نقد شهید مطهری بر دیدگاه مخالفین وحدت اسلامی

از ویکی‌وحدت

مقاله نقد شهید مطهری بر دیدگاه مخالفین وحدت اسلامی با ادله عقلی و نقلی امکان بلکه ضرورت و لزوم وحدت اسلامی را اثبات کرده است.

طرح مسئله

براى برخى این تصور پیش آمده ‌که مذاهبى ‌که تنها در فروع با یکدیگر اختلاف دارند. مانند شافعى و حنفى مى ‏توانند با هم برادر باشند و با یکدیگر در یک صف قرار گیرند. اما مذاهبى ‌که در اصول با یکدیگر اختلاف‏ نظر دارند به هیچ وجه نمى ‏توانند با یکدیگر برادر باشند.

از نظراین دسته، اصول مذهبى مجموعه‏ اى بهم پیوسته است و به اصطلاح اصولیون از نوع «اقل و ا‌کثر ارتباطى» است، آسیب دیدن یکى عین آسیب دیدن همه است.
بنابر این - آنجا ‌که مثلًا اصل «امامت» آسیب مى ‏پذیرد و قربانى مى ‏شود، از نظر معتقدین به این اصل، موضوع وحدت و اخوّت منتفى است ؛

به همین دلیل شیعه و سنى به هیچ وجه نمى ‏توانند دست یکدیگر را به عنوان دو برادر مسلمان بفشارند و در یک جبهه قرار گیرند، دشمن هر‌که باشد.

نقددیدگاه مذکور

در پاسخ اینان باید گفت  :


دلیلی ندارد ما اصول – عقیدتی - را در حکم یک مجموعه به هم پیوسته بشماریم و از اصل «همه یا هیچ» در اینجا پیروی کنیم.

اینجا جای قاعدة «المیسورُ لایسقُطُ بالمعسور» و «ما لایُدرکُ کُلُهُ لایُترکُ کُلُه» است-
یعنی اگر بدلیل اختلافات عقیدتی وحدت در حد مطلوب ممکن نیست – نظیر وحدت بین پیروان یک مذهب - لااقل بمقداری که میسور و ممکن است در برابر دشمنان مشترک متحد گردیم .

سیره وحدوی امام علی علیه السلام

2- سیره و روش شخص امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام برای ما بهترین و آموزنده‌ترین درسهاست.

علی در برابر ربایندگان حقش قیام نکرد و قیام نکردنش اضطراری نبود، بلکه کاری حساب‌شده و انتخاب شده بود .

او از مرگ بیم نداشت، چرا قیام نکرد؟ حد ا‌کثر این بود ‌که ‌کشته شود. ‌کشته شدن در راه خدا منتهاى آرزوى او بود. او همواره در آرزوى شهادت بود و با آن از ‌کود‌ک به پستان مادر مأنوس‏تر بود.

على در محاسبه صحیحش بدین نکته رسیده بود ‌که مصلحت اسلام در آن شرایط، تر‌ک قیام و بلکه همگامى و هم‌کارى است.

خود ‌کراراً به این مطلب تصریح مى‏‌کند.

در یکى از نامه‏ هاى خود به مالک اشتر (نامه 62 از نامه‏‌هاى‏ نهج البلاغه‏) مى‏‌نویسد:

فأمْسَ‌کْتُ یَدى حَتّى رَأیْتُ راجِعَةَ النّاسِ قَدْ رَجَعَتْ عَنِ الْاسْلامِ، یَدْعونَ الى‏ مَحْقِ دینِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، فَخَشیتُ انْ لَمْ انْصُرِ الْاسْلامَ وَ اهْلَهُ انْ ارى‏ فیهِ ثَلْماً اوْ هَدْماً تَ‌کونُ الْمُصِیْبَةُ بِهِ عَلَىَّ اعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلایَتِکُمُ الَّتى انَّما هِىَ مَتاعُ ایّامٍ قَلائِلَ.

من اول دست خود را - از بیعت نمودن - پس ‌کشیدم، تا دیدم گروهى از مردم از اسلام بازگشتند و مردم را به نابودى دین محمد صلى الله علیه و آله دعوت مى‏‌کنند.

پس ترسیدم ‌که اگر به یارى اسلام و مسلمین برنخیزم شکاف یا انهدامى در اسلام خواهم دید ‌که مصیبت آن از فوت خلافت چندروزه بسى بیشتر است.

3- مسلمانان از نظر اختلافات مذهبى طورى نیستند ‌که نتوانند وحدت داشته باشند، نتوانند با یکدیگر برادر و مصداق‏ «انَّما الْمُؤْمِنون اخْوَةٌ» بوده باشند زیرا : خدایى ‌که همه پرستش مى‏ ‌کنند یکى است، همه مى‏ گویند: لااله‏ الّا اللّه‏،


همه به رسالت محمد صلى الله علیه و آله ایمان دارند و نبوت را به او پایان‏ یافته مى‏ دانند و دین او را خاتم ادیان مى‏ شناسند،

همه ، قرآن را ‌کتاب مقدس آسمانى خود مى‏ دانند و آن را تلاوت مى‏ ‌کنند و قانون اساسى همه مسلمین مى‏ شناسند،

حتى همه - شیعه و سنی- خاندان نبوت را دوست مى‏ دارند و به آنها احترام مى‏ گزارند.

اینها ‌کافى است ‌که دلهاى آنها را به یکدیگر پیوند دهد و احساسات برادرى و اخوت اسلامى را در آنها برانگیزد.ولى امان از سوءتفاهمات،

امان از توهمات و تصورات غلطى ‌که فرق مختلف درباره ی‌کدیگر دارند

و امان از عواملى ‌که ‌کارى جز تیره‏ تر ‌کردن روابط مسلمانان ندارند.

تهدیدى ‌که از ناحیه سوء تفاهمات بیجا و خوب در‌ک نکردن یکدیگر متوجه مسلمین است بیش از آن است ‌که از ناحیه خود اختلافات مذهبى متوجه آنهاست.

-نتیجه انکه دیدگاه مخالفان وحدت اسلامی مخالف با قران، سیره سیاسی امام علی و حکم قطعی عقل خواهد بود. -

منبع

مجموعه آثار استاد شهید مطهرى («الغدیر» و وحدت اسلامى(شش مقاله))، ج‏25، ص: 29-26 ؛ ص 39-38- با تلخیص و ویرایش جزئی-

پانویس