جنبش جهاد اسلامی فلسطین
فلسطین از کشورهای خاورمیانه است که در شرق دریای مدیترانه قرار دارد. این سرزمین مانند پلی سه قاره آسیا، افریقا و اروپا را به هم پیوند می دهد و به همین دلیل، قلب جهان عرب و حلقه پیوند شرق و غرب به شمار می آید. این موقعیت ویژه، کشور فلسطین را به یک منطقه راهبردی در جهان تبدیل کرده است.
فلسطین در سال هفدهم هجری توسط لشکریان اسلام فتح شد. تصرف این سرزمین برای مسلمانان اهمیت فراوان داشت؛ چون مسجدالاقصی، قبله اول مسلمان ها در این منطقه واقع شده بود. وقتی ساکنان فلسطین با رفتارهای ملایم و نرم سپاهیان ساده اسلام روبه رو شدند، شیفته آنان گردیده و به اسلام گرویدند. هم اکنون جمعیت این کشور بر اساس برآورد سازمان مرکزی آمار فلسطینی، تا اوایل سال 2000 میلادی بیش از هشت میلیون نفر است که در سراسر جهان زندگی می کنند. بیشتر این تعداد را مسلمانان تشکیل می دهند که 49 درصد همچنان در سزمین مادری شان زندگی می کنند و 51 درصد دیگر آواره می باشند.
جنبش اسلامی فلسطین
فلسطین که محل تلاقی سه دین بزرگ آسمانی (اسلام، مسیحیت و یهود) است، تاریخ سراسر حادثه و غمباری دارد. این کشور در سال 395 میلادی به عنوان مستعمره رم غربی اداره می شد و از میانه قرن هفتم میلادی تا قرن شانزدهم، اعراب مسلمان بر آن حکومت می کردند. سرزمین فلسطین از سال 1517 تا سال 1917 میلادی جزو سرزمین های امپراتوری عثمانی به شمار می آمد.[۱]
پیدایش نهضت اسلامی فلسطین
اولین همایش صهیونیسم برای دستیابی به سرزمین موعود در سال 1897 در شهر «بال» سوییس به سرپرستی «هرتزل» برگزار شد و هدف خود را این گونه اعلام نمود:
«هدف صهیونیسم عبارت است از ایجاد یک وطن قومی برای ملت یهود در سرزمین فلسطین.»
در پی این اقدام همایش صهیونیستی، بریتانیا طرحی مشهور به اعلامیه بالغور را مبنی بر تشکیل دولت مستقل برای ملت یهود در فلسطین و مهاجرت یهودیان تمام جهان به این سرزمین در نوامبر 1917 ارایه کرد.
این تصمیم اول استعمارگر اروپایی که همزمان با جنگ جهانی اول بود و امپراتوری عثمانی نیز به علت مشکلات و اختلافات داخلی، آخرین نفس های خود را می کشید، به آسانی اجرا شد. قبل از اینکه جنگ جهانی اول پایان یابد، سرزمین های امپراتوری عثمانی بر اساس موافقت نامه «سایکس ـ پیکو» بین انگلیس و فرانسه تقسیم گردید.
تجزیه قلمرو عثمانی، زمینه را هر چه بیشتر برای تحقق اعلامیه بالفور و طرح خائنانه بریتانیا و دول اروپایی آماده کرد و یهودیان پاداش ایجاد کشور مستقل را از انگلیس دریافت کردند. در راستای اجرای این طرح، بریتانیا با همراهی «شریف حسین» حاکم وقت حجاز موفق شد که عثمانی ها را از فلسطین بیرون کند و به این ترتیب دروازه های فلسطین به روی یهودیان دیگر کشورها گشوده شد.
شروع مهاجرت یهودیان به فلسطین، موجب ناآرامی هایی در این کشور گردید و عرب های مسلمان با قیام های آوریل 1920 و مه 1921 و اوت 1929 مخالفت خود را با مهاجرت یهودیان و اعلامیه بالفور اعلام کردند. این قیام ها اگرچه نتوانست جلو مهاجرت یهودیان به فلسطین را بگیرد، ولی زمینه ای شد برای قیام های بعدی که بین سال های 1936 ـ 1939 به طور گسترده تر آغاز شد. رهبری نهضت مردم فلسطین را در این دوره «شیخ عزالدین قسام» بر عهده داشت.
در نوامبر 1947، سازمان ملل متحد با هدف فرو نشاندن جنبش اسلامی فلسطین و تحت تأثیر افکار صهیونیستی، قطعنامه شماره 181 خود را مبنی بر تقسیم سرزمین فلسطین به دو کشور یهودی و عربی صادر کرد. صدور این قطعنامه باعث شد که «شورای جهانی صهیونیسم» موجودیت اولین دولت «اسراییل» را در فلسطین اعلام نماید. همزمان با پایه گذاری دولت اسراییل، انگلستان نیز در 15 مه 1948 پایان قیمومیت خود بر این کشور را اعلام کرد.
پانویس