آمال عشماوی
نام | آمال عشماوی |
---|---|
درگذشت | 1995 م / مصر |
دین و مذهب | اسلام، تسنن |
فعالیتها | همکاری با اخوانالمسلمین |
بانو آمال عشماوی در منیه که از حوالی مصر است در محیطی مرفه، در خانواده مذهبی به دنیا آمد. ایشان وزیر آموزش و پرورش در دورههای مختلف است، او به غیرت اسلام معروف است، او برای اصلاح آموزش و پرورش در مصر تلاش کرد و توسط ارتش دستگیر شد. در حکومت جمال عبدالناصر، سال 1954 میلادی بدون دلیل با وجود بیش از شصت سال سن او را دستگیر و تا زمانی که پسرش حسن عشماوی خود را تسلیم کرد، وی آزاد نشد. پسرش یکی از رهبران اخوان و یکی از اعضای اداره ارشاد بود که نامش در دورهای، حسن الهدیبی مطرح شد.
تحصیلات
ایشان مراحل مختلف تحصیلی را طی کرد و تا فارغالتحصیل شدن از دانشکده حقوق، کوشید؛ اما پس از ازدواج با منیرالدلة و پیوستن آنها به دعوت اخوان، خود را وقف خدمت به خانه و فراخواندن به جنبش اخوان کرد.
فعالیت در بخش خواهران
ایشان در بخش خواهران فعال بود و تأثیر برجستهای در آن داشت تا اینکه در سال 1944 میلادی با همکاری آمنه علی، زینب عبدالمجید و فاطمه بهعنوان رئیس کمیته اجرایی که نظارت بر این اداره را بر عهده داشت، انتخاب شد. وی همچنین نظر خود را مبنی بر تأسیس مدرسهای برای ایتام به سرپرستی فاطمه عبدالهادی ارائه کرد. او توانست مجوز خود را از وزارت آموزش و پرورش به سرپرستی پدرش دریافت کند و همچنین پیشنهاد کار در مدرسه را داد که درآمد حاصل از آن به کودکان یتیم اختصاص یابد.
همکاری با اخوان
هیچ کس نقش او را در قبال زندانیان در سال 1948 فراموش نمیکند. او همچنین فداکاریهای خود را تنها به این محدود نکرد، بلکه خانه او شاهد جلسات تاریخی بود که در اوایل دهه 1950 میلادی برای انتخاب جانشین حسن البناء در رهبری گروه برگزار شد. چهار نفر از اخوان برای جانشینی حسن البناء نامزد شدند: صالح عشماوی، نماینده گروه، عبدالرحمن البنا، برادر امام البنا، احمد حسن الباقوری، و عبدالحکیم عبدین، دبیر گروه. جلسات مهم در خانه برگزار میشد، انتخاب جانشین امام حسن البناء نیز در خانه بود، به این ترتیب خانه در مواقع سخت محل ملاقات اخوان بود و خانم امل عشماوی خوشحال بود که به حاضران خدمت می کرد.
ایشان به دلیل صداقت در رفتار، عشق به خواهران و سادگی شهرت داشت و همچنین به خاطر بلندپروازیاش در گسترش دعوت و مراقبت از خانوادههای اخوان در مواقع سختی شهرت داشت.
حسن البناء او را نمونهای از خواهران فرهیخته و واعظ و جهادی دانستند که با اخلاص این پیشه را به دوش کشیدند و تمام وقت و عواطف و سرمایه خود را به گونهای منحصر به فرد در اختیار دیگران قرار دادند.
صبر و استقامت در زندان
ایشان لذت مالی را جز فدا کردن آن در راه خدا نمیدانست، خزانه شوهرش را باز کرد تا خرج خانواده برادران زندانی در سختیها کند. او نمونه یک زن صبور بود که شوهرش بعد از واقعه المنشیه به حبس ابد با اعمال شاقه محکوم شد. او ناامید نشد و با خانمها آمنه علی، نعیمه خطاب، زینب غزالی و خالده رفت و آمد داشت.
او به جهاد خود ادامه داد تا اینکه همانند دیگر اخوانیها در زندانهای جمال عبدالناصر تحت شکنجه قرار گرفت و به زندان القناطره برده شد و عاملی برای کاهش آلام خواهران بازداشتی در زندان بود. با توجه به رفتار خود نسبت به اداره زندان، زمانی که خواهر فاطمه عبدالهادی در حال خونریزی بود ایشان بر سر اداره زندان فریاد میزد و به آنها گفت: "شما منتظرید که او بمیرد همانطور که او در گذشت.
درگذشت
وی پس از آزادی از زندان، راه را با همسرش ادامه داد و در زمان انور سادات در سال 1995 میلادی درگذشت.
منبع
- ر. ک: مدخل آمال عشماوی در ویکیاخوان؛ ikhwanwiki.com..