ام سلمه یکی از همسران رسول خدا(ص) است که بعد از شهادت همسر اولش در حالی که بیست و پنج سال داشت به همسری پیامبر درآمد، مُرّة بن کعب جد مشترک پیامبر(ص) و ام سلمه می‌باشد.

ام سلمه
نام هند دختر ابوامیة بن مغیرة مشهور به أُمّ سَلَمه
کنیه ام‌ سلمه
لقب ام‌المؤمنین
ولادت ۵۹۶ میلادی مکه، حجاز
محل زندگی حبشه، مدینه، مکه
مهاجر/انصار مهاجر
دین اسلام
نقش‌های برجسته همسر پیامبر(ص) - یکی از مدافعان اهل بیت(ع) پس از رحلت پیامبر(ص) - راوی روایات متعددی از پیامبر(ص)
محل زندگی حبشه، مدینه
خویشاوندان ابوامیة بن مغیرة - عبدالله بن عبدالاسد- عمر بن ابی سلمه
تاریخ وفات ۶۲ ه‍.ق - مدینه
حضور در جنگ‌ها جنگ بنی‌المصطلق، جنگ خندق، جنگ خیبر، فتح مکه، جنگ حنین
مدفن قبرستان بقیع

وی در دوران حضور خود در کنار حضرت همواره حامی وی بود و در رویدادهای مختلف و رخدادها در کنار حضرت بود. خانه ام سلمه به سبب پختگی، تیزهوشی و درایت وی محل تصمیم‌گیری برخی امور بود و به سبب همین برخی از همسران رسول خدا(ص) نسبت به وی حسادت می‌کردند.

وی نقش‌هایی در شان نزول برخی از آیات داشته و راوی روایت‌های فراوان به‌ویژه درباره رویدادهای تاریخی و نیز فضیلت‌های اهل‌بیت[۱](ع) بوده است. وی از کسانی است که در تشیع جنازه حضرت زهرا(س)[۲] شرکت کرده است.

نام و نسب ام سلمه

ام سلمه، کنیه‌ی یکی از امهات المؤمنین از همسران گرامی پیامبر اسلام(ص) است که نامش قبل از اسلام، هند، یا رمله بود. [۳] پدرش سهیل [۴] و یا حذیفه با کنیه‌ی ابی‌مغیره، ملقب به زاد الرکب، [۵] از تیره بنی‌مخزوم از قبیله‌ی قریش[۶] بود و مادرش نیز عاتکه نام داشت. [۷]

ازدواج اول ام سلمه

شوهر اوّل ام سلمه، أبی سلمة بن عبد الأسد، برادر رضاعی پیامبر بود [۸] که در جنگ أحد مجروح شد و بعد از مدتی در اثر همین جراحت به شهادت رسید. [۹]

ام سلمه از زنان بزرگ صدر اسلام به شمار می‌‏رفت که به اتفاق همسرش جزو مهاجران به حبشه بودند؛ [۱۰] و با انتشار خبر خودداری مشرکان از اذیت و آزار مسلمانان، به مکه بازگشته؛ اما بعد از اطلاع از دروغ بودن این خبر، مجدداً به حبشه مهاجرت نمودند. سرانجام آنها به مکه برگشته و بعد از مدتی نیز به مدینه[۱۱] هجرت نمودند. [۱۲] بر طبق برخی گزارش‌ها ام سلمه اولین زنی بود که به مدینه مهاجرت نمود. [۱۳]

ام سلمه از همسر اولش چهار فرزند به نام‌های عمر، سلمه، زینب و دره داشت. [۱۴]

ازدواج ام سلمه با پیامبر(ص)

ام سلمه قصد داشت بعد از ابوسلمه، دیگر با کسی ازدواج ننماید؛ اما خود ابوسلمه وی را از این کار بازداشت و به وی سفارش کرد تا بعد از او همسری برگزیند. [۱۵] ام سلمه که جواب خواستگارانی؛ مانند ابوبکر[۱۶] و عمر[۱۷] را رد کرده بود. در جواب خواستگاری پیامبر(ص) گفت که من زن غیرت‌مندی هستم (نمی‌‏توانم دیگر همسران شوهرم را تحمل کنم، نمی‌توانم غیر از شوهر اول کسی را به عنوان شوهر برگزینم و یا ...‏) و کودکان خردسالی هم دارم و هیچ‌یک از اولیای من نیز در این‌جا حضور ندارند!

پیامبر(ص) در پاسخ به او پیام فرستاد که خداوند کودکانت را کفایت می‌کند و من از پروردگار می‏‌خواهم که غیرت تو را از میان ببرد و خویشاوندان تو نیز به این کار راضی خواهند شد. [۱۸]

سرانجام ام سلمه بعد از شهادت شوهرش در شوال سال چهارم هجری، [۱۹] با پیامبر(ص) ازدواج کرد.

البته گزارش‌هایی وجود دارد که تاریخ این ازدواج، سال دوم هجرت و قبل از جنگ بدر، [۲۰] و یا بعد از آن بود. [۲۱]

شایان گفتن است که گزارش‌های اخیر با شهادت ابوسلمه در جنگ احد سازگار نیست.

ام سلمه دست کم به مدت هفت سال با رسول خدا(ص) زندگی مشترک داشت؛ [۲۲] اما از ایشان صاحب فرزند نشد. [۲۳]

جایگاه ام سلمه نزد پیامبر(ص)

پیامبر(ص) به این بانو علاقه‌ای خاص داشت. این همسر پیامبر علاوه بر آن‌که زنی زیباروی بود که موجب حسادت عایشه[۲۴] قرار می‌گرفت، بانویی عاقل و تیزبین بود که گاه پیامبر(ص) با او مشورت می‌‌کرد. [۲۵]

امام صادق(ع)[۲۶] در مورد شخصیت او فرمود: ام ‌سلمه پس از خدیجه برترین همسر رسول خدا بود. [۲۷] در جریان حدیث کساء، آیه‌ی تطهیر در خانه ام سلمه نازل شد و آن‌جا بود که از پیامبر(ص) پرسید، آیا من در شمار اهل‌بیت نیستم؟ پیامبر(ص) فرمود: تو بر خیر و نیکی هستی (اما از اهل‌بیت نیستی). [۲۸]

ام سلمه در غزواتی؛ مانند «مُرَیسیع»، «خیبر»، «حدیبیه»، «خندق»، «فتح مکه» و «حنین»، رسول خدا(ص) را همراهی کرد. [۲۹]

همچنین گزارش شده است که پیامبر اسلام(ص) در جریان اجرای عقد اخوت میان مسلمانان، بین ام سلمه و صفیه نیز عقد اخوت برقرار نمود. [۳۰]

پانویس

  1. ر.ک:مقاله اهل‌بیت
  2. ر.ک:مقاله حضرت زهرا(س)
  3. ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله‏، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 4، ص 1920، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق
  4. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، تحقیق، عطا، محمد عبد القادر، ج 8، ص 69، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق
  5. الاستیعاب، ج 4، ص 1920؛ این لقب به جهت شهرتش در بخشش و کرم به وی داده شد
  6. ر.ک:مقاله قریش
  7. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 6، ص 340، بیروت، دار الفکر، 1409ق
  8. الطبقات الکبری، ج ‏1، ص 87
  9. الاستیعاب، ج ‏4، ص 1682
  10. الاستیعاب، ج ‏4، ص 1920
  11. ر.ک:مقاله مدینه
  12. ابن حجر عسقلانی، الإصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق، عادل احمد، عبد الموجود، علی محمد، معوض، ج 8، ص 404، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق، 1995م
  13. الاستیعاب، ج 4، ص 1939
  14. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ج 1، 430، ریاض، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق
  15. الإصابة، ج ‏8، ص 343
  16. ر.ک:مقاله ابوبکر
  17. ر.ک:مقاله عمر
  18. الطبقات الکبری، ج ‏8، ص 71
  19. الاستیعاب ، ج 1، ص 45
  20. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الطبری‏(تاریخ الأمم و الملوک)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 11، ص 604، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق، 1967م
  21. الاستیعاب، ج ‏4، ص 1921
  22. مستوفی قزوینی، حمد الله بن ابی بکر بن احمد، تاریخ گزیده، تحقیق، نوایی، عبد الحسین، ص 160، تهران، امیر کبیر، چاپ سوم، 1364ش
  23. محمد بن اسحاق بن یسار، سیرة ابن اسحاق(کتاب السیر و المغازی)، ص 260، قم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی‏، چاپ اول‏، 1410ق
  24. ر.ک:مقاله عایشه
  25. صالحی دمشقی‏، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج 5، ص 79، بیروت، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1414ق
  26. ر.ک:مقاله امام صادق(ع)
  27. شیخ صدوق، خصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 419، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش
  28. عسکری، امام ابومحمد حسن بن علی، التفسیر المنسوب الی الامام العسکری ع، ص 376، قم، مدرسه امام مهدی، چاپ اول، 1409ق
  29. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، تحقیق، مارسدن جونس، ج 2، ص 467، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چاپ سوم، 1409ق
  30. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب ع، ج 2، ص 185، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق