ابن عطاء اسکندری

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۴۱ توسط S.m.salehi.kh (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «<div class="wikiInfo">پرونده:ابن عطا.jpg|جایگزین= حسن بصری|بندانگشتی|مسجد و مقبره ابن ع...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
حسن بصری
مسجد و مقبره ابن عطاء اسکندری
نام تاج الدين أبو الفضل أحمد بن محمد بن عبد الكريم بن عبد الرحمن بن عبد الله بن أحمد بن عيسى بن الحسين بن عطاء الله الجذامي
نام‎های دیگر ابن عطاء الله السكندري
درگذشت 709ق


ابن عطاء الله السكندري (658 هـ/ 1260 م - 709 هـ/ 1309 م) فقيه مالكي و صوفی شاذلی است. او را می توان یکی از ارکان اساسی طریقه شاذلیه دانست. از القاب او می توان به:"قطب العارفين"، و"ترجمان الواصلين"، و"مرشد السالكين" اشاره کرد.او فردی صالح و عالم که دارای کرسی تدریس و مورد مراجعه عموم بود معرفی کرده اند به طوری که مواعظ فی در روح و قلب مردم تاثیر بسزایی داشت.به كلام اهل الحقائق وارباب طريق تسلط کامل داشته ضمن اینکه علاقه وافر و تسلط کاملی بر آثار مشایخ تصوف گذشته داشت. مردم را از اشارات معنوی و ارشادات مادی خود منتفع می نمود و صاحب روحی بزرگ و معنوی بود.

زندگی

او تاج الدين أبو الفضل أحمد بن محمد بن عبد الكريم بن عبد الرحمن بن عبد الله بن أحمد بن عيسى بن الحسين بن عطاء الله منتسب به الجذامي بود زیرا پدرانش منسوب به قبیله جذام در یمن بودند که بعد از فتوحات اسلامی به مصر نقل مکان کرده و در شهر اسکندریه موطن گزیدند. ابن عطاء حوالی سال 658 هـ برابر با 1260 م متولد شد. او مانند پدرش نزد پدر بزرگش شيخ أبي محمد عبد الكريم بن عطاء الله بزرگ شد و فقیهی شد که به علوم شرعی و اسلامی مشغول بود و در جوانی علوم لغت،شرعی و دینی را فراگرفت.

تصوف

او در ابتدا منکر طریقت و تصوف بود تا آنجا که می گفت:هر کس بگوید علم غیر از آنچه در دست ما هست، بر خدای متعال افترا بسته است.تا آنکه با ابو عباس مرسی آشنا شد و نزد او تلمذ کرد و سخنانش را شنید تا اینکه او را بسیار تحسین کرد و راه تصوف را از او گرفت و نخست از اهالی طریقه مریدیه شد از سخنان ابتدایی اوست که می گوید: «از این سخنان به خود می خندیدم». سپس ابن عطاء درجات علم و دانش را طی کرد تا این که شیخ ابوالعباس روزی به او گفت: به خدا قسم لازم است در دو مکتب مفتی راهنما بشوی. منظور در امر طریقت و شریعت است. سپس فرمود: به خدا سوگند این جوان نمی میرد تا اینکه دعوت کننده به سوی خدا و هدایت کننده الی الله باشد و به خدا سوگند تو کار بزرگی خواهی کرد.

شاگردان

او شاگردان زیادی را تربیت نمود که از آن میان می توان به ابن المبلق السكندري و تقي الدين السبكي شيخ شافعيه اشاره کرد.

آثار

او آثار متعددی داشت که تعدادی از آنان موجود و تعدادی دیگر نیز مفقود شده اند اما مهمترین آنان عبارتند از:

لطائف المنن في مناقب الشيخ أبي العباس وشيخش أبي الحسن.

القصد المجرد في معرفت اسم مفرد.

التنوير في إسقاط التدبير.

أصول مقدمات الوصول.

الطريق الجادة في نيل السعادة.

عنوان التوفيق في آداب الطريق، شرح قصيدة الشيخ أبو مدين که با این مصرع آغاز می شود(ما لذة العيش إلا صحبة الفقرا).

تاج العروس مطالبی در تهذيب نفوس.

مفتاح الفلاح ومصباح الأرواح في ذكر الله الكريم الفتاح.

الحكم العطائية على لسان أهل الطريقة،

این مهم ترین نوشته اوست و موردانتشار گسترده قرار گرفته است و برخی از آن هنوز در برخی از دانشکده های دانشگاه الازهر در حال تدریس است. آرثر اربري خاورشناس انگلیسی بسیاری از آنها را به انگلیسی ترجمه کرده است. ميشل بلاسيوس اسپانیایی قسمت های بسیاری از آنها را همراه با شرحی از الرندی بر روی آنها ترجمه کرد.

وفات

شیخ ابن عطاءالله در سال 709 هجری قمری در مدرسه منصوریه قاهره درگذشت و در قبرستان مقطم در دامنه کوه در گوشه ای که در آن عبادت می کرد به خاک سپرده شد. آرامگاه او هنوز در قبرستان سیدی علی ابوالوفا در زیر کوه مقطم قرار دارد. در ضلع شرقی مقبره لیث. در سال 1973 مسجدی در مکان قبر او ساخته شد.

درباره او

احمد زروق:وی گردآورنده انواع علوم از تفسیر و حدیث و فقه و نحو و اصول و غیره بود.او متکلمی بر طریقه اهل تصوف و واعظی بود که افراد زیادی را بهره رساند و راه او را ادامه دادند.

ابن حجر عسقلانی در الدرر المکانه:با شیخ ابوالعباس المرسی رئیس طریقه شاذلی همراهی کرد و فضائل او و محاسن شیخش را بر شمرد و بر زبان طریقه صوفیه در زمان خودش راهنمای مردم بود.

ذهبی: دارای جلال و عظمت بود و در جان ها اثر می گذاشت و دارای فضائل بود - در مسجد الازهر بر کرسی درس - با کلماتی که روح را آرام می کرد صحبت می نمود.

ابن الأهدل: شيخ عارف بالله، شيخ الطريقين وإمام الفريقين.او فقیهی عالم بود که تصوف را نکوهش کرد، سپس جذب شیخ الشیوخ مرسیشده و با وی همراه شد و به دست او فتوحاتی برایش شکل گرفت و دارای آثاری از جمله کتاب الحکم است. همه آن تالیفات شامل أسرار و معارف، حكم و لطائف، نثرونظم است. و هر که کتابهای او را بخواند، فضل او برایش آشکار می شود[۱].

پانویس