اخوان المسلمین بوسنی و هرزگوین

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۹ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۴۹ توسط Javadi (بحث | مشارکت‌ها)
علی عزت بگوویچ
علی عزت بگوویچ
نام جریان اخوان المسلمین بوسنی وهرزگوین
سال تاسیس 1336 شمسی
موسس علی عزت‌ بگوویچ
افراد موثر حسین دوزو

جریان شناسی اخوان المسلمین در بوسنی و هرزگوین عنوان مقاله‌ای است که در پژوهشگاه مطالعات تقریبی در موضوع جریان شناسی جهان اسلام به نگارش در آمده است.

علی عزت بگوویچ در اوایل جوانی که 16 ساله بوداستعداد و عطش او برای اسلام شکوفا شد و با تعدادی از همکارانش یک مدرسه‌ای برای مباحث مذهبی به نام «ملادی مسلمانی» به معنای انجمن جوانان مسلمان تأسیس کرد. در آن زمان، او دارای انرژی فکری فراوانی بود و مرتبط با نشاط جوانان بود، بنابراین انجمن از بحث به عمل تبدیل شد. انجام کارهای آموزشی و خیریه، تأسیس بخشی برای دختران مسلمان، و ارائه خدمات و کمک در طول جنگ جهانی دوم، تبدیل شد. نیازمندان علیرغم تأسیس اخیر انجمن جوانان مسلمان، که بگوویچ به شکل گیری آن کمک کرد، این انجمن برای روزگار و مذهب خود باز بود. این انجمن به دنبال ایجاد شخصیتی مسلمان بود که بتواند با واقعیت اروپایی همزیستی داشته باشد، و این انجمن تحت تأثیر افکار دانشجویان بوسنیایی که در الازهر تحصیل می کردند و تحت تأثیر افکار اخوان المسلمین بودند، قرار گرفت. مجمع به اسلام نگاه کرد. علیرغم تأسیس اخیر انجمن جوانان مسلمان، که بگوویچ به شکل گیری آن کمک کرد، این انجمن برای روزگار و مذهب خود باز بود. این انجمن به دنبال ایجاد شخصیتی مسلمان بود که بتواند با واقعیت اروپایی همزیستی داشته باشد و این انجمن تحت تأثیر ایده های دانشجویان بوسنیایی که در الازهر تحصیل می کردند و تحت تأثیر عقاید اخوان المسلمین بودند، قرار گرفت. ، مجمع به اسلام نگاه کرد.

این انجمن به دنبال گشودگی متوازن نسبت به اسلام و جنبش های آن بود که در آن دوره در جهان اسلام ظهور کرد و تحت تأثیر تجربه اندونزی و پاکستان قرار گرفت. در منابع اصلی فرهنگ غربی نیز گشودگی وجود داشت. انجمن برنامه ریزی کرد تا زبان های اروپایی را یاد بگیرد تا بتواند ایده ها را به زبان خودش بخواند و ایزت بیگوویچ توانست به سه زبان آلمانی، انگلیسی و فرانسوی تسلط یابد. انجمن جوانان مسلمان، جوانان مسلمان تحصیل کرده دانشگاه سارایوو را به خود جذب کرد و آنها معتقد بودند که اسلام را به گونه ای به آنها ارائه می کند که با الگوی پیشنهادی علمای رسمی مذهبی متفاوت است و در این بین یوگسلاوی در ربیع تحت سلطه آلمان درآمد. الاخر 1360 هجری قمری = آوریل 1941، که سلطنت را از بین برد، و اندیشه های او را گرفت، فاشیسم نازی از طریق جنبش "استاشا" طرفدار نازی جایگاه خود را در میان جوانان پیدا کرد. انجمن جوانان مسلمان در قبال این عقاید موضع قاطعانه ای اتخاذ کرد و خواستار ممنوعیت پیوستن جوانان مسلمان به این جریان شد و در نتیجه مجوز برای جوانان مسلمان به عنوان مجازات رد شد. دوران روی کار آمدن «جوزف تیتو» در سال 1373 هجری قمری = 1953 میلادی و حزب کمونیست وی به دلیل دیدگاه کمونیستی دین مطلقه دوران سختی برای ادیان به ویژه اسلام و پیروان آن بود. ناصر از رفیقش تیتو در مورد ایزت بیگوویچ سوال کرد و تیتو پاسخ داد که او مردی خطرناکتر از اخوان المسلمین در مصر است. زیرا او خواستار آن است که جنبش اسلامی در هر کشوری که در آن اکثریت دارد، قدرت را به دست گیرد. ایزت‌بیگوویچ به تنگی حاشیه آزادی که در آن حرکت می‌کرد، پی برد، اما عشق به آزادی و اسلام، او را ملزم می‌کرد که ساکن ننشیند و چانه‌اش را در کف دستانش قرار دهد. بنابراین او شروع به حرکت کرد. او رابطه خود را با شیخ «حسین دوزو»، رئیس انجمن علما که از سوی دولت برای نظارت بر امور مسلمانان منصوب شده بود، مستند کرد و شروع به آب کردن یخ بین روشنفکران مسلمان و علمای رسمی دینی کرد تا حاشیه‌های مشترکی برای همزیستی و تلاش پیدا کند. اسلام به دور از فشارهای الحاد کمونیستی که باب انتشار مقالاتی با نام مستعار را به روی او باز کرد.در مجله «تکوین» که توسط انجمن صادر می شد و توسط 50 هزار مسلمان خوانده می شد و مقالات او عمیق و تأثیرگذار بود. بیداری آگاهی و هویت مسلمانان بوسنیایی..(2) نقش اخوان المسلمین در بوسنی و هرزگوین


حقیقت این است که اخوان المسلمین نقش بسیار زیادی در حمایت از بوسنی و هرزگوین داشت و اخوان برای رفتن به بوسنی و هرزگوین داوطلب شد و البته آنها مانند مبلغان میلیونی یا صدها هزار نفری مبلغان تمام وقت نیستند. احزاب متعدد و اخوان شایستگی زیادی داشتند و این دعوت بحمدالله و لطف و عنایت فراوانی داشت و با وجود تلاش های ضعیف و اندک، ثمره بسیار زیادی به بار آورد. برادران ارجمندی که برگشته بودند دیده بودند که مبلغان از آمریکا و آلمان و سوئد و غیره می آیند تا مسلمانان را بشارت دهند و بچه های مسلمین را در حال نظاره گر باشند، یکی می گوید: من با مسلمانان صحبت می کنم و توحید یا نماز را برایشان توضیح می دهم و راهب آمریکایی می آورد. موز و شیرینی و اگر گرسنه بمانند - مخصوصاً بچه ها - پیش او، آنها را با اتوبوس به کلیسا می برد و من ایستاده ام و صحبت می کنم! یک مسلمان چه احساسی دارد؟! اخوان المسلمین در آن ممالک دوردست بیشترین نقش را در تبلیغ داشتند، از این رو خداوند متعال در برابر نیکی های بزرگی که برای اسلام کرده اند، بهترین پاداش را به آنان عطا فرمود...(3)

نقش جهادی اخوان المسلمین در بوسنی و هرزگوین

انتخابات 1990 منجر به تشکیل یک مجلس پارلمانی شد که سه حزب بر اساس قومیتی بر آن تسلط داشتند. آنها اتحادی سست برای بیرون راندن کمونیست ها از قدرت تشکیل دادند. کرواسی و اسلوونی سپس اعلام استقلال کردند. جنگ متعاقب آن بوسنی و هرزگوین و سه کشور را تشکیل داد. به زودی یک تقسیم بزرگ ایجاد شد و این سؤال را مطرح کرد که آیا باید در فدراسیون یوگسلاوی بمانیم (و اکثراً توسط صرب‌ها حمایت می‌شد) یا خواستار استقلال (و اکثراً توسط بوسنیایی‌ها و کروات‌ها حمایت شد). اعضای صربستان. پارلمان، به ویژه از حزب دموکراتیک صربستان، پارلمان مرکزی در سارایوو را ترک کرد و پارلمانی را تشکیل داد که آن را مجلس نامیدند. پس از انتخابات 1990. شاخه بوسنی و هرزگوین از حزب حاکم در کرواسی به نام اتحادیه دموکراتیک کرواسی (HDZ) ایجاد به اصطلاح جامعه کرواسی بوسنی و هرزگوین را اعلام کرد که از نظر سیاسی، فرهنگی و اقتصادی از آن جدا است. کل قلمرو از قلمرو بوسنی و هرزگوین ارتش مخصوص به خود به نام شورای دفاع کرواسی دارد...(4) که توسط دولت بوسنی به رسمیت شناخته نشد و دادگاه قانون اساسی بوسنی دو بار جمهوری را نامشروع اعلام کرد، بار اول در 14 سپتامبر 1992 و بار دوم در 20 ژانویه 1994 ... (5) حاکمیت بوسنی و هرزگوین در اکتبر 1991 اعلام شد و پس از آن همه پرسی استقلال از یوگسلاوی در فوریه و مارس 1992 توسط اکثریت قریب به اتفاق صرب ها تحریم شد. مشارکت در همه پرسی استقلال 63.4 درصد بود و 99.7 درصد از رای دهندگان رای دادند. به نفع استقلال استقلال بوسنی و هرزگوین اندکی پس از آن اعلام شد و پس از یک دوره تنش و تشدید تنش و حوادث نظامی پراکنده، جنگی آشکار در سارایوو در 6 آوریل آغاز شد...(6)

در اوایل مارس 1991، مذاکرات محرمانه ای بین فرانجو توجمان و اسلوبودان میلوسویچ برای تقسیم بوسنی بین صرب ها و کروات ها انجام شد که به توافقنامه کارادوردوو معروف شد. صرب ها پس از از دست دادن کنترل اراضی آن، به دنبال اشغال مناطق با اکثریت صرب در شرق و شرق بودند. غرب بوسنی، در حالی که کروات ها به رهبری توجمان به دنبال تامین امنیت بخش هایی از بوسنی و هرزگوین به عنوان مناطق کرواسی بودند.سیاست های کرواسی در قبال بوسنی و هرزگوین واضح و شفاف نبود، این کشور به دنبال اجرای هدف توجمان در گسترش مرزهای کرواسی بود. مسلمانان بوسنی به هزینه بوسنی هدف آسانی قرار گرفتند و آنها تنها گروه قومی وفادار به دولت بوسنی هستند، زیرا نیروهای دولتی بوسنی تجهیزات ضعیفی داشتند و برای جنگ آماده نبودند. (7) پس از به رسمیت شناختن بین المللی بوسنی و هرزگوین، فشارهای دیپلماتیک برای خروج ارتش خلق یوگسلاوی از مناطق بوسنی افزایش یافت که به طور رسمی انجام شد، اما در واقع اعضای ارتش صرب های بوسنی علائم نظامی خود را تغییر دادند و به اصطلاح تشکیل دادند. ارتش جمهوری صرب‌های بوسنی و ادامه جنگ و تصاحب انبارهای ارتش یوگسلاوی موجود در سرزمین‌های بوسنی و از حمایت داوطلبان و نیروهای شبه‌نظامی از صربستان و حمایت لجستیکی و مالی از جمهوری فدرال برخوردار شدند. یوگسلاوی، و قصد ارتش صرب بوسنی در حمله آنها در سال 1992، تصاحب و کنترل هر چه بیشتر قلمرو بود. ابتدا نیروهای صرب به جمعیت غیرنظامی غیر صرب در شرق بوسنی حمله کردند و به محض اینکه آن روستاها و شهرها به دست آنها افتاد، این نیروها به همراه پلیس و شبه نظامیان شبه نظامی و گاه با کمک روستاییان صرب شروع به اجرای یک طرح کردند. طرح مشخص: غارت و سوزاندن منظم خانه ها و اموال بوسنیایی ها، جمع آوری غیرنظامیان مسلمان بوسنیایی یا دستگیر شده، و ممکن است در نتیجه این عملیات ها مورد ضرب و شتم شدید قرار گیرند یا کشته شوند. حدود 2.2 میلیون بوسنیایی از سرزمین های خود (از سه جامعه) آواره شده اند...