کاربر:Hadifazl/صفحه تمرین

از ویکی‌وحدت

الگو:جعبه اطلاعات اشخاص محمدتقی قمی (۱۲۸۹-۱۳۶۹ش) روحانی وحدت‌گرای شیعه است که معتقد بود تنها راه برای ایجاد امت واحد اسلامی، اتحاد فرهنگی مسلمانان است که از طریق گفتگوی عالمان مذاهب اسلامی حاصل می‌شود. به همین منظور، وی دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة را تأسیس نمود. از مهم‌ترین آثار فعالیت ایشان، به رسمیت شناخته‌شدن مذهب شیعه از سوی دانشگاه الازهر مصر بود.

وی برای عملی ساختن اندیشه خود در حالی که 27سال سن داشت مصر را که یکی از بزرگ‌‌ترین پایگاه‌­های دینی اهل سنت است به عنوان مبدأ حرکت برگزید و فعالیت­‌های خود را آغاز کرد. در خلال اقامتش در مصر با متفکران و اندیشمندان مختلف در دانشگاه الازهر ارتباط برقرار کرد که هر یک از آنان نسبت به شخصیت علمی، ادبی و اخلاص و مودت به وی ابراز علاقه نموده‌اند.

دغدغه تقریب مذاهب اسلامی و وحدت بین مسلمین زمینه‌ساز شکل‌گیری و در نهایت تأسیس "موسسه دارالتقریب" به وسیله‌ٔ وی در سال 1947م (1325هـ .ش) در کشور مصر شد.

ولادت

در سال ۱۲۸۹ هجری شمسی (مطابق با ۱۹۱۰ میلادی) در شهر مقدس قم به دنیا آمد.
پدرش شیخ احمد از عالمان دین و یکی از قضات بزرگ شهر تهران بوده است.

وی دروس ابتدایی را در تهران فراگرفت و به حفظ قرآن و یادگیری زبان و ادبیات عربی پرداخت. پس از سپری کردن دوره تحصیلات دبیرستان به مدرسه عالی ادبیات راه یافت و در خلال آن به فراگیری زبان فرانسوی پرداخت و همزمان به تحصیل علوم دینی هم مشغول شد و زیر نظر استادان برجسته در علم فقه، اصول، کلام و سایر علوم دینی به آموزش و پژوهش پرداخت. وی در ادامهٔ تلاش‌های علمی­‌اش علاوه بر سه زبان فارسی، عربی، فرانسوی، با زبان انگلیسی هم آشنا شد از این رو به منابع وسیعی دسترسی داشت و با احاطه بر آنها همواره بر اندوخته­‌های علمی­‌اش می‌­افزود و پس از چندی به درجه استادی رسید و در عرصه علمی ـ فرهنگی فعالیت خوبی را ارائه داده است.

تأسیس دارالتقریب

محمدتقی قمی به همراه جمعی از عالمان شیعی و سنی و با جلب حمایت آیت‌ الله بروجردی، به منظور اتحاد فرهنگی مسلمانان و آشنایی مذاهب اسلامی با یکدیگر، در مصر دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة را تأسیس نمود.

محمدتقی قمی در سال ۱۳۶۰ق (تقریبا ۱۳۲۰ش) به همراه عبدالمجید سلیم، شیخ محمود شلتوت و برخی دیگر از عالمان دانشگاه الأزهر، دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة را تأسیس نمود. قمی بعد از شنیدن خبر اعدام یک زائر ایرانی در مکه -که ناشی از بدبینی مذهبی وهابیون نسبت به شیعیان بود- به این فکر افتاد که برای تقریب مذاهب اسلامی، مجمعی را راه‌اندازی کند که عالمان مذاهب اسلامی در آن به گفتگو و تبادل اندیشه بپردازند. به همین منظور، وی در سال ۱۹۳۸م (تقریبا ۱۳۱۷ش) به مصر سفر کرد و با رئیس دانشگاه الازهر، شیخ محمدمصطفی مراغی، دیدار کرد و موافقت نسبی او با طرح تقریب مذاهب را کسب نمود و بواسطه او با دیگر اندیشمندان وحدت‌گرای مصر آشنا شد و در سال ۱۳۶۰ق (تقریبا ۱۳۲۰ش) به همراه برخی از عالمان شیعی و سنی، «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة» را تأسیس نمود و در راستای اعلام عقاید وحدت‌گرایانه، در سال ۱۳۶۸ق، مجله‌ای با نام رسالة الإسلام را چاپ کرد. قمی در سال ۱۹۴۵م (تقریبا ۱۳۲۴ش/۱۳۶۵ق) به خاطر آغاز جنگ جهانی دوم ناچار شد به ایران بازگردد. وی در قم با آیت‌الله بروجردی -که در همان ایام به درخواست عالمان قم برای قبول مرجعیت به قم آمده بود- دیدار نمود و با شرح ماجرا، توجه و حمایت مادی و معنوی ایشان را نیز به خود جلب کرد.

فتوای جواز عمل به فقه شیعهٔ امامیه

تلاش‌های محمد تقی قمی و پشتیبانی و اقدامات وحدت‌گرایانهٔ آیت‌الله بروجردی در سال ۱۳۳۷ هجری شمسی منجر به فتوای جواز عمل به فقه شیعهٔ امامیه شد. [۱] شیخ محمود شلتوت، رییس دانشگاه الازهر در آن دوره که خود نیز از بنیان‌گذاران دارالتقریب بود، به جواز عمل کردن مطابق با فقه شیعهٔ امامیه حکم داد. وی در جواب به استفتایی در مورد قرار دادن مکاتب شیعه اثنی عشری و زیدیه در بین مکاتب اسلامی، بیان می‌کند که اسلام منحصر به پیروی از مکتب خاصی نیست و می‌توان از یک مکتب به مکاتب دیگر منتقل شد. شیخ شلتوت در قسمتی از این فتوا می‌گوید: «مکتب جعفری معروف به مذهب امامی اثنی عشری، مکتبی است که شرعاً پیروی از آن مانند پیروی از مکتب‌های اهل سنت جایز می‌باشد. سزاوار است مسلمانان این حقیقت را دریابند و از تعصب ناحق و ناروایی که نسبت به مکتب معینی دارند، دوری گزینند».[۲] شیخ شلتوت برای محمد تقی قمی احترام خاصی قائل بود به گونه‌ای که در یکی از نامه‌های خود چنین می‌نویسد: «شیخ محمدتقی قمی، پیشوای مصلح و برادر من، نخستین کسی است که علما را به مسأله تقریب دعوت کرد و به خاطر آن (از ایران به مصر) هجرت نمود. آن قدر به او (شیخ محمدتقی قمی) ایمان دارم که در آخرت حاضرم، هر جا که او را بردند با او بروم، حال هر کس می­‌خواهد بپسندد یا نپسندد».

زمینه­‌های روی ­آوری به تقریب

نگاه اجمالی به تلاش شصت ساله علامه شیخ محمدتقی قمی بیانگر اهتمام ویژه وی به مسأله تقریب میان مذاهب اسلامی است؛ لیکن پیش از پرداختن به زوایای گوناگون آن، شایسته است به زمینه­‌های روی­آوری وی به تقریب اشاره­ای شود. وی همانند دیگر مصلحان امت اسلامی از وضعیت نابهنجار عمومی جامعه اسلامی به ویژه درگیری­‌های میان شیعه و سنی رنج می‌­برد. به ویژه آن که در زمان وی حادثه دردناک کشتن (اعدام) یک حاجی ایرانی از ذریه پیامبر(ص) به اتهام اهانت به کعبهٔٔ مکرمه اتفاق افتاد. اجمال آن چنین بود که یکی از حجاج ایرانی در اثنای طواف، حالش به هم خورد، و نتوانست از میان طواف کنندگان خودش را بیرون کشد، دامن پیراهنش را جمع کرد و آنچه را که بالا آورده بود در آن ریخت تا مبادا، مطاف و مسجد الأرض آلوده گردد، سپس با سرعت خواست از مسجد خارج گردد که پلیس وی را دستگیر کرده، از آنچه که در دامنش بود، پرسید و چون وی نتوانست به عربی سخن گوید تلاش کرد به زبان فارسی جریان را به او بفهماند ولی نتوانست او را متوجه سازد. پلیس وی را تحویل دادگاه داد و در آن زمان‌ها یا مترجمان فارسی زبان نبودند یا آنان پیگیری نکردند و بر اساس اوهام و خیالبافی‌های خود و برداشت‌های نادرستی که از ایرانی و شیعه داشتند، تصور کرده­‌اند که همه ایرانی‌ها جهت حج به نجف و کربلا می‌­روند و آمدن آنها به مکه فقط برای اهانت کردن بیت الله الحرام است! و سپس نتیجه گرفتند که این شخص قصد داشت کعبه را نجس و اهانت کند، لذا، حکم اعدام صادر کردند ... و با اجرای حکم، گردنش را زدند! این حادثه دردناک، روح و جان شیخ محمدتقی را تکان داده است و وی را واداشت تا به کار بزرگی پردازد که بتواند میان مذاهب مختلف، آشتی و روح محبت و مودّت ایجاد کند و عوامل تفرقه و کینه را از میان بردارد.

اندیشه‌های تقریبی

محمدتقی قمی معتقد بود اگر درست به ریشهٔ نام دو مذهب شیعه و سنی توجه کنیم، تمام مسلمانان را شیعه می‌­یابیم، زیرا همگی دوستدار خاندان پیغمبرند و همگی را نیز اهل ­سنت می‌یابیم؛ زیرا کلیهٔ مسلمانان، هر سنت و دستوری از طریق مطمئنی از پیغمبر گرامی وارد شده باشد، لازم‌الاجرا می‌د­انند. بنابراین ما همگی سنی، شیعه، قرآنی و محمدی می‌­باشیم. از دیدگاه وی حکمت خداوند بر این قرار گرفته است که مسلمانان همگی در اصول با یکدیگر مشترکند. او معتقد بود تمامی مذاهب اسلامی در ایجاد فرهنگ اسلامی و رشد و نمو و تعالی اسلام سهیم بوده‌­اند و مسلمانان از اختلاف فکری ضرر نمی‌کنند؛ وی می‌گفت «مسلمانان زمانی از اختلاف ضرر می‌کنند که اختلاف منجر به قطع رابطه و ترک برادری گردد». وی اهل تساهل و تسامح بود و هدف از اتحاد فرهنگی بین مسلمانان را توافق در اصولی اساسی و ضروری دین بیان می‌داشت. در مورد فروعات و مباحث دیگر تلاش او بر یافتن نظر مشترک بر اساس حقیقت‌جویی بود: «اگر هم اختلاف باقی ماند، هر یک دیگری را معذور و ماجور بداند نه این که همدیگر را تکفیر کنیم».

وفات

وی در هشتاد سالگی در ۱۳۶۹ش (مطابق با ۱۹۹۰م) در پاریس وفات یافت. برخی بر این باورند که چون وی برای إحیای دارالتقریب و تقویت وحدت شیعه و سنی مجددا راهی مصر بود، توسط مخالفان به قتل رسید. تشییع و تدفین ایشان در روز ۱۸ شهریور ۱۳۶۹ش انجام گرفت و طبق وصیتش در امامزاده عبدالله تهران به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. محمد واعظ زاده خراسانی، کیهان فرهنگی اسفند ۱۳۸۶، شمارهٔ ۲۵۷ (فایل پی دی اف)
  2. عبدالکریم بى‌آزار شیرازى، همبستگی مذاهب اسلامی: مقالات علمی بیست تن از دانشمندان مذاهب اسلامی، دانشگاه مذاهب اسلامی، ۱۳۸۷.

منابع

  1. فصلنامهٔ تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره1.
  2. تحاد و انسجام، مؤسّسه امام هادی(ع)، انتشارات پیام امام هادی(ع)، چاپ اول، زمستان ۱۳۸۶، قم، ایران.
  3. پیشینه تقریب؛ محمدعلی آذرشب، نشر مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴.
  4. تقریب بین مذاهب اسلامی(۱)، ویژه نامه چهارمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی اسلامی، مهرماه ۱۳۶۹.
  5. روزنامه اطلاعات، اول اسفند ماه ۱۳۵۷.
  6. قصّة التقریب؛ شیخ محمدتقی قمی، اعداد و تقدیم و ملاحق: سید هادی خسروشاهی، المجمع العالمی للتقریب بین المذاهب الاسلامیة، الطبعة الأولی، ۱۴۲۸ هـ. ق، طهران، ایران.
  7. خبرگزاری تقریب.

الگو:جعبه اطلاعات اشخاص محمد حسین کاشف‌الغطاء (زادهٔ ۱۲۹۴ هجری قمری محلهٔ عماره نجف و درگذشت ۱۳۷۳ ـ کرند نزدیکی کرمانشاه) از روحانیان شیعه اهل عراق بود[۱]. جد او شیخ جعفر کاشف‌ الغطاء (متوفی ۱۲۲۸) سرشناس‌ترین و پرآوازه‌ترین فرد این خاندان است. پدرش شیخ علی کاشف‌الغطاء (متوفی ۱۳۲۰) نیز از مراجع تقلید بلند پایهٔ عراق بود. دوران تحصیل در ده سالگی وارد حوزه علمیه نجف شد. ادبیات عرب، حساب، نجوم، فقه و اصول را فراگرفت. در کنار تحصیل علوم حوزوی، به مطالعه عمیق در ادبیات عرب پرداخت. او ذوق ادبی خوبی داشت. محمد حسین از ابتدای نوجوانی به سرودن شعر و نویسندگی پرداخت. پانزده ساله بود که کتاب «العبقات العنبریة...» را درباره خاندان خود نوشت.

ولادت

در ۱۲۹۴ هجری قمری محلهٔ عماره نجف به دنیا آمد

تحصیلات

در ده سالگی وارد حوزه علمیه نجف شد. ادبیات عرب، حساب، نجوم، فقه و اصول را فراگرفت. در کنار تحصیل علوم حوزوی، به مطالعه عمیق در ادبیات عرب پرداخت.

اساتید

مصطفی تبریزی، میرزا محمدباقر اصطهباناتی، احمد شیرازی، علی محمد نجف‌آبادی، ملا علی‌اصغر مازندرانی، رضا همدانی، میرزا محمدتقی شیرازی و علامه حسین نوری (محدث نوری) سید محمدکاظم طباطبایی یزدی، آخوند خراسانی

آثار

وی شرحی بر کتاب «العروة الوثقی» نوشته سید محمدکاظم طباطبایی یزدی نگاشت که نخستین شرحی است که بر این کتاب نوشته شده‌است. این شرح چهار جلد است.

کتاب «عقود حیاتی» زندگی‌نامه خودنوشت ایشان است که ترجمه آن با عنوان «بند بند سرگذشتم» به فارسی توسط انتشارات اطلاعات منتشر شده است.

اندیشه‌ها

کاشف‌الغطاء تفرقه را بیماری امت و وحدت را داروی این بیماری می‌داند: «دارویی که همواره اصلاح را به ارمغان آورده و می‌آورد، اتفاق و وحدت و همدردی و ترک نزاع و طرد انگیزه‌های کینه و حسد است». وی حصول و تحقق وحدت را در آن سوی الفاظ و خطبه‌ها و مقالات و عبارات و در عالم واقعیت می‌جست و معتقد بود: «وحدت و اتحاد، با لفاظی‌های میان تهی و سخنان بلیغ و رسا و... به دست نمی‌آید.[۲].

ملاک اتحاد و حقیقت توحید در اینجا صفای نیت و اخلاص عمیق و جدیت و فعالیت است». وی هفتاد سال پیش طرحی را برای تقویت اتحاد میان شیعه و سنی پیشنهاد کرد و آن برگزاری همایش‌های سالانه یا دوسالانه عقلا و علمای مسلمان از دور و نزدیک برای شناسایی متقابل و گفت و گو پیرامون مسائل اسلام بود. وی مهم‌تر از این همایش را همایش سران کشورهای اسلامی می‌دانست تا آنان دستی واحد شوند و در مقابل خطرهایی که جهان اسلام را تهدید می‌کند، از آن دفاع کنند. اهل سیاست کاشف‌الغطاء هماره در مسایل سیاسی دخالت می‌کرد.

وی در پاسخ به آنانی که می‌پرسیدند چرا در سیاست دخالت می‌کند؟ می‌گفت: اگر سیاست به معنای پند، راهنمایی، نهی از فساد، نصیحت و مبارزه با استعمار است، من اهل سیاستم. آری، من تا فرق سر غرق در سیاستم. چنین سیاستی از واجبات است. پدر، پدربزرگ، جد و تمام خاندان من، بیش از سیصد سال رهبری دینی جهان اسلام را بر عهده داشتند[۳].

در زیارت جامعه، درباره ائمه معصوم آمده‌است: «انتم ساسة العباد»؛ «شما سیاستمداران مردم هستید». سیاست ما سیاست پیامبر و امامان است. زمانی هم نامه‌‎ای به محمدعلی جناح، اولین نخست‌وزیر پاکستان می‌‎نویسد و هدف‌های استعماری پیمان‌های نظامی آمریکا را به او گوشزد می‌‎کند.


وفات

ایشان در ۱۸ ذیقعده ۱۳۷۳ در سن ۷۹ سالگی در کرند (نزدیکی کرمانشاه) درگذشت و در قبرستان وادی‌السلام نجف به خاک سپرده شد[۴].

پانویس

  1. آوای بیداری (ویژه نامه روزنامه جمهوری اسلامی)، فروردین ۱۳۷۲، ص ۱۲
  2. محمد حسین آل کاشف الغطاء، آیین ما، ص۴۱ - ۴۲
  3. این است آیین ما، محمدحسین کاشف‌الغطاء، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، ص ۸۹ و ۹۰
  4. آوای بیداری، ص ۱۵

سید عبدالحسین شرف ‌‌الدین