محمد بن مسعود سمرقندی کوفی (عیاشی)

از ویکی‌وحدت

÷

Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در

عياشى
نام محمد بن مسعود بن محمد عیاشی سلمی سمرقندی
القاب و سایر نام‌ها ابوالنضر • اب‍وال‍ن‍ض‍ر ال‍ع‍ی‍اش‍ی‌ • ع‍ی‍اش‍ی‌ • اب‍وال‍ن‍ض‍ر م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ م‍س‍ع‍ود ع‍ی‍اش‍ی‌ • اب‍ون‍ض‍رسلمی • ابی‌النضر محمد بن مسعود سمرقندی • محمد بن مسعود
زاده در حدود 260 ق • سمرقند
درگذشت در حدود 260 ق • سمرقند
استادان علی بن حسن بن علی بن فضال • عبدالله بن محمد بن خالد طیالسی • ابراهیم بن محمد بن فارس • فضل بن شاذان نیشابوری • حسین بن عبدالله قمی
شاگردان محمد بن عمر بن عبدالعزیز کشی • جعفر بن محمد بن مسعود عیاشی
آثار تفسیر عیاشی
دین و مذهب اسلام • شیعه


محمد بن مسعود بن محمد بن عياشى سمرقندى كوفى (متوفای 320ق)، كنيه‌اش ابوالنضر و معروف به «عياشى»، فقيه بزرگوار و عالم وارسته‌اى است كه در رشته‌هاى: عیاشی صاحب آثار فراوانی در زمینه تفسیر، فقه، ادب و حدیث بود. تفسیر عیاشی مشهورترین اثر اوست. وی سنی مذهب بود اما با تحقیق در آثار شیعی تغییر مذهب داد. او از اعيان علما و از اكابر فقهاى شيعه در عهد مرحوم ثقةالاسلام كلينى و استادِ كلينى بوده است.

نیاكان

از نیاكان عیاشی سمرقندی اطلاعی چندان در دست نیست و فقط در موارد اندكی اشاره بدان شده است كه در ذیل می‌خوانیم: ابن ندیم در كتاب خود به نام «فهرست» می‌نویسد: «ابونصر[۱] محمد بن مسعود عیاشی از مردم سمرقند و به قولی، از بنی تمیم بوده است[۲]

ابوالعباس نجاشی می‌نویسد: «ابونظر محمّد بن مسعود بن محمّد بن عیاش سُلمی سمرقندی معروف به عیاشی است[۳]

در ریحانه الادب آمده است: «محمّد بن مسعود بن محمّد بن عیّاش تمیمی عراقی كوفی سمرقندی ...[۴]» مسلم است كه وی از تبار عرب‌ها و از دودمان عرب‌های مهاجر سرزمین ماوراء النهر و سمرقند است كه منسوب به عیّاشی، تمیمی، سمرقندی و سلمی می‌باشد.

پانویس

  1. برخی منابع رجالی كنیه او را «ابو نضر» و «ابو نظر» ذكر كرده‌اند.
  2. فهرست ابن ندیم، مقاله پنجم، ص 361.
  3. رجال نجاشی، ص 247.
  4. ریحانه الادب، ج 4، ص 220.