سجده بر زمین و استفاده از مهر (مقاله)
انسان در حال سجده از هر حال دیگر به خدا نزدیکتر است، سجدههای طولانی برای خدا، روح و جان انسان را پرورش میدهد و بارزترین نشانه های عبودیت و خضوع در پیشگاه پروردگار است. به همین دلیل در هر رکعت نماز دستور دو سجده داده شده است، و سجده شکر و سجده های واجب و مستحب تلاوت قرآن نیز از بارزترین مصادیق سجده است. سجده هم امر مهمی است و هم دارای شرایط و آدابی، که یکی از شرایط آن چیزی است که می توان برای و بر آن سجده کرد، در داسلام سجده جز برای خدا جایز نیست، اما سجده بر چه چیزی درست و بر چه چیزی نادرست است؟
سجده بر زمین و استفاده از مهر
اهمیت سجده
در حدیث آمده که هیچ کار انسان برای شیطان ناراحتکنندهتر از سجده نیست، و در حدیثی دیگر پیغمبر اکرم (صلیالله عليه و آله) به يکى از ياران خود فرمود: «وَ إِذَا أرَدْتَ أنْ يَحْشُرَکَ اللهُ مَعِى يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأطِلِ السُّجُودَ بَيْنَ يَدَىِ اللهِ الوَاحِدِ الْقَهّارِ»اگر مىخواهى در قيامت با من محشور شوى براى خداوند قهّار سجدههاى طولانى بجا آور [۱]
سجود مختص خداست
جمله (لَهُ يَسْجُدُونَ) [۲] و همچنين تعبير (وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ) [۳] با توجه به مقدّم شدن «للّه» در جمله مزبور، آيه دلالت بر حصر دارد يعنى همه و همه در آسمان و زمين فقط براى خدا سجده مىکنند! جالبتوجه اینکه در کتاب «وسائل الشيعة» در ابواب سجده نماز، بابى تحت عنوان «عدم جواز السجود لغير الله» ذکر شده و در آن هفت حديث از پيغمبر اکرم (صلیالله عليه و آله) و امامان معصوم نقل شده است که سجده براى غير خدا جايز نيست. [۴]از اين سخن در بحثهاى آينده نتيجهگيرى میکنیم.
سجده شرایط و آدابی دارد که یکی از آنها چیزی است که میتوان بر آن سجده کرد
فقهاى اهلسنت عموماً معتقد به جواز سجده بر همه چيز هستند البتّه گروهى از آنان سجده بر آستين لباس يا گوشه عمامه و مانند آن را استثنا کرده و جايز ندانسته اند.
پیروان مکتب اهلبیت (علیهمالسلام) متّفقاً بر اين عقيده هستند که تنها بر دو چیز می توان سجده کرد: زمين و آنچه از زمين مىرويد، بهشرط آن که خوردنى و پوشيدنى نباشد مانند برگ و چوب درختان و حصير و بوريا و امثال آنها.
پیروان اهلبیت (علیهمالسلام) به استناد رواياتى که از رسول خدا (صلیالله عليه و آله) و ائمّه اهلبیت (علیهمالسلام) و عمل صحابه نقل شده، بر اين عقيده اصرار دارند، لذا در مسجدالحرام و مسجد پيغمبر اکرم (صلیالله عليه و آله) ترجيح مىدهند روى فرشها سجده نکنند بلکه روى سنگها سجده کنند و گاه حصيرى همراه خود مىآورند و روى حصير سجده مىکنند.
در مساجد ايران و عراق و کشورهاى شيعهنشين که تمام مساجد مفروش است، قطعه خاکى را به نام «مهر نماز» درست کرده و آن را روى فرش گذارده و بر آن سجده مىکنند تا پيشانى که اشرف اعضاى انسان است، در پيشگاه خداوند به خاک ساييده شود و نهايت تواضع در پيشگاه خدا به عمل آيد. گاه اين قطعه خاک را از تربت شهيدان انتخاب مىکنند که يادآور جانفشانىهاى آنها در راه خدا باشد و حضور قلب بيشترى در نماز حاصل کنند، و تربت شهيدان کربلا را بر ديگران ترجيح مىدهند، ولى نه هميشه مقيّد به تربت هستند و نه خاک، بلکه همانطور که گفته شد بر سنگهاى کف مساجد- مانند مسجد الحرام و مسجد النبى (صلیالله عليه و آله)- به راحتى سجده مىکنند. (دقّت کنيد)[۵]
پيروان اهلبیت (علیهمالسلام) براى اثبات وجوب سجده بر زمين
=== احاديث و سیره پيامبر اسلام (صلیالله عليه و آله) ===
الف) حديث معروف نبوى در مورد سجده بر زمين
اين حديث را شيعه و اهل سنّت از پيغمبر اکرم (صلیالله عليه و آله) نقل کردهاند که فرمود:
«جُعِلَتْ لِىَ الأرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً؛ زمين براى من محلّ سجده و طهارت (تيمّم) قرار داده شده است».[۶]
بعضى گمان کردهاند معناى حديث آن است که سراسر روى زمين محلّ عبادت پروردگار است و انجام عبادات، مخصوص محلّ معيّنى نيست، آن گونه که يهود و نصارى گمان مىکردهاند که عبادت حتماً بايد در کليسا و معابد خاص انجام گردد، ولى اين تفسير با کمى دقّت با معناى واقعى حديث سازگار نيست، زيرا پيامبر فرمود: «زمين هم طهور است و هم مسجد» و مىدانيم آنچه طهور است و با آن مىتوان تيمّم کرد، خاک و سنگ زمين است، بنابراين سجدهگاه نيز بايد همان خاک و سنگ باشد.
اگر پيامبر اکرم (صلیالله عليه و آله) مىخواست آن معنا را که جمعى از فقهاى اهلسنت از حديث استفاده کردهاند، بيان کند بايد بگويد: «جعلت لى الارض مسجداً و ترابها طهوراً؛ سرتاسر زمين براى من مسجد است و خاک آن وسيله طهارت و تيمم» ولى چنين نفرمود.
بنابراين شکّى نيست که مسجد در اينجا به معناى سجدهگاه است و سجدهگاه بايد همان چيزى باشد که بتوان بر آن تيمّم کرد. پس اگر شيعيان مقيّد هستند بر زمين سجده کنند و سجده بر فرش و مانند آن را مجاز نمىدانند، کار خطايى نکردهاند، چون به دستور رسولالله (صلیالله عليه و آله) عمل مىکنند.
ب) سيره پيامبر
(صلیالله عليه و آله) از روايات متعدّدى استفاده مىشود که پيامبر اکرم (صلیالله عليه و آله) نيز بر زمين سجده مىکرد، نه بر فرش، لباس و مانند آن.
در حديثى از أبو هريره مىخوانيم که مىگويد: «سجد رسول الله فى يوم مطير حتّى أنّى لانظر إلى أثر ذلک فى جبهته و ارنبته؛ رسول خدا را در يک روز بارانى ديدم که بر زمين سجده مىکرد و اثر آن بر پيشانى و بينى او نمايان بود». [۷]اگر سجده بر فرش و پارچه جايز بود، لزومى نداشت آن حضرت در روز بارانى بر زمين سجده کند.
عايشه نيز مىگويد: «ما رأيت رسول الله متقياً وجهه بشىء؛ من هرگز نديدم پيامبر اکرم (صلیالله عليه و آله) (به هنگام سجده) پيشانى خود را به چيزى بپوشاند». [۸]
ابن حجر در شرح اين حديث مىگويد: اين حديث اشاره به اين است که اصل در سجده اين است که پيشانى به زمين برسد ولى در موقع عدم توانايى واجب نيست. [۹]
در روايت ديگرى از ميمونه (همسر ديگر رسول خدا) آمده است: «و رسولالله يصلى على الخُمرة فيسجد؛ پيامبر بر قطعه حصيرى نماز مىخواند و سجده مىکرد». [۱۰]
بديهى است مفهوم حديث اين است که پيامبر بر همان سجّاده حصيرى سجده مىکرد. روايات متعدّدى در منابع معروف اهل سنّت آمده است که پيامبر بر «خمره» نماز مىخواند، (خُمره حصير کوچک يا سجّادهاى است که از برگ درخت نخل مىبافتند).
سيره صحابه
1- جابر بن عبد الله انصارى
مىگويد: «کنت اصلّى مع النبى (صلیالله عليه و آله) الظهر فآخذ قبضة من الحصى فاجعلها فى کفّى ثم احولها إلى الکف الأخرى حتّى تبرد ثمّ اضعها لجبينى حتّى اسجد عليها من شدّة الحرّ؛ من با پيغمبر اکرم (صلیالله عليه و آله) نماز ظهر مىخواندم، مقدارى از سنگريزهها را در يک کف دست مىگرفتم و آن را از اين دست به آن دست مىکردم تا خنک شود و بر آن سجده کنم، اين کار به خاطر شدّت گرما بود». [۱۱] اين حديث به خوبى نشان مىدهد که اصحاب پيامبر (صلیالله عليه و آله) مقيّد بودند بر زمين سجده کنند، حتّى براى موقع گرما چاره مىانديشيدند. اگر سجده بر زمين لازم نبود اين کار پرزحمت لزومى نداشت.
2- برخی اصحاب به شهادت انس بن مالک
انس بن مالک مىگويد: «کنّا مع رسول الله (صلیالله عليه و آله) فى شدّة الحرّ فيأخذ أحدنا الحصباء فى يده فإذا برد وضعه و سجد عليه؛ ما در شدّت گرما در خدمت رسول خدا (صلیالله عليه و آله) بوديم بعضى از ما سنگريزه را در دستش مىگرفت تا خنک شود سپس آن را بر زمين مىنهاد و بر آن سجده مىکرد».[۱۲] اين تعبير نيز نشان مىدهد که اين کار در بين اصحاب رايج بوده است.
3- ابن مسعود
أبو عبيده نقل مىکند «أنّ ابن مسعود لا يسجد- أو قال لا يصلّى- إلّا على الأرض؛ عبد الله بن مسعود نماز نمىخواند يا گفت: سجده نمىکرد، مگر بر زمين». [۱۳]اگر منظور از زمين، فرش باشد احتياج به گفتن ندارد، بنابراين زمين به همان معناى خاک، سنگ، شن و مانند اينهاست.
4- در حالات مسروق بن اجدع
از ياران ابن مسعود آمده است: «کان لا يرخص فى السجود على غير الأرض حتّى فى السفينة و کان يحمل فى السفينة شيئاً يسجد عليه؛ او اجازه نمىداد بر غير زمين سجده کنند، حتّى هنگامى که به کشتى سوار مىشد، چيزى با خود به کشتى مىبرد و بر آن سجده مىکرد».[۱۴]
5- على بن عبد الله بن عبّاس
على بن عبد الله بن عبّاس به «رزين» نوشت: «ابعث إلىّ بلوح من أحجار المروة عليه اسجد؛ قطعه صافى از سنگهاى «مروه» براى من بفرست تا بر آن سجده کنم». [۱۵]
6- عمر بن عبد العزيز
در نقل ديگرى در کتاب فتح البارى (شرح صحيح بخارى) آمده است: «کان عمر بن عبد العزيز لا يکتفى بالخمرة بل يضع عليها التراب و يسجد عليه؛ عمر بن عبد العزيز قناعت به سجده بر حصير نمىکرد بلکه مقدارى خاک بر آن مىگذارد و بر آن سجده مىکرد». [۱۶] از مجموع اين اخبار مىفهميم که سيره اصحاب و تابعین، در قرون نخستين اين بوده است که بر زمين يعنى خاک و سنگ و شن و مانند آن سجده مىکردند.
روايتى از امامان اهلبیت (علیهمالسلام)
حديث امام صادق (علیهالسلام): هشام بن حکم که از ياران دانشمند آن حضرت است سؤال کرد، بر چه چيز مىتوان سجده کرد و بر چه چيز نمىتوان سجده کرد؟ امام فرمود: «السُّجُودُ لَا يَجُوزُ إِلَّا عَلَى الأرْضِ أَوْ مَا أنْبَتَتْ الأرْضُ إِلَّا مَا أُکِلَ أوْ لُبِسَ؛ سجود جايز نيست مگر بر زمين يا چيزى که از زمين مىرويد، مگر خوردنىها و پوشيدنىها».هشام مىگويد: گفتم فدايت شوم حکمت آن چيست؟
فرمود: «لَانَّ السُّجُودَ هُوَ الْخُضُوعُ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا يَنْبَغِى أنْ يَکُونَ عَلَى مَا يُؤْکَلُ وَ يُلْبَسُ لَانَّ أبْنَاءَ الدُّنْيَا عَبِيدُ مَا يَأْکُلُونَ وَ يَلْبَسُونَ وَ السَّاجِدُ فِى سُجُودِهِ فِى عِبَادَةِ اللهِ فَلَا يَنْبَغِى أنْ يَضَعَ جَبْهَتَهُ فِى سُجُودِهِ عَلَى مَعْبُودِ أبْنَاءِ الدُّنْيَا الَّذِينَ اغْتَرُّوا بِغُرُورِهَا ؛ زيرا سجود خضوع براى خداوند متعال است و سزاوار نيست بر خوردنىها و پوشيدنىها سجده کرد، زيرا دنياپرستان بنده خوردنىها و پوشيدنىها مىباشند و کسى که سجده مىکند در حال سجود مشغول عبادت خداست. بنابراين سزاوار نيست پيشانى را در سجدهاش بر چيزى بگذارد که معبود دنياپرستانى است که فريفته زرق و برق دنيا هستند.
سپس امام افزود:«وَ السُّجُودُ عَلَى الأرْضِ أَفْضَلُ لَانَّهُ أبْلَغُ لِلتَّوَاضُعِ وَ الْخُضُوعِ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَ؛ سجده بر زمين افضل است، چرا که تواضع و خضوع در برابر خدا را بهتر نشان مىدهد».[۱۷]
منابع
مکارم شيرازى، ناصر، شيعه پاسخ مى گويد، 1جلد، مدرسة الإمام علي بن أبي طالب عليه السلام - قم - ايران، چاپ: 8.
پی نویس:
- ↑ (سفينة البحار، مادّه سجود.)
- ↑ (در آيه 206 اعراف)
- ↑ (رعد، آيه 15.)
- ↑ (وسائل الشيعة، جلد 4، صفحه 984.)
- ↑ مکارم شيرازى، ناصر، شيعه پاسخ مى گويد، 1جلد، مدرسة الإمام علي بن أبي طالب عليه السلام - قم - ايران، چاپ: 8.
- ↑ صحيح بخارى، جلد 1، صفحه 91 و سنن بيهقى، جلد 2، صفحه 433( در کتب بسيار ديگرى نيز اين حديث نقل شده است).
- ↑ مجمع الزوائد، جلد 2، صفحه 126.
- ↑ مصنف ابن ابى شيبه، جلد 1، صفحه 397.
- ↑ فتح البارى، جلد 1، صفحه 404.
- ↑ مسند احمد، جلد 6، صفحه 331.
- ↑ مسند احمد، جلد 3، صفحه 327؛ سنن بيهقى، جلد 1، صفحه 439.
- ↑ السنن الکبرى بيهقى، جلد 2، صفحه 106.
- ↑ مصنف ابن أبي شيبه، جلد 1، صفحه 397.
- ↑ طبقات الکبرى، ابن سعد، جلد 6، صفحه 53.
- ↑ اخبار مکّه ازرقى، جلد 2، صفحه 151.
- ↑ فتح البارى، جلد 1، صفحه 410.
- ↑ علل الشرايع، جلد 2، صفحه 341.