ابراهیم برکات الخیرات
ابراهیم برکات الخیرات (۱۹۲۰-۱۹۸۷) شیخ ابراهیم بن برکات بن عیسی بن شیبل بن خیرات است. او یکی از برجستهترین علمای اهل سنت و جماعت در حوران جمهوری عربی سوریه در استان درعا و مشهورترین علمای منطقه فارات و مفتی منطقه ازرع از سال ۱۹۷۰ میلادی است.
تولد و خانواده
در سال ۱۹۲۰ میلادی در شهر الحراک در استان درعا به دنیا آمد. او در منطقه حوران در خانواده ای ساده بزرگ شد که پدرش در شهر الحراک به عنوان کشاورز در آنجا کار می کرد. او شش برادر و سه خواهر داشت و در سال ۱۹۳۱ زمانی که ۱۱ ساله بود برای تحصیل علم آنجا را ترک کرد.
تحصیلات
شیخ ابراهیم در زادگاهش الحراک تحصیلات ابتدایی را گذراند و برای ادامه تحصیلات آنجا را به مقصد دمشق ترک کرد تا پرچمی را که در آن به انجمن چسب رفت در سال ۱۹۳۱ که توسط شیخ علی الدقار تأسیس شد دریافت کند که در جذب تعداد زیادی از پسران هوران برای یادگیری در آنجا سهیم بود و شیخ ابراهیم در آنجا به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و ۹ سال را در مدرسه مقدماتی و متوسطه گذراند و تا سال ۱۹۴۰ به یادگیری و تدریس در مساجد اطراف دمشق ادامه داد. شیخ علی الدقار، شیخ احمد البصرهوی، شیخ نائف العباس و شیخ احمد عبدالغنی الدقار از جمله شیخ های او هستند.
فعالیت تبلیغی
پس از اتمام تحصیل علوم اسلامی در چسب مدرسه به تدریس دینی در مدارس شهر دمشق واگذار شد و به مدت دو سال ادامه یافت و در سال ۱۳۲۱ به شهر قونیه منتقل شد او به مدت دو سال به تدریس علوم اسلامی در قونیترا و در سال ۱۳۲۳ تا سال ۱۳۴۰ به شهرستان آذر در استان درعا منتقل شد و در آنجا به بخش آذر در حدود ۷۰ شهر و روستا وابسته بود که در این روستاها موعظه و راهنمایی به او واگذار می شد که اغلب پیاده به مجاورت آن می رفت و مأمور تدریس معارف اسلامی در مدارس شهر آذر می شد. او در سال ۱۹۶۱ به درعا نقل مکان کرد و به مدت یک سال در آنجا تدریس، موعظه و مربیگری کرد. او در سال ۱۳۴۱ به شهر آذر بازگشت و تا یک سال در آنجا به موعظه و راهنمایی ادامه می دهد. او در سال ۱۹۶۳ به شهر سنمین نقل مکان کرد و به مدت دو سال مأمور تدریس معارف اسلامی در مدارس آن کشور شد. او در سال ۱۳۴۴ به شهر آذر بازگشت و تا سال ۱۳۴۹ به تدریس در آنجا ادامه داد. او در سال ۱۳۴۹ پس از شیخ کریم راجاه منصوب شد و تا زمان مرگش در سال ۱۳۶۶ به مقام خود ادامه داد.
تالیفات
او در دوران تدریس وفتوا در شهر آذر، سه جلد در وضعیت شخصی و فقه بر جای گذاشت که بیشتر در مسائل ارث و علم فرمان هایی بود که قضات در دادگاه های شریعت در استان درعا به او سپرده بودند و در آنجا به پرهیبت هایش در علم ارث معروف بود.
موضعگیریهای اجتماعی او
او به عنوان سدی غیرقابل نفوذ در برابر شرارت ها به ویژه مبارزه با گسترش الکل در هوران شناخته می شد، چرا که نقش عمده ای در جلوگیری از سیگار کشیدن در مراسم تشییع جنازه و تشییع جنازه داشت و جسور بود و از سرزنش نمی ترسید.
فرزندان
او دو همسر، پنج مرد و دو دختر دارد.
وفات
وی در صبح روز جمعه ۲۹ ۰۰ ه .خ ۱۴۰۸ ه .خ ۲۳ اکتبر ۱۹۸۷ درگذشت.