جهنم
جَهَنَّم معروفترين نام جايگاه مجازات مجرمان در قيامت است . دار مكافات و كيفر بدکاران در آخرت و وعده گاه كفار و منافقان و ستمگران است که در آن عذاب قهر الهی را بچشند.
واژه شناسى «جهنّم»
واژه شناسان در باره ريشه واژه «جهنّم» اختلاف نظر دارند . برخى بر اين باورند كه اين واژه ، عبرانى است و اصل آن ، «كِهِنّام» بوده و با تعريب ، «جهنّم» شده است . [۱] برخى ، ريشه عبرانى آن را «جهينوم» يا «جحينوم» دانسته اند ، كه محلّى در چهار كيلومترى قدس بوده و زباله هاى شهر و لاشه هاى حيوانات را در آن جا مى ريختند و مى سوزاندند . [۲] . برخى اين كلمه را فارسى معرّب مى دانند . [۳] به تونل زير حمّام كه حرارت در آن مى دمند تا زمين حمّام را گرم كند نيز جهنّم مى گويند . [۴] شايد به دليل مشكوك بودن عربيت اين واژه، ابن فارس ، آن را در مقاييس اللغة نياورده[۵] . اما ابن منظور در وجه تسميه آن مى گويد : الجهنام : القعر البعيد ، و بئر جهنّم و جهنام ، بكسر الجيم و الهاء : بعيدة القعر ، و به سمّيت جهنّم لبعد قعرها . ۴ جهنام : عمق زياد . چاه جَهْنَم و جِهْنام ، چاهى كه ژرف باشد . جهنّم را به خاطر عمقش به اين نام ناميده اند .
جهنم در قرآن
کلمه جهنم 77 بار در آيات مختلف تكرار شده است. مانند:
«وَلَٰكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ». (سوره سجده:13) «إِنَّ اللّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا». (سوره نساء:140) «وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا». (سوره نساء:93) «وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ». (سوره حجر:43) برخی از اوصاف جهنم در آیات قرآن جهنم جای همه شرور و کثافات و زشتی ها است: «لِيَمِيزَ اللّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَيَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلَىَ بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعاً فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ[۶]؛ تا خداوند جدا سازد پلید را از پاکیزه و پلیدها را بر هم نهد و همه را انباشته و در جهنم قرار دهد.» بت ها و معبودان باطل نیز در جهنم می روند: «إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمْ لَهَا وَارِدُونَ؛ (سوره انبیاء/آیه 98) شما و آنچه را که غیر خدا می پرستید هیزم دوزخید شما در آن وارد می شوید.» دوزخ همواره کافران را دربر گرفته است : « وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ»؛ (سوره عنکبوت/آیه 54) دوزخ دربر گرفته است کافران را. آنچه در این آیه ظهور دارد آن است که اکنون هم جهنم بر کفار احاطه دارد و با توجه به این معنا اگر آنها ادراک حرارت آن نمی کنند. در عالم دیگر که حجاب از اطراف برداشته می شود، متوجه آن شده خود را در آتش می بینند. چنانکه فرمود: «فبصرک الیوم حدید؛ امروز چشم تو تیزبین شده است.» رئیس جهنم مالک است و زیردستانی دارد که نگهبانان دوزخند. «وَنَادَوْا يَا مَالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنَا رَبُّكَ...؛(سوره زخرف/آیه 77) دوزخیان گفتند: ای مالک پروردگار تو بر ما حکم کند و جان ما بستاند و مالک در جواب گوید شما جاوید زنده مانید.» «وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ...؛ (سوره غافر/آیه 49) آنها که در دوزخند با خازنان گفتند: از پروردگارتان بخواهید یک روز عذاب ما را سبک کند». اینها فرشتگانی هستند که نمی گذارند دوزخیان از جهنم بیرون آیند و فضای وجود را آلوده و پلید کنند چنانکه در دنیا می کردند. همه مردم وارد جهنم می شوند اما نیکان زود بیرون می آیند و بدکاران می مانند: «وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا * ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا؛ (سوره مریم/آیه 71) و هیچ یک از شما (نوع بشر) باقی نماند جز آنکه به دوزخ وارد شود؛ این حکم حتمی پروردگار توست. آنگاه نجات می دهیم پرهیزکاران را و می گذاریم ستمگران را در آنجا به زانو درآمده.» از این آیه بر می آید که همه مردم وارد جهنم می شوند نیکان زود بیرون می آیند و بدکاران می مانند
علامه شعرانی در توضیح این آیه می گوید: مثل جهنم مثل دنیا است اما دنیائی که نیکی ها را از آن جدا کرده باشند و همچنان که همه مردم به دنیا آمدند اما ستمگران در دنیا فرورفتند و پرهیزکاران رستند همچنین در آخرت این حال را مجسم بینند که در جهنم درآیند بعضی بیرون شوند و بعضی بمانند.[۷]
گونههای عذاب در جهنم
آتش: مهمترین عذابی که جهنم بدان شناخته شده است، آتش سوزانی است که موجب شده است در بسیاری از موارد قرآن کریم به جای افتادن در جهنم، از افتادن در آتش سخن گوید؛ اما قرآن اصرار دارد با به کار گرفتن صفاتی خاصی برای این آتش، مانند «آتش سوزان»[۸] یا «آتش سرپوشیده»[۹] برکننده پوست،[۱۰] و اینکه چیزی را باقی نمیگذارد[۱۱] ویژه بودن آن را نشان دهد. این آتش که به عنوان «نار الله» شناخته شده[۱۲]و ستونهای برافروخته دارد[۱۳] برخلاف آتشهای زمینی، از قلبها آغاز میشود و شعلهوری آن از درون به بیرون است.[۱۴]هیزمهای آتش جهنم نیز دور از انتظار است؛ انسانها خود هیزم آتشاند[۱۵] و در برخی آیات سخن از آتشی است که هیزم آن انسانها و سنگهاست.[۱۶] عذابهای وابسته به آتش: برخی عذابهای یادشده در جهنم در حاشیه آتشاند، مانند سَموم که باد سوزان جهنم است[۱۷] و حَمیم که آبی سوزان است[۱۸] که هم به دوزخیان نوشانده میشود[۱۹] و هم برای گونههای دیگر عذاب کاربرد دارد[۲۰] غذا و نوشیدنی: درباره غذا و نوشیدنی جهنم مضامینی در قرآن و روایات هست. برخلاف خورد و آشام بهشت -که با عباراتی آشنا به نعمتهای زمینی بیان شده- در وصف جهنم سخن از نوشیدنیها و خوردنیهایی با نامهای ناآشناست؛ خوردنیهایی مانند زقوم[۲۱] غسلین،[۲۲] و طعام ضریع[۲۳]و نوشیدنیهایی مانند غساق[۲۴] صدید.[۲۵] و شرب الهیم[۲۶] که توضیح ماهیت آنها برای مفسران مشکل بوده است. ویژگی کلی آنها این است که گرسنگی و تشنگی را رفع نمیکنند،[۲۷] گلوگیرند[۲۸]و امعاء خورنده را میجوشانند[۲۹] و پاره پاره میکنند[۳۰] پوشاک آنان نیز از جنس آتش؛[۳۱]یا مواد سوزانندهای چون قطران[۳۲]و حمیم[۳۳]گفته شده است. دیگر عذابها: در وصف دیگر عذابها در قرآن کریم از غل و زنجیر[۳۴] مقامع آتشین،[۳۵] تازیانههای عذاب،[۳۶] صداهای ناهنجار جهنم[۳۷] ضیق مکان و احساس فشار[۳۸] سایههایی که به جای آرامیدن از آتش خود آتشینترند.[۳۹] و عذابهایی فراتر که به وضوح از آنها یاد نشده[۴۰] بیان گردیده است.[۴۱]
نامهای دیگر جهنم در قرآن
در قرآن نامهايي براي جهنم گفته شده است از جمله: سَقَر، سَعير، جحيم، حُطَمة، هاوِيه، لظی، أثام، سجّين.
جهنم در روایات
جهنم دارای هفت در است كه هر گروه از آنها را دربى خاص باشد. از اميرالمؤمنين علیه السلام روايت شده كه فرمود: دوزخ را هفت در باشد و آن طبقاتى است، هر طبقه بر زير طبقه ديگر و حضرت يك دست خويش بر دست ديگر خود نهاد و فرمود: اين چنين و فرمود: خداوند طبقات بهشت را در كنار هم قرار داد ولى طبقات دوزخ را برخى بر روی برخى دیگر كه زيرين همه «جهنم» و بالاى آن لظّى و فوق آن حُطَمه و فوق آن سَقَر و فوق آن جحيم و فوق آن سعير و فوق سعير، هاويه است.[۴۲]
در نامه اى كه آن حضرت به محمد بن ابى بكر برای مردم مصر نوشت چنين آمده: پس بترسيد از آتشى كه ژرفاى آن زياد، و حرارتش شديد، و عذابش نو به نو وارد مى شود، در جايگاهى كه رحمت در آن وجود ندارد، و سخن كسى را نمى شنوند، و گشایشی برای نا راحتى ها در آن نیست.[۴۳]
از امام صادق علیه السلام نقل است كه فرمود: اين آتش شما يك هفتادم آتش جهنم است و اگر چنين نمى بود امكان بهره بردارى از آن نبود و چون روز قيامت فرارسد حرارت همين آتش نيز بر آن افزوده شود كه در آن هنگام جهنم چنان صيحه بكشد كه هر ملك مقرب و هر پيامبر مرسل از هول آن صيحه به زانو درآيد.[۴۴]
در بسیاری از روایات چیزهای بد و منکر را از آن دوزخ شمردند مثلا تب از لهیب دوزخ است و شهوت یا حسد از آتش دوزخ است.
اعتقاد اهل کتاب در مورد جهنم
کلمه جهنم اصلا عبری است اما به معنی که مسلمانان می گویند، بنی اسرائیل معتقد نبودند. بعضی طوائف یهود به آخرت ایمان داشتند و بعضی نداشتند و در نواحی بیت المقدس جائی بود که استخوانهای قربانی و چیزهای دیگر سوخته میشد آنجا را وادی جهنم می گفتند اما مسیحیان همانند مسلمانان به جهنم معتقدند و آن را جای گناهکاران و عذاب و شکنجه الهی می دانند.[۴۵]
منابع
سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ «معارف و معاریف».
کاظم احمدزاده، جهنم، دانشنامه پژوهه، بازیابی: 18 دی ماه 1392.
نثر طوبی، علامه شعرانی، ج1، واژه "جهنم".
محمد محمدی ری شهری، بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث، ج2، قم:دارالحدیث، چاپ اول، 1389 ش، ص47، در دسترس درپایگاه اطلاع رسانی حدیث شیعه، بازیابی: 16 اردیبهشت 1393.
مقاله جهنم، دائره المعارف بزرگ اسلامی