۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
شیخ طوسی میفرماید: «امامت بعد از توحید مهمترین مسأله دینی است. چراکه بدون شناخت و فهم جایگاه امام توحید ناقص خواهد بود و جمیع دستاوردهای پیامبر اعظم(ص) در معرض خطر و اضمحلال قرار خواهد گرفت» <ref>طوسی، 1351: 50</ref>. فیّاض لاهیجی نیز در این باب گفته است: «جمهور امامیّه امامت را از اصول دین دانند چون بقای دین و شریعت را به وجود امام موقوف دانند چنانکه ابتدای شریعت موقوف به وجود نبیّ است. پس حاجت دین به امام به سان حاجت دین به نبیّ است»<ref>فیّاض لاهیجی، بیتا: 333</ref>. | شیخ طوسی میفرماید: «امامت بعد از توحید مهمترین مسأله دینی است. چراکه بدون شناخت و فهم جایگاه امام توحید ناقص خواهد بود و جمیع دستاوردهای پیامبر اعظم(ص) در معرض خطر و اضمحلال قرار خواهد گرفت» <ref>طوسی، 1351: 50</ref>. فیّاض لاهیجی نیز در این باب گفته است: «جمهور امامیّه امامت را از اصول دین دانند چون بقای دین و شریعت را به وجود امام موقوف دانند چنانکه ابتدای شریعت موقوف به وجود نبیّ است. پس حاجت دین به امام به سان حاجت دین به نبیّ است»<ref>فیّاض لاهیجی، بیتا: 333</ref>. | ||
بنابراین امامت جزء اصول دین است و مباحث مربوط به آن در ردیف مباحث توحید و نبوّت خواهد بود و بدین جهت باید در دانش کلام مورد بحث قرار گیرد. گرچه از جهت تعیین حدود ولایت تشریعی در علم فقه نیز مورد بحث واقع میشود، لیکن امامت از نگاه جمیع فرقههای اهل سنّت، مقوّم دین نباشد، بلکه مدیریّت جامعۀ اسلامی است و چنین شخصی نیاز به عصمت ندارد و بدین جهت، با اجماع و بیعت تعیین میگردد. | |||
فیّاض لاهیجی در بیان باور اهل سنت میگوید: «امام الحرمین که از اعاظم علمای اهل سنّت است، گفته است: «اگر از امام ظلم و جور ظاهر شود و با منع قولی منزجر نگردد، هر آینه اهل حلّ و عقد را رسد که بر منع فعلی او اتّفاق نمایند، گرچه نیاز به جنگ و ستیز باشد. شارح مقاصد گفته است: بیتردید مباحث امامت سزاوار است که جزء فروع دین باشد و اگر بخشی از امّت امام را نصب نمایند، از عهدۀ بقیّه ساقط باشد، چون شارع فی الجمله قصد تحصیل آن دارد، لیکن به جهت شیوع عقاید روافض و خوارج، متکلّمان امامت را به علم کلام ملحق کردهاند» | فیّاض لاهیجی در بیان باور اهل سنت میگوید: «امام الحرمین که از اعاظم علمای اهل سنّت است، گفته است: «اگر از امام ظلم و جور ظاهر شود و با منع قولی منزجر نگردد، هر آینه اهل حلّ و عقد را رسد که بر منع فعلی او اتّفاق نمایند، گرچه نیاز به جنگ و ستیز باشد. شارح مقاصد گفته است: بیتردید مباحث امامت سزاوار است که جزء فروع دین باشد و اگر بخشی از امّت امام را نصب نمایند، از عهدۀ بقیّه ساقط باشد، چون شارع فی الجمله قصد تحصیل آن دارد، لیکن به جهت شیوع عقاید روافض و خوارج، متکلّمان امامت را به علم کلام ملحق کردهاند». | ||
بدیهی است که باور امامیّة اثناعشری در باب امامت از جهات عدیده با باورهای فرقههای دیگر شیعه مثل کیسانیّه، زیدیّه، اسماعیلیّه و غیره متفاوت میباشد، گرچه در منصوص بودن امام فیالجمله اتّفاق نظر دارند. | بدیهی است که باور امامیّة اثناعشری در باب امامت از جهات عدیده با باورهای فرقههای دیگر شیعه مثل کیسانیّه، زیدیّه، اسماعیلیّه و غیره متفاوت میباشد، گرچه در منصوص بودن امام فیالجمله اتّفاق نظر دارند. | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
امّا راغب اصفهانی شیعه را چنین معنی کرده است: «الشِّیعَةُ مَن یَتَقَوِّی بِهِم الإِنسَانُ: شیعه کسانی باشند که رهبرشان را تقویت نمایند و در خدمت او باشند» (همان). شیخ مفید نیز میفرماید: التَّشَیَّعُ فِی أَصلِ اللُّغَةِ هُوَ الإِتِّبَاعُ عَلَی وَجهِ التَّدَیُّنِ وَ الولاَءُ لِلمَتبُوعِ عَلَی الإِخلاَصِ: شیعه بودن یعنی تبعیّت و پیروی، همراه با باور دینی و محبّت شدید، نسبت به متبوع خود. خداوند با توجّه به همین معنی فرمود: «وَإِنَّ مِن شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ: ابراهیم از شیعیان نوح بود»<ref>الصّافّات/83</ref>. بدیهی است که پیروی ابراهیم از نوح همراه محبّت و باور دینی است و پیروی خشک زیردست از زبردست نمیباشد<ref>ر.ک؛ شیخ مفید، 1371: 36</ref>. | امّا راغب اصفهانی شیعه را چنین معنی کرده است: «الشِّیعَةُ مَن یَتَقَوِّی بِهِم الإِنسَانُ: شیعه کسانی باشند که رهبرشان را تقویت نمایند و در خدمت او باشند» (همان). شیخ مفید نیز میفرماید: التَّشَیَّعُ فِی أَصلِ اللُّغَةِ هُوَ الإِتِّبَاعُ عَلَی وَجهِ التَّدَیُّنِ وَ الولاَءُ لِلمَتبُوعِ عَلَی الإِخلاَصِ: شیعه بودن یعنی تبعیّت و پیروی، همراه با باور دینی و محبّت شدید، نسبت به متبوع خود. خداوند با توجّه به همین معنی فرمود: «وَإِنَّ مِن شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ: ابراهیم از شیعیان نوح بود»<ref>الصّافّات/83</ref>. بدیهی است که پیروی ابراهیم از نوح همراه محبّت و باور دینی است و پیروی خشک زیردست از زبردست نمیباشد<ref>ر.ک؛ شیخ مفید، 1371: 36</ref>. | ||
طبق سخن شیخ | طبق سخن شیخ مفید شیعه به پیروان خاص اطلاق میشود که همراه محبّت و باورمندی دینی است. با توجّه بدین نکته شیعه حاضر است هرچه دارد در راه رهبر محبوب خود فدا کند. نکتۀ قابل توجّه آنکه وقتی کلمۀ «شیعه» مطلق آورده شود، به پیروان حضرت علی و سایر امامان (علیهمالسّلام) اطلاق میگردد که معتقد به امام منصوص هستند و اگر مقصود جز این باشد، همراه مضافٌإلیه ذکر میشود؛ مثل شیعۀ آل امیّه، شیعۀ آل عبّاس و...<ref>ر.ک؛ همان</ref>. | ||
==تعریف اصطلاحی امام== | ==تعریف اصطلاحی امام== | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
=تفاوت دیدگاه شیعه و سنی در امامت= | =تفاوت دیدگاه شیعه و سنی در امامت= | ||
حقیقت امامت نزد اهل سنت، با آن چه نزد شیعه است فرق دارد. اهل سنت به امام به عنوان رئیس یک دولت نگاه | حقیقت امامت نزد اهل سنت، با آن چه نزد شیعه است فرق دارد. اهل سنت به امام به عنوان رئیس یک دولت نگاه میکنند که مردم یا نمایندگان مردم او را انتخاب میکنند. یا با کودتای نظامی و امثال آن بر سر کار میآید و در چنین حاکمی جز برخی صفات معروف، چیزی شرط نیست و روشن است که اعتقاد به ریاست یک رئیس جمهور یا نخستوزیر، از اصول اعتقادی نیست که اگر کسی به پیشوایی و رهبری او اعتقاد نداشته باشد فاسق به شمار آید. در کشورهای اسلامی پیوسته کسی به جای دیگری به حکومت رسیده است، چه با رغبت مردم یا اکراه آنان و هرگز کسی اعتقاد به زمامداری او را از اصول عقائد نشمرده و فسق او را موجب خلع او قرار نداده است، وگرنه سنگ روی سنگ بند نمی شد. | ||
اما شیعه امامیه به امامت به عنوان استمرار وظایف رسالت | اما شیعه امامیه به امامت به عنوان استمرار وظایف رسالت مینگرند (نه خود رسالت، چون با رحلت پیامبر(صلی الله علیه وآله)، نبوت و پیامبری ختم شد). روشن است که دست یافتن به چنین مقامی یک سلسله صلاحیتهای بالا میطلبد که کسی آنها را نمی یابد مگر آن که تحت عنایتهای ویژه الهی قرار گیرد و در اصول و فروع دین و در عدالت و عصمت و رهبری حکیمانه و شئون دیگر، جای پیامبر(صلی الله علیه وآله) بنشیند[و بدیهی است که امامت با این معنی از اصول عقائد باشد].<ref>از کتاب: سیمای عقاید شیعه، آیتالله جعفر سبحانی، مترجم: جواد محدثی، نشر مشعر، چاپ: دارالحدیث، بهار 1386، ص 187.</ref> | ||
=امامت از نگاه عقل و نقل= | =امامت از نگاه عقل و نقل= | ||
خط ۲۸۰: | خط ۲۸۰: | ||
=پانویس= | =پانویس= | ||
<references /> | <references /> | ||
[[رده:مفاهیم]] | |||
[[رده:مفاهیم اسلامی]] |