احمد بن علی الجنید
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۱۴:۱۹، ۲۳ اکتبر ۲۰۲۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۳ سال پیش) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید. |
احمد بن علی الجنید (1197 - 1275 ق) عالم دینی و مصلح اجتماعی ، از چهره های برجسته حضرمی در زمان خود بود. دارای رهبری و رهبری دینی و اجتماعی در شهر طارم بود . او بر شوراهای خصوصی و عمومی و همچنین موعظه و هدایت شوراهای مذهبی ریاست می کرد. و در علم حدیث و مردان سند و شرح حال و تاریخ و شجره نامه اعراب برتری داشت. وی علاوه بر نقش برجسته خود در سیاست حضرمی ، مبالغ هنگفتی را صرف خدمت به کشور و اصلاح وضعیت حضرمی کرد.
فهرست
1 درصد از
2 تولد و تربیت او
3 سفرهای او
4 برای تدریس صادر می شود
5 کهنسال
6 شاگردان او
7 نقش سیاسی
8 ثروت او
9 بهره برداری
10 نوشته های او
11 مرگ او
12 منتقد
12.1 استناد
نسبت
احمد بن علی بن هارون بن علی بن الجنید بن علی بن ابی بکر الجنید بن عمر بن عبدالله الصالح بن هارون بن حسن بن علی بن محمد جمال اللیل بن حسن المعلم بن محمد اسد الله بن حسن آل -ترابی بن علی بن الفقیه ، سرهنگ دوم محمد بن علی بن محمد صاحب میربت بن علی ، آزاد شده از قیسم بن علوی بن محمد بنعلوی بن عبید الله بن احمد المحاجر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العارضی بن جعفر صادق بن محمد آل -باقر بن علی زین العابدین بن الحسین السبت بن امام علی بن ابی طالب و امام علی ، همسر فاطمه بنت محمد ، سلام الله علیه .
وی سی و سومین نوه رسول خدا محمد ( ص) در نسب خود است.
تولد و تربیت وی در شهر طارم ، در ناحیه نویدره آن ، در حضرموت در سال 1197 هجری قمری متولد شد. وی زیر نظر و مراقبت پدرش ، علی بن هارون الجنید ، و مادرش ، علویا بنت ، پرورش یافت. ابی بکر بن سالم ایدید. او از کودکی مطیع و مطیع مجالس علم و دانشمندان بزرگ شد. وی فعالیت علمی خود را با قرآن کریم ، با قرائت و حفظ ، طبق رسم پیشینیان علوی آغاز کرد.پدرش او را به نشان حبیب عبدالله بن شیخ العیدروس ، معروف به علامت بغریب ، وصل کرد ، بنابراین او قرآن را مطالعه کرد و به دست شیخ محمد بن عبدالله باغریب و پسرش ابوبکر ، قرآن را حفظ کرد. به سپس شروع به جستجوی دانش از دانشمندان طارم و حضرموت کرد ، که در آن عصر بسیارند ، بنابراین هنرها و دانشهای زیادی از انواع مختلف ، مانند تفسیر ، حدیث ، فقه ، دستور زبان ، نجوم ، منطق ، لحن ، علم قرائت ، خوانندگان و راویان آنها و غیره. و بسیاری از متون کوتاه و طولانی مانند راهنمایی و هزاره و سایر موارد را حفظ کنید.
شیوخ و معلمان وی از او بسیار مراقبت می کردند و به دلیل ویژگی های خاصی که در او مشاهده می کردند ، درک بصیرتی و حافظه ای قوی داشتند ، توجه خود را به او معطوف می کردند ، تا زمانی که وی صلاحیت صعود به سکوی تدریس ، بهره مندی و راهنمایی را پیدا کرد. او در رهبری مذهبی و اجتماعی در طارم به پایان رسید.
سفرهای او او چندین سفر در داخل و خارج حضرموت داشت و بیشتر شبه جزیره عربستان را گشت. سفرهای او شامل چیزهایی بود که برای بدست آوردن و تلاش برای والدینش در اوایل جوانی و قبل از بزرگ شدن یکی از برادرانش بود. و هنگامی که برادرش عبدالله بزرگ شد ، او از تامین مخارج زندگی خود کافی بود و به طور خاص برای علم سفر کرد. هنگامی که او علم تجوید را دید و قرائت فرمان او را در حضرموت تضعیف کرد ، به صنعاء یمن سفر کرد ، و چه کسانی آن را بردند و به آن تسلط کامل پیدا کردند ، مبنای گسترش آن را در حضرموت ، که پس از عطره بازسازی شده بود ، دیدند و او را چنان دانشمندانی دیدند . زمان او
صادر شده برای آموزش بعد از اینکه از منابع دانش و دانش در طارم و دیگران استفاده کرد ، روی سکوی بهره مندی و تدریس نشست و هیئتی از دانش آموزان از سراسر طارم و حومه آن ، برای گرفتن از او ، دروس خصوصی و عمومی خود را برگزار کرد. ، و به طور کلی از آن بهره مند شدند و دانش آموزان زیادی از او فارغ التحصیل شدند. در ابتدا ، هنگامی که او ساکن نویدره بود ، هر روز از بعد از نماز صبح تا بعد از طلوع آفتاب ، در مسجد شیخ محمد بن عبدالله السویله بهارون درس می خواند. این درس او در فقه و خاستگاه دین بود. درس دیگری بعد از نماز ظهر تا نماز عصر ، در مسجد شیخ حسین بن عبدالله العیدروس ، در حدیث برگزار می شود. این درس توسط شیخ احمد بن محمد الحباشی ، محبوب او برگزار شد. در سال 1235 هجری قمری ، شیخ وی به جاوه سفر کرد و به او دستور داد تا از طرف او درس را برگزار کند ، بنابراین او آن را تأسیس کرد و به آن ادامه داد.
و هنگامی که از نویدره نقل مکان کرد و در الحوطه طارم ساکن شد ، بعد از نماز صبح درس را رها کرد و بعد از طلوع آفتاب تا زمان نماز صبح در خانه خود درس خواند و بعد از ظهر درس دیگری ترتیب داد. نماز تا نماز بعد از ظهر در مسجد بعلاوی در حدیث ، که درس او است که او در مسجد شیخ حسین العیدروس برگزار کرد . مسجد بعلاوی . ادامه این تا زمانی که او به خود نقل مکان کرد اتاق که او را کشف و ضبط بسیاری در تاریم که Iatadha در، درس FRB اتاق به عنوان به خوبی. سپس به طارم بازگشت و حدود دو سال در اتاقها ماند . او درسهایی را که قبلاً در خانه و مسجد بعلاوی انجام می داد ، تکرار کرد و تا پیر شدن ، بینایی خود را ادامه داد. متوقف شد ، و قدرت او ضعیف شد ، بنابراین او درس ها را ترک کرد و هر روز بعد از ظهر یک درس را برای نزدیک غروب در حیاط خود ترتیب داد. و بعد از طلوع آفتاب تا صبح چهارشنبه هر هفته درس عمومی دیگری را برای همه ترتیب دادمسجد جامع در طارم. در این درس ، او تمایل زیادی به موعظه و راهنمایی داشت ، زیرا اکثر مردم و افراد قدرتمند و دارای نفوذ از سلاطین و سربازان آنها حضور داشتند.
پیری بسیاری از شیوخ و معلمانی که آنها را دریافت کردند ، آنها را گرفتند و فارغ التحصیل کردند ، می فهمند که علاقه او به علم علاقه زیادی به تماس با افراد علم و اعتبار دارد ، و اگر در جستجوی کشوری از دانشمندان و مردم تحقیق کنید. از دانش ، Vihsal آنها ، و به نقل از دانش خود ، برخی:
محمد بن عبدالله باغیب ابوبکر بن محمد باغیب علوی بن محمد ، مشهور عبدالرحمان بن علوی ، صاحب الباتیحه حامد بن عمر المنفر عبدالرحمان بن حامد المنفر علوی بن احمد الحداد عبدالله بن ابی بکر کمک کرد عبدالرحمان بن عبدالله بافرج عبدالله بن علی بن شهاب الدین احمد بن محمد الحباشی ابوبکر بن عبدالله بن حسن علی بن محمد بهسین عمر بن محمد مولا خيلا ابوبکر بن عبدالله الهندوان عبدالله بن حسین بلفقیه حسین بن عبدالله ، شتر شب طاهر بن حسین بن طاهر عبدالله بن حسین بن طاهر عمر بن ثقف السقاف ثقف بن محمد الجفری عبدالقادر بن محمد الحباشی محمد بن احمد بن جعفر الحباشی هاشم بن علی بن جعفر الحباشی حسن بن صالح البحر احمد بن عمر بن سومایت محمد بن جعفر العطاس سلیمان بن محمد الاحدال عبدالرحمان بن سلیمان الاهدال عبدالله بن محمد بن اسماعیل ، شاهزاده محمد بن علی الشوقانی علوی بن عبدالله مدهر علی بن محمد البیطی علوی بن حسن مدهر شاگردان او او شاگردان زیادی دارد ، به ویژه هنگامی که مسافر است ، و هر زمان که وارد کشوری می شود ، چه در خانه باشد و چه در خارج از کشور ، مردم به وی مراجعه می کنند ، به ویژه شاگردان دانش ، که در میان آنها ذکر می شود:
پسرش ، عبدالرحمان ثقف بن احمد جنید عبدالرحمان بن محمد مشهور ایداروس بن علوی ایداروس عمر بن حسن الحداد عبدالله بن احمد بلفقیه حامد بن عمر بافرج علی بن عیدروس بن شهاب الدین محمد بن شیخ بهسان حسین بن احمد العیداروس عبید بن سالم بن عمیر بسلیم علی بن عبدالرحمان بن سهل علوی بن عبدالرحمان ، مشهور احمد بن محمد الکاف احمد بن عبدالله باکری خطیب فضل بن عبدالرحمن بهترین است عبدالرحمان بن احمد بست عبدالله بن مصلح خراسانی علی بن سالم بن شیخ ابی بکر بن سالم رضوان بن احمد بهترین علوی بن علی الهندوان عقیل بن عبدالله بن یحیی عبدالقادر بن احمد بن طاهر هادی بن حسن السقاف علوی بن عبدالرحمن السقاف محمد بن حسین الحباشی عیدروس بن عمر الحباشی عبدالله بن طه الحداد ایداروس بن حسین ایداروس عمر بن محمد بن سومیت سالم بن عبدالله بن سمیر محمد عبدون بشرحیل صالح بن عبدالله العطاس ابوبکر بن عبدالله العطاس احمد بن محمد المحضر محمد بن عبدالله باسودان حسین بن احمد البر نقش سیاسی در قرن سیزدهم هجری قمری ، حضرموت هرج و مرج قبیله ای را تجربه کرد ، در نتیجه عدم وجود حکومت سازمان یافته ای که بر کل دره حضرموت حاکم بود.در واقع ، هر روستایی توسط قبیله ای از قبایل مسلح اداره می شد. علاوه بر این ، این قبایل به طور کلی درگیر جنگ ها و حملات هستند ، بنابراین هر قبیله به امید از بین بردن آنها به همسایگان خود حمله می کند. دره حضرموت به میدان درگیری های قبیله ای تبدیل شد ، جایی که بی عدالتی و فساد در آن گسترش یافت ، امنیت مختل شد و حملات به مردم و پول افزایش یافت. ساکنان دره و افراد برجسته آن به رهبری روحانیون علوی و دیگران از این هرج و مرج خشمگین بودند. آنها تلاش می کردند و تلاش های زیادی برای اصلاح وضعیت دره تا برقراری امنیت انجام می دادند و معتقد بودند که این وضعیت اصلاح نخواهد شد ، مگر با ایجاد یک دولت متحد قوی که شامل تمام دره حضرموت می شود.
هنگامی که سید طاهر بن حسین بن طاهر رنسانس معروف خود را آغاز کرد و خواستار اسلحه شد و افراد مشهور حضرموت در سال 1220 هجری قمری با وی بیعت کردند ، احمد جنید از اولین کسانی بود که با وی بیعت کرد و به او کمک بزرگی کرد. بودجه ، مانند دیگر برادرانش از حضرمیس . و آنها قصد ایجاد یک دولت اسلامی زیر سایه قوانین اسلامی را داشتند . اما تلاشهای آنها به نتیجه نرسید و این رنسانس شکست خورد ، بلکه آنها در معرض آسیبهای شدیدی از جمله کشتار ، زندان ، غارت و ارعاب قرار گرفتند. احمد الجنید چندین بار زندانی شد ، پول او غارت شد و عمویش سالم بن ابی بکر ایدید کشته شد و برخی از گروه او مجبور شدند از حضرموت مهاجرت کنند تا در فتنه و حملات قبایل مسلح ادامه دهند.
از زمان انقلاب بزرگ 1265 برابر حاکمان از تاریم و بد و حومه آن، احمد جنید در خط مقدم از اپراتورها، و به طور فعال در آن شرکت، از آن بود پایان از پیروزی و کهیر حکومت اصلاح سیاستمدار عبدالله بن عواد خوب یافی ، سلطان غالب بن محسن الکاتیری . و هنگامی که سلطان غالب فرمانروایی طارم را به دست گرفت و موضوع برای او حل شد ، حضرامی ها دور او جمع شدند ، با او برخاستند و دست او را در همه امور گرفتند. احمد الجنید به او کمک کرد و از او حمایت کرد و او از برادران خود از غنی نشین حضرمی خواست تا با پول و چیزهای دیگر به سلطان غالب دست یاری دهند. برادرش عمر الجنید از سنگاپور اولین کسی بود که به او کمک کرد ، بنابراین او با تعدادی برده و مملوک ، مقدار زیادی پول و مقدار زیادی سلاح به او کمک کرد. سلطان غالب به احمد الجنید رفت و آمد کرد و مایل بود در جلسات و درسهای او شرکت کند.
ثروت او او یکی از افراد دارای ثروت وسیع بود و بیشتر ثروتش از حضرموت جمع آوری شد . برادرش عمر سالانه پانصد فرانک از سنگاپور و برادرش عبدالله سالانه صد فرانک از صنعا برای او می فرستاد . و بیشتر به کشاورزی تکیه می کرد ، بنابراین یک کشاورز مشهور بود و در بیشتر حضرموت مزارع داشت که از شرق به سوم و الخون و در جنوب به بیت مسلما می رسید. او تا زمان پیری کشاورزی را رها نکرد و بیشتر کشت او نخل بود.
سوء استفاده این بنا دارای آثار معماری زیادی است ، زیرا او عاشق بناهای سلفی و احیای آنچه از آنها ناپدید شده بود بود. Vhhma بسیاری از بهره برداری های پیشرفت ، از Zwayahm و مساجد ، Fmma مساجد قدیمی: مسجد السقاف ، مسجد آیداروس ، و مسجد شیخ بن عبدالرحمان ایدید ، مسجد سایبا ، مسجد دهمانه ، مسجدی در روستای الکوز ، و مسجد عبدالرحمن السقاف روستای سوم.
از جمله دیگر شاهکارهای زندگی او: زاویه فضل در مقاصر ، زاویه سعد بن علی مدحج واقع در مسجد سرجیس ، و سقیفت الفقیه مقدم با خاک زنبول. او فونداسیون اطراف خاک را تعمیر کرد. به دلیل علاقه شدید به آثار باستانی ، تا زمانی که صاحب خانه های باستانی زیادی نشد ، سخت کار کرد. از جمله بیت الفقیه مقدم ، و خانه امام ثقف ، و نقل شده است که وی مالک حدود پانزده خانه از پیشینیان بوده است.
کتابهای او با توجه به آنچه از سه کتاب وی مشخص است ، آنها عبارتند از:
«الدر المظهر ، توضیح شعر مدهر» "قرارداد منحصر به فرد دوران کودکی را توضیح داد" "پماد بیماران در تنظیم دیدار طرب طارم" مرگ او وی پنجشنبه شب ، عصر عید فطر ، سال 1275 هجری قمری درگذشت و صبح آن روز در خاک معروف زنبول ، در میان پدران و بستگانش به خاک سپرده شد .
مراجع الجنید ، عبدالقادر بن عبدالرحمان (1414 ق). اسجاد در انتشار فضائل برخی از اعضای خانواده جنیدی (PDF) قرارداد می بندد . سنگاپور: Kyodo Press، Ltd.