آرماگدون و مسیحیت صهیونیستی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲۹: خط ۲۹:
==چکیده:==
==چکیده:==
آرماگدون نام نبردی است که به باور مسیحیان صهیونیست در آخرالزمان در منطقه‌ای به نام «مجدو» رخ خواهد داد و در آن نبرد، نیروهای مسیح و ضد مسیح، که نماد حق و باطل‌اند، با هم می‌ستیزند و سرانجام نیروهای مسیح پیروز می‌شوند و از آن پس یهودیان سروران زمین خواهند بود و دیگران بندگان آنان. به باور نگارنده دست استعمار از آستین باورنمایی مذهبی بیرون آمده است و سر آن دارد که سرتاسر جهان را با دود و آتش دمساز کند؛ چه مردم اگر پشتیبان دولت خویش نباشند، آن دولت در رسیدن به مقاصد خود زبون است؛ از این رو برای آنکه ملت خویش را برای چیرگی بر جهان با خود همراه کنند به نبرد هسته‌ای بزرگی، که ناگزیرند به راه اندازند، رنگ مذهبی بخشیده‌اند و آن را از باورهای مسیحیان و یهودیان می‌شناسانند. <br>
آرماگدون نام نبردی است که به باور مسیحیان صهیونیست در آخرالزمان در منطقه‌ای به نام «مجدو» رخ خواهد داد و در آن نبرد، نیروهای مسیح و ضد مسیح، که نماد حق و باطل‌اند، با هم می‌ستیزند و سرانجام نیروهای مسیح پیروز می‌شوند و از آن پس یهودیان سروران زمین خواهند بود و دیگران بندگان آنان. به باور نگارنده دست استعمار از آستین باورنمایی مذهبی بیرون آمده است و سر آن دارد که سرتاسر جهان را با دود و آتش دمساز کند؛ چه مردم اگر پشتیبان دولت خویش نباشند، آن دولت در رسیدن به مقاصد خود زبون است؛ از این رو برای آنکه ملت خویش را برای چیرگی بر جهان با خود همراه کنند به نبرد هسته‌ای بزرگی، که ناگزیرند به راه اندازند، رنگ مذهبی بخشیده‌اند و آن را از باورهای مسیحیان و یهودیان می‌شناسانند. <br>
مسیحیت صهیونیستی، که بازگشت به عبرانی‌گری را در بر دارد، فرقه‌ای انحرافی و ساختگی از مسیحیت است و از یهود به عنوان امت برگزیده خداوند پشتیبانی می‌کند. پیدایش حزب صهیونیسم و پایه‌گذاری جنایت‌های گوناگون برای برپایی حکومت جهانی یهود و چیرگی یهودیان بر سرتاسر کره خاکی از دستاوردهای این جریان است. بر پایه ادعاهای آنان، در هزاره سوم نبرد خانمان‌سوزی به نام آرماگدون میان نیروهای مسیح و ضد مسیح رخ می‌دهد که در آن مسیح از آسمان به زمین باز می‌گردد و دجال را از بین می‌برد و پس از آن پادشاهی خود را شروع نموده و دوران صلح‌آمیز درازمدتی آغاز می‌گردد. علاقه مسیحی ـ صهیونیست‌های بنیادگرا به اسراییل و آغاز زودهنگام این جنگ، که زمینه‌ساز بازگشت دوباره مسیح است، ازهمین رو است. بازگشت قوم یهود از نقاط پراکنده به سرزمین موعود، بازسازی هیکل سلیمان، هجوم بسیاری از کفار (مسلمانان و مسیحیانی که به بازگشت مسیح مؤمن نیستند) به اسرائیل و تنها نجات یافتن کسانی که به میلاد دوبارۀ مسیح در بالای میدان جنگ ایمان دارند نیز از باورهای بنیادین این فرقه است. <br>
مسیحیت صهیونیستی، که بازگشت به عبرانی‌گری را در بر دارد، فرقه‌ای انحرافی و ساختگی از مسیحیت است و از یهود به عنوان امت برگزیده خداوند پشتیبانی می‌کند. پیدایش حزب صهیونیسم و پایه‌گذاری جنایت‌های گوناگون برای برپایی حکومت جهانی یهود و چیرگی یهودیان بر سرتاسر کره خاکی از دستاوردهای این جریان است. بر پایه ادعاهای آنان، در هزاره سوم نبرد خانمان‌سوزی به نام آرماگدون میان نیروهای مسیح و ضد مسیح رخ می‌دهد که در آن مسیح از آسمان به زمین باز می‌گردد و دجال را از بین می‌برد و پس از آن پادشاهی خود را شروع نموده و دوران صلح‌آمیز درازمدتی آغاز می‌گردد. علاقه مسیحی ـ صهیونیست‌های بنیادگرا به اسراییل و آغاز زودهنگام این جنگ، که زمینه‌ساز بازگشت دوباره مسیح است، ازهمین رو است. بازگشت قوم یهود از نقاط پراکنده به سرزمین موعود، بازسازی هیکل سلیمان، هجوم بسیاری از کفار (مسلمانان و مسیحیانی که به بازگشت مسیح مؤمن نیستند) به اسرائیل و تنها نجات یافتن کسانی که به میلاد دوبارۀ مسیح در بالای میدان جنگ ایمان دارند نیز از باورهای بنیادین این فرقه است.  
   
   
کلیدواژه‌ها: موعود، آرماگدون، مسیحیان صهیونیست، بنیادگرایی. <br>
کلیدواژه‌ها: موعود، آرماگدون، مسیحیان صهیونیست، بنیادگرایی.  


==مقدمه==
==مقدمه==
خط ۴۱: خط ۴۱:
صهیونیسم با تمسک به پاره‌ای از مطالب کتاب مقدس و نسبت دادن تفسیر آنها به آرماگدون، این جنگ جهانی خانمان‌سوز را به امری قدسی و ایمانی تبدیل کرده است و در پس آن اهداف شوم خود را از مقدمات این حادثه معرفی می‌کند و کشیش‌های ایوانجلیک را بر آن گمارده است تا با تبلیغات بسیار گسترده و ساختن برنامه‌های متعدد تلویزیونی در شبکه‌های جهانی این باور را در میان مردم دنیا و به‌ویژه ایالات متحده نهادینه کنند که تحقق این حادثه ناگزیر خواهد بود و چون این حادثه مقدمه ظهور مسیحای موعود است باید مقدمات وقوع آن را فراهم کنیم و از جمله مقدمات آن بازگشت یهود به ارض موعود (فلسطین) و برپایی حکومت یهودی در آن سرزمین و نیز تخریب مسجدالأقصی و بازسازی هیکل سلیمان در جای آن است. <br>
صهیونیسم با تمسک به پاره‌ای از مطالب کتاب مقدس و نسبت دادن تفسیر آنها به آرماگدون، این جنگ جهانی خانمان‌سوز را به امری قدسی و ایمانی تبدیل کرده است و در پس آن اهداف شوم خود را از مقدمات این حادثه معرفی می‌کند و کشیش‌های ایوانجلیک را بر آن گمارده است تا با تبلیغات بسیار گسترده و ساختن برنامه‌های متعدد تلویزیونی در شبکه‌های جهانی این باور را در میان مردم دنیا و به‌ویژه ایالات متحده نهادینه کنند که تحقق این حادثه ناگزیر خواهد بود و چون این حادثه مقدمه ظهور مسیحای موعود است باید مقدمات وقوع آن را فراهم کنیم و از جمله مقدمات آن بازگشت یهود به ارض موعود (فلسطین) و برپایی حکومت یهودی در آن سرزمین و نیز تخریب مسجدالأقصی و بازسازی هیکل سلیمان در جای آن است. <br>
آن‌چه نگارنده را بر نگاشتن این مرقومه برانگیخته، آن است که به مخاطبان خود بگوید آرماگدون، صرفاً دسیسه‌ای است برای عده‌ای سیاست‌باز که در صدد دست‌یابی به اهداف چپاول‌گرانۀ خویش‌اند؛ بنابراین کسانی که در چند سال اخیر به تکاپو افتاده‌اند تا این حادثه را در جوامع اسلامی نیز تبلیغ و ترویج کنند، بی‌آنکه شاید خود بدانند، در خدمت انگاره‌سازی این باور خرافی‌اند؛ چه اگر مسلمانان نیز، که صهیونیست‌ها در این جنگ بزرگ آنان را دشمنان اصلی مسیح موعود معرفی کرده‌اند، این حادثه را حتمی‌الوقوع بپندارند، ممکن است در برابر آن دچار انفعال شوند و این همان چیزی است که صهیونیسم می‌خواهد. این انفعال در نهایت به گونه‌ای همان کارکرد منفی انتظار را سبب می‌شود؛ یعنی مسلمانان امر را به خداوند و موعود خویش وامی‌گذار‌ند و منتظر می‌مانند تا آن جنگ واقع شود و آن‌گاه آن موعود ظهور کند و ایشان را بر یهود و نصاری پیروز گرداند؛ دقیقاً همان دیدگاهی که یهود و نصارای صهیونیست نسبت به موعود خویش دارند؛ در نتیجه، چنان‌چه صهیونیست‌ها مسجدالأقصی، قبلۀ نخستین مسلمانان را تخریب کنند ـ که به گونه جدی مقدمات این تخریب را فراهم آورده‌اند ـ یا به جنایت‌های دیگر از این نوع، دست بزنند، مسلمانان واکنش لازم را در برابر آنان نشان نمی‌دهند. <br>
آن‌چه نگارنده را بر نگاشتن این مرقومه برانگیخته، آن است که به مخاطبان خود بگوید آرماگدون، صرفاً دسیسه‌ای است برای عده‌ای سیاست‌باز که در صدد دست‌یابی به اهداف چپاول‌گرانۀ خویش‌اند؛ بنابراین کسانی که در چند سال اخیر به تکاپو افتاده‌اند تا این حادثه را در جوامع اسلامی نیز تبلیغ و ترویج کنند، بی‌آنکه شاید خود بدانند، در خدمت انگاره‌سازی این باور خرافی‌اند؛ چه اگر مسلمانان نیز، که صهیونیست‌ها در این جنگ بزرگ آنان را دشمنان اصلی مسیح موعود معرفی کرده‌اند، این حادثه را حتمی‌الوقوع بپندارند، ممکن است در برابر آن دچار انفعال شوند و این همان چیزی است که صهیونیسم می‌خواهد. این انفعال در نهایت به گونه‌ای همان کارکرد منفی انتظار را سبب می‌شود؛ یعنی مسلمانان امر را به خداوند و موعود خویش وامی‌گذار‌ند و منتظر می‌مانند تا آن جنگ واقع شود و آن‌گاه آن موعود ظهور کند و ایشان را بر یهود و نصاری پیروز گرداند؛ دقیقاً همان دیدگاهی که یهود و نصارای صهیونیست نسبت به موعود خویش دارند؛ در نتیجه، چنان‌چه صهیونیست‌ها مسجدالأقصی، قبلۀ نخستین مسلمانان را تخریب کنند ـ که به گونه جدی مقدمات این تخریب را فراهم آورده‌اند ـ یا به جنایت‌های دیگر از این نوع، دست بزنند، مسلمانان واکنش لازم را در برابر آنان نشان نمی‌دهند. <br>
البته باید گفت خبر دادن و اطلاع‌رسانی پیرامون آرماگدون، به عنوان اندیشه‌ای صهیونیستی، به خودی خود اشکالی ندارد، اما به هیچ روی نباید در صدد نهادینه کردن آن در جوامع اسلامی بود که این بسیار خطرناک است. هم‌چنین محققان ارجمند باید در پژوهش و مطالعه دراین‌باره بسیار دقت کنند تا مبادا از آموزه‌های اسلامی نیز در اثباتِ رخ دادن این دسیسۀ خرافی استفاده شود. در این نوشتار سعی می‌کنیم، در حدّ توان، جریان صهیونیسم مسیحی و باور پیروان آن به آرماگدون و ریشه‌ها و دلیل‌های پیدایش و نیز اهدافی را که طرفداران آن در سر دارند تا اندازه‌ای بازگو کنیم. <br>
البته باید گفت خبر دادن و اطلاع‌رسانی پیرامون آرماگدون، به عنوان اندیشه‌ای صهیونیستی، به خودی خود اشکالی ندارد، اما به هیچ روی نباید در صدد نهادینه کردن آن در جوامع اسلامی بود که این بسیار خطرناک است. هم‌چنین محققان ارجمند باید در پژوهش و مطالعه دراین‌باره بسیار دقت کنند تا مبادا از آموزه‌های اسلامی نیز در اثباتِ رخ دادن این دسیسۀ خرافی استفاده شود. در این نوشتار سعی می‌کنیم، در حدّ توان، جریان صهیونیسم مسیحی و باور پیروان آن به آرماگدون و ریشه‌ها و دلیل‌های پیدایش و نیز اهدافی را که طرفداران آن در سر دارند تا اندازه‌ای بازگو کنیم.  


==معرفی و تاریخچۀ مسیحیت صهیونیستی==
==معرفی و تاریخچۀ مسیحیت صهیونیستی==
خط ۵۳: خط ۵۳:
در میان دویست طایفه پروتستانی آمریکا، که 180 میلیون نفر پیرو دارند، طایفه تقدیرگرایان ـ باورمندان (dispensationalism) <ref> «این واژه برگرفته از «dispensation» به معنای پذیرش است و گونه‌ای پذیرش گام به گام در آن نهفته است و بر توافق با کتاب مقدس تأکید می‌کند. این مکتب گونه‌ای الهیات ایوانجلیکی پروتستانی و چارچوبی مفهومی برای فهم جریان کلی کتاب مقدس است.» ر. ک: <br>
در میان دویست طایفه پروتستانی آمریکا، که 180 میلیون نفر پیرو دارند، طایفه تقدیرگرایان ـ باورمندان (dispensationalism) <ref> «این واژه برگرفته از «dispensation» به معنای پذیرش است و گونه‌ای پذیرش گام به گام در آن نهفته است و بر توافق با کتاب مقدس تأکید می‌کند. این مکتب گونه‌ای الهیات ایوانجلیکی پروتستانی و چارچوبی مفهومی برای فهم جریان کلی کتاب مقدس است.» ر. ک: <br>
http://en.wikipedia.org/wiki/dispensationalism<br>
http://en.wikipedia.org/wiki/dispensationalism<br>
نیز به گفته صاحب خلق: «این واژۀ در لغت به معنای: 1ـ پخش و توزیع، تقسیم کردن، حاکمیت اقتدار؛ 2ـ‌ بخشودگی، غمض عین کردن، صرف نظر کردن و استثنا است. در مسیحیت نیز این واژه به معنای «دوران سیطره و حاکمیت یک دین» و یا «اجازه ویژه صادر‌شده از طرف کلیسا» است»؛ ر. ک: صاحب خلق، پیشین، ص90. </ref> ـ که بیش از چهل میلیون نفر پیرو دارد، در پذیرفتن اصول و مبادی صهیونیسم راه افراط را پیش گرفته است و کلیساهای آن به کلیساهای پروتستانی انگلوساکسون سفید (W.A.S.P) (گزیدۀ Protestant White Anglo-saxon). شهرت یافته است و دربردارنده شخصیت‌های سیاسی، اقتصادی، مطبوعاتی، تبلیغاتی، نظامی و تربیتی جامعه آمریکا است. بیشتر بنیادگرایان پیرو این کلیسا، که در جنوب آمریکا ساکن‌اند، آشکارا نژادپرستند و برتری خود را بر سیاه‌پوستان، سرخ‌پوستان، کاتولیک‌ها، چینی‌ها، ژاپنی‌ها، هندو‌ها و مسلمانان در پوست سفیدشان می‌دانند. (نجیری، 1384ش، ص 65). <br>
نیز به گفته صاحب خلق: «این واژۀ در لغت به معنای: 1ـ پخش و توزیع، تقسیم کردن، حاکمیت اقتدار؛ 2ـ‌ بخشودگی، غمض عین کردن، صرف نظر کردن و استثنا است. در مسیحیت نیز این واژه به معنای «دوران سیطره و حاکمیت یک دین» و یا «اجازه ویژه صادر‌شده از طرف کلیسا» است»؛ ر. ک: صاحب خلق، پیشین، ص90. </ref> ـ که بیش از چهل میلیون نفر پیرو دارد، در پذیرفتن اصول و مبادی صهیونیسم راه افراط را پیش گرفته است و کلیساهای آن به کلیساهای پروتستانی انگلوساکسون سفید (W.A.S.P) (گزیدۀ Protestant White Anglo-saxon). شهرت یافته است و دربردارنده شخصیت‌های سیاسی، اقتصادی، مطبوعاتی، تبلیغاتی، نظامی و تربیتی جامعه آمریکا است. بیشتر بنیادگرایان پیرو این کلیسا، که در جنوب آمریکا ساکن‌اند، آشکارا نژادپرستند و برتری خود را بر سیاه‌پوستان، سرخ‌پوستان، کاتولیک‌ها، چینی‌ها، ژاپنی‌ها، هندو‌ها و مسلمانان در پوست سفیدشان می‌دانند. (نجیری، 1384ش، ص 65).  


==باورها و آرمان‌های مسیحیان صهیونیست==
==باورها و آرمان‌های مسیحیان صهیونیست==
خط ۸۶: خط ۸۶:
4ـ تجدید حیات مردگان یا جذبه؛<br>
4ـ تجدید حیات مردگان یا جذبه؛<br>
5ـ ظهور مسیحای یهودیان که پادشاه اسرائیل خواهد بود. (خردمند، موعود، ش 56، ص‌35). <br>
5ـ ظهور مسیحای یهودیان که پادشاه اسرائیل خواهد بود. (خردمند، موعود، ش 56، ص‌35). <br>
مسیحای یهود اسرائیل را به اسباط نخستینشان تقسیم خواهد کرد. در این زمان یأجوج، پادشاه مأجوج به اسرائیل حمله می‌کند. اینکه یأجوج چه کسی است و مأجوج کدامین ملت است هنوز مشخص نیست. مأجوج وارد جنگ بزرگ آرماگدون می‌شود که در آن بسیاری از نیروهای هر دو طرف کشته می‌شوند و خداوند در آن دخالت می‌کند و یهودیان را نجات می‌دهد. او پس از نابود کردن این دشمن همه نیروهای اهریمنی را نیز از میان می‌برد. پس از سال 6000 (هزاره هفتم) عصر قدوسیت، آسودگی، زندگی روحانی و صلح فراگیر آغاز می‌شود که اُلام هابا(Olam Haba) نام دارد. (پیشین). <br>
مسیحای یهود اسرائیل را به اسباط نخستینشان تقسیم خواهد کرد. در این زمان یأجوج، پادشاه مأجوج به اسرائیل حمله می‌کند. اینکه یأجوج چه کسی است و مأجوج کدامین ملت است هنوز مشخص نیست. مأجوج وارد جنگ بزرگ آرماگدون می‌شود که در آن بسیاری از نیروهای هر دو طرف کشته می‌شوند و خداوند در آن دخالت می‌کند و یهودیان را نجات می‌دهد. او پس از نابود کردن این دشمن همه نیروهای اهریمنی را نیز از میان می‌برد. پس از سال 6000 (هزاره هفتم) عصر قدوسیت، آسودگی، زندگی روحانی و صلح فراگیر آغاز می‌شود که اُلام هابا(Olam Haba) نام دارد. (پیشین).  


==چرایی رویکرد بنیادگرایان انجیلی به یهودیت==
==چرایی رویکرد بنیادگرایان انجیلی به یهودیت==
خط ۹۴: خط ۹۴:
شاید بتوان علت تناقض موجود در عملکرد مسیحیان را، پس از عصر اصلاح مذهبی، در احساس آنها مبنی بر جبران سیاست‌های یهودستیز پیدا کرد، اما با این حال این موضوع برای برخی گروه‌ها هم‌چنان به صورت امری متناقض به جا مانده است، زیرا به گمان آنان، مسیحیان از یهودیان برترند، اما یهودیان را بندگان برگزیدۀ خداوند و واسطه‌ای برای بازگشت دوباره مسیح می‌دانند و در عین حال بر این باورند که چنان‌چه یهودیان مسیح را پذیرا نباشند، به بهشت نمی‌روند و تنها کسانی وارد بهشت می‌شوند که به مسیح ایمان بیاورند. (صاحب خلق، پیشین، ص92). ناتان پیر لیموتر از «جمعیت مقابله با افترا» تابع سازمان بنای بریث، که یکی از سازمان‌های افراطی یهودیان است، خود اعتراف می‌کند: «بنیادگرایان انجیلی متون مذهبی را به گونه‌ای تفسیر می‌کنند که عنوان نماید تمام یهودیان می‌بایست به مسیح یا کشته شدن در آرماگدون ایمان بیاورند». (هالسل، 1384ش، ص 116). <br>
شاید بتوان علت تناقض موجود در عملکرد مسیحیان را، پس از عصر اصلاح مذهبی، در احساس آنها مبنی بر جبران سیاست‌های یهودستیز پیدا کرد، اما با این حال این موضوع برای برخی گروه‌ها هم‌چنان به صورت امری متناقض به جا مانده است، زیرا به گمان آنان، مسیحیان از یهودیان برترند، اما یهودیان را بندگان برگزیدۀ خداوند و واسطه‌ای برای بازگشت دوباره مسیح می‌دانند و در عین حال بر این باورند که چنان‌چه یهودیان مسیح را پذیرا نباشند، به بهشت نمی‌روند و تنها کسانی وارد بهشت می‌شوند که به مسیح ایمان بیاورند. (صاحب خلق، پیشین، ص92). ناتان پیر لیموتر از «جمعیت مقابله با افترا» تابع سازمان بنای بریث، که یکی از سازمان‌های افراطی یهودیان است، خود اعتراف می‌کند: «بنیادگرایان انجیلی متون مذهبی را به گونه‌ای تفسیر می‌کنند که عنوان نماید تمام یهودیان می‌بایست به مسیح یا کشته شدن در آرماگدون ایمان بیاورند». (هالسل، 1384ش، ص 116). <br>
بنیادگرایی انجیلی در عین حمایت از یهود از آنان می‌خواهد که مسیحی شوند و این در حالی است که یهودیان دولت خود را در فلسطین به گونه‌ای پایه‌ریزی می‌کنند که گرویدن آنان را به مسیحیت محال می‌نماید، اما مسیحیان بنیادگرا امیدوارند که پس از بازگشت مسیح، یهودیان به او ایمان آورند. آنان یهودیان را از آن رو امت برگزیده می‌دانند که بر پایه پیش‌گویی‌های کتاب مقدس، تشکیل دولت یهودی از مقدمات زمینه‌ساز بازگشت مسیح است و چون یهود از نظر آنان زمینه‌ساز این بازگشت است بنیادگرایان انجیلی به یهود به دیدۀ احترام می‌نگرند و آنان را امت برگزیده می‌دانند. اما در پس پردۀ این ائتلاف شوم، دست‌های سیاست کارگردانی می‌کند؛ این ائتلاف نمی‌تواند از هم‌سونگری‌های سیاسی اسرائیل و آمریکا برای رسیدن به اهداف امپریالیستی برکنار بماند. (نجیری، پیشین، ص 139ـ140). بنیادگرایی انجیلی رابطه‌ای ناگسستنی با سیاست و حکومت دارد و در واقع مذهب را به خدمت سیاست درآورده است. <br>
بنیادگرایی انجیلی در عین حمایت از یهود از آنان می‌خواهد که مسیحی شوند و این در حالی است که یهودیان دولت خود را در فلسطین به گونه‌ای پایه‌ریزی می‌کنند که گرویدن آنان را به مسیحیت محال می‌نماید، اما مسیحیان بنیادگرا امیدوارند که پس از بازگشت مسیح، یهودیان به او ایمان آورند. آنان یهودیان را از آن رو امت برگزیده می‌دانند که بر پایه پیش‌گویی‌های کتاب مقدس، تشکیل دولت یهودی از مقدمات زمینه‌ساز بازگشت مسیح است و چون یهود از نظر آنان زمینه‌ساز این بازگشت است بنیادگرایان انجیلی به یهود به دیدۀ احترام می‌نگرند و آنان را امت برگزیده می‌دانند. اما در پس پردۀ این ائتلاف شوم، دست‌های سیاست کارگردانی می‌کند؛ این ائتلاف نمی‌تواند از هم‌سونگری‌های سیاسی اسرائیل و آمریکا برای رسیدن به اهداف امپریالیستی برکنار بماند. (نجیری، پیشین، ص 139ـ140). بنیادگرایی انجیلی رابطه‌ای ناگسستنی با سیاست و حکومت دارد و در واقع مذهب را به خدمت سیاست درآورده است. <br>
تناقض دیگر در روابط مسیحیان صهیونیست با یهودیان این است که به باور بخشوده‌شدگان، دیاسپورا (سرگردانی یهود و پراکنده شدن آنها) و حتی قتل عام آنها به وسیله نازی‌ها مجازاتی الهی و پیامد ایمان نیاوردنشان به مسیح است. (صاحب خلق، پیشین). <br>
تناقض دیگر در روابط مسیحیان صهیونیست با یهودیان این است که به باور بخشوده‌شدگان، دیاسپورا (سرگردانی یهود و پراکنده شدن آنها) و حتی قتل عام آنها به وسیله نازی‌ها مجازاتی الهی و پیامد ایمان نیاوردنشان به مسیح است. (صاحب خلق، پیشین).  


==مبادی مشترک بنیادگرایی انجیلی و بنیادگرایی یهودی==
==مبادی مشترک بنیادگرایی انجیلی و بنیادگرایی یهودی==
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
12ـ اعتقاد به اینکه فلسطین میدان حوادث واپسین و مکان ظهور دومین مسیح موعود است. (نجیری، پیشین، ص 135ـ136). <br>
12ـ اعتقاد به اینکه فلسطین میدان حوادث واپسین و مکان ظهور دومین مسیح موعود است. (نجیری، پیشین، ص 135ـ136). <br>
نکتۀ جالب توجه اینکه هر دو جریان در نادیده گرفتن حقوق مسیحیان ساکن در فلسطین، به دلیل عرب بودن آنها، مشترک‌اند؛ این در حالی است که عیسی مسیح در فلسطین زاده شد و دعوتش را نیز از همآنجا آغاز کرد و نیز غرب مدّعی دفاع از حقوق اقلیت‌های مذهبی در مشرق‌زمین است و حتی هنگامی که اسرائیل کلیسای المهد را محاصره کرد و راهبان آن را کشت اعتراضی نکرد. (پیشین، ص137). <br>
نکتۀ جالب توجه اینکه هر دو جریان در نادیده گرفتن حقوق مسیحیان ساکن در فلسطین، به دلیل عرب بودن آنها، مشترک‌اند؛ این در حالی است که عیسی مسیح در فلسطین زاده شد و دعوتش را نیز از همآنجا آغاز کرد و نیز غرب مدّعی دفاع از حقوق اقلیت‌های مذهبی در مشرق‌زمین است و حتی هنگامی که اسرائیل کلیسای المهد را محاصره کرد و راهبان آن را کشت اعتراضی نکرد. (پیشین، ص137). <br>
به گفته گریس هالسل مسیحیانی که فلسطین را ترک می‌کنند و یا زیر یوغ ظالمانه موجود جان می‌دهند، همان مسیحیانی‌اند که در تمام تاریخ مسیحیت پیوسته شعله کلیسای مادر را زنده و روشن نگاه داشته‌اند. آنان از هنگام فراخوان مسیح تا کنون چنین رنج و زجری را تحمل نکرده بودند. آنان اکنون زیر سخت‌ترین عذاب‌های شاهانی چون بگین، آرنز یا شارون هستند. اگر مسیح آن‌چه را ناعادلانه و نادرست است تصویب می‌کرد، مصلوب نمی‌شد. (هالسل، 1377ش، ص 112). <br>
به گفته گریس هالسل مسیحیانی که فلسطین را ترک می‌کنند و یا زیر یوغ ظالمانه موجود جان می‌دهند، همان مسیحیانی‌اند که در تمام تاریخ مسیحیت پیوسته شعله کلیسای مادر را زنده و روشن نگاه داشته‌اند. آنان از هنگام فراخوان مسیح تا کنون چنین رنج و زجری را تحمل نکرده بودند. آنان اکنون زیر سخت‌ترین عذاب‌های شاهانی چون بگین، آرنز یا شارون هستند. اگر مسیح آن‌چه را ناعادلانه و نادرست است تصویب می‌کرد، مصلوب نمی‌شد. (هالسل، 1377ش، ص 112).  


==تشکیل دولت یهودی و بازگشت مسیح==
==تشکیل دولت یهودی و بازگشت مسیح==
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
جان میلتون در قصیدۀ مشهورش «بهشت بازگردانده شده»، از بازگرداندن اسراییل سخن می‌گوید: <br>
جان میلتون در قصیدۀ مشهورش «بهشت بازگردانده شده»، از بازگرداندن اسراییل سخن می‌گوید: <br>
«شاید خداوند، که زمان مناسب را خوب می‌داند، نوادگان ابراهیم را به یاد خواهد آورد و آنها را پشیمان و درست‌کار باز خواهد گرداند و همان‌گونه که دریای سرخ و رود اردن را شکافت، وقتی پدرانشان به سرزمین موعود باز می‌گشتند، برای آنها نیز که سریع و شتابان به وطنشان باز می‌گردند، دریا را بشکافد... من آنها را به عنایت و توجه خدا و زمانی که انتخاب می‌کند ترک می‌کنم.» (پیشین و ص18و19). <br>
«شاید خداوند، که زمان مناسب را خوب می‌داند، نوادگان ابراهیم را به یاد خواهد آورد و آنها را پشیمان و درست‌کار باز خواهد گرداند و همان‌گونه که دریای سرخ و رود اردن را شکافت، وقتی پدرانشان به سرزمین موعود باز می‌گشتند، برای آنها نیز که سریع و شتابان به وطنشان باز می‌گردند، دریا را بشکافد... من آنها را به عنایت و توجه خدا و زمانی که انتخاب می‌کند ترک می‌کنم.» (پیشین و ص18و19). <br>
در بخش بعد، برخی از آیاتی که در کتاب مقدس درباره بازگشت یهودیان به فلسطین آمده است ذکر می‌گردد. <br>
در بخش بعد، برخی از آیاتی که در کتاب مقدس درباره بازگشت یهودیان به فلسطین آمده است ذکر می‌گردد.  


==بازگشت یهود به ارض موعود در کتاب مقدس==
==بازگشت یهود به ارض موعود در کتاب مقدس==
خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:
«و ایشان را از میان قوم‌ها بیرون آورده، از کشورها جمع خواهم نمود و به زمین خودشان درآورده، بر کوه‌های اسرائیل و در وادی‌ها و جمیع معمورات زمین ایشان را خواهم چرانید. ایشان را بر مرتع نیکو خواهم چرانید و آرامگاه ایشان بر کوه‌های بلند اسرائیل خواهد بود و آنجا در آرامگاه نیکو و مرتع پرگیاه خواهند خوابید و بر کوه‌های اسرائیل خواهند چرید.» (پیشین، 34: 13ـ14). <br>
«و ایشان را از میان قوم‌ها بیرون آورده، از کشورها جمع خواهم نمود و به زمین خودشان درآورده، بر کوه‌های اسرائیل و در وادی‌ها و جمیع معمورات زمین ایشان را خواهم چرانید. ایشان را بر مرتع نیکو خواهم چرانید و آرامگاه ایشان بر کوه‌های بلند اسرائیل خواهد بود و آنجا در آرامگاه نیکو و مرتع پرگیاه خواهند خوابید و بر کوه‌های اسرائیل خواهند چرید.» (پیشین، 34: 13ـ14). <br>
«و تو ای پسر انسان! به کوه‌های اسرائیل نبوت کرده، بگو: ای کوه‌های اسرائیل! کلام خداوند را بشنوید! خداوند یهوه چنین می‌گوید: چون که دشمنان دربارۀ شما گفته‌اند هَهْ این بلندی‌های دیرینه میراث ما شده است؛ لهذا نبوت کرده، بگو که خداوند یهوه چنین می‌فرماید: از آن جهت که ایشان شما را از هر طرف خراب کرده و بلعیده‌اند تا میراث بقیۀ امت‌ها بشوید و بر لب‌های حرف‌گیران برآمده، مورد مذمت طوایف گردیده‌اید؛ لهذا ای کوه‌های اسرائیل! کلام خداوند یهوه را بشنوید! خداوند یهوه به کوه‌ها و تلّ‌ها و وادی‌ها و درّه‌‌ها و خرابه‌‌های ویران و شهرهای متروکی که تاراج شده و مورد سخریۀ بقیۀ امت‌های مجاور گردیده است، چنین می‌گوید: بنابراین خداوند یهوه چنین می‌فرماید: هر آینه به آتش غیرت خود به ضدّ بقیه امت‌ها و به ضدّ تمامی اَدوم تکلّم نموده‌ام که ایشان زمین مرا به شادی تمام دل و کینۀ قلب، ملک خود ساخته‌اند تا آن را به تاراج واگذارند؛ پس دربارۀ زمین اسرائیل نبوّت نما و به کوه‌ها و تلّ‌ها و وادی‌ها و درّه‌‌ها بگو که خداوند یهوه چنین می‌فرماید: چون که شما متحمل سرزنش امت‌ها شده‌اید؛ لهذا من در غیرت و خشم خود تکلّم نمودم.» (پیشین، 36: 1ـ6). <br>
«و تو ای پسر انسان! به کوه‌های اسرائیل نبوت کرده، بگو: ای کوه‌های اسرائیل! کلام خداوند را بشنوید! خداوند یهوه چنین می‌گوید: چون که دشمنان دربارۀ شما گفته‌اند هَهْ این بلندی‌های دیرینه میراث ما شده است؛ لهذا نبوت کرده، بگو که خداوند یهوه چنین می‌فرماید: از آن جهت که ایشان شما را از هر طرف خراب کرده و بلعیده‌اند تا میراث بقیۀ امت‌ها بشوید و بر لب‌های حرف‌گیران برآمده، مورد مذمت طوایف گردیده‌اید؛ لهذا ای کوه‌های اسرائیل! کلام خداوند یهوه را بشنوید! خداوند یهوه به کوه‌ها و تلّ‌ها و وادی‌ها و درّه‌‌ها و خرابه‌‌های ویران و شهرهای متروکی که تاراج شده و مورد سخریۀ بقیۀ امت‌های مجاور گردیده است، چنین می‌گوید: بنابراین خداوند یهوه چنین می‌فرماید: هر آینه به آتش غیرت خود به ضدّ بقیه امت‌ها و به ضدّ تمامی اَدوم تکلّم نموده‌ام که ایشان زمین مرا به شادی تمام دل و کینۀ قلب، ملک خود ساخته‌اند تا آن را به تاراج واگذارند؛ پس دربارۀ زمین اسرائیل نبوّت نما و به کوه‌ها و تلّ‌ها و وادی‌ها و درّه‌‌ها بگو که خداوند یهوه چنین می‌فرماید: چون که شما متحمل سرزنش امت‌ها شده‌اید؛ لهذا من در غیرت و خشم خود تکلّم نمودم.» (پیشین، 36: 1ـ6). <br>
«و شما را از میان امت‌ها می‌گیرم و از جمیع کشورها جمع می‌کنم و شما را در زمین خود در خواهم آورد... و در زمینی که به پدران شما دادم ساکن شده، قوم من خواهید بود و من خدای شما خواهم بود... و خداوند یهوه می‌گوید: بدانید که من این را به خاطر شما نکرده‌ام؛ پس ای خاندان اسرائیل! به سبب راه‌های خود خجل و رسوا شوید... خداوند یهوه چنین می‌گوید: برای این بار دیگر خاندان اسرائیل از من مسئلت خواهند نمود تا آن را برای ایشان به عمل آورم. من ایشان را با مردمان مثل گله کثیر خواهم گردانید. مثل گله‌های قربانی؛ یعنی گلۀ اورشلیم در موسم‌هایش هم‌چنان شهرهای مخروب از گله‌های مردمان پر خواهد شد و ایشان خواهند دانست که من یهوه هستم.» (پیشین، 24ـ28). <br>
«و شما را از میان امت‌ها می‌گیرم و از جمیع کشورها جمع می‌کنم و شما را در زمین خود در خواهم آورد... و در زمینی که به پدران شما دادم ساکن شده، قوم من خواهید بود و من خدای شما خواهم بود... و خداوند یهوه می‌گوید: بدانید که من این را به خاطر شما نکرده‌ام؛ پس ای خاندان اسرائیل! به سبب راه‌های خود خجل و رسوا شوید... خداوند یهوه چنین می‌گوید: برای این بار دیگر خاندان اسرائیل از من مسئلت خواهند نمود تا آن را برای ایشان به عمل آورم. من ایشان را با مردمان مثل گله کثیر خواهم گردانید. مثل گله‌های قربانی؛ یعنی گلۀ اورشلیم در موسم‌هایش هم‌چنان شهرهای مخروب از گله‌های مردمان پر خواهد شد و ایشان خواهند دانست که من یهوه هستم.» (پیشین، 24ـ28).  


==تخریب مسجدالاقصی و بازسازی هیکل سلیمان==
==تخریب مسجدالاقصی و بازسازی هیکل سلیمان==
خط ۱۵۸: خط ۱۵۸:
اما در این مورد نظریۀ فقهی دیگری وجود دارد که برخلاف نظریه قبلی بیان‌کننده آن است که بر یهودیان واجب است پیش از عصر مشیحانی بنایی موقت برپا کنند و ورود آنان به منطقه کوه موریا حلال است، اما این دیدگاه در اقلیت است و هنوز جزئی از احکام شرع یهود نشده است؛ با این همه، این رأی، به سبب طبیعت چندلایه یهودیت، هم‌چنان مطرح است. صهیونیست‌ها از این تناقض استفاده نموده و حاخام‌های ارتدوکس را به منفی‌بافی متهم کردند و تصمیم گرفتند زمام امور یهودیان را خود به دست گیرند. حاخام شلومو گولن اعلام کرده که محل دقیق قدس‌الاقداس را مشخص کرده است و در نتیجه یهودیان می‌توانند به زیارت کوه موریا بروند. <br>
اما در این مورد نظریۀ فقهی دیگری وجود دارد که برخلاف نظریه قبلی بیان‌کننده آن است که بر یهودیان واجب است پیش از عصر مشیحانی بنایی موقت برپا کنند و ورود آنان به منطقه کوه موریا حلال است، اما این دیدگاه در اقلیت است و هنوز جزئی از احکام شرع یهود نشده است؛ با این همه، این رأی، به سبب طبیعت چندلایه یهودیت، هم‌چنان مطرح است. صهیونیست‌ها از این تناقض استفاده نموده و حاخام‌های ارتدوکس را به منفی‌بافی متهم کردند و تصمیم گرفتند زمام امور یهودیان را خود به دست گیرند. حاخام شلومو گولن اعلام کرده که محل دقیق قدس‌الاقداس را مشخص کرده است و در نتیجه یهودیان می‌توانند به زیارت کوه موریا بروند. <br>
در دوران معاصر، آرای فرقه‌های یهودی را درباره هیکل می‌توان ابتدا به دو دسته صهیونیستی و غیر صهیونیستی تقسیم کرد. غیر صهیونیست‌ها به بازگشت عملی [در زمان حاضر] و نیز بازسازی هیکل اعتراض دارند. اصلاح‌طلبان دعاهای مخصوص بازسازی هیکل را حذف کرده‌اند و از سال 1818‌م کلمه تمپل(Temple) انگلیسی را، که به معنای معبد است، برای اشاره به کنیسه‌های یهودی به کار می‌برند و بر این باورند که معبد هر کجا باشد جای‌گزین هیکل است و هیکل هرگز بازسازی نخواهد شد، اما ارتدوکس‌ها ترجیح می‌دهند از واژه یونانی سیناگوگ برای کنیسه‌های یهودی استفاده کنند تا واژه هیکل هم‌چنان به معنای خاص خود ـ یعنی هیکل قدس ـ باقی بماند. ارتدوکس‌ها دعاهای ویژه بازگشت را حفظ کرده‌اند و محافظه‌کاران نیز از آنان پیروی می‌کنند. بازگشت [به فلسطین] در نظر ارتدوکس‌ها هم‌چنان مسئله‌ای مربوط به بازگشت ماشیح است، اما در نظر محافظه‌کاران، تمثیل، استعاره و آرمانی فردوسی و ایده‌آلیستی است. <br>
در دوران معاصر، آرای فرقه‌های یهودی را درباره هیکل می‌توان ابتدا به دو دسته صهیونیستی و غیر صهیونیستی تقسیم کرد. غیر صهیونیست‌ها به بازگشت عملی [در زمان حاضر] و نیز بازسازی هیکل اعتراض دارند. اصلاح‌طلبان دعاهای مخصوص بازسازی هیکل را حذف کرده‌اند و از سال 1818‌م کلمه تمپل(Temple) انگلیسی را، که به معنای معبد است، برای اشاره به کنیسه‌های یهودی به کار می‌برند و بر این باورند که معبد هر کجا باشد جای‌گزین هیکل است و هیکل هرگز بازسازی نخواهد شد، اما ارتدوکس‌ها ترجیح می‌دهند از واژه یونانی سیناگوگ برای کنیسه‌های یهودی استفاده کنند تا واژه هیکل هم‌چنان به معنای خاص خود ـ یعنی هیکل قدس ـ باقی بماند. ارتدوکس‌ها دعاهای ویژه بازگشت را حفظ کرده‌اند و محافظه‌کاران نیز از آنان پیروی می‌کنند. بازگشت [به فلسطین] در نظر ارتدوکس‌ها هم‌چنان مسئله‌ای مربوط به بازگشت ماشیح است، اما در نظر محافظه‌کاران، تمثیل، استعاره و آرمانی فردوسی و ایده‌آلیستی است. <br>
اما صهیونیست‌ها، از نظرِ نوع نگرش به بازسازی هیکل دو دسته‌اند: صهیونیست‌های غیر مذهبی و صهیونیست‌های مذهبی. از نظر گروه نخست، آیین قربانی اهمیت زیادی دارد، نه بازسازی هیکل و خواست صهیونیست‌های مذهبی را برای بازسازی هیکل نوعی جنون مذهبی می‌دانند که بی‌آنکه فایدۀ عملی ملموسی داشته باشد، مهاجرنشین صهیونیستی [اسرائیل] را با خطر رو به رو می‌کند؛ از این رو بازسازی هیکل در میان مردم اسرائیل، که یکی از سکولارترین جوامع دنیا را تشکیل می‌دهند، چندان طرفداری ندارد. تدی کولک کسانی را که سنگ بنای هیکل را نصب کردند دیوانه و در خط شبتای زوی می‌داند؛ یعنی در خط همان ماشیح دروغینی که یهودیان را در قرن هفدهم برانگیخت و به آنان وعدۀ بازگشت به فلسطین داد و برخی پیروان خود را به عنوان حاکم سرزمین مقدس تعیین کرد، سپس حرکت او با شکست رو به رو شد و تمام این ماجرا یهودیت را از پایه تکان داد و آن را به بحرانی دچار کرد که هرگز از آن نرست. حاخام گورن، صاحب فتوای مکان قدس‌الاقدس نیز با نصب سنگ بنای هیکل سوم مخالفت کرد. (مسیری، 1383ش، ج 4، ص 179ـ180). <br>
اما صهیونیست‌ها، از نظرِ نوع نگرش به بازسازی هیکل دو دسته‌اند: صهیونیست‌های غیر مذهبی و صهیونیست‌های مذهبی. از نظر گروه نخست، آیین قربانی اهمیت زیادی دارد، نه بازسازی هیکل و خواست صهیونیست‌های مذهبی را برای بازسازی هیکل نوعی جنون مذهبی می‌دانند که بی‌آنکه فایدۀ عملی ملموسی داشته باشد، مهاجرنشین صهیونیستی [اسرائیل] را با خطر رو به رو می‌کند؛ از این رو بازسازی هیکل در میان مردم اسرائیل، که یکی از سکولارترین جوامع دنیا را تشکیل می‌دهند، چندان طرفداری ندارد. تدی کولک کسانی را که سنگ بنای هیکل را نصب کردند دیوانه و در خط شبتای زوی می‌داند؛ یعنی در خط همان ماشیح دروغینی که یهودیان را در قرن هفدهم برانگیخت و به آنان وعدۀ بازگشت به فلسطین داد و برخی پیروان خود را به عنوان حاکم سرزمین مقدس تعیین کرد، سپس حرکت او با شکست رو به رو شد و تمام این ماجرا یهودیت را از پایه تکان داد و آن را به بحرانی دچار کرد که هرگز از آن نرست. حاخام گورن، صاحب فتوای مکان قدس‌الاقدس نیز با نصب سنگ بنای هیکل سوم مخالفت کرد. (مسیری، 1383ش، ج 4، ص 179ـ180).  


==بازسازی هیکل سلیمان در کتاب مقدس==
==بازسازی هیکل سلیمان در کتاب مقدس==
خط ۱۶۷: خط ۱۶۷:
و چون به کوه زیتون نشسته بود شاگردانش در خلوت نزد وی آمده، گفتند: به ما بگو که این امور کی واقع می‌شود و نشان آمدن تو و انقضای عالم چیست؟ عیسی در جواب ایشان گفت: زنهار کسی شما را گمراه نکند! از آن رو که بسا به نام من آمده خواهند گفت که من مسیح هستم و بسیاری را گمراه خواهند کرد. و جنگ‌ها و اخبار جنگ‌ها را خواهید شنید. زنهار مضطرب نشوید، زیرا که وقوع این همه لازم است، لیکن انتها هنوز نیست، زیرا قومی با قومی و مملکتی با مملکتی مقاومت خواهند نمود و قحطی‌ها و وباها و زلزله‌ها در جای‌ها پدید آید، اما همۀ اینها آغاز دردهای زه است. آن‌گاه شما را به مصیبت سپرده، خواهند کشت و جمیع امت‌ها به جهت اسم من از شما نفرت کنند و در آن زمان بسیاری لغزش خورده یک‌دیگر را تسلیم کنند و از یک‌دیگر نفرت گیرند. و بسا انبیای کذبه ظاهر شده، بسیاری را گمراه کنند و به جهت افزونی گناه محبت بسیاری سرد خواهد شد، لیکن هرکه تا به انتها صبر کند، نجات یابد. و به این بشارت ملکوت در تمام عالم موعظه خواهد شد تا بر جمیع امت‌ها شهادتی شود؛ آن‌گاه انتها خواهد رسید.» (متی، 24: 1ـ14). <br>
و چون به کوه زیتون نشسته بود شاگردانش در خلوت نزد وی آمده، گفتند: به ما بگو که این امور کی واقع می‌شود و نشان آمدن تو و انقضای عالم چیست؟ عیسی در جواب ایشان گفت: زنهار کسی شما را گمراه نکند! از آن رو که بسا به نام من آمده خواهند گفت که من مسیح هستم و بسیاری را گمراه خواهند کرد. و جنگ‌ها و اخبار جنگ‌ها را خواهید شنید. زنهار مضطرب نشوید، زیرا که وقوع این همه لازم است، لیکن انتها هنوز نیست، زیرا قومی با قومی و مملکتی با مملکتی مقاومت خواهند نمود و قحطی‌ها و وباها و زلزله‌ها در جای‌ها پدید آید، اما همۀ اینها آغاز دردهای زه است. آن‌گاه شما را به مصیبت سپرده، خواهند کشت و جمیع امت‌ها به جهت اسم من از شما نفرت کنند و در آن زمان بسیاری لغزش خورده یک‌دیگر را تسلیم کنند و از یک‌دیگر نفرت گیرند. و بسا انبیای کذبه ظاهر شده، بسیاری را گمراه کنند و به جهت افزونی گناه محبت بسیاری سرد خواهد شد، لیکن هرکه تا به انتها صبر کند، نجات یابد. و به این بشارت ملکوت در تمام عالم موعظه خواهد شد تا بر جمیع امت‌ها شهادتی شود؛ آن‌گاه انتها خواهد رسید.» (متی، 24: 1ـ14). <br>
و در انجیل لوقا آمده است:
و در انجیل لوقا آمده است:
«و چون بعضی ذکر هیکل می‌کردند که به سنگ‌های خوب و هدایا آراسته شده است، گفت: ایامی می‌آید که از این چیزهایی که می‌بینید، سنگی بر سنگی گذارده نشود، مگر اینکه به زیر افکنده خواهد شد. و از او سؤال نموده، گفتند: ای استاد! پس این امور کی واقع می‌شود و علامت نزدیک شدن این وقایع چیست؟ گفت: احتیاط کنید که گمراه نشوید، زیرا که بسا به نام من آمده خواهند گفت که من هستم و وقت نزدیک است؛ پس از عقب ایشان مروید. و چون اخبار جنگ‌ها و فساد‌ها را بشنوید، مضطرب مشوید، زیرا که وقوع این امور اوّل ضرور است، لیکن انتها در ساعت نیست.» (لوقا، 21: 5ـ9). <br>
«و چون بعضی ذکر هیکل می‌کردند که به سنگ‌های خوب و هدایا آراسته شده است، گفت: ایامی می‌آید که از این چیزهایی که می‌بینید، سنگی بر سنگی گذارده نشود، مگر اینکه به زیر افکنده خواهد شد. و از او سؤال نموده، گفتند: ای استاد! پس این امور کی واقع می‌شود و علامت نزدیک شدن این وقایع چیست؟ گفت: احتیاط کنید که گمراه نشوید، زیرا که بسا به نام من آمده خواهند گفت که من هستم و وقت نزدیک است؛ پس از عقب ایشان مروید. و چون اخبار جنگ‌ها و فساد‌ها را بشنوید، مضطرب مشوید، زیرا که وقوع این امور اوّل ضرور است، لیکن انتها در ساعت نیست.» (لوقا، 21: 5ـ9).  


==آرماگدون، معنای اصطلاحی و منطقۀ جغرافیایی==
==آرماگدون، معنای اصطلاحی و منطقۀ جغرافیایی==
خط ۱۷۴: خط ۱۷۴:
در این ناحیه دشت بزرگی هست که أسدریلیون نام دارد و در کتاب مقدس از آن با نام دشت جرزیل یاد شده است. (هالس، پیشین، ص 33 و 34). در قاموس کتاب مقدس ذیل مدخل مجد و مجدّون آمده است: <br>
در این ناحیه دشت بزرگی هست که أسدریلیون نام دارد و در کتاب مقدس از آن با نام دشت جرزیل یاد شده است. (هالس، پیشین، ص 33 و 34). در قاموس کتاب مقدس ذیل مدخل مجد و مجدّون آمده است: <br>
«محل سپاه شهر منسّی که در مرز و بوم یسّاکار واقع و سابقاً ملک کنعانیان بود و یوشع این شهر را با دهات آن مفتوح ساخت (صحیفۀ یوشع، 12: 21 و 17: 11؛ سفر داوران، 1: 27؛ کتاب اول پادشاهان، 4: 12 و 9: 15 و کتاب اول تواریخ ایام، 27: 29) مدت مدیدی بود که بسیاری بر آن بودند که مجدّو همان لجّون است که بزرگ‌ترین شعبۀ رود مقطع از آن می‌گذرد و در صورت صحت این رأی شعبۀ مرقوم همان آب‌های مجدّو خواهد بود (داوران، 5: 19) آخرالامر تامسن محلّ مجدو را در تلّ الموتاسلیم، که به فاصلۀ کمتر از یک ربع فرسخ در شمال لجون واقع شده بود، قرار داد. حفریات اخیر نشان داده‌ است که قلعۀ مجدّو در این مکان واقع بود. و بقعۀ مجدّو (کتاب دوم تواریخ ایام، 35: 22؛ کتاب زکریا، 12: 11) همان جایی است که باراق و دبوره بر کنعانیان چیره‌گی یافتند در حالتی که سیسرا سردار لشکر ایشان بود (داوران، 4: 6ـ17) و آخریا پادشاه یهودا نیز در آنجا جهان را بدرود گفت (کتاب دوم پادشاهان، 9: 27) و یوشیا نیز در آنجا از دنیا رفت (کتاب دوم پادشاهان، 23: 29 و کتاب دوم تواریخ ایام 35: 20ـ24) و در رسالۀ مکاشفۀ یوحنا (16: 16) هرمجدّون خوانده شده است». (مستر هاکس، 1383ش). <br>
«محل سپاه شهر منسّی که در مرز و بوم یسّاکار واقع و سابقاً ملک کنعانیان بود و یوشع این شهر را با دهات آن مفتوح ساخت (صحیفۀ یوشع، 12: 21 و 17: 11؛ سفر داوران، 1: 27؛ کتاب اول پادشاهان، 4: 12 و 9: 15 و کتاب اول تواریخ ایام، 27: 29) مدت مدیدی بود که بسیاری بر آن بودند که مجدّو همان لجّون است که بزرگ‌ترین شعبۀ رود مقطع از آن می‌گذرد و در صورت صحت این رأی شعبۀ مرقوم همان آب‌های مجدّو خواهد بود (داوران، 5: 19) آخرالامر تامسن محلّ مجدو را در تلّ الموتاسلیم، که به فاصلۀ کمتر از یک ربع فرسخ در شمال لجون واقع شده بود، قرار داد. حفریات اخیر نشان داده‌ است که قلعۀ مجدّو در این مکان واقع بود. و بقعۀ مجدّو (کتاب دوم تواریخ ایام، 35: 22؛ کتاب زکریا، 12: 11) همان جایی است که باراق و دبوره بر کنعانیان چیره‌گی یافتند در حالتی که سیسرا سردار لشکر ایشان بود (داوران، 4: 6ـ17) و آخریا پادشاه یهودا نیز در آنجا جهان را بدرود گفت (کتاب دوم پادشاهان، 9: 27) و یوشیا نیز در آنجا از دنیا رفت (کتاب دوم پادشاهان، 23: 29 و کتاب دوم تواریخ ایام 35: 20ـ24) و در رسالۀ مکاشفۀ یوحنا (16: 16) هرمجدّون خوانده شده است». (مستر هاکس، 1383ش). <br>
بنیادگرایان(Fundamentalists) انجیلی Evangelic<ref> یا انجیلی یکی از فرقه‌های پروتستان است. </ref> بر این باورند که در آخرالزمان نیروهای شرّ <ref> بنا بر تفسیر کشیشان انجیلی تلویزیونی (ایوانجلیست‌ها یا تی وی ایوانجلیست‌ها یا تلیوانجلیست‌ها) که هم‌اکنون شبکه‌های بسیار مهم و پر‌طرفداری در ایالات متحده دارند و در زمینۀ تبلیغ و ایمانی کردن و قدسیت بخشیدن و نهادینه کردن آرماگدون فعالیت‌های گسترده‌ای را سامان داده‌اند مصداق نیروهای شرّ، روسیه و چین و به خصوص اعراب و مسلمانان هستند. </ref> بر ضدّ اسرائیل متحد می‌شوند، ارتشی چهار صد میلیونی گرد می‌آورند و علیه مسیح صف‌‌آرایی و نبرد می‌کنند، اما مسیح نخستین ضربه را با سلاح‌های کشندۀ خود<ref> کشیشان انجیلی معتقدند از نشانه‌هایی که برای آرماگدون در کتاب‌های مقدس ذکر شده است دانسته می‌شود که این نبرد، یک جنگ هسته‌ای است. در ادامۀ مقاله به تفصیل دربارۀ آن سخن خواهیم گفت. </ref> بر آنان وارد می‌کند و این ارتش را نابود می‌کند و در آن موقع خون تا افسار اسب‌ها خواهد رسید. این جنگ، که فرجامی خوشایند خواهد داشت، با ایمان آوردن یهود به مسیح به عنوان منجی ایشان، پس از آنکه دو سوم آنان در این نبرد از میان می‌روند، به پایان خواهد رسید. مسیح مؤمنان به خویش را به بالای ابرها می‌برد و سپس با آنان فرود می‌آید و آنان برای هزار سال تحت حکومت مسیح و سروری یهود بر تمام جهان، به عنوان قوم برگزیده، زندگی سعادت‌مندی خواهند داشت <ref> تشریح نبرد آرماگدون به این شکل را منابع زیادی از قول باورمندان و مبلّغان صهیونیست آن ذکر کرده‌اند؛ برای نمونه ر. ک: نجیری، پیشین، ‌ ص 14. </ref>.<br>
بنیادگرایان(Fundamentalists) انجیلی Evangelic<ref> یا انجیلی یکی از فرقه‌های پروتستان است. </ref> بر این باورند که در آخرالزمان نیروهای شرّ <ref> بنا بر تفسیر کشیشان انجیلی تلویزیونی (ایوانجلیست‌ها یا تی وی ایوانجلیست‌ها یا تلیوانجلیست‌ها) که هم‌اکنون شبکه‌های بسیار مهم و پر‌طرفداری در ایالات متحده دارند و در زمینۀ تبلیغ و ایمانی کردن و قدسیت بخشیدن و نهادینه کردن آرماگدون فعالیت‌های گسترده‌ای را سامان داده‌اند مصداق نیروهای شرّ، روسیه و چین و به خصوص اعراب و مسلمانان هستند. </ref> بر ضدّ اسرائیل متحد می‌شوند، ارتشی چهار صد میلیونی گرد می‌آورند و علیه مسیح صف‌‌آرایی و نبرد می‌کنند، اما مسیح نخستین ضربه را با سلاح‌های کشندۀ خود<ref> کشیشان انجیلی معتقدند از نشانه‌هایی که برای آرماگدون در کتاب‌های مقدس ذکر شده است دانسته می‌شود که این نبرد، یک جنگ هسته‌ای است. در ادامۀ مقاله به تفصیل دربارۀ آن سخن خواهیم گفت. </ref> بر آنان وارد می‌کند و این ارتش را نابود می‌کند و در آن موقع خون تا افسار اسب‌ها خواهد رسید. این جنگ، که فرجامی خوشایند خواهد داشت، با ایمان آوردن یهود به مسیح به عنوان منجی ایشان، پس از آنکه دو سوم آنان در این نبرد از میان می‌روند، به پایان خواهد رسید. مسیح مؤمنان به خویش را به بالای ابرها می‌برد و سپس با آنان فرود می‌آید و آنان برای هزار سال تحت حکومت مسیح و سروری یهود بر تمام جهان، به عنوان قوم برگزیده، زندگی سعادت‌مندی خواهند داشت <ref> تشریح نبرد آرماگدون به این شکل را منابع زیادی از قول باورمندان و مبلّغان صهیونیست آن ذکر کرده‌اند؛ برای نمونه ر. ک: نجیری، پیشین، ‌ ص 14. </ref>.


==آرماگدون، نبردی هسته‌ای!==
==آرماگدون، نبردی هسته‌ای!==
خط ۱۸۷: خط ۱۸۷:
«گوشت ایشان در حالتی که بر پاهای خود ایستاده‌اند کاهیده خواهد شد و چشمانشان در حدقه گداخته خواهد گردید و زبان ایشان در دهانشان کاهیده خواهد شد.» <br>
«گوشت ایشان در حالتی که بر پاهای خود ایستاده‌اند کاهیده خواهد شد و چشمانشان در حدقه گداخته خواهد گردید و زبان ایشان در دهانشان کاهیده خواهد شد.» <br>
کشیشان بنیادگرا این توصیف‌ها را نشانۀ استفاده از سلاح‌های تاکتیکی هسته‌ای می‌دانند. جک وانا امپ، کشیش تلویزیونی انجیلی می‌گوید:
کشیشان بنیادگرا این توصیف‌ها را نشانۀ استفاده از سلاح‌های تاکتیکی هسته‌ای می‌دانند. جک وانا امپ، کشیش تلویزیونی انجیلی می‌گوید:
«آیا به این ترتیب کتاب مقدس به ما می‌آموزد طی مصیبت بزرگ جنگی هسته‌ای به وقوع خواهد پیوست؟ بی شک بله! و یک سوم انسان‌های روی زمین با آتش و دود و گوگرد از بین خواهند رفت و آتش، ارتش شمالی ـ ارتش روسیه ـ را، که به سوی اسرائیل در حرکت است، خواهد بلعید. آتش خشم او تمام زمین را خواهد بلعید (زوانیا، 18: 1)؛ سپس آگاه باشید روزی فرا خواهد رسید که آتش و گرمای آن چون آتش و گرمای جهنم خواهد بود (مالاشی، 1: 4) به همین دلیل عهد قدیم و عهد جدید در مورد هولوکاست هسته‌ای اتفاق نظر دارند.» (هالسل، 1384ش، ص‌44). <br>
«آیا به این ترتیب کتاب مقدس به ما می‌آموزد طی مصیبت بزرگ جنگی هسته‌ای به وقوع خواهد پیوست؟ بی شک بله! و یک سوم انسان‌های روی زمین با آتش و دود و گوگرد از بین خواهند رفت و آتش، ارتش شمالی ـ ارتش روسیه ـ را، که به سوی اسرائیل در حرکت است، خواهد بلعید. آتش خشم او تمام زمین را خواهد بلعید (زوانیا، 18: 1)؛ سپس آگاه باشید روزی فرا خواهد رسید که آتش و گرمای آن چون آتش و گرمای جهنم خواهد بود (مالاشی، 1: 4) به همین دلیل عهد قدیم و عهد جدید در مورد هولوکاست هسته‌ای اتفاق نظر دارند.» (هالسل، 1384ش، ص‌44).  


==آرماگدون و مبلّغان انجیلی==
==آرماگدون و مبلّغان انجیلی==
خط ۲۰۷: خط ۲۰۷:
«اِننا نعتقد اننا نعیش فی الأیام الأخیره التی تسبق مجیء الرب... لا أعتقد أن اطفالی سیعیشون حیاتهم کامله؛ ما بر این باوریم که در واپسین روزهایی به سر می‌بریم که بازگشت خداوند در پی آن است. باور ندارم این رویداد تا پایان عمر کودکانم طول بکشد. (عبدالسلام طویله، 1423ق، ص270). <br>
«اِننا نعتقد اننا نعیش فی الأیام الأخیره التی تسبق مجیء الرب... لا أعتقد أن اطفالی سیعیشون حیاتهم کامله؛ ما بر این باوریم که در واپسین روزهایی به سر می‌بریم که بازگشت خداوند در پی آن است. باور ندارم این رویداد تا پایان عمر کودکانم طول بکشد. (عبدالسلام طویله، 1423ق، ص270). <br>
و از قول بیلی گراهام آمده است: <br>
و از قول بیلی گراهام آمده است: <br>
«قال ...عام 1970 م فی تحذیره العالم من أنه یتحرک بسرعه نحو هرمجدون: «إن الجیل الحالی من الشباب، ربما یکون آخر جیل فی التاریخ»؛ بیلی گراهام در سال 1970 م جهانیان را از اینکه جهان به سرعت به سمت رخ دادن آرماگدون پیش می‌رود بر حذر داشت و گفت: «چه‌بسا نسل کنونی از جوانان آخرین نسل تاریخ باشد». . (پیشین، ص 269). <br>
«قال ...عام 1970 م فی تحذیره العالم من أنه یتحرک بسرعه نحو هرمجدون: «إن الجیل الحالی من الشباب، ربما یکون آخر جیل فی التاریخ»؛ بیلی گراهام در سال 1970 م جهانیان را از اینکه جهان به سرعت به سمت رخ دادن آرماگدون پیش می‌رود بر حذر داشت و گفت: «چه‌بسا نسل کنونی از جوانان آخرین نسل تاریخ باشد». . (پیشین، ص 269).  


==آرماگدون و دولت‌مردان آمریکا==
==آرماگدون و دولت‌مردان آمریکا==
خط ۲۳۰: خط ۲۳۰:
http://www.religioustoday.com. <br>
http://www.religioustoday.com. <br>
http://www.goshen.net. <br>
http://www.goshen.net. <br>
http://www.foreignpolicy.com. </ref> <br>.
http://www.foreignpolicy.com. </ref>.


==دشمنان موعود در آرماگدون==
==دشمنان موعود در آرماگدون==
خط ۲۵۸: خط ۲۵۸:
به گفته عدنان اکتار تا پیش از فروپاشی شوروی آنان بر این گمان بودند که جنگ، میان ائتلافی از دولت‌های عربی به رهبری شوروی در یک سوی میدان و اسرائیل در سوی دیگر آن رخ خواهد داد؛ چه در جنگ‌های پیشین، به‌ویژه «جنگ شش روزه» و «یومکیپور» <ref> در اکتبر سال 1973 آخرین جنگ میان اعراب و اسرائیل اتفاق افتاد؛ ر. ک: اکتار، پیشین، ص 177. </ref>، شوروی از کشور‌های عربی حمایت می‌کرد. در اوایل دهۀ 1990، که جنگ سرد پایان یافت و اسراییل از دست دشمن دیرینه‌اش رهایی یافت، آخرین توافق سازمان آزادی‌بخش فلسطین و اسراییل، نشان‌دهنده نبود وحدت در جبهۀ اعراب در برابر رژیم صهیونیستی بود. از آنجا که یهودیان همیشه می‌بایست یکی را هدف دشمنی‌های خویش قرار دهند پس از آن رهبری جبهۀ مخالفان مسلمان خویش را «جمهوری اسلامی ایران» خواندند و آن را دشمن جدید اسرائیل در جنگ آرماگدون معرفی کردند و به این ترتیب سمت و سوی هدف‌گیری سلاح‌های هسته‌ای ایوانجلیک‌ها و اسراییل عوض شد. (پیشین، ص177ـ178). <br>
به گفته عدنان اکتار تا پیش از فروپاشی شوروی آنان بر این گمان بودند که جنگ، میان ائتلافی از دولت‌های عربی به رهبری شوروی در یک سوی میدان و اسرائیل در سوی دیگر آن رخ خواهد داد؛ چه در جنگ‌های پیشین، به‌ویژه «جنگ شش روزه» و «یومکیپور» <ref> در اکتبر سال 1973 آخرین جنگ میان اعراب و اسرائیل اتفاق افتاد؛ ر. ک: اکتار، پیشین، ص 177. </ref>، شوروی از کشور‌های عربی حمایت می‌کرد. در اوایل دهۀ 1990، که جنگ سرد پایان یافت و اسراییل از دست دشمن دیرینه‌اش رهایی یافت، آخرین توافق سازمان آزادی‌بخش فلسطین و اسراییل، نشان‌دهنده نبود وحدت در جبهۀ اعراب در برابر رژیم صهیونیستی بود. از آنجا که یهودیان همیشه می‌بایست یکی را هدف دشمنی‌های خویش قرار دهند پس از آن رهبری جبهۀ مخالفان مسلمان خویش را «جمهوری اسلامی ایران» خواندند و آن را دشمن جدید اسرائیل در جنگ آرماگدون معرفی کردند و به این ترتیب سمت و سوی هدف‌گیری سلاح‌های هسته‌ای ایوانجلیک‌ها و اسراییل عوض شد. (پیشین، ص177ـ178). <br>
هم‌چنین محمود النجیری دراین‌باره نوشته است: <br>
هم‌چنین محمود النجیری دراین‌باره نوشته است: <br>
«تا آن‌گاه که اتحاد شوروی پابرجا بود بنیادگرایان انجیلی آن را همان کشوری می‌دانستند که نیروهای شر را رهبری خواهد کرد و با متحد شدن با اعراب و مسلمانان به جنگ مسیح خواهد آمد؛ چه اتحاد شوروی دارای سلاح هسته‌ای، دشمن غرب، کافر و کمونیست بود. بی‌شک فروپاشی بلوک شرق، سبب شد سناریوی آرماگدون بازیگر اساسی و مهم خود را از دست بدهد، اما صاحبان این پیش‌گویی‌ها و کلاهبرداری‌ها از رخ ندادن پیش‌گویی‌های دروغین خویش شرمگین نشدند و از تغییر میدان و عرصۀ سیاست جهانی بر خلاف آرا و نظرهای عجیبشان خجل نگردیدند؛ از همین رو دوباره نقش‌ها را تقسیم کردند و این بار اعراب و مسلمانان را نیروهای جدید یاجوج و ماجوج معرفی کردند و از دولت‌هایشان خواستند بمب‌های هسته‌ای بیشتری تولید کنند و به اسرائیل بدهند؛ چه توقف روند تسلیحات جایز نبود و صداهایی به گوش رسید که توقف این روند را خلاف ارادۀ خداوند و پیش‌گویی‌های ایشان برای آینده به شمار می‌آورد. نظریۀ آرماگدون در بحران‌ها بسیار تکرار می‌شود و به گوش می‌رسد. آن‌گاه که اسرائیل لبنان را در سال 1982 م اشغال کرد، یکی از رهبران و مبلغان بارز این جنبش به نام «پت رابرتسون» در تلویزیون از رعب و وحشتی سخن گفت که جنگ آرماگدون به دنبال خود دارد و تأکید کرد در پایان سال 1982 م قیامت برپا خواهد شد. هسته و کانون این قیامت اتحاد شوروی است؛ چه آغازگر جنگ است و آمریکا را بمباران هسته‌ای خواهد کرد.» (آرمگدون، ص 17 ـ 16). <br>
«تا آن‌گاه که اتحاد شوروی پابرجا بود بنیادگرایان انجیلی آن را همان کشوری می‌دانستند که نیروهای شر را رهبری خواهد کرد و با متحد شدن با اعراب و مسلمانان به جنگ مسیح خواهد آمد؛ چه اتحاد شوروی دارای سلاح هسته‌ای، دشمن غرب، کافر و کمونیست بود. بی‌شک فروپاشی بلوک شرق، سبب شد سناریوی آرماگدون بازیگر اساسی و مهم خود را از دست بدهد، اما صاحبان این پیش‌گویی‌ها و کلاهبرداری‌ها از رخ ندادن پیش‌گویی‌های دروغین خویش شرمگین نشدند و از تغییر میدان و عرصۀ سیاست جهانی بر خلاف آرا و نظرهای عجیبشان خجل نگردیدند؛ از همین رو دوباره نقش‌ها را تقسیم کردند و این بار اعراب و مسلمانان را نیروهای جدید یاجوج و ماجوج معرفی کردند و از دولت‌هایشان خواستند بمب‌های هسته‌ای بیشتری تولید کنند و به اسرائیل بدهند؛ چه توقف روند تسلیحات جایز نبود و صداهایی به گوش رسید که توقف این روند را خلاف ارادۀ خداوند و پیش‌گویی‌های ایشان برای آینده به شمار می‌آورد. نظریۀ آرماگدون در بحران‌ها بسیار تکرار می‌شود و به گوش می‌رسد. آن‌گاه که اسرائیل لبنان را در سال 1982 م اشغال کرد، یکی از رهبران و مبلغان بارز این جنبش به نام «پت رابرتسون» در تلویزیون از رعب و وحشتی سخن گفت که جنگ آرماگدون به دنبال خود دارد و تأکید کرد در پایان سال 1982 م قیامت برپا خواهد شد. هسته و کانون این قیامت اتحاد شوروی است؛ چه آغازگر جنگ است و آمریکا را بمباران هسته‌ای خواهد کرد.» (آرمگدون، ص 17 ـ 16).  


==تعداد تلفات در آرماگدون==
==تعداد تلفات در آرماگدون==
گفته شده است در نبرد آرماگدون از هر دو نفر یک نفر کشته می‌شود و در مجموع سه میلیارد نفر کشته خواهند شد. (یدالله، ص 18 و موعود، ش 39، ص 18). <br>
گفته شده است در نبرد آرماگدون از هر دو نفر یک نفر کشته می‌شود و در مجموع سه میلیارد نفر کشته خواهند شد. (یدالله، ص 18 و موعود، ش 39، ص 18).  


==ره‌آورد==
==ره‌آورد==
خط ۲۶۷: خط ۲۶۷:
نکتۀ دیگری که خرافی بودن آرماگدون را قوت می‌بخشد، همان‌گونه که در بخش پیشین بیان شد، آن است که مدّعیان و طرفداران آرماگدون، تلفات این نبرد را سه میلیارد نفر می‌دانند؛ حال آنکه مجدو، به لحاظ جغرافیایی، ناحیه‌ای کوچک است و به هیچ روی چنین گنجایشی ندارد. <br>
نکتۀ دیگری که خرافی بودن آرماگدون را قوت می‌بخشد، همان‌گونه که در بخش پیشین بیان شد، آن است که مدّعیان و طرفداران آرماگدون، تلفات این نبرد را سه میلیارد نفر می‌دانند؛ حال آنکه مجدو، به لحاظ جغرافیایی، ناحیه‌ای کوچک است و به هیچ روی چنین گنجایشی ندارد. <br>
سخن دیگر آنکه معتقدان به آرماگدون تا به حال تاریخ‌های گوناگونی را برای رخ دادن این نبرد معین کرده‌اند؛ حال آنکه آرماگدون در هیچ‌یک از آن تاریخ‌ها روی نداده است. <br>
سخن دیگر آنکه معتقدان به آرماگدون تا به حال تاریخ‌های گوناگونی را برای رخ دادن این نبرد معین کرده‌اند؛ حال آنکه آرماگدون در هیچ‌یک از آن تاریخ‌ها روی نداده است. <br>
و در پایان باید گفت: اندیشه‌های بنیادگرایان انجیلی مخالفان زیادی حتی در میان مسیحیان و یهودیان دارد؛ اگرچه رقم مخالفان صهیونیسم، به دلیل قدرت و نفوذی که صهیونیست‌ها دارند، روز به روز کاهش می‌یابد. محمود النجیری نوشته است: «کلیسای کاتولیک و کلیساهای شرقی هم‌چنان تفسیرهای یهودی‌شدۀ جنبش بنیادگرایی پروتستانی را رد می‌کند. با اینکه واتیکان بارها برپایی دولت غاصب یهود را در فلسطین رد کرده است، اما این اواخر شاهد تغییر مواضع این کلیسا درباره یهود می‌باشیم؛ به گونه‌ای که یهود را از کشتن مسیح مبرّا کرد و آشتی دیپلماتیکی میان واتیکان و دولتی که همیشه آن را رد می‌کرد برقرار شد. (نجیری، پیشین، ص 144). <br>
و در پایان باید گفت: اندیشه‌های بنیادگرایان انجیلی مخالفان زیادی حتی در میان مسیحیان و یهودیان دارد؛ اگرچه رقم مخالفان صهیونیسم، به دلیل قدرت و نفوذی که صهیونیست‌ها دارند، روز به روز کاهش می‌یابد. محمود النجیری نوشته است: «کلیسای کاتولیک و کلیساهای شرقی هم‌چنان تفسیرهای یهودی‌شدۀ جنبش بنیادگرایی پروتستانی را رد می‌کند. با اینکه واتیکان بارها برپایی دولت غاصب یهود را در فلسطین رد کرده است، اما این اواخر شاهد تغییر مواضع این کلیسا درباره یهود می‌باشیم؛ به گونه‌ای که یهود را از کشتن مسیح مبرّا کرد و آشتی دیپلماتیکی میان واتیکان و دولتی که همیشه آن را رد می‌کرد برقرار شد. (نجیری، پیشین، ص 144).  


== پانویس ==
== پانویس ==
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش