جن

از ویکی‌وحدت

÷

Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در

جن
نام جن

جنموجودی است که در مورد آن اختلاف زیادی میان عالمان مسلمان وجود دارد. جسم آتشی و هوایی دارای عقل و فهم، از جنس روح و ملائکه‌ و مجرد از عناصر، اجسام لطیف ‌دارای حیات عرضی، از جمله این دیدگاه‌‏هاست. رؤیت جن، از دیگر موضوعات اختلافی است. برخی آن را ناممکن و ادعای رؤیت را باطل می‏دانند. عده‏ای خوراک این موجود را هوای آمیخته به بوی طعام می‏دانند. در برخی نصوص نیز بوی استخوان و ارواث حیوانات به عنوان غذای این موجود اشاره شده است. در مقابل عده‏ای معتقدند جن روحانی بوده و تغذیه مادی ندارد. دیگر اینکه برخی از آیات سوره مشعر به وجود جنس زن و مرد و نیز قانون زناشویی در میان جنیان می‏باشد. حیات اجتماعی و نیز تشکّل به شکل حیوان و انسان از دیگر گمانه‏‌ زنی‏ها پیرامون این موجود است. دیگر اینکه جنیان همانند انسان دارای اختیار و تکلیف هستند، و در میان آنها، صالح و غیرصالح وجود دارد، و نتیجه اعمال‌شان را در آخرت خواهند دید. برخی معتقدند چون جن از لحاظ ظرفیت کمال و کرامت به انسان نمی‌رسد، هیچ‌گاه از آنان پیامبری برنخاسته و ایشان تابعِ پیامبران بشری هستند. در آیات وروایات، مواردی از حضور جنیان و ارتباط آنان با پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) بیان شده است.

مفهوم جن

کلمه «جن» در اصل به معنی چیزی است که از حسّ انسان پوشیده باشد. مثلاً می گوییم «جنه اللیل» یا «فلما جنّ علیه اللیل» یعنی هنگامی که پرده ی سیاهی شب او را پوشاند، و به همین جهت «مجنون» به کسی که عقلش پوشیده و «جنین» به طفلی که در رحم مادر پوشانده شده و «جنّت» به باغی که زمینش را درختان پوشانده اند، و «جنان» به قلب که در درون سینه پوشانده شده و «جنه» به معنی سپر که انسان را از ضربات دشمن می پوشاند آمده است[۱]. از آیات قرآن استفاده می شود که «جن» یک نوع موجود عاقلی است که از حس انسان پوشیده شده، و آفرینش آن در اصل از آتش یا شعله های صاف آتش است، و ابلیس نیز از همین گروه است.

ویژگی های جن از دیدگاه قرآن

  1. جن موجودی است که از شعله های آتش آفریده شده، برخلاف انسان که از خاک آفریده شده است[۲].
  2. دارای عقل، علم، درک و تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال است[۳].
  3. دارای تکلیف و مسئولیت هستند[۴].
  4. طایفه جن نیز مرد و زن دارند[۵].
  5. گروهی از آن ها مؤمن صالح و گروهی کافرند[۶].
  6. دارای حشر و نشر و معادند[۷].
  7. آن ها در آسمان ها بوده و خبرگیری و استراق سمع داشتند و بعداً ممنوع شدند[۸].
  8. در میان آن ها افرادی یافت می شوند که از قدرت زیادی برخوردارند، همان گونه که در میان انسان ها نیز چنین است: مثلاً یکی از آن ها به حضرت سلیمان گفت: «من تخت ملکه سبا را پیش از آن که از جای برخیزی از سرزمین او به این جا می آورم[۹]
  9. آن ها قدرت بر انجام بعضی کارهای مورد نیاز انسان دارند: «گروهی از جن پیش روی سلیمان به اذن پروردگار کار می کردند، و برای او معبدها، تمثال ها و ظروف بزرگِ غذا تهیه می کردند[۱۰]
  10. خلقت آن ها در روی زمین قبل از خلقت انسان ها بوده است[۱۱].

از یک سو قرآن، کلامِ ناطقِ صادق، خبر از وجود جن، با ویژگی هایی که در بالا ذکر شد داده است، و از سوی دیگر هیچ دلیل عقلی بر نفی آن وجود ندارد. بنابراین باید آن را پذیرفت. این نکته نیز قابل توجه است که جن گاهی بر یک مفهوم وسیع تر اطلاق می شود که انواع موجودات ناپیدا را شامل می گردد، اعم از آن ها که دارای عقل و درکند و آن ها که عقل و درک ندارند، و حتی گروهی از حیواناتی که با چشم دیده می شوند و معمولاً در لانه ها پنهانند، نیز در این معنی وسیع وارد است. شاهد این سخن روایتی است که از پیامبر(ص) نقل شده است که فرمود: «خداوند جن را پنج صنف آفریده است: صنفی مانند باد در هوا (ناپیدا هستند) و صنفی به صورت مارها، و صنفی به صورت عقرب ها، و صنفی حشرات زمینند و صنفی از آن ها مانند انسانند که بر آن ها حساب و عقاب است[۱۲].» پس جن نیز مانند انسان موجودی است مادّی و همانند انسان دارای روح است[۱۳]. پس به طور کلی دارای حیات هدفدار و معنادار می باشد که دارای ویژگی هایی است که حشر و نشر (معاد) را برای او لازم می گرداند[۱۴].

پانویس

  1. ناصر مكارم شیرازی، تفسیر نمونه (تهران ، دارالكتب الاسلامیه، بی‌تا) ج 11، ص 79.
  2. سوره‌ الرحمن، آیه‌ 15.
  3. آیات مختلف سوره‌ جن.
  4. آیات سوره‌ جن و الرحمن.
  5. سوره‌ جن، آیه‌ 6.
  6. سوره‌ جن، آیه‌ 11.
  7. سوره‌ جن، آیه‌ 15.
  8. سوره‌ جن ،‌آیه‌ 9.
  9. سوره‌ نمل، آیه‌ 39.
  10. سوره‌ سبا، آیات 12 ـ 13.
  11. سوره‌ حجر، آیه‌ 27.
  12. سفینه البحار، ج 1، ص 186، (ماده جن) ناصر مكارم شیرازی، تفسیر نمونه (قم، دارالكتب الاسلامیه، چ 9، 1370) ج 25، ص 154 ـ 157.
  13. معارف قرآن، استاد مصباح یزدی، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ص 310، سال نشر 1367.
  14. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، تهران، كانون انتشارات محمودی، ترجمه موسوی همدانی، ج 12، ص 225، سال نشر 1356.