انقلاب الجزایر از نگاه رهبران ایران (مقاله)
انقلاب الجزایر به سبب مسلمان بودن مردم آن، مورد توجه رهبران انقلاب اسلامی ایران قرار داشته است. این توجه از قبل پیروزی انقلاب الجزایر تا پس از آن را شامل میشود.
امام خمینی
رهبر انقلاب اسلامی، در پیامی به مناسبت بیست وپنجمین سالگرد استقلال الجزایر، مبارزات مردم الجزایر را این گونه ستودند: «قارهٔ آفریقا با نهضت اسلامی - ملی و قیام خونین مردم دلاور الجزایر از خواب گران بیدار شد و کشورها یکی پس از دیگری از چنگال کشورهای استعمارگر نجات یافتند«. [۱] متن این پیام چنین است:
بسم الله الرحمن الرحیم در آغاز بیست و پنجمین سال رهایی کشور عزیز الجزایر از تحت سلطۀ جابرانۀ استعمارگران متمدن نما، درود و تحیات خود و ملت شریف ایران را نثار آنان نموده، و به ملت برادر خویش صمیمانه تبریک عرض مینمایم. ملت ما تلخی سلطۀ اجانب و مفتخوران نفتخوار، مخصوصاً آمریکا را چشیده و غم شما برادران را احساس نموده است؛ و به حسب اخوت ایمانی در غم و شادی ملت شریف الجزایر و سایر ملتهای عزیز اسلامی شریک است.
من امیدوارم که مسلمانان جهان در آستان قرن حاضر، گرفتاریهای خود و منشأ آن را بدرست ادراک کنند؛ و با اتحاد همهجانبه و اتکال به اسلام و در زیر پرچم پرافتخار آن از قید و بندهای استعمارگران رهایی یابند. مسلمین که در آستان این قرن دردهای جانفرسای خود را یافته، و از قدرتهای شیطانی بزرگ جز گرفتاریهای گوناگون و چپاولگریها و جنایات چیزی ندیدهاند، باید با به هم پیوستگی صمیمانه و توجه به خداوند بزرگ و اسلام عزیز به فکر چاره برآیند.
چاره، و یا مقدمۀ اساسی آن است که ملتهای مسلمان و دولتها اگر ملی هستند کوشش کنند تا وابستگی فکری خود را از غرب بزدایند و فرهنگ و اصالت خود را بیابند، و فرهنگ مترقی اسلام را ـ که الهام از وحی الهی نمیگیرد ـ بشناسند و بشناسانند. [باید] شرق و آفریقای عزیز ـ این قاره ای که با نهضت اسلامی ملی و قیام خونین مردم دلاور الجزایر از خواب گران بیرون آمد ـ و کشوری بعد از کشور دیگر [را] از چنگال آمریکا و کشورهای استعمارگر دیگر نجات داد، باید روی پای خودشان بایستند و شدیداً با فرهنگ صادراتی مبارزه کنند.
کشورهای آفریقا و آسیا و سایر کشورهای دربند در قارههای دیگر باید بدانند که آنچه از غرب و شرق توطئه گر و استعماری و از آمریکای متجاوز بر کشورهای ستم کشیده صادر میشود تباهی و فساد آن قابل مقایسه با اصلاح آن نیست. تمام کشورهای اسلامی چون ایران بنا به وظیفۀ اسلامی خویش باید از کشورهای در حال رشد و مبارزه با استعمار مادی و معنوی پشتیبانی کنند. کشورهای اسلامی باید در مقابل اسرائیل اشغالگر ـ که اکثر گرفتاریهای کشورهای اسلامی به دست آن است ـ موضع خصمانه داشته باشند و با تمام نیرو از آرمان فلسطین و لبنان عزیز دفاع کنند. کشورهای اسلامی باید از سازمانهای آزادیبخش سراسر جهان دفاع کنند. ما توطئۀ مصر و آمریکا و اسرائیل را برای در هم کوبیدن نهضت بزرگ مردم مبارز فلسطین شدیداً محکوم می کنیم.
سران و نمایندگان کشورهایی که در الجزایر عزیز جمع شده اید! بیایید متحد شویم و دست جنایتکاران چپ و راست را ـ که در رأس آن آمریکاست ـ قطع نموده، و اسرائیل را از ریشه برکنیم و حق مردم فلسطین را به خودشان بسپاریم. از خداوند متعال بیداری مسلمین و اتحاد کلمۀ آنان و عظمت کشورهای اسلامی را خواستارم. والسلام علیکم و علی عبادالله الصالحین.» روحالله الموسوی الخمینی[۲]
امام خامنهای
ایشان نیز انقلاب الجزایر را یکی از معدود انقلابهایی میدانند که با انقلاب اسلامی ایران قابل مقایسه است و خاطرنشان کردهاند که انقلاب الجزایر حقیقتاً انقلاب بود.» [۳]
امام خامنهای به نقش دین در انقلاب الجزایر در ترجمهٔ آزاد خود از کتاب «آینده در قلمرو اسلام» چنین اشاره میکنند: «اسلام بود که یکصد و پنجاه سال در الجزایر مبارزه کرد و هم او بود که ریشههای عربیت را در آن سرزمین پابرجا نگاه داشت... و تنها به این وسیله بود که روح مقاومت در الجزایر زنده ماند.» [۴]
رهبر انقلاب اسلامی همچنین بر اهمیت درس گرفتن از انقلاب الجزایر تأکید کردهاند. ایشان در دیدار خود با رئیسجمهور الجزایر در 27 اردیبهشت 1389، ملت الجزایر را شجاع، پیشرو و مترقی خواندند و با اشاره به سابقهٔ مبارزه و انقلاب مردم الجزایر بر ضداستعمار، بیان داشتند: «در آن سالها نام الجزایر برای مردم ایران به ویژه جوانان همراه با افتخار، عزت و شوق بود و این احساسات در مورد الجزایر همچنان ادامه دارد.»
ایشان با توجه به نزدیکی جغرافیایی الجزایر با اروپا و سابقهٔ فرهنگ فرانسوی در این کشور، معتقدند: «باوجوداین مسائل، مردم الجزایر، اعتقاد عمیقی به اسلام دارند و این مهمترین نقطهٔ قوت برای کشور و دولت الجزایر است.» [۵]
آیتالله خامنهای با یادآوری تجربهٔ تاریخی ایستادگی ملتها برای استیفای حقوق خود افزودند: «تجربهٔ الجزایر، شمال آفریقا و همچنین تجربهٔ ایران نشان میدهد، ایستادگی ملتها بر حقوق خود و مطالبهٔ آن، نتیجه بخش است.» [۶]
آیتالله هاشمی رفسنجانی
هاشمی رفسنجانی که از دیگر سرشناسان جریان انقلاب اسلامی ایران است، قیام مردم الجزایر علیه استعمار را الهامبخش بسیاری از مبارزات آزادیخواهانه و ضداستعمار در دنیای اسلام میداند و اذعان میکند: «مردم ایران در مبارزات برای پیروزی انقلاب اسلامی از تحولات و تاریخ انقلاب الجزایر استفادهٔ بسیاری کردند.» [۷]
احساس نزدیکی به تحولات الجزایر به گونهای بود که ایشان در جریان جنگ استقلال الجزایر، در تظاهراتی علیه فرانسه شرکت کرد که در مکه برگزار شده بود.
ایشان همچنین وجه اشتراک مردم ایران و الجزایر در مبارزات را علاوه بر محتوای اسلامی و آزادیخواهی، استفاده از مساجد به صورت پایگاه مردمی میداند.[۸]
گواهی دیگران
در میان سخنان مبارزان مسلمان ایران میتوان گواهیها و شهادتهایی حاکی از تأثیرپذیری از انقلاب الجزایر یافت. دربارهٔ نقش دین در انقلاب الجزایر، هادی خسروشاهی از روحانیان مبارز ایرانی معتقد است که عامل اصلی پیروزی ملت الجزایر دربرابر تجهیزات پیشرفتهٔ متجاوزان، ماهیت اسلامی جنبش و پیروی از آموزههای رهایی بخش اسلام بود؛ زیرا: «انگیزهٔ مردم الجزایر در نبرد ضداستعماری خود، ایمان به ضرورت آزادی میهن اسلامی از تسلط بیگانه، ایمان به وجوب دفاع و جهاد دربرابر هر هجوم خارجی، و نیرومندترین سلاح آن ایمان به خدا و بیباکی دربرابر مرگ و اعتقاد راسخ به حتمی بودن شکست دشمن، و عامل پیروزی آن آموزشهایی بود که تودهٔ مردم در راه پیروزی این جهاد آزادیبخش اسلامی در مساجد دیده بودند.»[۹]
دکتر» احسان حقی«مغرب شناس» مینویسد: «اگر الجزایریها توانستهاند علیرغم فشار فرانسویها، استقلال معنوی خود را حفظ کنند و در زیر فشار استعمارگران اروپایی از بین نروند، فقط یک علت داشته و آن اسلام است که همهٔ مردم الجزایر را متشکل ساخت.»
پانویس
- ↑ صحیفهٔ امام، ج 10، ص 396.
- ↑ پیام به ملت الجزایر (بازگشت به فرهنگ اسلامی)
- ↑ همایش آسیبشناسی انقلاب، 15/12/1377.
- ↑ قطب، 1345، ص 161.
- ↑ دیدار آقای بوتفلیقه رئیسجمهور الجزایر با رهبر انقلاب، 28/7/1382،www.khamenei.ir
- ↑ دیدار رئیسجمهور الجزایر با رهبری، 22/5/1387. ،www.khamenei.ir
- ↑ سخنرانی در ستاد گرامیداشت هفتهٔ جهانی مساجد، 1/5/1386،www.rafsanjani.ir
- ↑ مصاحبه با خبرنگار واحد مرکزی، 11/5/1386،www.rafsanjani.ir</ref
- ↑ خسروشاهی، 1353، ص 45-35