عمر الجنید

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۶ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۱:۴۶ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - 'می کرد' به 'می‌کرد')

عمر بن علی الجنید (۱۲۰۷-۱۲۶۹هجری قمری) رهبر دینی و اجتماعی و تاجر حضرمی است که به اعمال خیر و خدمات عمومی و روش برخورد اجتماعی خوب معروف است.[۱] او از کسانی بود که علم را با ثروت ترکیب می‌کرد، اما بیشتر به خاطر ثروتش مشهور بود. او به جنوب شرقی آسیا و به طورخاص برای تبلیغ دین اسلام و تجارت به سنگاپور مهاجرت کرد. او در آنجا ثروت گسترده ای فراهم کرد و مردم از همه فرقه‌ها به سوی او می آمدند، چون بین دولت و مردم به خاطر سخاوتش در اعمال خیریه و نیز نسب سیادتش جایگاه ویژه ای داشت.[۲] به عنوان یکی از چهره‌های برجسته تاریخ سنگاپور، مجسمه او را ساخته و در موزه همیشگی توسو در جزیره سنتوسای سنگاپور قرار داده اند.

نسب

عمر بن علی بن هارون بن علی بن الجنید بن علی بن أبی‌بکر الجنید بن عمر بن عبدالله الصالح بن هارون بن حسن بن علی بن محمد جمل اللیل بن حسن المعلم بن محمد أسد الله بن حسن الترابی بن علی بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد‌الباقر بن علی زین‌العابدین بن الحسین بن امام علی بن أبی‌طالب و امام علی همسر فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله است.

او سی و سومین نوه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است.

تولد و تربیت

او در سال ۱۲۰۷ ه.ق/ ۱۷۹۲میلادی در تریم، حضرموت به دنیا آمد. مادرش علویه بنت ابوبکر عیدید بود. او نزد والدینش بزرگ شد و در دوران حملات مکرر قبایل مسلح به سرزمین های مختلف یمنی جنبش علمی در حضرموت در حال شکوفایی بود، اصول علم و دین را نزد بسیاری از علمای تریم و دیگر شهرهای حضرمی آموخت. او دور اندیش، متفکر و دارای حافظه ای قوی بود و اگر کاملاً به کسب دانش می پرداخت، به درجه اجتهاد می رسید، اما سفرهایش مانع آن می شد.

اساتید

در میان معلمان و شیخ هایش از آن ها گرفته شد و از آن ها دریافت کرد:

دایی اش عبدالله بن أبی‌بکر عیدید

عبدالرحمن بن عبدالله بافرج

عبدالرحمن بن حامد المنفر

عمر بن أحمد الحداد

علوی بن أحمد الحداد

طاهر بن حسین بن طاهر

عبدالله بن حسین بن طاهر

حسن بن صالح البحر

هجرت به سنگاپور

در اواخر سال ۱۲۳۹ ه.ق/ ۱۸۲۴م، حضرموت را به سنگاپور ترک کرد.

او تا سال ۱۲۵۰ ه /۱۸۳۴م در آنجا ماند و برادر بزرگترش احمد الجنید از او خواست که به حضرموت بازگردد، تا با هم جانشین برادرشان عبدالله شوند که در سفر دریایی به زیارت بیت الله در آن سال غرق شد. او درخواست برادر بزرگترش را برآورده کرد، و تمام پسرانش را برای زندگی در حضرموت با خود برد. همراه با پسر عمویش علی بن محمد الجنید، که در سال ۱۲۵۱ه.ق/۱۸۳۵ م به حضرموت رسید، اما به دلیل حملات متجاوزان قبایل مسلح، و فعالیت آن ها در آسیب رساندن به چهره‌های برجسته و معروف به علم و ثروت، نتوانستدر حضرموت زندگی کند. در اواخر سال ۱۲۵۳ ه.ق/۱۸۳۷م عبدالله بن عوض غرامة الیافعی، فرماندار منطقه مرکزی تریم، احمد، برادرش عمر و پسر عموی آن ها علی را دستگیر کرد و همه آن ها را زندانی کرد و تنها پس از دریافت پول هنگفتی آنها را آزاد کرد. عمر الجنید بلافاصله به همراه تمام فرزندانش به سنگاپور بازگشت، و او خود گفت بیش از یک هفته در حضرموت نمانده است. از برادرش احمد الجنید خواست که با او به سنگاپور برود، اما او اصرار داشت که در تریم بماند.

عمر الجنید در حدود سال ۱۲۵۴ ه/۱۸۳۸ به سنگاپور بازگشت و همان مسیری را که در اولین سفرش انجام داد طی کرد. او در آنجا ساکن شد، و به شهرت رسید. یک اصلاح طلب بزرگ اجتماعی و مذهبی بود و رهبری معنوی را در سنگاپور بر عهده گرفت.

تجارت

او در سنگاپور تجارت می‌کرد، در امر تجارت بسیار موفق بود. او مالک املاک زیادی اعم از ساختمان ها و زمین های فراوانی در سنگاپور شد که برای تأسیسات عمومی و منافع دولتی به دولت اهدا می‌کرد. او نفقه بیشتر خانواده ها و دوستان قبیله اش را می داد. او اولین کسی بود که مردم حضرموت را با پارچه معروف به «بافت» آشنا کرد و نام خود را بر آن نوع پارچه نهاد؛ زیرا او کسی بود که این پارچه را می بافت در زمانی بافته می شد که مردم حضرموت تنها از پارچه های محلی استفاده می‌کردند. کم کم پارچه مردانه را از خارج وارد می‌کرد. او همچنین به تمام پروژه های خیریه و اجتماعی که از نظر مذهبی و ملی به نفع مردم حضرموت بود، کمک کرد .

نفوذ مذهبی

تجارت او را از کار آخرت منحرف نمی‌کرد و اخلاق و دین و حضرور در جماعات مسلمانان و عبادت ها و اذکار و اوراد را مراعات می‌کرد. به روش زندگی علوی و حضرمی ملتزم بود. هزاران سنگاپوری به وسیله او اسلام آوردند و آنها را با آموزه های اسلام آشنا کرد و روح و آداب آن را به آن ها القاء کرد. همچنین فرهنگ و آداب مذهبی معروف به حضرموت اعم از ذکرهای صبحگاهی و عصرگاهی، برنامه‌های ماه رمضان و رسم های مذهبی سالانه را در سنگاپور منتشر می‌کرد. این آداب و رسوم در سنگاپور و مالزی و همچنین در اندونزی مورد خوشایند مردم واقع شد و به لطف نفوذ معنوی او در آن کشور به کمک پسر عمویش علی بن محمد الجنید و آقای معروف ابوبکر بن محمد تا به امروز ادامه دارد.

بیشترین زمان او صرف تحصیل علم و مطالعه، آموزش و هدایت مردم، حل اختلافات، و شرکت در جماعات، ذکرها و وردها می شد. گفته شده است که آقای عمر بن حسن الحداد هنگامی که او در آن زمان به سنگاپور سفر کرد، و آداب و رسوم حضرمی این کشور را دید گفت: «اگر کسی قسم بخورد که عمر الجنید و ابا بکر المشهور، از تریم خارج نشده‌اند، دروغ نگفته است.» زیرا وضعیتی که آنها در سنگاپور بودند، همان وضع حضرموت است. این نشان‌دهنده علاقه و اهمیت آنها به سبک زندگی علوی و عدم نفوذ فرهنگ مناطق دیگر بر آنها است که مدت هاست به آن نقل مکان کرده اند و زندگی کرده اند.

تقدیر دولت از او

او نزد تمام جوامع در سنگاپور و توسط دولت محلی محبوب بود. امتیازاتی که حکومت فقط برای او قایل شده بود نشان‌دهنده تکریم و احترام به او بوده است:

اداره پست وظیفه دارد دو ساعت قبل از توزیع عمومی نامه های دیگران نامه های ابن جنید را به خانه اش تحویل دهد.

پلیس کسی را با هر جرمی که داشته باشد، تا زمانی که در پناه خانه عمر الجنید باشد، دستگیر نکند، تا زمانی که خارج شود.

بعد از وفات عمر الجنید، خیابان بزرگی در سنگاپور را به نام او نام گذاری کردند و این خیابان را «خیابان عمر» نامیدند.

دولت ترجمه مختصری از زندگی نامه عمر بن جنید را در کتاب های درسی تاریخ قرار داد و همچنان تدریس آن ها در مدارس ادامه دارد.[۳]

فعالیت ها

یکی از آثار ماندگار او در سنگاپور ساخت مسجدی در کامپونگ ملکا، در روستای مالاکا است. بعدها نام آن خیابان و آن مسجد به نام عمر الجنید معروف شدند و مسجد عمر کامپونگ ملکا گفته می شد. این مسجد پس از او توسط پسرش عبدالله بن عمر الجنید بازسازی شده است. او همچنین مسجد دیگری در بنگال ساخت که اکنون به مسجد بنگولی معروف است. گفته می شود او هفت مسجد در سنگاپور ساخته است، و آن ها را به خود نسبت نداده است. همچنین برای دفن اموات مسلمانان در سنگاپور زمین بزرگی را وقف می‌کرد.[۴]

هنگامی که حکومت آل کثیر برای بار دوم در حضرموت تأسیس شد و حکومت به سلطان غالب بن محسن الکثیری رسید، دستور داده شد که به طور کلی با خواسته‌های اهالی حضرموت موافقت شود و علویان به طور خاص گرد او جمع شدند و پایه های حکومتش را محکم کردند و تمام کمک ها را در اختیار او قرار دادند. عمر الجنید اولین کسی بود که از او حمایت کرد و با مبالغ هنگفت، 300 نفر نیرو و چندین توپ جنگی به او کمک کرد که هر کدام به زبان عربی به نام «جنید» نوشته شده‌اند و گفته می شود این اسلحه ها امروز هنوز وجود دارند.

فرزندان

او با زنی از علویه الکاف ازدواج کرد و تمام فرزندانش را در سنگاپور به دنیا آورد. او هر از چندگاهی پسران خود را به حضرموت می فرستاد تا با اصالت فامیلی خود و شجره نسبی خود آشنا شوند و به دیدار نزدیکان و خانواده خود بروند. آنها پنج نفر بودند: علوی، علی، جنید، عبدالله و ابوبکر.

وفات

او در ۲۴ محرم سال ۱۲۶۹ه.ق/۱۸۵۲م در سنگاپور درگذشت و در آنجا دفن شد و گنبد بزرگی بر قبر او بنا شد.

منبع

الجنید, عبدالقادر بن عبدالرحمن (1414 هـ). العقود العسجدیة فی نشر مناقب بعض أفراد الأسرة الجنیدیة (PDF). سنغافورة: شرکة مطبعة کیودو المحدودة.

پانویس

  1. المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة (PDF). الجزء الثانی. جدة، المملکة العربیة السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 516. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 1 مایو 2020.
  2. Syed Omar Aljunied". Singapore Infopedia. مؤرشف من الأصل فی 20 أکتوبر 2019.
  3. الفضالة, صالح حسن (2013). الجوهر العفیف فی معرفة النسب النبوی الشریف. بیروت، لبنان: دار الکتب العلمیة. صفحة 623.
  4. Mathews, Mathew (2018). The Singapore Ethnic Mosaic, Many Cultures, One People. Singapore: World Scientific.