ابوبکر بن ابی قحافه
نام | عبدالله بن عثمان |
---|---|
کنیه | ابو بکر |
زادروز | سال 3 عام الفیل |
زادگاه | مکه |
وفات | سال ۱۳ ه.ق، مدینه |
آرامگاه | کنار پیامبر(ص)، مسجد النبی |
محل زندگی | مکه و مدینه |
نسب/قبیله | قریش، بنی تیم |
دلیل شهرت | خلیفه اول |
حضور در جنگها | اکثر غزوات پیامبر(ص) |
زمان اسلام آوردن | جزء نخستین گروندگان |
سلطنت | ۱۱-۱۳ ه.ق |
زاذگاه | مکه، حجاز |
ابوبکر بن ابیقحافه (درگذشت: ۱۳ق، مدینه)، از مسلمانان اولیه و مهاجر، صحابی مشهور، پدرِ همسر و نخستین خلیفه پیامبر(ص)(درگذشت:۱۱ق) بود. او در هجرت پیامبر از مکه به مدینه و در تمام غزوات همراه وی بود.
او اندکی پیش از فوت پیامبر، از رفتن به سپاه اسامه، برخلاف دستور رسول خدا خودداری کرد و پس از فوت حضرت محمد(ص)، پس از وفات پیامبر در سقیفه بنی ساعده گرد آمده بودند و به بحث و نزاع بر سر جانشینی آن حضرت می پرداختند به عنوان خلیفه تعیین شد. انتخاب او به خلافت سرفصل تقسیم پیروان دین اسلام به دو گروه شیعه و سنی شد. او دو سال و سه ماه حکومت اسلامی را در دست داشت. گرفتن فدک از حضرت فاطمه (س)، جنگ های رده و لشکرکشیهای پیاپی به شام از جمله اقدامات اوست.
از جمله اقدامات او، گرفتن فدک از فاطمه (س)، دستور حمله به شهرهای تحت تسلط ساسانیان (عراق[۱]) و روم شرقی (شام[۲])، توصیه به عدم نقل حدیث و جمعاوری اولیه قرآن بود. او پیش از مرگ، عمر را به جانشینی منصوب کرد. عایشه، دختر ابوبکر، به همسری پیامبر درآمد و محمد، پسر او، پس از ازدواج مادرش با امام علی(ع)، از یاران نزدیک وی شد.
معرفی ابوبکر
ابوبکر، بنابر برخی از روایات[۳] و قرائنی همچون مدت عمر و تاریخ وفات وی، دو سال و چند ماه پس از عام الفیل (احتمالا در ۵۰ قبل از هجرت/۵۷۳ م) در مکه زاده شد.
اسم وی در جاهلیت، عبدالکعبه بود و پس از اسلام، پیامبر(ص) وی را عبدالله خواند.[۴] پدرش ابوقُحافه عثمان (درگذشت ۱۴ق) و مادرش امّ الخیر سَلْمی، بنت صخر بن عمرو بن کعب، هر دو از تیره تیم بودند و از طریق مرّه، نیای پنجمشان، با پیامبر(ص) نسبت داشتند.[۵] در برخی روایات اهل سنت، نام وی عتیق ذکر شده؛[۶] اما ظاهرا عتیق لقب وی باشد.
کنیه وی ابوبکر است. اما در اینکه وی پسری به نام بکر داشته است، اختلاف وجود دارد. در هیچکدام از منابعی که فرزندان ابوبکر را برشمردهاند، نامی از بکر نیامده است. ولی در ابیاتی که در نکوهش ابوبکر از زبان برخی از مرتدان نقل شده از پسری به نام «بکر» برای وی یاد شده است[۷]، با اینحال مخالفان او، مثلا ابوسفیان، ابوبکر (بکر = شتر جوان) را از باب استهزا به ابوفصیل (فصیل = بچهشتر بازگرفته از شیر مادر) بدل کردهاند.[۸]
القاب ابوبکر بین اهل سنت
عتیق
اکثر منابع اهل سنت، عتیق را از القاب وی دانسته و نوشتهاند که پیامبر(ص) او را به سبب زیبایی چهرهاش ملقب به عتیق ساخت.[۹] بنابر روایتی از عایشه، پیامبر او را «عتیق الله من النار» خواند.[۱۰] دلایل دیگری درباره نامگذاری وی به عتیق نقل شده است.[۱۱]
صدّیق
دیگر لقب مشهور وی بین اهل سنت، صدّیق است که بر پایه منابع اهل سنت، در پی تصدیق بیچون و چرای خبر اسراء (معراج) به او داده شده است [۱۲] و در روایتی از مولای ابوهریره سخن از این است که جبرئیل در لیلة الاسراء، وی را صدّیق خوانده است.[۱۳] برخی گفتهاند که وی از دوره جاهلی به این لقب شهرت داشته، تا آنجا که لقب عتیق نیز در سایه آن قرار گرفته است.[۱۴]
اَوّاه
لقب اَوّاه به سبب رأفت و غمخوارگی او.[۱۵]
صاحب رسول الله
لقب صاحب رسول الله به مناسبت همراهیاش با پیامبر(ص) در جریان هجرت به مدینه.[۱۶]
علمای شیعه تعلق لقب صدّیق را به ابوبکر مردود میشمارند. آنها با استناد به منابع اهل سنت،[۱۷] این لقب و همچنین لقب فاروق را از القاب علی(ع) میدانند و عقیده دارند که این القاب میبایست در همان روزگار نخستین تاریخ اسلام به ابوبکر نسبت داده شده باشد؛ زیرا علی(ع) در هنگام خلافت و بر منبر بصره آنها را از آن خویش دانسته است.[۱۸]
ابوبکر پیش از اسلام
دربارۀ زندگانی و احوال ابوبکر، پیش از اسلام ، اطلاعاتی در منابع آمده است که نمیتوان همه را با اطمینان پذیرفت: وی از بزرگان و خردمندان قریش به شمار میآمده و در نسبدانی سرآمد دیگران بوده است. [۱۹]
ابن عبدربه نیز داستانی در باب نسبدانی او آورده است. [۲۰]
ابوبکر مردی نرمخوی و خوش معرفی شده که قریش او را دوست داشتند و در خرید و فروش و دیگر کارها با وی رایزنی میکردند. بنابر برخی از روایات امور اَشناق، یعنی دیات، نیز بر عهدۀ او بوده است. وی در این سمت میبایست دعاوی مربوط به خون را میان خاندانهای قریش و میان قریش و دیگر قبایل با صلح، یا پرداخت دیه حل و فصل کند. او دیات کشته شدگان را تعیین میکرد و قریش طبق نظر وی آن را میپرداخت. [۲۱]
بعید به نظر نمیرسد که انتساب این سمت از نوع افتخاراتی باشد که بعدها در پرتو قدرت و مقام بلندی که یافته، به وی نسبت دادهاند. وی از جوانی به بازرگانی (بزازی) اشتغال داشته[۲۲] و مردی توانگر با ۰۰۰‘۴۰ درهم اندوختۀ نقد بوده است. [۲۳]
محققان اهل سنت نوشتهاند که ابوبکر از جوانی از دوستان نزدیک پیامبر بوده و در یکی از سفرهای شام نیز آن حضرت را همراهی کرده است،[۲۴] اما بول روایت ابن حجر [۲۵] را در باب دوستی ابوبکر و پیامبر قابل اعتماد نمیداند.
ابوبکر در زمان پیامبر اکرم (ص)
در مورد زمان اسلام آوردن او بین روایات اهل سنت اختلاف است. با توجه به قطعی بودن عنوان اولین مرد مسلمان برای حضرت امام (ع)، برخی از منابع سعی نمودهاند با نقل روایاتی او را اولین مرد بالغ مسلمان نشان دهند (چرا که امام علی (ع) در هنگام ایمان آوردن بیش از ده سال نداشت) اما در روایتی محمد بن سعد از پدر خود نقل مىكند كه پیش از ابوبكر بیش از پنجاه نفر مسلمان شده بودند.[۲۶]
برجستهترین حادثه زندگی ابوبکر همراهی با پیامبر در هجرت به مدینه و پنهان شدن در غار ثور است. وقتی پیامبر از طریق وحی از توطئه قتل خویش آگاه شد، تصمیم به هجرت به مدینه گرفت که در ابتدای راه به ابوبکر برخورد و به اتفاق او از مکه خارج شد. در پی تعقیب مکیان، ابوبکر ترسیده بود اما پیامبر وی را آرام کرد. اهل سنت برای همراهی ابوبکر با پیامبر در هجرت به مدینه به ویژه اقامت چند روز در غار ثور اهمیت بسیار قائل شدهاند.
اما مفسران شیعه و برخی از اهل سنت با توجه به جمله «لاتحزن»[۲۷] (که اشاره دارد به توصیه پیامبر به ابوبکر مبنی بر نترسیدن از چیزی) بر این باورند که این همراهی ابوبکر تصادفی بوده و با توجه به هراس و وحشت او، فضیلتی برای وی به شمار نمیآید.
وقتی رسول خدا (ص) و ابوبکر به قبا رسیدند، ابوبکر اصرار کرد بیدرنگ رهسپار شهر مدینه شوند ولی پیامبر مدتی برای رسیدن پسرعموی خود، علی بن ابیطالب به انتظار نشست. این امر بر ابوبکر گران آمد، پیامبر را رها کرد و خود تنها به مدینه رفت و در محله سنح مدینه به منزل خارجه بن زید اقامت کرد.
ابوبكر شخصیت سیاسى یا نظامى شناخته شده اى نداشت و در تحولات نظامى دوران ده ساله مدینه، خاطره ویژه اى از مبارزه و جنگجویى وى بر جاى نمانده است. وى با عمر بن خطاب عقد اخوت داشت و بعدها به همراه او و ابوعبیده جراح توانستند خلافت را در اختیار بگیرد. عمر قائم مقام شد و ابوعبیده فرمانده نیروهاى نظامى گردید! و در حقیقت یك كودتاى سه نفره، قدرت را تقسیم و براى خود تثبیت كرد.[۲۸]
پانویس
- ↑ ر.ک:مقاله عراق
- ↑ ر.ک:مقاله شام
- ↑ ابن اثیر الجزری، اسدالغابة، ۱۲۸۶ق، ج۳، ص۲۲۳
- ↑ ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۶۷
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۱۶۹؛ ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۶۷-۱۶۸
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۱۷۰؛ ابن اثیر الجزری، اسدالغابة، ۱۲۸۶ق، ج۳، ص۲۰۵
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۴۶؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۱۳
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۵۸۹؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۵۳-۲۵۵؛ مفید، الارشاد، مکتبه بصیرتی، ص۱۰۲
- ↑ ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۶۷؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۲۷
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۱۷۰؛ ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۶۷
- ↑ ابن اثیر الجزری، اسد الغابة، ۱۲۸۶ق، ج۳، ص۲۰۵؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۳۷۱ق، ص۲۸-۲۹
- ↑ ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۶۷؛ ابن اثیر الجزری، اسد الغابة، ۱۲۸۶ق، ج۳، ص۲۰۶
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۱۷۰
- ↑ دروزه، تاریخ العرب فی الاسلام، المکتبه المصریه، ص۲۶
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۱۷۱؛ ابن اثیر الجزری، اسد الغابة، ۱۲۸۶ق، ج۳، ص۲۰۵
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۳، ص۱۷۱؛ ابن اثیر الجزری، اسد الغابة، ۱۲۸۶ق، ج۳، ص۲۰۵
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۱۴۶؛ ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۶۹؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۱۰؛ نسائی، تهذیب خصائص الامام علی، ۱۴۰۴ق، ۲۱-۲۲؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۶؛ سیوطی، الجامع الصغیر، ۱۳۷۳ق، ج۲، ص۵۰
- ↑ امینی، الغدیر، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۱۲-۳۱۴
- ↑ طبری، تاریخ طبری، ج۲، ص۳۱۷
- ↑ ابن عبدربه، احمد بن محمد، ج۳، ص۳۲۶-۳۲۷، العقد الفرید، به کوشش احمد امین و دیگران، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م
- ↑ ابن اثیر، علی بن محمد، ج۳، ص۲۰۶، اسدالغابه، قاهره، ۱۲۸۶ق
- ↑ ابن رسته، احمد بن عمر، ج۷، ص۲۱۵، الاعلاق النفیسه، لیدن، ۱۸۹۱م
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۷۲، بیروت، دار صادر
- ↑ سیوطی، الخصائص الکبری، ج۱، ص۸۴، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م
- ↑ کازرونی، محمد ابن مسعود، ج۱، ص۲۱۵، نهایه المسؤول، ترجمۀ عبدالسلام بن علی ابرقوهی، به کوشش جعفر یاحقی، تهران، ۱۳۶۶ش
- ↑ تاریخ طبرى، ج 2، ص 316
- ↑ آیه 40 سوره توبه
- ↑ از پیدایش اسلام تا ایران اسلامى، رسول جعفریان، ص 132