سعد بن ابی وقاص

از ویکی‌وحدت

در کتاب طبقات الکبری آمده است سعد بن ابی وقاص: از پیشگامان مسلمانان است که در 17 سالگی مسلمان شد.[۱] و از جمله کسانی است که در جنگ‌های بدر، احد، خندق، حدیبیه، خیبر و فتح مکه حضور داشت و در هنگام فتح مکه، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) یکی از سه پرچم مهاجران را در دست او قرار داده است.[۲] و اهل سنت او را جزء ده تن از اعضای عشره مبشره می‌دانند.[۳] [۴]

ولی سعد بن ابی وقاص از جمله افرادی بود که در دوران خلفات عثمانیه دنیاپرستی و مال‌اندوزی روی آورد؛ و این دنیا‌پرستی او باعث شد که با علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) در دوران خلافت‌ظاهری‌اش بیعت نکند.[۵]

از مشاهیر اصحاب پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و گروه مهاجران، و از سرداران صدر اسلام و امرای عرب است که بعدا لغزید. کنیه‌اش: ابواسحاق، و اجداد نخستین او از طایفه «بنی زهره» و قریش بوده و از همین رو، با مادر پیامبر (حضرت آمنه ) که از طایفه «بنی زهره» بود، خویشاوندی قبیله‌ای داشت. واقدی در کتاب طبقات ابن سعد، به چند واسطه از جابر بن عبدالله انصاری روایت می‌کند که پیامبر فرمود: «سعد بن ابی وقاص، دایی من است». یکی از پسرانش، عمر بن سعد، فرمانده سپاه ابن زیاد در جنگ با حسین بن علی (علیه‌السّلام) که به شهادت آن حضرت منجر شد و بزرگترین جنایت تاریخ بشر بود و عمر بن سعد به دست مختار ثقفی کشته شد. فرزند دیگرش: محمد را حجاج بن یوسف ثقفی در جنگ «دیر جماجم» سال ۸۲ هـ. ق، کشت. سعد، جزو اولین افرادی بود که اسلام آورد. به گفته خودش قبل از اینکه خداوند نماز را واجب کند. پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) میان او و «سعد بن معاذ» و به نقلی، با «مصعب بن عمیر» پیمان برادری بست. سال هشتم هجرت، در زمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، در سریه «عبیده بن حارث» شرکت نمود و در مقابل کفار اولین تیر را به طرف دشمن پرتاب کرد. البته جنگی نشد و هر دو سپاه بازگشتند. خودش گوید: «من اولین مرد عرب هستم که در راه خدا و اسلام، به دشمن تیر‌ انداخت».

نظر علما اهل سنت

مسعودی می‌گوید: در روزگار خلافت عثمان هم خودش، و هم عده‌ای از صحابه‌ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به ثروت‌اندوزی املاک و اموال روی آورده بودند؛ چنانکه روزی که خود عثمان‌ مرد، بهای املاک او در وادی‌القری و حنین و دیگر نواحی به بیش از دویست هزار دینار می‌رسید و شتران و اسبان بسیاری از او بر جای ماند، و ثروت زید بن ثابت هم از شمش زر و سیم به مقداری بود که آنها را با تبر می‌شکستند؛ و این علاوه بر اموال و املاکی بود که بهای آنها بصد هزار دینار می‌رسید، و طلحه و زبیر، و نیز سعد بن ابی وقاص که قصری برای خود در عقیق بنا کرده بود که سقفهایی بلند داشت و فضای پهناوری بدان اختصاص داد و بر فراز دیوارهای آن کنگره‌ها بساخت.[۶]

یعقوبی می‌نویسد: سعد بن ابی وقاص قصری هم در ده میلی مدینه بنا کرده بود که در اواخر عمرش در آنجا سکونت داشت.[۷] واقدی هم در کتاب طبقات الکبری از قول فروه بن زبیر، و از عایشه‌ دختر سعد نقل می‌کند: روزی که سعد بن ابی وقاص درگذشت دویست و پنجاه هزار درهم از خود باقی گذاشت.[۸]


محمد بن سعد می‌گوید: سعد بن ابی وقاص در سال پنجاه و پنج هجری قمری درگذشت و مروان بن حکم که در آن هنگام فرماندار مدینه بود بر جنازه‌اش نمازگزارد و در مدینه دفن شد.[۹]

  1. ابن اثیر، عزالدین، اسدالغابة فی معرفة الصحابه، تهران، مکتبة اسلامیه، (بی تا)
  2. الکامل فی التاریخ، چاپ اول: بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
  3. ابن اثیرجوزی، مجدالدین، النهایة فی غریب الحدیث، چاپ چهارم: مؤسسه اسماعیلیان، ۱۳۶۴.
  4. ابن تغزی اتابکی، جمال الدین، یوسف، النجوم الزاهرة فی ملوکی مصر و القاهره، چاپ اول: دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۳ق.
  5. ابن جوزی، المنتظم، چاپ اول: دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
  6. ابن حبان، کتاب الثقات، چاپ اول: بیروت، دارالکفر، ۱۳۹۳ق.
  7. کتاب المجروحین، چاپ اول: بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۲ق.
  8. ابن حجر عسقلانی، اتحاف المهرة باطراف العشره، چاپ اول: عربستان، جامعة الاسلامیة فی المدینه، ۱۴۱۳ق.
  9. لسان المیزان، چاپ اول: دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.