محمد مجذوب
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۳:۴۰، ۲۸ مه ۲۰۲۲؛
نام | محمد مجذوب |
---|---|
زاده | 1956 م / سوریه |
درگذشت | 1443 قمری/ اردن |
دین و مذهب | اسلام، تسنن |
فعالیتها | همکاری با اخوانالمسلمین |
محمد مجذوب در سال 1907 میلادی در شهر طرطوس، یکی از دو استان سواحل سوریه، در خانهای مذهبی که اهل تجارت بودند به دنیا آمد و به یادگیری علوم دینی و عربی پرداخت. سپس در مدارس امپراتوری عثمانی تحصیل کرد. سپس نزد عمویش شیخ عبدالله مجذوب درس خواند. ایشان پدرش را در پانزده سالگی از دست داد و بار خانواده را به تنهایی به دوش کشید و در شانزده سالگی ازدواج کرد. او در مبارزه با فرانسوی ها شرکت کرد و همراه با هم رزمانش زندانی و تحت تعقیب و آزار قرار گرفت. در سال 1936 میلادی کار تدریس خود را در سوریه آغاز کرد. سپس در سال 1383 هجری قمری به مدینه هجرت کرد و تا پایان سال 1403 هجری قمری در دانشگاه اسلامی به عنوان معلم مشغول به کار شد. او بعد از بازنشسته شدن در عربستان ماند.
فعالیت علمی و ادبی وی
وی فعالیت علمی و ادبی خود را در سن کمتر از بیست سالگی آغاز کرد و در آنجا شعری میهنی را تنظیم کرد که توسط یک روزنامه محلی منتشر شد که بیشتر آنها برخاسته از بینش اسلامی است و منعکس کننده وقایع زمان خود در سوریه و جهان اسلام است. وی با مقالات و تحقیقات خود در مجله تمدن اسلام که بعداً در کتاب «مشکلات نسل در پرتو اسلام» گردآوری شد، از اولین حامیان ادبیات اسلامی بود.
و چون از کودکی به مطالعه علاقه داشت، چنانکه در نور چراغ و در بادهای وزش، کتابها را برای خواندن آنها کرایه می کرد و خانواده اش در خواب بودند، مطالعه به عادت او تا زمان مرگ ادامه داد. به او رحم کن
المجذوب مردی خودساخته است که در حال مبارزه است و تمام دوران جوانی خود را در کارهای مختلف به مشقت گذرانده تا به مسئولیت خود در قبال برادران و فرزندان خود عمل کند.
او در سال 1948 میلادی برای سرود ملی خود برنده جایزه اول اتحادیه کشورهای عربی شد که از بین صد سرود انتخاب شد.
مهمترین کتابهایش
وی در ادامه با اتکال به تلاش و پشتکار شخصی خود پس از خداوند به دنبال علم و فرهنگ بیشتر رفت و از نزدیک به پنجاه کتاب او به موارد زیر اشاره می کنیم:
* فضائح المبشرين. * اليوبيل الفضي الذهبي. * المرشد في الأدب العربي "مع آخرين". * نار ونور "ديوان شعر كتب مقدمته الشاعر الكبير بدوي الجبل". * من تراث الأبوة "مسرحية". * قصص من الصميم. * صور من حياتنا. * فارس غرناطة وقصص أخرى "مجموعة قصصية". * الأدب العربي "للسنة الأولى للجامعة الإسلامية". * الأدب العربي "للسنة الثانية للجامعة الإسلامية". * دروس من الوحي. * قصص وعبر. * مشكلات الجيل في ضوء الإسلام. * تأملات في المرأة والمجتمع. * مشاهد من حياة الصديق. * همسات قلب "ديوان شعر كبير". * قصص من سورية. * مدينة التماثيل. * قاهر الصحراء. * ثورة الحرية. * الكواكب الأحد عشر. * بطل إلى النار. * من أجل الإسلام وحواريات أخرى. * الآيات الثلاث. * كلمات من القلب. * بطل من الصعيد وقصص أخرى. * دماء وأشلاء. * قصص لا تنسى من تاريخنا. * أفكار إسلامية. * كلمات مضيئة. * الألغام المتفجرة. * اللقاء السعيد وقصص أخرى. * علماء ومفكرون عرفتهم "ثلاثة أجزاء". * خواطر ومشاعر. * قصص لا تنسى. * ذكريات لا تنسى. * ردود ومناقشات. * السبيل القريب إلى صناعة الأديب. * صرخة الدم "رواية". * ألحان وأشجان "الديوان الثالث". * الإسلام في مواجهة الباطنية "نشرة باسم: أبوهيثم".
درگذشت
شیخ جلیلی در سال 1996 میلادی از عربستان سعودی به شهر خود «لاذقیه» سوریه بازگشت و در خانه ماند و جز برای ضرورت آن را ترک نکرد و از مردم بازنشسته شد و بر کاغذ و قلم خود ریخت و چهار کتاب نوشت و سپس از دنیا رفت. ماه ناگزیر ژوئن 1999 میلادی، و علما، نویسندگان و نویسندگان، خبر مرگ او را در سراسر سوریه و لبنان پخش کردند و خواستار تاخیر در دفن او شدند تا برای شرکت در تشییع جنازه او به لاذقیه بیایند. و هر چه می خواستند داشتند، خداوند رحمتش کند و در بهشت ساکن شود، زیرا او همیشه در میدان های دعوت به سوی خدا کار کرده و به خاطر دین و گروهش با زندان و بیگانگی از وطن آزمایش شده است. ، خدا رحمتش کند. و خدا را خدای همه چیز شکر کن.
منبع
- ر.ک: مدخل محمد المجذوب در ویکیاخوان؛ ikhwanwiki.com..