسیارند. منامه توسط پلی به محرق متصل است.<br>
منامه بزرگ‌ترین شهر بحرین و پایتخت آن است. این شهر با داشتن 5/1 مایل خط ساحلی، یکی از شهرهای بین‌المللی محسوب می‌شود، زیرا به طرز عجیبی تحت تأثیر تکنولوژی غرب قرار دارد. این شهر به علاوه حومه آن تقریباً 5% کل مساحت مجمع‌الجزایر بحرین را تشکیل می‌دهد. چاه‌های نفت و پالایشگاه و قسمتی از سرزمین‌های حاصل‌خیز کشاورزی در این شهر قرار دارد. در مرکز منامه، توسعه شهری به روشنی دیده می‌شود که شامل بانک‌ها، هتل‌ها، دفاتر کار و بزرگراه‌هاست. منامه مانند هر پایتخت دیگری، درگیر مسائلی مانند ازدیاد ترافیک و افزایش وسعت شهری است و محل سکنای خارجیان و جایگاه اکثر بازرگانان می‌باشد. ایرانیان و بحرینی‌های شیعه در این شهر بسیارند. منامه توسط پلی به محرق متصل است.<br>
در جنوب منامه، جزیره‌ای لم‌یزرع همراه با وزش بادهای سرد وجود دارد و زیبایی منطقه‌ای عاری از زندگی در بلندی‌های مشرف به دریا به چشم می‌خورد. در فصل بهار و در پی بارندگی در زمستان، پوششی سبز‌رنگ در این بیابان ظاهر می‌شود که سپس جای خود را به تابستانی خشک و سخت می‌دهد.<br>
در جنوب منامه، جزیره‌ای لم‌یزرع همراه با وزش بادهای سرد وجود دارد و زیبایی منطقه‌ای عاری از زندگی در بلندی‌های مشرف به دریا به چشم می‌خورد. در فصل بهار و در پی بارندگی در زمستان، پوششی سبز‌رنگ در این بیابان ظاهر می‌شود که سپس جای خود را به تابستانی خشک و سخت می‌دهد.<br>


'''2. محرق'''<br>
'''2. محرق'''<br>


شهر محرق واقع در جزیره محرق، دومین شهر معروف بحرین است و بیشتر سکنه آن اعراب سنی مذهب می‌باشند که خصوصیات عربی خود را کاملاً حفظ کرده‌اند. یکی از مدرن‌ترین فرودگاه‌های بین‌المللی در خاورمیانه و هم‌چنین ترمینال توقف کشتی‌های بزرگ به نام «الحوض الجاف» در این شهر قرار دارد.<br>
شهر محرق واقع در جزیره محرق، دومین شهر معروف بحرین است و بیشتر سکنه آن اعراب سنی مذهب می‌باشند که خصوصیات عربی خود را کاملاً حفظ کرده‌اند. یکی از مدرن‌ترین فرودگاه‌های بین‌المللی در خاورمیانه و هم‌چنین ترمینال توقف کشتی‌های بزرگ به نام «الحوض الجاف» در این شهر قرار دارد.<br>


'''3. جده'''<br>
'''3. جده'''<br>
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
از سال 538 قبل از میلاد که سربازان کوروش کبیر، یمن و عمان را به امپراطوری هخامنشی منضم ساختند، اقتدار ایران بر سراسر خلیج فارس و جزایر و سواحل شمالی، جنوبی نیز تثبیت شد و بین خاک ایران و خلیج فارس ارتباط به وجود آمد. در دورۀ سلوکیان، بحرین محل زد و خورد سلوکیان و رومیان و در دورۀ اشکانیان، بارانداز و شاهراه بازرگانی اشکانی بوده و در دورۀ ساسانیان، منطقۀ اصلی بحرین زیرنظر دربار ساسانی اداره می‌شده است. در زمان اشکانیان، عرب‌ها همه در حجاز و بادیه و [[مکه معظمه|مکه]] و [[یمن]] بودند. با کم شدن آذوقه، آنان که در حجاز و بادیه بودند، چون از ترس اشکانیان نمی‌توانستند به عراق بروند، راهی بحرین شدند که در آن زمان جزء قلمرو ایران بود. بعضی از خاندان‌های عرب وقتی به ناحیۀ «هجر» در بحرین رسیدند، با ممانعت مردم روبه‌رو شدند، از این رو جنگی در گرفت و در نتیجه، اعراب غالب شدند و در بحرین ماندند. <ref>علی‌خان سدید‌السلطنه، پیشین، ص452.</ref> کلیه این اعراب که در ناحیۀ «هجر» سکونت گزیدند از اتباع ایران به شمار می‌آمدند. <br>
از سال 538 قبل از میلاد که سربازان کوروش کبیر، یمن و عمان را به امپراطوری هخامنشی منضم ساختند، اقتدار ایران بر سراسر خلیج فارس و جزایر و سواحل شمالی، جنوبی نیز تثبیت شد و بین خاک ایران و خلیج فارس ارتباط به وجود آمد. در دورۀ سلوکیان، بحرین محل زد و خورد سلوکیان و رومیان و در دورۀ اشکانیان، بارانداز و شاهراه بازرگانی اشکانی بوده و در دورۀ ساسانیان، منطقۀ اصلی بحرین زیرنظر دربار ساسانی اداره می‌شده است. در زمان اشکانیان، عرب‌ها همه در حجاز و بادیه و [[مکه معظمه|مکه]] و [[یمن]] بودند. با کم شدن آذوقه، آنان که در حجاز و بادیه بودند، چون از ترس اشکانیان نمی‌توانستند به عراق بروند، راهی بحرین شدند که در آن زمان جزء قلمرو ایران بود. بعضی از خاندان‌های عرب وقتی به ناحیۀ «هجر» در بحرین رسیدند، با ممانعت مردم روبه‌رو شدند، از این رو جنگی در گرفت و در نتیجه، اعراب غالب شدند و در بحرین ماندند. <ref>علی‌خان سدید‌السلطنه، پیشین، ص452.</ref> کلیه این اعراب که در ناحیۀ «هجر» سکونت گزیدند از اتباع ایران به شمار می‌آمدند. <br>
در سال 1209 هجری (مطابق با 1792 میلادی)، طایفه‌ای از اعراب بنی‌عتبه بیش از چهار هزار خانوار، از عربستان به بحرین آمدند. اکنون، اکثریت جمعیت بحرین را اعراب و پس از آن، ایرانیان تشکیل می‌دهند. <br>
در سال 1209 هجری (مطابق با 1792 میلادی)، طایفه‌ای از اعراب بنی‌عتبه بیش از چهار هزار خانوار، از عربستان به بحرین آمدند. اکنون، اکثریت جمعیت بحرین را اعراب و پس از آن، ایرانیان تشکیل می‌دهند. <br>
دربارۀ ایرانی‌های مقیم بحرین یادآوری این نکته لازم است که آمار حاصل از سرشماری‌های متعدد فقط شامل آن دسته می‌شود که هویت ایرانی خود را حفظ کرده‌اند، وگرنه شمار مردم ایرانی‌الاصل بحرین بیش از اینهاست. <ref>سیف افجه‌ای، پیشین، ص16ـ17. ‌</ref><br>
دربارۀ ایرانی‌های مقیم بحرین یادآوری این نکته لازم است که آمار حاصل از سرشماری‌های متعدد فقط شامل آن دسته می‌شود که هویت ایرانی خود را حفظ کرده‌اند، وگرنه شمار مردم ایرانی‌الاصل بحرین بیش از اینهاست. <ref>سیف افجه‌ای، پیشین، ص16ـ17. ‌</ref><br>
به عبارت دیگر، از نظر جامعه‌شناسی، جمعیت کنونی بحرین در هفت دسته جای می‌گیرد:  
به عبارت دیگر، از نظر جامعه‌شناسی، جمعیت کنونی بحرین در هفت دسته جای می‌گیرد:  
1ـ خانوادۀ حاکم (آل خلیفه)؛ <br>
1ـ خانوادۀ حاکم (آل خلیفه)؛ <br>
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:


=زبان و خط=
=زبان و خط=
زبان رسمی کشور بحرین عربی است و در کلیۀ مکاتبات رسمی کشور از خط عربی استفاده می‌شود. پس از زبان عربی، زبان انگلیسی درجۀ اول اهمیت را دارد و در تجارت از آن استفاده می‌شود، سپس زبان فارسی در درجۀ دوم اهمیت است و در مکالمات روزمره به کار برده می‌شود. البته در این کشور، به زبان‌های اردو و هندی نیز، به دلیل وجود مهاجران، تکلم می‌شود.<br>
زبان رسمی کشور بحرین عربی است و در کلیۀ مکاتبات رسمی کشور از خط عربی استفاده می‌شود. پس از زبان عربی، زبان انگلیسی درجۀ اول اهمیت را دارد و در تجارت از آن استفاده می‌شود، سپس زبان فارسی در درجۀ دوم اهمیت است و در مکالمات روزمره به کار برده می‌شود. البته در این کشور، به زبان‌های اردو و هندی نیز، به دلیل وجود مهاجران، تکلم می‌شود.<br>


=بحرین از پذیرش اسلام تا استقلال=
=بحرین از پذیرش اسلام تا استقلال=
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:
در این کتاب آمده است:<br>
در این کتاب آمده است:<br>
ظهور اسلام وضعیتی جدید برای این سرزمین ایجاد کرد. با پیدایش خلافت امویان و عباسیان، بحرین کم‌کم به مرکز توجه جنبش‌های سیاسی ـ اجتماعی مخالف چیرگی خلافت بر ملت‌های گوناگون منطقه تبدیل شد. خوارج نخستین شورشیانی بودند که از امیران دیلمی (معزالدوله و عضدالدولۀ دیلمی) شکست خوردند و بحرین مجدداً مدتی ضمیمۀ قلمرو دیلمیان شد. زنگیان و قرمطیان، دیگر شورشیان سرزمین بحرین بودند.<br>
ظهور اسلام وضعیتی جدید برای این سرزمین ایجاد کرد. با پیدایش خلافت امویان و عباسیان، بحرین کم‌کم به مرکز توجه جنبش‌های سیاسی ـ اجتماعی مخالف چیرگی خلافت بر ملت‌های گوناگون منطقه تبدیل شد. خوارج نخستین شورشیانی بودند که از امیران دیلمی (معزالدوله و عضدالدولۀ دیلمی) شکست خوردند و بحرین مجدداً مدتی ضمیمۀ قلمرو دیلمیان شد. زنگیان و قرمطیان، دیگر شورشیان سرزمین بحرین بودند.<br>
طی دوره‌ای که قرمطیان بر سرزمین بحرین مسلط شدند، حکمرانی خود را تا حجاز گسترش دادند. به دنبال افول ستارۀ اقبال قرمطیان، «عیونیان» بر بحرین چیره شدند. عبدالله عیونی، قدرتی به هم زد و افرادی را به گرد خود جمع کرد و به کمک پادشاهان سلجوقی بر قرمطیان چیره شد و نخستین دولت محلی بحرین را در سال 467 هجری قمری (1074م) برپا کرد. دولت عیونیان تا سال 636 هجری قمری (1238م) دوام یافت و در آن سال، جای خود را به حکومت محلی دیگری داد که به دست بنی‌عقیل بن عامر تشکیل شده و «عصافیر» (آل عصفور) نام گرفته بود. حکومت بنی‌عصفور 150 سال طول کشید و دایرۀ اقتدارش از بحرین دریایی و کرانه‌ای گذشت و تا نجد را در بر گرفت. پس از آن، بحرین تحت حکومت هرمزان قرار گرفت و تا سال 1521 میلادی به دست حاکمان محلی جبور اداره می‌شد. در آن سال، نیروهای کشور پرتغال آن حکومت را سرنگون کردند. حملۀ پرتغالی‌ها به بحرین، نخستین حمله و سلطۀ اروپایی‌ها بر سرزمین‌های شرق اسلامی محسوب می‌شود. از این زمان به بعد، نیروهای اروپایی به بهانه‌های مختلف، از جمله مبارزه با دزدان دریایی، تجارت، مبارزه با برده‌فروشی و . به سرزمین‌های اسلامی مجاور خلیج فارس هجوم آوردند. سال 1602 میلادی، نیروهای ایرانی در دورۀ صفویه (شاه عباس اول)، پرتغالی‌ها را در بنادر و جزایر تنگۀ هرمز شکست دادند و آنان را از بحرین بیرون راندند. <ref>حسن عبدالله، «البحرین و الاحتلال البرتغالی». ‌</ref> در این مدت، بحرین را شیوخ قبایل بنی‌حواله ـ واقع در شمال باختری شبه جزیرۀ قطر ـ که تابع ایران بودند، اداره می‌کردند. <ref>مجتهدزاده، ص15. ‌</ref>
طی دوره‌ای که قرمطیان بر سرزمین بحرین مسلط شدند، حکمرانی خود را تا حجاز گسترش دادند. به دنبال افول ستارۀ اقبال قرمطیان، «عیونیان» بر بحرین چیره شدند. عبدالله عیونی، قدرتی به هم زد و افرادی را به گرد خود جمع کرد و به کمک پادشاهان سلجوقی بر قرمطیان چیره شد و نخستین دولت محلی بحرین را در سال 467 هجری قمری (1074م) برپا کرد. دولت عیونیان تا سال 636 هجری قمری (1238م) دوام یافت و در آن سال، جای خود را به حکومت محلی دیگری داد که به دست بنی‌عقیل بن عامر تشکیل شده و «عصافیر» (آل عصفور) نام گرفته بود. حکومت بنی‌عصفور 150 سال طول کشید و دایرۀ اقتدارش از بحرین دریایی و کرانه‌ای گذشت و تا نجد را در بر گرفت. پس از آن، بحرین تحت حکومت هرمزان قرار گرفت و تا سال 1521 میلادی به دست حاکمان محلی جبور اداره می‌شد. در آن سال، نیروهای کشور پرتغال آن حکومت را سرنگون کردند. حملۀ پرتغالی‌ها به بحرین، نخستین حمله و سلطۀ اروپایی‌ها بر سرزمین‌های شرق اسلامی محسوب می‌شود. از این زمان به بعد، نیروهای اروپایی به بهانه‌های مختلف، از جمله مبارزه با دزدان دریایی، تجارت، مبارزه با برده‌فروشی و . به سرزمین‌های اسلامی مجاور خلیج فارس هجوم آوردند. سال 1602 میلادی، نیروهای ایرانی در دورۀ صفویه (شاه عباس اول)، پرتغالی‌ها را در بنادر و جزایر تنگۀ هرمز شکست دادند و آنان را از بحرین بیرون راندند. <ref>حسن عبدالله، «البحرین و الاحتلال البرتغالی». ‌</ref> در این مدت، بحرین را شیوخ قبایل بنی‌حواله ـ واقع در شمال باختری شبه جزیرۀ قطر ـ که تابع ایران بودند، اداره می‌کردند. <ref>مجتهدزاده، ص15. ‌</ref>
اواخر دورۀ صفویه، حکام بحرینی گرایش‌های خودمختاری داشتند که نادرشاه افشار در سال 1737 میلادی به شدت آنان را سرکوب کرد.<br>
اواخر دورۀ صفویه، حکام بحرینی گرایش‌های خودمختاری داشتند که نادرشاه افشار در سال 1737 میلادی به شدت آنان را سرکوب کرد.<br>
نختسین گروه از کسانی که بعداً آل‌خلیفه، آل‌صباح و آل‌جلاهمه نام گرفتند، در سال 1710 میلادی از بیابان‌های نجد مهاجرت کردند و در کویت کنونی فرود آمدند. آل‌خلیفه در سال 1765 به یاری آل‌جلاهمه، وارد شهر زباره در نزدیکی بحرین شدند و دیری نگذشت که با استفاده از ثروت و قدرتی که داشتند، به فکر فرمانروایی افتادند. از این رو، طی جنگی که با حاکم محلی بحرین «شیخ نصرخان» کردند، بر بحرین سلطه یافتند. بدین ترتیب، بحرین در سال 1783 میلادی، هنگام اقتدار کریمخان زند در فارس به دست آل‌خلیفه افتاد و حکومت مستقیم ایران بر این جزایر، یک بار دیگر متوقف شد. نخستین حاکم بحرین از آل‌خلیفه، احمد بن خلیفه بود که شهر زباره را مرکز فرمانروایی خود قرار داد. پس از احمد بن خلیفه، پسرش سلمان فرمانروایی را به کمک برادرش عبدالله به عهده گرفت (1796. ‌ از این زمان بود که حکومتی با دو مرکزیت در بحرین فراهم آمد و نزاع و درگیری‌های درونی میان خانوادۀ حاکم شروع شد که تاکنون نیز ادامه داشته است. حسن عبدالله، «آل خلیفه و الصراع علی السلطه». ‌<br>
نختسین گروه از کسانی که بعداً آل‌خلیفه، آل‌صباح و آل‌جلاهمه نام گرفتند، در سال 1710 میلادی از بیابان‌های نجد مهاجرت کردند و در کویت کنونی فرود آمدند. آل‌خلیفه در سال 1765 به یاری آل‌جلاهمه، وارد شهر زباره در نزدیکی بحرین شدند و دیری نگذشت که با استفاده از ثروت و قدرتی که داشتند، به فکر فرمانروایی افتادند. از این رو، طی جنگی که با حاکم محلی بحرین «شیخ نصرخان» کردند، بر بحرین سلطه یافتند. بدین ترتیب، بحرین در سال 1783 میلادی، هنگام اقتدار کریمخان زند در فارس به دست آل‌خلیفه افتاد و حکومت مستقیم ایران بر این جزایر، یک بار دیگر متوقف شد. نخستین حاکم بحرین از آل‌خلیفه، احمد بن خلیفه بود که شهر زباره را مرکز فرمانروایی خود قرار داد. پس از احمد بن خلیفه، پسرش سلمان فرمانروایی را به کمک برادرش عبدالله به عهده گرفت (1796. ‌ از این زمان بود که حکومتی با دو مرکزیت در بحرین فراهم آمد و نزاع و درگیری‌های درونی میان خانوادۀ حاکم شروع شد که تاکنون نیز ادامه داشته است. حسن عبدالله، «آل خلیفه و الصراع علی السلطه». ‌<br>
البته مردم بحرین به دلیل ستم فراوان آل‌خلیفه و عدم سنخیت آنان با این مردم (ایرانی و شیعه بودن اکثریت مردم بحرین) هیچ وقت نسبت به آل‌خلیفه ـ که به بومیان و ساکنان اولیۀ این جزایر، پیوسته صدمه می‌زدند ـ اخلاص و محبت نداشته‌اند و هر وقت مجال پیدا کرده‌اند، در صدد اخراج ایشان برآمده‌اند. از وقتی که این طایفه خود را به انگلیسی‌ها وابسته کردند و برای حفظ مقام خود به آنان توسل جستند، این کینه شدت گرفت. <ref>علی‌خان سدید السلطنه، پیشین، ص480.</ref> ‌<br>
البته مردم بحرین به دلیل ستم فراوان آل‌خلیفه و عدم سنخیت آنان با این مردم (ایرانی و شیعه بودن اکثریت مردم بحرین) هیچ وقت نسبت به آل‌خلیفه ـ که به بومیان و ساکنان اولیۀ این جزایر، پیوسته صدمه می‌زدند ـ اخلاص و محبت نداشته‌اند و هر وقت مجال پیدا کرده‌اند، در صدد اخراج ایشان برآمده‌اند. از وقتی که این طایفه خود را به انگلیسی‌ها وابسته کردند و برای حفظ مقام خود به آنان توسل جستند، این کینه شدت گرفت. <ref>علی‌خان سدید السلطنه، پیشین، ص480.</ref> ‌<br>
از اوایل قرن نوزدهم، انگلیس به خلیج فارس ـ و از جمله بحرین ـ به عنوان پلی ارتباطی میان خود و اقمارش در آسیای جنوب شرقی چشم طمع دوخت. هیچ دریایی به اندازۀ خلیج فارس، توجه اقوام و ملل مختلف را جلب نکرده است. این دریا توجه بزرگان جهان ـ چه باستان‌شناس، جغرافیدان، زمین‌شناس و چه کشورگشا و سیاستمدار و نویسنده ـ را به خود جلب نموده است. از نکات شگفت‌آور، این است که هر یک از اقوام و ملل جهان که به قدرت و عظمت رسیده‌اند، نقشۀ تسلط بر خلیج فارس را طراحی کرده‌اند و شگفت‌آورتر این‌که هیچ یک توفیق تسلط دائمی بر آن را نیافته‌اند. اگر از رقابت‌ها و کشمکش‌های قدیمی صرف‌نظر کنیم، می‌بینیم که سخت‌ترین منازعات و رقابت‌ها بر سر تصرف خلیج فارس، از قرن شانزدهم میلادی آغاز شده است. ابتدا پرتغالی‌ها، پس از آن هلندی‌ها و سپس انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها و حتی آلمانی‌ها بر سر تسلط آن، با یک‌دیگر به منازعه و رقابت‌های بسیار سخت برخاسته‌اند. حتی پطر کبیر، تزار مشهور روسیه، نیز آرزوی تسلط بر خلیج فارس را در دل جای داده بود. <ref>بینا، 1369، ص30.</ref><br> ‌
از اوایل قرن نوزدهم، انگلیس به خلیج فارس ـ و از جمله بحرین ـ به عنوان پلی ارتباطی میان خود و اقمارش در آسیای جنوب شرقی چشم طمع دوخت. هیچ دریایی به اندازۀ خلیج فارس، توجه اقوام و ملل مختلف را جلب نکرده است. این دریا توجه بزرگان جهان ـ چه باستان‌شناس، جغرافیدان، زمین‌شناس و چه کشورگشا و سیاستمدار و نویسنده ـ را به خود جلب نموده است. از نکات شگفت‌آور، این است که هر یک از اقوام و ملل جهان که به قدرت و عظمت رسیده‌اند، نقشۀ تسلط بر خلیج فارس را طراحی کرده‌اند و شگفت‌آورتر این‌که هیچ یک توفیق تسلط دائمی بر آن را نیافته‌اند. اگر از رقابت‌ها و کشمکش‌های قدیمی صرف‌نظر کنیم، می‌بینیم که سخت‌ترین منازعات و رقابت‌ها بر سر تصرف خلیج فارس، از قرن شانزدهم میلادی آغاز شده است. ابتدا پرتغالی‌ها، پس از آن هلندی‌ها و سپس انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها و حتی آلمانی‌ها بر سر تسلط آن، با یک‌دیگر به منازعه و رقابت‌های بسیار سخت برخاسته‌اند. حتی پطر کبیر، تزار مشهور روسیه، نیز آرزوی تسلط بر خلیج فارس را در دل جای داده بود. <ref>بینا، 1369، ص30.</ref><br> ‌
انگلیسی‌ها نخستین‌بار به منظور بسط و گسترش حوزۀ نفوذ خود در خاورمیانه و مقابله و رقابت با پرتغالی‌ها، وارد خلیج فارس شدند. دیگر هدف عمدۀ آنان، تسلط بر هندوستان بود. دوستی ایران و انگلیس از سال 1581 به بعد، روز به روز بیشتر می‌شد، زیرا هدف هر دو، بیرون راندن پرتغالی‌ها از خلیج فارس و تنگۀ هرمز بود. پس از بیرون رفتن پرتغالی‌ها، انگلیسی‌ها توانستند با وجود رقابت هلندی‌ها، فعالیت خود را گسترش دهند. حملۀ افغان‌ها به ایران در سال 1722 و تصرف اصفهان، باعث کسادی کار و فعالیت انگلیسی‌ها در ایران شد. آنان در سال 1763 در بندر بوشهر، یک دار‌التجاره تأسیس کردند و بر خلاف دیگر اروپاییان، از کلیۀ عوارض گمرکی معاف شدند.<br>
انگلیسی‌ها نخستین‌بار به منظور بسط و گسترش حوزۀ نفوذ خود در خاورمیانه و مقابله و رقابت با پرتغالی‌ها، وارد خلیج فارس شدند. دیگر هدف عمدۀ آنان، تسلط بر هندوستان بود. دوستی ایران و انگلیس از سال 1581 به بعد، روز به روز بیشتر می‌شد، زیرا هدف هر دو، بیرون راندن پرتغالی‌ها از خلیج فارس و تنگۀ هرمز بود. پس از بیرون رفتن پرتغالی‌ها، انگلیسی‌ها توانستند با وجود رقابت هلندی‌ها، فعالیت خود را گسترش دهند. حملۀ افغان‌ها به ایران در سال 1722 و تصرف اصفهان، باعث کسادی کار و فعالیت انگلیسی‌ها در ایران شد. آنان در سال 1763 در بندر بوشهر، یک دار‌التجاره تأسیس کردند و بر خلاف دیگر اروپاییان، از کلیۀ عوارض گمرکی معاف شدند.<br>
انگلیسی‌ها پس از ورود به خلیج فارس، برای استمرار حضور خود در نیمۀ اول قرن نوزدهم، دلایل و بهانه‌های زیادی را مطرح کردند که از جملۀ آنها مبارزه با راهزنی دریایی، مبارزه با برده‌فروشی و تجارت برده، استقرار خطوط تلگراف و حفظ آنها، تجارت اسلحه و کنترل آن بود. انگلستان با امضای قراردادهای تحت‌الحمایگی با شیوخ خلیج فارس، یعنی رأس‌الخیمه، شارجه، فجیره، ام‌القوین، کویت، عمان و بحرین و استقرار پایگاه‌های نظامی در این مناطق، حضور خود را در این منطقه تثبیت کرد. شیوخ یاد شده، با امضای این قراردادها متعهد می‌شدند به هیچ وجه بدون اجازۀ دولت انگلیس با هیچ دولت خارجی رابطه برقرار نکنند و نیز هیچ قسمت از سرزمین‌های خود را به عنوان اجاره، رهن، فروش، بخشش یا به هر عنوان دیگر، به هیچ دولت خارجی واگذار نکنند، مگر آن‌که این کار با اجازۀ دولت انگلیس صورت گیرد.<br>
انگلیسی‌ها پس از ورود به خلیج فارس، برای استمرار حضور خود در نیمۀ اول قرن نوزدهم، دلایل و بهانه‌های زیادی را مطرح کردند که از جملۀ آنها مبارزه با راهزنی دریایی، مبارزه با برده‌فروشی و تجارت برده، استقرار خطوط تلگراف و حفظ آنها، تجارت اسلحه و کنترل آن بود. انگلستان با امضای قراردادهای تحت‌الحمایگی با شیوخ خلیج فارس، یعنی رأس‌الخیمه، شارجه، فجیره، ام‌القوین، کویت، عمان و بحرین و استقرار پایگاه‌های نظامی در این مناطق، حضور خود را در این منطقه تثبیت کرد. شیوخ یاد شده، با امضای این قراردادها متعهد می‌شدند به هیچ وجه بدون اجازۀ دولت انگلیس با هیچ دولت خارجی رابطه برقرار نکنند و نیز هیچ قسمت از سرزمین‌های خود را به عنوان اجاره، رهن، فروش، بخشش یا به هر عنوان دیگر، به هیچ دولت خارجی واگذار نکنند، مگر آن‌که این کار با اجازۀ دولت انگلیس صورت گیرد.<br>
با این اقدامات، خیال انگلستان از خلیج فارس و نواحی جنوبی آن آسوده شد و فقط از ایران هراس داشت که مبادا در مورد خلیج فارس با روسیه معامله کند. از این رو، برای جلوگیری از تحقق چنین احتمالی، دیپلماسی قوی و بسیار شدیدی بر ضد ایران در منطقه به راه انداخت که به نام «استراتژی ایران‌زدایی» در خلیج فارس مشهور شد و مهم‌ترین جلوه‌های آن عبارت بود از جلوگیری از ایجاد نیروی دریایی ایران در خلیج فارس؛ جلوگیری از ایجاد رابطۀ مؤثر میان ایران و شیوخ خلیج فارس، از جمله عمان و مسقط؛ جلوگیری از اعمال حاکمیت مؤثر ایران بر جزایر و بنادر ایرانی خلیج فارس؛ طرح ادعای مالکیت شیوخ خلیج فارس بر جزایر ایرانی؛ جدایی بحرین از ایران و جلوگیری از بازگشت حاکمیت ایران بر بحرین.<br>
با این اقدامات، خیال انگلستان از خلیج فارس و نواحی جنوبی آن آسوده شد و فقط از ایران هراس داشت که مبادا در مورد خلیج فارس با روسیه معامله کند. از این رو، برای جلوگیری از تحقق چنین احتمالی، دیپلماسی قوی و بسیار شدیدی بر ضد ایران در منطقه به راه انداخت که به نام «استراتژی ایران‌زدایی» در خلیج فارس مشهور شد و مهم‌ترین جلوه‌های آن عبارت بود از جلوگیری از ایجاد نیروی دریایی ایران در خلیج فارس؛ جلوگیری از ایجاد رابطۀ مؤثر میان ایران و شیوخ خلیج فارس، از جمله عمان و مسقط؛ جلوگیری از اعمال حاکمیت مؤثر ایران بر جزایر و بنادر ایرانی خلیج فارس؛ طرح ادعای مالکیت شیوخ خلیج فارس بر جزایر ایرانی؛ جدایی بحرین از ایران و جلوگیری از بازگشت حاکمیت ایران بر بحرین.<br>
پس از مرگ کریم‌خان زند، در سال 1781 میلادی اعراب عتوبی به بحرین حمله کردند و آن‌جا را به اشغال خود درآوردند. این اقدام با درگیری‌های داخلی بین جانشینان کریم خان مصادف بود، از این رو، برای سرکوبی عتوبیان، عملی صورت نگرفت. البته اعراب برای دفع دشمنان خارجی، همواره خود را به ایران منتسب می‌کردند؛ چنان‌که در سال 1860 که انگلیسی‌ها می‌کوشیدند بر بحرین چیره شوند، حکومت آل‌خلیفه همین ادعا را کرد. شیخ محمد بن خلیفه در این تاریخ، نامه‌ای به ناصرالدین شاه قاجار نوشت و خود، برادر خود و همۀ آل‌خلیفه و نیز همۀ مردم بحرین را تابع دولت ایران معرفی کرد. بعدها که فشار سرهنگ «لوئیس پلی» بر آل‌خلیفه فزونی یافت، شیخ محمد از ایران تقاضای کمک نظامی کرد، ولی دولت ایران توان آن را نداشت که از بحرین در برابر انگلیسی‌ها حمایت کند. حکومت انگلستان، سرانجام بر بحرین چیره شد و سرهنگ پلی در ماه مه 1861 قراردادی با شیخ محمد و سپس با برادر وی شیخ علی امضا کرد که به موجب آن، بحرین زیر نظر انگلیسی‌ها قرار گرفت. نمایندگان بریتانیا در سال 1868 قراردادی با حکام آل‌خلیفه در بحرین امضا کردند که به موجب آن، بحرین به جمع کشورهای تحت‌الحمایۀ بریتانیا در خلیج فارس پیوست. تحت‌الحمایگی بحرین با امضای قراردادهای دیگری در سال‌های 1880 و 1892 کامل شد. به این ترتیب، بحرین که در سال 1783 در عمل از ایران جدا شده بود ولی در ظاهر، در تابعیت ایران اقرار داشت، بین سال‌های 1868 و 1880 به صورت عملی، اسمی و رسمی از ایران جدا شد. <ref>مجتهدزاده، ص17. ‌</ref><br>
پس از مرگ کریم‌خان زند، در سال 1781 میلادی اعراب عتوبی به بحرین حمله کردند و آن‌جا را به اشغال خود درآوردند. این اقدام با درگیری‌های داخلی بین جانشینان کریم خان مصادف بود، از این رو، برای سرکوبی عتوبیان، عملی صورت نگرفت. البته اعراب برای دفع دشمنان خارجی، همواره خود را به ایران منتسب می‌کردند؛ چنان‌که در سال 1860 که انگلیسی‌ها می‌کوشیدند بر بحرین چیره شوند، حکومت آل‌خلیفه همین ادعا را کرد. شیخ محمد بن خلیفه در این تاریخ، نامه‌ای به ناصرالدین شاه قاجار نوشت و خود، برادر خود و همۀ آل‌خلیفه و نیز همۀ مردم بحرین را تابع دولت ایران معرفی کرد. بعدها که فشار سرهنگ «لوئیس پلی» بر آل‌خلیفه فزونی یافت، شیخ محمد از ایران تقاضای کمک نظامی کرد، ولی دولت ایران توان آن را نداشت که از بحرین در برابر انگلیسی‌ها حمایت کند. حکومت انگلستان، سرانجام بر بحرین چیره شد و سرهنگ پلی در ماه مه 1861 قراردادی با شیخ محمد و سپس با برادر وی شیخ علی امضا کرد که به موجب آن، بحرین زیر نظر انگلیسی‌ها قرار گرفت. نمایندگان بریتانیا در سال 1868 قراردادی با حکام آل‌خلیفه در بحرین امضا کردند که به موجب آن، بحرین به جمع کشورهای تحت‌الحمایۀ بریتانیا در خلیج فارس پیوست. تحت‌الحمایگی بحرین با امضای قراردادهای دیگری در سال‌های 1880 و 1892 کامل شد. به این ترتیب، بحرین که در سال 1783 در عمل از ایران جدا شده بود ولی در ظاهر، در تابعیت ایران اقرار داشت، بین سال‌های 1868 و 1880 به صورت عملی، اسمی و رسمی از ایران جدا شد. <ref>مجتهدزاده، ص17. ‌</ref><br>
خط ۱۴۱: خط ۱۴۱:
در سال 1911 انگلیس قرارداد دیگری با این کشور امضا کرد، مبنی بر این‌که بحرین حق واگذاری کشف و استخراج نفت خود را به هیچ کشوری به جز بریتانیا ندارد. در پی شدت گرفتن فعالیت‌ها و اقدامات انگلیس در بحرین، دولت ایران از این کشور به جامعۀ ملل شکایت کرد. انگلیس در واکنش به شکایت ایران، با صدور بیانیه‌ای، مالکیت و حاکمیت ایران را بر بحرین به رسمیت نشناخت. در سال 1957 (آبان 1336) دولت ایران در جلسۀ هیئت دولت، لایحۀ جدید تقسیمات کشوری را تصویب کرد و بحرین را جزئی از ایران دانست. در این لایحه، بحرین استان چهاردهم ایران اعلام گردیده و دو کرسی خالی برای نمایندگان آن در مجلس ایران در نظر گرفته شد. بریتانیا، عراق، عربستان و مصر در برابر این اقدام، واکنش شدید نشان دادند. عربستان، بحرین را ادامۀ جغرافیای طبیعی ـ سیاسی عربستان دانست. در سال 1965 دولت انگلیس برای بحرین پولی خاص رواج داد.<br>
در سال 1911 انگلیس قرارداد دیگری با این کشور امضا کرد، مبنی بر این‌که بحرین حق واگذاری کشف و استخراج نفت خود را به هیچ کشوری به جز بریتانیا ندارد. در پی شدت گرفتن فعالیت‌ها و اقدامات انگلیس در بحرین، دولت ایران از این کشور به جامعۀ ملل شکایت کرد. انگلیس در واکنش به شکایت ایران، با صدور بیانیه‌ای، مالکیت و حاکمیت ایران را بر بحرین به رسمیت نشناخت. در سال 1957 (آبان 1336) دولت ایران در جلسۀ هیئت دولت، لایحۀ جدید تقسیمات کشوری را تصویب کرد و بحرین را جزئی از ایران دانست. در این لایحه، بحرین استان چهاردهم ایران اعلام گردیده و دو کرسی خالی برای نمایندگان آن در مجلس ایران در نظر گرفته شد. بریتانیا، عراق، عربستان و مصر در برابر این اقدام، واکنش شدید نشان دادند. عربستان، بحرین را ادامۀ جغرافیای طبیعی ـ سیاسی عربستان دانست. در سال 1965 دولت انگلیس برای بحرین پولی خاص رواج داد.<br>
دولت ایران در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، ادعای حاکمیت بر بحرین را مطرح کرد. در زمان حکومت رضاشاه، این ادعا شدت بیشتری گرفت. پس از این‌که مباحثات و فعالیت‌های سیاسی فراوان دولت‌های ایران و بریتانیا و بحرین راه به جایی نبرد، مسئله در سازمان ملل مطرح شد و دبیرکل سازمان ملل پیشنهاد کرد تا این وظیفه را بر عهده بگیرد. ایران سخت می‌کوشید تا سرنوشت بحرین از راه یک همه‌پرسی واقعی مشخص شود، اما بریتانیا با این نظریه به شدت مخالف بود. حکومت بحرین نیز به هیچ وجه حاضر نبود چنین رفراندومی را بپذیرد. دلیل این مخالفت، آن بود که حکومت آل‌خلیفه، مفهوم حقوقی برگزاری چنین رفراندومی را با نفی سلطۀ یک‌صد و پنجاه سالۀ خود بر بحرین برابر می‌دید.<br>
دولت ایران در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، ادعای حاکمیت بر بحرین را مطرح کرد. در زمان حکومت رضاشاه، این ادعا شدت بیشتری گرفت. پس از این‌که مباحثات و فعالیت‌های سیاسی فراوان دولت‌های ایران و بریتانیا و بحرین راه به جایی نبرد، مسئله در سازمان ملل مطرح شد و دبیرکل سازمان ملل پیشنهاد کرد تا این وظیفه را بر عهده بگیرد. ایران سخت می‌کوشید تا سرنوشت بحرین از راه یک همه‌پرسی واقعی مشخص شود، اما بریتانیا با این نظریه به شدت مخالف بود. حکومت بحرین نیز به هیچ وجه حاضر نبود چنین رفراندومی را بپذیرد. دلیل این مخالفت، آن بود که حکومت آل‌خلیفه، مفهوم حقوقی برگزاری چنین رفراندومی را با نفی سلطۀ یک‌صد و پنجاه سالۀ خود بر بحرین برابر می‌دید.<br>
سرانجام، ایران و بریتانیا توافق کردند که به جای رفراندوم، از سازمان ملل متحد خواسته شود که از راه یک نظرخواهی عمومی در بحرین، سرنوشت سیاسی آن سرزمین را تعیین کند. «اوتانت»، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد، در پاسخ به نامه‌های ایران و انگلیس، در ماه مارس 1970 آمادگی خود را برای اجرای این مأموریت اعلام کرد و «گیچاردی»، مدیر دفتر سازمان ملل متحد در ژنو را مأمور این کار کرد. وی کار نظرخواهی را از روز 30 مارس 1970 آغاز کرد. این مأموریت بیش از دو هفته ادامه یپافت و در این مدت، گیچاردی با سران گروه‌ها و طبقات گوناگون مردم بحرین به گفت‌وگو نشست. نظرخواهی عمومی با سه پیشنهاد صورت گرفت: استقلال، انضمام به ایران و تحت‌الحمایگی بریتانیا. سرانجام گیچاردی گزارش شمارۀ 9772 را تسلیم دبیرکل سازمان ملل متحد کرد. بند 57 این گزارش بیان می‌دارد که: «نتیجۀ بررسی‌ها مرا قانع کرده است که اکثریت قاطع مردم بحرین، خواهان آن‌اند که سرزمین آنان رسماً به عنوان کشوری مستقل با حاکمیتی کامل و با آزادی تعیین روابط با ملل دیگر شناخته شود». <ref>مجتهدزاده، ص17. ‌</ref><br>
سرانجام، ایران و بریتانیا توافق کردند که به جای رفراندوم، از سازمان ملل متحد خواسته شود که از راه یک نظرخواهی عمومی در بحرین، سرنوشت سیاسی آن سرزمین را تعیین کند. «اوتانت»، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد، در پاسخ به نامه‌های ایران و انگلیس، در ماه مارس 1970 آمادگی خود را برای اجرای این مأموریت اعلام کرد و «گیچاردی»، مدیر دفتر سازمان ملل متحد در ژنو را مأمور این کار کرد. وی کار نظرخواهی را از روز 30 مارس 1970 آغاز کرد. این مأموریت بیش از دو هفته ادامه یپافت و در این مدت، گیچاردی با سران گروه‌ها و طبقات گوناگون مردم بحرین به گفت‌وگو نشست. نظرخواهی عمومی با سه پیشنهاد صورت گرفت: استقلال، انضمام به ایران و تحت‌الحمایگی بریتانیا. سرانجام گیچاردی گزارش شمارۀ 9772 را تسلیم دبیرکل سازمان ملل متحد کرد. بند 57 این گزارش بیان می‌دارد که: «نتیجۀ بررسی‌ها مرا قانع کرده است که اکثریت قاطع مردم بحرین، خواهان آن‌اند که سرزمین آنان رسماً به عنوان کشوری مستقل با حاکمیتی کامل و با آزادی تعیین روابط با ملل دیگر شناخته شود». <ref>مجتهدزاده، ص17. ‌</ref><br>
این اقدام، هم در جهان و هم در داخل ایران و بحرین، با مخالفت‌های زیادی روبه‌رو شد. قطع فرایند حاکمیت و مالکیت ایران بر بحرین، برای مردم و به‌خصوص ملی‌گرایان ایران سخت بود. در بحرین نیز چون از همۀ مردم و همۀ طبقات و اصناف نظرخواهی عمومی نشده بود، مردم از این اقدام ناراحت و با نتیجۀ آن مخالف بودند. از سوی دیگر، تصمیم و اقدام «اوتانت» برای نظرخواهی و فرستادن گیچاردی به این مأموریت، در چارچوب قواعد و قوانین سازمان ملل و با آگاهی دیگر اعضای این سازمان صورت نگرفته بود. <br>کشورهای روسیه و فرانسه، این اقدام را محکوم کردند. اما پس از زد و بندهای پشت پرده و تصمیم قاطع سازمان ملل، بریتانیا و ایران برای خاتمۀ قضیۀ بحرین، مخالفت‌های جزئی برخی از کشورها نیز پایان پذیرفت و قرار شد گزارش گیچاردی به شورای امنیت سازمان ملل متحد، مطرح شود. از این رو، در جلسۀ روز 11 ماه مه 1970 شورا این گزارش ارائه گردید. به دنبال تصویب این گزارش، شورای امنیت قطع‌نامۀ 278 مورخ 11 ماه مه 1970 را که خواستۀ مردم بحرین را تأیید می‌کرد، صادر کرد. قطع‌نامۀ شورای امنیت، به دولت‌های ایران و بریتانیا ابلاغ شد و دولت ایران نتیجۀ این کار و قطع‌نامۀ شورای امنیت سازمان ملل متحد را به مجلسین سنا و شورا گزارش داد. گزارش دولت در روز 14 ماه مه به تصویب مجلس شورا و در روز 18 ماه مه به تصویب مجلس سنا رسید و پیام‌های تبریک از گوشه و کنار جهان، به تهران سرازیر شد!. <ref>بحرانی، پیشین، ص22ـ29. ‌</ref><br>
این اقدام، هم در جهان و هم در داخل ایران و بحرین، با مخالفت‌های زیادی روبه‌رو شد. قطع فرایند حاکمیت و مالکیت ایران بر بحرین، برای مردم و به‌خصوص ملی‌گرایان ایران سخت بود. در بحرین نیز چون از همۀ مردم و همۀ طبقات و اصناف نظرخواهی عمومی نشده بود، مردم از این اقدام ناراحت و با نتیجۀ آن مخالف بودند. از سوی دیگر، تصمیم و اقدام «اوتانت» برای نظرخواهی و فرستادن گیچاردی به این مأموریت، در چارچوب قواعد و قوانین سازمان ملل و با آگاهی دیگر اعضای این سازمان صورت نگرفته بود. <br>کشورهای روسیه و فرانسه، این اقدام را محکوم کردند. اما پس از زد و بندهای پشت پرده و تصمیم قاطع سازمان ملل، بریتانیا و ایران برای خاتمۀ قضیۀ بحرین، مخالفت‌های جزئی برخی از کشورها نیز پایان پذیرفت و قرار شد گزارش گیچاردی به شورای امنیت سازمان ملل متحد، مطرح شود. از این رو، در جلسۀ روز 11 ماه مه 1970 شورا این گزارش ارائه گردید. به دنبال تصویب این گزارش، شورای امنیت قطع‌نامۀ 278 مورخ 11 ماه مه 1970 را که خواستۀ مردم بحرین را تأیید می‌کرد، صادر کرد. قطع‌نامۀ شورای امنیت، به دولت‌های ایران و بریتانیا ابلاغ شد و دولت ایران نتیجۀ این کار و قطع‌نامۀ شورای امنیت سازمان ملل متحد را به مجلسین سنا و شورا گزارش داد. گزارش دولت در روز 14 ماه مه به تصویب مجلس شورا و در روز 18 ماه مه به تصویب مجلس سنا رسید و پیام‌های تبریک از گوشه و کنار جهان، به تهران سرازیر شد!. <ref>بحرانی، پیشین، ص22ـ29. ‌</ref><br>
=اهمیت استراتژیک بحرین در منطقه=
=اهمیت استراتژیک بحرین در منطقه=
بحرین از سال‌های دور، اهمیت استراتژیکی زیادی داشته است. آب‌های این کشور از قدیم محل تردد کشتی‌های خارجی، به دلیل ثروت سرشار آن به خصوص در صید مروارید، بوده است. چنان‌که اشاره شد، در اوج رقابت کشورهای اروپایی بر سر مستعمرات بحرین، این کشور صحنه جنگ و ستیز بین انگلیسی‌ها از یک سو و پرتغالی‌ها، که این جزایر را در اوایل قرن شانزدهم به اشغال خود درآوردند، از سوی دیگر بوده است.<br>
بحرین از سال‌های دور، اهمیت استراتژیکی زیادی داشته است. آب‌های این کشور از قدیم محل تردد کشتی‌های خارجی، به دلیل ثروت سرشار آن به خصوص در صید مروارید، بوده است. چنان‌که اشاره شد، در اوج رقابت کشورهای اروپایی بر سر مستعمرات بحرین، این کشور صحنه جنگ و ستیز بین انگلیسی‌ها از یک سو و پرتغالی‌ها، که این جزایر را در اوایل قرن شانزدهم به اشغال خود درآوردند، از سوی دیگر بوده است.<br>
پس از این‌که شبه قارۀ هند یکی از مستعمرات مهم امپراطوری بریتانیا گردید، موقعیت بحرین به عنوان راه ارتباطی بین اروپا و خاور دور اهمیت ویژه‌ای یافت و از نظر تجاری به دلیل موقعیت مناسب آن بر سر راه تجارت بین‌النهرین و هندوستان، به عنوان مرکز تجارتی ایفای نقش می‌نمود. کشور بحرین به دلایل زیر در گذشته، دارای اهمیت بوده است:
پس از این‌که شبه قارۀ هند یکی از مستعمرات مهم امپراطوری بریتانیا گردید، موقعیت بحرین به عنوان راه ارتباطی بین اروپا و خاور دور اهمیت ویژه‌ای یافت و از نظر تجاری به دلیل موقعیت مناسب آن بر سر راه تجارت بین‌النهرین و هندوستان، به عنوان مرکز تجارتی ایفای نقش می‌نمود. کشور بحرین به دلایل زیر در گذشته، دارای اهمیت بوده است:
* ـ موقعیت این کشور به عنوان یکی از راه‌های مهم ارتباطی بین اروپا و هند به ویژه در دوران استعمار انگلستان بر شبه قارۀ هند؛
 
* ـ بحرین در سال 1935، یعنی قبل از جنگ جهانی دوم و قبل از استقلال آن، به عنوان کشوری که در آن پایگاه‌های نظامی وجود داشته، اهمیت ویژه‌ای داشته است؛
*ـ موقعیت این کشور به عنوان یکی از راه‌های مهم ارتباطی بین اروپا و هند به ویژه در دوران استعمار انگلستان بر شبه قارۀ هند؛
* ـ اهمیت بحرین به عنوان مرکز سرمایه‌گذاری‌های خارجی در منطقه تا دورۀ بعد از استقلال این کشور؛
*ـ بحرین در سال 1935، یعنی قبل از جنگ جهانی دوم و قبل از استقلال آن، به عنوان کشوری که در آن پایگاه‌های نظامی وجود داشته، اهمیت ویژه‌ای داشته است؛
* ـ اهمیت بحرین به عنوان یک مرکز تجاری، راه ارتباطی بین خاور دور و شبه قارۀ هند و بین کشورهای خاورمیانه.
*ـ اهمیت بحرین به عنوان مرکز سرمایه‌گذاری‌های خارجی در منطقه تا دورۀ بعد از استقلال این کشور؛
*ـ اهمیت بحرین به عنوان یک مرکز تجاری، راه ارتباطی بین خاور دور و شبه قارۀ هند و بین کشورهای خاورمیانه.
 
<br>
<br>
موقعیت استراتژیک این مجمع‌الجزایر با ایجاد ارتباط زمینی با خاک عربستان سعودی از طریق احداث پلی به طول 25 کیلومتر که در سال 1986 میلادی افتتاح شد و هزینۀ آن را عربستان سعودی تأمین کرد، تقویت شده است و از این رهگذر، بحرین برای اولین‌بار در تاریخ خود، موفق به داشتن مرز زمینی شد. احداث این پل و ایجاد چنین ارتباطی، نقش مؤثری در زمینه‌های مختلف به ویژه از نظر سیاسی، امنیتی و اقتصادی داشته است و به دلیل اهمیت فوق‌العادۀ نظامی ـ سیاسی آن در دفاع از حریم دو کشور، می‌توان از آن به عنوان یک نقطۀ سوق‌الجیشی مهم نام برد. <ref>سیف افجه‌ای، پیشین، ص219ـ20.</ref> <br> ‌
موقعیت استراتژیک این مجمع‌الجزایر با ایجاد ارتباط زمینی با خاک عربستان سعودی از طریق احداث پلی به طول 25 کیلومتر که در سال 1986 میلادی افتتاح شد و هزینۀ آن را عربستان سعودی تأمین کرد، تقویت شده است و از این رهگذر، بحرین برای اولین‌بار در تاریخ خود، موفق به داشتن مرز زمینی شد. احداث این پل و ایجاد چنین ارتباطی، نقش مؤثری در زمینه‌های مختلف به ویژه از نظر سیاسی، امنیتی و اقتصادی داشته است و به دلیل اهمیت فوق‌العادۀ نظامی ـ سیاسی آن در دفاع از حریم دو کشور، می‌توان از آن به عنوان یک نقطۀ سوق‌الجیشی مهم نام برد. <ref>سیف افجه‌ای، پیشین، ص219ـ20.</ref> <br> ‌
البته نباید نقش تعیین‌کنندۀ هر یک از عوامل جغرافیایی و منابع طبیعی را در اهمیت بخشیدن استراتژیکی به بحرین نادیده گرفته شود.
البته نباید نقش تعیین‌کنندۀ هر یک از عوامل جغرافیایی و منابع طبیعی را در اهمیت بخشیدن استراتژیکی به بحرین نادیده گرفته شود.
از همین رو، با توجه به آن‌که مجمع‌الجزایر بحرین مرکز مهمی برای صید مروارید و ماهی محسوب می‌شود، با رشد جوامع ثروتمند بین‌النهرین و رونق روزافزون تجارت مروارید، مردم این منطقه نیز از ثروت خوبی برخوردار شده و توانستند به وضعیت مطلوبی دست یابند. آثار به جای مانده در قریه سار و نیز وجود قلعه‌های قدیمی بحرین این امر را ثابت می‌کند.<br>
از همین رو، با توجه به آن‌که مجمع‌الجزایر بحرین مرکز مهمی برای صید مروارید و ماهی محسوب می‌شود، با رشد جوامع ثروتمند بین‌النهرین و رونق روزافزون تجارت مروارید، مردم این منطقه نیز از ثروت خوبی برخوردار شده و توانستند به وضعیت مطلوبی دست یابند. آثار به جای مانده در قریه سار و نیز وجود قلعه‌های قدیمی بحرین این امر را ثابت می‌کند.<br>
ترقی و توسعۀ بحرین در واقع زمانی بیشتر شد که قبایل هند و اروپایی به جنوب و غرب آسیا سرازیر شده و تمدن‌ها و شهرهای موجود را تخریب کردند. این امر موجب شد تا تجارت عمدۀ مس معادن عمان با هند تقریباً متوقف شود و با رکود بازار تجاری منطقه، مردم به تولیدات داخلی، مانند صید مروارید و ماهی روی آورده و در این خصوص پیشرفت قابل توجهی کردند. اشتغال ساکنان این جزیره به صید مروارید باعث شد تا مردم تماس بیشتری با جهان خارج (حتی بیش از دیگر کشورهای همسایه) داشته باشند و این عامل بر افزایش جمعیت این کشور تأثیر گذاشت. <ref>پیشین، ص21ـ22.</ref> ‌<br>
ترقی و توسعۀ بحرین در واقع زمانی بیشتر شد که قبایل هند و اروپایی به جنوب و غرب آسیا سرازیر شده و تمدن‌ها و شهرهای موجود را تخریب کردند. این امر موجب شد تا تجارت عمدۀ مس معادن عمان با هند تقریباً متوقف شود و با رکود بازار تجاری منطقه، مردم به تولیدات داخلی، مانند صید مروارید و ماهی روی آورده و در این خصوص پیشرفت قابل توجهی کردند. اشتغال ساکنان این جزیره به صید مروارید باعث شد تا مردم تماس بیشتری با جهان خارج (حتی بیش از دیگر کشورهای همسایه) داشته باشند و این عامل بر افزایش جمعیت این کشور تأثیر گذاشت. <ref>پیشین، ص21ـ22.</ref> ‌<br>
اهمیت استراتژیک بحرین در منطقه را می‌توان از زوایای دیگر هم مورد توجه قرار داد. بحرین از چهار منظر دارای موقعیت استراتژیک و راهبردی ویژه‌ای است:
اهمیت استراتژیک بحرین در منطقه را می‌توان از زوایای دیگر هم مورد توجه قرار داد. بحرین از چهار منظر دارای موقعیت استراتژیک و راهبردی ویژه‌ای است:
1ـ مرکز پولی خاورمیانه؛ از میان کشورهای منطقه، قطر مرکز مالی و کویت مرکز تجاری خاورمیانه است. مفهوم مرکز پولی، استقرار مراکز بانکی معتبر است. در حقیقت بحرین سوییس خاورمیانه است و ثباتش بسیار مهم می‌باشد.<br>
1ـ مرکز پولی خاورمیانه؛ از میان کشورهای منطقه، قطر مرکز مالی و کویت مرکز تجاری خاورمیانه است. مفهوم مرکز پولی، استقرار مراکز بانکی معتبر است. در حقیقت بحرین سوییس خاورمیانه است و ثباتش بسیار مهم می‌باشد.<br>
2ـ محل استقرار فرماندهی نیروی دریای ایالات متحده در غرب آسیا و شمال آفریقا؛ باید توجه داشت که فرماندهی نیروی هوایی در امارات و فرماندهی نیروی زمینی آمریکا در کویت قرار دارد.<br>
2ـ محل استقرار فرماندهی نیروی دریای ایالات متحده در غرب آسیا و شمال آفریقا؛ باید توجه داشت که فرماندهی نیروی هوایی در امارات و فرماندهی نیروی زمینی آمریکا در کویت قرار دارد.<br>
3ـ آخرین پایگاه سیاسی انگلیس در خلیج فارس؛ حضور انگلیس در نیمه دوم قرن بیستم در منطقه، به تدریج جای خود را به آمریکا داد، اما پایگاه سیاسی انگلیس در خلیج فارس هنوز به دست آمریکایی‌ها نیفتاده است. رئیس شورای عالی امنیت ملی بحرین یک فرد انگلیسی است و در یک توافق اعلام نشده، سیاست در بحرین در اختیار انگلیس است.
3ـ آخرین پایگاه سیاسی انگلیس در خلیج فارس؛ حضور انگلیس در نیمه دوم قرن بیستم در منطقه، به تدریج جای خود را به آمریکا داد، اما پایگاه سیاسی انگلیس در خلیج فارس هنوز به دست آمریکایی‌ها نیفتاده است. رئیس شورای عالی امنیت ملی بحرین یک فرد انگلیسی است و در یک توافق اعلام نشده، سیاست در بحرین در اختیار انگلیس است.
4ـ 60% از خاک بحرین در اختیار ایالات متحده است؛ علاوه بر اشغال سیاسی، 60% از خاک بحرین در اختیار این کشور است و هیچ مقام بحرینی حق ورود به خاک خود را در این مناطق ندارد. برخی اخبار از آن حکایت دارد که تجهیزات و امکانات فوق پیشرفته ایالات متحده در این مناطق قرار دارد.<br>
4ـ 60% از خاک بحرین در اختیار ایالات متحده است؛ علاوه بر اشغال سیاسی، 60% از خاک بحرین در اختیار این کشور است و هیچ مقام بحرینی حق ورود به خاک خود را در این مناطق ندارد. برخی اخبار از آن حکایت دارد که تجهیزات و امکانات فوق پیشرفته ایالات متحده در این مناطق قرار دارد.<br>
خط ۱۶۷: خط ۱۶۹:
در این منطقه، کشور قطر با عربستان هم‌مرز است و این در حالی است که این دو کشور اغلب با یک‌دیگر اختلاف نظر دارند. به همین علت برای دوحه و ریاض، حفظ مناسبات با بحرین اهمیت زیادی دارد. البته به این معادله سه‌جانبه باید عامل دیگری را نیز اضافه کرد و آن ایالات متحده آمریکاست.<br>
در این منطقه، کشور قطر با عربستان هم‌مرز است و این در حالی است که این دو کشور اغلب با یک‌دیگر اختلاف نظر دارند. به همین علت برای دوحه و ریاض، حفظ مناسبات با بحرین اهمیت زیادی دارد. البته به این معادله سه‌جانبه باید عامل دیگری را نیز اضافه کرد و آن ایالات متحده آمریکاست.<br>
بعد از ایجاد مشکلاتی در راستای ادامه حفظ نظامیان آمریکایی در عربستان، واشنگتن تصمیم گرفت سربازان خود را به کشور دیگری در منطقه خلیج فارس منتقل کند و برای این منظور، کشور بحرین برگزیده شد، چون این کشور فاصله کمی با شبه‌جزیره عربستان دارد و در مقایسه با امارات متحده عربی، کویت و حتی قطر ثبات بیشتری دارد. فضای بسته سیاسی در بحرین در دو دهه پیش نیز سبب شد تا استقرار ناوگان پنجم آمریکا در بحرین بدون سر و صدای زیادی انجام گیرد. در حال حاضر مهم‌ترین پایگاه دریایی آمریکا حدفاصل قاره آفریقا تا شرق آسیا در بحرین قرار دارد. این عامل به اهمیت کشور کوچک بحرین نزد آمریکاییان افزوده است و سبب شده تا سرنوشت مردم این کشور به منافع و سلطه‌جویی‌های آمریکا و استراتژی‌های نظامی آنان پیوند زده شود.<br>
بعد از ایجاد مشکلاتی در راستای ادامه حفظ نظامیان آمریکایی در عربستان، واشنگتن تصمیم گرفت سربازان خود را به کشور دیگری در منطقه خلیج فارس منتقل کند و برای این منظور، کشور بحرین برگزیده شد، چون این کشور فاصله کمی با شبه‌جزیره عربستان دارد و در مقایسه با امارات متحده عربی، کویت و حتی قطر ثبات بیشتری دارد. فضای بسته سیاسی در بحرین در دو دهه پیش نیز سبب شد تا استقرار ناوگان پنجم آمریکا در بحرین بدون سر و صدای زیادی انجام گیرد. در حال حاضر مهم‌ترین پایگاه دریایی آمریکا حدفاصل قاره آفریقا تا شرق آسیا در بحرین قرار دارد. این عامل به اهمیت کشور کوچک بحرین نزد آمریکاییان افزوده است و سبب شده تا سرنوشت مردم این کشور به منافع و سلطه‌جویی‌های آمریکا و استراتژی‌های نظامی آنان پیوند زده شود.<br>
آمریکاییان در تلاشراند تا با حفظ مواضع نظامی خود در منطقه و حفظ این حاکمان نوکرصفت، در عین حال ژست دموکراتیک پشتیبانی از مردم و به رسمیت شناختن حقوق حقه آنان را بگیرند. آنان در این باتلاق گیر کرده‌اند که چگونه فریادهای آزادی‌خواهی مردم این کشورها را با منافع استراتژیک و غیرقابل انکار خود در منطقه خلیج فارس گره بزنند، که البته این کار بعید به نظر می‌رسد و امواج انقلابی و اسلامی مردم دیر یا زود به سلطه استعمارگونه آنان در منطقه خاتمه خواهد داد.
آمریکاییان در تلاشراند تا با حفظ مواضع نظامی خود در منطقه و حفظ این حاکمان نوکرصفت، در عین حال ژست دموکراتیک پشتیبانی از مردم و به رسمیت شناختن حقوق حقه آنان را بگیرند. آنان در این باتلاق گیر کرده‌اند که چگونه فریادهای آزادی‌خواهی مردم این کشورها را با منافع استراتژیک و غیرقابل انکار خود در منطقه خلیج فارس گره بزنند، که البته این کار بعید به نظر می‌رسد و امواج انقلابی و اسلامی مردم دیر یا زود به سلطه استعمارگونه آنان در منطقه خاتمه خواهد داد.
متأسفانه رویکرد حکومت بحرین در سال‌های اخیر به گونه‌ای نبوده که منافع ملت‌های منطقه را تأمین کند. تردیدی نیست که خاندان حاکم در بحرین از موقعیت جغرافیایی این کشور در جهت تحکیم موقعیت خود و تأمین منافع آمریکاییان استفاده کرده‌اند و همین موضوع نیز بر خشم مردم بحرین علیه شاه این کشور افزوده است. اقتباس از سایت الأمه)
متأسفانه رویکرد حکومت بحرین در سال‌های اخیر به گونه‌ای نبوده که منافع ملت‌های منطقه را تأمین کند. تردیدی نیست که خاندان حاکم در بحرین از موقعیت جغرافیایی این کشور در جهت تحکیم موقعیت خود و تأمین منافع آمریکاییان استفاده کرده‌اند و همین موضوع نیز بر خشم مردم بحرین علیه شاه این کشور افزوده است. اقتباس از سایت الأمه)
ادامه مطالب دربارۀ بحرین و نیز جریان خیزش اسلامی را در شماه بعدی پی می‌گیریم.<br>
ادامه مطالب دربارۀ بحرین و نیز جریان خیزش اسلامی را در شماه بعدی پی می‌گیریم.<br>


=منابع و مآخذ=
=منابع و مآخذ=
# بحرانی، مرتضی، جنبش‌های سیاسی ـ اجتماعی بحرین، مؤسسه مطالعات اندیشه‌سازان نور، تهران، چاپ اول، 1381.  
 
# بینا، علی اکبر، تاریخ دو هزار و پانصد سالۀ خلیج فارس، وزارت امور خارجه، تهران، 1369.  
#بحرانی، مرتضی، جنبش‌های سیاسی ـ اجتماعی بحرین، مؤسسه مطالعات اندیشه‌سازان نور، تهران، چاپ اول، 1381.
# حسن عبدالله، «البحرین و الاحتلال البرتغالی (1602ـ1921م)، آوریل 1999http/www.vob/org/files/truths/…/bortogal.htm  
#بینا، علی اکبر، تاریخ دو هزار و پانصد سالۀ خلیج فارس، وزارت امور خارجه، تهران، 1369.
# ـــــــــــ ، آل خلیفه و الصراع علی السلطه (مه 1999) http/www.vob/org/power.htm  
#حسن عبدالله، «البحرین و الاحتلال البرتغالی (1602ـ1921م)، آوریل 1999http/www.vob/org/files/truths/…/bortogal.htm
# سیف افجه‌ای، معصومه، بحرین، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، (ویرایش 2)، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، تهران، چاپ دوم، 1381.  
#ـــــــــــ ، آل خلیفه و الصراع علی السلطه (مه 1999) http/www.vob/org/power.htm
# شوادران، بنجامین، خاورمیانه، نفت و قدرت‌های بزرگ، ترجمه عبدالحسین شریفیان، فرانکلین، تهران، 1354.  
#سیف افجه‌ای، معصومه، بحرین، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، (ویرایش 2)، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، تهران، چاپ دوم، 1381.
# علی خان سدیدالسلطه، محمد، تاریخ مسقط، عمان، بحرین و قطر و روابط آنها با ایران، تصحیح احمد اقتداری، دنیای کتاب، تهران، 1370.  
#شوادران، بنجامین، خاورمیانه، نفت و قدرت‌های بزرگ، ترجمه عبدالحسین شریفیان، فرانکلین، تهران، 1354.
# سایت الامه:http://www.aloma.info/view.php?page=conect  
#علی خان سدیدالسلطه، محمد، تاریخ مسقط، عمان، بحرین و قطر و روابط آنها با ایران، تصحیح احمد اقتداری، دنیای کتاب، تهران، 1370.
#سایت الامه:http://www.aloma.info/view.php?page=conect




=پانویس=
=پانویس=
{{پانویس رنگی}}
{{پانویس رنگی}}
[[رده: مقالات]]
[[رده: مقالات]]
[[رده: مجله ها]]
[[رده: فصلنامه اندیشه تقریب]]
[[رده: فصلنامه اندیشه تقریب]]
[[رده: کشورها]]
[[رده: منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]
[[رده: کشورهای اسلامی]]
[[رده: بحرین]]
[[رده: بحرین]]
[[رده: منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]
<references />
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۱۲۶

ویرایش