مبانی قرآنی راهبرد رهبری در بحران سوریه
در سوریه چه می گذرد و حقیقت بحران سوریه چیست؟
در این راستا تذکار چند نکته مهم ضروری است:
1. شکی نیست که رخدادهای روزهای نخست سوریه را باید در ادامه حوادثی دانست که بر اثر موج و طوفان برخواسته از بیداری اسلامی ملتها از شمال آفریقا و کشورهای عربی، زوال حاکمیت دیکتاتورهایی نظیر بن علی (یمن)، عبدالله صالح (تونس)، قذافی (لیبی)، و حسنی مبارک (مصر) را به دنبال داشت. تظاهرات آغازین برخی از شهرهای مهم سوریه از جمله دمشق، معلول نظام پلیسی و نظامی حزب حاکم در سوریه بود که طی سه دهه گذشته گسست و فاصلههای عمیق را بین ملت و دولت ایجاد نموده بود. مردم سوریه نیز همانند ملتهای برخواسته دیگر در صدد آن بودند که به نظام تک حزبی حاکمیت خاندان أسد پایان داده مطالبات مشروع خود را از طریق مسالمت آمیز عینیّت بخشند.
2. در مدت اندکی که از قیام عمومی ملت سوریه میگذشت بناگاه ملت سوریه احساس نمود که مدیریت این تظاهرات مردمی و مسالمتآمیز، به تدریج از کنترل آنها خارج شده به گونهای که نقش گروههای بیرونی منطقهای و بلکه فرامنطقهای در جهت دادن به مطالبات مردمی بسیار پر رنگ است. مردم به خوبی پنجههای خونین گرگهای بیرونی را می-دیدند که میخواستند از فرصت به دست آمده، اهداف شوم و استراتژیک خود را ـ که نابودی مقاومت ملتها به ویژه مقاومت لبنان و فلسطین و ایران و نیز نجات رژیم صهیونیستی که در ورطه سراشیبی و سقوط قرار گرفته است ـ از مجرای سوریه عملی سازند.
بدین جهت به رغم نارضایتی از حاکمیت موجود کشورشان در راستای منافع و مصالح ملّی خود، در شکلهای مختلف وحدت و انسجام ملیشان را در برابر توطئه بیگانگان اعلام نموده تا مانع سوء استفاده و بهرهبرداری سیاسی دشمنان اصلی کشورشان گردند.
3. در تایید بیداری و هشیار مردم سوریه نسبت به دست-های خائن بیرونی باید گفت:
به خوبی مشهود بوده و هست که ماهیت ناآرامیهای سوریه با کشورهای انقلابی دیگر نظیر مصر، یمن، لیبی، بحرین متفاوت است؛ چون:
اولاً هیچ یک از ملتهای معترض و انقلابی عرب، مورد حمایت دولتهای غربی و نیز دولتهای مرتجع عرب قرار نگرفتند در حالی که سیل حمایتهای مالی و تسلیحاتی منطقهای و فرامنطقهای به سوی گروههای اپوزسیون نظام سوریه، جاری شد که همچنان ادامه دارد.
ثانیاً معترضان در سوریه بر خلاف سائر کشورهای انقلابی عرب، نوعاً مسلح هستند به گونهای که شناخت این گروهها هم چندان دشوار نیست، گروههایی نظیر: گردانهای الحق، احرار الشام، نصرة أهل الشام، الفاروق، خالدین الولید، عبیدة بن الجراح، عمرو بن العاص، شموخ الإسلام، جیش الأمه، المارة البیضاء، شورای دولت اسلامی القاعده، ارتش آزادی بخش، شورای ارتش انقلابی و انصارالمجاهدین از جمله گروههای مسلحی هستند که عملاً عله نظام سوریه میجنگند.
ثالثاً عملیات تروریستی در سوریه به شکل بسیار آموزش دیده پیاده میگردد به گونهای که برخی از دستگیر شدگان عامل این حوادث، به خوبی اعتراف میکردند که در اسرائیل و برخی از کشورهای همسایه آموزش دیدهاند.
رابعاً تظاهرات و اعتراضهای در سوریه همگانی نبوده و تنها در برخی شهرها آن هم شهرهای مرزی رخ میدهند. از طرفی دیگر هر جا اعتراضی صورت میگیرد در مقابل آن بلافاصله تظاهراتی نیز به نفع حاکمیت واقع میگردد.
خامساً بر اساس آخرین اخبار تایید شده 28 کشور خارجی از 30 گروه مسلح در سوریه علیه نظام بشار حمایت مالی و تسلیحاتی میکنند در حالی که در کشورهای انقلابی عرب تمامی این کشورها از دیکتاتورها حمایت نموده و به خواست ملتها بی اعتنا بودند.
این نکات و امور دیگر باعث گردید که حوادث سوریه از مسیر اولیه خود که در راستای بیداری اسلامی ملتها بود خارج شده و مدیریت آن به دست عوامل بیرونی که در رأس آنها آمریکا و صهیونیسم بود قرار گیرد.
4. در اثبات اینکه مدیریت کنونی حوادث سوریه از کنترل ملت این کشور خارج شده و کارگردانان اصلی آن نظام استکباری آمریکا و برخی از مرتجعین عرب میباشند اعترافات سران استکبار و برخی از مرتجعین عرب کفایت میکند؛ در اینجا چند نمونه از گفتار اینان را که در رسانههای دنیا منتشر شده است بیان میکنیم:
هنری کیسینجروزیر خارجه اسبق آمریکا در گفتگو با روزنامه نیویورک: آخرین راهکار در خصوص سوریه به آتش کشیدن این کشور از درون است و این اتفاق در حال جریان است .
ژنرال «گابی اشکنازی» رئیس پیشین ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی، بحران در سوریه را یک فرصت مطلوب تلقی کرد و گفت:
هر حکومتی که پس از اسد روی کار بیاید به اندازه او، خود را به حکومت اسلامی ایران یا حزب الله نزدیک نخواهد کرد.[۱]
فیلیپ جرالدی افسر بازنشسته سیاد در مقالهای در ماهنامه آمریکایی امریکن کانسرواتیو: نیروهای ویژه ارتشهای فرانسه و انگلیس از شورشیان مسلح سوریه پشتیبانی میکنند و آنها را آموزش میدهند و نیروهای ویژه ارتش و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا تجهیزات ارتباطاتی و اطلاعاتی را در اختیار شورشیان میگذارند [۲]
سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان در نشست مورخه 23/11/90 وزرای خارجه اتحادیه عرب اعلام کرد: باید از مخالفان سوریه همه نوع حمایت ممکن را به عمل آورد. اتحادیه عرب باید کانالهای ارتباطی با مخالفان سوریه را باز کند و همه نوع حمایت را از آنان به عمل آورد .[۳]
فواز زعبی نماینده پارلمان اردن فاش کرد:
هیئت پارلمانی کویت که به اردن سفر کرده، روز جمعه 21/11/90 در جریان تظاهرات اعتراضی شهروندان اردنی به عملکرد نظام در شهر «رمثا» ـ مرز اردن و سوریه ـ با پرداخت مبالغ قابل توجهی پول، آنها را علیه نظام سوریه تحریک و از آنها خواستهاند تا به منطقه صفر مرزی رفته و علیه بشار اسد شعار دهند.
خوشحالی سران صهیونیست را در بحران سوریه از گفتار «عاموس یدلین» رئیس سابق رکن اطلاعات ارتش اسرائیل می-توان فهمید که میگوید: تغییر حکومت در سوریه به سود اسرائیل است، در گذشته به اسرائیل توصیه میشد با سوریه صلح کند و حتی برای این منظور بهای سنگینی بپردازد ولی با وضعی که کنون پیش آمده این منظور یعنی جدایی سوریه از محور شرارت بدون پرداخت هیچگونه بهایی تامین خواهد شد .[۴]
و آخرین سخن در این زمینه گفتار نبیه بری است که می-گوید:
غربیها میگویند این مقاومت ـ لبنان فلسطینی در برابر اسرائیل ـ یک اژدهای افعی است که سرش در جمهوری اسلامی ایران است و دُم آن حزب الله و مقاومت اسلامی فلسطین و کمرش در سوریه است ما ـ غربیها ـ در این 33 سال تلاش کردیم که دُم اژدها را بزنیم ولی غافل از آنکه خصوصیت افعی این است که دُمش را ترمیم میکند از طرفی نمیتوانیم سر او را بزنیم؛ امروز موقعیتی پیش آمده است تا کمر افعی را که سوریه است بشکنیم . [۵]
باید اذعان کرد پیچیدگی اوضاع سوریه به گونهای است که میتوان آن را مصداقی از فتنه حقیقی دانست که مواضع گوناگونی حتی توسط دوستان واقعی سوریه نسبت به آن اتخاذ میگردد چون در این بحران همانگونه که بیان گردید مجموعهای از حق ـ مطالبات مشروع مردم و اعتراض به نظام تک حزبی و پلیسی سوریه ـ و باطل ـ تجهیز گروههای مسلّح داخلی به کارگردانی آمریکا و اسرائیل وارتجاع عرب و ترکیه جهت نابودی مقاومت و تشدید اختلافات طائفهای ـ به هم به گونهای آمیخته شده است که تشخیص صحیح حق از باطل و نیز اتخاذ موصفی واقعبینانه و درست بسیار دشوار شده است.
راهبرد رهبری در بحران سوریه
مواضع و راهبرد رهبری معظم را میتوان از گفتارهای متنوع ایشان که در مواقع گوناگون ابراز داشتهاند به دست آورد؛ ایشان در تحلیلی عمیق و با نگاهی برخواسته از بصیرت دینی ماهیت حوادث سوریه را متفاوت از وقایع کشورهای انقلابی عرب دانسته و میگوید:
امروز آمریکا برای شبیه سازی کاری که در مصر و تونس و لیبی و امثال اینها انجام گرفته است متوجه شده است که سوریه را ـ که در خط مقاومت است ـ دچار مشکل کند. ماهیت قضیه در سوریه با ماهیت قضیه در این کشورها متفاوت است در این کشورها حرکت ضد آمریکا و صهیونیسم بود اما در سوریه، دست آمریکا آشکار و مشهود است، صهیونیستها دنبال قضیه هستند...
ایشان در دیدار با دبیر کل سازمان ملل متحد فرمودند:
حقیقت تلخ در مورد سوریه این است که مجموعهای از دولتها، گروههای مخالف دولت سوریه را به جنگی نیابتی از طرف خودشان با دولت سوریه وادار کردهاند و این جنگ نیابتی واقعیت امروز بحران سوریه است.
ایشان وضعیت کنونی سوریه را ـ که موجب قربانی شدن بسیاری از مردم بیگناه گردیده است ـ نتیجه ارسال سیل-گونه سلاح از بیشتر مرزهای سوریه به داخل این کشور و برای گروههای مخالف دانسته و در یک راهبردی اساسی و واقع بینانه میفرماید:
حل بحران سوریه یک شرط طبیعی دارد که عبارت است از جلوگیری از ارسال سلاح به گروههای بی مسؤولیت داخل سوریه.
ایشان در ادامه این دیدار فرمودند:
همین دولتهایی که جنگ نیابتی را در سوریه راه انداختهاند مانع از اجرای طرح اقای کوفی عنان نیز شدند و نگذاشتند این طرح به نتیجه برسد. تا زمانی که این نقشه بسیار خطرناک از طرف برخی دولتها در سوریه ادامه داشته باشد وضعیّت سوریه تغییری نخواهد کرد .
از طرفی ایشان برای آنکه مطالبات بحق مردم نیز که شبیه مطالبات دیگر ملتهای به پا خواسته عرب ـ مصر، لیبی و یمن ـ بوده استیفاء گردد از دولت سوریه خواستند که ضمن بهانه ندادن به مخالفان و افشای واقعیتهای پشت پرده توطئه برای افکار عمومی ملّتهای عرب، گامهای اساسی و جدی را در جهت اصلاحات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کشورش بردارد .[۶] به خوبی شاهد بودیم که برخی از این اصلاحات که از جمله آنها (حذف ماده 8) پایان دادن به سیطره نظام تک حزبی در کشور و اصلاحات اساسی در قانون اساسی بود انجام گردید و لذا احزاب میتوانند در سرنوشت کشور دخالت کنند.
به طور کلی از مجموعه بیانات رهبری در مسأله سوریه چند نکته استفاده میشود:
1. مقصّر اصلی و پشت پرده بحران سوریه، آمریکا و رژیم صهیونیستی است.
2. حقیقت بحران سوریه این است که مجموعهای از دولتها به سردمداری آمریکا گروههای مخالف دولت سوریه را به جنگی نیابتی از طرف خودشان با دولت سوریه وادار کرده-اند.
3. هدف دشمن از ایجاد بحران سوریه، تضعیف مقاومت در منطقه و تامین منافع رژیم صهیونیستی است.
4. عامل تشدید بحران سوریه، ارسال سیل گونه سلاح به داخل سوریه و حمایت مالی از گروههای بی مسؤولیت است.
5. نتیجه ادامه بحران، قربانی شدن مردم مظلوم سوریه است.
6. عامل شکست طرح کوفی عنان، آمریکا و اسرائیلاند که جنگهای نیابتی از طرف خودشان را توسط گروههای مسلح مخالف دولت به راه انداختهاند.
7. شرط طبیعی حل بحران سوریه عبارت است از: الف) جلوگیری از ارسال سلاح به گروههای بی مسؤولیت در سوریه؛ ب) انجام اصلاحات اساسی توسط دولت بشار جهت استیفاء مطالبات مردمی.
باید گفت در راستای راهبرد رهبری معظم به بحران سوریه، دولت جمهوری اسلامی نیز از طریق دیپلماسی، اقدامات شایستهای را تا کنون انجام داده که آخرین آن پیشنهاد تشکیل اجلاسیه وزرای امور خارجه کشورهای ایران، عراق، ونزوئلا، عربستان، ترکیه و مصر میباشد.
نکته قابل توجه آن است که طبق گفته آقای علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، در ملاقاتی که با بشار اسد داشته است، جمهوری اسلامی چک سفید از دولت سوریه دریافت کرده و بشار اعلام کرده است که به ایران اعتماد داشته و مواضع ایران را میپذیرد و از هر گامی که ایران بردارد حمایت خواهد کرد.
از این رو ایشان میگوید: ایران از دو ظرفیت مهم برای حل بحران سوریه برخوردار است که یکی از آنها حُسن اعتماد و دوستی با دولت سوریه است و دیگری ریاست سه ساله ایران بر جنبش عدم تعهد است.
مبانی قرآنی راهبرد رهبری در بحران سوریه
اکنون بعد از تبیین حقیقت بحران سوریه و راهبرد رهبری معظم و نظام جمهوری اسلامی به تبیین مبانی قرآنی این راهبرد میپردازیم: باید گفت: مواضع رهبری معظم در حوادث سوریه برگرفته از قواعد و اصولی است که در منابع دینی از جمله قرآن کریم بدان پرداخته شده است همانگونه ایشان در سخنانشان ابراز داشتند: «جمهوری اسلامی ایران بر اساس اعتقادات و آموزههای دینی خود، آماده هرگونه تلاش برای بحران سوریه است». برخی از این قواعد و اصولی که از قرآن کریم استخراج شده است عبارتند از: 1. دفاع از مظلوم و مستضعف؛ 2. دفاع از مقاومت اسلامی؛ 3. حفظ و دفاع از ممالک اسلامی؛ 4. نفی سلطه کفار بر مسلمانان؛ 5. حفظ مراکز عبادی از تعرض متجاوزان؛ 6. ممانعت از آسیبپذیری مسلمانان در برابر کفار ؛ 7. خشم آفرینی دشمنان؛ 8. لزوم وحدت مسلمانان؛ 9. ارهاب و تحقیر دشمن؛ 10. اصلاح ذات البین؛ 11. لزوم دفع فتنه کفار؛ 12. لزوم اقتدار و عزت مسلمین در برابر کفار. و اینک به تبیین برخی از این اصول بر اساس آموزههای قرآنی میپردازیم:
دفاع از مظلوم و مستضعف
شکی نیست که منازعات کنونی در سوریه با قطع نظر از عواملی که در پیدایش و یا شعلهور شدن آن سهیم هستند سبب ظلم و ستم بر مردم مظلوم و مستضعف سوریه گردیده است بر اساس گزارشات موثق مردمی که خارج از معادلات سیاسی گروههای معارض بوده و نقش در تشدید بحران کنونی ندارند به فجیعترین وضع کشته میشوند. زنان و کودکان و افراد مسن، بیشترین قربانی بحران کنونی سوریه میباشند.[۷]
حال در برابر این جنایات وحشتبار که طرفین نزاع یکدیگر را نسبت به ارتکاب آن متهم میکنند آیا مسلمانان تکلیفی ندارند؟ آیا رهبران اسلامی میتوانند چشمان خود را در برابر این فجایع ضد بشری ـ با قطع نظر از مذاهب و فرق کسانی که قربانی این حوادث میگردند ـ بسته و از کنار آن به سادگی بگذرند؟ آیا قرآن کریم به رهبران کشورهای اسلامی و مسلمانان اجازه بی تفاوتی در برابر این حوادث را داده است؟
در پاسخ باید گفت: از آیات متعدد قرآنی به خوبی استفاده میشود که سکوت در برابر ظلم و ستم بر مظلومین روا نبوده و مسلمانان موظفند در هر کجا که نوای مظلومی را میشنوند در برابر آن بی تفاوت نبوده و اقدامات لازم را در احقاق حق مظلومین و ستم دیدگان انجام دهند. اینک برخی از این آیات را مرور میکنیم:
1ـ1. سوره مبارکه نساء آیه 75:
{وما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله والمستضعفین من الرجال والنساء والولدان الذین یقولون ربنا أخرجنا من هذه القریة الظالم أهلها واجعل لنا من لدنک ولیا واجعل لنا من لدنک نصیرا}
در این آیه نکات فراوانی نهفته شده است که برخی از آنها را بیان میکنیم:
1. فلسفه جهاد اسلامی بر اساس آیه شریفه مذکور، تامین دو غرض مهم است:
الف) دفاع از مکتب توحیدی اسلام ـ فی سبیل الله ـ
ب) دفاع از مستضعفین ـ والمستضعفین من الرجال ـ
2. قرار گرفتن عنوان مستضعفین در کنار نام مقدس الله ـ تبارک و تعالی ـ اهتمام فوق العاده خداوند متعال را به لزوم دفاع و نجات از مستضعفین بیان میکند.
3. آیه فوق جهت تحریک عواطف انسانی مسلمانان و تلاش سریع در رهایی و نجات مستضعفان از بند مستکبران، به جای به کارگیری هیئت امر و دستور ـ قاتلوا وجاهدوا ـ آنان را توبیخ و تحذیر نموده و با خطابی شدید اللحن میفرماید:
{وما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله والمستضعفین}
چه شده است شما را که در برابر یاری مستضعفان بی تفاوت شده و هیچ اقدامی جهت رهایی آنها انجام نمیدهید ـ مگر انسانیت در شما مرده است که نسبت به ندای انسانی مردم محروم مستضعف بی تفاوت شدهاید.
و آنگاه جهت تحریک بیشتر عواطف انسانی میفرماید:
{والمستضعفین من الرجال والنساء والولدان الذین یقولون ربنا أخرجنا من هذه القریة الظالم أهلها واجعل لنا من لدنک ولیا واجعل لنا من لدنک نصیرا}.
4. از لحن آیه شریفه استنباط میگردد که گویا خداوند متعال دعای این مستضعفین و محرومین را مستجاب نموده و این رسالت بزرگ انسانی را بر عهده مسلمانان نهاده است مسلمانانی که با تبعیت از رهبری الهی ـ واجعل لنا من لدنک ولیا... ـ خود در برابر ظلم مستکبرین بر مردم بی دفاع و مستضعف، فرمان الهی را امتثال خواهند کرد. واجعل لنا من لدنک نصیرا.
نکته قابل توجه اینکه در آیه بعدی (76) اوصاف چنین مؤمنینی را بیان نموده و در قالب جمله خبریه، امتثال عملی آنان را اینچنین میستاید:
{الذین آمنوا یقاتلون فی سبیل الله والذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت فقاتلوا اولیاء الشیطان إنّ کید الشیطان کان ضعیفا}
5. امر به قتال ـ جهاد نظامی ـ جهت رهایی مستضعفین در فقره «وما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله والمستضعفین» عالیترین و سختترین مرحله دفاع از مظلومین است که خداوند بر عهده مسلمانان گذاشته است. بدیهی است اگر به عللی ـ نظیر لزوم إذن امام معصوم در جهاد ابتدایی و... ـ این مرحله از جهاد میسور نبود مراحل پایینتر آن نظیر دفاع رسانهای و تبلیغاتی، کمکهای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی از ذمّه مسلمانان ساقط نمیگردد که المیسور لا یسقط بالمعسور.
6. به کارگیری واژه مستضعف بدل ضعیف، بیانگر آن است که ظلم و ستمی که مسلمانان مأمور به دفع آن شدهاند ظلم و ستم بر انسانهایی است که از ناحیه دیگران ـ اعم از حکومتها و گروههای داخلی وخارجی ـ مورد تجاوز و بی عدالتی قرار گرفتهاند به علاوه آنکه واژه مستضعف، مفهومی عام بوده و انواع استضعاف ـ فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی را شامل میشود .[۸]
7. از آنجا که جهاد در جهت رهایی از مستضعفان به امر الهی صورت میگیرد از این رو هیچگاه چنین حرکتی خارج از جهاد فی سبیل الله نخواهد بود. بنابراین میتوان عطف والمستضعفین را به «الله» از قبیل عطف خاص بر عام دانست .[۹]
8. نکته آخر انکه میتوان از تقارب دو واژه فی سبیل الله و المستضعفین در آیه شریفه به وحدت عملی آن دو نیز پی برود چون همان طور که از آیات دیگر نظیر آیه: {ونرید أن نمن علی الذین استضعفوا فی الأرض ونجعلهم أئمة ونجعلهم الوارثین} استفاده میشود غرض از تشریع دین و ارسال انبیای الهی، تحقق وراثت مستضعفان بر دنیاست بنابراین هر قدمی که در راستای نجات مستضعفان برداشته میشود حرکت در مسیر الهی خواهد بود.
نتیجه آنکه بعد از مشاهده اوضاع کنونی سوریه باید اظهار داشت که مردم محروم و ستمدیده این کشور امروز مصداق مستضعفینی هستند که با زبان حال خویش به درگاه خداوند عاجزانه میخواهند که:
ربّنا أخرجنا من هذه القریة الظالم أهلها واجعل لنا من لدنک ولیا واجعل لنا من لدنک نصیرا. بنابراین دفاع و حمایت از چنین انسانهایی، رسالتی است که خداوند متعال بر عهده رهبران اسلام و مسلمانان راستین گذاشته است. بنابراین سزاوار است حتی الإمکان به کمک آنها بشتابیم.
2ـ1. سوره نحل آیه شریفه 90:
{إنّ الله یأمر بالعدل والإحسان وایتاء ذی القربی وینهی عن الفحشاء والمنکر والبغی یعظکم لعلکم تذکّرون}
در این آیه شریفه، جامعترین برنامه اجتماعی مسلمانان تبیین گردیده است:
اصول سهگانه: عدل، احسان و نیکی به نزدیکان ـ اصولی که جنبه مثبت دارند و اصول سهگانه: نهی از فحشاء، منکر و بغی ـ که جنبه منفی دارند.
برخی از نکاتی که در این آیه شریفه، به اثبات مدّعا ـ دفاع از مظلوم و مستضعف، کمک میکند عبارتند از:
1. امر خداوند متعال به مسلمانان وجوامع اسلامی به رعایت عدالت، مستلزم آن است که آنان در برابر ظلم و ستم بر مظلومان ـ فارغ از هر نوع مذهب و عقیدهای ـ بی تفاوت نبوده و در جهت یاری آنها قدم بردارند همانطور که علی علیه السلام می فرماید: «أحسن العدل نصرة المظلوم» [۱۰] ودر بیانی دیگر فرموده: إذا رأیت مظلوماً فأعنه علی الظالم» . [۱۱]
2. بی تفاوتی در برابر ظلم و ستم مستکبران، مستلزم خروج از حریم عدالت بوده و عصیان الهی را به دنبال دارد.
3. عدالت در آیه شریفه مطلق بوده و تمامی انواع عدالت را ـ فردی، جمعی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی ـ را شامل میشود.
4. امر به احسان ـ نیکوکاری ـ در کنار امر به عدالت بیانگر آن است که اجرای عدالت به تنهایی مشکلات جوامع بشری را حل نمیکند بلکه در کنار عدالت لازم است مسلمانان از روحیه گذشت و ایثار و فداکاری نیز برخوردار باشند. علی علیه السلام در تفسیر آیه مذکور میفرماید: إن الله یأمر بالعدل والإحسان، العدل الانصاف والإحسان التفضّل .[۱۲]
5. نهی از بغی ـ نهی عن الفحشاء والمنکر والبغی ـ نیز بیانگر آن است که مسلمانان لازم است از هر نوع ظلم و ستم بر دیگران اجتناب کنند.
6. از ذیل آیه: «یعظکم لعلکم تذکرون» استفاده میشود که اصول ششگانه مذکور در آیه اموری فطری بوده که در نهاد همه انسانها نهادینه شده است بنابراین غرض خداوند متعال از آیه مذکور، بیداری روح اجتماعی و فطری انسان-هاست. به عبارت دیگر امر تشریعی الهی به اصول مذکور ـ إن الله یأمر بالعدل والاحسان ـ ریشه در تکوین نهاد و فطرت انسانها دارد. بنابراین آنان که از این اصول روی برگردانند در حقیقت از فطرت الهی خویش خارج شدهاند.
3ـ1. آیه 132 سوره بقره:
{وکذلک جعلناکم أمة وسطا لتکونوا شهداء علی الناس ویکون الرسول علیکم شهیداً}
مفاد آیه شریفه این است که امت اسلام باید الگو و نمونه تمامی جهانیان باشد. چون شریعت اسلام به گونهای از ناحیه خداوند متعال تشریع گردیده است که از هر نوع افراط و تفریط به دور بوده و اعتدال را در تمامی زمینه-های فردی ـ اجتماعی و... ملاحظه نموده است بنابراین امت اسلام شایسته است با بهرهگیری از این دین معتدل و منسجم که تأمین کننده نیازهای دنیوی واخروی اوست گواه و شاهد و نمونه برای عالمیان ـ امتهای دیگر ـ باشد. همانگونه که پیامبر (صلی الله علیه و آله) شاهد و الگوی عینی برای شما ـ مسلمانان ـ میباشد.
حال آیا میتوان تصور نمود چنین امتی که باید الگو و اسوه امتهای دیگر باشد در برابر فجایعی که در دنیا می-گذرد بی تفاوت باشد ـ فجایع دهشتباری که زبان از گفتن و چشم از دیدن آنها عاجز است ـ آیا أمت اسلامی به ویژه رهبری آن میتواند در برابر گروههای مسلّحی که بی گناهان را سلاّخی نموده و برای تأمین اهداف اربابانشان دست به هر خیانتی میزنند سکوت کند؟
بنابراین لازمه الگو و شاهد بودن امت اسلام و رهبری آن بر جهانیان آن است که در برابر این جنایات که بر مظلومین کشور سوریه میرود تا حدّ ممکن به یاری آنها شتافته و امکانات رهایی آنان را فراهم نمایند. لازم به تذکر است که از عمومات دیگر قرآنی مهم نظیر: «تعاونوا علی البر والتقوی ولا تعاونوا علی الاثم والعدوان» و یا «کونو قوامین بالقسط» و... نیز میتوان در جهت اثبات مدعا بهره گرفت.
دفاع از مقاومت اسلامی
شکی نیست که به اعتراف دوست و دشمن، سوریه در مقطع کنونی یکی از محورهای اصلی مقاومت اسلامی در منطقه به ویژه لبنان و فلسطین است بنابراین طبق آیات متعدد قرآنی مسلمانان لازم است به حمایت و دفاع از آن در حدّ توانشان اقدام کنند. برخی از آیاتی که میتوان از آنها چنین موضعی را برداشت نمود به شرح زیر است: 1ـ2. {محمد رسول الله والذین معه أشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم... وعد الله الذین آمنوا وعملوا الصالحات منهم مغفرة وأجراً عظیما} مفاد فراز نخست آیه این است که از بارزترین اوصاف پیامبر (صلی الله علیه وآله) و مؤمنان به او آن است که در برابر کفار آتشی سخت و سوزان بوده اما در بین خودشان بسیار مهربان وعطوفند.
در دلالت این فقره آیه شریفه بر اثبات مدعا (دفاع از مقاومت اسلامی) باید گفت: دفاع مسلمین از مقاومت کنونی در منطقه ـ که سوریه اکنون در خط مقدم آن قرار دارد ـ مصداق بارز این ویژگی (اشدّاء علی الکفار رحماء بینهم) میباشد چون بدیهی است که نگاهی هرچند کوتاه به جناحهای درگیر در سوریه بیانگر آن است که در یک جبهه بیش از 28 گروه مسلّح داخلی که نوعاً از آمریکا و اسرائیل و کشورهای مرتجع عرب وترکیه پشتیبانی میشوند قرار داشته و در جبهه مقابل آن نظام حاکم سوریه، حزب الله لبنان و مدافعین مقاومت اسلامی در برابر اسرائیل و آمریکا قرار گرفته است.
از طرفی همان طور که در صفحات پیشین گذشت طبق اعتراف سران استکبار و صهیونیست هدف اصلی آنان از حمایت معارضین نظام سوریه، نابودی مقاومت در لبنان و فلسطین و در نهایت نابودی مقاومت در ایران است از این رو بر اساس آیه شریفه لازم است مؤمنین به خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله) در دفاع از مقاومت کنونی که تجسّم عینی آن اکنون در دفاع مشروط از نظام سوریه است برخیزند.
شکی نیست که بی تفاوتی در این حوادث به تضعیف و نابودی مقاومت انجامیده و در نتیجه پیامدهای مصیبت باری را در جهان اسلام به دنبال خواهد داشت.
بر این اساس طرحی که مقام معظم رهبری در جهت حل بحران سوریه ابراز نمودهاند دقیقا در راستای حمایت از مقاومت اسلامی بوده و منجر به اصلاحات لازم هم در نظام کنونی سوریه خواهد گردید.
2ـ2. لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً
مفاد آیه شریفه نفی تمامی انواع سلطه کفار ـ فکری، نظامی، اقتصادی، سیاسی و... ـ بر جوامع اسلامی میباشد.
در دلالت این آیه بر لزوم دفاع از مقاومت اسلامی ـ که سوریه اکنون در خط مقدم آن قرار گرفته است ـ باید گفت: از آنجا که عدم حمایت از نظام کنونی سوریه در برابر جبهه معارضین که از حمایتهای گسترده مالی و تسلیحاتی و رسانه-ای استکبار ـ آمریکا و صهیونیسم ـ برخوردارند، به تدریج زمینه سلطه کفار به ویژه صهیونیسم را به کشورهای اسلامی فراهم میکند از این رو لازم است مسلمانان برای دفع این خطر مهم برترین راهکارها را اتخّاذ نمایند. [چنانکه راهکار کنونی رهبری معظم و نظام جمهوری اسلامی در همین راستا میباشد] در تبیین بیشتر مدعای فوق میتوان به گفتار و مواضع سران استکبار و صهیونیست استناد نمود که اغراض پلیدشان را در طرح خاورمیانه جدید ـ با محوریت اسرائیل ـ بیان نمودهاند.
لزوم اصلاح بین مسلمانان در هنگام تنازع
با قطع نظر از عوامل خارجی و حتی با قطع نظر از اینکه سوریه یکی از محورهای مقاومت اسلامی در منطقه است، منازعات داخلی را که اکنون بین حکومت و معارضین جریان دارد میتوان از مصادیق قتال و نزاع بین دو گروه از مسلمانان دانست که تا کنون موجب کشتار و مجروح بودن بسیاری از مسلمانان ـ از دو طرف ـ گردیده است. چون به خوبی پیداست که بیشتر گروههای معارض متظاهر به اسلام بوده و شعارهای اسلامی سر میدهند نظام حاکم سوریه نیز گرچه مدافع حزب بعث بوده اما خودشان را در زمره مسلمانان دانسته و از اینکه به آنان نسبت لائیک ومخالفان اسلام داده شود پرهیز دارند.
بدیهی است در چنین موقعیتی ندای قرآن آن است که مسلمانان دیگر که شاهد این تنازع داخلی کشوری هستند بیکار ننشسته و در صدد اصلاح بین آنها برآیند. به همین جهت در سوره حجرات میخوانیم:
{وإنّ طائفتان من المؤمنین اقتتلوا فاصلحوا بینهما}
از طرفی دیگر توصیه قرآنی آن است که اگر طرفین به مصالحه و گفتگو و اجتناب از درگیری رضایت دادند مقصود و غرض اصلی حاصل گردیده است اما اگر یکی از طرفین نزاع به راهکار اصلاح طلبانه مؤمنین تن نداد و همچنان خواست راه قتال و نزاع را ادامه دهد توصیه قرآنی این است که مسلمین با گروه باغی پیکار نموده تا او را از بغی بازدارند:
{فإن بغت إحدیهما علی الأخری فقاتلو التی تبغی حتی تفیئ إلی امر الله}
دستور قرآن به قتال نمودن با گروه باغی و متجاوز جهت وادار نمودن آنان به حکم خداوند نشانه اهتمام جدی قرآن به لزوم ختم قتال و بازگشت به صلح و آرامش است.
با توجه به مفاد آیه شریفه مذکور میتوان راهکار مقام معظم رهبری را در بحران سوریه مورد ارزیابی قرار داد. همان طور که پیداست راهکار ایشان دقیقا طبق این آیه تنظیم شده است: «گفتگو بین معارضین حکومت و نفی مداخلات کفار و جبهه استکبار و جلوگیری از ارسال سلاح برای معارضین و پیگیری خواستههای مشروع مردمی به شیوه مسالمتآمیز».
نکته مهم و قابل توجه در آیه این است که خداوند متعال قتال با اهل بغی را تا بازگشت آنان به راهکار اصلاحی مؤمنین لازم میداند: فقاتلو التی تبغی حتی تفیئ إلی أمر الله.
نظیر آیه مذکور آیه شریفه 50 سوره نساء میباشد که میفرماید:
{یا أیها الذین آمنو أطیعو الله وأطیعو الرسول واولی الأمر منکم فإن تنازعتم فی شیء فردّوه إلی الله والرسول إن کنتم تؤمنون بالله والیوم الآخر ذلک خیر وأحسن تأویلاً}
در این آیه نیز به خوبی میبینیم که خداوند متعال مسلمانان را به هنگام تنازع بین خویش، به فرمان الهی و رسولش فراخوانده و پذیرش این اصل را نشانه ایمان به خداوند و معاد قرار داده است؛ به علاوه آنکه روش مذکور را ـ که همان اجرای دستور خداوند مبنی بر اصلاح بین المؤمنین است ـ برترین راهکار و سبب خیر برای آنان می-داند: ذلک خیر وأحسن تأویلا.
دفاع و حمایت از مسلمانان مظلوم و تحت ستم
از منظر قرآن کریم مسلمانان علاوه بر لزوم دفاع از مظلوم ـ با قطع نظر از مذاهب و مکاتبی که بدان معتقدند ـ مأموریّت دارند که از همگیشان خود نیز که مبتلا به ظلم و بعضی دیگران گشتهاند دفاع کنند چون اسلام تمامی مؤمنان و مسلمانان را با همه سلایق گوناگونی که در بینشان رایج است در حکم پیکر واحدی میبیند که اگر عضوی آسیب دید اعضای دیگر قهراً به یاری او میشتابند. در اینجا برخی از آیاتی را که متضمّن اصل فوق است بیان میکنیم:
{والذین إذا أصابهم البغی هم ینتصرون} (سوره شوری، آیه 39).
در این آیه شریفه یکی از اوصاف مؤمنین را عدم پذیرش ستم و ظلم عنوان نموده و از آنان میخواهد که در هنگام ابتلا به ستم و ظلم، از دیگر مسلمانان طلب یاری و نصرت نمایند بنابراین وقتی قرآن کریم مسلمانان مظلوم را دعوت به مقاومت نموده و طلب یاری از مسلمانان دیگر را از آنان میخواهد قطعاً پاسخ مثبت دیگر مؤمنین به آن واجب و لازم خواهد بود. چون امر به یاری طلبیدن بدون الزام به یاری کردن دیگران، لغو و بیهوده خواهد بوده همانگونه که در سوره انفال آیه 72 میخوانیم:
{وإن استنصروکم فی الدین فعلیکم النصر}
بنابراین طبق مفاد آیه شریفه لازم است مسلمانان در برابر برادران و خواهران خویش که ابتلا به بغی و ستم گردیدهاند در حدّ توانشان به کمک آنان بشتابند آیا نمی-توان گفت که مردم مسلمان و مظلوم سوریه که اکنون قربانی منازعات داخلی در کشورشان گردیدهاند مصداق، «إذا أصابهم البغی هم ینتصرون» هستند؟ آیا راهکار مقام معظم رهبری و نظام جمهوری اسلامی چیزی جز پاسخگویی به این ندای مظلومان سوریه است؟
آیه دیگری که میتواند مستند لزوم دفاع از مسلمانان مظلوم باشد آیه شریفه 29 سوره فتح میباشد:
{محمد رسول الله والذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم}
آیا «وصف رحماء بینهم» به مؤمنان و پیروان رسول اکرم مستلزم آن نیست که به کمک مسلمانان مظلوم برخیزیم؟ آیا این وصف بیانگر آن نیست که تمام مسلمانان و مؤمنان به پیامبر لازم است بینشان مهر و عطوفت و حس همدردی حاکم بوده و قلبشان برای یاری یکدیگر بتپد. اگر چنین است آیا میتوان در برابر وضعیت کنونی سوریه بی تفاوت می-ماند، آیا راهبرد رهبری در حل بحران سوریه را نمیتوان یکی از مصادیق عینی «رحماء بینهم» دانست؟
خشمآفرینی دشمن و بر هم زدن تعادلش
از آیات متعدد قرآنی استفاده میشود که هر عملی که موجب خشم دشمن از مسلمانان گردیده و یا آنان را به هراس و خوف از مسلمانان وادارد ممدوح بوده و شایسته بلکه لازم است مسلمین از آن غفلت نکنند. همانگونه که فرو خوردن خشم در برابر مؤمنان از اوصاف برجستهای است که شایسته است مؤمنان بدان ملتزم باشند چنانکه آیه شریفه 134 ـ 133 سوره آل عمران میفرماید:
{سارعوا إلی مغفرة من ربکم وجنة عرضها السموات والأرض أعدت للمتقین الذین ینفقون فی السراء والضراء والکاظمین الغیظ والعافین عن الناس والله یحبّ المحسنین}
در اینجا آیهای که بیانگر اصل مذکور است را بیان نموده و آنگاه به تطبیق آن در مسأله راهبرد رهبری در بحران سوریه خواهیم پرداخت.
آیه 120 سوره توبه:
{ما کان لأهل المدینة ومن حولهم من الأعراب أن یتخلّفوا عن رسول الله ولا یرغبوا بأنفسهم عن نفسه ذلک بأنّهم لا یصیبهم ظمأ ولا نصب ولا مخمصة فی سبیل الله ولا یطئون موطئا یغیظ الکفار ولا ینالون من عدو نیلا إلا کتب لهم به عمل صالح إنّ الله لا یضیع أجر المحسنین}
در این آیه شریفه در کنار لزوم تبعیت مسلمانان از رهبری اسلام ـ پیامبر (صلی الله علیه و آله) ومقدم دانستن حفظ جان او بر جانهای خویش، آمده است که هر نوع اقدامی از آنان که سبب برافروختن خشم دشمنان گردد ـ ولا یطئون موطئا یغیظ الکفار ـ موجب ثبت عمل صالحی برایشان در دیوان الهی خواهد بود ـ الاّ کتب لهم به عمل صالح ـ .
یکی از اندیشمندان اسلامی اصل مذکور را یکی از شیوه-های جنگ نرم در برابر دشمنان دانسته و میگوید:
یکی از ابزارهای جنگ نرم که در جنگ روانی مورد تحلیل و تبیین قرار گرفته خشم آفرینی برای دشمنان است تا این گونه تعادل طبیعی خود را از دست داده و واکنش عصبی از خود بروز داده و چهره فریبکارانهشان را آشکار سازند.
ایشان در ادامه مینویسد:
شناخت نقاط قوت و ضعف خود و دشمن در دستور کار مؤمنان قرار گرفته و خداوند به این مسائل بسیار توجه میدهد. یکی از نقاط ضعف دشمنان جنّی و انسی متأثر از جن، تأثر شدید از عواطف و احساسات است زیرا دشمنان و شیاطین جنّی و انسی، قلب خویش را ممهور و مختوم ساختهاند؛ از این رو قدرت تعقل خویش را از دست میدهند و رفتارهای ایشان به جای عقلانیت متأثر از عواطف و احساسات است. این گونه است که با تحریک هیجانات و عواطفشان میتوان آنان را از تعادل روحی و شخصیتی خارج کرد و ضربات کاری بر نهاد آنان وارد ساخت... از نظر آموزههای قرآنی هر گامی که مؤمنان در حوزه عمل اجتماعی و مشارکت جمعی بر میدارند عمل صالح است که آثار دنیوی و اخروی بر آن بار میشود... به ویژه آنکه این گامها، گامهای خشم آفرین و موجب غیظ دشمنان میشود و آنان را از حالت اعتدال و تعادل روحی و روانی بیرون میبرد [۱۳]
از آیات دیگر قرآن نیز به این اصل مهم در دشمن شناسی و ضربه زدن به آنان پرداخته شده است که از جمله آنها آیه زیر را میتوان ذکر کرد:
آل عمران آیه 119:
{ها أنتم أولاء تحبونهم ولا یحبونکم وتؤمنون بالکتاب کله وإذا لقوکم قالو أمنا وإذا خلوا عضّوا علیکم الأنامل من الغیظ قل موتوا بغیظکم إن الله علیم بذات الصدور}
هان شما کسانی هستید که آنان را دوست دارید وحال آنکه آنان شما را دوست ندارند و شما به همه کتابهای خدا ایمان دارید و چون با شما برخورد کنند میگویند ایمان آوردیم و چون با هم خلوت کنند از شدت خشم بر شما سرانگشتان خود را میگزند بگو به خاطر خشم خود بمیرید که خداوند به راز درون سینهها داناست.
بعد از تبیین آیه مذکور میگوییم:
راهبردی که رهبری معظم انقلاب در بحران سوریه ارائه نمودهاند در صورتی که با موفقیت انجام پذیرد بزرگترین ضربه را بر پیکر آمریکا و اسرائیل و دشمنان اسلام وارد نموده و موجبات خشم و غضب فزاینده آنان را فراهم خواهد کرد. تلاش گسترده آنان در تشدید منازعات داخلی و تهدید به مداخلات نظامی جبهه استکبار همگی حاکی از خوف و هراس آنان از موفقیت راهبرد رهبری و نظام جمهوری اسلامی میباشد. بحران کنونی سوریه طبق اعترافات سران استکبار و صهیونیسم فرصت مطلوبی است که میتواند کینه و خشم فروخورده آنان را نسبت به موج بیداری مسلمانان و سقوط پیاپی همپیمانان اسرائیل و آمریکا فرو نشاند.
از این رو طبق آموزههای قرآنی لازم است امت اسلامی با اقدامات شایسته خود مانع موفقیت طرح دشمن در سوریه گردیده و همچنان با مقاومت و جدیت به تکلیف دینیاش در فرونشاندن این فتنه آمریکایی ـ صهیونیستی و نیز عینیت بخشیدن به راهبرد رهبری که بر گرفته از قرآن کریم است عمل نماید هرچند مبانی قرآنی بیشتری را میتوان در تبیین راهبرد رهبری ارائه نمود اما به جهت اختصار به همین مقدار بسنده میکنیم.
در پایان یکی از سخنان ارزشمند و کلیدی رهبری معظم انقلاب را در معیار تشخیص موضع حق از باطل بیان میکنیم:
اشتباهات را میتوان با معیار عکس العمل بیگانگان دریافت و جبران کرد [باید] هر اقدام و مسیری که آنها را خوشحال وذوق زده کند و در تبلیغات و سیاستهایشان بر آن تأکید کنند مسیری کج و زاویه دار دانست .
والسلام
پانویس
- ↑ نقل از اینترنت، سایت اسلام تایمز.
- ↑ .همان
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ نقل از سایت الف، 21/06/91.
- ↑ سایت های مختلف این سخنان را گزارش کرده¬اند که از جمله آن¬ها سایت الف، تابناک، جهان نیوز و... .
- ↑ بر اساس گزارش خبرگزاری¬ها در شهر حوله (روز جمعه) نزدیک به صد تن از جمله 35 کودک زیر 10 سال به طرز فجیعی کشته شدند (سایت هراز نیوز، خبرگزاری فار س به گزارش مانیتورینگ فارسی تروریست های غرب گرا در سوریه در جنایتی جدید با چاقو، گلوله و آتش زدن، اهالی یک روستا را قتل عام کردند. منابع خبری سوریه خبر دادند که روز گذشته تروریست های مسلح کشتاری در روستای القبیر در ریف حماة مرتکب شدند که 78 شهید بر جای گذاشته است. خبرگزاری فارس 10/7/91.
- ↑ این نکته از تفسیر نمونه استفاده شده است.
- ↑ این نکته از تفسیر راهنما، ج 3ف ص 469 استفاده شده است.
- ↑ عیون الحکم المواعظ، ص 113.
- ↑ همان ص 133.
- ↑ نهج البلاغة، ج 4، ص 51
- ↑ بر همین اساس ـ واصل قرآنی ـ مقام معظم رهبری در سخنرانی اخیرشان بعد از اجلاس غیر متعهدها در ایران فرمودند: بر اساس قاعده قرآنی هر کاری که دشمن را به عصبانیت وادارد یک حسنه و عمل صالح است. بنابراین برگزاری با شکوه و موفقیت آمیز اجلاس سران عدم متعهد در ایران یک عمل صالح بود ـ چون اجلاس مذکور طبق تعابیر رسانه¬های غربی «سیلی ایران بر صورت معارضان» اقدام ایران در گوشمالی کسانی که می¬خواستند او را منزوی کنند تلقی گردید.