یوسف بن اسماعیل بن یوسف النبهانی
یوسف بن اسماعیل بن یوسف النبهانی | |
---|---|
نام کامل | یوسف بن اسماعیل بن یوسف النبهانی |
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 1265 ق، ۱۲۲۷ ش، ۱۸۴۹ م |
محل تولد | فلسطین |
دین | اسلام، اهلسنت |
استادان |
|
آثار |
|
یوسف بن اسماعیل بن یوسف النبهانی (متولد سال 1265 هجری قمری و متوفی سال 1350 هجری قمری)، معروف به شیخ یوسف نبهانی، فقیه، قاضی، ادیب، شاعر و عالم اهلسنت در روستای اجزم از توابع حیفا فلسطین در خانوادهای متدین متولد شد.
نسب
شیخ یوسف نبهانی در سال 1265 هجری قمری در روستای اجزم در خانوادهای متدین متولد شد. پدر او مردی متدین و اهل علم و تقوی بود و اکثر روز را در طاعت خدا به سر میبرد و هر هفته سه ختم قرآن انجام میداد. او از اعراب "بنی نبهان" فلسطین بود برای همین به او نبهانی گفتهاند[۱].
تحصیل
او قرائت قرآن و حفظ آن و علم نحو و بلاغت را نزد پدر خود فراگرفت. سپس به مصر برای تحصیل در سال 1283 هجری قمری به الازهر رفت و از دروس اساتید مشهوری بهره برد. او در مذهب فقهی شافعی و در اعقتادات اشعری بود. او از اساتید بسیاری اجازه دریافت کرد. از آن جمله میتوان به شیخ إبراهیم السقا شافعی، شیخ زکریا أنصاری، سید محمد دمنهورى شافعی، شیخ إبراهیم الزرو خلیلى شافعی، شیخ أحمد أجهورى شافعی، شیخ حسن العدوى مالکی، سید عبدالهادی نجا الأبیارى، شیخ شمس الدین محمد إنبابى الشافعی، شیخ عبدالرحمن شربینى شافعی، شیخ عبدالقادر رافعى حنفی طرابلسى شیخ رواق الشوام، و شیخ یوسف برقاوى حنبلی میتوان اشاره کرد. طرق مختلف صوفیه رفاعیة، ادریسیة، شاذلیة، خلوتیة، نقشبندیة و قادریة را از شیوخ طریقت دریافت کرد. طریقت رفاعیة را از عبدالقادر بن ابی رباح دجانی یافی دریافت کرد. طریقت ادریسیة را از شیخ اسماعیل نواب، طریقت شاذلیة را از محمد بن مسعود فاسی و علی نور الدین بشرطی دریافت کرد. طریقت خلوتیة را از حسن رضوان صعیدی دریافت کرد. طریقت نقشبندیة را امداد الله فاروقی و غیاث الدین اربلی دریافت کرد. طریقت قادریة را از حسن بن ابی حلاوة غزی دریافت کرد. شیخ یوسف نبهانی در سال 1289 هجری قمری از الازهر فارغالتحصیل شد و به فلسطین برگشت.[۲]
اعتقادات
شیخ یوسف نبهانی در فقه شافعی مذهب و در اعتقاد اشعری مذهب است. تخصص او در قضاوت و شعر بود اما وی به دلیل گرایش صوفیانهای که دارد تکفرات ضد سلفی داشته و برخی از کتبی که نگاشته در رد سلفیت است. محمود شکری آلوسی به دلیل این تفکرات نبهانی نقدی بر کتاب شواهد الحق او با نام غایة الأمانی فی الرد على النبهانی تألیف کرده است که نشان از اهمیت این کتاب و جایگاه آن در بین اهل سنت دارد. کتاب "شواهد الحق فی الاستغاثة بسید الخلق" یکی از کتابهای شاخص نبهانی در رد بر ابن تیمیه و وهابیت است. این کتاب دارای 8 فصل است.
باب اول: در مشروعیت سفر برای زیارت است در این باب دیدگاه وهابیان در مساله شد رحال ابطال شده است؛
باب دوم: در مشروعیت استغاثة به رسول الله و سایر انبیاء و اولیاء است؛
باب سوم: در باب دفاع از سخنان زینی دحلان درباره وهابیت است؛
باب چهارم: در خصوص سخنان علماء اهل سنت در نکوهش و مذمت ابن تیمیه است؛
باب پنجم: در معرفی سه کتابی است که وهابیان در تایید دیدگاه ابن تیمیه در خصوص بدعت نوشته شده است؛
باب ششم: درباره حکایتها و آثار وارده از علما و صالحان در خصوص استغاثه به رسول الله است؛
باب هفتم: در خصوص دعوت اولیاء به استغاثه به رسول الله است؛
باب هشتم: درباره اشعار وارده از عالمان و فضلاء در خصوص استغاثه به رسول الله است.
بزرگان بسیاری نسبت به این کتاب تقریظ زده و کتاب حاضر را تأئید نمودندکه عبارتنداز:
شیخ على محمد الببلاوی المالکی شیخ الجامع الأزهر؛
شیخ عبدالقادر الرافعی شیخ السادة الحنفیة المشهور بأبى حنیفة الصغیر، مفتى الدیار المصریة الأسبق؛
شیخ عبدالرحمن الشربینی الشافعی شیخ الجامع الأزهر؛
شیخ بکرى محمد عاشور الصدفی شیخ السادة الحنفیة، ومفتى الدیار المصریة الأسبق؛
حافظ محمد عبدالحی بن عبدالکبیر الکتانی الحسنی المغربی؛
فقیه أحمد بک الحسینی الشافعی؛
شیخ السادة الشافعیة سلیمان العبد؛
شیخ أحمد حسنین البولاقی الشافعی؛
شیخ أحمد البسیونى شیخ السادة الحنابلة؛
شیخ سعید الموجی الشافعی؛
شیخ محمد الحلبى الشافعی.
فعالیتها
او ابتداء به شهر عکا وارد شد و در مدرسهای متولی امور مختلفی شد و بعد آن به جایگاه قضاوت در شهر جنین را در سال 1873 میلادی به عهده گرفت. سپس او دو سال و نیم 1876 میلادی در شهر آستانه در یک روزنامهای مشغول به کار شد. بعد از آن او در شهر موصل عراق به مدت 15 ماه منصب قضاوت را بر عهده گرفت و در سال 1296م به شام رفت. او در سال 1297 میلادی باز به آستانه کوچ کرد و دو سال در آن سکونت گزید. بعد از دو سال به لاذقیه رفت و رئیس محکمه قضاوت را به عهده گرفت که از سال 1883م تا 5 سال در این منصب بود. بعد از اتمام 5سال او ریاست محکمه و دادگاه قدس را بر عهده گرفت و کمتر از یک سال در این منصب باقی ماند. بعد از آن او به مدت 20 سال رئیس دادگاه بیروت را تا سال 1909 میلادی بر عهده گرفت.[۳]
تألیفات
شیخ یوسف نبهانی تألیفات متعدد در موضوعات مختلف به رشته تحریردرآورده که عبارتنداز:
1- «إتحاف المسلم بإتحاف الترهیب والترغیب من البخاری ومسلم»؛
2- «الأحادیث الأربعین فی أمثال أفصح العالمین»؛
3- «الأحادیث الأربعین فی فضائل سید المرسلین»؛
4- «أحادیث الأربعین فی وجوب طاعة أمیر المؤمنین»؛
5- «أحسن الوسائل فی نظم أسماء النبی الکامل»؛
6- «إرشاد الحیارى فی تحذیر المسلمین من مدارس النصارى»؛
7- «الأسالیب البدیعة فی فضل الصحابة وإقناع الشیعة»؛
8- «الأسمى فیما لسیدنا محمد من الأسما»؛
9- «أفضل الصلوات على سید السادات»؛
10- «الأنوار المحمدیة»، اختصر به «المواهب اللدنیة» للقسطلانی؛
11- «الاستغاثة الکبرى بأسماء الله الحسنى»؛
12- «البرهان المسدد فی إثبات نبوة سیدنا محمد»؛
13- «التحذیر من اتخاذ الصور والتصویر»؛
14- «تنبیه الأفکار إلى حکمة إقبال الدنیا على الکفار»؛
15- «تهذیب النفوس فی ترتیب الدروس»، وهو مختصر «ریاض الصالحین» للنووی؛
16- «توضیح دین الإسلام»؛
17- «جامع الصلوات»؛
18- «جامع کرامات الأولیاء»؛
19- «جواهر البحار فی فضائل النبی المختار»؛
20- «حجة الله على العالمین فی معجزات سید المرسلین»؛
21- «حزب الاستغاثات بسید السادات»؛
22- «حسن الشِّرعة فی مشروعیة صلاة الظهر إذا تعددت الجمعة»؛
23- «خلاصة الکلام فی ترجیح دین الإسلام»؛
24- «الرحمة المهداة فی فضل الصلاة»؛
25- «ریاض الجنة فی أذکار الکتاب والسنة»؛
26- «السابقات الجیاد فی مدح سید العباد»؛
27- «سبیل النجاة فی الحب فی الله والبغض فی الله»؛
28- «سعادة الأنام فی اتباع دین الإسلام، وتوضیح الفرق بینه وبین دین النصارى فی العقائد والأحکام»؛
29- «سعادة الدارین فی الصلاة على سید الکونین»؛
30- «سعادة المعاد فی موازنة بانت سعاد»؛
31- «الشرف المؤبد لآل محمد»؛
32- «شواهد الحق فی الاستغاثة بسید الخلق»؛
33- «صلوات الثناء على سید الأنبیاء»؛
34- «طیبة القراء فی مدح الأنبیاء»؛
35- «العقود اللؤلؤیة فی المدائح المحمدیة»؛
36- «الفتح الکبیر فی ضم الزیادة إلى الجامع الصغیر»؛
37- «قرة العین من البیضاوی والجلالین»، منتخب من تفسیرهما»؛
38- «الفضائل المحمدیة»؛
39- «القصیدة الرائیة الصغرى فی ذم البدعة (الوهابیة) ومدح السنة الغراء»؛
40- «القصیدة الرائیة الکبرى فی الکمالات الإلهیة والسیرة النبویة ووصف الملة الإسلامیة والملل الأخرى»؛
41- «القول الحق فی مدائح خیر الخلق»؛
42- کتاب «الأربعین، أربعین من أحادیث سید المرسلین»؛
43- «مثال فعل النبی»؛
44- «المجموعة النبهانیة فی المدائح النبویة»؛
45- «مفرج الکروب ومفرح القلوب»؛
46- «منتخب الصحیحین»؛
47- «نجوم المهتدین ورجوم المعتدین فی دلائل نبوة سید المرسلین»؛
48- «النظم البدیع فی مولد الشفیع»؛
49- «هادی المرید إلى طرق الأسانید»؛
50- «طیبة الغراء فی مدح سید الأنبیاء صلى الله علیه وسلم»؛
51- «الورد الشافی من المورد الصافی»؛
52- «وسائل الوصول إلى شمائل الرسول».
وفات
شیخ یوسف نبهانی در سال 1350 هجری قمری مطابق با 1932 میلادی در زادگاه خود «اجزم» وفات یافت و در مقبره الباشورا بیروت دفن گردید.