عمر المحضار
عمر المهدهر (متوفی ۸۳۳ ه .خ) امام دانشمند، شیخ معارف و بزرگ اجتماعی در میان مردم در حدراموت است و از پرچم های مسرس البلاوی محسوب می شود. «مهدار» نمونه ای از اغراق است، به عنوان اسبی که بسیار در حال دویدن است. او به خاطر دانش، آثار، مبارزات، خوبی ها و ارتباطش مشهور بود. او اتحادیه آقایان علوی را در دست گرفت و برای اولین بار در سال ۸۲۱ ه .خ انتخاب شد و شهرت خود را افزایش داد و به مقام خود و نیت هیئت ها بزرگ تر شد و او را تیپ هایی برای عمل در وجود نگه داشت. او مسجد المهدهر را در مریم ساخت و تأسیس کرد.
شایان ذکر است که شیخ ابوبکر بن سالم یکی از پسرانش عمر المهدر را که علوی المهدر به او تعلق داشت، پس از او نامگذاری کرد و او را با شیخ عمر المهدهار پیش از او برکت داد.
محتویات
1 درصد
2 تولد و تربیت او.
3 پیری
4 شاگردانش
5 سندیکا
6 بهره برداری های او.
7 مو
8 فرزندانش
9 مرگ
10 مراجع
10.1 استناد
هتش
عمر بن عبدالرحمن السقاف بن محمد مولی الداویله بن علی بن الوی الغیور بن الفقیه سرهنگ محمد بن علی بن محمد صاحب بن علی خالق بن علاوی بن محمد بن العاوی بن عبیدالله بن احمد العمر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریدی بن جعفر صادق بن محمد البرقیر بن علی زین العابیدین بن الحسین الصباح بن علی بن ابی طالب، و علی شوهر فاطمه بنت محمد درود بر او.
او نوه ۲۱ محمد پیامبر اسلام در سن و سال خود است.
تولد و تربیت او او که در تریم، حدرماوت به دنیا آمده بود، با برادرانش تحت سرپرستی پدرش عبدالرحمن السقاف بزرگ شد و قرآن بزرگ را حفظ کرد و به علوم زمان خود دست یافت و از تمام سطوح دانشی که در آن زمان در گردش بود مراقبت کرد. سپس به مقصدهای بسیاری در هادراموت، یمن و حجاب رفت تا به دنبال دانش و استفاده از دانشمندان باشد. اولین حضور او از طریق مبارزات طولانی و شناخته شده اش و سپس با هدایت او به تدریس زودهنگام و جمع آوری علما و فقها برای شنیدن سخنان او بود.
شيويخه او تعدادی از علما و راهنماها را در تریم و دیگران گرفت و به ال شهر، یمن و حجاب رفت، از جمله:
پدرش عبدالرحمن بن محمد السقاف ابوبکر بن محمد بلهاج بسیاری از مردان علم، قضاوت و شکوه با این موارد همراه بودند:
عبدالرحیم بن سعید باوزیر عبدالله بن عبدالرحمن باوزیر جعفر بن عبدالله الاثیری تلاميذيذي حلقه گرفتن و دریافت از شیخ عمر المهدهر گسترش یافته است و با آگاهی از او صدها نفر از تمام مناظر بهره مند شده است، و توسط علمای ارشد آن ها فارغ التحصیل شده است:
برادرزاده اش عبدالله بن ابی بکر الایدروس برادرزاده اش علی بن ابی بکر آل سوکران برادرزاده اش احمد بن ابی بکر آل سوکران احمد بن عمر بن علی بعلی حسین بن احمد بن الوی بئالاوی محمد بن عبدالله بن علی بعلی عبدالله بن علی بهارمی محمد بن علی بازقیان احمد بن محمد باآباد سعید بن احمد باگریب ابوبکر بفتیل اون اتحاديه رو در دست گرفت یکی از کارهای بزرگ او در مرحله ظهور و ظهور، توانایی او در گرد هم آوردن برادرانش، مسرس است. بانی علوی، تحت چارچوب برادری و هم افزایی در همان خدا، و از آنها خواست تا برای اولین بار شکلی از کارهای سازمان یافته را که با تأسیس اتحادیه علویان در سال 821 ه .ش مستند شده بود، ایجاد کنند و با آنها سند کتبی تعمید داده شده توسط دولت در آن زمان امضا کردند که متشکل از همبستگی و همکاری مشترک در حمایت از کلام حقیقت، سرکوب بنیادگرایی کذب، دستور فضیلت، جلوگیری از شر و پیروزی هر فرد مظلوم بود. با این سند چتری، رویداد شیخ عمر شروع به صدق در جامعه او کرد و اتحادیه آقایان علوی وارد مرحله جدیدی از نفوذ علمی و عملی در ترکیب های خود مجلس های بالا و سپس ترکیب های دیگر گروه های اجتماعی شد.
مآثره بر اساس ترجمه ها، شیخ عمر المهدهار در آن مرحله بیشترین اموال، زمین دار، زمین دار، کاشت، کاشت کف دست و پیگیری میوه های آن را داشت و در سهل تعدادی کشتی قایقرانی برای کار در ماهیگیری ترتیب می داد که درآمد حاصل از آن به منافع علم، فراخوان به خدا و کمک فقرا و نیازمندان پرداخت می شد. او علاقه مند بود و از طریق گسترش شهرت خود را در افق ها، ارسال پول زیادی برای او و صرف آن را برای فقرا، فقرا، بیوه ها و یتیمان، تحت تاثیر قرار دادن خانه های بهترین مردم در غذا و رستوران، و احترام به ورود غریبه ها و گردشگران به عبادت بود. او همچنین از کنترل شرایط تحت تعقیب و دانشجویان علم و علاقه به تدریس و بازنشستگی آن ها مراقبت می کرد و در دوران سلطنتش حلقه پذیرایی برای غریبه هایی از خارج از کشور گسترش یافت.
یکی از بهره برداری های او در آن مرحله ساختمان مساجد او ازجمله مسجد او معروف به مسجد المهدهر بود که آن را بر روی نخل ها، اموال و منافع بسیاری ساخت و توقف کرد و مسجد دیگری در مناطق ال شهر در روستایی به نام اراف ساخت که اغلب هنگام رفتن به ساحل در آنجا زندگی می کرد و به همین دلیل به عنوان صاحب شناخته شده مشهور شد و تا به امروز کلبه، اوفاف و اقامتگاه مدفون دارد. او همچنین آنچه را که تخریب شده بود، مانند مسجد بئالاوی در استریم بازسازی کرد. شیخ عمر مناطق زیادی را محاصره کرده بود و ال شهر سه نفر از آن ها را به پرچین تبدیل کرد که یکی از آن ها در مناطق ال شهر هدر می رفت.
از جمله او از سلطان جعفر بن عبدالله بن علی بن عمر آل لوتری خواست که به دلیل حسن نیت و نظر خوب، سلطانیت را در دست گیرد، اگرچه جعفر، به دور از سیاست، مشغول تجارت و برقراری ارتباط با مردان اعتباری است. این تشویق بر دوران زمامداری او در شهر بور تأثیر گذاشت و پس از آن سلطانی را در دست گرفت.
شعر تعدادی اثر شاعرانه با سبک غنای غنا بر صدای هادرا و هیئت های شنوایی آشنا به عرفان دارد، مانند گفته او:
يا مسيكينة الغنّا تريم آزاد، من ميخوام چند تا دوست پسر داشته باشم. آن را کلافگی مارمولک بگذارید و بوکی روی ناخنش یک شیل است يا آل باعلوي ادركوها كلكم قبل از اينکه کور بشي و مدارک رو لمس کني آه مردم از گردهمایی خاک ها، آه اعیان آن توي "بادورا" بلند شو، قرباني افتاد. اون از حياط شماست . اما هر اصلي پناه ميده . عسرت هون الله عسرها پروردگار ما امروز که در جهان است حذف او همچنین می گوید
نمياي و از پدرخواندشون ميگردي؟ پس خدا هیچ خیری در این دنیا ندارد يا بهتر از زندگي کردنشون و شکنجه کردنشون اگر وقت زیادی داشتم با آنها در خوانندگی می بودم آنها از جوانی از عشق تغذیه کرده اند و آنها در ترس زندگی می کردند و در افکار خود غایب بودند و هر کسی را که در سن او بود از دیدن آنها خوشحال کند در حلقه صبح در یک مشارکت کننده و این گفته من است و این حسن نیت من است. و اگر باهاش فرار کنم، ترجيح ميدم، پس منو ببخش و من گواهی اسلام را هم سن و سال خود دریافت می کنم و ما راه ميريم . و در تریم، او همچنین می گوید،
تو از کشور پزشکي آواره نميشي، چه بلايي سرت اومده؟ شاد باشید و به آن برگردیم و آن را حلال خود کنید با اون براي امرار معاش از طرف خدا . اگر از آن می روید، به عنوان صاحبتان دست از کار نکنید. اون يه شوخي غلط مثل مشک داره و اونا خودت افزايشش دادي و این سیستم کالدر یا خط بافت است. و این جرعه ای از خالص است، نه یک خاموشی. ببینید اگر آن را پرتاب کنید خوشحال خواهید شد آن را حلال خود کنید و به افرادی اختصاص داده شده است که در تخت ها حضور داشته اند. آنها چراغ هایی در بالای سکوها دارند. ما با اعتبار جون سالم به در برديم رفيق از همه بزرگ ها خدا به من برکت دهد، من نمی توانم این کار را بکنم. ذریه او جانشین چهار دختر به نام های عایشه، فاطمه، مریم و علویه شد و فرزندی نداشت.
مرگ وی در دومین دوشنبه دهوآدا در سال ۸۳۳ ه .خ، ساجد در نماز ظهر درگذشت و در قبرستان زنبال در کنار خانواده و اجدادش به خاک سپرده شد.
مراجع مشهور، ابوبکر بن علی (۱۴۲۴ ه . امام شیخ عمر المهدر، هدرموت ۱۰ (PDF) عدن، یمن: مرکز خلاقیت فرهنگی مطالعات و خدمات میراث. استشهادات