غدیر
این مقاله در دست تولید است تمام نشده
این مقاله در راستای جریان شناسی اسلام به جریان غدیر پرداخته و با تبیین زمان و مکان این رخداد تاریخی به ابعاد مختلف این جریان اشاره نموده و با بهرهگیری از راویان شیعه و سنی به ترسیم واقعهٔ غدیرخم اقدام نموده و به زوایای مهم این رویداد پرداخته است.
جغرافیای خم
«خم» نام منطقهای در میان مکه و مدینه است که بر سر راه حاجیان قرار دارد و به خاطر وجود برکهای در این محل که در آن آب باران جمع میشدهاست، به این نام شهرت یافتهاست. غدیر در ۳–۴ کیلومتری جحفه واقع شده و جحفه در ۶۴ کیلومتری مکه قرار دارد که یکی از میقاتهای پنجگانهاست. در جحفه راه اهالی مصر، مدینه، عراق و شام از یکدیگر جدا میشود.«خم» به سبب وجود آب و چندین درخت کهنسال، محل توقف و استراحت کاروانیان بود؛ اما با وجود گرمای طاقت فرسای عربستان رویداد غدیر در اواخر اسفند ماه رخ داد و آنچنان گرم نبود.
رخداد غدیر خم
پیامبر اسلام، در ۱۸ ذیالحجه سال ۱۰ هجری قمری (برابر با ۲۸ اسفند سال ۱۰ خورشیدی) علی بن ابی طالب را «مولای» مؤمنان اعلام کرد.[۱] سالروز این واقعه در میان شیعیان به عید غدیر شهرت دارد.
پیامبر اسلام، در بازگشت از آخرین حج خود همه مسلمانانی را که در حج شرکت داشتند در غدیر خم جمع و خطبهای ایراد کرد که عبارت معروف: مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا علیٌ مَولاه ؛ هرکه من مولای اویم پس علی مولای اوست. قسمتی از آن است. ولی یا مولا به معنای رهبر یا دوست قابل اعتماد و با کلمه ولایت (با کسر واو) یا وَلایت (با فتح واو) که حکومت، غلبه معنوی و قدرت معنی میدهد، مرتبط است. وقوع این رخداد و بیان سخنان با تفاوتهایی در عبارات حدیث متواتر مورد قبول بین شیعه و سنی میباشد. اما، در تفسیر حدیث غدیر خم در بین شیعه و سنی اختلاف وجود دارد. شیعیان معتقدند که او در آنجا علی بن ابیطالب را بهعنوان وصی و برادر و جانشین خود از جانب الله معرفی کرد. اهل سنت این حدیث را به خاطر خصومتهای صحابه با علی که در یمن بر سر تقسیم غنائم جنگی رخ داد میدانند که علی گفت بگذارید پیامبر میان ما غنائم را تقسیم کند اما صحابه مخالفت کردند و علی داستان را به محمد گفت و محمد به همین خاطر تنها آن را بهمنزلهٔ اظهار نزدیکی پیامبر به علی و دعوت به دوستی با او و رفع کینهها میدانند و اینکه علی به عنوان پسر عمو و فرزندخوانده اش جانشین او در مسئولیتهای خانوادگی اش پس از مرگ شود.
آیات مربوط به غدیر
طبق نظر مفسران شیعه[۲] و سنی [۳]، چند آیه در قرآن کریم درباره ماجرای غدیر در حجة الوداع نازل شده است:
- «الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً»[۴]؛ امروز، دینتان را برای شما کامل و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و دین اسلام را برای شما پسندیدم.» که به آیه اکمال معروف است. بنا به نظر روحانیون شیعه، از جمله عبدالحسین امینی، این آیه بلافاصله بعد از سخنرانی پیامبر اسلام، نازل شد. البته بنا به نظر برخی از مفسرین، آیهٔ اکمال چند روز قبل در روز عرفه نازل شدهاست.
- «یا أیها الرسول بلغ ما أنزل الیک من ربّک فان لم تفعل فما بلّغت رسالته و الله یعصمک من النّاس»[۵]؛ ای پیامبر، آنچه را از ناحیه پروردگارت به تو نازل شد، ابلاغ کن و اگر انجام ندهی، اصلاً پیغام پروردگار را نرساندی و خدا تو را از (شر) مردم، نگه میدارد.» این آیه به آیه تبلیغ مشهور است.
- «سأل سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع»[۶] پس از آنکه پیامبر مسأله ولایت علی(ع) را به مردم اعلان کرد نعمان بن حارث فهری با حالت اعتراض به پیامبر گفت: ما را به توحید و قبول رسالتت و انجام جهاد و حج و روزه و نماز و زکات امر کردی، ما هم قبول کردیم. اما به این مقدار راضی نشدی تا اینکه این جوان را منصوب کردی و او را ولی ما قرار دادی. آیا این اعلام ولایت از ناحیه خودت بوده، یا از سوی خدا؟ وقتی پیامبر به او فرمود که از ناحیه خداوند است، با حالت انکار از خداوند خواست که اگر این حکم از جانب اوست، سنگی از آسمان بر سرش فرود آید. در این هنگام سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را درجا کشت و این آیه نازل شد.[۷]
دیدگاه شیعه
براساس نقلی در ۱۸ ذیحجه سال دهم هجری در زمان بازگشت از حجالوداع، محمد در محلی به نام غدیر خم توقف کرد تا همراهانش گرد او آیند. به دلیل گرمای هوا، منبر سایهبانداری برای او ساختند. سپس بالای آن رفته و علی را فراخواند و دست او را گرفت. بعد از حجاج پرسید که آیا کسی از میان خودشان بیش از او (محمد) به آنها نزدیک است و حاجیان پاسخ گفتند که کسی نزدیکتر نیست.[۸] سپس محمد جمله معروف «هرکس که من مولای او هستم، از این پس علی مولای اوست» را بر زبان راند. در برخی روایات بلندتر، عبارت «خدایا، دوستِ دوستان علی و دشمن دشمنان او باش» هم روایت شدهاست.[۹]. روایت فوق در میان شیعه و سنی پذیرفته شدهاست؛ اما در منابع شیعه جزئیات بیشتری دربارهٔ این رویداد موجود است. در این روایات، محمد عنوان میکند که پیش از این هم از طریق وحی الهی آگاه شدهاست که علی پس از او رهبر امت اسلام خواهد بود؛ ولی این را آشکار نکرده بود تا زمانی که اطمینان داشته باشد مخالفتی از سوی مسلمانان نسبت به انتخاب علی به عنوان جانشین وجود نخواهد داشت. در غدیر خم، آیه ۶۷ سوره مائده حاوی «ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده [به مردم] برسان. اگر این کار را نکنی، رسالت الهی را به انجام نرساندهای و خداوند از مردم نگاهت خواهد داشت» بر محمد نازل شد. بنا به برخی از منابع متاخرتر، قرآن پیش از اینکه توسط دشمنان علی تحریف شود، به جانشینی علی پس از درگذشت پیامبر اسلام اشاره کردهاست. پس از آن، محمد عبارت «هرکس من مولای او هستم، از این پس علی مولای اوست» را به سمع مسلمانان رساند که اعلام رسمی علی به عنوان جانشین بود. او همچنین از مرگ قریبالوقوع خود خبر داد و به مسلمین تأکید کرد از دو چیز دور نشوند: قرآن و اهلبیت. پس از اقامه نماز، محمد و علی به چادر پیامبر اسلام رفتند و بعد بنا به دستور محمد، علی با مسلمانان که او را امیرالمؤمنین خطاب میکردند، بیعت کرد. در میان آنان که با علی بیعت کردند، خلفای آتی ابوبکر و عمر و به علاوه ابنعباس بودند.حسان بن ثابتِ شاعر با تأیید محمد شعری به افتخار انتخاب علی سرود. آنگاه محمد آن روز را بزرگترین عید مسلمانان نامید. پس از این سخنرانی محمد و همراهانش به مدینه بازگشتند. فاصله درگذشت محمد تا آغاز خلافت علی حدود بیست و پنج سال طول کشید که در این مدت زمامداری مسلمین و خلافت در دست ابوبکر و عمر و عثمان بود.
دیدگاه اهل سنت
بگفته ماریا دقاق، بسیاری از منابع اهل سنت واقعه غدیر خم را نقل کردهاند اما قائل به این موضوع نیستند که غدیر دلالت بر تعیین علی به عنوان جانشین سیاسی پیامبر مسلمانان داشتهاست.اهل سنت معتقدند که عدهای از تقسیم غنایم در اردوکشی به یمن که توسط علی انجام شده ناراضی بودند و محمد در پاسخ به آنها علی را دوست خویش معرفی کرد تا ناخشنودی آنان را فرونشاند.
راویان حدیث غدیر
عبدالحسین امینی در کتاب الغدیر نام صد و ده تن از صحابه محمد را که این حدیث را نقل کردهاند برمیشمارد و برخی دیگر از منابع تعدادی بیشتری را ذکر کردهاند که اکثر صحابه بزرگ مورد قبول شیعه و سنی در زمرهٔ آنها هستند و برخی از مشهورترین آنها عبارتند از:
- فاطمه، دختر محمد؛
- علی بن ابی طالب امام اول شیعه و خلیفه چهارم اهلسنت؛
- ابوبکر، خلیفه اول اهلسنت؛
- عمر بن خطاب، خلیفه دوم اهلسنت؛
- عثمان بن عفان، خلیفه سوم اهلسنت؛
- ام سلمه، همسر محمد؛
- عایشه، همسر محمد؛
- اسماء بنت عمیس، همسر ابوبکر و علی؛
- ام هانی بنت ابوطالب، خواهر علی؛
- فاطمه بنت حمزه، دخترعموی محمد و علی؛
- زبیر بن عوام، از صحابه؛
- طلحه، از صحابه؛
- سعد بن ابی وقاص، از صحابه؛
- جابر بن عبدالله انصاری، از صحابه؛
- ابوذر غفاری، از صحابه؛
- سلمان فارسی، از صحابه؛
- عمار یاسر، از صحابه؛
- عبدالله بن جعفر، برادر زاده علی؛
- حسان بن ثابت، از شعرای مدینه که شعری برای غدیر سرود؛
- حسن بن علی، پسر علی؛
- حسین بن علی، پسر علی؛
- عباس بن عبدالمطلب، عموی محمد و علی؛
- عبدالله بن عباس، پسر عموی محمد و علی؛
- عبدالله بن عمر، پسر عمر و از صحابه؛
- عبدالله بن مسعود، از صحابه؛
- عمرو عاص؛
- ابوسعید خدری، از صحابه؛
- زید بن ارقم، از صحابه؛
- ابوهریره، از صحابه؛
- انس بن مالک انصاری، خادم محمد و از صحابه؛
- ابو ایوب انصاری؛
- قیس بن سعد بن عباده؛
- سهل بن حنیف؛
- ابن تیهان؛
- خزیمة بن ثابت؛
- حذیفه بن یمان؛
- ابی بن کعب.
تاریخنگاری روایت حدیث غدیر
طبق بررسی ماریا دقاق این حدیث از سدهٔ نخست در میان مسلمانان مطرح بوده، اما در زمان سه خلیفهٔ نخست در اختلافات مذهبی یا سیاسی میان هواداران و مخالفان علی به آن چندان استناد نمیشدهاست. در زمان جنگهای میان مسلمانان در دوران خلافت علی بن ابی طالب، این حدیث دارای اهمیت مذهبی به خصوص در رابطه با موضوع ولایت شد و حامیان علی در تثبیت مشروعیت وی به آن استناد کردند.[۲۸] علی بن ابی طالب در دوران خلافت علی بن ابی طالب روزی که معروف به روز رحبه است در کوفه از صحابه محمد، پیامبر اسلام، که شاهد رخداد غدیر خم بودند درخواست میکند که ماجرا را برای مردم روایت کنند و بر آن شهادت دهند. در این هنگام بین ۱۲ تا ۳۰ نفر از این افراد برمیخیزند و شهادت میدهند که محمد فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه» یا «الا من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و احب من احبه و ابغض من ابغضه و اعن عن اعانه» (همانا خدای عز و جل ولی من است، و من ولی مؤمنین هستم، پس هر کس که من مولای اویم پس این علی، مولای او است، بار خدایا دوست بدار آنکه را که او را دوست دارد و دشمن دار آنکه را که او دشمن بدارد)[۲۹] عبدالحسین امینی در الغدیر دو واقعهٔ مناشده در رحبه را ذکر کرده، نخست مناشدهٔ علی بن ابیطالب در رحبه و در سال ۳۵ هجری و اوائل استقرار علی در کوفه بوده که علی پس از شنیدن تردید و انکار گروهی از مردم دربارهٔ روایات پیامبر در موضوع برتری و تقدم علی بر دیگران، در رحبه که میدان وسیع کوفه بوده، حاضر شده و در میان جمعیت حاضر در میدان به دفاع از حق خویش پرداختهاست. دومین مناشده در رحبه مربوط به داستان سواران در رحبه و در سال ۳۶ و ۳۷ هجری بوده که در آن گروهی سوار در رحبه نزد علی آمده و به او با عبارت «السلام علیک یا مولای» یا «السلام علیک یا مولانا» سلام کردند؛ و علی از آنان دربارهٔ علت و چگونگی این سلام پرسید و آنان در پاسخ حدیث غدیر را ذکر کردند. در هردو ماجرا چند نفر به این حدیث و برتری علی اقرار نکردند که مورد نفرین و مناشدهٔ علی واقع شدند.[۳۰] طبق روایت برخی دیگر که ویلفرد مادلونگ آورده، بعد از جنگ صفین و در زمان اختلاف میان شیعیان علی و خوارج رخ دادهاست. به نوشته مادلونگ، علی بدین ترتیب صراحتاً مرجعیت دینی فراتر از ابوبکر و عمر، خلفای پیشین را برای خود مطرح کرد.[۳۱][۳۲] به نوشته دقاق، نکتهٔ قابل توجه این است که در میان دلایلی که علی در کتاب نهج البلاغه برای بر حق بودنش ذکر میکند، اشارهای به غدیر خم نیست. اما چنین به نظر میرسد که از حدود قرن دوم هجری حدیث غدیر خم بهعنوان یکی از دلایل مهم برای اثبات بر حق بودن علی بر جانشینی محمد به کار رفتهاست.[۳۳] به گفتهٔ دقاق در دانشنامهٔ ایرانیکا، اولین آثار ادبی قابل تاریخگذاری برجامانده، مجموعهٔ اشعاری از نویسندگان شیعه در قرن دوم هجری است. اولین منبع تاریخی که به غدیر خم اشاره میکند یعقوبی (م. ۲۸۴ هـ)، مورخ شیعه در نیمهٔ دوم قرن سوم هجری، است.[۳۴] بنا بر پژوهش دقاق، حدیث غدیر خم در برخی از منابع شیعه و برخی از منابع سنی آمده، اما نقل یا عدم نقل آن بر مبنای دستهبندی مذهبی نبودهاست.[۳۵] مجموعهٔ جامعی از نقل قولها و احادیث در مورد غدیر خم در سه کتاب اهل سنت وجود دارد. این سه اثر عبارتند از کتاب مُسند احمد بن حنبل (۱۶۴–۲۴۱ هجری)، تاریخ مدینات دمشق ابن عساکر (۴۹۹هـ - ۵۷۱ ه)، و کتاب البدایة و النهایة ابن کثیر (۷۰۱ ق. - ۷۷۴ ق).[۳۶] این حدیث در برخی منابع تاریخی اهل سنت نظیر سیرهٔ ابن هشام، تاریخ طبری و طبقات الکبری ابن سعد نیامده، اما در انساب الاشراف بلاذری ذکر شدهاست.[۳۷] به نوشته رضا شاه کاظمی، زمانی که گروهی از اهل حدیث افراطی در بغداد در سده سوم هجری این حدیث را ساختگی میدانستند، محمد بن جریر طبری کتابی با نام «الولایة» نگاشت که اسناد حدیث غدیر را با جزئیات بیان نمود و تردیدناپذیری این رخداد را نشان داد.[۳۸] از منابع شیعهٔ اواخر دورهٔ امویان، هاشمیات کمیت بن زید اسدی (۶۰–۱۲۶ هجری) و کتاب سلیم بن قیس هلالی (پیش از ۱۲۵ هجری) مربوط به اوایل قرن دوم هجری/هشتم میلادی حدیث را آوردهاند. حال آنکه در منابع حدیثی شیعه که از قرن سوم به بعد گردآوری شدهاند نظیر اصول کافی(پیش از ۳۲۹ هجری) چندان به آن پرداخته نشدهاست و صرفاً برای تثبیت نظریهٔ شیعی نصب امام توسط نص آن را ذکر کردهاند. همچنین منابع تاریخی مایل به شیعه در سدههای نخست چندان به غدیر نپرداختهاند. مسعودی در مروج الذهب اصلاً آن را ذکر نکرده و یعقوبی فقط گزارش مختصری از آن آوردهاست. بنا بر تحلیل دقاق این واقعه بیشتر در آن دسته از منابع تاریخی آمدهاست که مربوط به دورهٔ امویان میشود یا بر منابع این دوره اتکا دارد و در دوره عباسیان از توجه به آن کاسته شدهاست.[۳۹]
طبق بررسی ماریا دقاق این حدیث از سدهٔ نخست در میان مسلمانان مطرح بوده، اما در زمان سه خلیفهٔ نخست در اختلافات مذهبی یا سیاسی میان هواداران و مخالفان علی به آن چندان استناد نمیشدهاست. در زمان جنگهای میان مسلمانان در دوران خلافت علی بن ابی طالب، این حدیث دارای اهمیت مذهبی به خصوص در رابطه با موضوع ولایت شد و حامیان علی در تثبیت مشروعیت وی به آن استناد کردند.[۲۸] علی بن ابی طالب در دوران خلافت علی بن ابی طالب روزی که معروف به روز رحبه است در کوفه از صحابه محمد، پیامبر اسلام، که شاهد رخداد غدیر خم بودند درخواست میکند که ماجرا را برای مردم روایت کنند و بر آن شهادت دهند. در این هنگام بین ۱۲ تا ۳۰ نفر از این افراد برمیخیزند و شهادت میدهند که محمد فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه» یا «الا من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و احب من احبه و ابغض من ابغضه و اعن عن اعانه» (همانا خدای عز و جل ولی من است، و من ولی مؤمنین هستم، پس هر کس که من مولای اویم پس این علی، مولای او است، بار خدایا دوست بدار آنکه را که او را دوست دارد و دشمن دار آنکه را که او دشمن بدارد)[۲۹] عبدالحسین امینی در الغدیر دو واقعهٔ مناشده در رحبه را ذکر کرده، نخست مناشدهٔ علی بن ابیطالب در رحبه و در سال ۳۵ هجری و اوائل استقرار علی در کوفه بوده که علی پس از شنیدن تردید و انکار گروهی از مردم دربارهٔ روایات پیامبر در موضوع برتری و تقدم علی بر دیگران، در رحبه که میدان وسیع کوفه بوده، حاضر شده و در میان جمعیت حاضر در میدان به دفاع از حق خویش پرداختهاست. دومین مناشده در رحبه مربوط به داستان سواران در رحبه و در سال ۳۶ و ۳۷ هجری بوده که در آن گروهی سوار در رحبه نزد علی آمده و به او با عبارت «السلام علیک یا مولای» یا «السلام علیک یا مولانا» سلام کردند؛ و علی از آنان دربارهٔ علت و چگونگی این سلام پرسید و آنان در پاسخ حدیث غدیر را ذکر کردند. در هردو ماجرا چند نفر به این حدیث و برتری علی اقرار نکردند که مورد نفرین و مناشدهٔ علی واقع شدند.[۳۰] طبق روایت برخی دیگر که ویلفرد مادلونگ آورده، بعد از جنگ صفین و در زمان اختلاف میان شیعیان علی و خوارج رخ دادهاست. به نوشته مادلونگ، علی بدین ترتیب صراحتاً مرجعیت دینی فراتر از ابوبکر و عمر، خلفای پیشین را برای خود مطرح کرد.[۳۱][۳۲] به نوشته دقاق، نکتهٔ قابل توجه این است که در میان دلایلی که علی در کتاب نهج البلاغه برای بر حق بودنش ذکر میکند، اشارهای به غدیر خم نیست. اما چنین به نظر میرسد که از حدود قرن دوم هجری حدیث غدیر خم بهعنوان یکی از دلایل مهم برای اثبات بر حق بودن علی بر جانشینی محمد به کار رفتهاست.[۳۳]
به گفتهٔ دقاق در دانشنامهٔ ایرانیکا، اولین آثار ادبی قابل تاریخگذاری برجامانده، مجموعهٔ اشعاری از نویسندگان شیعه در قرن دوم هجری است. اولین منبع تاریخی که به غدیر خم اشاره میکند یعقوبی (م. ۲۸۴ هـ)، مورخ شیعه در نیمهٔ دوم قرن سوم هجری، است.[۳۴]
بنا بر پژوهش دقاق، حدیث غدیر خم در برخی از منابع شیعه و برخی از منابع سنی آمده، اما نقل یا عدم نقل آن بر مبنای دستهبندی مذهبی نبودهاست.[۳۵] مجموعهٔ جامعی از نقل قولها و احادیث در مورد غدیر خم در سه کتاب اهل سنت وجود دارد. این سه اثر عبارتند از کتاب مُسند احمد بن حنبل (۱۶۴–۲۴۱ هجری)، تاریخ مدینات دمشق ابن عساکر (۴۹۹هـ - ۵۷۱ ه)، و کتاب البدایة و النهایة ابن کثیر (۷۰۱ ق. - ۷۷۴ ق).[۳۶] این حدیث در برخی منابع تاریخی اهل سنت نظیر سیرهٔ ابن هشام، تاریخ طبری و طبقات الکبری ابن سعد نیامده، اما در انساب الاشراف بلاذری ذکر شدهاست.[۳۷] به نوشته رضا شاه کاظمی، زمانی که گروهی از اهل حدیث افراطی در بغداد در سده سوم هجری این حدیث را ساختگی میدانستند، محمد بن جریر طبری کتابی با نام «الولایة» نگاشت که اسناد حدیث غدیر را با جزئیات بیان نمود و تردیدناپذیری این رخداد را نشان داد.[۳۸]
از منابع شیعهٔ اواخر دورهٔ امویان، هاشمیات کمیت بن زید اسدی (۶۰–۱۲۶ هجری) و کتاب سلیم بن قیس هلالی (پیش از ۱۲۵ هجری) مربوط به اوایل قرن دوم هجری/هشتم میلادی حدیث را آوردهاند. حال آنکه در منابع حدیثی شیعه که از قرن سوم به بعد گردآوری شدهاند نظیر اصول کافی(پیش از ۳۲۹ هجری) چندان به آن پرداخته نشدهاست و صرفاً برای تثبیت نظریهٔ شیعی نصب امام توسط نص آن را ذکر کردهاند. همچنین منابع تاریخی مایل به شیعه در سدههای نخست چندان به غدیر نپرداختهاند. مسعودی در مروج الذهب اصلاً آن را ذکر نکرده و یعقوبی فقط گزارش مختصری از آن آوردهاست. بنا بر تحلیل دقاق این واقعه بیشتر در آن دسته از منابع تاریخی آمدهاست که مربوط به دورهٔ امویان میشود یا بر منابع این دوره اتکا دارد و در دوره عباسیان از توجه به آن کاسته شدهاست.
کتابشناسی غدیر
کتاب الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب • الغدیر، علامه امینی • عبقات الانوار فی امامة الائمة الاطهار (حدیث الغدیر)، میر حامد حسین کنتوری لکنهویی • غدیر در آیینه کتاب، محمد انصاری • چهارده قرن با غدیر، محمدباقر انصاری • همگام با پیامبر در حجة الوداع، حسین واثقی • الغدیر و المعارضون، سید جعفر مرتضی عاملی • الغدیر فی الإسلام، محمدرضا فرج اللّه حلفی نجفی • شرح و تفسیر خطبه پیامبر اکرم در غدیر خم، سید محمدتقی نَقَوی • فرهنگ غدیر، جواد محدثی که چاپ هفتم آن از سوی نشر معروف در سال ١٣٨٦ش منتشر شده، ٦٥٤ صفحه دارد و به صورت الفبایی تنظیم شده است و محتوای کتاب شامل هر چیزی میشود که به نوعی مرتبط با موضوع غدیر است از موضوعات، مفاهیم و اصطلاحات، جاها، وقایع، کتابها، تا آیات و احادیث، اشخاص و اعلام، رمزها و نمادها، آداب و سنتها، گروهها و فرقه ها و ... [۳۹]
منابع
- ↑ طبرسی، الاحتجاج؛ ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۶؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۴۷۴؛ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۴۸.
- ↑ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۳، ص۴۳۵، ۵۸۸؛ طباطبائی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۵، ص۱۹۳-۱۹۴.
- ↑ واحدی، أسباب النزول، ۱۹۹۱م، ص۱۳۹؛ حاکم الحسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۰، ۲۴۹.
- ↑ سورهٔ مائده:۳.
- ↑ سورهٔ مائده:۶۷.
- ↑ سورهٔ معارج:۱-۲.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، موسسه اعلمی للمطبوعات، ج۱۰، ص۵۳۰؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ق، ج۱۹، ص۲۷۸؛ ثعلبی، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ۱۴۲۲ق، ج۱۰، ص۳۵.
- ↑ مفید، الارشاد؛ ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۷۱.
- ↑ نسائی، سنن الکبری، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۳۵.