۱٬۷۴۱
ویرایش
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷۳: | خط ۲۷۳: | ||
==12ـ اختصاص سورههایی از قرآن به نام زنان== | ==12ـ اختصاص سورههایی از قرآن به نام زنان== | ||
از جمله مهمترین جنبههای برتری زنان، نازل شدن سورهای در قرآن کریم به نام سوره النساء (زنان) شامل احکام مربوط به زنان و نیز سورۀ مریم است (المرأه في الاسلام، قضایا نسائیه معاصره و موقف الاسلام فیها، ص149 و 153 به بعد) که این هم از بخششهای پروردگار متعال است که آنرا ویژۀ زنان قرار داده است: «ذَلِک فَضْلُ اللَّهِ یؤْتِیهِ مَن یشَاء وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ؛ این بخشش خداوند است به هر که بخواهد میبخشد و خداوند دارای بخشش سترگ است.» (جمعه/4).<br> | از جمله مهمترین جنبههای برتری زنان، نازل شدن سورهای در قرآن کریم به نام سوره النساء (زنان) شامل احکام مربوط به زنان و نیز سورۀ مریم است (المرأه في الاسلام، قضایا نسائیه معاصره و موقف الاسلام فیها، ص149 و 153 به بعد) که این هم از بخششهای پروردگار متعال است که آنرا ویژۀ زنان قرار داده است: «ذَلِک فَضْلُ اللَّهِ یؤْتِیهِ مَن یشَاء وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ؛ این بخشش خداوند است به هر که بخواهد میبخشد و خداوند دارای بخشش سترگ است.» (جمعه/4).<br> | ||
=حقوق غیرمسلمانان در جامعۀ اسلامی= | |||
اسلام به غیرمسلمانان اجازه داده تا در کنف حمایت دولت اسلامی زندگی کنند و خوراکیها و پوشاکهایی را که دینشان مباح دانسته برای آنان مباح ساخته و توصیه به خوشرفتاری با آنها و عدم تجاوز به حقوقشان کرده و به آنها آزادی عبادت و پاسداری از عبادتگاههای ویژۀ آنها و عدم تعدی به آنها را ارزانی داشته است. تاریخ اسلام حوادث فراوانی در این راستا ثبت کرده که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:<br> | |||
فاتحان مسلمان از عبادتگاههای یهودی و مسیحی در فلسطین و مصر و شام، پاسداری کردند.<br> | |||
«عمربن خطاب» زیر بار نماز خواندن در کنیسۀ «قیامت» در بیتالمقدس نرفت تا مبادا پس از وی کسانی آنرا بهانهای برای تجاوز خویش به کنیسه یا غصب آن، قرار دهند. | |||
فاتحان اسلامی، مردم سرزمینهای فتح شده را وادار به پذیرش اسلام نکردند و آنان را در گزینش عقیده و دین خود آزاد گذاشتند: «فَمَن شَاء فَلْیؤْمِن وَمَن شَاء فَلْیکفُرْ؛ ... هرکه خواهد ایمان آورد و هرکه خواهد کفر پیشه کند.» (کهف/29).<br> | |||
خداوند متعال میفرماید: «یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکم مِّن ذَکرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاکمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکرَمَکمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ؛ ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را بازشناسید؛ بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزکارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است.» (حجرات /13).<br> | |||
و همو، فرمان به خوشرفتاری با آنان داده است: «لَا ینْهَاکمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یقَاتِلُوکمْ في الدِّینِ وَلَمْ یخْرِجُوکم مِّن دِیارِکمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیهِمْ إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطِینَ؛ خداوند شما را از نیکی ورزیدن و دادگری با آنان که با شما در کار دین جنگ نکردهاند و شما را از خانههایتان بیرون نراندهاند، باز نمیدارد. بیگمان خداوند دادگران را دوست میدارد.» (ممتحنه/8). همچنین خوراکیهای اهل کتاب و ازدواج با زنان آنان را بر مسلمانان، حلال ساخته است: «الْیوْمَ أُحِلَّ لَکمُ الطَّیبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکتَابَ حِلٌّ لَّکمْ وَطَعَامُکمْ حِلُّ لَّهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکتَابَ مِن قَبْلِکمْ إِذَا آتَیتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِینَ غَیرَ مُسَافِحِینَ وَلاَ مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ وَمَن یکفُرْ بِالإِیمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ في الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ؛ امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما بر آنان حلال است و نیز ازدواج با زنان پاکدامن از زنان مؤمن مسلمان و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی دادهاند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گیرندگان دوست پنهان (بر شما حلال است)؛ هرکس گرویدن به اسلام را نپذیرد کردارش تباه میشود و او در جهان واپسین از زیانکاران است.» (مائده /5).<br> | |||
و فرمان داده که به بهترین شکل با ایشان مجادله شود و با سخنان نیکو، قانع شوند و به دین اسلام فراخوانده شوند و آنان را آزاد گذاشته تا دینی را که مایلاند بیهیچ ارعاب و اجبار و ترسی بپذیرند، زیرا ایمان باید با اقناع و پذیرش قلبی باشد: «وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْکتَابِ إِلَّا بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِی أُنزِلَ إِلَینَا وَأُنزِل إِلَیکمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُکمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ؛ و با اهل کتاب جز به بهترین شیوه، چالش مکنید مگر با ستمکاران از ایشان و بگویید: ما به آنچه بر ما و شما فرو فرستادهاند، ایمان آوردهایم و خدای ما و خدای شما یکی است و ما فرمانپذیر اوییم.» (عنکبوت/46).<br> | |||
و نیز میفرماید: «قُلْ یا أَهْلَ الْکتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى کلَمَةٍ سَوَاء بَینَنَا وَبَینَکمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِک بِهِ شَیئًا وَلاَ یتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ؛ بگو ای اهل کتاب! بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است هم داستان شویم که جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و برخی از ما، برخی دیگر را به جای خداوند به خدایی نگیرد، پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم.» (آل عمران/64).<br> | |||
=حقوق غیرنظامیان و اسرای جنگی در درگیریهای مسلحانه= | |||
در روابط بینالمللی در اسلام، اصل آن است که جامعه در صلح زندگی کند. جنگ حالتی استثنایی و فوقالعاده است و اسلام قواعد و اصول معینی را برای برخورد با غیرنظامیان و اسیران جنگی (در شرایط جنگ) در نظر گرفته که برخی در قرآن و برخی نیز در سنت شریف نبوی، مطرح شده است.<br> | |||
خداوند متعال میفرماید: «قاتلوا في سبیل الله الذین یقاتلونکم و لاتعتدوا؛ در راه خدا با کسانی که با شما میجنگند بجنگید و تجاوز نکنید»؛ یعنی اینکه جنگ، میان سربازان و لشکریان جنگی است و شامل غیرنظامیان و دیگران نمیشود.<br> | |||
پیامبراکرم(صلیاللهعلیهوآله) نیز سفارش مهمی درباره عدم تعدی به غیرنظامیان و غیرجنگجویان کرده و آنان را از تخریب و ویرانگری نهی فرموده است.<br> | |||
آنحضرت(صلیاللهعلیهوآله) وقتی «معاذ بن جبل» را به یمن اعزام کرد، به وی فرمود: «با آنان نجنگید مگر آنکه قبلاً آنان را [به اسلام] فراخوانده باشید و هرگاه خودداری کردند، با آنان نجنگید تا خود شروع کرده باشند و وقتی شروع کردند با آنان نجنگید تا کسی را از شما بکشند، سپس کشته را به ایشان نشان دهید و بگویید: آیا راهی از این بهتر هم هست؟ اگر خداوند یک نفر را به دست تو هدایت کند از هر آنچه خورشید بر آن تابید و غروب کرده، بهتر است.»<br> | |||
و در سفارش دیگری میفرماید: «به نام خدا با توکل بر خدا و به برکت رسول خدا، حرکت کنید، هیچ سالخورده و کودک و زنی را مکشید، زیادهروی نکنید. به دنبال صلح باشید و نیکی کنید که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد.»<br> | |||
و در سفارشی به «خالد بن ولید» میفرماید: «کودکان را مکش، ره گم کردهها را نیز مکش» آن حضرت همچنین میفرماید: «زیادهروی نکنید، خیانت مکنید، مثله نکنید و نوزادان را مکشید.» | |||
جانشینان پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نیز طبق همان سیاستی عمل کردند که او در برخورد با غیرنظامیان در پیش گرفته بود.<br> | |||
«ابوبکر» به «خالد بن ولید» نوشت: «بدان که چشمانی از سوی خدا تو را میبینند و هوایت را دارند، وقتی دشمن را دیدی، به دنبال مرگ باش تا سلامت به تو هدیه شود و شهدا را با خونشان غسل مده زیرا خون شهید، در روز قیامت برای او نور است.»<br> | |||
و در سفارش دیگری به یکی از فرماندهان خود میگوید:«گروهی را خواهی یافت که خود را در صومعهها زندانی کردهاند، آنها را به حال خود واگذار. همچنین گروهی را میبینی که موی میان سر خود را باقی گذاشته و آنرا بافتهاند. موهای بافتۀ آنها را با شمشیر بزن ... من ده سفارش به تو میکنم: زنان و کودکان و سالخوردگان را مکش، درختان میوهدار و نخلها را قطع مکن و آتش مزن، هیچ آبادی را ویران مکن، هیچ گوسفند و گاوی را سر مبر مگر برای خوردن گوشت آن ...» (حدیث را «احمد» روایت کرده است.)<br> | |||
«عمربن خطاب» نیز سفارشهای مشابهی دارد.<br> | |||
از توصیههای رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) و خلفای راشدین میتوان اصول مربوط به برخورد با غیرنظامیان و غیررزمندگان [در جنگ] را به شرح زیر، نتیجهگیری نمود:<br> | |||
1ـ کشتن کسانی که نمیجنگند و در جنگ شرکت ندارند روا نیست؛ جنگ باید محدود به صحنۀ نبرد باشد و از آن فراتر نرود و به آزادیهای دینی تجاوز نشود؛<br> | |||
2ـ کشتن افرادی که مشغول عبادت در عبادتگاههای خود هستند، روا نیست ولی کشتن کسانی که در جنگ شرکت دارند، جایز است؛<br> | |||
3ـ کشتن کودکان و زنان و سالخوردگان جایز نیست. به پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) خبر دادند که سربازانش کودکانی را کشتهاند، آن حضرت(صلیاللهعلیهوآله) آنان را گرد آورد و طی سخنانی خطاب به آنها فرمود: «چه برسر قومی که کودکان را نیز میکشند میآید، کودکان را مکشید، آنها را مکشید، آنها را مکشید.» ولی قتل سالخوردگانی که جنگ میکنند یا در جبههها کمک میکنند، اشکالی ندارد؛<br> | |||
4ـ قتل کارگران نیز جایز نیست مشروط بر آنکه در جنگ شرکت نکرده و برای جنگ نقشه نکشیده باشد و تنها به کارشان بپردازند؛<br> | |||
5 ـ در صورتی که ضرورت جنگی وجود نداشته باشد، نباید جایی را ویران ساخت و اگر ضرورت جنگی مطرح شد، مثلاً دشمن از جایی به عنوان سنگر یا پناهگاه استفاده کرد، تخریب آن جایز است؛<br> | |||
6ـ شکنجۀ مجروحان یا کشتن آنها در صورتی که توان دفاع از خود را نداشته باشند، جایز نیست. آنها را باید درمان کرد تا زخمشان بهبود یابد و سپس به اسارت گرفته شوند؛ | |||
7ـ جنگ با کسانی که اسلحۀ خود را بر زمین میگذارند یا از صحنه نبرد فرار میکنند، جایز نیست. (الجهاد في الاسلام، 1401، ص210و211).<br> | |||
آموزههای اسلام در برخورد با غیرنظامیان و کسانی که در جنگ شرکت ندارند، چنین است. و در مورد برخورد با اسیران، اسلام برای آنان حقوقی چون حق غذا و مراقبت، قایل شده است. خداوند میفرماید: «وَیطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکینًا وَیتِیمًا وَأَسِیرًا *إِنَّمَا نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکمْ جَزَاء وَلَا شُکورًا؛ و خوراک را در عین دوست داشتنش، به بینوا و یتیم و اسیر میدهند * ]با خود میگویند[ شما را تنها برای خشنودی خدا خوراک میدهیم نه پاداشی از شما میخواهیم و نه سپاسی». (انسان/8 و9).<br> | |||
بنابراین اسلام با آنها برخورد انسانی میکند و آنان را تا پایان جنگ نگه میدارد تا در صفوف دشمن، به جنگ بازنگردند و سپس یا بر ایشان منت مینهد و آنها را عفو میکند یا برای آزادی، از آنها فدیه میگیرد. اسلام به پاسداشت کرامت انسان و عدم اهانت یا خواری او فرامیخواند خواه این انسان مسلمان باشد یا غیرمسلمان. در اسلام در برخورد با مردم، جنگ و صلح هم تفاوت نمیکند، از این رو با اسیر نیز مهربان و در برخورد با او بزرگوار است. قرآن کریم، انفاق بر اسیر و اطعام او و یاری رساندن به او را توصیه میکند؛ مسلمانان صدر اسلام حتی اسیران را بر خود نیز ترجیح میدادند و بهترین خوراکی خود را به آنها میدادند و برخورد خوبی با آنها داشتند.<br> | |||
اسلام، از قتل اسیران یا انتقام از ایشان یا شکنجۀ آنها نهی فرموده است. آنها تا زمانی که جنگ به پایان رسد باید نگهداری شوند. در این حالت ولی امر میتواند با آنها به دو شکل برخورد نماید:<br> | |||
==1ـ عفو و بخشش== | |||
یعنی آزاد کردن بدون شرط اسیر در صورتی که مصلحت عمومی ایجاب کند یا او مالی برای دادن فدیه نداشته باشد. از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) روایت شده که وقتی مصلحت مسلمانان ایجاب کرد، یکی از اسیران را آزاد کرد. «ابوهریره» میگوید: گروهی از مسلمانان، «ثمامه بن أتال» از بزرگان «یمامه» را در راه «نجد» به اسارت گرفتند و او را به «مدینه» آوردند. پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) پرسید: ای «ثمامه»! چه داری؟ گفت: من خیر دارم. اگر بکشی، جانداری را کشتهای و اگر ببخشایی، بر سپاسگذاری بخشیدهای و اگر پول میخواهی بخواه هرچقدر میخواهی به تو میدهیم. پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) رهایش کرد و فردای آن روز دستور داد بدون فدیه آزادش سازند، او نیز به سمت آبادی خود رفت ولی در نزدیکی مدینه، تحت تأثیر این کردۀ پیامبر قرار گرفت و غسل کرد و به مسجد بازگشت و پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) را در مسجد یافت. شهادتین گفت و به «یمامه» بازگشت؛ در آن زمان اهل مکه گندم را از «یمامه» میخریدند و او سوگند یاد کرد که تنها با اجازۀ رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) به آنان گندم بفروشد؛ اهالی مکه نیز طی نامهای به پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) از وی خواستند با ادامۀ تجارت میان آنها و مردم «یمامه» موافقت نماید و اجازۀ فروش گندم از سوی یمامه به ایشان را بدهد. پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نیز به «ثمامه» نوشت که این کار را انجام دهد. همچنانکه آن حضرت(صلیاللهعلیهوآله) پس از فتح مکه به وسیلۀ مسلمانان، بر اهل مکه منت نهاد و گفتۀ مشهور خود را بر زبان آورد که: «امروز شما را سرزنش نمیکنم؛ خدا شما را بیامرزد؛ بروید که همۀ شما آزادید».<br> | |||
==2ـ فدیه گرفتن == | |||
فدیه به صورت تعویض اسیران جنگی با اسرای خودی یا پرداخت فدیه از سوی اسیر برای آزاد شدن است که پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) فدیۀ اسرای مشرکان را در یکی از غزوهها، آموزش خواندن و نوشتن به ده نفر از مسلمانان قرار داد. اسلام، به بردگی گرفتن اسرا را ردّ میکند و تنها معامله به مثل را با آنان میپذیرد؛ یعنی اگر دشمن اسرای مسلمان را به بیگاری کشید، مسلمانان نیز اجازه دارند اسرای دشمن را به بیگاری بگیرند. آن حضرت هرگز آزادهای را به بردگی نکشید و حتی تمام بردگان زمان جاهلیت خود را آزاد کرد، همچنانکه همۀ بردگانی را نیز که به وی هدیه میکردند، آزاد میکرد ولی در مورد برده جنگی، معامله به مثل میفرمود.<br> | |||
قرآن کریم نیز بردگی را نه تحمیل کرد و نه نهی کرد و در مورد آن سکوت اختیار کرد. پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نیز بیگاری کشیدن و بردگی اسرای جنگی را مقرر نداشت ولی مانع از آن هم نشد، از این روست که خلفای راشدین و برخی حکام مسلمانان پس از ایشان، اسرا را به بردگی گرفتند که جنبۀ مقابله به مثل داشت؛ وقتی مشرکان اسرای مسلمانان را به بردگی گرفتند، مسلمانان نیز معامله به مثل کردند.<br> | |||
موضع اسلام نسبت به اسرا چنین است؛ با آنان برخورد انسانی و مهرورزانهای دارد، شکنجهشان نمیکند، آنها را نمیکشد و به بردگی نمیگیرد و ضعفا و ناتوانان آنها را عفو میکند و از توانمندانشان «فدیه» میگیرد. (الجهاد في الاسلام، 1401، ص176و177).<br> | |||
=حقوق انسان در جامعۀ معاصر= | |||
موضوع حقوق انسان در جامعه معاصر اهمیت زیادی دارد و تلاش میشود ضمانتهایی در راستای برخورداری انسان از حقوق و آزادیهای اساسی او فراهم گردد. کشورها نیز میکوشند فرهنگ حقوق انسان و مسایل معاصر وی را تثبیت کنند و مانع از تجاوز به این حقوق شوند ولی همچنانکه توضیح داده شد، اسلام در این مورد، پیشتاز بود و جامعه بشری، هنوز هم به آنچه که اسلام در پانزده قرن گذشته بدان رسید و آنرا تثبیت کرد، نرسیده است.<br> | |||
در این زمان کشورهای اسلامی میکوشند این حقوق را مطرح نموده و اصول مقرر در اسلام را گسترش دهند تا مردم در سرتاسر دنیا بدانند که اسلام چه حقی بر گردن همۀ بشریت دارد.<br> | |||
=سازمان کنفرانس اسلامی و منشور حقوق بشر= | |||
کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی طی بیانیهای در تاریخ 19/9/1981، منشور حقوق بشر اسلامی را صادر کردند. در دیباچۀ این بیانیه آمده است: <br> | |||
اسلام از چهارده قرن پیش، حقوق بشر جامع و عمیقی را تشریع کرد و ضمانتهای کافی برای حمایت از آن مطرح ساخت و جامعهای بر اصول و شالودههایی پی نهاد که بتواند این حقوق را تحقق بخشد و مورد حمایت قرار دهد. لذا حقوق بشری که در شریعت اسلام آمده، در قرآن کریم و سنت شریف نبوی تدوین شده و قابل حذف و کم و کاست و تعدیل و نسخ و تعطیل نیست و پذیرش این حقوق، پیشدرآمد درست برقراری جامعۀ اسلامی حقیقی، جامعهای که همۀ مردم در آن برابرند و امتیازی و تبعیضی بر پایه نژاد، رنگ، زبان و دین و ... در آن نیست و همه در آن برابرند و از حقوق و تکالیف یکسانی که از وحدت اصل مشترک بشری برخاسته است، برخوردارند. (ر.ک: بیانیۀ صادره از سوی «سازمان کنفرانس اسلامی» دربارۀ «منشور حقوق بشر در اسلام» شمارۀ 15/4/84 .pol مؤرخه 19/9/1981).<br> | |||
در این بیانیه همۀ کشورهای اسلامی عضو در «سازمان کنفرانس اسلامی» با استناد به قرآن کریم و سنت شریف نبوی، تأکید میکنند که همۀ مردم در ارزشهای انسانی مشترک بوده و به اعتبار اینکه از یک ریشه هستند یکسان و برابرند و در زندگی عمومی و حقوق و وظایفی که شریعت اسلامی برای زنان و مردان در نظر گرفته و در راستای عمل به گفته رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) و آیات زیر، برابرند و تفاوتی میان زن و مرد وجود ندارد: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاء بَعْضٍ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ الْمُنکرِ وَیقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیؤْتُونَ الزَّکاةَ وَیطِیعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِک سَیرْحَمُهُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکیمٌ؛ و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان میدهند و از کار زشت بازمیدارند و نماز را برپا میدارند و زکات میپردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان میبرند، آنها هستند که خداوند به زودی به آنان بخشایش میکند، به راستی خداوند پیروزمندی فرزانه است.» (توبه/71) و «فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لاَ أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنکم مِّن ذَکرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُکم مِّن بَعْضٍ؛ آنگاه پروردگارشان به آنان پاسخ داد من پاداش انجام دهندۀ هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن ـ که همانند یکدیگرید ـ تباه نمیگردانم.» (آلعمران/195).<br> | |||
=برنامۀ پیشنهادی برای اجرای حقوق بشر در جهان معاصر= | |||
1ـ گسترش فرهنگ و فلسفۀ حقوق بشر در سطح جهان از راه تألیف کتاب و انتشار مقالات و تحقیقات در مطبوعات دورهای کشورهای بیگانه به زبانهای گوناگون؛<br> | |||
2ـ در نظر گرفتن «درس حقوق بشر» در برنامههای درسی مدارس و دانشگاهها و مطالعۀ مقایسهای «اعلامیه جهانی حقوق بشر» و میثاقها و معاهدههای بینالمللی مربوط به این موضوع برای بیان پیشتازی اسلام در تقریر این حقوق و اصول؛<br> | |||
3ـ تأکید بر حقوق زنان، زیرا اندیشه غربی و اندیشههای دشمنان، آنرا به عنوان بهانهای برای حمله علیه اسلام در نظر میگیرند؛<br> | |||
4ـ کوشش برای اینکه حقوق زنان در رأس لیست حقوقی قرار گیرد که باید در جوامع اسلامی تثبیت و اجرا شود و ایجاد فرصت برای زنان جهت مشارکت فعال در بنای جامعه؛ | |||
5 ـ تأکید بر اینکه قوانین اساسی کشورهای اسلامی، حقوق انسان مقرر در شریعت اسلام را با استناد به آنچه در کتاب خداوند عزوجل و سنت شریف پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) آمده است، مورد پذیرش و استناد قرار دهند؛<br> | |||
6ـ ضرورت مقید ساختن قوانین و لوایح و نظامنامهها به اجرای شریعت اسلام؛<br> | |||
7ـ تلاش جهت برگزاری میزگردها، سخنرانیها و کنفرانسهایی برای گسترش اندیشه و فرهنگ حقوق بشر در سطح ملی و جهانی، زیرا همۀ طبقات امت اسلامی نیازمند شناخت این حقوق هستند و بار اصلی اجرا و تحقق آنها بر دوش ایشان است؛<br> | |||
8 ـ پاسخ به شبهاتی که هر از گاهی پیرامون اسلام به طورکلی و در مورد حقوق بشر به طورخاص مطرح میشود و ردّ شبهات و اباطیلی که دشمنان اسلام اشاعه میدهند؛ | |||
9ـ تأسیس مؤسسه یا سازمان یا هیئتی با شخصیت حقوقی مستقل در هر کشور و بدون وابستگی به طرفهای اجرایی یا قانونگذاری که اعضای آن با انتخاب عمومی و مستقیم مردم برگزیده شوند و از مصونیت برخوردار باشند و کسی نتواند آنها را عزل کند یا در معرض هرگونه فشار و تنگنایی قرار دهد و هیچکس در هر مقام و پستی حق دخالت در فعالیتهای این نهاد را نداشته باشد. وظیفه این هیئت یا نهاد، مراقبت و کنترل اجرای حقوق بشر و ثبت هرگونه مخالفت یا تجاوزی از سوی مراجع حکومتی یا افراد یا مقامات دولتی و نیز ارایه گزارشهای دورهای به رئیس دولت برای برخورد مناسب با آن میباشد.<br> | |||
این هیئت و رییس دولت میتوانند در صورتی که جرم ارتکابی سزاوار مجازات باشد، هرگونه مخالفت یا تجاوزی را به قوّه قضاییه گزارش و ابلاغ نمایند؛<br> | |||
10ـ تأسیس هیئت مشابهی در «سازمان کنفرانس اسلامی» برای کنترل و نظارت بر اجرای حقوق بشر در کشورهای عضو. هر کشور، دارای یک عضو در این نهاد یا هیئت است که از میان اعضای هیئت یا نهاد مربوطه همان کشور انتخاب میشود. این هیئت اقدام به ثبت مخالفتها یا تجاوزات به حقوق بشر میکند و گزارشهای مربوطه را برای تصمیمگیری در مورد آنها، به رئیس هر کشوری ارسال مینماید.<br> | |||
این هیئت گزارشی از همه کشورهای عضو تهیه و آنرا در نشستهای دورهای سران و پادشاهان و رؤسای کشورهای عضو «سازمان کنفرانس اسلامی»، عرضه میکند تا آنها تصمیمهای لازم را اتخاذ نمایند.<br> | |||
=منابع و مآخذ:= | |||
# قرآن کریم. | |||
# اصل الانسان و سقوط نظریه دارون. | |||
# بیانیه صادره از سوی «سازمان کنفرانس اسلامی» درباره «منشور حقوق بشر در اسلام» شمارۀ 15/4/84 .pol مورخ 19/9/1981 م. | |||
# خطبۀ رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در حجة الوداع. | |||
# خفاجی، امنیه، داروین بین انسانیة الحیوان و حیوانیة الانسان. | |||
# سباعی، اشتراکیه الاسلام. | |||
# شیخ الاسلام ابن تیمیة، حجاب المراة و لباسها في الصلاة. | |||
# کارل، کسیس، الانسان ذلک المجهول، مکتبه المعارف، بیروت، چاپ سوم 1948م. | |||
# مجله «منبرالاسلام» شماره ششم، جمادی الاخر 1426 هـ . «الاعجاز العلمی في القرآن الکریم». | |||
# المختار للفتوی، ج سوم. | |||
# المدرسی الاعظمی، محمد محروس، جوانب تفصیلیة للمرأة في الشریعة الاسلامیة، مجله الاحمدیه شماره16، محرم 1425هـ . | |||
# المراغی، احمد مصطفی، تفسیر المراغی، ج 5، دار احیاء التراثالعربی، بیروت، چاپ سوم، 1394هـ . | |||
# الواحد وافی، علی، حقوق الانسان في الاسلام. | |||
# وهبه، توفیقعلی، الاسلام شریعة الحیاة، داراللواء، ریاض، چاپ دوم، 1401هـ . / 1981 م. | |||
# ــــــــــــــــ ، الجهاد في الاسلام، دراسة مقارنه باحکام القانون الدولی العام، چاپ داراللواء، ریاض، 1401هـ . / 1981م. | |||
# ـــــــــــــــ ، المرأة في الاسلام، قضایا نسائیه معاصره و موقف الاسلام فیها ـ القاهره ـ 2006 م و 2007م. | |||
* مطالب مندرج در این مدخل بارگذاری شده از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره نوزدهم تابستان 1388 میباشد. | * مطالب مندرج در این مدخل بارگذاری شده از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره نوزدهم تابستان 1388 میباشد. |
ویرایش