درایة الحدیث
دِرایَةُ الحدیث از شاخههای علوم حدیثی است. این دانش در گذشته به بررسی مفهوم و سند حدیث میپرداخت ولی در اصطلاح کنونی بیشتر به بررسی سند روایات پرداخته و مفهومشناسی را به علم «فقه الحدیث» واگذار کرده است. آثار زیادی در این دانش تدوین شده است.
معنای دِرایةُ الحدیث
درایه به معنای دانستن است؛ البته دانستن و دانشی که به دنبال یک سلسله مقدمات و با نوعی تدبیر[۱] و به شیوه غیر معمول به دست میآید نه از طریق مقدمات معمول.[۲] برخی گفتهاند درایه نوعی دانستن است که به دنبال شک کردن ایجاد میشود.[۳]
در احادیث شیعه، واژه درایه به معنای فهم حدیث و در مقابل روایه به معنای نقل و روایت حدیث به کار رفته است.[۴] در این احادیث بر لزوم فهم حدیث، برتری فهم بر نقل و اندک بودن فهم کنندگان در مقایسه با نقل کنندگان تأکید شده است.[۵] از این رو به بیان برخی پژوهشگران، معنای اصطلاح درایة الحدیث همان معنایی بوده است که امروزه از اصطلاح فقه الحدیث دریافت میشود.[۶]
با دور شدن از عصر حضور امامان٬ نیاز به بررسی سند روایت برای اطمینان از صحت انتساب روایت به امام بیشتر شد و بدین ترتیب بررسی سند روایات اهمیت زیادی یافت. بدین ترتیب در طول زمان درایة الحدیث دامنه موضوعی وسیعتری یافت که شامل متن و سند حدیث میشد.
اصطلاح درایة الحدیث
تغییر دامنه موضوعی درایة الحدیث در تعاریف این علم روشن است. شهید ثانی که معمولا او را نخستین نویسنده کتاب درایة الحدیثی دانستهاند درایة را دانشی دانسته است که در آن از متن حدیث و سند آن، اعم از صحیح و سقیم و علیل و همه آنچه برای بازشناختن حدیث مقبول از مردود لازم است، بحث میشود.[۷] شیخ بهایی نیز در تعریف خود درایة الحدیث را شامل بحث از سند و متن حدیث و چگونگی دریافت و آداب نقل حدیث دانسته است.[۸]
با تمرکز بیشتر درایة الحدیث بر مباحث سندشناسی٬ آقا بزرگ تهرانی در تعریف خود از این دانش٬ دامنه آن را منحصر به بررسی سند حدیث دانست. آقا بزرگ در تعریف خود داریة الحدیث را در مقابل فقه الحدیث قرار داده و فقه الحدیث را متکفل بحث از متن حدیث دانسته است.[۹]
واژه درایه در کاربرد اولیه به معنای فهم عمیق حدیث بوده و در مقابل مفهوم روایت قرار میگرفته است اما کاربرد آن در طول زمان تغییر یافته و امروزه مسایل مربوط به فهم حدیث در علم فقه الحدیث مورد بحث قرار میگیرد و درایة الحدیث بیشتر بر قواعد سند و نقل روایت تمرکز دارد.[۱۰]
محتوای کتابهای درایة الحدیث
کتابهای درایة الحدیث به طور معمول به مباحث زیر میپردازند:
الف) اصطلاحات مقدماتی (مانند حدیث، خبر و اثر)
ب) اصطلاحات مربوط به روات (حافظ، شیخ، مولی و...)
ج) اصطلاحات مربوط به راههای رسیدن حدیث به راوی (طرق تحمل حدیث).
د) اصطلاحات مربوط به روایت که دارای اقسام متعددی است و به تقسیمبندیهای حدیث از منظرهای زیر میپردازد:
یقین آور بودن یا نبود روایت (خبر متواتر و خبر واحد)
اوصاف راویان (صحیح، حسن، موثق و ضعیف)
تعداد راویان (مستفیض و عزیز)
اتصال و انقطاع سند (مسند، متصل، مرسل، معلق و منقطع)
انتساب به آخرین گوینده (حدیث قدسی، مرفوع، موقوف و مقطوع)
تغییراتی که در متن یا سند رخ داده(مدرج، مقلوب، مصحف، محرف، مضطرب و موضوع)
تعداد واسطهها تا امام معصوم(عالی و نازل)
سن راویان(روایة الاقرآن و مدبج)
تشابه نام راویان(مشترک، مفترق، متشابه السند، موتلف و مختلف)
حالات وارد بر متن روایت (نص، ظاهر، موول، مجمل، ناسخ، منسوخ، محکم، متشابه و...)[۱۱]
تاریخ درایة الحدیث
در میان اهل سنت از دوره صحابه و پس از آنها شاهد توجه به بعضی از مباحث درایه هستیم.[۱۲] نمونههایی از نگارش در برخی موضوعات درایه از اواخر قرن دوم در دست است. شافعی، اولین فردی است که در کتاب الرسالة مباحثی از این دست را به بحث گذاشته است.[۱۳]
معمولا شهید ثانی را نخستین نویسنده کتابی در درایه الحدیث شیعه دانستهاند. شهید ثانی کتاب البدایه را در این علم نگاشت و خود شرحی با عنوان الرعایه بر آن تألیف کرد.[۱۴] با این حال برخی جمالالدین احمد بن طاوس حلی را به دلیل نگارش کتاب حل الاشکال فی معرفة الرجال نخستین نویسنده شیعی درایة الحدیث دانستهاند. برخی دیگر قطبالدین راوندی(م ۵۷۳ق) نویسنده رساله فی بیان احوال احادیث اصحابنا را نخستن نویسنده شیعه در این علم دانستهاند و برخی نیز اثر حاکم نیشابوری با عنوان معرفه علوم الحدیث را نخستن اثر شیعه در درایة الحدیث دانستهاند.[۱۵]
نامهای دیگر درایه
از دانش درایه به علوم الحدیث، درایة الحدیث، مُصْطَلَحُ الحدیث و اصول الحدیث نیز تعبیر شده است.[۱۶] در میان علمای شیعه، اصطلاح درایه پراستعمالترین عنوان برای این دانش است.[۱۷] نزد علمای شیعه تعبیر اصول الحدیث عموماً برای اشاره به کتابهای اصلی حدیثی، مثل کتب اربعه به کار رفته است.[۱۸]
شکلگیری اصطلاحات علوم حدیث
بسیاری از اصطلاحات این دانش در قرن سوم شکل گرفت و محدثان و رجالیان در مقدمه آثار حدیثی و رجالی خود برخی از مباحث مطرح در درایه مانند آداب تحمل و اداء، انواع روایات مقبول و منکر و نیز طبقات راویان و امثال آن را طرح کردند.[۱۹] به گفته نورالدین عتر[۲۰] در میان این آثار، العلل تِرْمِذی متوفی ۲۷۹ که در انتهای کتاب جامع ترمذی[۲۱] آمده، به دلیل تعریف بعضی اصطلاحات علم درایه و مباحث گوناگون آن ممتاز است.
منابع
ترمذی، سنن ترمذی.
توحیدی، محمدعلی، مصباح الفقاهه، تقریرات درس آیتالله ابوالقاسم خویی، قم، ۱۳۷۷ش.
حسینی صدر، احمد، الفوائد الرجالیه، نشر دلیل ما، قم، ۱۳۷۸.
جیلانی رشتی، علی، رساله فی علم الدرایه، چاپ حسن حسینی آل مجدد شیرازی، در رسایل فی درایه الحدیث، همان، ج۱، ۱۳۸۲ش.
حائری اصفهانی، عبدالرزاق بن علی رضا، الوجیزه فی علم درایه الحدیث، چاپ رضا قبادلو، در رسایل فی درایه الحدیث، ج۲، ۱۳۸۲ش.
حسینی جلالی، محمد حسین، درایه الحدیث، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، بیروت، ۱۴۲۵ق/۲۰۰۴م.
خطیب بغدادی، احمد بن علی، اقتضاءالعلم العمل، چاپ محمدناصرالدین البانی، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
د. اسلام، چاپ دوم، ذیل اصول الحدیث.
دربندی، آقابن عابد، الفن الثانی من القوامیس، چاپ محمدکاظم رحمان ستایش، در رسایل فی درایه الحدیث، ج۲، ۱۳۸۲ش.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سید گیلانی، تهران، ۱۳۳۲ش.
رامهرمزی، حسن بن عبدالرحمن، المحدث الفاصل بین الراوی و الواعی، چاپ محمد عجاج خطیب، بیروت، ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
ربانی، محمد حسن، دانش درایه الحدیث: همراه با نمونههای حدیثی و فقهی، مشهد، ۱۳۸۰ش.
سلیمانی، داود، نسبت فقه الحدیث با درایه الحدیث، فصلنامه مقالات و بررسیها، دفتر ۷۲، زمستان ۸۱.
سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، الجامع الصغیر فی احادیث البشیر النذیر، بیروت، ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
شهید ثانی، زین الدین علی، البدایه فی علم الدرایه، چاپ غلام حسین قیصریهها، در رساپل فی درایه الحدیث، ج۱، ۱۳۸۲،ش الف.
شیخ بهایی، محمد بن حسین، الوجیزه فی علم الدرایه، چاپ حسن حسینی آل مجدد شیرازی، د رسایل ففی درایه الحدیث، ج۱، ۱۳۸۲ش.
صباغ، محمد بن لطف، الحدیث النبوی: مصطلحه، بلاغته و کتبه، بیروت، ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، بیروت، ۱۳۸۸/۱۹۶۹.
صدرایی خویی، علی، درایه و رجال شیعه در فهرستگان نسخههای خطی حدیث و علوم حدیث شیعه، سفینه، سال۱، ش۲، بهار۱۳۸۳.
طاشکوپری زاده، احمد بن مصطفی، مفتاح السعاده و مصباح السیاده، حیدرآباد، دکن، ج۱، ۱۳۹۷/۱۹۷۷.
طباطبایی٬ کاظم و رضاداد٬ علیه٬ تاملی در باب عنوان درایه الحدیث٬ دوفصلنامه حدیث پژوهی٬ سال چهارم٬ شماره هفتم٬ ۱۳۹۱
غوری، عبدالماجد، علم مصطلح الحدیث، نشأته و تطوره و تکامله، دمشق، ۱۴۲۷/۲۰۰۶.
فضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، بیروت، ۱۴۲۰.
کراجکی، محمد بن علی، کنزالفوائد، چاپ عبدالله نعمه، بیروت، ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی.
مامقانی، عبدالله، مقباس الهدایه فی علم الدرایه، چاپ محمدرضا مامقانی، قم، ۱۴۱۱/۱۴۱۳.
مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار.
مدیر شانه چی، کاظم، درایه الحدیث، قم، ۱۳۶۲.
مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، ۱۳۶۰-۱۳۷۱ش.
مهریزی، مهدی، علم درایه، دانشهای حدیثی، گذشته، حال، آینده، علوم حدیث، سال۵، ش۲، تابستان۱۳۷۹.
عتر، نورالدین، منهچ النقد فی علوم الحدیث، دمش، ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
منابع
پانویس
- ↑ راغب اصفهانی، ذیل «دری»
- ↑ مصطفوی، ذیل «دری»
- ↑ مامقانی، ج۱، ص۴۰
- ↑ کراجکی، ج۲، ص۳۱؛ مجلسی، ج۲، ص۱۶۰
- ↑ کلینی، ج۱، ص۴۰؛ مجلسی، ج۱، ص۱۰۶
- ↑ سلیمانی، بررسی نسبت فقه الحدیث با درایه الحدیث، ص۵۳-۵۴
- ↑ شهید ثانی، ص ۱۴۹
- ↑ شیخ بهایی، ص۵۳۴
- ↑ سلیمانی، بررسی نسبت فقه الحدیث با درایه الحدیث، ص۵۸-۵۹
- ↑ طباطبایی و رضاداد٬ تاملی در باب عنوان داریه الحدیث٬ ص۵۷
- ↑ طباطبایی و رضاداد٬ تاملی در باب عنوان داریه الحدیث٬ص۵۸
- ↑ نورالدین عتر، ص۳۷-۵۸
- ↑ عبدالماجد غوری، ج۱، ص۲۴
- ↑ حافظیان بابلی، کتابشناسی داریه شیعه، ص۷۵-۷۶
- ↑ حافظیان بابلی، کتابشناسی داریه شیعه، ص۷۵-۷۶، دانشنامه جهان اسلام، ج۱۷، ص۴۵۸-۴۵۹
- ↑ فضلی، ص۹، عبدالماجد غوری، ۱۴۲۸، ج۱، ص۲۳
- ↑ صدرایی خویی، ص۵۵-۵۸
- ↑ برای نمونه حسینی صدر، الفوائد الرجالیة، ص۳۱؛ توحیدی، ج۱، ص۹۴
- ↑ نورالدین عتر، ص۶۱-۶۳؛ عبدالماجد غوری، ج۱، ص۲۵-۲۹
- ↑ نورالدین عتر، ص۶۲-۶۳
- ↑ ترمذی، ج۵، ص۳۹۲-۴۱۸