صفویه
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۰۷:۴۶، ۱۷ مه ۲۰۲۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۳ سال پیش) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید. |
دولت | صفویه |
---|---|
پایتخت | تبریز، قزوین، اصفهان |
زبانهای رایج | ترکی |
نوع حکومت | سلطنتی |
پادشاهان معروف | شاه اسماعیل اول، شاه تهماسب اول، شاه محمد خدابنده، شاه عباس اول، شاه عباس دوم، شاه سلطان حسین |
علت انقراض | حمله محمود افغان و کشتن سلطان حسین |
شخصیتها ووعلمای مهم | میرداماد، فیض کاشانی، ملاصدرا، علامه مجلسی، محقق کرکی، شیخ بهائی |
مذهب | تشیع اثنی عشری |
صفویه یا صفویان (حک ۹۰۷ -۱۱۳۵ ق) سلسلهای از حاکمان شیعه ایران که با رسمی کردن مذهب شیعه در ایران کوشیدند هویتی یگانه به مردم ایران ببخشند و در نتیجه نخستین حکومت شیعه در سراسر ایران را شکل دادند.
صفویان اعضای یک طریقت صوفیانه بودند که در قرن هفتم قمری توسط شیخ صفیالدین اردبیلی بنیانگذاری شد. در نیمه دوم قرن نهم تحت رهبری شیخ جنید و شیخ حیدر جد و پدر شاه اسماعیل، نهضتی مذهبی، سیاسی و نظامی صورت یافت که سرانجام در آغاز قرن دهم توانست با فتح تبریز به دست سپاه قزلباش و رهبری اسماعیل قدرت سیاسی را در دست گیرد. حکومت صفویه تا سال ۱۱۳۵ق که اصفهان توسط شورشیان افغان سقوط کرد ادامه یافت.
ایران عصر صفوی در زمینههای نظامی، فقهی و هنری پیشرفتهای چشمگیری به دست آورد. دعوت از فقهای بنام تشیع خصوصا از جبل عامل لبنان باعث شد تا پشتوانه فکری و عقیدتی این حکومت شیعه بنیادین شود و این امر توانست زمینه پرورش فقهای معروفی چون میرداماد، فیض کاشانی، ملاصدرا و محمدباقر مجلسی شود. ادبیات نیز در این دوره، رنگی شیعی و مذهبی به خود گرفت و مرثیهسرایانی مانند محتشم کاشانی وارد این عرصه شدند.
صفویان پیش از رسیدن به حکومت
شيخ صفى از عارفان نامى عهد اولجايتو و پسرش، ابوسعيد بهادرخان ايلخانى، بود كه با مريدان خود در آن ايام در كلخوران، در اطراف مقبره پدر خود، مىزيست. نسب وی را به امام هفتم (ع) منسوب میدانند. وی كه مرید شیخ زاهد گیلانی (م 700 قمری) و از رجال صوفیه بود از سوی شیخ زاهد به رهبری طریقت زاهدیه منسوب شد، این فرقه پس از مرگ شیخ به صفویه تغییر نام یافت. پس از درگذشت شیخ صفی، پسرش صدرالدین موسی جانشین وی شد. او برای شیخ صفی مرقدی ساخت.
پس از صدرالدین، فرزندش خواجه علی به رهبری طریقت رسید. وی به مدت 12 سال در جنوب ایران به ارشاد مردم مشغول بود. پس از خواجه علی، ابراهیم معروف به شیخ شاه ریاست معنوی نهضت را بر عهده گرفت ولی قدرت چندانی نداشت. پس از وی شیخ جُنید به اشاعه طریقت پرداخت. خروج شیخ جنید و مهاجرت وی به "دیار بكر" بر ترویج طریقت صفوی تأثیر بسیاری داشت. زعامت مذهبی صفوی در این عهد در قالب مبارزات "جنید" به زعامتی سیاسی تبدیل شد.
پس از وی پسرش حیدر جانشین پدر شد. پس از كشته شدن شیخ حیدر، پیروان وی ابتدا به پسر بزرگش سلطان علی شاه روی آوردند ولی وی در جنگ كشته شد و برادرش اسماعیل به اتفاق عدهای از مریدان طریقت كه «اهل اختصاص» نام یافتند به گیلان رفت و حدود 5 سال نزد میرزا علی كاركیا از پادشاهان آلكیا بسر برد. [۱]
خاندان صفوی
خاستگاه صفویه شهر اردبیل است. اولین نفر از این خاندان، فیروز شاه زرین کلاه در قرن پنجم قمری در اردبیل میزیست. اصل و نسب این خاندان بر اساس منابع دوره صفویه به امام کاظم(ع) شیعیان میرسد.[۲] برخی پژوهشگران معاصر، در سیادت این خاندان و تشیع شیخ صفیالدین تردید کردهاند.[۳]
ظهور شیخ صفیالدین اردبیلی تاریخ صفویه را وارد مرحله جدیدی کرد. وی به دلیل استعداد خود توانست ریاست طریقه زاهدیه را بدست بیاورد و مدت ۳۵ سال ریاست این طریقه را برعهده داشت.[۴]
دوره ریاست شیخ صفی تماسهای منظم بین اردبیل و مریدان طریقت صفویه در سایر مناطق بوجود آورد و توانست تا آناتولی شرقی و سوریه گسترش یابد. با به رهبری رسیدن جنید فرزند ابراهیم در سال ۸۵۱ق نهضت وارد مرحله جدیدی شد و تمایل خود را به قدرت دنیوی و پادشاهی بسیار نشان داد و اولین رهبر صفویه بود که لقب سلطان را گرفت.[۵]
پانویس
- ↑ علی اکبر ولایتی، تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، جلد اول، بخش دوم، ص 1403
- ↑ خواند میر، حبیب السیر، ج۴، ۱۳۵۳، ص۴۰۹؛ البته برخی از مورخان فقط به سادات بودن اجداد صفوی اشاره دارند. صفوه الصفا، ابن بزاز، ترجمه مجد طباطبایی، ص۷۱
- ↑ نفیسی، عرفان و ادب در عصر صفوی، ص۲۳؛ میر احمدی، دین و مذهب در عصر صفوی ص۴۱
- ↑ محمد یوسف اصفهانی، خلد برین، ص۱۹
- ↑ سیوری، ایران عصر صفوی، ص۱۵