زندگی نامه مشایخ و اولیاء صوفیه
زندگی نامه مشایخ و اولیاء صوفیه از گونههای مورد علاقۀ نویسندگان صوفی است. این زندگینامه ها برای پارسایان و مشایخ بزرگ صوفیه و اهل عرفان نوشته شده است. زندگینامهنویسی در تصوف از سدۀ ۴ق آغاز گردید، زمانی که نویسندگان صوفی حس تاریخی نسبت به مذهب خود پیدا کرده بودند، و حتی نسبت به گذشته احساس حسرت میکردند، و عظمت مذهب خود و معنویت آن را در وجود اولیایی میدیدند که به گذشته تعلق داشتند.
نویسندگان مشهور
اولین نویسندهای که دست به نوشتن تاریخ تصوف و اهل عرفان زد، نویسندۀ نیشابوری ابوعبدالرحمان سلمی نیشابوری بود. وی کتابی عربی دربارۀ تاریخ تصوف نوشت که متأسفانه تاکنون به جز بعضی فقرههای آنکه در منابع دیگر آمده است، چیزی از آن در دست نیست. سلمی همچنین کتاب دیگری نیز دربارۀ مشایخ صوفیه با عنوان طبقات الصوفیه نوشت که خوشبختانه در دست است و تأثیر قابل ملاحظهای از خود به جای گذاشته است. یکی از نویسندگانی که تحت تأثیر سلمی و آثار او بود، شاگرد او ابوالقاسم قشیری است. قشیری کتاب خاصی دربارۀ زندگینامۀ مشایخ صوفیه تألیف نکرد، ولی باب دوم کتاب عربی خود الرساله را به ذکر مشایخ صوفیه اختصاص داد. پیش از او، مستملی بخاری در باب دوم از شرح التعرف، اقوال و حکایاتی دربارۀ بعضی از مشایخی که کلابادی از آنها نام میبرد، نقل کرده بود. پس از قشیری، هجویری تحت تأثیر، و ظاهراً به تقلید از او، بخش قابل ملاحظهای از کشف المحجوب را به شرح حال مشایخ اختصاص داد.
آثار غیرمستقل
نوشتن سرگذشت مشایخ به عنوان بابی از دستینۀ صوفیانه در میان نویسندگان متأخر متداول نشد، زیرا زندگینامهنویسی حیثیت مستقلی پیدا کرد و به صورت یک گونۀ ادبی (ژانر) درآمد. البته گاهی در آثار بعضی از نویسندگان، باب یا ابوابی به ذکر حکایتهایی از مشایخ و کرامات ایشان اختصاص داده میشد. یک نمونه از این قبیل آثار بستان العارفین و تحفة المریدین است که در اوایل سدۀ ۶ق نوشته شده است. نمونۀ دیگر کتاب جوامع الحکایات و لوامع الروایات سدیدالدین محمد عوفی است که در برخی موارد حکایاتی دربارۀ مشایخ صوفیه نقل میکند.
آثار مستقل
طبقات الصوفیه
نخستین کتاب مستقلی که دربارۀ مشایخ صوفیه و اهل عرفان تألیف شده، کتاب طبقات الصوفیۀ خواجه عبدالله انصاری است. از انصاری چندین رسالۀ فارسی دیگر نیز در دست است که اصالت همۀ آنها (به استثنای صد میدان) مردود است و در سدههای بعد به نام او ساخته شدهاند. یکی از این آثار ساختگی رسالۀ بلند و در واقع کتابی در ۴۲ فصل است که در هر فصل آن حکایات یکی از مشایخ نقل شده است. اما طبقات الصوفیه جزو آثار اصیل فارسی انصاری، و در حقیقت مهمترین اثر او از لحاظ تاریخ تصوف است. این کتاب قطور که حاصل امالی انصاری است، در واقع مبتنی بر طبقات الصوفیۀ ابوعبدالرحمان سلمی نیشابوری است که پیشتر از آن یاد شد. البته، کتاب انصاری که به زبان فارسی و به لهجۀ هراتی است، صرفاً ترجمۀ فارسی کتاب سلمی نیست. انصاری از کتاب طبقات الصوفیۀ سلمی، و چه بسا از تاریخ الصوفیۀ او، استفاده کرده، ولی مطالبی دربارۀ بعضی از مشایخ که نامشان در کتاب سلمی ذکر نشده، و نیز مطالبی دربارۀ الاهیات و روانشناسی و اخلاق صوفیانه از قول مشایخ بزرگ نیز به آن افزوده که بسیار قابل توجه است. کتاب انصاری همانند کتاب سلف او سلمی، بیشتر جنبۀ تاریخی دارد. این جنبۀ تاریخی را در آثار دیگری که در سدۀ ۵ق نوشته شده است، چه به عربی مانند حلیة الاولیاء ابونُعَیْم اصفهانی و رسالۀ قشیری، و چه به فارسی مانند کشف المحجوب، میتوان ملاحظه کرد.
تذکرة الاولیاء
اما یک قرن و نیم بعد، وقتی فریدالدین عطار کتاب معروف تذکرة الاولیاء را مینوشت، به نکات دیگری بهجز جنبههای تاریخی توجه داشت. تذکرة الاولیاء که شامل احوال، اقوال و کرامات نزدیک به یک صد تن از پارسایان و مشایخ صوفیه است، بیشتر جنبۀ تعلیمی دارد و برای ترغیب و تشویق سالکان به ادامۀ راه باطن نوشته شده، و از اینرو مؤلف کوشیده است تا با نقل سخنان مشایخ و عقاید و کرامات و فضائل اخلاقی ایشان الگوهایی در اختیار سالکان قرار دهد. عطار در مقدمۀ خود انگیزههای خویش را برای نوشتن این کتاب و جمعآوری سخنان اولیا شرح داده، و فوائد آن را بازگفته است.[۱] [۲] کتاب تذکرة الاولیاء به نثری روان و دلانگیز نوشته شده، و همین امر خود یکی از رموز موفقیت آن در میان خوانندگان فارسیزبان بوده است، چنان که این اثر یکی از معروفترین و محبوبترین کتابهایی است که در سرگذشت صوفیه در دورۀ کلاسیک نوشته شده است. با آنکه پس از آن چندین اثر مهم دیگر نظیر مناقب العارفین شمسالدین افلاکی (د ۷۶۱ق) دربارۀ مشایخ مولویه، روضة الریاحین درویشعلی بوزجانی (ه م) دربارۀ اولاد و نوادگان شیخ احمد جام، و رشحات عین الحیات فخرالدین علی کاشفی (د ۹۳۹ق) دربارۀ مشایخ سلسلۀ نقشبندیه پدید آمد، ولی هیچیک از آنها نتوانست از حیث معروفیت و اهمیت و زیبایی نثر با تذکرة الاولیاء عطار رقابت کند.
آثار جامعتر
دربارۀ سرگذشت مشایخ صوفیه کتابهای دیگری نیز پدید آمده است که هم جنبۀ تاریخی آنها قویتر بوده است و هم عدۀ بیشتری از مشایخ را معرفی کردهاند. مهمترین و معروفترین این کتابها نفحات الانس من حضرات القدس عبدالرحمان جامی (د ۸۹۸ ق) است. منبع اصلی این کتاب در واقع همان طبقات الصوفیۀ خواجه عبدالله انصاری بود و جامی کوشید تا مطالب آن را از لهجۀ هراتی به لهجۀ فارسی همگانی درآورد و با شرح احوال مشایخ دیگر ــ که از منابع متعدد دیگر گردآوری کرده بود ــ در یکجا جمع کند. این کتاب که در ۸۸۱ ق در زمان امیر علیشیر نوایی تألیف شد، روی هم ۶۱۸ تن از پارسایان و صوفیان معروف و غیرمعروف را معرفی میکند که از این میان ۳۴ تن از آنان زن هستند و سرگذشت آنان نیز در انتهای کتاب با عنوان «فی ذکر النساء المعارف الواصلات الی مراتب الرجال» آمده است. مأخذ اصلی جامی برای این بخش از کتاب عمدتاً اثری از ابوعبدالرحمان سلمی نیشابوری با عنوان ذکر النساء المتعبدات الصوفیات، دربارۀ زنان صوفی بوده است.
آثار اختصاصی طریقهها
پس از جامی تذکرههای متعددی دربارۀ مشایخ صوفیه نوشته شد و انگیزۀ مؤلفان آنها بیشتر حفظ تاریخ و میراث سلسلهای بود که بدان تعلق داشتند. یکی از این کتابها رشحات عین الحیات از فخرالدین علی کاشفی، دربارۀ احوال و سخنان مشایخ سلسلۀ نقشبندیه است. دیگری کتاب ثمرات القدس من شجرات الانس میرزا لعل بیگ لعلی بدخشی (د ۱۰۲۲ق) است که عنوانی بسیار شبیه به کتاب نفحات جامی دارد و با شرح احوال علی بن عثمان هجویری مؤلف کشف المحجوب آغاز میشود و پس از آن، حدود ۵۰۰ تن از مشایخ صوفیۀ شبه قاره را معرفی میکند.
آثار اختصاصی یک شیخ
در ادبیات صوفیانۀ فارسی از سدۀ ۶ ق به بعد نوع دیگری از تذکرۀ مشایخ، یعنی کتابهایی که هر یک بهطور کامل دربارۀ زندگی و احوال و سخنان یک شیخ بود، پدید آمد. نوشتن این نوع کتابها در سدۀ ۴ق به زبان عربی آغاز شد.
مشایخ فارس
نویسندگان شیرازی دو کتاب مهم از این نوع دربارۀ دو تن از مشایخ معروف سدۀ ۴ق فارس نوشتند که یکی دربارۀ ابن خفیف شیرازی (د ۳۷۱ق) به قلم مرید او ابوالحسن دیلمی، و دیگری دربارۀ ابواسحاق کازرونی با عنوان فردوس المرشدیة فی اسرار الصمدیه است. اصل عربی هر دو کتاب از میان رفته، و فقط ترجمۀ فارسی آنها که در سدههای بعد صورت گرفته، به جا مانده و به چاپ رسیده است.
ابوسعید ابوالخیر
نخستین شیخی که زندگینامه و سخنان او به فارسی نوشته شد، ابوسعید ابوالخیر (د ۴۴۰ق) بود که حدود یک قرن پس از درگذشت او، نوادگانش دو اثر دربارۀ وی، یکی به قلم جمالالدین ابوروح (د ۵۴۱ق) با نام حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر و دیگری به قلم محمد بن منور با نام اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابوسعید ابوالخیر پدید آوردند. اثر دوم که بهطور خلاصه اسرار التوحید نامیده شده، و به مراتب جامعتر و پرحجمتر از اولی است، یکی از شیواترین آثار منثور به زبان فارسی به شمار میرود. در این دو کتاب حکایتهای متعددی دربارۀ شیخ ابوسعید ابوالخیر و مشایخ دیگری که او با آنان ارتباط داشته، جمعآوری شده است. برخی از این حکایتها جنبۀ تاریخی، و برخی جنبۀ اخلاقی و تعلیمی دارد، و برخی دیگر دربارۀ کرامات شیخ است. مطالب این دو کتاب هر دو بر حسب ۳ دورۀ زندگانی، یعنی کودکی، بلوغ و اواخر عمر و مرگ او تنظیم شده است. اسرار التوحید دقیقاً به ۳ باب: باب اول دربارۀ ابتدای حالت شیخ، باب دوم دربارۀ وسط حالت شیخ، و باب سوم دربارۀ انتهای حالت او، تقسیم میشود. معمولاً آنچه از یک شیخ یا دربارۀ یک شیخ میگویند، با زندگی او پایان نمیپذیرد.
آثار دیگر
زندگینامههای مشایخ مانند بعضی از مینیاتورهای ایرانی است که در گوشهای از کادر آن درختی با شاخ و برگهایش محدودیت کادر را به هم میزند و سر از کادر بیرون میآورد. حوادث مربوط به یک شیخ هم در محدودۀ عمر او محصور نمیماند، بلکه پس از مرگ هم در رؤیاهای مریدان و اصحاب ادامه مییابد. پس از اسرار التوحید چندین زندگینامۀ دیگر دربارۀ مشایخ صوفیه مانند مقامات ژنده پیل دربارۀ احمد جام، روزبهاننامه دربارۀ روزبهان بقلی شیرازی، مناقب اوحدالدین کرمانی، صفوة الصفا دربارۀ صفیالدین اسحاق اردبیلی، مفتاح الهدایة و مصباح العنایة دربارۀ امین محمد بلیانی (د ۷۴۵ق)، و تاریخ رجال...، دربارۀ شاه نعمتالله ولی نوشته شده است. مشایخی که برای آنان زندگینامه نوشتهاند، معمولاً مشایخی با مریدان و بازماندگان بسیار بودهاند که پس از مرگ نوعی کیش دربارۀ هر یک پدید آمده است. این زندگینامهها، بهطور کلی، نه تنها ما را با شخصیت شیخ و تعالیم او آشنا میسازد، بلکه جریانهای مذهبی و تاریخی را که در زمانها و مکانهای مختلف وجود داشته است، بازگو میکند.