اندیشه اتحاد در رساله تنبیه الامة نایینی (مقاله)

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۳ توسط Javadi (بحث | مشارکت‌ها) (Javadi صفحهٔ اندیشه اتحاد در رساله تنبیه الامة نایینی را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به اندیشه اتحاد در رساله تنبیه الامة نایینی (مقاله) منتقل کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

اندیشه اتحاد در رساله «تنبیه الامة و تنزیه الملة» میرزای نایینی عنوان مقاله‌ای است که در شماره بیست و نهم نشریه اندیشه تقریب به قلم بهنام دارابی به چاپ رسیده و در این جا با اندکی تصرف آورده شده است. این مقاله به برخی از ابعاد اندیشه تقریبی مرحوم نایینی در کتاب «تنبیه الامة و تنزیه الملة» اشاره می‌کند.

مقدمه

آیت‌الله محمدحسین غروی نایینی در سال 1277هـ. ق در نایین متولد شد. پدرش شیخ‌الاسلام میرزا عبدالرحیم از خاندان بزرگ منوچهری بود که پدرانش نسل در نسل لقب شیخ الاسلامی‌داشتند. او تحصیلات ابتدایی خود را در نایین گذراند و پس از آن در هفده سالگی به اصفهان رفت و دروس عالی فقه، اصول، فلسفه و حکمت را از استادان این حوزه آموخت و پس از آن راهی نجف اشرف شد و سپس به سامرا رفت و از محضر میرزای شیرازی بهره‌ها برد. در سال 1316 ق مقیم نجف شد و به تدریس و پرورش طلاب پرداخت که آیات عظام سید محمود شاهرودی و سید محسن طباطبائی حکیم و سید محمدهادی میلانی و سید ابوالقاسم خوئی و عبدالحمید حلی از آن جمله‌اند.[۱]

امر دیگر که نقش میرزا در آن بارز بود نهضت مشروطه و مبارزه با استبداد و استعمار است. میزای نایینی در همه این عرصه‌ها از پیشگامان بود و این رخدادها موجب تبعید ایشان و آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی به ایران شد. سرانجام ملک فیصل پادشاه وقت عراق در اثر فشار مردم و علما مجبور به عذرخواهی از آن دو شد و پس از یک سال دوری از نجف، ایشان را به این حوزه بازگرداند.

تنبیه الامه و تنزیه المله معروف‌ترین اثر نایینی است که در ربیع‌الاول سال 1327ق (پس از به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی توسط محمد علی شاه قاجار و پیش از فتح تهران توسط مشروطه‌خواهان) به زبان فارسی نوشته شد و در همان سال در بغداد به چاپ رسید.[۲] این رساله اثری علمی و فقهی در مورد مشروطیت است که میرزای نایینی در آن به تبیین نظریه سیاسی مقبول و پذیرفته شده در اسلام می‌پردازد و به مبارزه با کج‌فهمی برخی از دین و سوء‌استفاده گروهی دیگر از آن می‌پردازد و در صدد آگاه کردن مردم به حقوق خود و بیداری است.

هرچند این رساله در بیان مشروطه و حکومت است اما به مسائل و مشکلات جهان اسلام، از جمله اختلاف و تفرقه امت نیز می‌پردازد و ضرورت اتحاد مسلمین را که اساس سیاست داخلی و خارجی اسلام است بیان می‌کند.

اتحاد اسلامی در رساله تنبیه الامة و تنزیه الملة:

روح هم‌بستگی و اتحاد اسلامی در جای‌جای این کتاب ارزشمند موج می‌زند و میرزا بدون هیچ‌گونه تعصبی مصالح امت را در نظر می‌گیرد و اهل فرقه‌گرایی نیست. تفرقه را عذاب الهی می‌داند و به صراحت می‌نویسد: «به مقتضای اخبار وارده در تفسیر آیه مبارکه «‌قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلی أَنْ یبْعَثَ عَلَیکُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِکُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یلْبِسَکُمْ شِیعاً وَ یذِیقَ بَعْضَکُمْ بَأْسَ بَعْضٍ» (انعام/65)، به دعای نبی رحمت عذاب‌های آسمانی و زمینی نازله بر امم سابقه، از امت، مرفوع و به همین تفرق و به هم افتادن و بأس و شدت و قتل و نهب و هتک نوامیس و سایر عذاب دنیوی به هم‌دیگر چشانیدن، تبدیل شده است.»[۳] این اندیشه مرحوم میرزای نایینی ضمن چند محور در این کتاب قابل پی‌گیری است:

روش علمی میرزای نایینی

یکی از عواملی که موجب هم‌بستگی مسلمین و نزدیکی مذاهب می‌شود، آشنایی پیروان مذاهب اسلامی با سایر مذاهب و مبانی آنهاست که فقه مقارن شاخص آن در حوزه‌های علمیه است. این روش علمی علاوه بر این‌که موجب شناخت مسلمانان از یک‌دیگر و از بین رفتن سوء‌برداشت‌ها و دشمنی ناشی از جهل می‌شود، حاصل آن را نیز علمی‌تر و محققانه می‌کند و اثر را از انحصار در یک مذهب بیرون آورده و برای قاطبه مسلمین قابل استفاده می‌گرداند. میرزای نائینی محققی فرامذهبی و آشنا با فقه و مبانی اهل سنت است و کتاب خود را فقط برای شیعیان نگارش نکرده است بلکه همانند طبیبی دلسوز و آشنا با درد امت اسلامی نسخه می‌نویسد، برای نمونه، آن‌جا که در برابر کسانی که مشروعیت انتخابات را زیر سؤال می‌برند، به بیان مبانی آن می‌پردازد و بدون هیچ تعصبی مشروعیت آن را، هم بر اساس مبانی فقهی اهل سنت و هم امامیه بیان می‌کند:

«مشروعیتِ نظارتِ هیئت منتخبه مبعوثان، بنا بر اصول اهل سنت و جماعت که اختیارات اهل حلّ و عقد امت را در این امور متبع دانسته‌اند، بر نفس انتخاب ملت متحقق و متوقف بر امر دیگری نخواهد بود. اما بر اصول ما طایفه امامیه که این‌گونه امور نوعیه و سیاسات امور امت را از وظایف نوّاب عام عصر غیبت می‌دانیم، اشتمال هیئت منتخبه بر عدّه‌ای از مجتهدین عدول و یا مأذونین از قبل مجتهدی و تصحیح و تنفیذ و موافقتشان در آرای صادره برای مشروعیتش کافی است.»[۴]

ایشان در جای دیگر می‌نویسد:

«به مقتضای آن‌چه اساس مذهب ما طایفه امامیّه، بر آن مبتنی و کلمه الهیّه عصمت را در ولایت بر سیاست امور امّت معتبر دانستیم، درجه این محدودیّت نه فقط بر همان خودسرانه تحکّم و مستبدّانه ارتکاب نداشتن واقف و به همین اندازه مقصور است. اما بنا بر اصول اهل سنت که نه عصمت و نه نصب الهی عزّ اسمه، هیچ یک را لازم ندانستند، هرچند درجه محدودیّت به جایی که مذهب ما مقتضی است نباشد، لکن عدم تخطّی از کتاب و سنّت و سیره مقدسه نبویّه را در نفس عقد بیعت، شرط لازم‌الذکر و اندک تخلف دل‌بخواهانه و حکمرانی را منافی مقام و منصب دانسته و در لزوم جلوگیری متفق شدند و علی هذا، محدودیّت سلطنت اسلامیّه به همان درجه اولی که عبارت از خودسرانه ارتکاب و استیثار نداشتن است، با اغماض از مرحله اهلیّت تصدّی و هم اغماض از آن‌چه لازمه مقام عصمت و خاصّه مذهب ماست، قدر مسلم بین الفریقین و متیقّن علی المذهبین و متفق علیه امت و از ضروریّات دین اسلام است.»[۵]

توجه به امت واحده بودن مسلمین، تسلط بر منابع اهل سنت، رعایت ادب اختلاف و احترام به نظر مخالف و روحیه و روش علمی فارغ از خودخواهی را در جای جای آثار این بزرگ می‌توان یافت.

دلسوزی نسبت به امور تمام مسلمانان و آگاهی از وضع آنها

میرزا نه فقط برای ایران و شیعیان که برای کل مسلمانان نگران است، به خوبی با وضع آنان و کشورهای اسلامی آشنا است و می‌داند در بلاد اسلامی و حتی کشورهای غربی چه می‌گذرد و علاوه بر مسلمانان با غرب و قوانین و انقلاب‌های آن آشناست و تمام آزادی‌خواهان جهان را می‌ستاید. [۶]

میرزا بر خلاف بسیاری دیگر از هم‌عصرانش که بر طبل دشمنی شیعیان و سنی‌ها می‌کوبیدند، دوشادوش معاصرش آخوند خراسانی، مصالح امت را بر هر چیز ترجیح می‌دهد؛ آن‌جا که آخوند خراسانی خطر فروپاشی عثمانی و غرب‌زدگی را، فارغ از تعصبات مذهبی و توجه به سنی بودن آن منطقه، خیرخواهانه گوشزد می‌کند و پیام می‌دهد که:

«این سیل عظیم بنای تمدن بشری که از بلاد غرب به سمت ممالک اسلامیه سرازیر است، اگر ماها رؤسای اسلام جلوگیری نکنیم و تمدن اسلام را کاملاً به موقع اجرا نگذاریم، اساس مسلمانی تدریجاً از آثار آن سیل عظیم محو و نابود خواهد شد.»[۷]

میرزا با تجلیل از آخوند و ذم متحجرین با ذکر این پیام در کتابش می‌نویسد:

«ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا! این مرد بزرگ در مقام حفظ اسلام با این‌که بحمدالله تعالی استقلال دولت علیه عثمانی هنوز کاملاً محفوظ است مع هذا عواقب را ملتفت و در حفظ اسلام چنین عاقبت‌اندیشی می‌فرماید و اقامه این اساس سعادت (توجه به رأی اکثریت) را از روی بداهت مأخوذ بودنش از کتاب و سنّت اجرای تمدن اسلام می‌شمارد.[۸]

باید توجه داشت میرزا در عصری این سخن را می‌گوید که چندی پیش از آن بسیاری از عالم‌نمایان دربار صفوی و دربار عثمانی خون یک‌دیگر را مباح و غیر هم‌کیشان خود را بدتر از کفار می‌دانستند.

طرح مستقیم مسئله اختلاف و علل و آثار آن

وی در خاتمه کتاب به شرح عوامل استبداد پرداخته و چند مورد را ذکر می‌کند که مستبدین با استفاده از این روش‌ها به زورگویی می‌پردازند. آن را قوای استبداد می‌نامد و سپس به ارائه راه‌کار در این مورد می‌پردازد.

عوامل استبداد از نظر میرزا چند چیز است: جهل مردم، استبداد دینی، نفوذ شاه‌پرستی (استبداد سیاسی) و القای خلاف فی مابین و تفریق کلمه است. در این مورد می‌نویسد:

«هرچند اصل این قوه خبیثه و اساسش و جهات و فعلیت خارجه‌اش غالباً به شعبه استبداد دینی و مقداری هم به شاه‌پرستی مستند است و مستقلاً در عرض آنها نباشد لکن چون تمام استعبادات واقعه در امم سابقه و این امّت به همین تفرق کلمه ملیّه منتهی و قوای ثلاثه سابقه به منزله مقدمات آن و نتیجه مطلوبه از آنها و همین تفرق و اختلاف و فی الحقیقه جزء اخیر علت و اصول سابقه معدّات آن است.»[۹]

میرزا اختلاف را مهم‌ترین عامل استبداد می‌داند و موضوع را این‌چنین تبیین می‌کند که اولاً سه اصل جهل، استبداد دینی و شاه‌پرستی (استبداد سیاسی) مقدمه و ایجاد کننده اختلاف است. از طرفی خود اختلاف موجب تقویت همان عوامل می‌شود و به راستی که بسیاری از به ظاهر عالمان و دین‌فروشان همواره بر طبل اختلاف و تکفیر می‌کوبند و خود را حق مطلق و دیگران را کفر مطلق می‌دانند.

ایشان برای هشدار دادن به این گروه به آیه 31 سوره توبه و اخبار وارد شده در تفسیر آن استناد نموده و می‌نویسد: «از اخبار وارده در تفسیر آیه مبارکه «اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیمَ» که خدای خود قرار دادن نصاری، احبار و رهبانشان را به همین تمکین و طاعت از پاپان و پادریان، تفسیر فرموده‌اند، ظاهر است، هم‌چنان‌که گردن نهادن به اردات دل‌بخواهانه سلاطین جور در سیاسات ملکیه، عبودیّت آنان است، همین‌طور گردن نهادن به تحکمّات خودسرانه رؤسای مذاهب و ملل هم که به عنوان دیانت ارائه می‌دهند، عبودیّت آنان است.»[۱۰]

و نیز به نکته مهم دیگری اشاره می‌فرماید: «استعباد قسم اول به قهر و تغلب، مستند و در ثانی به خدعه و تدلیس مبتنی و اختلاف تعبیر آیات و اخبار که در قسم اول «عَبَّدْتَ بَنِی إِسْرائِیلَ» و (إتَّخَذَهُمُ الفراعنَه عبیداً) و در قسم دویم «اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً» فرموده‌اند، ناظر به این معنا و فی‌الحقیقه، منشأ استعباد قسم دوم، تملک قلوب است.» [۱۱]

عامل دیگر، استبداد سیاسی و شاه‌پرستی است. در این مورد نیز چند نکته اهمیّت دارد: یکی آن‌که شاخه استبداد سیاسی و دینی به هم وصل است: «و از این‌جا ظاهر شد، جودت استنباط و صحّت مقاله بعض از علمای فن که استبداد را به سیاسی و دینی منقسم و هر دو را مرتبط به هم و حافظ یک‌دیگر و با هم توأم دانسته‌اند.»[۱۲]

استبداد دینی و عالم نمایان وابسته به ثروت و حمایت حکام‌اند و از طرفی حکام مشروعیت خود را از آنان می‌جویند و با خرید آنها بر اختلاف امت دامن می‌زنند تا خود در این میان قدرت مطلقه گردند و میرزای نایینی دریافته بود که هرگاه امت با هم متحد شدند دشمن داخلی و خارجی را شکست دادند و هرگاه که متفرق گشتند به خاک مذلّت کشیده شدند.

میرزا عامل دیگری را موجب اختلاف می‌داند و آن جهل و تقلید صرف عوام از عالمان سوء است، که نقش آن نیز مشخص است. وی پس از بیان قوای استبداد به عنوان فقیهی توانا به غور در آیات و روایات می‌پردازد و چنین نتیجه می‌گیرد:

«در لسان آیات و اخبار تمام استعبادات را به همین تفرق کلمه ملیّه و تشتت اهوا و اختلاف آرا مستند فرموده‌اند. قال عزّ من قائله: «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الأَْرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیعاً یسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ یذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ...» (قصص/4) کلمه مبارکه «شیعاً» را به معنای متفرقین، تفسیر فرموده‌اند. دلالت آیه مبارکه، به ترتّب فرعونیت و استعبادیه بودن سلطنت فرعون بر همین تفریق کلمه، بسی ظاهر و هویدا است.»[۱۳] و پس از آن نیز خطبه 192 نهج‌البلاغه را به صورت کامل در این راستا نقل می‌کند.

راه‌کارهای میرزای نایینی برای از بین بردن اختلاف و ایجاد هم‌بستگی

یرزای نایینی پس از طرح مشکل اختلاف و آثار شوم آن به حل این معضل و ارائه راه‌کار نجات از آن می‌پردازد و مسائل مهمی را مطرح می‌کند و فایده آن را «حفظ حریّت رقاب و صیانت از حقوق ملیّه از اغتصاب و منع تعدیّات اشرار و دفع تجاوزات گرگان آدمی‌خوار‌» ذکر کرده و ادامه می‌دهد: «بلکه حفظ تمام موجبات شرف و نوامیس دینیه و استقلال قومیه و عدم وقوع در اشدّ از محنت بنی‌اسرائیل الی غیر ذلک، همه بر اتحاد کلمه و عدم تشتت آرا و مختلف نشدن اهوا مترتب است.» [۱۴]

رفع جهالت امت

جهل از نظر میرزا از عوامل اصلی اختلاف و به تبع آن رقیّت است و مقدمه هر کار و اولین قدم در رسیدن به اتحاد برطرف کردن جهل عمومی و تبیین مسائل و آموزش همگانی است که خود میرزا با اقدام به انتشار این کتاب به فارسی و با زبان ساده اولین قدم‌ها را در این مسیر برداشت. علاوه بر آن‌که حذف استبداد سیاسی و دینی و جهل که ایجاد کننده اختلاف و دامن زننده به آتش آن و مقدمه ایجاد وحدت است و نایینی برای آن راه‌کار دارد پیشنهاداتی نیز مطرح می‌سازد که به طور مستقیم به اتحاد مربوط است.

تهذیب اخلاق

وی می‌نویسد: «شدت اهتمام شارع مقدس در تهذیب از اخلاق رذیله خودخواهی و نفس‌پرستی ـ به مراتب و درجاتش ـ و تخلق به مواسات و ایثار و نحو ذلک، همه برای استحکام مبانی اتحاد و قلع مواد تفرق است. چه بالضروره، مبدأ تفرق کلمه و تشتّت اهوا و اختلاف آرا به همان رذیله خودخواهی و نفس‌پرستی و حرکت بر طبق اغراض شخصیّه و تقدّم و تحکّم آنها بر مصالح و اغراض نوعیّه منتهی است. مادامی که این رذائل و ملکات بهیمیه، مالک اختیار و خودپسندی و نفس‌پرستی در کار، و مبادی مواسات و ایثار و لااقل گذشت از اغراض شخصیّه و تقدیم نوعیّات بر آنها، عند الدوران، در نفوس، متمکن نباشد، حفظ این حصن از محالات است.... پس اولین وظیفه‌ای که بعد از رفع جهالت امت و تشریح حقیقت استبداد و مشروطیت و مساوات و حریّت، فریضه ذمه دعات حریّت و توحید و حُمات دین و وطن و ترقی‌خواهان نوع است، بذل جهد و صرف مهجه در تهذیب اخلاق امت است.» [۱۵]

گسترش سنت‌های وحدت‌آفرین اسلام

نایینی روح حاکم بر تمام احکام اسلامی را اتحاد می‌داند و گسترش سنت‌های وحدت‌آفرین اسلامی را موجب آن می‌شمارد: «از حکمت‌های منصوصه برای تشریع جمعه و جماعت، که هر شبانه‌روزی، پنج مرتبه مسلمانان در عبادات، با هم مجتمع و از حال یک‌دیگر با خبر شوند، همین حفظ اتحاد و در اخبار وارده منصوص است. هم‌چنین تحریص بر سایر جماعات موجبه الفت و محبت و ترغیب به ضیافت‌های بی تکلّف و احسان‌های بی‌منت و عیادات مرضی و تشییع جنایز و تعزیت مصاب و معاونت بر قضای حوائج و اجابت خواهش و عفو و صفح از زلات و نسخ انزوا و رهبانیت و تحریم نمیمه و ایذاء و تفتین و افساد، الی غیر ذلک از تشریعات راجعه به استحکام اتحاد و الفت و دفع و رفع منافرت، تماماً برای حفظ این حصن حصین امت است» [۱۶]

تشکیل انجمن‌های علمی

ایشان در رساله تنبیه الامة می‌نویسد: «مقدمه مهمه در تحصیل حقیقت اتحاد، تشکیل انجمن‌های صحیحه علیه و مرتب نمودن آنها است از اعضای مهذب و کامل در علم و عمل و اخلاق و نوع‌خواهی و ترقی‌طلب و با درایت و کفایت در حفظ جامعه اسلامیه و احیای رابطه نوعیه؛ نه مثل بعضی انجمن‌های تأسیس شده بر غرض‌ورزی و زورگویی و هنگامه‌جویی و مال مردم‌خوری و رفعت‌طلبی و اعمال هر نوع غرض و مرض شخصی که منتج، عکس مقصود و موجب رمیدن و انصراف قلوب از اصل دخول در وادی اتحاد و وسیله استبداد است.... بالجمله غرض از تشکیل انجمن‌ها و قرآن مجید و سایر معظمات دینیه را به میان نهادن و قسم یاد کردن، رفع ید از اغراض شخصیه و هم‌دستی بر اعلا کلمه اسلامیه و حفظ جامعه نوعیه و ترقی دادن نوع است به عمل، نه هم‌دستی و مساعدت بر اغراض هم‌دیگر.» [۱۷]

نتیجه‌گیری

میرزای نایینی از اندیشمندان بزرگی است که شناخت آثار، فعالیت‌ها و تفکرات او، به خصوص در کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله، برای گسترش فرهنگ تقریب و بیداری مسلمانان راه‌گشا است. کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله با استدلال‌های محققانه و فقاهتی ستودنی و در عین حال با زبانی ساده و همه‌فهم نگاشته شده است. روش علمی و مقارنه‌ای ایشان، رعایت ادب اختلاف، یک‌پارچه و امت واحده دانستن مسلمانان، توجه به عذاب الهی بودن تفرقه و آثار شوم آن، توجه به امور تمام مسلمانان و دلسوزی برای آنها از یک سو و طرح اختلاف به عنوان عامل استبداد از سوی دیگر است که در عین حال در کنار جهل و استبداد دینی مقدمه ایجاد آن نیز می‌باشد، و توجه به راه‌کارهای مطرح شده در این کتاب، توجه به این رساله شریف را در این زمان و در جهت هم‌بستگی مسلمین سودمند کرده است.

منابع و مآخذ

1ـ قرآن کریم.

2ـ ناظم الاسلام کرمانی، میرزا علی، تاریخ بیداری ایرانیان، بنیاد فرهنگ ایرانیان، تهران، 1357ش.

3ـ ورعی، سید جواد، پژوهشی در اندیشه سیاسی نایینی، دبیرخانه مجلس خبرگان، تهران.

4ـ امین، سید محسن، اعیان الشیعه، تحقیق: سید حسن امین، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، ج6، ۱۴۰۶ق.

5ـ حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت، تحقیق: سید حسن امین، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۰ش.

6ـ علی‌لو، نورالدین، میرزای نایینی ندای بیداری، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1374ش.

7ـ فیرحی، داوود، تحولات نظریه‌های نظام سیاسی در اسلام، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها، تهران، ۱۳۸۲ش.

8ـ غروی نایینی، میرزا محمد حسین، تنبیه الامه و تنزیه المله، تحقیق: سید حمید رضا محمودزاده حسینی، امیرکبیر، تهران، 1380ش.

9ـ ـــــــــــــــــــــــــــــــــ، تنبیه الامه و تنزیه المله، تصحیح: سید جواد ورعی، بوستان کتاب، قم، ۱۳۸۲ش.

10ـ مجله حوزه، شماره 30، سال 1367 و شماره 50ـ51.

11ـ مطهری، مرتضی، بررسی اجمالی نهضت‌های اسلامی در صد ساله اخیر، انتشارات صدرا، تهران، 1374ش.

پانویس ها

  1. امین، 61406ق، ص55
  2. ناظم الاسلام کرمانی، 1357ش، ج2، ص535
  3. غروی نایینی، 1380ش، ص158
  4. پیشین
  5. پیشین
  6. رک: پیشین، ص45، 87 و 88
  7. پیشین، ص102
  8. پیشین
  9. پیشین، ص138
  10. پیشین، ص39
  11. پیشین، ص40
  12. پیشین
  13. پیشین، ص138
  14. پیشین، ص155
  15. پیشین، ص156
  16. پیشین، ص153
  17. پیشین، ص157