نقش انقلاب اسلامی در بیداری و وحدت مسلمانان (مقاله)
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۱:۳۳، ۲۰ ژوئیه ۲۰۲۲؛
فصلنامه | اندیشه تقریب |
---|---|
اطلاعات نشر | سال دوم/ شماره پنجم/زمستان 1384 |
عنوان مقاله | نقش انقلاب اسلامی در بیداری و وحدت مسلمانان |
نویسنده | سید مهدی بزرگی [۱] |
تعداد صفحات | 24 |
بخش | اندیشه |
زبان | فارسی |
چکیده
نقش انقلاب اسلامی در بیداری و وحدت مسلمانان عنوان مقالهای از بخش اندیشه فصلنامه اندیشه تقریب در شماره پنجم میباشد که به قلم سید مهدی بزرگی [۲] و به اهتمام مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی تدوین و منتشر شده است. این مقاله در فصل زمستان سال 1384 منتشر شده است.جهان اسلام با آن همه سابقه درخشان خود، امروزه درون خود با مشکلات گوناگونى مواجه است. کشورهاى قدرتمند و استعمارگر که دوام و بقاى خود در از بین بردن اسلام و ضعیف نگهداشتن مسلمانان مىبینند، به ترفندهاى گوناگونى براى جلوگیرى از وحدت مسلمانان و ایجاد تفرقه دست مىزنند. در چنین وضعى بر تمام مسلمانان و کشورهاى اسلامى فرض است که با محوریت اسلام به مقابله با چنین اهداف شوم استکبارى برخیزند. این مهم در ایران با پیروزى انقلاب اسلامى و راهبرد وحدت اسلامى به وسیله امام خمینى(قدس سره) به منصه ظهور رسید.
نوشته حاضر، نقش انقلاب اسلامى ایران را در بیدارى و وحدت مسلمانان جهان بررسى مىکند و راهبرد این انقلاب را درباره هماهنگى سیاست داخلى و خارجى، توجه به اصول مشترک مذاهب اسلامى و دور از سیاستهاى تفرقه انداز و تأثیر آن در برقرارى روابط دیپلماتیک مورد اشاره قرار داده و پس از آن، علل تفرقه بین مسلمانان و اسباب تحقق وحدت اسلامى از دیدگاه امام خمینى را بررسى کرده و اقدامهاى جمهورى اسلامى ایران در تحقق این امر از برگزارى کنفرانسهاى بینالمللى و تأسیس مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى را تجزیه و تحلیل کرده است.
کلید واژهها: انقلاب اسلامى، وحدت اسلامى، تفرقه، اصول مشترک، اخوت اسلامى، امام خمینى، امت واحده، مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى، سازمان کنفرانس اسلامى.
مقدمه
در عصر حاضر، بلوکهاى قدرت در عرصه روابط بینالملل فعال هستند؛ اما کشورهاى اسلامى که روزى داراى عظمت و ابهت خاصى در جهان بودند، اکنون با مشکلات داخلى گوناگونى مواجهند. کشورهاى قدرتمند اکنون براى حفظ انسجام و دوام بقاى خود به دشمن تراشىهاى گوناگون روى آورده، و در این راه، به سوى اسلام نشانه رفتهاند. دشمنان اسلام براى از بین بردن توانایىهاى مسلمانان به ترفندهاى مختلفى دست مىزنند که از جمله مىتوان به تلاش براى جلوگیرى از وحدت مسلمانان و ایجاد تفرقه بین آنها اشاره کرد.
در چنین وضعى مسلمانان جهان مىتوانند با تجمع حول محور اسلام، اهداف شوم استکبار جهانى را با شکست مواجه سازند. این تفکر در ایران با پیروزى انقلاب اسلامى به حیطه عمل راه یافته است و تلاش براى این است تا با گذشت زمان تعداد بیشترى از مسلمانان در زیر لواى اسلام گردهم آیند. در این جهت راهبرد وحدت بین مسلمانان مطرح مىشود.
مقاله حاضر کارى جهت بررسى و تبیین نقش انقلاب اسلامى ایران در بیدارى و وحدت مسلمانان جهان است که از طریق پاسخگویى به پرسشهاى گوناگون این هدف را پوشش خواهد داد. از جمله این پرسشها مىتوان به موارد ذیل اشاره کرد: انقلاب اسلامى ایران به چه دلیلى و در چه وضعى به وقوع پیوست؟ آثار انقلاب اسلامى براى دیگر جوامع مسلمان چیست؟ وحدت و اخوت اسلامى چگونه تعریف مىشوند؟ اصول اساسى تحقق این اصل کدامند؟ نظر بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامى حضرت امام خمینى(رحمةالله) در مورد علل تفرقه بین مسلمانان و راه حلهاى رفع این مشکل چیست؟ و سرانجام اینکه جمهورى اسلامى ایران براى نیل به این هدف چه اقدامهایى انجام داده است؟
1. راهبرد وحدت اسلامى
منظور از راهبرد وحدت اسلامى اصولى هستند که براى تحقق این مهم باید مدنظر قرار گیرند.
1ـ1. مساعى مشترک عالمان و متفکران مذاهب اسلامى
رهبران، عالمان و اندیشهوران اسلامى که به طور معمول مواضع و تصمیمهاى آنها عکس العملهاى محسوس و مؤثرى میان یکایک مردم مسلمان به جاى مىنهد، نقش مهمى در بیدارى و آگاهى افکار عمومى از بایدها و نبایدهاى مذهبى ایفا مىکنند. این نقش با توجه به مقام معنوى آنها، هم میان شیعیان و هم میان اهل تسنن اهمیت خاصى دارد و کارایى و تأثیر قابل توجهى در ایجاد تفاهم، همکارى و تقریب مذاهب اسلامى خواهد داشت؛ بنابراین، نخستین گام در جهت تحقق این مهم متوجه اندیشهوران و عالمان اسلامى است که هدایت عامه مردم را به عهده دارند. بدون توجه این قشر متنفذ، راهبرد وحدت اسلامى عملى نخواهد بود و با همت و مساعى عالمان و متفکران همه مذاهب اسلامى سیاستهاى شوم حکومتهاى گذشته از پیکره مذاهب اسلامى زدوده، و حقایق هر مذهب آن گونه که هست، به مسلمانان نمایان مىشود و در نتیجه بسیارى از تعصبهاى مذهبى از بین مىروند. این امر با تدوین کتابهاى تقریبى و وحدت گرایانه، تدریس، خطابه و نیز صدور فتاواى سرنوشت ساز مىتواند تحقق یابد. در این میان آنچه توجه و اهتمام بیشتر مراجع، عالمان و فقیهان اسلامى را مىطلبد، کنترل و آگاه کردن مبلغان اسلامى از آثار سوء و زیانبار طرح مطالب و موضوعاتى است که به وحدت و یکپارچگی اسلام خدشه وارد مىکند؛ زیرا نشر عقاید و افکارى که پایه و اساس صحیح نداشته، بر مدارک و اسناد محکم استوار نباشد، نه تنها سبب بدبینى و گمراهى عدهاى از مردم مىشود، بلکه باعث خواهد شد تا تمام تلاشها و تصمیمهایى که در سیاست خارجى جهت تحقق وحدت و یکپارچگی جهان اسلام مبذول مىشود، یکباره بىاثر و خنثا شوند.
2ـ1. هماهنگى سیاست داخلى و سیاست خارجى
از اصول دیگر راهبرد وحدت اسلامى، یگانگى و همخوانى سیاست داخلى با سیاست خارجى و برعکس است. با توجه به نقش و تأثیر اوضاع داخلى در تصمیمگیرىهاى سیاست خارجى در صورت عدم توجه سیاستگذاران به حقایق موجود در داخل کشور چه بسا زمینههاى تناقضگویى، تضاد و از دست دادن حیثیت نفوذ و قدرت خود را در صحنه بینالمللى فراهم آورند. در مورد راهبرد وحدت اسلامى قبل از طرح و اجراى آن در عرصه روابط بینالملل باید عناصر گوناگون نظام سیاسى در مورد طرح و چگونگى اجراى این راهبرد، به اجماع داخلى برسند. به عبارت دیگر، تفکر تقریب و اندیشه وحدت اسلامى براى کارگزاران، اندیشهوران و محافل و نهادهاى داخلى باید به یک باور تبدیل شود و در تمام اقدامها و برنامهها مورد لحاظ قرار گیرد. در صورتى که دولتى در سیاست خارجى خود، مروج و مبلغ وحدت و تقریب مذاهب اسلامى باشد ولى میان یکایک مردم و افکار عمومى پشتوانه محکمى براى جامه عمل پوشاندن به این تفکر نداشته باشد، در اجراى آن با بن بست روبهرو خواهد شد.
3ـ1. تأکید و توجه به اصول مشترک مذاهب اسلامى
از اصول بسیار مهم راهبرد وحدت اسلامى، به ویژه در مجامع و گردهمایىهایى که در آن پیروان مذاهب گوناگون اسلامى حضور دارند، توجه به اصول مورد اشتراک و اتفاق همه مذاهب اسلامى است؛ از جمله اینکه همه مسلمانان خداى واحدى را مىپرستند؛ کتاب آسمانى آنها قرآن کریم است؛ همه به سوى یک قبله نماز به پا مىدارند؛ حضرت محمد(صلىاللهعلیهوآله) پیامبر تمام مسلمانان است و حج، روزه، امر به معروف و نهى از منکر و جهاد در راه خدا و بسیارى از احکام دیگر نیز در تمام فرقههاى اسلامى مجرى هستند؛ بنابراین، تأکید و توجه بر اصول اساسى دین مبین اسلام که هر فرد را در حوزه خود مسلمان معرفى مىکند، از اصول بسیار مهم راهبرد وحدت اسلامى به شمار مىآید.
4ـ1. تسامح و تساهل در برابر مذاهب اسلامى و دورى از سیاستهاى تفرقه برانگیز
باید مدنظر داشت که هر یک از مذاهب اسلامى داراى مبانى فقهى خاص خود هستند که در پرتو تلاش عالمان و فقیهان هر فرقه و از طریق استنباط از مهمترین منابع اسلامى یعنى قرآن و سنت پیامبر(صلىاللهعلیهوآله) براى پیروان آنها ارائه شده است. عمل به این احکام و دستورها از سوى پیروان هر یک از مذاهب مورد احترام است؛ زیرا در نتیجه فهم و ادراک عالمان و فقیهان از اسلام بوده است؛ بنابراین، تسامح و خویشتن دارى و احترام متقابل به عقاید و احکام مذاهب اسلامى و چه بسا پیروى از فقیه به صورت عمل پسندیده اسلامى، براى جلوگیرى از هرگونه درگیرى و جدال که باعث خدشه دار شدن کیان اسلام و در خطر افتادن آن مىشود، از طرف فقیهان و عالمان توصیه شده است.
همگام با تساهل و تسامح، دورى از سیاستهاى تفرقه برانگیز دشمنان اسلام که به طور معمول با استفاده از ابزارها و شیوههاى گوناگون در صدد ایجاد بدبینى، سوء ظن و انحراف اذهان مردم مسلمان صورت مىگیرد، از اصول بسیار ضرور براى رسیدن به وحدت اسلامى است. در این باره به آراى دو تن از اندیشهوران بزرگ معاصر جهان اسلام اشاره مىشود.
1ـ4ـ1. علامه سید محمد حسین طباطبایى
«... باید همواره متذکر این حقیقت بود که اختلاف دو طایفه در فروع است و در اصول دین با هم اختلافى ندارند و حتى در فروع ضروریه دین مانند نماز، روزه، حج، جهاد، و غیر آنها متنفذ مىباشد و همگى قرآن و کعبه را یکى مىدانند. خوشبختانه دنیاى اسلام کم کم به این حقیقت پى مىبرد و تأیید فکر تقریب بین مذاهب اسلامى از طرف مراجع شیعه براى همین منظور بود و شیخ بزرگوار «الازهر» نیز این حقیقت را با کمال صراحت لهجه بیان نمود و اتفاق کامل دینى شیعه و سنى را به همه جهانیان اعلام نمود... باید هم مناقشه علمى شیعه در سطح عالى، همواره ادامه یابد تا تاریکىها روشن و حقایق براى عموم کشف گردد و این امر ربطى به تعصب ورزى و حمله و نشر اکاذیب ندارد»[۳]
2ـ4ـ1. استاد شهید مطهرى
«آنچه بر سر مسلمین آمد که شوکت آنها را گرفت، همین اختلافهاى فرقهاى است. بدون شک نیاز مسلمین به وحدت و اتفاق از برترین نیازها است و درد اساسى جهان اسلام، همین کینههاى کهنه میان مردم مسلمان است. دشمن همواره از این استفاده مىکند».[۴]
2. نقش راهبرد وحدت اسلامى در برقرارى روابط دیپلماتیک
نفع مشترک و تلاش براى حصول آن یکى از مهمترین عوامل برقرارى رابطه بین کشورها است و کشورها براى تأمین منافع خود از ابزارها و تاکتیکهاى گوناگون بهره مىجویند. راهبرد وحدت اسلامى یکى از مهمترین عواملى است که مىتواند به برقرارى و تعمیق روابط میان کشورهاى اسلامى تبدیل شود. در عین حال در اجراى این راهبرد، سفیران کشورهاى اسلامى باید چند نکته را مد نظر قرار دهند: درک درست از راهبرد وحدت اسلامى و اولویت دادن به آن، شناخت کافى و صحیح از فرقههاى گوناگون مذاهب اسلامى، عدم تأکید بر موارد اختلاف بین مذاهب اسلامى، هماهنگى و یگانگى در سطوح مختلف دیپلماسى در مورد چگونگى تبیین و اجراى راهبرد وحدت اسلامى. همچنین باید متذکر شد که دیگر مشترکات بسیار قوى بین مسلمانان به گسترش روابط بینالملل اسلامى (بدون چشمداشت صرف به منافع مادى) کمک مضاعف به عمل آورد؛ براى مثال، اهتمام به امور مسلمانان و کمک به مسلمان از نظر شرع مبین اسلام فرض است.
3. وحدت و اخوت اسلامى
منظور از وحدت و اخوت اسلامى، وحدت و برادرى است که در قرآن مجید، سیره نبوى و احادیث آمده که این جا کیفیت و مبانى وحدت و اخوت اسلامى را با استفاده از همین منابع بیان مىکنیم.
قرآن، اساس و بنیان موجودیت نظام سیاسى در اسلام است که با بیان چگونگى سرنوشت اقوام و ملتهاى گذشته و با تأکید بر رمز سعادت و شقاوت آنان، انسان را مسؤول حیات سیاسى، اجتماعى و اقتصادى خویش در جهان معرفى، و شالوده وحدت و همبستگى را نه تنها در اسلام، بلکه در تمام ادیان توحیدى، عنصر بقا و هستى آنها قلمداد مىکند. دیدگاه قرآن در مورد وحدت به سه دسته تقسیم مىشود:
1ـ3. وحدت بشر
از نظر قرآن، تفاوتهاى شکلى در زبان و رنگ و آفرینش انسانها به صورت شعوب و قبایل مختلف براى شناسایى بهتر یکدیگر است و یگانه ملاک تقرب به خدا تقواى بیشتر است؛ بنابراین، رجحان یک دسته بر دیگرى مقبول نیست؛ بنابراین، با توجه به این مضمون باید راه صحیح وحدت را برگزید و پیمود.
2ـ3. وحدت ادیان توحیدى
با توجه به اینکه منشأ همه ادیان توحیدى منبع سرشار وحى است، طبیعى است که احکام و مقررات این ادیان براى رستگارى انسانها اشتراک و وحدت داشته باشد. از جمله این اصول مىتوان به اعتقاد به وحدانیت خدا و تقرب به پروردگار با انجام عمل صالح و تسلیم در برابر او اشاره کرد.
3ـ3. وحدت امت اسلامى
قرآن کریم ضمن آن که انسان را خلیفه خدا در زمین معرفى مىکند، مسلمانان را به سوى همبستگى و الفت و برادرى مىخواند و آنها را امت واحده خطاب مىکند. اسلام هیچ فرق و برترى از نظر رنگ، جنس و سرزمین براى انسانها قائل نیست. همه انسانها از یک پدر و مادر یعنى حضرت آدم و حوا زاده شده اند و همه انسانها به رغم مقاومتهاى ظاهرى از نظر اقلیم و نژاد به لحاظ فطرت داراى وحدت هستند و همه طبایع انسانى از یک اصل واحد سرچشمه مىگیرد. قرآن مىفرماید:
خداوند شما را از یک جان آفرید و از آن جفت او را خلق کرد و از آن دو تن خلقى بسیار در اطراف عالم از مرد و زن برانگیخت. (نساء(4): 1).
در این آیه شریفه، همه انسانها اعم از سفید و سیاه و زرد و سرخ شامل رحمت الاهى مىشوند.
در آیات دیگر نیز امة واحده وارد شده، و این خود دلیل بر یکپارچگی انسانها و عدم برترىهاى مادى و دنیایى است؛ بنابراین، به جاى «ملت» «امت» به کار رفته است: «این است امت که امت واحده است. من نیز پروردگارتان هستم؛ پس من را عبادت کنید»(انبیاء(21):92). خداوند مسلمانان را خطاب مىکند که شما امت واحدى هستید. براساس این اعتقاد هر مسلمانى موظف است وحدت و یکپارچگی امت اسلامى را حفظ کند. رمز دستیابى به آن وحدت، چنگ زدن به ریسمان الاهى، دورى از اختلافها و نیز تألیف و ایجاد اخوت و همبستگى است. همگى به رشته دین خدا چنگ زده، به راههاى متفرق نروید، و به یاد آرید این نعمتهاى بزرگ خدا را که شما با هم دشمن بودید. خدا در دلهاى شما الفت و مهربانى انداخت و به لطف خداوند همه برادر دینى یکدیگر شدید. در صورتى که در پرتگاه آتش بودید، خدا شما را نجات داد (آلعمران(3):103)؛ بنابراین، مسلمانها یک امتند و این از ضروریات اسلام است. معناى یک امت بودن این است که باید وحدت را بین خودشان حفظ کنند. منظور از وحدت این نیست که مسلمانان در یک صف بایستند؛ بلکه وحدت در تشبث به یک منبع واحد است. تفاسیر گوناگونى از «حبل الله» ارائه شده است: «قرآن، احکام و مقررات دین اسلام و در بعضى از روایات شیعه از ولایت نام برده شده است. حقیقت این است که مسلمانها باید به یک اصولى متشبث شوند که مورد قبول و اتفاق همه فرق اسلامى نیز باشد و آن عبارت است از اصل توحید، اصل نبوت و اصل معاد».[۵]
بیان و رفتار حضرت رسول اکرم(صلىاللهعلیهوآله) در مورد برادرى بین مسلمانان که در طول 23 سال ابلاغ رسالت الاهى براى آن کوشش وافر مىکرد، اهمیت موضوع و وظیفه مسلمانان در نزدیک شدن هر چه بیشتر به یکدیگر را نشان مىدهد. اخوت اسلامى عنصر ایجاد امت واحده، و امت واحده، اساسىترین پایه نظام سیاسى اسلامى است. پیامبر اکرم(صلىاللهعلیهوآله) براى آن که اسلام تازه متولد شده را در برابر خطرها و تهدیدها و توطئههاى تفرقهافکنانه دشمن بیمه کند، در نخستین روزهاى هجرت در مدینه با ایجاد «پیمان مواخات» بین مسلمانان، گامى مهم و سرنوشت ساز را براى ایجاد حکومت اسلامى و نیز نظام سیاسى اسلام در آینده نزدیک برداشت و در پرتو برکات پربار آن نه تنها اسلام را از اساس بر پایه محکمى بنا نهاد، بلکه با تأکیدها و راهنماىهاى بعدى خویش، سیاست داخلى حکومت اسلامى را بر مبناى وحدت و اخوت اسلامى قرار داد و بدین ترتیب، از ایجاد هر گونه اختلاف و تفرقه بین مسلمانان جلوگیرى کرد. در مورد برادرى بین مسلمانان چه حدیثى گویاتر از اینکه در شرع اسلام آمده است: «اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ».
اصول و مبانى اخوت اسلامى را که پیامبر اکرم(صلىاللهعلیهوآله) بدانها تأکید داشت مىتوان در موارد ذیل شناسایى کرد: ایمان به خداى یکتا، نفى هرگونه برترى و تبعیض، رعایت حقوق دیگران و احترام به آن، دوستى با دوستان خدا و دشمنى با دشمنان او، وفا به عهد، کمک و یارى به مسلمانان.