ابن ابی الحدید
اِبْنِ اَبی الْحَدید، عزالدین ابوحامد عبدالحمید بن هبةالله بن محمد بن محمد بن حسین بن ابی الحدید مداینی دانشمند، شاعر، ادیب، فقیه شافعی و اصولی معتزلی (اوّل ذیحجۀ ۵۸۶-۶۵۶ق / ۳۰ دسامبر ۱۱۹۰- ۱۲۵۸م). وی در مداین دیده به جهان گشود و در همان شهر پرورش یافت.
علم کلام و اصول آموخت. پدرش قاضی مداین بود. عزالدین در کودکی و به قولی در جوانی به بغداد رفت و در آن شهر در محضر علما و بزرگان مشهور بغداد که بیشتر آنها شافعی مذهب بودند، به قرائت کتب و اندوختن دانش پرداخت و در محافل علمی و ادبی شرکت جست و به قول صاحب نسمة السحر، معتزلی جاحظی شد.
او در بغداد مورد توجه دولتمردان عباسی قرار گرفت و عهده دار مشاغل حکومتی گردید. با این حال هرگز از دانش اندوزی و خردورزی باز نایستاد، آن چنان که در شناخت وبررسی تاریخ صدر اسلام صاحب نظر شد.
تاریخچه ای از زندگانی ابن ابی الحدید
او در ۱ ذیحجه ۵۸۶ قمری (۳۰ دسامبر ۱۱۹۰) در مداین بهدنیا آمد. پدرش قاضی بود. در شهر زادگاهش بزرگ شد و علم کلام و اصول را فراگرفت. [۱] در جوانی به بغداد رفت و در آن شهر در محضر دانشمندان و بزرگان مشهور بغداد که بیشتر آنها شافعی مذهب بودند، به کسب علم و دانش پرداخت. در محافل ادبی و علمی شرکت میکرد و تا اینکه در زمره عالمان آن زمان درآمد. [۲]
از ابوالبقاء عکبری و ابوالخیر مصدق بن شبیب واسطی ادب آموخت [۳] و به مناسبت نزدیکی عقیدتی با ابن علقمی وزیر ادیب و دانشمند مستعصم آخرین خلیفه عباسی در شمار کاتبان دیوان دارالخلافه درآمد. [۴] از این رو ابن ابی الحدید قصاید السبع و شرح نهجالبلاغه را به نام او نوشت، [۵] و در همان زمان و کتاب خود را به نام ابن علقمی نوشت. [۶]
در سال ۶۴۲ در حمله مغولان به بغداد اسیر شد ولی به واسطه وساطت بعضی از بزرگان این شهر از جمله خواجه نصیرالدین طوسی آزاد شد. [۷] او به عنوان ناظر حله، انتخاب، سپس «خواجه» امیرعلاءالدین طبرس و بعد ناظر بیمارستان عضدی و سرانجام در کتابخانههای بغداد به نظارت پرداخت. [۸]
وی در حمله هلاکوخان به بغداد در ۶۵۵ قمری محکوم به قتل شد ولی با وساطت بزرگان نجات یافت و سرانجام در سال ۶۵۶ ق در سن ۷۰ سالگی در بغداد از دنیا رفت. [۹]
تحصیلات ابن ابی الحدید
عزالدین در کودکی و به قولی در جوانی به بغداد رفت و در آن شهر در محضر علما و بزرگان مشهور بغداد که بیشتر آنها شافعی مذهب بودند، به قرائت کتب و اندوختن دانش پرداخت و در محافل علمی و ادبی شرکت جست و به قول صاحب نسمة السحر معتزلی جاحظی شد. [۱۰]
نیز از ابوالبقاء عکبری و ابوالخیر مصدق بن شبیب واسطی ادب آموخت. [۱۱]
و به مناسبت نزدیکی عقیدتی با ابن علقمی (د ۶۵۶ق/۱۲۵۸م) وزیر ادیب و دانشمند مستعصم آخرین خلیفه عباسی در شمار کاتبان دیوان دارالخلافه درآمد. [۱۲]
از این رو ابن ابی الحدید قصاید السبع و شرح نهجالبلاغه را به نام او نوشت.
شعر در مدح ابن علقمی
در ۶۴۲ق/۱۲۴۴م در نخستین یورشهای مغول به بغداد که سپاه عباسی به فرماندهی شرفالدین اقبال شرابی سپهسالار مستعصم بالله سپاه مغول را شکست داد، ابن ابی الحدید پیروزی سپاه بغداد را نتیجه تدبیر ابن علقمی دانست و قصیدهای در تهینت و ستایش وی سرود که ابیاتی از آن در شرح نهج البلاغه [۱۳] ثبت است.
پست و مقام ابن ابی الحدید
وی ابتدا کتابت دارالتشریفات را برعهده داشت. در ۶۲۹ق به کتابت خزانه منصوب و مدتی بعد کاتب دیوان شد. در صفر ۶۴۲/ژوئیه ۱۲۴۴ به عنوان ناظر حلّه تعیین شد. سپس «خواجه امیر علاءالدین طَبّرْس شد و پساز آن ناظر بیمارستان عضدی و سرانجام ناظر کتابخانههای بغداد شد. [۱۴]
ویژگیهای علمی ابن ابی الحدید
ابن ابی الحدید در شعر طبعی رسا داشت و در انواع مضامین شعر می گفت؛ ولی مناجات و اشعار عرفانی او مشهورتر است. اطلاعات او درباره تاریخ صدر اسلام نیز گسترده بود. علامه حلی (د ۷۲۶ق/ ۱۳۲۶م) از پدر خود، و او از ابن ابی الحدید روایت کرده اند. [۱۵]
آثار ابن ابی الحدید
تألیفات ابن الحدید را تا ۱۵ اثر برشمردهاند که مشهورترین آنها به این شرح است:
شرح نهج البلاغه
این اثر را در ۲۰ جزء به نام ابن علقمی وزیر تألیف کرد. عمده شهرت و معروفیت ابن ابی الحدید به سبب تألیف این کتاب است که حاوی مجموعه عظیمی از ادب و تاریخ و کلام و فرهنگ اسلامی است. وی این شرح را در اول رجب ۶۴۴ق/۱۲ نوامبر ۱۲۴۶م آغاز کرد و در آخر صفر ۶۴۹ق/۲۳ مة ۱۲۵۱م به پایان رساند و چنانکه خود در آخر کتاب مینویسد، [۱۶]
تدوین این اثر ۴ سال و ۸ ماه طول کشید که برابر است با مدت خلافت حضرت علی (ع). ابن علقمی به پاداش این خدمت هدایایی گران قیمت به او بخشید. [۱۷]
این شرح در واقع وسیلهای بود برای ارائه و بیان دانش هایی که ابن ابی الحدید در فنون مختلف داشت. همچنین وی بسیاری از آراءی معتزله را در آن گنجانده است. شرح مذکور از نظر موضوع و مزایای ادبی و تاریخی اهمیت خاص دارد؛ زیرا ابن ابی الحدید که در زمان مغولان میزیسته، گزارش مبسوطی از ابتدای خروج مغول و فتح ماوراءالنهر و خراسان و عراق و دیگر نواحی و هجوم آنان به بغداد در کتاب خود نوشته است. که از منابع مهم تاریخ در این موضوع به شمار میآید.
منابع مورد استفاده
او در این کتاب غیر از کتاب های مشهوری چون تاریخ طبری و سیره ابن هشام و اغانی و کتب معروف دیگر که در دسترس هستند، از کتاب های نادری استفاده کرده که امروزه بعضی از آنها از میان رفتهاند یا در دسترس ما نیستند، چون کتاب المقالات تألیف زرقان شاگرد ابراهیم بن سیار نظام و کتاب المقالات ابوالقاسم کعبی بلخی و کتاب فضایل امیرالمؤمنین علی (ع) از احمد بن حنبل و کتاب الجمل هشام بن محمد کاتبی و کتاب النکت از ابراهیم بن سیار نظام. [۱۸]
الفلک الدائر علی المثل السائر
الفلک الدائر علی المثل السائر، که نقدی است بر کتاب المثل السائر فی ادب الکاتب و الشاعر، از ضیاءالدین ابوالفتح معروف به ابن اثیر جزری موصلی (۵۵۸ -۶۳۷ق/۱۱۶۳-۱۲۳۹م). این کتاب از آثار مهم در بلاغت و از کتب معتبر در نقد است. [۱۹]
السبع العلویات
السبع العلویات یا قصائد السبع العلویات، که ابن ابی الحدید آن را در ۶۱۱ق/۱۲۱۴م به نام ابن علقمی در مدائن سرود. موضوع قصاید را مدح پیغمبر (ص) و علی (ع)، فتح خیبر، فتح مکه و شهادت امام حسین (ع) تشکیل می دهد. این کتاب بارها چاپ شده است (بمبئی ، ۱۳۰۵، ۱۳۱۶ق؛ قاهره ، ۱۳۱۷ق؛ بیروت ، ۱۳۷۴ق). ابن حماد علوی، شمسالدین محمد بن ابی الرضا، رضی استرابادی، (د ۶۸۶ق/ ۱۲۸۷م)، محفوظ بن وشاح حلی و جمعی دیگر بر این قصاید شرح نوشتهاند. [۲۰]
نظم کتاب الفصیح ثعلب
نظم کتاب الفصیح ثعلب که ابن ابی الحدید آن را در یک شبانهروز به نظم آورد. [۲۱]
این کتاب که اصل آن از ابوالعباس احمد بن یحیی معروف به ثعلب کوفی نحوی (۲۰۰-۲۹۱ق/ ۸۱۶ -۹۰۴م) است، کتابی است صغیر الحجم و کثیر الفائده در لغت که مورد توجه بسیار واقع شده است. [۲۲]
سایر آثار ابن ابی الحدید
از دیگر آثار او کتاب العبقری الحسان، در کلام ، منطق ، طبیعی، اصول ، تاریخ و شعر [۲۳]
تعلیقات بر کتب المحصل در فلسفه و کلام و المحصول در اصول فقه از امام فخر رازی [۲۴]
الاعتبار علیکتاب الذریعة فیاصول الشریعة، از سید مرتضی علمالهدی (د ۴۳۶ق/۱۰۴۴م)؛ شرح مشکلات الغرر از ابوالحسن بصری ؛ الوشاح اذهبی فی علم الابی (؟) [۲۵]
و نیز دیوان او را میتوان نام برد. [۲۶]
درگذشت ابن ابی الحدید
ابن ابی الحدید در حمله هلاکوخان به بغداد در ۶۵۵ق/۱۲۸۵م محکوم به قتل شد و به شفاعت ابن علقمی و وساطت خواجه نصیرالدین طوسی از مرگ نجات یافت، [۲۷]
ولی روزگارش نپایید و اندکی بعد در بغداد درگذشت.
پانویس
- ↑ محمد آصف فکرت. «ابن ابی الحدید». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. بایگانیشده از اصلی در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷. دریافتشده در ۸ بهمن ۱۳۸۶
- ↑ «ابن ابیالحدید». کتابخانهٔ طهوری. دریافتشده در ۸ بهمن ۱۳۸۶
- ↑ عباس، تاریخ الادب العربی فی العراق، ۱۳۸۱ق/ ۱۹۶۱م، ۷/۳۴۲
- ↑ ابن کثیر، ۱۳/۱۹۹–۲۰۰
- ↑ محمد آصف فکرت. «ابن ابی الحدید». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. بایگانیشده از اصلی در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷. دریافتشده در ۸ بهمن ۱۳۸۶
- ↑ «ابن ابیالحدید». کتابخانهٔ طهوری. دریافتشده در ۸ بهمن ۱۳۸۶
- ↑ محمد آصف فکرت. «ابن ابی الحدید». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. بایگانیشده از اصلی در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷. دریافتشده در ۸ بهمن ۱۳۸۶.
- ↑ «ابن ابیالحدید». کتابخانهٔ طهوری. دریافتشده در ۸ بهمن ۱۳۸۶
- ↑ «ابن ابیالحدید». کتابخانهٔ طهوری. دریافتشده در ۸ بهمن ۱۳۸۶
- ↑ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۱۳، ص۱۹۹، قاهره، ۱۳۵۱ق
- ↑ ابن ابی الحدید، عبدالحمید، ج۱، ص۷، شرح نهج البلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۸-۱۳۸۴ق/۱۹۵۹- ۱۹۶۴م
- ↑ ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۸-۱۳۸۴ق/۱۹۵۹- ۱۹۶۴م
- ↑ ابن خلکان، وفیات
- ↑ ابن فوطی، عبدالرزاق، تلخیص مجمع الا¸داب، به کوشش مصطفی جواد، دمشق، ۱۹۶۳م
- ↑ استادی، رضا، کتابنامه نهج البلاغه، تهران، بنیاد نهج البلاغه
- ↑ ابن ابی الحدید، عبدالحمید، ج۲۰، ص۳۴۹، شرح نهج البلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۸-۱۳۸۴ق/۱۹۵۹- ۱۹۶۴م
- ↑ هندوشاه بن سنجر، تجارب السلف، ج۱، ص۳۵۸-۳۵۹، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۵۷ش
- ↑ قمی، عباس، الکنی و الالقاب، به کوشش محمد هادی امینی، تهران، ۱۳۹۷ق
- ↑ سرکیس، چاپی، ج۱، ص۳۰.
- ↑ آقابزرگ، الذریعة، ج۱۳، ص۳۹۱-۳۹۲
- ↑ کتبی، محمد، ج۲، ص۲۵۹، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م
- ↑ حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ص۱۲۷۲-۱۲۷۳، استانبول، ۱۳۶۰ق/۱۹۴۱م
- ↑ عباس، احسان، تعلیقات بر وفیات الاعیان ابن خلکان
- ↑ حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ص۱۶۱۴- ۱۶۱۵، استانبول، ۱۳۶۰ق/۱۹۴۱م
- ↑ فروخ، عمر، تاریخ الادب العربی، بیروت، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م
- ↑ حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۱، ص۷۹۹، استانبول، ۱۳۶۰ق/۱۹۴۱م
- ↑ هندوشاه بن سنجر، تجارب السلف، ج۱، ص۳۵۹، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۵۷ش