عثمانی

از ویکی‌وحدت


عثمانی
دولت عثمانی
پایتخت سوگوت (۱۲۹۹ – ۱۳۲۶) / بورسا (۱۳۲۶ – ۱۳۶۵) / ادرنه (۱۳۶۵ – ۱۴۵۳) / استانبول (۱۴۵۳ – ۱۹۲۲)
زبانهای رایج زبان ترکی عثمانی (زبان رسمی)/ فارسی (زبان درباری، دیپلماسی، تاریخ‌نگاری، ادبیات و مورد تدریس در مدارس دولتی)/زبان‌های بسیار دیگر
جکومت سلطنت مطلقه(۱۲۹۹–۱۸۷۶) (۱۸۷۸–۱۸۸۰) (۱۹۲۰–۱۹۲۲) سلطنت مشروط (۱۸۷۶–۱۸۷۸9) (۱۹۰۸–۱۹۲۰)
پادشاه ۱۲۹۹–۱۳۲۳عثمان یکم (نخستین) • ۱۹۱۸–۱۹۲۲محمد ششم (واپسین)
واحد پول لیره عثمانی
قوه مقننه مجلس عمومی• منتصبان مجلس اعیان• منتخبان مجلس مبعوثان
ادیان اهل سنت / مذهب حنفی / ماتریدی

امپراتوری عثمانی (به عثمانی: دَوْلَتِ عَلِیّهٔ عُثمَانِیّه) که در میان مسلمانان ، هندی‌ها و چینی‌ها به روم معروف بود، یک امپراتوری مسلمان بود که چندین قرن بخش‌های بزرگی از جنوب شرق اروپا، غرب آسیا[۱] و شمال آفریقا را تحت کنترل خود داشت. این امپراتوری در اواخر قرن سیزدهم میلادی توسط رهبر قبایل تُرک اغوز یعنی عثمان یکم در سوگوت بنیان‌گذاشته شد و در سال ۱۳۵۴، با فتح بالکان، به اروپا راه یافت که بدین ترتیب دولت کوچک عثمانی به یک قدرت بین‌قاره‌ای تبدیل شد. تا سال ۱۴۵۳، عثمانیان همه قلمروی امپراتوری روم شرقی را ضمیمه خاک خود کردند و با فتح قسطنطنیه توسط محمد فاتح، پایتخت خود را به این شهر انتقال دادند.

در قرون شانزدهم و هفدهم میلادی، امپراتوری عثمانی در اوج گستره خود در زمان سلطان سلیمان قانونی، یک دولت چند فرهنگی و چند زبانی بود که همه جنوب شرق اروپا، بخش‌هایی از اروپای مرکزی و آسیای غربی، بخش‌هایی از شرق اروپا و قفقاز و قسمت‌های وسیعی در شمال و شاخ آفریقا را زیر فرمان خود درآورده بود. در آغاز قرن هفدهم، این دولت ۳۲ ولایت و تعداد زیادی دولت دست‌نشانده داشت که این دست‌نشاندگان در ادوار مختلف یا به ولایت‌های جدید تبدیل شدند یا توانستند از خودمختاری نسبی‌ای برخوردار باشند.

دولت عثمانی از ترکان آسیای‌میانه که از شمال به سیبری و سرزمین یخبندان و از مشرق به دریا منتهی می‌شود،تشکیل شده بود.

نام عثمانی

نام عثمانی از نام بنیان‌گذار این سلسله، یعنی عثمان یکم که از روسای قبایل تُرکمان بود گرفته شده‌است.[۲۱] این نام (Osman) تلفظ ترکیِ عثمانی نام عربی Uthmān است. عنوان رسمی امپراتوری در لسان عثمانی، «دولت علیه عثمانیه» بود.[۲]

نام عثمانی، ابتدا عنوانی برای اشاره به اعضای قبیله عثمان یکم بود. بعدها، این واژه به نامی برای طبقه نظامی امپراتوری تبدیل شد. در دوران عثمانی، واژه «ترک» نامی برای اشاره به عشایر ترک زبانِ آناتولی بود و زمانی که از آن برای اشاره به دولت عثمانی، پادشاهان این سلسله یا طبقه حاکم استفاده می‌شد، نوعی بار توهین آمیز داشت و عثمانی‌ها که ترک‌ها را اتراک بی‌ادراک به معنای ترک‌ها، مردمی که از فهمیدن عاجزند خطاب می‌کردند، علاقه‌ای به جمع بستن خود با آن‌ها نداشتند.

مردم ترک‌زبان و تحصیل کردهِ عثمانی که در شهرها زندگی می‌کردند، از واژه «رومی» برای اشاره به خود استفاده می‌نمودند. استفاده از رومی به عنوان نام طبقه حاکم امپراتوری عثمانی در میان سایر دولت‌های مسلمان جهان مانند ایران نیز رایج بود.[۳] با این حال، از اواخر قرن هفدهم، این واژه در خود امپراتوری به نامی برای یونانیان (که آنان نیز از قرن دوم و سوم میلادی خودشان را «رومی» خطاب می‌کردند) تبدیل شد.[۴]

در نوشته‌های تاریخی هم عصر امپراتوری در غرب اروپا، از دو نام «امپراتوری ترک» و «امپراتوری عثمانی» برای اشاره به این دولت استفاده می‌شد که تحت تأثیر همین استفاده توسط اروپاییان، جمهوری تازه تأسیس واژه «ترکیه» را به جای عثمانی به عنوان نام خود انتخاب کرد. با این حال، تاریخ‌نگاران معاصر از استفاده از عنوان «امپراتوری ترک» به دلیل ماهیت مذهبی و چند ملیتی عثمانی، اجتناب می‌کنند. در ادبیات فارسی هم‌عصرِ عثمانیان، به این امپراتوری به دو صورت «روم» و «عثمانی» اشاره شده‌است.

=دین سیاسی و پویا

اسلام، که بر خلاف سایر ادیان، پویا و ذاتا یک دین سیاسی است، مورد استقبال ترکان قرار گرفت. آن‌ها با پذیرش اسلام و داشتن روحیه جنگاوری می‌توانستند برای ترویج اسلام و با رویکرد به فرهنگ جهاد در پیکار با کفار، به رزم خویش تداوم بخشند. شاخه‌ای از اقوام ترک با ورود به مرزهای شرقی، به تدریج زمینه حضور خود را در داخل قلمرو اسلامی یا به صورت غلام و یا به صورت عضو نیروی ارتش عباسیان فراهم آوردند. آن‌ها پس از وارد شدن به دستگاه اداری و نظامی دولت عباسی بعدها سرنوشت عالم اسلام را در مجموعه غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان و مغولان رقم زدند.

هنگامی که عباسیان با نفوذ همه جانبه آل بویه شیعی، به حیات خویش ادامه می‌داد، طغرل بیک سلجوقی با تصرف بغداد و حذف آل بویه، حاکمیت خود را با رویکرد به مذهب حنفی بر عراق[۵]، ایران و سوریه اعمال نمود و پسرش آلب ارسلان، گامی فراتر نهاد و ترک‌های سلجوقی را برای اقامت به سرزمین آناتولی کوچ داد. وی در سال ۱۰۷۱ میلادی با پیروزی بر سپاهیان امپراتوری بیزانس در جنگ «ملازگرد» آغاز فصلی دیگر در تاریخ این سرزمین را رقم زد. از این تاریخ ترک‌ها سرنوشت این شبه جزیره را تا قرن‌ها در اختیار خود گرفتند.

امپراتوری سلجوقی که با زندگی عشایری و تمایل ذاتی به کوچ‌نشینی، دیگر قادر به اداره قلمرو وسیع خود نبود، به تدریج رو به ضعف نهاد. درگیری با جنگجویان صلیبی، که به منظور دست‌یابی به فلسطین، آناتولی را مورد تاخت و تاز خود قرار داده بودند، نیز بر سرعت انحطاط این قوم افزود. سرانجام در اواخر قرن سیزدهم میلادی به دنبال تهاجم اقوام مغول، این امپراطوری تجزیه و به کشورهای مستقلی تقسیم گردید. یکی از کوچک‌ترین آن‌ها مملکت ترکان عثمانی بود که در جوار مرز بقایای حکومت بیزانس در روم شرقی در شهر "Sogut " و پیرامون آن استقرار یافته بودند. [۶]

پانویس

  1. ر.ک:مقاله آسیا
  2. "Ottoman banknote with Arabic script". Retrieved 26 August 2010
  3. Kafadar, Cemal (2007). "A Rome of One's Own: Cultural Geography and Identity in the Lands of Rum". Muqarnas. 24: 11
  4. Greene, Molly (2015). The Edinburgh History of the Greeks, 1453 to 1768. p. 51
  5. ر.ک:مقاله عراق
  6. پروند، شادان، و سبحانی، زهرا، زمینه شناخت جامعه و فرهنگ ترکیه، مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگی بین الملل، ص۴۲-۴۱