فصلنامه اندیشه تقریب شماره 3
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۲:۰۸، ۱۹ آوریل ۲۰۲۲؛
نام مجله | اندیشه تقریب |
---|---|
صاحب امتیاز | مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی |
زیر نظر | آیتالله محمد علی تسخیری |
مدیر مسئول | علیاصغر اوحدی |
شورای سردبیری | سید حسین هاشمی، عزّالدین رضا نژاد، مرتضی محمدی |
مشاوران علمی |
|
مدیر اجرایی | محمدعلی ملاهاشم |
شمارگان | 3 |
سال نشر | سال اول، تابستان، 1384 |
زبان | فارسی |
ISSN | 1735-7101 |
سرمقاله
11 سپتامبر: مبارزه با تروریسم یا توجیه سیاست جنگطلبانه
حادثه 11 سپتامبر 2001 در آمریکا که در آن برجهاى دوقلوى مرکز تجارى و چند محل دیگر مورد حمله قرار گرفت، یکى از حوادث غم بارى بود که طى آن هزاران نفر کشته شدند و خسارتهاى زیادى را به جاى گذاشت. در پى این حوادث دولت آمریکا با اصرار بر تعقیب و مجازات عاملان این حوادث، شرایط کشور را جنگى اعلام کرد. در این که عاملان و مقصران واقعى این حمله چه کسانى بودند، به نظر مىرسد هنوز در هالهاى از ابهام قرار دارد و شاید اقدامات بعدى دولت آمریکا و ارائه برخى نظریهها، بتواند ردپایى از آن به دست دهد.
اولین اقدام دولت آمریکا پس از این حادثه، حمله یکجانبه به کشور افغانستان و سرنگونى گروه طالبان و نهایتاً جاى گزینى یک دولت موقت بود. این حمله در حالى صورت گرفت که نه تنها حمایت همه جانبه بینالمللى را نداشت بلکه افکار عمومى جهان آن را محکوم مىکرد. پس از آن نیز به بهانه وجود سلاح هستهاى که خود دولت آمریکا و برخى دیگر از کشورهاى غربى در جنگ علیه ایران به عراق داده بودند، به کشور عراق حمله و تقریباً بدون هرگونه مقاومتى از ناحیه نیروهاى صدام حسین، عراق را اشغال کردند و تا به امروز نیز نیروهاى نظامى آمریکا در این کشورها مستقرند.
آیا مىتوان بین این اقدامات و حادثه 11 سپتامبر ارتباطى برقرار کرد؟ براى پاسخ به این سؤال لازم است کمى به عقب برگردیم. در حالى که در قرون وسطا و پس از آن اصل توسل به زور، مطابق «نظریه جنگ عادلانه» مشروع و عادلانه تلقى مىشد، در حقوق بینالملل معاصر به ویژه بعد از جنگ جهانى دوم، به دلیل زیانهاى هولناک آن، جامعه جهانى تلاش مجدانهاى براى از میان برداشتن پدیده جنگ از خود نشان داد و آن را فاقد هرگونه توجیه اخلاقى دانست. بدین منظور در مقدمه و مواد منشور سازمان ملل براى حفظ نسل هاى آینده و مصون ماندن آنان از زیان ها و خسارت هاى جنگ، بر مذموم بودن جنگ و ترغیب به صلح تأکید فراوان شدهاست.
البته نباید اصل توسل به زور یا نظریه جنگ عادلانه را با دفاع مشروع مندرج در ماده 51 منشور ملل متحد خلط کرد، زیرا در حالى که دفاع مشروع در زمان وقوع یک حمله جدى است، اما جنگ عادلانه یا اصل توسل به زور در مقابل یک تهدید بالقوه و احتمالى است. علاوه بر منشور، کنوانسیون ها و معاهدهها، بسیارى بر عدم توسل به زور تأکید دارند از این رو خلط آن یک اشتباه فاحش است. بنابراین حمله به افغانستان و عراق توسط دولت آمریکا را نمىتوان با عنوان دفاع مشروع توجیه کرد.[۱]
نکته مهم این است که خود دولت آمریکا قبل از این دورهها هر گونه توسل به زور را براى حل اختلافات رد نمودهاست و دادستان وقت آمریکا در دادگاه بینالمللى نورنبرگ مىگوید: موضع ما آن است که به رغم هرگونه ناراحتى و مصیبتى که یک ملت ممکن است متحمل شود، توسل به جنگ یک ابزار غیرقانونى براى حل این مصیبت و یا جاى گزینى آن مىباشد. دولت آمریکا بارها بر این امر تأکید کرد و در صحنههاى بینالمللى نیز بر ممنوع بودن جنگهاى بازدارنده اصرار داشتند و به همین مبنا نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا در سال 1956 دولتهاى کمونیستى را به دلیل این که این نوع حملات را جایز مىشمردند، محکوم مىکرد و ترومن مىگفت که ما معتقد به جنگهاى بازدارنده نیستیم، چرا که این نوع جنگها ابزار دیکتاتورها مىباشد.[۲]
حال با توجه به اجماع جهانى پس از جنگ جهانى دوم بر نفى هرگونه جنگ، توسل به زور و وجود معاهدهها و اعلامیههاى فراوانى که در این زمینه در سطح جهانى و منطقهاى وجود دارد و اعلام مواضع صریح دولت مردان آمریکا بر هر گونه جنگهاى بازدارنده، سؤال این است که چگونه دولت بوش مىتواند براى حضور نظامى در منطقه خاورمیانه، به افغانستان و عراق حمله کند و مواضع صریح قبلى این کشور و اجماع جهانى را زیر پا بگذارد؟!
ظاهراً بروز حادثهاى مانند 11 سپتامبر که موجب جریحه دار شدن افکار عمومى جهان شد بهانه مناسبى براى زیرپا گذاشتن قواعد و مقررات بینالمللى از طرف دولت بوش و توجیه اقدامهاى بعدى است. به دنبال این حادثه، برخى از نظریه پردازان آمریکایى براى توجیه حمله آمریکا به افغانستان نظریه متروک و منسوخ «جنگ عادلانه» را مطرح کردند و با بازگشت به قرون وسطا، اصل توسل به زور و جنگ را مجاز شمردند.[۳] به دلیل نبود یک دادگاه بینالمللى کیفرى دایمى با صلاحیت رسیدگى به جرایم تروریستى، دولت بوش با عنوان مبارزه با تروریسم پس از حادثه 11 سپتامبر، خود وارد عمل مىشود و به کشور افغانستان به بهانه نابودى بن لادن حمله مىکند؛ بن لادنى که به اعتراف خود غربىها، سال ها با آژانس آمریکایى در خلال جنگ افغانستان همکارى مىکرد.[۴] و براى ادامه اقدامات جنگ طلبانه، امضاى خود را از معاهده رم مربوط به تشکیل دیوان کیفرى بینالمللى پس مىگیرد.
به گفته گیلبرت اخگر مدرس سیاست و روابط بینالملل در دانشگاه پاریس و نویسنده کتاب «برخورد بربریت 11 سپتامبر و ایجاد بىنظمى نوین جهانى»، به طور قطع 11سپتامبر شرایط سیاسى را براى واشنگتن فراهم آورد که این کشور را مصمم به گسترش امور نظامى کرد. گسترشى که بدون حادثه 11 سپتامبر امکان پذیر نبود... . در بعد بینالمللى، 11 سپتامبر شرایط سیاسى را براى مشروعیت بخشى ایدئولوژیک به وجود آورد و آن چیزى نبود جز بهانه جنگ علیه تروریسم... .[۵]
در حالى که اسناد زیادى مبنى بر مطلع بودن بوش و همدستان او از حمله 11 سپتامبر وجود دارد و به همین دلیل نیز خانم رایس براى اداى سوگند مبنى بر اطلاع نداشتن از قریب الوقوع بودن حمله به کمیسیون تحقیق فراخوانده مىشود، «ریچارد کلارک» رئیس سابق بخش ضدتروریسم مىگوید که توجه بیش از حد «جورج بوش» به عراق مانع از آن شد تا وى به اخطارهاى جدى سازمانهاى اطلاعاتى آمریکا به قریب الوقوع بودن حمله به اهدافى در آمریکا از طریق هواپیما توجه کند.[۶] این توجیهات و دست و پا زدنها خود نشان روشنى از مطلع بودن دولت بوش از این حمله دارد.
استفاده دیگر دولت بوش از حادثه 11 سپتامبر تغییر در بسیارى از مفاهیم است، از جمله مفهوم امنیت که دولت بوش براى مقابله با آسیبپذیرى خود به تحریف آن پرداخت. براى حفظ قدرت آمریکا و پیشگیرى از حملات آینده، دولت آمریکا براى خود حق جدیدى تحت قوانین بینالمللى براى خلع سلاح از طریق «دفاع از خود یا حق پیشگیرى» نسبت به هر کشورى که تهدیدى به شمار مىرود قائل شدهاست و حتى مفهوم آزادى را به «آزادى از ترس» بدل کرده و آن را مهم ترین آزادى و سیاست حقوق بشر آمریکا شمردند.[۷] بوش مىگوید: «ما از زندگى کردن در ترس پرهیز مىکنیم».[۸]
در بخش حقوق کیفرى و شیوه برخورد با متهمان حوادث تروریستى و جرایم سازمان یافته نیز، تئورى پردازان آمریکایى مفاهیم جدیدى را به وجود آوردهاند. به عنوان نمونه، حقوق جزاى شهروندمحور را به حقوق جزاى دشمن محور تبدیل کردند و حقوق جزاى عدالت محور را به فراموشى سپرده و به ترویج تئورى حقوق جزاى امنیتمحور روىآوردند. در حال حاضر زندانیان افغانى در گوانتانامو و زندانیان عراقى در ابوغریب بر اساس قواعد حقوق جزاى دشمن محور در فجیعترین وضع ممکن قرار دارند. آمریکاییان با این دسته از زندانیان نه به مانند شهروند برخورد مىکنند تا حقوق شهروندى در حق آنان اعمال شود و نه آنان را اسیر جنگى تلقى مىکنند تا بر اساس کنوانسیون ژنو رفتار شود.
به نظر مىرسد هدف اصلى تغییر نگرش ها و تحریف مفاهیم در پس حادثه 11 سپتامبر را باید مقابله با جهان اسلام و مسلمانان دانست، چرا که بیشترین فشار را به مسلمانان و کشورهاى اسلامى وارد کرده و تمام حملات نیز در کشورهاى مسلمان (افغانستان و عراق) صورت پذیرفتهاست. به رغم این که آمریکا سه کشور عراق و ایران و کره شمالى را محور شرارت اعلام کرده و به بهانه وجود سلاحهاى هستهاى به اعمال فشار به این کشورها پرداختهاست اما ظاهراً تنها عراق و ایران که کشورهاى مسلمان هستند، مورد هجوم انواع حملات مستقیم و غیرمستقیم قرار گرفتند! به همین جهت است که برخى از رسانههاى غربى در صدد برآمدند تا حادثه 11 سپتامبر را حمله اسلام به غرب تلقّى نمایند.[۹]
از همه مهمتر این که نباید از دخالت رژیم غاصب اسرائیل در این حادثه غافل بود و خطرى که از جهان اسلام احساس مىکند فشار و جنایتهایى که در پس از این حادثه بر مردم فلسطین آورده، نشانه دخالت اسرائیل و منافع او در بروز این حادثه است.
از این رو در گزارش 68 صفحهاى ارتش آمریکا، دست داشتن موساد در این حادثه تروریستى مورد تأکید قرار گرفت و نشانههاى آن، دستگیرى چند اسرائیلى در حال فیلمبردارى از اولین حمله به مرکز تجارت جهانى و خروج چهار هزار تن از شهروندان اسرائیلى قبل از این حملات مىباشد.[۱۰]
دور از واقعیت نیست که «تیرى مارى دیدیه میسان» نویسنده فرانسوى کتاب «نیرنگ هولناک 2002» در این خصوص مىگوید: در حقیقت مرکز تجارت جهانى در آمریکا مورد اصابت موشکهاى ارتش آمریکا قرار گرفت... و مىتوان گفت که این حادثه یک کودتاى داخلى بود که منجر به نظامىگرى کامل دولت آمریکا گردید. [۱۱]
کوتاه سخن این که تأمین منافع اسرائیل و آمریکا بهانهاى براى زیر پا گذاشتن همه قواعد و مقررات بینالمللى گردیدهاست که نه تنها جهان اسلام بلکه تمام جهان را با آیندهاى تاریک روبه رو مىسازد، چرا که هیچ منطق و اخلاقى نمىتواند این اقدامات خلاف مقررات بینالمللى را توجیه کند. در این راستا کشورهاى اسلامى که هدف اول اهداف آمریکا و اسرائیل به شمار مىروند، باید در جهت ائتلاف و اتحاد جهان اسلام بر ضد این سیاست هاى جنگ طلبانه، طرحى نو دراندازند و گامى تازه بردارند.
منابع و مآخذ:
- کدخدایى، عباسعلى، «حوادث 11 سپتامبر و رویکرد نوین آمریکا به نظریه جنگ عادلانه»، نامه مفید، شماره 33؛
- روزنامه جام جم؛
- روزنامه ایران؛
- روزنامه مردمسالارى؛
- روزنامه آفتاب یزد؛
- روزنامه سیاست روز.
مقالات اندیشهای
- ابعاد تمدنى میانهروى اسلامى (مقاله)/ آیتالله محمد على تسخیرى
- اجتهاد فقهى و تأثیر آن در تقریب مذاهب اسلامى (مقاله) / دکتر عبدالستار ابراهیم الهیتى
- رسالت مجمع تقریب و افقهاى آن (مقاله) / دکتر شیخ احسان بعدرانى
- شریعت صلح و رحمت (مقاله) / سید مصطفى میرمحمدی
- طرح خاورمیانه بزرگ، غرب و کشورهاى مسلمان زمینهها، چیستى و پیامدها (مقاله) / مرتضى شیرودى
پيشگامان تقريب
سرزمينهاى جهان اسلام
اسلام در مالزی (مقاله)/ عبدالمجيد ناصرى داوودى
گزارشی از یک کتاب
معرفی و نقد کتاب تدارک جنگ بزرگ (مقاله)
اخبار فرهنگی
مأخذ شناسی اندیشه تقریب
أ.آثار منشر شده به وسیله مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی؛
ب.سایر آثای منشر شده در زمینه اندیشه تقریب [۱۲]؛
چکیده مقالهها
در این بخش از فصلنامه مقالات اندیشهای به زبان عربی و انگلیسی ترجمه شده است.
چکیده مقالات به زبان عربی
* الابعاد الحضارية للاعتدال الاسلامي
محمد علي التسخيري [۱۳]
ان الهدف من خلق الانسان هو عبادة الله تعالى، و قد ناهض الاسلام ـ منذ ظهوره ـ الطاغوت و التطرف بكافة اشكاله، معتبراً غياب الايمان و الشرك عاملين رئيسين من عوامل الطغيان و زعزعة الأمن، الامر الذي دعاه الى نشر الايمان بغية اتحاف البشرية جمعاء بسلام عادل.
فالمجتمع الذي يرسم ملامحه الاسلام، مجتمع تهيمن عليه عبادة الله و نبذ الطاغوت و سيادة الامن.
و في هذا السياق تنصب مهمة منظمة الامم المتحدة التي تدعو الى سلام عادل في الارض عبر مكافحة الارهاب، و قد تطرق هذا المقال الى الاجراءات الكفيلة بنجاح المنظمة الدولية في تلك المهمة.
المصطلحات الرئيسة: خلق الانسان، الامن، السلام العالمي، العدالة، منظمة الامم المتحدة.
- الاجتهاد الفقهي و تأثيره على التقريب بين المذاهب
الدكتور عبدالستار ابراهيم الهيتي [۱۴]
القرآن و السنة النبوية مصدران اساسيان في عملية التنظير الفقهي باتفاق كافة المذاهب الاسلامية، و مع ذلك فقد كانت تطرح ـ و ما تزال ـ فتاوى و آراء متضاربة من قبل الفقهاء انطلاقا من الكتاب و السنة و مقتضيات الاجتهاد في كل زمان، و قد نوه المؤلف بضرورة التمييز بين الوحي الالهى و الافكار البشرية التي يقع فيها الاختلاف، و هذا الاختلاف ظاهرة مباركة معترف بها في الفكر البشري و فى الحديث النبوي الشريف (اختلاف امتي رحمة).
و بلغ المؤلف في الختام هذه النتيجة و هي ان على المذاهب الاسلامية ابداء المزيد من الانفتاح و المرونة تجاه آراء المذاهب الاخرى حتى يكون الاجتهاد اسلوباً للتقريب بين المذاهب، اذ ان التعنت و الاصرار على الاراء و المواقف من شأنه تمهيد ارضية التكفير و تضييق الخناق على المذاهب الاخرى و بالتالي المزيد من التفريق و التشتت.
المصطلحات الرئيسة: الاجتهاد الفقهي، المذاهب، التقريب، الاختلاف، التفرقة، السنة.
* رسالة مجمع التقريب و آفاقها
الدكتور الشيخ احسان البعدراني [۱۵]
ينبغي الالتفات ـ في مسألة التقريب بين المذاهب ـ الى هذه النكتة، و هي ان الاختلاف بين المذاهب امر طبيعي لا سيما و ان آيات الذكر الحكيم و الاحاديث النبوية تستبطن تفاسير عديدة، هذا الاختلاف يسير بموازاة بعضه البعض في الجزئيات و العناصر المتغيرة لا في الكليات و العناصر الثابتة، و قد امضاه ائمة الدين عبر احترام الرأي الآخر، فمن الجدير العمل على نشر هذا الاسلوب بين اوساط الشعب، و مباشرة تنفيذه رهن حضور ثلاث فئات: المبلغون و الشباب و النساء، فمع اعداد مبلغين واعين يمكن رسم المواقع المناسبة للشباب و النساء.
المصطلحات الرئيسة: المذاهب الاسلامية، جذور الاختلاف، العناصر الثابتة و المتغيرة، تفسير النصوص الدينية.
* شريعة السلام و الرحمة
السيد مصطفى ميرمحمدي [۱۶]
بعد حادثة 11 سبتمبر عام 2001 م، كرست وسائل الاعلام المرئية و غير المرئية هذا الانطباع، و هو ان الاسلام دين حرب و عنف، و قد كشف هذا المقال النقاب عن حقيقة الاسلام و انه شريعة ترتكز على السلام و الرحمة استناداً الى القرآن و السنة النبوية و كلمات الفقهاء و المفكرين الاسلاميين، و من ثم بيّن اسباب و دوافع الخصوم من وراء طرح تصوير خاطىء عن الاسلام و المسلمين.
المصطلحات الرئيسة: الحرب و السلام، الحقوق الدولية، الحقوق الدولية الاسلامية.
* مشروع الشرق الاوسط الكبير، الغرب و الدول الاسلامية (الخلفيات، و الماهية، و النتائج)
مرتضى شيرودى [۱۷]
ظهر مصطلح الشرق الاوسط الكبير ـ منذ زمن غير بعيد ـ على مسرح العلوم السياسية حيث لا تجد له اثراً في معاجم تلك العلوم، و قد جندت امريكا ـ باعتبارها الراعية لهذا المشروع ـ و حلفاؤها الاوربيون الطاقات لادخال هذا المشروع حيز التطبيق حتى اضحى كلاماً متداولا في حقل الدبلوماسية و وسائل الاعلام الدولية و المحلية، و مع ذلك فما يزال الغموض يلف هذا المصطلح و يتضح ذلك من خلال الاكتفاء بطرح كليات له، لذا فكان من الطبيعي ان يثير الذهن بشأنه تساؤلات، و قد سعى هذا المقال الى الاجابة عن حقيقة هذا المشروع و التساؤلات المطروحة حوله.
المصطلحات الرئيسة: الاسلام، الدول الاسلامية، الشرق الاوسط، امريكا، اسرائيل، الديمقراطية و الحرية.
چکیده مقالات به زبان انگلیسی
* Dimensions of Moderate Islamic civilization
By Mohammad Ali Taskhiri [۱۸]
Worshiping God is the objective of man creation and Islam opposes the idols and things not in moderate way. Two important factor posing threat to human liberty are irreligion and idolatry. What Islam aims at is expand peace through expansion of believing in God.
The society Islam preaches is a secure and safe society in which everyone can sense worshiping God and avoiding idols. In line with this objective of Islam the United Nation is also seeking to destroy terrorism and seeks restoring peace across the globe. This article presents ways of tackling the issue and some suggestions for the United Nation success.
Keywords: Man creation, Security, World Peace, Justice, United Nation.
* Feqhi Jurisprudence and its effects on the closeness of Islamic religions
By Dr.Abd al-Satar Ebrahim al-Hyati [۱۹]
Synopsis:
The Quran and Prophet’(pbuh) sayings and behavior are the bases of all Islamic sects for theorizing in jurisprudential ramifications, however; the fatava vary among the mojtahedin.
Since Ejtehad is a matter of time in different times the Mojtahedin may give different fatva about the same issue. Here the author thinks the differences are a blessing.
The author at the end concludes each of the Islamic sects should show flexibility towards others so that jurisprudence become a way of reconciling between different Islamic sects. In case each sects persist on being right and lay blame on other sects as being wrong then the ground will never be prepared for reconciliation and they will end up with disunity and discord.
Keywords: feghi jurisprudence, sects, proximity, difference, disunity, the Prophet's (pbuh) sayings and behavior.
- The Proximity Assembly mission and the horizons
By Dr. Sheikh Ehsan Badarani [۲۰]
Synopsis:
The variety in interpretations of Quaran and the Prophet’s (pbuh) traditions is understandable and logical. Concerning the religions proximity if this fact is taken into consideration then the existing disagreements would seem natural, partial ,complementary and not about the basic and fundamental issues. Since the religious scholars have accepted these disagreements and they respect their different ideas, the people should be taught to respect other ideas that are different from theirs.
To realize this goal three group of people should be taken heed to. Preachers, the youth, and women. Furthermore through training effective preachers the youth and women should be shown their real place.
Keywords: Islamic sects, the roots of disagreement, the variable and unvarying issues, Islamic text commentary.
- Peace and forgiving religion
By Seyed Mostafa Mir Mohammady [۲۱]
Synopsis:
After September 11th all the Western mass media increased their anti-Islamic propagandas saying Islam is a warmonger and aggressive religion.
Based on Quarn and the Holy Prophet’s behavior and sayings the present article first represents a true image of peace seeking and forgiving Islam and then analyses the motives and reasons why the opponents of Islam present a distorted picture of Muslims and Islam.
Keywords: war and peace, international law, Islamic international law
- The large Middle East Plan, West and Islamic Countries (The ground, questions and the consequences)
By Morteza Shirodi [۲۲]
Synopsis:
The Large Middle East Plan” has recently been added to political jargon. Being new the word can not be found in political dictionaries.
Since America and her European allies are the ones presented it they endeavor to realize and establish their plan. The jargon is now used extensively in the mass media and diplomatic arena. However, the concept and meaning of the word is yet to be clarified and they have offered merely a general idea about it. Accordingly, a simple question is shaped in a curious mind –What is Large Middle East Plan?- This article is going to answer and explain the raised question.
Keywords: Islam, Islamic Countries, America, Israel, Democracy and Freedom.
پانویس
مطالب مندرج در مقاله برگرفته از فصلنامه اندیشه تقریب، سال اول، شماره 3، تابستان 1384 میباشد.
- ↑ کدخدایى: 98.
- ↑ همان: 102ـ103.
- ↑ همان: 103.
- ↑ همان، 20/1/83.
- ↑ روزنامه ایران، 20/1/83.
- ↑ همان، 22/1/83.
- ↑ مردم سالارى، 2/10/82.
- ↑ جام جم، 25/1/83
- ↑ آفتاب یزد، 25/7/80.
- ↑ نوروز16/7/80.
- ↑ سیاست روز، 14/6/81.
- ↑ تهیه شده توسط سلمان حبیبی پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة
- ↑ الامين العام لمجمع التقريب بين المذاهب الاسلامية.
- ↑ استاذ بجامعة البحرين ـ قسم الدراسات الاسلامية.
- ↑ عضو الجمعية العامة للتقريب بين المذاهب الاسلامية، و عضو الجمعية العربية السورية ـ الايرانية، و عضو لجنة تنمية المشروع العربي و الاسلامي في سوريا.
- ↑ عضو الهيئة التعليمية بجامعة المفيد.
- ↑ باحث و استاذ جامعي و عضو الهيئة العلمية لمركز البحوث الاسلامية.
- ↑ Secretary General of the International Society for the Proximity of Islamic Religions Synopsis
- ↑ Professor of the Bahrain-based university teaching Islamic subjects
- ↑ Member of Public Proximity Assembly, Arabic Government Assembly, IranGovernment Assembly and the Committee for Developing Arabic and Islamic Program in Syria.
- ↑ Faculty member of Mufid University
- ↑ Faculty member of Islamic Research Institute, University teacher, researcher and author