نقش انقلاب اسلامی در بیداری و وحدت مسلمانان (مقاله)

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۰ توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - '=پانویس=↵<references />↵↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:')
فصلنامه اندیشه تقریب شماره 5
فصلنامه اندیشه تقریب
اطلاعات نشر سال دوم/ شماره پنجم/زمستان 1384
عنوان مقاله نقش انقلاب اسلامی در بیداری و وحدت مسلمانان
نویسنده سید مهدی بزرگی [۱]
تعداد صفحات 24
بخش اندیشه
زبان فارسی
نقش انقلاب اسلامی در بیداری و وحدت مسلمانان عنوان مقاله‌ای از بخش اندیشه فصلنامه اندیشه تقریب در شماره پنجم می‌باشد که به قلم سید مهدی بزرگی [۲] و به اهتمام مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی تدوین و منتشر شده است. این مقاله در فصل زمستان سال 1384 منتشر شده است.

چکیده

جهان اسلام با آن همه سابقه درخشان خود، امروزه درون خود با مشکلات گوناگونى مواجه است. کشورهاى قدرتمند و استعمارگر که دوام و بقاى خود در از بین بردن اسلام و ضعیف نگهداشتن مسلمانان مى‌بینند، به ترفندهاى گوناگونى براى جلوگیرى از وحدت مسلمانان و ایجاد تفرقه دست مى‌زنند. در چنین وضعى بر تمام مسلمانان و کشورهاى اسلامى فرض است که با محوریت اسلام به مقابله با چنین اهداف شوم استکبارى برخیزند. این مهم در ایران با پیروزى انقلاب اسلامى و راهبرد وحدت اسلامى به وسیله امام خمینى(قدس سره) به منصه ظهور رسید.
نوشته حاضر، نقش انقلاب اسلامى ایران را در بیدارى و وحدت مسلمانان جهان بررسى مى‌کند و راهبرد این انقلاب را درباره هماهنگى سیاست داخلى و خارجى، توجه به اصول مشترک مذاهب اسلامى و دور از سیاست‌هاى تفرقه انداز و تأثیر آن در برقرارى روابط دیپلماتیک مورد اشاره قرار داده و پس از آن، علل تفرقه بین مسلمانان و اسباب تحقق وحدت اسلامى از دیدگاه امام خمینى را بررسى کرده و اقدام‌هاى جمهورى اسلامى ایران در تحقق این امر از برگزارى کنفرانس‌هاى بین‌المللى و تأسیس مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى را تجزیه و تحلیل کرده است.

کلید واژه‌ها: انقلاب اسلامى، وحدت اسلامى، تفرقه، اصول مشترک، اخوت اسلامى، امام خمینى، امت واحده، مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى، سازمان کنفرانس اسلامى.

مقدمه

در عصر حاضر، بلوک‌هاى قدرت در عرصه روابط بین‌الملل فعال هستند؛ اما کشورهاى اسلامى که روزى داراى عظمت و ابهت خاصى در جهان بودند، اکنون با مشکلات داخلى گوناگونى مواجهند. کشورهاى قدرتمند اکنون براى حفظ انسجام و دوام بقاى خود به دشمن تراشى‌هاى گوناگون روى آورده، و در این راه، به سوى اسلام نشانه رفته‌اند. دشمنان اسلام براى از بین بردن توانایى‌هاى مسلمانان به ترفندهاى مختلفى دست مى‌زنند که از جمله مى‌توان به تلاش براى جلوگیرى از وحدت مسلمانان و ایجاد تفرقه بین آن‌ها اشاره کرد.
در چنین وضعى مسلمانان جهان مى‌توانند با تجمع حول محور اسلام، اهداف شوم استکبار جهانى را با شکست مواجه سازند. این تفکر در ایران با پیروزى انقلاب اسلامى به حیطه عمل راه یافته است و تلاش براى این است تا با گذشت زمان تعداد بیشترى از مسلمانان در زیر لواى اسلام گردهم آیند. در این جهت راهبرد وحدت بین مسلمانان مطرح مى‌شود.
مقاله حاضر کارى جهت بررسى و تبیین نقش انقلاب اسلامى ایران در بیدارى و وحدت مسلمانان جهان است که از طریق پاسخگویى به پرسش‌هاى گوناگون این هدف را پوشش خواهد داد. از جمله این پرسش‌ها مى‌توان به موارد ذیل اشاره کرد: انقلاب اسلامى ایران به چه دلیلى و در چه وضعى به وقوع پیوست؟ آثار انقلاب اسلامى براى دیگر جوامع مسلمان چیست؟ وحدت و اخوت اسلامى چگونه تعریف مى‌شوند؟ اصول اساسى تحقق این اصل کدامند؟ نظر بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامى حضرت امام خمینى(رحمةالله) در مورد علل تفرقه بین مسلمانان و راه حل‌هاى رفع این مشکل چیست؟ و سرانجام این‌که جمهورى اسلامى ایران براى نیل به این هدف چه اقدام‌هایى انجام داده است؟

1. راهبرد وحدت اسلامى

منظور از راهبرد وحدت اسلامى اصولى هستند که براى تحقق این مهم باید مدنظر قرار گیرند.

1ـ1. مساعى مشترک عالمان و متفکران مذاهب اسلامى

رهبران، عالمان و اندیشه‌وران اسلامى که به طور معمول مواضع و تصمیم‌هاى آن‌ها عکس‌العمل‌هاى محسوس و مؤثرى میان یکایک مردم مسلمان به جاى مى‌نهد، نقش مهمى در بیدارى و آگاهى افکار عمومى از بایدها و نبایدهاى مذهبى ایفا مى‌کنند. این نقش با توجه به مقام معنوى آن‌ها، هم میان شیعیان و هم میان اهل تسنن اهمیت خاصى دارد و کارایى و تأثیر قابل توجهى در ایجاد تفاهم، همکارى و تقریب مذاهب اسلامى خواهد داشت؛ بنابراین، نخستین گام در جهت تحقق این مهم متوجه اندیشه‌وران و عالمان اسلامى است که هدایت عامه مردم را به عهده دارند. بدون توجه این قشر متنفذ، راهبرد وحدت اسلامى عملى نخواهد بود و با همت و مساعى عالمان و متفکران همه مذاهب اسلامى سیاست‌هاى شوم حکومت‌هاى گذشته از پیکره مذاهب اسلامى زدوده، و حقایق هر مذهب آن گونه که هست، به مسلمانان نمایان مى‌شود و در نتیجه بسیارى از تعصب‌هاى مذهبى از بین مى‌روند. این امر با تدوین کتاب‌هاى تقریبى و وحدت‌گرایانه، تدریس، خطابه و نیز صدور فتاواى سرنوشت ساز مى‌تواند تحقق یابد. در این میان آنچه توجه و اهتمام بیشتر مراجع، عالمان و فقیهان اسلامى را مى‌طلبد، کنترل و آگاه کردن مبلغان اسلامى از آثار سوء و زیانبار طرح مطالب و موضوعاتى است که به وحدت و یک‌پارچگی اسلام خدشه وارد مى‌کند؛ زیرا نشر عقاید و افکارى که پایه و اساس صحیح نداشته، بر مدارک و اسناد محکم استوار نباشد، نه تنها سبب بدبینى و گمراهى عده‌اى از مردم مى‌شود، بلکه باعث خواهد شد تا تمام تلاش‌ها و تصمیم‌هایى که در سیاست خارجى جهت تحقق وحدت و یک‌پارچگی جهان اسلام مبذول مى‌شود، یک‌باره بى‌اثر و خنثا شوند.

2ـ1. هماهنگى سیاست داخلى و سیاست خارجى

از اصول دیگر راهبرد وحدت اسلامى، یگانگى و همخوانى سیاست داخلى با سیاست خارجى و برعکس است. با توجه به نقش و تأثیر اوضاع داخلى در تصمیم‌گیرى‌هاى سیاست خارجى در صورت عدم توجه سیاستگذاران به حقایق موجود در داخل کشور چه بسا زمینه‌هاى تناقض‌گویى، تضاد و از دست دادن حیثیت نفوذ و قدرت خود را در صحنه بین‌المللى فراهم آورند. در مورد راهبرد وحدت اسلامى قبل از طرح و اجراى آن در عرصه روابط بین‌الملل باید عناصر گوناگون نظام سیاسى در مورد طرح و چگونگى اجراى این راهبرد، به اجماع داخلى برسند. به عبارت دیگر، تفکر تقریب و اندیشه وحدت اسلامى براى کارگزاران، اندیشه‌وران و محافل و نهادهاى داخلى باید به یک باور تبدیل شود و در تمام اقدام‌ها و برنامه‌ها مورد لحاظ قرار گیرد. در صورتى که دولتى در سیاست خارجى خود، مروج و مبلغ وحدت و تقریب مذاهب اسلامى باشد ولى میان یکایک مردم و افکار عمومى پشتوانه محکمى براى جامه عمل پوشاندن به این تفکر نداشته باشد، در اجراى آن با بن بست روبه‌رو خواهد شد.

3ـ1. تأکید و توجه به اصول مشترک مذاهب اسلامى

از اصول بسیار مهم راهبرد وحدت اسلامى، به ویژه در مجامع و گردهمایى‌هایى که در آن پیروان مذاهب گوناگون اسلامى حضور دارند، توجه به اصول مورد اشتراک و اتفاق همه مذاهب اسلامى است؛ از جمله این‌که همه مسلمانان خداى واحدى را مى‌پرستند؛ کتاب آسمانى آن‌ها قرآن کریم است؛ همه به سوى یک قبله نماز به پا مى‌دارند؛ حضرت محمد(صلى‌الله‌علیه‌وآله) پیامبر تمام مسلمانان است و حج، روزه، امر به معروف و نهى از منکر و جهاد در راه خدا و بسیارى از احکام دیگر نیز در تمام فرقه‌هاى اسلامى مجرى هستند؛ بنابراین، تأکید و توجه بر اصول اساسى دین مبین اسلام که هر فرد را در حوزه خود مسلمان معرفى مى‌کند، از اصول بسیار مهم راهبرد وحدت اسلامى به شمار مى‌آید.

4ـ1. تسامح و تساهل در برابر مذاهب اسلامى و دورى از سیاست‌هاى تفرقه برانگیز

باید مدنظر داشت که هر یک از مذاهب اسلامى داراى مبانى فقهى خاص خود هستند که در پرتو تلاش عالمان و فقیهان هر فرقه و از طریق استنباط از مهم‌ترین منابع اسلامى یعنى قرآن و سنت پیامبر(صلى‌الله‌علیه‌وآله) براى پیروان آن‌ها ارائه شده است. عمل به این احکام و دستورها از سوى پیروان هر یک از مذاهب مورد احترام است؛ زیرا در نتیجه فهم و ادراک عالمان و فقیهان از اسلام بوده است؛ بنابراین، تسامح و خویشتن دارى و احترام متقابل به عقاید و احکام مذاهب اسلامى و چه بسا پیروى از فقیه به صورت عمل پسندیده اسلامى، براى جلوگیرى از هرگونه درگیرى و جدال که باعث خدشه دار شدن کیان اسلام و در خطر افتادن آن مى‌شود، از طرف فقیهان و عالمان توصیه شده است.
همگام با تساهل و تسامح، دورى از سیاست‌هاى تفرقه برانگیز دشمنان اسلام که به طور معمول با استفاده از ابزارها و شیوه‌هاى گوناگون در صدد ایجاد بدبینى، سوء ظن و انحراف اذهان مردم مسلمان صورت مى‌گیرد، از اصول بسیار ضرور براى رسیدن به وحدت اسلامى است. در این باره به آراى دو تن از اندیشه‌وران بزرگ معاصر جهان اسلام اشاره مى‌شود.

1ـ4ـ1. علامه سید محمد حسین طباطبایى

«... باید همواره متذکر این حقیقت بود که اختلاف دو طایفه در فروع است و در اصول دین با هم اختلافى ندارند و حتى در فروع ضروریه دین مانند نماز، روزه، حج، جهاد، و غیر آن‌ها متنفذ مى‌باشد و همگى قرآن و کعبه را یکى مى‌دانند. خوشبختانه دنیاى اسلام کم کم به این حقیقت پى مى‌برد و تأیید فکر تقریب بین مذاهب اسلامى از طرف مراجع شیعه براى همین منظور بود و شیخ بزرگوار «الازهر» نیز این حقیقت را با کمال صراحت لهجه بیان نمود و اتفاق کامل دینى شیعه و سنى را به همه جهانیان اعلام نمود... باید هم مناقشه علمى شیعه در سطح عالى، همواره ادامه یابد تا تاریکى‌ها روشن و حقایق براى عموم کشف گردد و این امر ربطى به تعصب ورزى و حمله و نشر اکاذیب ندارد»[۳]

2ـ4ـ1. استاد شهید مطهرى

«آنچه بر سر مسلمین آمد که شوکت آن‌ها را گرفت، همین اختلاف‌هاى فرقه‌اى است. بدون شک نیاز مسلمین به وحدت و اتفاق از برترین نیازها است و درد اساسى جهان اسلام، همین کینه‌هاى کهنه میان مردم مسلمان است. دشمن همواره از این استفاده مى‌کند».[۴]

2. نقش راهبرد وحدت اسلامى در برقرارى روابط دیپلماتیک

نفع مشترک و تلاش براى حصول آن یکى از مهم‌ترین عوامل برقرارى رابطه بین کشورها است و کشورها براى تأمین منافع خود از ابزارها و تاکتیک‌هاى گوناگون بهره مى‌جویند. راهبرد وحدت اسلامى یکى از مهم‌ترین عواملى است که مى‌تواند به برقرارى و تعمیق روابط میان کشورهاى اسلامى تبدیل شود. در عین حال در اجراى این راهبرد، سفیران کشورهاى اسلامى باید چند نکته را مد نظر قرار دهند: درک درست از راهبرد وحدت اسلامى و اولویت دادن به آن، شناخت کافى و صحیح از فرقه‌هاى گوناگون مذاهب اسلامى، عدم تأکید بر موارد اختلاف بین مذاهب اسلامى، هماهنگى و یگانگى در سطوح مختلف دیپلماسى در مورد چگونگى تبیین و اجراى راهبرد وحدت اسلامى. همچنین باید متذکر شد که دیگر مشترکات بسیار قوى بین مسلمانان به گسترش روابط بین‌الملل اسلامى (بدون چشمداشت صرف به منافع مادى) کمک مضاعف به عمل آورد؛ براى مثال، اهتمام به امور مسلمانان و کمک به مسلمان از نظر شرع مبین اسلام فرض است.

3. وحدت و اخوت اسلامى

منظور از وحدت و اخوت اسلامى، وحدت و برادرى است که در قرآن مجید، سیره نبوى و احادیث آمده که این جا کیفیت و مبانى وحدت و اخوت اسلامى را با استفاده از همین منابع بیان مى‌کنیم.
قرآن، اساس و بنیان موجودیت نظام سیاسى در اسلام است که با بیان چگونگى سرنوشت اقوام و ملت‌هاى گذشته و با تأکید بر رمز سعادت و شقاوت آنان، انسان را مسؤول حیات سیاسى، اجتماعى و اقتصادى خویش در جهان معرفى، و شالوده وحدت و همبستگى را نه تنها در اسلام، بلکه در تمام ادیان توحیدى، عنصر بقا و هستى آن‌ها قلمداد مى‌کند. دیدگاه قرآن در مورد وحدت به سه دسته تقسیم مى‌شود:

1ـ3. وحدت بشر

از نظر قرآن، تفاوت‌هاى شکلى در زبان و رنگ و آفرینش انسان‌ها به صورت شعوب و قبایل مختلف براى شناسایى بهتر یک‌دیگر است و یگانه ملاک تقرب به خدا تقواى بیشتر است؛ بنابراین، رجحان یک دسته بر دیگرى مقبول نیست؛ بنابراین، با توجه به این مضمون باید راه صحیح وحدت را برگزید و پیمود.

2ـ3. وحدت ادیان توحیدى

با توجه به این‌که منشأ همه ادیان توحیدى منبع سرشار وحى است، طبیعى است که احکام و مقررات این ادیان براى رستگارى انسان‌ها اشتراک و وحدت داشته باشد. از جمله این اصول مى‌توان به اعتقاد به وحدانیت خدا و تقرب به پروردگار با انجام عمل صالح و تسلیم در برابر او اشاره کرد.

3ـ3. وحدت امت اسلامى

قرآن کریم ضمن آن که انسان را خلیفه خدا در زمین معرفى مى‌کند، مسلمانان را به سوى همبستگى و الفت و برادرى مى‌خواند و آن‌ها را امت واحده خطاب مى‌کند. اسلام هیچ فرق و برترى از نظر رنگ، جنس و سرزمین براى انسان‌ها قائل نیست. همه انسان‌ها از یک پدر و مادر یعنى حضرت آدم و حوا زاده شده‌اند و همه انسان‌ها به رغم مقاومت‌هاى ظاهرى از نظر اقلیم و نژاد به لحاظ فطرت داراى وحدت هستند و همه طبایع انسانى از یک اصل واحد سرچشمه مى‌گیرد. قرآن مى‌فرماید:
خداوند شما را از یک جان آفرید و از آن جفت او را خلق کرد و از آن دو تن خلقى بسیار در اطراف عالم از مرد و زن برانگیخت. [۵]
در این آیه شریفه، همه انسان‌ها اعم از سفید و سیاه و زرد و سرخ شامل رحمت الاهى مى‌شوند.

در آیات دیگر نیز امة واحده وارد شده، و این خود دلیل بر یک‌پارچگی انسان‌ها و عدم برترى‌هاى مادى و دنیایى است؛ بنابراین، به جاى «ملت» «امت» به کار رفته است: «این است امت که امت واحده است. من نیز پروردگارتان هستم؛ پس من را عبادت کنید»(انبیاء(21):92). خداوند مسلمانان را خطاب مى‌کند که شما امت واحدى هستید. براساس این اعتقاد هر مسلمانى موظف است وحدت و یک‌پارچگی امت اسلامى را حفظ کند. رمز دستیابى به آن وحدت، چنگ زدن به ریسمان الاهى، دورى از اختلاف‌ها و نیز تألیف و ایجاد اخوت و همبستگى است. همگى به رشته دین خدا چنگ زده، به راه‌هاى متفرق نروید، و به یاد آرید این نعمت‌هاى بزرگ خدا را که شما با هم دشمن بودید. خدا در دل‌هاى شما الفت و مهربانى انداخت و به لطف خداوند همه برادر دینى یک‌دیگر شدید. در صورتى که در پرتگاه آتش بودید، خدا شما را نجات داد. [۶]؛ بنابراین، مسلمان‌ها یک امتند و این از ضروریات اسلام است. معناى یک امت بودن این است که باید وحدت را بین خودشان حفظ کنند. منظور از وحدت این نیست که مسلمانان در یک صف بایستند؛ بلکه وحدت در تشبث به یک منبع واحد است. تفاسیر گوناگونى از «حبل الله» ارائه شده است: «قرآن، احکام و مقررات دین اسلام و در بعضى از روایات شیعه از ولایت نام برده شده است. حقیقت این است که مسلمان‌ها باید به یک اصولى متشبث شوند که مورد قبول و اتفاق همه فرق اسلامى نیز باشد و آن عبارت است از اصل توحید، اصل نبوت و اصل معاد».[۷]
بیان و رفتار حضرت رسول اکرم(صلى‌الله‌علیه‌وآله) در مورد برادرى بین مسلمانان که در طول 23 سال ابلاغ رسالت الاهى براى آن کوشش وافر مى‌کرد، اهمیت موضوع و وظیفه مسلمانان در نزدیک شدن هر چه بیشتر به یک‌دیگر را نشان مى‌دهد. اخوت اسلامى عنصر ایجاد امت واحده، و امت واحده، اساسى‌ترین پایه نظام سیاسى اسلامى است. پیامبر اکرم(صلى‌الله‌علیه‌وآله) براى آن که اسلام تازه متولد شده را در برابر خطرها و تهدیدها و توطئه‌هاى تفرقه‌افکنانه دشمن بیمه کند، در نخستین روزهاى هجرت در مدینه با ایجاد «پیمان مواخات» بین مسلمانان، گامى مهم و سرنوشت ساز را براى ایجاد حکومت اسلامى و نیز نظام سیاسى اسلام در آینده نزدیک برداشت و در پرتو برکات پربار آن نه تنها اسلام را از اساس بر پایه محکمى بنا نهاد، بلکه با تأکیدها و راهنماى‌هاى بعدى خویش، سیاست داخلى حکومت اسلامى را بر مبناى وحدت و اخوت اسلامى قرار داد و بدین ترتیب، از ایجاد هر گونه اختلاف و تفرقه بین مسلمانان جلوگیرى کرد. در مورد برادرى بین مسلمانان چه حدیثى گویاتر از این‌که در شرع اسلام آمده است: «اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ».
اصول و مبانى اخوت اسلامى را که پیامبر اکرم(صلى‌الله‌علیه‌وآله) بدان‌ها تأکید داشت مى‌توان در موارد ذیل شناسایى کرد: ایمان به خداى یکتا، نفى هرگونه برترى و تبعیض، رعایت حقوق دیگران و احترام به آن، دوستى با دوستان خدا و دشمنى با دشمنان او، وفا به عهد، کمک و یارى به مسلمانان.

4. نتایج و آثار اخوت اسلامى

ایجاد اخوت اسلامى در جامعه نوپاى اسلامى آثار ارزشمندى را به همراه داشت که از جمله آن‌ها به موارد ذیل مى‌توان اشاره کرد:
1. اخوت اسلامى محور اصلى سیاست داخلى پیامبر(صلى‌الله‌علیه‌وآله) قرار گرفت.
2. پیامبر اکرم(صلى‌الله‌علیه‌وآله) در پرتو اخوت اسلامى مدینه را مرکزى براى حکوت اسلامى درآورد و نظام سیاسى اسلام را آن جا اجرا کرد و مدینه را مرکز نشر اسلام قرار داد.
3. مسلمانان که از قبایل گوناگون اعراب بودند، همه متحد شدند و در یک جبهه واحد قرار گرفتند؛ بدین جهت، مدینه مرکزى شد که مسلمانان از دیگر سرزمین‌هاى عرب در شمال و شرق و غرب آن سکنا گزیدند. هر مسلمانى از هر قبیله‌اى که بود، علاقه داشت در قلمرو حاکمیت اسلامى زندگى کند.
4. اخوت اسلامى همچون سدى در برابر توطئه‌ها و تهدیدهاى دشمن و عامل حفظ صیانت کیان اسلام بود.
5. اخوت اسلامى الگویى از رفتار و کردار انسانى براى غیر مسلمانان بود و به همین دلیل یکى از عوامل جذب آن‌ها به دین اسلام به شمار مى‌رفت.
6. اخوت اسلامى به صورت راهبردى پایدار در سیاست خارجى پیامبر اکرم(صلى‌الله‌علیه‌وآله) تحت عنوان وحدت اسلامى که حتى گروه‌هاى غیر مسلمان را در بر مى‌گرفت، مطرح شد که در اثر آن عقد قراردادهاى ذمه با غیرمسلمانان نقش مهمى در تألیف قلوب داشت.

5. جایگاه وحدت اسلامى در نهضت امام خمینى(رحمةالله)

انقلاب اسلامى ایران با پیروزى بر رژیم ستمشاهى پهلوى، به رهبرى امام خمینى(رحمةالله) یکى از پایه‌هاى مهم سیاست داخلى و خارجى خود را بر وحدت اسلامى قرار داد. دفاع از مسلمانان جهان به صورت یکى از اصول سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران در قانون اساسى کشورمان آمده است. زمان رژیم طاغوت نه تنها هیچ‌گونه توجه مثبتى به مذاهب اسلامى معطوف نمى‌شد، بلکه رژیم شاه به همراه توطئه‌هاى استکبار جهانى براى نیل به اهداف پلید خود در ایجاد تفرقه و ستیز بین مسلمانان شیعه و سنى مى‌کوشید.
ایران با چند کشور مسلمان سنى همسایه است و طبیعى است که وضیعت مردم مسلمان سنى مورد توجه کشورهاى مجاور و حتى ملل اسلامى دیگر قرار داشته باشد؛ پس مدارا با این افراد جهت جلوگیرى از بروز تنش با کشورهاى دیگر بسیار ضرورت دارد. جمعیت‌هاى سنى مذهب ایران نیز اکثراً در حواشى مرزهاى جمهورى ایران سکنا گزیده‌اند که در صورت بروز یک بحران به دلیل امکان ارتباط با خارج، کنترل آن بسیار سخت خواهد بود و این بر اهمیت جلب رضاى این مردم جهت حفظ یک‌پارچگی ایران مى‌افزاید.
زمان رژیم طاغوت از آن جا که حاکمان و زمامداران وقت فقط به فکر منافع شخصى خود بودند، به این مسائل توجهى نمى‌شد و پیروان اهل تسنن در محرومیت‌هاى گوناگون فرهنگى، آموزشى، بهداشتى و اقتصادى به سر مى‌بردند و هیچ‌گونه مشارکتى در امور مملکتى و حکومتى نداشتند. رژیم طاغوت به انحاى گوناگون این مردم محروم را در حالتى از بى خبرى نگه داشته بود. فشارهاى سخت اقتصادى و معیشتى وضعیت زندگى آن‌ها را به صورت رقت‌بارى در آورده بود که اغلب براى امرار معاش یا به سوى شهرهاى بزرگ کوچ مى‌کردند یا به اعمال غیر قانونى مثل قاچاق مبادرت مىورزیدند.
در این میان، قدرت‌هاى استکبارى به سرکردگى امریکا با ایجاد احساسات متعصبانه قومى و مذهبى نه تنها احساس ناامنى و تشویش خاطر برادران مسلمان شیعه و سنى این مناطق را فراهم مى‌آوردند، بلکه گاهى درگیرى‌ها و برخوردهاى خونین بین برادران مسلمان ایرانى در این مناطق به راه مى‌انداختند. قدرت‌هاى استکبارى حتى از این اهرم جهت فشار بر رژیم طاغوت و گرفتن امتیاز بیشتر استفاده مى‌کردند. این سیاست در زمان حکومت‌هاى عثمانى، صفویه و قاجاریه نیز برگ برنده‌اى در دست قدرت‌هاى خارجى بود.
رژیم طاغوت با تبلیغات فراوان به راه انداختن جشن 2500 ساله شاهنشاهى مى‌کوشید دستاویزى براى ایجاد وحدت ملى و نیز مشروعیت بخشیدن به حکومت متزلزل خود پدید آورد؛ اما در این راه چندان موفق نشد؛ زیرا دستیابى به وحدت ملى بدون توجه به خواست‌ها و آرمان‌هاى هر یک از گروه‌هاى تشکیل دهنده کشور میسر نخواهد بود. عوامل این رژیم غافل از این‌که یگانه معیار فضیلت در درگاه خداوند تبارک و تعالى تقوا است و اسلام رجحان قومى را نمى‌پذیرد، این نکته را درک نکردند که وحدت ملى فقط در سایه تفاهم و تساهل مذهبى و احترام به حقوق و آراى همه مسلمانان این مرز و بوم پدید خواهد آمد؛ همان چیزى که تا حدى مى‌توان گفت شاه عباس و نادر شاه به آن توجه کردند. آن‌ها به خوبى مى‌دانستند که وحدت اسلامى جلوتر از وحدت ملى است و تا موقعى که پیروان مذاهب چه شیعه و چه سنى نتوانند به اصول و عقاید مذهبى خود عمل کنند، این کشور روى ثبات و آرامش را نخواهد دید و قادر نیست آن وحدت سیاسى را در این مرز و بوم به منصه ظهور برساند. رژیم پهلوى حتى به این امر نیز توجه نداشت که تأکید بیش از حد بر گرایش‌هاى همچون «پان ایرانیسم» و واکنش دیگر اقوام ساکن ایران را در مناطق مختلف برخواهد انگیخت. آنان بدون توجه به واقعیت‌هاى موجود به نوعى وحدت ملى در رؤیاهاى خود مى‌اندیشیدند.
به هر حال، وضعیت اسفبار اقلیت‌هاى مذهبى مسلمان در ایران، این باور را در ذهن آن‌ها جاى داده بود که مناطق آن‌ها فراموش شده و از برنامه خدمات رسانى دولت حذف شده‌اند؛ در حالى که سرمایه گذارى در این منطقه مى‌توانست چهره منطقه را به دلیل برخوردارى از منابع سرشار طبیعى دگرگون سازد و مردم آن جا نیز به سان دیگر نقاط ایران از حقوق و امکانات موجود بهره‌مند شوند. این وضع در دوران ستمشاهى ادامه داشت تا این‌که خداوند متعالى مقرر فرمود به دست ملت غیور ایران دوران سیاه و ذلت بار حکومت جابرانه طاغوت به پایان رسد.

6.علل تفرقه و جدایى بین مسلمانان از دیدگاه حضرت امام خمینى(رحمةالله)

طلوع فجر انقلاب اسلامى به رهبرى حضرت امام خمینى(رحمةالله) پرچمدار نهضت اسلامى و بزرگ منادى وحدت و تقریب مذاهب اسلامى، باعث شد تا نور امیدى سرشار از تفاهم و یک‌پارچگی و برادرى و انسانیت در قلب مشتاقانش جلوه گر شود. حضرت امام خمینى(رحمةالله) با اطلاع کامل و دقیق از گذشته تاریخ جهان و ایران و با توجه به آنچه نقشه‌هاى رنگارنگ و پلید قدرت‌هاى سلطه‌گر بر سر این مرز و بوم آورده‌اند، به محض ورود به ایران، در دوازدهم بهمن ماه سال 1357 در نخستین سخنرانى که در بهشت زهرا ایراد فرمود، ملت مسلمان ایران را به وحدت کلمه و دورى از تفرقه و جدایى فراخواند. اکنون به بررسى علل تفرقه و وحدت اسلامى از دیدگاه آن امام راحل مى‌پردازیم.

أ. توطئه‌هاى شوم قدرت‌هاى سلطه‌گر

حضرت امام خمینى(رحمةالله) از بدو پیروزى انقلاب، امت اسلامى ایران را بارها به هوشیارى در برابر توطئه‌هاى مرموزانه دشمن، براى ضربه زدن به پیکر نوپاى انقلاب اسلامى دعوت مى‌کرد؛ از جمله «الآن اجتماعاتى هست که به اسم شیعه و سنى بنابر ایجاد اختلاف دارند؛ همان‌طور که وابستگان به قدرت بزرگ امریکا در طائف این مسأله را طرح کردند و براى خدمتگزارى به شوروى است. نقشه اختلاف بین برادران را ریختند و به دنبال آن، در کشور خودمان هم اشخاصى دارند همان نقشه را پیاده مى‌کنند، غافل از آن که اگر خداى نخواسته این قدرت‌هاى بزرگ در ایران برگردند، نه اسلام مى‌ماند و نه اهل تسننى و نه اهل تشیعى باقى مى‌گذارند. [۸]
امام(رحمةالله) در سخنان خود، نقشه‌هاى تفرقه‌افکنانه از سوى قدرت‌هاى بزرگ را نه تنها مخصوص ایران، بلکه طرح و توطئه بین‌المللى براى تمام کشورهاى اسلامى عنوان مى‌کند و از مسلمانان مى‌خواهد که در برابر این توطئه به مقابله برخیزند: «برادران اهل سنت در کشورهاى اسلامى بدانند که عمال وابسته به قدرت‌هاى شیطانى بزرگ خیرخواه اسلام و مسلمین نیستند و لازم است مسلمانان از آنان تبرى کنند و به تبلیغات نفاق افکنانه آنان گوش فراندهند».[۹]
حضرت امام خمینى(رحمةالله) تبلیغات گسترده دشمنان را براى تفرقه و جدایى بین مسلمانان مهم‌ترین خطر براى اسلام معرفى مى‌کند: «از ملى گرایى خطرناک‌تر و غم انگیزتر، ایجاد اختلاف بین اهل سنت و جماعت با شیعیان است، و القاى تبلیغات فتنه انگیز و دشمنى ساز بین برادران اسلامى است و الحمدالله در انقلاب اسلامى هیچ اختلافى بین این دو طایفه وجود ندارد و همه با دوستى و اخوت در کنار هم زندگى مى‌کنند».[۱۰]
امام در برابر این توطئه همگانى و بین‌المللى قدرت‌هاى سلطه‌گر مى‌فرماید: «امروز روزى است که تمام طوایف مسلمین مقابل هستند با قدرت‌هاى شیطانى که اساس اسلام را مى‌خواهند از بین ببرند. امروز روزى است که همه به دستور اسلام، به دستور قرآن با هم متحد باشند و تنازع نکنند».[۱۱]

ب. دورى مسلمانان از اسلام و قرآن

یکى از علل از بین رفتن مجد و عظمت مسلمانان و پدید آمدن تفرقه و مشکلات گوناگون میان آن‌ها، دورى از اسلام و فرمان‌هاى قرآن کریم است.
مشکل عمده مسلمانان جهان دورى از اسلام و قرآن است و اگر مسلمانان به جهت امرى که خداى تبارک و تعالى فرموده است (وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا). اگر به همین یک امر و نهى عمل مى‌کردند، تمام مشکلاتشان (مشکلات سیاسى، اجتماعى و اقتصادیشان) رفع مى‌شد و هیچ قدرتى نمى‌توانست با آن مقابله کند. [۱۲]
امام(رحمةالله) یکى از نقشه‌هاى قدرت‌هاى بزرگ را منحرف کردن مسلمانان از دستورهاى قرآن و ایجاد احساسات قومى و قبیله‌اى و ملى گرایانه و نیز ضربه به اخوت آن‌ها ذکر مى‌کند: «نقشه قدرت‌هاى بزرگ و وابستگان آن‌ها در کشورهاى اسلامى این است که قشرهاى مسلم را که خدا بین آن‌ها اخوت ایجاد کرده است و مؤمنان را به نام اخوة یاد فرموده است، از هم جدا کنند و به اسم ملت تُرک، ملت کرد، ملت عرب، ملت فارس، از هم جدا، بلکه با هم دشمن کنند و این درست بر خلاف مسیر اسلام و مسیر قرآن کریم است».[۱۳] «این‌هایى که به اسم ملیت و گروه گرایى و ملى گرایى بین مسلمین تفرقه مى‌اندازند، لشکرهاى شیطان و کمک کنندگان به قدرت بزرگ و مخالفین قرآن کریم هستند» [۱۴].
امام در مورد آلت دست قرار گرفتن قرآن به وسیله قدرت‌هاى شیطانى و طاغوتى و مهجوریت آن بین مسلمانان در وصیت نامه سیاسى ـ الاهى خود یاد آور مى‌شود که «... و کار به جایى رسید که نقش قرآن به دست حکومت‌هاى جائر و آخوندهاى خبیث بدتر از طاغوتیان وسیله‌اى براى رشد و فساد و توجیه ستمگران و معاندان حق تعالى شد و مع الأسف به دست دشمنان توطئه گر و دوستان جاهل قرآن، این کتاب سرنوشت ساز نقشى جز در گورستان‌ها و مجالس مردگان نداشت و ندارد؛ حال آن که باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگى آن‌ها باشد، وسیله تفرقه و اختلافات گردید یا به کلى از صحنه خارج شد».[۱۵]


ج. اختلاف آرا و فتاواى عالمان مذاهب اسلامى

رهبر کبیر انقلاب، در مورد این‌که چرا و چگونه در اسلام مذاهب گوناگونى پدید آمدند و این‌که عقیده و استنباط هر یک مورد احترام است نمى‌تواند باعث اختلاف بین مسلمانان باشد، مى‌فرماید: «یک دسته از مسلمانان شیعه هستند و یک دسته از مسلمانان «سنّى»، یک دسته «حنفى» و دسته‌اى «حنبلى» و دسته‌اى «اخبارى» هستند. اصلا طرح این معنا از اول درست نبود. در یک جامعه‌اى که همه مى‌خواهند به اسلام خدمت کنند و براى اسلام باشند، این مسائل نباید طرح شود. ما همه برادر هستیم و با هم هستیم. تنها علماى شما یک دسته فتوا به یک چیز دادند و شما تقلید از علماى خود کردید و شدید «حنفى»، یک دسته فتواى «شافعى» را عمل کردند و یک دسته دیگر فتواى حضرت امام صادق(علیه‌السلام) را عمل کردند، این‌ها شدند شیعه. این به دلیل اختلاف نیست. ما نباید با هم اختلاف و یا تضادى داشته باشیم. ما همه با هم برادریم. برادران شیعه و سنى از هر اختلافى احتراز کنند. امروز اختلاف بین ما تنها به نفع آن‌هایى است که نه به مذهب شیعه اعتقاد دارند و نه به مذهب «حنفى» و یا سایر فرق آن‌ها مى‌خواهند نه این باشد نه آن».[۱۶]

د. دسیسه‌هاى دشمنان داخلى انقلاب اسلامى

امام در تمام مراحل انقلاب اسلامى، ملت مسلمان ایران را به هوشیارى در برابر هرگونه خطر و تهدید داخلى و خارجى ترغیب مى‌کرد. در مورد حرکات مرموزانه ایادى استکبار جهانى و نیز بازماندگان فاسد رژیم طاغوت که در صدد ایجاد اختلاف در مناطق سنى‌نشین هستند، چنین هشدار مى‌دهد: «برادران اهل سنت، برادران اهل تشیع، توجه داشته باشید، ریشه‌هاى فسادى که شماها را در طول تاریخ تحت فشار ظالمانه و زیر چکمه‌هاى دژخیمان خودشان خرد کردند، الان از بین شما به حمدالله رفته و مى‌روند. این‌ها در صددند با اسم‌هاى مختلف شماها را به جان هم بیندازند و نتیجه بگیرند... . من هشدار مى‌دهم به بعضى اشخاص که در صدد مفسده هستند که ما آن‌ها را مى‌شناسیم؛ لکن مى‌خواهیم که خودشان به اسلام توجه کنند و به اسلام خیانت نکنند. اگر شماها در داخل به اسم تشیع و تسنن بخواهید اختلاف ایجاد کنید، تکلیف براى ما پیدا خواهد شد و ممکن است خداى نخواسته آن‌هایى که مى‌خواهند با مفسده جویى بین برادرها اختلاف بیندازند، ما آن‌ها را مى‌شناسیم به برادران اهل سنت و به برادران اهل تشیع و به همه ملت معرفى مى‌کنیم.[۱۷]


7. عوامل و اسباب تحقق وحدت اسلامى از نظر امام خمینى(رحمةالله)

أ. پیروى از دستورهاى قرآن کریم

بر اساس فرمان‌هاى قرآن همواره تأکید امام بر ضرورت وحدت بود و آن را به صورت وظیفه شرعى مطرح مى‌کرد: «قرآن کریم که به ما دستور داده و به مسلمین دستور وحدت داده براى یکسال و ده سال و صد سال نیست؛ براى سرتاسر عالم است. در سرتاسر تاریخ و ما محتاج به این هستیم که عملا وحدت را محقق بکنیم.[۱۸]
حضرت امام درباره دستور صریح قرآن مى‌فرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ ، این آیه را همه ملاحظه کنید. همه اعتصام به حبل الله بکنید. همه برادر باشید. برادر باشید. تا در بهشت هم که اخوان بر آن سریرى که هستید در مقابل هم برادر باشید».[۱۹]

ب. تشکیل حکومت و امت واحده

امام یکى از مهم‌ترین اسباب ایجاد وحدت بین مسلمانان را تشکیل حکومت مى‌داند: «تشکیل حکومت براى حفظ نظام و وحدت مسلمین است؛ چنان که حضرت زهرا(علیها السلام) در خطبه خود مى‌فرماید: امامت براى حفظ نظام و تبدیل افتراق مسلمین به اتحاد است».[۲۰]
امت واحد از نظر امام که متشکل از همه اقوام و نژادها و ملیت‌ها باشد، هدف اسلام براى مقابله با دشمنان است: «... اسلام آمده تا تمام ملل دنیا را عرب را عجم را ترک را فارس را همه را با هم متحد کند و یک امت بزرگ به نام امت اسلام در دنیا برقرار کند تا کسانى که مى‌خواهند سلطه‌اى بر این دولت‌هاى اسلامى و مراکز اسلام پیدا کنند، به واسطه اجتماع بزرگى که مسلمین از هر طایفه هستند، نتوانند.[۲۱]
حضرت امام در مورد تشکیل حکومت و ارتباط آن با وحدت در کتاب ولایت فقیه مى‌نویسد: «ما براى این‌که وحدت امت اسلامى را تأمین کنیم، براى این‌که وطن اسلامى را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولت‌هاى دست نشانده آن‌ها خارج کنیم، راهى نداریم جز این‌که تشکیل حکومت بدهیم».[۲۲]

ج. برادرى

«اخوت و برادرى اسلامى یکى از عوامل ایجاد وحدت و همبستگى اسلام است و موجب خیر و برکت در جامعه مى‌باشند. خداى تبارک و تعالى را شکر گزاریم که همه طوایف ملت ایران، برادران شیعه مذهب و برادران اهل سنت در کنار هم با برادرى براى پیاده کردن احکام اسلام کوشش مى‌کنند. برادران و خواهران من! ما امروز در عصرى واقع هستیم که تمام دنیا، تمام کشورها از اقصا نقاط عالم تا این جا به منزله یک خانه شده‌اند. در سابق چنانچه قضیه‌اى در یک شهر واقع مى‌شد، براى دیگر شهرها هیچ مطرح نبود؛ ولى امروز این طور نیست که اگر ما در این جا با هم اختلافى بکنیم، منحصر به شهرى و یا کشورى مثل کشور ایران باشد؛ بلکه انعکاس آن در تمام کشورهاى دنیا هست و بازتابش در همه جا هست. اسلام احکام اخلاقى اش هم سیاسى است. در قرآن است که مؤمنین با هم برادر هستند. این یک حکم اخلاقى، اجتماعى، سیاسى است. اگر مؤمنین طوایف مختلفه‌اى که در اسلام هستند و همه مؤمن به خدا و پیغمبر اسلام هستند، با هم برادر باشند و همان‌طور که برادر با برادر نظر محبت دارد، همه قشرها با هم نظر محبت داشته باشند علاوه بر این‌که یک اخلاق بزرگ اسلامى است، و نتایج بزرگى دارد، یک حکم اجتماعى بزرگ است و نتایج اجتماعى بزرگى دارد».[۲۳]
حضرت امام(رحمةالله) در ادامه سخنانشان به وحدت و اخوتى که در پرتو انقلاب شکوهمند اسلامى بین برادران شیعه و سنى در ایران پدید آمده است اشاره مى‌کند و این اخوت را متعلق به همه مؤمنان جهان مى‌داند: «... این برادرى که اکنون در ایران زیاد شده، چه آثار رحمتى دارد و چه انعکاس رحمانیت الاهى در این کشور ایجاد شده است... . این اخوت ایمانى که خداى تبارک و تعالى امر به آن کرده و میان مؤمنین منعقد ساخته، انحصار به مؤمنین یک کشور ندارد. این عقد اخوت بین تمام مؤمنین دنیا است. تمام ممالک اسلام باید با هم مثل برادر باشند و اگر چنانچه ممالک اسلامى با هم مثل برادر باشند و توده‌هایى که در هر کشورى زندگى مى‌کنند، با توده‌هاى کشور دیگر مثل برادر نظر داشته باشند، بر همه قدرت‌هاى عالم سلطه خواهند شد».[۲۴]

د. تقیه یا پرهیز از اختلاف

از نظر امام خمینى(رحمةالله) تقیه دو حالت دارد: اول تقیه اضطرارى که در مورد بیم از زیان جانى و مالى و آن چه متعلق به او است، و بیم از ضرر به برادران ایمانى و نیز بیم از ضرر به حوزه اسلام و ترس در ایجاد اختلاف کلمه مسلمانان به کار مى‌رود. دوم تقیه به منظور مدارا کردن براى آنچه مطلوب وحدت مسلمانان با محبت و دوستى و مدارا با اهل سنت است بدون این‌که ترس و بیم در کار باشد. به هر حال تقیه به معناى سازش با ستمکاران و عدم اعلان مبارزه ضد آن‌ها و اختیار سکوت در مقابل آنان نیست.
امام صادق(علیه‌السلام) در خصوص تقیه به منظور مدارا مى‌فرماید: «از عملى که باعث ننگ و عار ما مى‌شود بپرهیزید. مایه سرافرازى ما باشید نه سرافکندگى. در نماز جماعت آن‌ها (برادران اهل سنت) شرکت، و بیمارانشان را عیادت کنید و در مراسم تشیعشان حضور به هم رسانید و مبادا آنان در کارهاى نیک بر شما سبقت گیرند که سزاوار است شما بر آنان پیشى بگیرید. به خدا هیچ چیز محبوب‌تر از تقیه نیست».[۲۵]

هـ. پیروى از سیره امامان(علیهم‌السلام) در خصوص انجام مناسک و عبادات با اهل سنت

از زمان رحلت حضرت محمد(صلى‌الله‌علیه‌وآله) تا زمان خلافت حضرت امیر(علیه‌السلام) و بعد از آن تا زمان غیبت، امامان و شیعیان بیش از دویست سال تقیه، و در اجراى شؤون اسلامى مثل امور مختلف حج نظیر وقوف یا روز عید فطر مطابق با دستور «امیر الحاج» همانند دیگر مردم رفتار مى‌کردند.
در مورد شرکت و حضور در مراسم نمازگزارى اهل تسنن روایاتى از بزرگان دین و امامان معصوم(علیهم‌السلام) نقل شده که از جمله آن‌ها روایت حضرت امام صادق(علیه‌السلام) بدین مضمون است: کسى که با آنان در صف اول نماز بخواند، مانند کسى است که پشت سر رسول الله(صلى‌الله‌علیه‌وآله) در صف اول نماز بخواند. حضرت امام خمینى(رحمةالله) شرکت در نماز جماعت اهل سنت را به مأمومان توصیه کرده است. بعد از ارتحال حضرت امام، حضرت آیت‌الله خامنه‌اى در نظام جمهورى اسلامى ایران با بر افراشته نگهداشتن پرچم وحدت بین مسلمانان و تقریب مذاهب اسلامى تداوم بخش راه امام شده، و در مقاطع گوناگون با اعلام مواضع و رهنمودهاى خویش بر تحقق وحدت اسلامى و آگاهى از خطرها و توطئه‌هاى استکبار جهانى تأکید فرموده است. مقام معظم رهبرى دعوت به وحدت و تقریب مذاهب اسلامى را امر جهانى مى‌داند.

8. اقدام‌هاى جمهورى اسلامى ایران براى رسیدن به وحدت اسلامى

جمهورى اسلامى ایران جهت تحقق هرچه بیشتر وحدت و تفاهم میان مذاهب اسلامى موجود در کشور و نیز نزدیکى با دیگر ملل مسلمان جهان، برنامه‌ها و فعالیت‌هاى گسترده‌اى را از آغاز تأسیس خود انجام داده است که ذکر همه آن‌ها در این مختصر میسر نخواهد بود؛ بدین سبب فقط گوشه‌هایى از اهم این اقدام‌ها ذکر مى‌شود.

1ـ8. احترام به حقوق و عقاید فرقه‌هاى اهل سنت

زمانى که قانون اساسى جمهورى اسلامى از سوى فقیهان و حقوقدانان بررسى و تدوین مى‌شد، یکى از مسائل بسیار مهمى که در گذشته بدان توجه نمى‌شد، در قانون اساسى گنجانده شد و آن به رسمیت شناختن مذاهب چهارگانه اهل تسنن است. مذهب رسمى کشور در قانون اساسى شیعه اثنا عشرى است؛ اما سایر مذاهب اهل تسنن نیز از آزادى رأى عقیده و انجام فرایض دینى خود بهره‌مند شدند. از امور دیگرى که برادران اهل سنت در ایران بعد از پیروزى انقلاب اسلامى از آن بهره‌مند هستند، حق انتخاب نماینده در مجلس شوراى اسلامى است.
از اقدام‌هاى دیگر جمهورى اسلامى، احترام به حقوق و عقاید اهل سنت در مورد اجراى حدود و قوانین شرعى طبق عقاید و اصول مذهب آن‌ها است که این خود گامى بزرگ در ایجاد تفاهم و تقریب مذاهب اسلامى به شمار مى‌رود. از امور دیگرى که مناطق سنى‌نشین ایران بعد از انقلاب اسلامى از آن بهره‌مند شدند، امکان برگزارى آزادانه نماز جمعه به امامت امامان اهل سنت است. همچنین داشتن مساجد مخصوص به خود از دیگر امتیازهایى است که در پرتو جمهورى اسلامى از آن متنعم شده‌اند.

2ـ8. برگزارى مراسم هفته وحدت

از ابتکارها و مساعى جمهورى اسلامى ایران جهت گستراندن تفکر اتحاد مسلمانان، برگزارى مراسم هفته وحدت است و با متصل کردن دو تاریخ 12 ربیع الاول و 17 ربیع الاول به یک‌دیگر و برگزارى مجالس و محافل متعدد جشن، جماعت شیعه و سنى در آن مراسم شرکت مى‌کنند. حضرت امام(رحمةالله) در این مورد مى‌فرماید: «امیدواریم که خداوند تبارک و تعالى به ملت قهرمان ایران سلامت بدهد و هفته وحدت را واقعاً هفته وحدت درست کند، نه این‌که فقط ما هفته وحدت مى‌گیریم. ما محتاج به وحدت هستیم در سالیان دراز و همیشه».[۲۶]
این یکى از بزرگ‌ترین اقدام‌ها در راه حفظ وحدت است؛ چنآن که در رژیم طاغوت با برگزارى جشن‌ها و پایکوبى‌ها در روز کشته شدن عمر بن خطاب، به نام عید خلیفه کشان، بزرگ‌ترین ضربه به وحدت مسلمانان زده مى‌شد و زمینه ایجاد تفرقه و اختلاف‌هاى پایدار پدید مى‌آمد که با اتحاد یک روش وحدت بخش و تقریبى بعد از پیروزى انقلاب اسلامى این عامل تفرقه‌افکن کنار گذاشته شد.

3ـ8. ایجاد امکانات آموزشى، رفاهى، بهداشتى

زمان رژیم طاغوت بسیارى از مناطق و استان‌هاى کشور در اثر سیاست‌هاى نادرست و استکبارى، در محرومیت‌هاى متعدد آموزشى، رفاهى و بهداشتى به سر مى‌بردند که مناطق سنى‌نشین نیز مشمول این محرومیت‌ها بودند. جهاد سازندگى به دنبال فرمان تاریخى حضرت امام(رحمةالله) در سال 1358 براى سازندگى و آبادانى کشور تأسیس شد و با ایثار و فداکارى جهادگران سخت‌کوش، به محرومیت زدایى از جاى جاى این کشور پهناور کمر همت بست و با وجود مشکلات فراوان و توطئه‌هاى دشمنان و گروهک‌هاى منحرف ضد انقلاب اسلامى توانست خدمات و امکانات آموزشى، رفاهى و بهداشتى را حتى به مناطق محروم اهل سنت نیز برساند. ایجاد راه‌هاى ارتباطى و ساختن جاده‌ها، پل‌ها، بیمارستان‌ها و درمانگاه‌ها، مدارس و بهره‌بردارى از آب آشامیدنى، برق و... به سرعت در این مناطق آغاز شد؛ به طورى که هم‌اکنون بسیارى از روستاها و شهرهاى این مناطق وضعیت به نسبت مناسبى دارند که قابل مقایسه با نیم قرن حکومت رژیم پهلوى نیست.

4ـ8. مبارزه با تبلیغات تفرقه‌افکن و آرامش زدا

به دنبال تلاش‌هاى خالصانه جمهورى اسلامى براى تحقق تفاهم و اخوت اسلامى میان برادران اهل سنت و شیعه، قدرت‌هاى شکست خورده و مأیوس استکبارى، با استفاده از سابقه اختلاف‌هاى گذشته و ایجاد القائات بى اساس و تهمت‌هاى ناروا کوشیدند شیعیان و پیروان اهل سنت را در نظر یک‌دیگر خلاف واقع و حقیقت نشان دهند.
آن‌ها کوشیدند شیعیان را در نظر اهل سنت، کسانى معرفى کنند که داراى قرآنى غیر از قرآن موجود هستند. خدا و پیغمبرشان حضرت على(علیه‌السلام) است و حبشان کربلا و نجف؛ امامان را مى‌پرستند و بر خاکشان سجده مى‌کنند. فقط سه نوبت نماز مى‌خوانند و هر عمل صحیحى هم که در برابر اهل سنت انجام مى‌دهند براى تقیه است. [۲۷]
از آن طرف اهل سنت را در نظر شیعیان، دشمنان سرسخت اهل بیت معرفى کرده، تهمت‌ها و سنت‌هاى گوناگون را به آن‌ها نسبت مى‌دهند.
قدرت‌هاى سلطه‌گر غرب با بهره‌بردارى از این القائات تبلیغاتى و نیز با تجهیز گروهک‌هاى خود فروخته ضد انقلاب با ایجاد ترور و وحشت به‌ویژه اوایل انقلاب اسلامى، جوى از ناامنى و ناآرامى در مناطق سنى‌نشین کشور ایجاد کرده بودند که خود مانع بزرگى در ایجاد و ارائه خدمات و امکانات رفاهى، بهداشتى و آموزشى به شمار مى‌رفت؛ البته هرچند مردم پاک سیرت و مسلمان و انقلابى اهل سنت به این تبلیغات دروغین و بى اساس دشمنان اسلام و انقلاب توجه نکردند، سرانجام با تلاش همه جانبه فرزندان انقلابى این مرز و بوم جلو تحریکات تفرقه‌افکنانه و ضد وحدت دشمن گرفته، و امنیت و آرامش که یکى از وظایف اصلى نظام مقدس جمهورى اسلامى است، در این مناطق حاکم شد. حضرت امام خمینى(رحمةالله) که یک لحظه نیز از فکر اتحاد و وحدت میان مسلمانان غافل نبود فرمود: «آقایان اهل سنت و علماى شیعه مدت‌ها است که زحمت مى‌کشند تفرقه را کنار بگذارند و کسانى که پیغمبرشان و دین شان یکى است، همراه و برادر باشند؛ لکن افرادى کوشش مى‌کنند که تفرقه ایجاد کنند و شما خوب مى‌دانید که چه کسى از تفرقه سود مى‌برد».[۲۸]

5ـ8. برگزارى کنفرانس‌هاى بین‌المللى

انقلاب اسلامى ایران همان‌گونه که مسلمانان ایران را به برادرى و تفاهم اسلامى دعوت مى‌کند، تمام مسلمانان را نیز براى تحقق وحدت اسلامى فرا مى‌خواند. در این راه جمهورى اسلامى اساس کار خود را دعوت از عالمان و متفکران سراسر جهان براى بحث و تبادل نظر جهت آگاهى و شناخت بیشتر مذاهب از یک‌دیگر و جلوگیرى از هر گونه فعالیت‌هاى تفرقه‌افکنانه و ضد وحدت قرار داد.
جمهورى اسلامى ایران با برپایى کنفرانس‌هاى متعدد در سطح جهان توانسته است گام‌هاى بزرگى براى گردهمایى و تجمع عالمان اسلامى بردارد و با ایجاد بحث‌هاى مفید و سازنده بیشتر حقایق مکتوم و نیز مشترکات و امور مورد تفاهم مذاهب اسلامى را آشکار سازد و زمینه‌هاى تشکیل امت واحده را پدید آورد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌اى در خصوص برگزارى کنفرانس‌ها و گردهمایى‌هاى بزرگ عالمان و متفکران اسلامى مى‌فرماید: «مهم‌ترین مسؤولیت این کنفرانس‌ها و امثال آن، شناسایى مبانى وحدت و رفع آن موانع مى‌باشد. به اعتقاد ما کوچک‌ترین این موانع ذهنیت عامه مردم است که باید اصلاح شود و این امر جز به دست علما، روشنفکران، نویسندگان و کسانى که قدرت هدایت افکار عمومى را دارند، میسر نیست».[۲۹]


6ـ8. تأسیس مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى

مقام معظم رهبرى، با توجه به ضرورت استمرار و تقریب اندیشه نزدیکى و اتحاد بین مسلمانان بر اساس یک طرح و برنامه مدون و تشکیلات منسجم در سال 1369 با صدور فرمانى، مرکزى به نام مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى تأسیس فرمود که مکان آن تهران است.

أ. اهداف مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى

اهداف این مجمع طبق ماده 3 اساسنامه آن عبارتند از: 1. کوشش در راه ایجاد آشنایى و تفاهیم بیشتر بین عالمان و متفکران و پیشوایان مذهبى جهان اسلامى در زمینه‌هاى اعتقادى، فقهى، اجتماعى و سیاسى؛
2. سعى در ایجاد هماهنگى و تشکیل جبهه واحد بر اساس اصول مسلّم اسلامى مقابل توطئه‌هاى تبلیغاتى و تهاجم فرهنگى دشمنان اسلام؛
3. اشاعه فکر تقریب بین توده‌هاى مسلمان و آگاه کردن آنان با توطئه‌هاى تفرقه انگیز دشمنان؛
4. کوشش در تحکیم و اشاعه اصل اجتهاد و استنباط در مذاهب اسلامى.
مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى، اهداف پیشین را از راه‌هاى گوناگون تحقق مى‌بخشد؛ از جمله:

  • شناسایى و تماس با جمعیت‌ها و انجمن‌ها و شخصیت‌هاى گوناگون مسلمان که مؤید تقریب بین المذاهب هستند؛
  • به منظور ایجاد زمینه فعالیت‌هاى مشترک؛ تألیف و تحقیق و نشر و توزیع کتب و مطبوعات و تحقیقات و بررسى‌هاى علمى و اجتماعى مناسب در زمینه مسائل مشترک مذاهب اسلامى؛
  • ایجاد و گسترش فعالیت‌هاى حوزوى و دانشگاهى در زمینه فقه و اصول تطبیقى؛
  • برگزارى مجامع و جلسات ثابت و فوق العاده.

مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى داراى شورایعالى مرّکب از عالمان و دانشمندان ایران و اقصا نقاط جهان است. افزون بر آن یک مجمع عمومى دارد که اعضاى آن از میان عالمان و متفکران و پیشوایان مذاهب اسلامى در جهان که موافق فکر تقریب مذاهب اسلامى باشند، برگزیده مى‌شوند که دست کم سالى یک بار با حضور اکثریت اعضا تشکیل مى‌شود.
پس از تأسیس مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى و تدوین اساسنامه و خط مشى و اهداف آن، یکى از نخستین و مهم‌ترین اقدام‌هاى این مجمع، ارائه و عرضه منشور تقریب است که شامل نمونه راه‌هاى علمى و عملى تقریب مذاهب اسلامى مى‌شود و در دسترس جمع فراوانى از محققان و اندیشه‌وران مذاهب اسلامى در سراسر جهان اسلام قرار گرفت. در واقع بدین وسیله از آن‌ها دعوت شد تا تحقیقات و آرا و مطالعات خود را به سوى این موضوعات مورد نیاز و ضرور براى تحقق اندیشه تقریب مذاهب اسلامى سوق دهند تا محور و ملاکى براى بحث‌هاى انتقادى یا تکمیلى آن‌ها باشد.
رؤوس اصلى فعالیت‌ها و اقدام‌هاى مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى را مى‌توان از قبیل امور ذیل دانست: قرآن و تفسیر، روایات و احادیث، رجال و تراجم، کتاب‌ها و مؤلفان، کلام و مناظره فقه و اجتهاد، اهل بیت(علیهم‌السلام) و سلسله جلیل‌القدر سادات، صحابه و تابعین، سیاست و حکومت. همچنین مجمع اقدام به تأسیس دانشگاه مذاهب اسلامى و مرکز مطالعات فقهى کلامى کرده است.

ب. خط مشى مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى

1. جلب نظر عالمان مذاهب اسلامى و ایجاد هماهنگى میان آنان: مقصود از مذاهب اسلامى، مذاهبى است که اصول و ارکان اسلام را پذیرفته‌اند و مى‌توان پیروان آن‌ها را مسلمان نامید.
2. مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى، مؤسسه‌اى فرهنگى، علمى است؛ ولى در شرایط لازم و طبق اقتضاى مصلحت امت اسلامى موضع‌هاى سیاسى هم خواهد گرفت.
3. این مجمع از انجام هرگونه عمل تفرقه‌آمیز میان مسلمانان مى‌پرهیزد و دولت‌هایى را که باعث وحدت و ائتلاف امت اسلامى مى‌شوند تأیید مى‌کند.
4. این مجمع، جهانى و بین‌المللى است و به یک منطقه یا یک کشور یا یک نژاد اختصاص ندارد و در خط مشى خود همواره به این امر مهم متعهد خواهد بود.
5. هدف این مجمع دعوت پیروان یک مذهب به مذهب دیگر نیست؛ بلکه هدف ایجاد تفاهم و دست یافتن به زمینه‌هاى مشترک است.
6. مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى خواهد کوشید با کلیه مجامع و انجمن‌هاى اسلامى در سراسر جهان رابطه برقرار سازد.
7. مجمع براى رسیدن به اهداف خود، از کلیه وسایل تبلیغاتى مشروع نظیر روزنامه، مجله، فیلم، تشکیل کنفرانس‌ها، تهیه برنامه رادیو و تلویزیون استفاده خواهد کرد.
8. این مجمع تعهد دارد در حد امکان، اختلاف‌هاى نو ظهور میان کشورها و گروه‌هاى اسلامى را مرتفع ساخته، طرف‌هاى نزاع را به صلح و آرامش دعوت کند.
9. مجمع در حفظ و مبادله میراث مشترک فرهنگ اسلامى در هر زمان و مذهب مى‌کوشد و عقیده دارد، کلیه مواریث فرهنگى و علمى مسلمانان از آنِ همه است.
10. این مجمع بررسى و بحث در مسائل مورد اختلاف مذاهب اسلامى را در جوّى آرام و دور از تعصب بر اساس دلیل و برهان و استنباط سالم تشویق مى‌کند و به همین سبب جلسات مشورتى مرکب از عالمان و مذاهب گوناگون را تشکیل خواهد داد.
11. مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى، در ایجاد رابطه با محققان مذاهب اسلامى جهت شناختن آراى متخصصان مذاهب آنان خواهد کوشید.
12. مجمع خواهد کوشید تا اختلاف‌هاى مذهبى را بشناسد و در از میان بردن آن‌ها اقدام کند.


نتیجه گیرى

انقلاب اسلامى ایران واکنشى از سوى طرفداران احیاى تفکر دینى براى حل مشکلات جوامع اسلامى و چاره جویى آن‌ها با استفاده از اصول و مقررات ارزشمند اسلام بود. این واکنش در مقابل استبداد و استکبار که منافع خود را در نبود اسلام مى‌دیدند، پدید آمد. مبارزان اسلامى براى تحقق بخشیدن به آرمان‌هاى اسلام با تأکید بر هویت اسلامى به اتحاد و نزدیکى فرقه‌هاى گوناگون مذهب اسلام مى‌اندیشیدند و به همین سبب بود که نظر مثبت پیروان مذاهب اسلامى به انقلاب اسلامى جلب شد.
انقلاب اسلامى فقط به مسلمانان ایران منحصر نیست؛ بلکه آرمان‌هاى آن‌ها مورد دلخواه و مطلوب میلیون‌ها مسلمانى است که در کشورهاى خارج، خواه اسلامى و خواه غیر اسلامى زندگى مى‌کنند. همین طور مبارزات انقلاب به داخل کشورها منحصر نیست؛ بلکه اعتقاد بر این است که روند مبارزات ملى باید در سطح بین‌المللى انجام پذیرد؛ چرا که تحقق بعضى از آرمان‌هاى اسلامى بعد از تأسیس حکومت اسلامى منوط به هماهنگى و نزدیکى کشورهاى اسلامى است. انقلاب اسلامى به بیدارى هویت اسلامى مسلمانان جهان دامن زد و آن‌ها را نیز به سوى مبارزه‌هاى اسلامى کشاند.

براى تحقق اهداف بین‌المللى اسلام، راهبرد وحدت اسلامى یکى از پایدارترین خط مشى‌هاى جمهورى اسلامى ایران اتخاذ شده است. وحدت اسلامى به معناى تأکید و تکیه بر مشترکات مذاهب اسلامى با مطرح نکردن دیدگاه‌هاى متضاد است. وحدت اسلامى به معناى انتخاب یک مذهب به صورت مذهب تمام مسلمانان نیست؛ بلکه پیش شرط رسیدن به وحدت اسلامى، وجود اخوت اسلامى به معناى احساس برادرى بین مسلمانان و کشورهاى اسلامى نسبت به یک‌دیگر است.
جمهورى اسلامى ایران براى رسیدن به وحدت اسلامى در سطح ملى و بین‌المللى کوشش‌هاى فراوانى کرده است که نتایج مثبت آن‌ها روشن است. در سطح کلان نتیجه این اقدام‌ها را در گسترش نهضت‌هاى اسلامى و مبارزات مسلمانان جهان براى ساختن جامعه‌اى بر اساس اسلام مى‌توان مشاهده کرد. این آثار جز با بهره گیرى از امکانات موجود ملى و بین‌المللى به دست نیامده‌اند.
در آینده نیز این راهبرد به طور مسلّم از طرف جمهورى اسلامى ایران مورد پى گیرى قرار خواهد گرفت که در این مورد لازم است با توجه به تجارب گذشته آثار مثبت‌ترى ارائه شود. یکى از ساز و کارهایى که در تحقق این راهبرد مى‌تواند بسیار مؤثر باشد، سازمان کنفرانس اسلامى است. این سازمان کارایى خود را در رفع ستم از یکى از ملل مسلمان یعنى مسلمانان بوسنى و هرزگوین در عصر حاضر نشان داده است. یگانه عامل مؤثر در پیروزى این سازمان، وحدت و اتفاق نظر کشورهاى اسلامى در حمایت از مسلمانان بى دفاع بوسنى بود و مى‌توان گفت که در صورت تکرار چنین اتفاق نظرى در مورد مسائل دیگر، باز این سازمان در پیش بردن اهداف خود موفق خواهد بود.
براى وحدت و اتفاق نظر کشورهاى اسلامى در قالب سازمان کنفرانس اسلامى لازم است مشکلات موجود بین کشورهاى مسلمان شناسایى و حل شود. همچنین باید براى رفع مشکلات به اسلام متوسل و متمسک بود. در چنین وضعى باید از استعدادها و منابع قوت کشورهاى اسلامى براى تقویت سازمان کنفرانس اسلامى و تبدیل آن به یک سازمان بسیار قوى در سطح بین‌المللى و محوّل کردن وظایف گوناگون اقتصادى، سیاسى، فرهنگى و نظامى در آن و استمرار وحدت بین مسلمانان استفاده کرد.

منابع و مآخذ

أ. کتاب‌ها

  1. الگار، حامد، نهضت بیدارى در جهان اسلام، سید محمدمهدى جعفرى.
  2. الموسوى،...، مباحثى عمیق در جهت وحدت امت اسلامى،احمدصادقى،انتشارت حاذق،قم،1362ش.
  3. بى آزار شیرازى، عبدالکریم، اسلام آیین همبستگى، انتشارات بعثت، تهران، 1354 ش.
  4. بى آزار شیرازى، عبدالکریم، رسالت انقلاب اسلامى ایران در توحید کلمه، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1370ش.
  5. ــــــــــــــــــــــــــــــــ، مشعل اتحاد، موسسه انجام کتاب، 1370 ش.
  6. ــــــــــــــــــــــــــــــــ، همبستگى مذاهب اسلامى، امیرکبیر، 1357 ش.
  7. خامنه‌اى، محمد، حج از دیدگاه حقوق بین‌الملل، انتشارات کیهان، 1371ش.
  8. خدورى، مجید، تجدید حیات سیاسى اسلام، از سید جمال تا اخوان، حمید احمدى.
  9. خمینى، روح الله، صحیفه نور.
  10. ـــــــــــــــــ، کشف الاسرار.
  11. ـــــــــــــــــ، ولایت فقیه.
  12. دار التقریب بین المذاهب الاسلامیه، ویژه نامه تقریب، سال‌هاى (69 ـ 72).
  13. شرى، محمد جواد، امیرالمؤمنین اسوه وحدت، محمدرضا عطایى، انتشارات بنیاد پژوهش‌هاى اسلامى، مشهد، 1366ش.
  14. عمید زنجانى، عباسعلى، انقلاب اسلامى و ریشه‌هاى آن، موسسه خدمات فرهنگى انقلاب،1367ش.
  15. عنایت، حمید، اندیشه سیاسى اسلام معاصر، بهاءالدین خرمشاهى، انتشارات خوارزمى، 1365ش.
  16. ـــــــــــــــ، سیرى در اندیشه سیاسى عرب، انتشارات امیر کبیر.
  17. قوام عبدالعلى، اصول سیاست خارجى و سیاست بین‌الملل، انتشارات سمت، 1370ش.
  18. کاظمى، على اصغر، نقش قدرت در جامعه روابط بین‌الملل، نشر قومس، 1369ش.
  19. مصطفوى، سید جواد، اتحاد و همبستگى در نهج البلاغه، بنیاد پژوهش‌هاى اسلامى، مشهد، 1362ش.
  20. مطهرى، مرتضى، نهضت‌هاى اسلامى در صد ساله اخیر، انتشارات صدرا، بى تا.
  21. موثقى، احمد. استراتژى وحدت از اندیشه سیاسى اسلام، دفتر تبلیغات اسلامى، قم، 1370ش.
  22. نقوى، پاکباز و محمدى ملایرى، نادر شاه، انتشارات بنیاد، سوم، 1369ش.

ب .مقالات

  1. بازگشت به هویت اسلامى، کیهان 10/2/70.
  2. بنیادگرایى و علل خیزش آن در قرن حاضر، ابرار 22/1/72.
  3. جنبش‌هاى اسلامى در قرن معاصر، روزنامه سلام 29/6/71.
  4. گسترش جنبش‌هاى اسلامى از شمال افریقا تا کرانه اقیانوس آرام، کیهان 11/4/70.
  5. گسترش جنبش‌هاى اسلامى، روزنامه کیهان 9/4/70.
  6. مجله سیاست خارجى، ش 1، سال 66، دفتر مطالعات سیاسى و بین‌المللى.


پانویس

  1. کارشناس ارشد روابط بین‌الملل
  2. کارشناس ارشد روابط بین‌الملل
  3. بى‌آزار شیرازى، رسالت انقلاب اسلامى ایران در توحید کلمه، 1370، ص30و31.
  4. ویژه نامه تقریب 1، 1369، ص 82.
  5. (نساء(4): 1).
  6. (آل‌عمران(3):103)
  7. استاد محمد واعظ زاده خراسانى، وحدت اسلامى، مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى، 1371، ص 2.
  8. صحیفه نور، ج 14، ص 181، مورخ .
  9. صحیفه نور، ج 13، ص 81، 21/6/1359.
  10. صحیفه نور، ج 13، ص 82.
  11. صحیفه نور، ج 13، ص 102.
  12. صحیفه نور، ج 7، ص 176، مورخ 1/4/58.
  13. امام خمینى(رحمةالله)، رساله نوین، مسائل سیاسى و حقوقى، ترجمه و توضیح بى آزار شیرازى 1360، ص 140.
  14. همان
  15. وصیت نامه سیاسى، الاهى حضرت امام خمینى(رحمةالله).
  16. صحیفه نور، ج 12، ص 259، 31/4/59.
  17. رساله نوین، مسائل سیاسى و حقوقى، پیشین، ص 146.
  18. صحیفه نور، ج 19، ص 250، 9/9/64.
  19. صحیفه نور، ج 15، ص 281، 20/10/60.
  20. ولایت فقیه، ص 42.
  21. رساله نوین، مسائل سیاسى و حقوقى، امام خمینى4، ص 139.
  22. ولایت فقیه، ص 41 و 42.
  23. بى‌آزار شیرازى، حکیمى، مشعل اتحاد، ص 37و38.
  24. همان.
  25. امام خمینى(رحمةالله)، الرسائل، 26، روایت 2.
  26. صحیفه نور، ج19، ص 250، 9/9/64.
  27. بى آزار شیرازى، مشعل اتحاد، ص 6.
  28. صحیفه نور، ج16، ص 248، 25/5/61).
  29. ویژه نامه تقریب ـ دبیرخانه کنفرانس وحدت اسلامى ـ 1369 تهران.