پرش به محتوا

آمازیغی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۳
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۸: خط ۱۸:
|-
|-
|شعار آمازیغی‌ها
|شعار آمازیغی‌ها
|«أنارز ولاأنکنو؛می‌میریم، ولی سر فرود نمی‌آوریم.»
|«أنارز ولاأنکنو؛ می‌میریم، ولی سر فرود نمی‌آوریم.»
|-
|-
|نسبت قومی
|نسبت قومی
خط ۲۵: خط ۲۵:
|}
|}
</div>
</div>
آمازیغی‌ها بخش مهمی از جامعه [[الجزایر]] را تشکیل می‌دهند. آنها قبل از کشورگشایی اسلامی، به عنوان مردمان اصلی [[الجزایر]] و [[شمال آفریقا]] به شمار می‌رفتند. آنها ملتی هستند که اسلام را پذیرفته، از کشورگشایان استقبال و به آنها در فتح مناطق دیگر مانند آندلس کمک کردند. محبت [[اهل بیت]] گرامی علیهم السلام در زندگی آنان به ویژه روز عاشورا مشهود است.
آمازیغی‌ها بخش مهمی از جامعه [[الجزایر]] را تشکیل می‌دهند. آنها قبل از کشورگشایی اسلامی، به عنوان مردمان اصلی [[الجزایر]] و [[شمال آفریقا]] به شمار می‌رفتند. آنها ملتی هستند که اسلام را پذیرفته، از کشورگشایان استقبال و به آنها در فتح مناطق دیگر مانند آندلس کمک کردند. محبت [[اهل بیت]] گرامی علیهم‌السلام در زندگی آنان به ویژه روز عاشورا مشهود است.


=نام‌گذاری آمازیغ و بربر=
== نام‌گذاری آمازیغ و بربر ==
سابق بر این در زبان‌های اروپایی، «آمازیغ» با نام «موری» (mauri) - که یک کلمه تحریف شده مغربی است - شناخته می‌شد و عرب‌ها از آن با نام «بربر» یا «[[اهل مغرب]]» نام می‌بردند. «بربر» کلمه‌ای عربی است و با کلمه «بربر» (Barbra) هیچ ارتباطی ندارد؛ دومی کلمه‌ای لاتینی است که لاتینی‌ها بنا بر باورشان مبنی بر اینکه تمدن یونانی و رومی را بر سایر تمدن‌ها برتر می‌دانستند، همه ملت‌های غیرلاتینی مانند ژرمن‌ها و دیگران را به این نام می‌شناختند. بنا بر آنچه که در کتاب‌های تاریخ آمده است، علمای نسب‌شناسی متفق‌القول هستند که قومیت بربر دارای دو ریشه بزرگ «برنس» و «ماگدیس» است (ماگدیس را «الابتر» و «بت را»، و برنس را به «البرانس» می‌گویند.)
سابق بر این در زبان‌های اروپایی، «آمازیغ» با نام «موری» (mauri) - که یک کلمه تحریف شده مغربی است - شناخته می‌شد و عرب‌ها از آن با نام «بربر» یا «[[اهل مغرب]]» نام می‌بردند. «بربر» کلمه‌ای عربی است و با کلمه «بربر» (Barbra) هیچ ارتباطی ندارد؛ دومی کلمه‌ای لاتینی است که لاتینی‌ها بنا بر باورشان مبنی بر اینکه تمدن یونانی و رومی را بر سایر تمدن‌ها برتر می‌دانستند، همه ملت‌های غیرلاتینی مانند ژرمن‌ها و دیگران را به این نام می‌شناختند. بنا بر آنچه که در کتاب‌های تاریخ آمده است، علمای نسب‌شناسی متفق‌القول هستند که قومیت بربر دارای دو ریشه بزرگ «برنس» و «ماگدیس» است (ماگدیس را «الابتر» و «بت را»، و برنس را به «البرانس» می‌گویند.)


خط ۳۳: خط ۳۳:
نام آنها را «بربر» گذاشته‌اند چون یک زبان واحد ندارند و هر قبیله‌ای زبانی ویژه خود را داراست. گفته می‌شود: پادشاه «التبابعه افریقش» هنگامی که متوجه شد که آنها زبان‌های متنوع دارند، نامشان را «بربر» گذاشت. تنوع و اختلاف بین زبان‌ها در میان بربرها تا امروز باقی مانده است؛ زبان‌هایی مانند: الریفیه، الشلحه، السوسیه، القبایلیه، المزابیه و الشاویه. نمی‌دانیم که زبان بربرهایی که عرب‌زبان شدند کدام است ولی طبیعی است که زبان آنها صرفاً یکی از این زبان‌ها نیست.
نام آنها را «بربر» گذاشته‌اند چون یک زبان واحد ندارند و هر قبیله‌ای زبانی ویژه خود را داراست. گفته می‌شود: پادشاه «التبابعه افریقش» هنگامی که متوجه شد که آنها زبان‌های متنوع دارند، نامشان را «بربر» گذاشت. تنوع و اختلاف بین زبان‌ها در میان بربرها تا امروز باقی مانده است؛ زبان‌هایی مانند: الریفیه، الشلحه، السوسیه، القبایلیه، المزابیه و الشاویه. نمی‌دانیم که زبان بربرهایی که عرب‌زبان شدند کدام است ولی طبیعی است که زبان آنها صرفاً یکی از این زبان‌ها نیست.


=تاریخ آمازیغی‌ها=
== تاریخ آمازیغی‌ها ==
نسب‌شناسان ریشه قوم آمازیغ را به «مازیغ بن کنعان بن حام بن نوح علیه‌السلام» نسبت می‌دهند. این‌ها برادران مصری‌ها هستند. پس آمازیغ نسلی است از سلاله حامی و از بخش‌های حامی‌های مشرق زمین هستند که مصری‌ها و آمازیغی‌ها به آنها منسوب می‌شوند.
نسب‌شناسان ریشه قوم آمازیغ را به «مازیغ بن کنعان بن حام بن نوح علیه‌السلام» نسبت می‌دهند. این‌ها برادران مصری‌ها هستند. پس آمازیغ نسلی است از سلاله حامی و از بخش‌های حامی‌های مشرق زمین هستند که مصری‌ها و آمازیغی‌ها به آنها منسوب می‌شوند.


بیشتر نقل قول‌ها می‌گوید که ریشه ساکنان [[الجزایر]] همان آمازیغی‌ها هستند (به انگلیسی: Imazighen) یا بربر (به انگلیسی: Berber).
بیشتر نقل قول‌ها می‌گوید که ریشه ساکنان [[الجزایر]] همان آمازیغی‌ها هستند (به انگلیسی: Imazighen) یا بربر (به انگلیسی: Berber).
خط ۵۵: خط ۵۴:


همچنین برخی از دانشمندان انسان‌شناس می‌گویند که ریشهٔ بربرها به اقوام مختلف اروپایی بازمی‌گردد که از عهد قدیم در [[شمال آفریقا]] مستقر شدند و از راه ارتباطات تمدنی با همدیگر درآمیختند تا این نسل کنونی به وجود آمد.
همچنین برخی از دانشمندان انسان‌شناس می‌گویند که ریشهٔ بربرها به اقوام مختلف اروپایی بازمی‌گردد که از عهد قدیم در [[شمال آفریقا]] مستقر شدند و از راه ارتباطات تمدنی با همدیگر درآمیختند تا این نسل کنونی به وجود آمد.
==زبان آمازیغ==
 
== زبان آمازیغ ==
زبان آمازیغی از مجموعه [[زبان‌های آفروآسیایی]] است؛ یعنی همان مجموعه‌ای که زبان‌های عربی بجا و مصری قدیم به آن منسوب است. زبان مصری قدیم به زبان بربر نزدیک‌تر است و با بسیاری از زبان‌های دیگر در ویژگی زبانی مشترکاتی دارد. بر اساس تاریخ ابن‌خلدون، قوم بربر به دو مجموعه «برانس» و «بتر» تقسیم می‌شود. قبایلی که در دوره اسلامی بیشتر از دیگران بودند عبارتند از: اوربه، هواره و صهانجه از قوم «برانس» و نفوسه، زناته و نفزاوه از قوم «بتر».
زبان آمازیغی از مجموعه [[زبان‌های آفروآسیایی]] است؛ یعنی همان مجموعه‌ای که زبان‌های عربی بجا و مصری قدیم به آن منسوب است. زبان مصری قدیم به زبان بربر نزدیک‌تر است و با بسیاری از زبان‌های دیگر در ویژگی زبانی مشترکاتی دارد. بر اساس تاریخ ابن‌خلدون، قوم بربر به دو مجموعه «برانس» و «بتر» تقسیم می‌شود. قبایلی که در دوره اسلامی بیشتر از دیگران بودند عبارتند از: اوربه، هواره و صهانجه از قوم «برانس» و نفوسه، زناته و نفزاوه از قوم «بتر».


خط ۶۲: خط ۶۲:
قبایل زواغه، لواته، سدراته، غیاته، نفزه مکناسه، غماره و همه قوم بربر مغرب، پیرامون «ادریس اول» جمع شدند، با او بیعت و از اوامر او اطاعت کردند و همه قدرت و سلطه مغرب به دست او افتاد، دولت تشکیل داد و فرزندانش بعداً از او به ارث بردند. سلطنت قبیله «اوربه» از پادشاهی «ادارسه» بود.
قبایل زواغه، لواته، سدراته، غیاته، نفزه مکناسه، غماره و همه قوم بربر مغرب، پیرامون «ادریس اول» جمع شدند، با او بیعت و از اوامر او اطاعت کردند و همه قدرت و سلطه مغرب به دست او افتاد، دولت تشکیل داد و فرزندانش بعداً از او به ارث بردند. سلطنت قبیله «اوربه» از پادشاهی «ادارسه» بود.


=آمازیغ در الجزایر=
== آمازیغ در الجزایر ==
آمازیغی‌ها بخش مهمی از جامعه [[الجزایر]] را تشکیل می‌دهند. آنها قبل از کشورگشایی اسلامی، به عنوان مردمان اصلی [[الجزایر]] و [[شمال آفریقا]] به شمار می‌رفتند. آنها ملتی هستند که اسلام را پذیرفته، از کشورگشایان استقبال و به آنها در فتح مناطق دیگر مانند آندلس کمک کردند.
آمازیغی‌ها بخش مهمی از جامعه [[الجزایر]] را تشکیل می‌دهند. آنها قبل از کشورگشایی اسلامی، به عنوان مردمان اصلی [[الجزایر]] و [[شمال آفریقا]] به شمار می‌رفتند. آنها ملتی هستند که اسلام را پذیرفته، از کشورگشایان استقبال و به آنها در فتح مناطق دیگر مانند آندلس کمک کردند.


خط ۹۲: خط ۹۲:
مراکز دینی که بر ماندگاری دین اسلامی و [[زبان عربی]] در دوره استعمار فرانسوی مؤثر بودند.
مراکز دینی که بر ماندگاری دین اسلامی و [[زبان عربی]] در دوره استعمار فرانسوی مؤثر بودند.


==عرب‌ها و آمازیغی‌ها‌==
== عرب‌ها و آمازیغی‌ها‌ ==
عرب‌ها اکثریت ساکنان [[الجزایر]] را تشکیل می‌دهند. پس از آنها آمازیغ‌ها و سپس بربرها هستند.
عرب‌ها اکثریت ساکنان [[الجزایر]] را تشکیل می‌دهند. پس از آنها آمازیغ‌ها و سپس بربرها هستند.


بارزترین مجموعهٔ آمازیغی در [[الجزایر]]، قبایل هستند؛ که در اصل در مناطق «القبایل الکبری» که شامل مناطق «البویره»، «تیزی وزو» و «بجایه» در دو ولایت «سطیف» و «جیجل» است، زندگی می‌کنند. همچنین گروهی از آنها در منطقه «تیبازه» واقع در غرب پایتخت [[الجزایر]] ساکن‌اند و قبایل «الشاویه» و «بنی مزاب» نیز آمازیغی هستند.
بارزترین مجموعهٔ آمازیغی در [[الجزایر]]، قبایل هستند؛ که در اصل در مناطق «القبایل الکبری» که شامل مناطق «البویره»، «تیزی وزو» و «بجایه» در دو ولایت «سطیف» و «جیجل» است، زندگی می‌کنند. همچنین گروهی از آنها در منطقه «تیبازه» واقع در غرب پایتخت [[الجزایر]] ساکن‌اند و قبایل «الشاویه» و «بنی مزاب» نیز آمازیغی هستند.


=آداب و فرهنگ آمازیغی=
== آداب و فرهنگ آمازیغی ==
آداب و رسوم آمازیغی‌ها همان آداب و رسوم اجتماعی است که تأثیرات اسلامی را وارد «آمازیغیه» کرد. آمازیغی‌ها فقط از طریق ترجمه متون از عربی به گونه‌ای عمیق اسلام را می‌فهمیدند، همچنین از آداب و رسوم و هنرها و جشن‌های خود برای تلقین و درک بیشتر از اسلام استفاده می‌کردند. مهم‌ترین آداب و رسوم آموزشی آنها عبارتند از: آموزش شبانه، عرس‌القرآن، بخاری رمضان، مولد نبوی و امور متداول مانند خوشگذرانی و گردشگری‌ها.
آداب و رسوم آمازیغی‌ها همان آداب و رسوم اجتماعی است که تأثیرات اسلامی را وارد «آمازیغیه» کرد. آمازیغی‌ها فقط از طریق ترجمه متون از عربی به گونه‌ای عمیق اسلام را می‌فهمیدند، همچنین از آداب و رسوم و هنرها و جشن‌های خود برای تلقین و درک بیشتر از اسلام استفاده می‌کردند. مهم‌ترین آداب و رسوم آموزشی آنها عبارتند از: آموزش شبانه، عرس‌القرآن، بخاری رمضان، مولد نبوی و امور متداول مانند خوشگذرانی و گردشگری‌ها.


خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
برنامه جشن در ولایت الاغواط نیز شامل نمایشگاه‌های مختلف میراث میهنی است که در آن تعدادی از موزه‌های ملی به همراه مجموعه‌ای از فعالیت‌های فرهنگی و نمایش‌های هنری و کارگاه‌های تربیتی برنامه‌هایی دارند و همه دستگاه‌های فرهنگی ولایت از این برنامه حمایت و پشتیبانی می‌کنند. روزهای آموزشی از سوی پرفسور «محمد اکلی حداد» پیرامون میراث آمازیغی در این برنامه برگزار می‌شود و مجموعه‌ای از سخنرانان لغت‌شناس و متخصصین در فرهنگ و میراث آمازیغی نیز در این روزها برنامه اجرا می‌کنند. همچنین سمیناری پیرامون شعر مردمی آمازیغی نیز در این روزها برپا می‌شود.<ref>[http://www.shiafrica.com/archive/2602/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%B2%DB%8C%D8%BA-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B1-(%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA) آشنایی با ملیت آمازیغ در الجزایر (بخش نخست)]؛ به نقل از: پایگاه اطلاع رسانی شیعیان آفریقا</ref>
برنامه جشن در ولایت الاغواط نیز شامل نمایشگاه‌های مختلف میراث میهنی است که در آن تعدادی از موزه‌های ملی به همراه مجموعه‌ای از فعالیت‌های فرهنگی و نمایش‌های هنری و کارگاه‌های تربیتی برنامه‌هایی دارند و همه دستگاه‌های فرهنگی ولایت از این برنامه حمایت و پشتیبانی می‌کنند. روزهای آموزشی از سوی پرفسور «محمد اکلی حداد» پیرامون میراث آمازیغی در این برنامه برگزار می‌شود و مجموعه‌ای از سخنرانان لغت‌شناس و متخصصین در فرهنگ و میراث آمازیغی نیز در این روزها برنامه اجرا می‌کنند. همچنین سمیناری پیرامون شعر مردمی آمازیغی نیز در این روزها برپا می‌شود.<ref>[http://www.shiafrica.com/archive/2602/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%B2%DB%8C%D8%BA-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B1-(%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA) آشنایی با ملیت آمازیغ در الجزایر (بخش نخست)]؛ به نقل از: پایگاه اطلاع رسانی شیعیان آفریقا</ref>


==آمازیغی‌ها و حب اهل بیت علیهم‌السلام==
== آمازیغی‌ها و حب اهل بیت علیهم‌السلام ==
پس از گسترش اسلام در [[شمال آفریقا]]، حب [[اهل بیت]] میان آمازیغ‌ها ریشه پیدا کرد، آنها محرم را ماه اندوه می‌دانند و به عزاداری [[سیدالشهدا]] علیه‌السلام می‌پردازند و نذری می‌دهند و زنان گیسوانشان را می‌تراشند.
پس از گسترش اسلام در [[شمال آفریقا]]، حب [[اهل بیت]] میان آمازیغ‌ها ریشه پیدا کرد، آنها محرم را ماه اندوه می‌دانند و به عزاداری [[حسین بن علی (سید الشهدا)]] علیه‌السلام می‌پردازند و نذری می‌دهند و زنان گیسوانشان را می‌تراشند.


===ریشه‌دار بودن عشق به اهل بیت پیامبر علیهم‌السلام در شمال آفریقا===
=== ریشه‌دار بودن عشق به اهل بیت پیامبر علیهم‌السلام در شمال آفریقا ===
از ابتدای ورود اسلام به منطقه [[شمال آفریقا]] آمازیغ‌ها و قوم بربر پیوسته محبت و وفاداری خود به [[اهل بیت]] پیامبر را بروز داده و در مقاطع حساس تاریخ، به حمایت از آنان برخاسته‌اند. در روی کار آمدن [[ادریسیان]] و [[فاطمیون]] در مغرب عربی آمازیغ‌ها نقش مهم و تعیین کننده داشته و آنها را حمایت و یاری کردند. [[طارق ابن زیاد]] فاتح اندلس هم از قوم بربر بود.
از ابتدای ورود اسلام به منطقه [[شمال آفریقا]] آمازیغ‌ها و قوم بربر پیوسته محبت و وفاداری خود به [[اهل بیت]] پیامبر را بروز داده و در مقاطع حساس تاریخ، به حمایت از آنان برخاسته‌اند. در روی کار آمدن [[ادریسیان]] و [[فاطمیون]] در مغرب عربی آمازیغ‌ها نقش مهم و تعیین‌کننده داشته و آنها را حمایت و یاری کردند. [[طارق ابن زیاد]] فاتح اندلس هم از قوم بربر بود.


فرهنگ محبت [[اهل بیت]] پیامبر میان این قوم ریشه‌دار است، هر چند مرور زمان و حاکمیت چندین قرنه متعصبان، بسیاری از آداب و رسوم شیعی را از میان برده و گسترش حاکمیت استعماری، زندگی سبک غربی، مدارس جدید و امروزه فضای مجازی و ماهواره‌ها بر بسیاری از این آداب و رسوم خاک فراموشی نشانده ولی هنوز هم جوانان از مادران و مادر بزرگان خود نقل می‌کنند که: مردم قبایل در تیزی وزو (۲۰۰ کیلومتری پایتخت) معتقد بودند که روز عاشورا زنی بلند قامت است که لباس سیاه پوشیده، چهره‌اش را غم گرفته، چشمانی اشکبار و لبانی بسیار تشنه دارد. او درب خانه‌های مردم را می‌کوبد از هر خانه‌ای که صدای شادی بشنود، اهل آن را لعنت می‌کند.
فرهنگ محبت [[اهل بیت]] پیامبر میان این قوم ریشه‌دار است، هر چند مرور زمان و حاکمیت چندین قرنه متعصبان، بسیاری از آداب و رسوم شیعی را از میان برده و گسترش حاکمیت استعماری، زندگی سبک غربی، مدارس جدید و امروزه فضای مجازی و ماهواره‌ها بر بسیاری از این آداب و رسوم خاک فراموشی نشانده ولی هنوز هم جوانان از مادران و مادر بزرگان خود نقل می‌کنند که: مردم قبایل در تیزی وزو (۲۰۰ کیلومتری پایتخت) معتقد بودند که روز عاشورا زنی بلند قامت است که لباس سیاه پوشیده، چهره‌اش را غم گرفته، چشمانی اشکبار و لبانی بسیار تشنه دارد. او درب خانه‌های مردم را می‌کوبد از هر خانه‌ای که صدای شادی بشنود، اهل آن را لعنت می‌کند.


====نذری روز عاشورا====
==== نذری روز عاشورا ====
[[پرونده:نذر عاشورا.jpg|بندانگشتی|نذر عاشورا]]
[[پرونده:نذر عاشورا.jpg|بندانگشتی|نذر عاشورا]]
زنان قبیله که پولی برای نذر و نیاز برای این زن غمگین ندارند، قطعه‌ای از گیسوان خود را که نماد زیبایی و زینت آنهاست می‌برند و آن را دفن می‌کنند. تا با این زن سیاه‌پوش همدردی کرده باشند. آنها در این روز طعام غم و عزا می‌پزند که عبارت است از قطعه‌ای از گوشت دم گوسفندی که در عید قربان، سر بریده‌اند.  
زنان قبیله که پولی برای نذر و نیاز برای این زن غمگین ندارند، قطعه‌ای از گیسوان خود را که نماد زیبایی و زینت آنهاست می‌برند و آن را دفن می‌کنند. تا با این زن سیاه‌پوش همدردی کرده باشند. آنها در این روز طعام غم و عزا می‌پزند که عبارت است از قطعه‌ای از گوشت دم گوسفندی که در عید قربان، سر بریده‌اند.  
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
این قطعه گوشت را در نمک زیاد نگه می‌دارند تا کاملاً شور شود و در روز عاشورا همراه با نخود، لوبیا و عدس غذای بسیار شوری می‌پزند و اهل خانه از این غذای غم می‌خورند تا در طول روز و با احساس تشنگی با زن سیاه پوش هم دردی کرده باشند. این آداب و رسوم و عقاید شبه اسطوره‌ای در حالی در بین مردم رایج بوده که آنان هیچ تصوری از ریشه‌های تاریخی آن نداشته‌اند.
این قطعه گوشت را در نمک زیاد نگه می‌دارند تا کاملاً شور شود و در روز عاشورا همراه با نخود، لوبیا و عدس غذای بسیار شوری می‌پزند و اهل خانه از این غذای غم می‌خورند تا در طول روز و با احساس تشنگی با زن سیاه پوش هم دردی کرده باشند. این آداب و رسوم و عقاید شبه اسطوره‌ای در حالی در بین مردم رایج بوده که آنان هیچ تصوری از ریشه‌های تاریخی آن نداشته‌اند.


آنان امروزه هم در روز [[عاشورا]]، گاو و یا گوسفندی را سر می‌برند و گوشت آن را بین فقرا تقسیم می‌کنند. آنان [[ماه محرم]] را ماه اندوه می‌دانند و در آن جشن و عروسی برپا نمی‌کنند، اثاث نو برای منزل نمی‌خرند، لباس نو نمی‌پوشند، به تزئین و تعمیر خانه نمی‌پردازند، فرزندان خود را از بازی با توپ منع می‌کنند و معتقدند، بنی امیه با سر [[امام حسین]] علیه‌السلام بازی کردند. این آداب و رسوم بین بربرها و آمازیغ‌ها شایع بوده و هنوز هم برخی به ویژه سادات به آن عمل می‌کنند.
آنان امروزه هم در روز [[عاشورا]]، گاو و یا گوسفندی را سر می‌برند و گوشت آن را بین فقرا تقسیم می‌کنند. آنان [[محرم الحرام
]] را ماه اندوه می‌دانند و در آن جشن و عروسی برپا نمی‌کنند، اثاث نو برای منزل نمی‌خرند، لباس نو نمی‌پوشند، به تزئین و تعمیر خانه نمی‌پردازند، فرزندان خود را از بازی با توپ منع می‌کنند و معتقدند، بنی‌امیه با سر [[حسین بن علی (سید الشهدا)]] علیه‌السلام بازی کردند. این آداب و رسوم بین بربرها و آمازیغ‌ها شایع بوده و هنوز هم برخی به ویژه سادات به آن عمل می‌کنند.


در مقابل در مناطق جنوبی [[الجزایر]] که بیشتر قوم عرب ساکن‌اند، این روز را جشن می‌گیرند و به رقص و پایکوبی می‌پردازند، چرا که به روایتی جعلی ایمان دارند. روایتی جعل شده از جانب بنی‌امیه میان آن رواج دارد که عاشورا روز نجات قوم موسی، پهلو گرفتن کشتی نوح و… است. امروزه بیشتر کسانی که در منطقه شمال غرب [[آفریقا]] به مکتب [[اهل بیت]] گرایش پیدا کرده و به تشیع روی آورده‌اند، از قوم آمازیغ هستند.
در مقابل در مناطق جنوبی [[الجزایر]] که بیشتر قوم عرب ساکن‌اند، این روز را جشن می‌گیرند و به رقص و پایکوبی می‌پردازند، چرا که به روایتی جعلی ایمان دارند. روایتی جعل شده از جانب بنی‌امیه میان آن رواج دارد که عاشورا روز نجات قوم موسی، پهلو گرفتن کشتی نوح و… است. امروزه بیشتر کسانی که در منطقه شمال غرب [[آفریقا]] به مکتب [[اهل بیت]] گرایش پیدا کرده و به تشیع روی آورده‌اند، از قوم آمازیغ هستند.


=دین آمازیغی‌ها پیش از ظهور اسلام=
== دین آمازیغی‌ها پیش از ظهور اسلام ==
قبل از اسلام، گروهی از آنها [[مسیحی]] بودند، اما اکثریت‌شان معتقد به خدایی بودند به نام «عمون» و این خدا در برخی از موجودات، ستارگان، حیوانات و… حضور داشت؛ بنابراین بسیاری از آنها آفتاب و ماه را از میان ستارگان و گاو نر، گوسفند، مار افعی، کبوتر، طاووس و میمون را از میان حیوانات عبادت می‌کردند. همچنین آمازیغی‌های قدیمی به وجود جن در سنگ‌ها و درختان معتقد بودند و آنها را عبادت کرده و به آنها تقرب می‌جستند، تا به آرزوها و خواسته‌هایشان برسند.  
قبل از اسلام، گروهی از آنها [[مسیحی]] بودند، اما اکثریت‌شان معتقد به خدایی بودند به نام «عمون» و این خدا در برخی از موجودات، ستارگان، حیوانات و… حضور داشت؛ بنابراین بسیاری از آنها آفتاب و ماه را از میان ستارگان و گاو نر، گوسفند، مار افعی، کبوتر، طاووس و میمون را از میان حیوانات عبادت می‌کردند. همچنین آمازیغی‌های قدیمی به وجود جن در سنگ‌ها و درختان معتقد بودند و آنها را عبادت کرده و به آنها تقرب می‌جستند، تا به آرزوها و خواسته‌هایشان برسند.  


خط ۱۲۹: خط ۱۳۰:
در کنار عرب‌ها و آمازیغی‌ها، اقلیت‌های دیگری نیز در [[الجزایر]] که ریشهٔ ترک دارند، زندگی می‌کنند و تعداد آنها به دو میلیون نفر می‌رسد. سابقهٔ آنها به [[دولت عثمانی]] که در قرن شانزده میلادی بر این منطقه حکومت می‌کرد، باز می‌گردد و بعد از پایان نفوذ ترک‌ها بر منطقه، ترک‌ها در [[الجزایر]] باقی مانده و با قومیت‌های دیگر زندگی کردند.
در کنار عرب‌ها و آمازیغی‌ها، اقلیت‌های دیگری نیز در [[الجزایر]] که ریشهٔ ترک دارند، زندگی می‌کنند و تعداد آنها به دو میلیون نفر می‌رسد. سابقهٔ آنها به [[دولت عثمانی]] که در قرن شانزده میلادی بر این منطقه حکومت می‌کرد، باز می‌گردد و بعد از پایان نفوذ ترک‌ها بر منطقه، ترک‌ها در [[الجزایر]] باقی مانده و با قومیت‌های دیگر زندگی کردند.


=اقلیت اروپایی‌ها در الجزایر=
== اقلیت اروپایی‌ها در الجزایر ==
همچنین مجموعه‌های کوچکی از ریشه‌های اروپایی در [[الجزایر]] زندگی می‌کنند، به ویژه از [[ایتالیا]]، [[فرانسه]] و [[اسپانیا]] که بعد از استقلال [[الجزایر]] از اشغال فرانسوی‌ها در سال ۱۹۶۲ م، در [[الجزایر]] باقی ماندند. همچنین آفریقایی‌هایی که از صحرای بزرگ مهاجرت کردند، اقلیت کوچکی را در [[الجزایر]] تشکیل می‌دهند که با سایر ساکنان این سرزمین زندگی کردند و با آنها از طریق ازدواج، قوم و خویش شدند.
همچنین مجموعه‌های کوچکی از ریشه‌های اروپایی در [[الجزایر]] زندگی می‌کنند، به ویژه از [[ایتالیا]]، [[فرانسه]] و [[اسپانیا]] که بعد از استقلال [[الجزایر]] از اشغال فرانسوی‌ها در سال ۱۹۶۲ م، در [[الجزایر]] باقی ماندند. همچنین آفریقایی‌هایی که از صحرای بزرگ مهاجرت کردند، اقلیت کوچکی را در [[الجزایر]] تشکیل می‌دهند که با سایر ساکنان این سرزمین زندگی کردند و با آنها از طریق ازدواج، قوم و خویش شدند.


هنگامی‌که به آمدن عرب‌ها و ترویج اسلام در [[الجزایر]] بازگردیم، می‌بینیم که عرب‌های کشورگشا به‌صورت اولین پیش‌قراولان «سپاه هلالیین» جزیره‌های بشری عربی تشکیل دادند و برای از بین بردن حکومت روم شرقی هم‌پیمان با بربرها در [[مغرب]] عربی، به این منطقه مهاجرت کردند. دو طرف جنگ‌های سنگینی باهم کردند و با پیروزی عرب‌ها، آنها بسیاری از قبایل عربی را تشویق کردند تا به منطقهٔ مغرب عربی مهاجرت کنند و نسبت سکانی را تغییر دهند؛ به‌گونه‌ای که عرب‌ها در این منطقه اکثریت مطلق شده و بربرها تبدیل به اقلیتی که به کوه‌ها پناه برده است.
هنگامی‌که به آمدن عرب‌ها و ترویج اسلام در [[الجزایر]] بازگردیم، می‌بینیم که عرب‌های کشورگشا به‌صورت اولین پیش‌قراولان «سپاه هلالیین» جزیره‌های بشری عربی تشکیل دادند و برای از بین بردن حکومت روم شرقی هم‌پیمان با بربرها در [[مغرب]] عربی، به این منطقه مهاجرت کردند. دو طرف جنگ‌های سنگینی باهم کردند و با پیروزی عرب‌ها، آنها بسیاری از قبایل عربی را تشویق کردند تا به منطقهٔ مغرب عربی مهاجرت کنند و نسبت سکانی را تغییر دهند؛ به‌گونه‌ای که عرب‌ها در این منطقه اکثریت مطلق شده و بربرها تبدیل به اقلیتی که به کوه‌ها پناه برده است.


==مقاومت اولیه در برابر اسلام==
== مقاومت اولیه در برابر اسلام ==
کم‌کم قبایل شکل و شمایل عربی و فرهنگ اسلامی را به خود گرفتند؛ اما این کار در مدت زمان زیادی صورت گرفت؛ زیرا که آمازیغی‌ها به دلیل داشتن دشمنی سختی که با هرچه شکل اسلامی و عربی داشت و چون نمی‌خواستند از معتقدات قبلی خود دست بردارند، در برابر کشورگشایی عرب‌های [[مسلمان]] مقاومت کردند؛ لذا عرب‌های فاتح با مقاومت بسیار سختی از سوی آمازیغی‌ها مواجه شدند؛ مقاومتی که مدت هفتاد سال طول کشید و این مقاومت از طولانی‌ترین مقاومت‌هایی است که در تاریخ کشورگشایی‌های اسلامی (در مقایسه با فتح‌های دیگر اسلامی در مناطق دیگر جهان مانند سه سال برای فتح هر یک از کشورهای [[مصر]] و [[اندلس]] و چهار سال برای فتح [[عراق]] و هفت سال برای فتح هر یک از کشورهای [[فلسطین]] و [[سوریه]] ثبت شده است.
کم‌کم قبایل شکل و شمایل عربی و فرهنگ اسلامی را به خود گرفتند؛ اما این کار در مدت زمان زیادی صورت گرفت؛ زیرا که آمازیغی‌ها به دلیل داشتن دشمنی سختی که با هرچه شکل اسلامی و عربی داشت و چون نمی‌خواستند از معتقدات قبلی خود دست بردارند، در برابر کشورگشایی عرب‌های [[مسلمان]] مقاومت کردند؛ لذا عرب‌های فاتح با مقاومت بسیار سختی از سوی آمازیغی‌ها مواجه شدند؛ مقاومتی که مدت هفتاد سال طول کشید و این مقاومت از طولانی‌ترین مقاومت‌هایی است که در تاریخ کشورگشایی‌های اسلامی (در مقایسه با فتح‌های دیگر اسلامی در مناطق دیگر جهان مانند سه سال برای فتح هر یک از کشورهای [[مصر]] و [[اندلس]] و چهار سال برای فتح [[عراق]] و هفت سال برای فتح هر یک از کشورهای [[فلسطین]] و [[سوریه]] ثبت شده است.


بعد از مهاجرت عرب‌ها، تعداد و نفوذ بربرها کم شد و همان‌طور که ابن‌خلدون اشاره کرده است که بربرها در زمان او به دلیل اقلیت بسیار کم و از بین رفتن نسل‌های آنها، خوار و بی اعتبار بودند.
بعد از مهاجرت عرب‌ها، تعداد و نفوذ بربرها کم شد و همان‌طور که ابن‌خلدون اشاره کرده است که بربرها در زمان او به دلیل اقلیت بسیار کم و از بین رفتن نسل‌های آنها، خوار و بی اعتبار بودند.
=دلایل استقبال آمازیغ‌ها از اسلام=
 
آمازیغی‌ها سابقاً به دو بخش تقسیم شدند، که عبارتند از: «البرانس» و «البتر». محل سکونت البرانس مناطق پست و دامنه‌های ساحلی و زمین حاصل‌خیز و قابل کشاورزی بود و این مردم [[مسیحی]] بودند. گروه دوم از قبایل «البتر» که شامل عشایر «الزنانه»، «البرغواطه»، «النفوسه»، «اللواته» و «الهواره» است، در کوه‌ها و صحراها مسکن گزیدند و چون زندگی در این اماکن سخت و دشوار است، بسیار جابه‌جا می‌شدند. هنگامی که اسلام از طریق جنگ‌های کشورگشایان به رهبری «عقبه بن نافع فهری» به این سرزمین آمد، این قبایل به دین جدید خوش‌آمد گفتند و از آن استقبال کردند و با این دین همراه شدند. همچنین با فرماندهی «ابن معاد» فرمانده آنها، در جنگ‌هایی که «عقبه بن نافع» و «ابوالمهاجر بن دینار» بر علیه «کسیله» و «الکاهن» (آخرین پادشاهان آمازیغی که اسلام را نمی‌پذیرفتند) به راه انداختند، در صفوف سپاه اسلام مشارکت کردند.
== دلایل استقبال آمازیغ‌ها از اسلام ==
آمازیغی‌ها سابقاً به دو بخش تقسیم شدند، که عبارتند از: «البرانس» و «البتر». محل سکونت البرانس مناطق پست و دامنه‌های ساحلی و زمین حاصل‌خیز و قابل کشاورزی بود و این مردم [[مسیحی]] بودند. گروه دوم از قبایل «البتر» که شامل عشایر «الزنانه»، «البرغواطه»، «النفوسه»، «اللواته» و «الهواره» است، در کوه‌ها و صحراها مسکن گزیدند و چون زندگی در این اماکن سخت و دشوار است، بسیار جابه‌جا می‌شدند. هنگامی که اسلام از طریق جنگ‌های کشورگشایان به رهبری «عقبه بن نافع فهری» به این سرزمین آمد، این قبایل به دین جدید خوش‌آمد گفتند و از آن استقبال کردند و با این دین همراه شدند. همچنین با فرماندهی «ابن معاد» فرمانده آنها، در جنگ‌هایی که «عقبه بن نافع» و «ابوالمهاجر بن دینار» بر علیه «کسیله» و «الکاهن» (آخرین پادشاهان آمازیغی که اسلام را نمی‌پذیرفتند) به‌راه انداختند، در صفوف سپاه اسلام مشارکت کردند.


این همراهی به چند دلیل صورت گرفت که مهم‌ترین آنها «به حاشیه رانده شدن قبایل البتر» و فرق‌های اقتصادی و اجتماعی موجود بین اهل صحرا (البتر) و شهرنشین‌های متمدن «البرانس» است. البته اختلافات دینی و تعبدی بین این دو و اشتراک «البترها» با عرب‌ها در کیفیت زندگی و جابه‌جایی (صحرا نشینی) نیز در این همراهی «البترها» با مسلمانان عرب تأثیر داشت. مورخان می‌گویند که «البتر» از ارتش‌های اسلامی حمایت و بعد از آن در فتح «اندلس» در اسپانیا مشارکت کردند. طارق بن زیاد آمازیغی، فرماندهٔ سپاه اسلام بود، البته از طریق ارسال هیئت‌هایی به مصر و عراق و تالیفاتی که صورت گرفت مانند کتاب‌هایی که «ابن تومرت» مؤسس دولت «الموحدین»، برای فراگیری تعالیم و فقه اسلامی تلاش کردند، که این مؤلف و پژوهشگر آمازیغی کتاب‌های فراوانی مانند «التوحید»، «المرشد» و «العقیده» برای تبیین دین اسلامی به آمازیغی‌ها، تألیف کرد.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/5017778/%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%B2%DB%8C%D8%BA-%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D8%AD%D8%A8-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D8%B9-%DA%AF%DB%8C%D8%B3%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF آمازیغ‌ها و حب اهل بیت (ع)/گیسوانی که روز عاشورا بریده می‌شود]؛ به نقل از: خبرگزاری مهر</ref>
این همراهی به چند دلیل صورت گرفت که مهم‌ترین آنها «به حاشیه رانده شدن قبایل البتر» و فرق‌های اقتصادی و اجتماعی موجود بین اهل صحرا (البتر) و شهرنشین‌های متمدن «البرانس» است. البته اختلافات دینی و تعبدی بین این دو و اشتراک «البترها» با عرب‌ها در کیفیت زندگی و جابه‌جایی (صحرا نشینی) نیز در این همراهی «البترها» با مسلمانان عرب تأثیر داشت. مورخان می‌گویند که «البتر» از ارتش‌های اسلامی حمایت و بعد از آن در فتح «اندلس» در اسپانیا مشارکت کردند. طارق بن زیاد آمازیغی، فرماندهٔ سپاه اسلام بود، البته از طریق ارسال هیئت‌هایی به مصر و عراق و تالیفاتی که صورت گرفت مانند کتاب‌هایی که «ابن تومرت» مؤسس دولت «الموحدین»، برای فراگیری تعالیم و فقه اسلامی تلاش کردند، که این مؤلف و پژوهشگر آمازیغی کتاب‌های فراوانی مانند «التوحید»، «المرشد» و «العقیده» برای تبیین دین اسلامی به آمازیغی‌ها، تألیف کرد.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/5017778/%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%B2%DB%8C%D8%BA-%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D8%AD%D8%A8-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D8%B9-%DA%AF%DB%8C%D8%B3%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF آمازیغ‌ها و حب اهل بیت (ع)/گیسوانی که روز عاشورا بریده می‌شود]؛ به نقل از: خبرگزاری مهر</ref>


=تلاش استعمار فرانسه برای محو قرآن و زبان عربی در ملیت آمازیغی=
== تلاش استعمار فرانسه برای محو قرآن و زبان عربی در ملیت آمازیغی ==


[[الجزایر]] سال‌ها مستعمره [[فرانسه]] بود. استعمار در این کشور تلاش کرد تا [[قرآن]] و [[زبان عربی]] را از فرهنگ ملیت آمازیغ حذف کند و میان آنها و مردم [[الجزایر]] تفرقه بیندازد.
[[الجزایر]] سال‌ها مستعمره [[فرانسه]] بود. استعمار در این کشور تلاش کرد تا [[قرآن]] و [[زبان عربی]] را از فرهنگ ملیت آمازیغ حذف کند و میان آنها و مردم [[الجزایر]] تفرقه بیندازد.


==سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن استعمار فرانسه==
=== سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن استعمار فرانسه ===
عرب‌های فاتح [[شمال آفریقا]] سعی کردند تا آمازیغی‌ها زبان اصلی خود را حفظ کنند و آنها را مجبور نکردند تا هویت و فرهنگ آمازیغی خود را رها کنند. این میان در طول تاریخ دولت‌های کوچکی در [[الجزایر]] بر سرکار آمد، تا نوبت به [[حکومت عثمانی]] رسید. بعد از آن استعمار فرانسوی بر [[الجزایر]] حاکم شد که در این سرزمین فساد کرد و بنابر گفتهٔ «عثمان السعدی» پژوهشگر الجزایری (مرکز بیروت تحقیقات استراتژیک)، قبل از اینکه فرانسوی‌ها به [[الجزایر]] وارد شوند، هیچ آمازیغی مخالف عرب‌ها و یا مایل به جایگزینی زبان آمازیغی به جای [[زبان عربی]] نبود؛ اما هنگامی که فرانسوی‌ها آمدند، به پخش دروغ‌ها و چرکین کردن دل‌های بربرها علیه عرب‌ها مشغول شدند و روی برانگیختن اختلافات داخلی متمرکز شدند تا سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» را پیاده کنند. آنها برای اجرای نقشه خود، بر اجرای اقداماتی در مناطق قبایل که قبل از اشغالگری به نام «زواوه» نامیده می‌شد تاکید کردند، چون این منطقه نزدیک پایتخت بود که بیشتر فرانسوی‌ها در آن (زواوه) ساکن بودند، لذا زبان [[فرانسه]] و [[دین مسیحیت]] را در آن ترویج می‌کردند.
عرب‌های فاتح [[شمال آفریقا]] سعی کردند تا آمازیغی‌ها زبان اصلی خود را حفظ کنند و آنها را مجبور نکردند تا هویت و فرهنگ آمازیغی خود را رها کنند. این میان در طول تاریخ دولت‌های کوچکی در [[الجزایر]] بر سرکار آمد، تا نوبت به [[حکومت عثمانی]] رسید. بعد از آن استعمار فرانسوی بر [[الجزایر]] حاکم شد که در این سرزمین فساد کرد و بنابر گفتهٔ «عثمان السعدی» پژوهشگر الجزایری (مرکز بیروت تحقیقات استراتژیک)، قبل از اینکه فرانسوی‌ها به [[الجزایر]] وارد شوند، هیچ آمازیغی مخالف عرب‌ها و یا مایل به جایگزینی زبان آمازیغی به جای [[زبان عربی]] نبود؛ اما هنگامی که فرانسوی‌ها آمدند، به پخش دروغ‌ها و چرکین کردن دل‌های بربرها علیه عرب‌ها مشغول شدند و روی برانگیختن اختلافات داخلی متمرکز شدند تا سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» را پیاده کنند. آنها برای اجرای نقشه خود، بر اجرای اقداماتی در مناطق قبایل که قبل از اشغالگری به نام «زواوه» نامیده می‌شد تاکید کردند، چون این منطقه نزدیک پایتخت بود که بیشتر فرانسوی‌ها در آن (زواوه) ساکن بودند، لذا زبان [[فرانسه]] و [[دین مسیحیت]] را در آن ترویج می‌کردند.


خط ۱۵۷: خط ۱۵۹:
عده‌ای از آنها از دانشسرای معلمان «بوزریعه» اطلاعیه‌ای را منتشر کردند. در آن قومیت عربی را مورد حمله قرار دادند و مفهوم ملی‌گرایی را در حزب که بر اساس عربیت و اسلام پایه‌گذاری شده بود، مورد انتقاد قرار دادند. آنها شعار [[الجزایر]] بربری را مطرح کردند و توانستند «حسین آیت احمد» را فریب دهند. رهبری حزب با قاطعیت در برابر این امر ایستاد و سران فتنه را از حزب اخراج کرد، که یکی از آنها به عضویت حزب کمونیست [[الجزایر]] در آمد و بعدها رئیس حزب شد. حسین آیت احمد نیز متوجه اشتباه خود شد و رهبری حزب، وی را از ریاست تشکیلات نظامی و سری حزب خلع کرد. بهترین فردی که این توطئه را توضیح داده است، «یوسف بن خده» در کتاب خود بود که با عنوان «توطئه بربریت» یک فصل را به این موضوع اختصاص داد. هنگامی که [[الجزایر]] مستقل شد، حسین آیت احمد دشمنی‌اش را با [[زبان عربی]] ادامه داد، و در تاریخ ۲۷/۱۲/۱۹۹۰‬ رهبری تظاهرات بر علیه تعمیم [[زبان عربی]] در کل [[الجزایر]] را به عهده گرفت.
عده‌ای از آنها از دانشسرای معلمان «بوزریعه» اطلاعیه‌ای را منتشر کردند. در آن قومیت عربی را مورد حمله قرار دادند و مفهوم ملی‌گرایی را در حزب که بر اساس عربیت و اسلام پایه‌گذاری شده بود، مورد انتقاد قرار دادند. آنها شعار [[الجزایر]] بربری را مطرح کردند و توانستند «حسین آیت احمد» را فریب دهند. رهبری حزب با قاطعیت در برابر این امر ایستاد و سران فتنه را از حزب اخراج کرد، که یکی از آنها به عضویت حزب کمونیست [[الجزایر]] در آمد و بعدها رئیس حزب شد. حسین آیت احمد نیز متوجه اشتباه خود شد و رهبری حزب، وی را از ریاست تشکیلات نظامی و سری حزب خلع کرد. بهترین فردی که این توطئه را توضیح داده است، «یوسف بن خده» در کتاب خود بود که با عنوان «توطئه بربریت» یک فصل را به این موضوع اختصاص داد. هنگامی که [[الجزایر]] مستقل شد، حسین آیت احمد دشمنی‌اش را با [[زبان عربی]] ادامه داد، و در تاریخ ۲۷/۱۲/۱۹۹۰‬ رهبری تظاهرات بر علیه تعمیم [[زبان عربی]] در کل [[الجزایر]] را به عهده گرفت.


تحصیل‌کرده‌های بربری در [[فرانسه]]، آرامش نمی‌یابند تا این‌که منطقه کوه‌های الاوراس را با مناطق دیگر بربری متحد کنند؛ زیرا معتقدند که منش بربری محقق نمی‌شود مگر هنگامی که همه مناطق آمازیغی با همدیگر متحد شوند؛ لذا کنگره به اصطلاح بربری در سال ۱۹۹۶ م مقرر کرد که کنفرانسی در شهر «باتنه» مرکز منطقه الاوراس، با حضور دو هزار نفر از بربرهای سراسر جهان، برگزار شود. البته با همکاری «[[احمد أویحی]]» رئیس دفتر رئیس جمهور وقت، شخصیت‌های قبیله الاوراس با برگزاری این کنفرانس مخالفت کردند.
تحصیل‌کرده‌های بربری در [[فرانسه]]، آرامش نمی‌یابند تا این‌که منطقه کوه‌های الاوراس را با مناطق دیگر بربری متحد کنند؛ زیرا معتقدند که منش بربری محقق نمی‌شود مگر هنگامی که همه مناطق آمازیغی با همدیگر متحد شوند؛ لذا کنگره به اصطلاح بربری در سال ۱۹۹۶ م مقرر کرد که کنفرانسی در شهر «باتنه» مرکز منطقه الاوراس، با حضور دو هزار نفر از بربرهای سراسر جهان، برگزار شود. البته با همکاری «[[احمد أویحی]]» رئیس دفتر رئیس‌جمهور وقت، شخصیت‌های قبیله الاوراس با برگزاری این کنفرانس مخالفت کردند.
 


[[پرونده:عثمان سعدی، رئیس جمعیت جزایری دفاع از زبان عربی.jpg|بندانگشتی|عثمان سعدی، رئیس جمعیت جزایری دفاع از زبان عربی]]
[[پرونده:عثمان سعدی، رئیس جمعیت جزایری دفاع از زبان عربی.jpg|بندانگشتی|عثمان سعدی، رئیس جمعیت جزایری دفاع از زبان عربی]]
به همین مناسبت، «[[عثمان سعدی]] به عنوان یک آمازیغی شاوی (منسوب به الشاویه) و رئیس جمعیت جزایری دفاع از [[زبان عربی]]، مقاله‌ای در هفته‌نامه «الشروق العربی» با این عنوان نوشت: «آیا تحصیل‌کرده‌های بربری در [[فرانسه]] در شوراندن مردان با غیرت قبیله الاوراس موفق می‌شوند؟» عثمان سعدی می‌گوید: «قبیله الشاویه این مقاله را خواند و تعدادی از افسران ارتش آزادیبخش در «باتنه» جمع شدند و بیانه‌ای را که مخالف برگزاری این کنفرانس است، امضا کردند.
به همین مناسبت، «[[عثمان سعدی]] به عنوان یک آمازیغی شاوی (منسوب به الشاویه) و رئیس جمعیت جزایری دفاع از [[زبان عربی]]، مقاله‌ای در هفته‌نامه «الشروق العربی» با این عنوان نوشت: «آیا تحصیل‌کرده‌های بربری در [[فرانسه]] در شوراندن مردان با غیرت قبیله الاوراس موفق می‌شوند؟» عثمان سعدی می‌گوید: «قبیله الشاویه این مقاله را خواند و تعدادی از افسران ارتش آزادی‌بخش در «باتنه» جمع شدند و بیانه‌ای را که مخالف برگزاری این کنفرانس است، امضا کردند.


مجاهدین نیز از کوه‌های الاوراس پایین آمدند و در دیداری با آقای «جباری» والی باتنه گفتند: «اگر دولت با برگزاری این کنفرانس با حضور دو هزار نفر اصرار دارد، پس باید دو هزار قبر برای دفن آنها در منطقه الاوراس حفر کند.» لذا «امین زروال» رئیس جمهور دستور لغو برگزاری این کنفرانس را صادر کرد. شورای عالی آمازیغی وابسته به ریاست جمهوری بر علیه من (عثمان سعدی) شکوایه‌ای به تهمت تلاش برای عدم برگزاری این کنفرانس تنظیم کردند. آنها از من خواستند که چهار میلیون دینار الجزایری که دولت برای مقدمات برگزاری این کنفرانس هزینه کرده بود، پرداخت کنم.
مجاهدین نیز از کوه‌های الاوراس پایین آمدند و در دیداری با آقای «جباری» والی باتنه گفتند: «اگر دولت با برگزاری این کنفرانس با حضور دو هزار نفر اصرار دارد، پس باید دو هزار قبر برای دفن آنها در منطقه الاوراس حفر کند.» لذا «امین زروال» رئیس‌جمهور دستور لغو برگزاری این کنفرانس را صادر کرد. شورای عالی آمازیغی وابسته به ریاست‌جمهوری بر علیه من (عثمان سعدی) شکوایه‌ای به تهمت تلاش برای عدم برگزاری این کنفرانس تنظیم کردند. آنها از من خواستند که چهار میلیون دینار الجزایری که دولت برای مقدمات برگزاری این کنفرانس هزینه کرده بود، پرداخت کنم.


یکی از بازرگانان بزرگ اعلام کرد: «باید علیه عثمان سعدی حکم صادر شود. دادگاه ابتدایی در «حسین دای» بر علیه من حکم صادر کرد، اما دادگاه تجدیدنظر سه صفر آن را حذف کرد و فقط سه هزار دینار مرا جریمه کرد. بازهم اصرار بر تجدیدنظر بر این حکم کردم. ۷۴ وکیل دادگستری از سراسر [[الجزایر]] کاندید شدند تا از من دفاع کنند و حتی وکلایی از سایر کشورهای عربی آمادگی خود را برای دفاع از من اعلام کردند. دادگاه معروفی شد که با برائت من به پایان رسید. بربرها صدها نفر را جمع کردند و محل دادگاه را که نیروهای امنیتی از آن محافظت می‌کردند، محاصره کردند. در این جلسه شیخ عبدالرحمن شیبان القبایلی رئیس [[جمعیت علمای مسلمین الجزایری]]، به عنوان پشتیبان من حاضر بود و حکم به برائت من صادر شد. مسئله عجیب این بود که قاضی که بر علیه من حکم صادر کرد، عرب و قاضی که حکم به من برائت داد، آمازیغی بود.»
یکی از بازرگانان بزرگ اعلام کرد: «باید علیه عثمان سعدی حکم صادر شود. دادگاه ابتدایی در «حسین دای» بر علیه من حکم صادر کرد، اما دادگاه تجدیدنظر سه صفر آن را حذف کرد و فقط سه هزار دینار مرا جریمه کرد. بازهم اصرار بر تجدیدنظر بر این حکم کردم. ۷۴ وکیل دادگستری از سراسر [[الجزایر]] کاندید شدند تا از من دفاع کنند و حتی وکلایی از سایر کشورهای عربی آمادگی خود را برای دفاع از من اعلام کردند. دادگاه معروفی شد که با برائت من به پایان رسید. بربرها صدها نفر را جمع کردند و محل دادگاه را که نیروهای امنیتی از آن محافظت می‌کردند، محاصره کردند. در این جلسه شیخ عبدالرحمن شیبان القبایلی رئیس [[جمعیت علمای مسلمین الجزایری]]، به عنوان پشتیبان من حاضر بود و حکم به برائت من صادر شد. مسئله عجیب این بود که قاضی که بر علیه من حکم صادر کرد، عرب و قاضی که حکم به من برائت داد، آمازیغی بود.»


وی ادامه داد: «موضع‌گیری آمازیغی‌های آزاده برای مقابله با این تعصب بربری، این گرایش و این تعصب را ضعیف کرد. در دادگاه تجدیدنظر دفاعیه‌ای را ارائه دادم که در آن عربیت آمازیغی‌ها را تبیین کردم. نه با ملی‌گرایی و گرایش بربری، که این دفاعیه در بسیاری از نشریه‌های الجزایری و عربی منتشر شد. همین دفاعیه را در کتاب «جمعیت جزایری دفاع از [[زبان عربی]]» آورده‌ام. <ref>پانزده سال از مبارزه در خدمت به زبان عربی، ۲۰۱۵ م.</ref>
وی ادامه داد: «موضع‌گیری آمازیغی‌های آزاده برای مقابله با این تعصب بربری، این گرایش و این تعصب را ضعیف کرد. در دادگاه تجدیدنظر دفاعیه‌ای را ارائه دادم که در آن عربیت آمازیغی‌ها را تبیین کردم. نه با ملی‌گرایی و گرایش بربری، که این دفاعیه در بسیاری از نشریه‌های الجزایری و عربی منتشر شد. همین دفاعیه را در کتاب «جمعیت جزایری دفاع از [[زبان عربی]]» آورده‌ام. <ref>پانزده سال از مبارزه در خدمت به زبان عربی، ۲۰۱۵ م.</ref>
=چرا قدرت بربرها از بین رفت=
 
== چرا قدرت بربرها از بین رفت ==
ابن خلدون می‌گوید: «خواری و مذلت بربرها به دلیل کم بودن و از بین رفتن نسل‌هایشان، به وجود آمده است.» <ref>«تاریخ الجزایر فی القدیم و الحدیث»، مبارک بن محمد المیلی (۱۴۰۶ ه – ۱۹۸۶ م)، منتشر شده در الجزایر: الموسسه الوطنیه للکتاب، ص ۶</ref> وی می‌افزاید که بربرها در زمان خودش در همه مناطق به دلیل کم بودن، نوکران عرب‌های پیروز بودند. ابن خلدون توضیح می‌دهد که بربرها هنگامی که از بین رفتند (قدرتشان از بین رفت) تبدیل به کارگزارانی برای دولت‌ها و بردگانی برای مالیات جمع کردن شدند، وی می‌نویسد: «اما آنها هنگامی که از بین رفتند و به دلیل مشغول شدن به امور رفاهی و تکرار دولت‌هایی که بین آنها تشکیل شد، تعدادشان کم و جمع و قبایل آنها متلاشی شد، تبدیل به کارگزارانی برای دولت‌ها و بردگانی برای مالیات جمع کردن شدند.»
ابن خلدون می‌گوید: «خواری و مذلت بربرها به دلیل کم بودن و از بین رفتن نسل‌هایشان، به وجود آمده است.» <ref>«تاریخ الجزایر فی القدیم و الحدیث»، مبارک بن محمد المیلی (۱۴۰۶ ه – ۱۹۸۶ م)، منتشر شده در الجزایر: الموسسه الوطنیه للکتاب، ص ۶</ref> وی می‌افزاید که بربرها در زمان خودش در همه مناطق به دلیل کم بودن، نوکران عرب‌های پیروز بودند. ابن خلدون توضیح می‌دهد که بربرها هنگامی که از بین رفتند (قدرتشان از بین رفت) تبدیل به کارگزارانی برای دولت‌ها و بردگانی برای مالیات جمع کردن شدند، وی می‌نویسد: «اما آنها هنگامی که از بین رفتند و به دلیل مشغول شدن به امور رفاهی و تکرار دولت‌هایی که بین آنها تشکیل شد، تعدادشان کم و جمع و قبایل آنها متلاشی شد، تبدیل به کارگزارانی برای دولت‌ها و بردگانی برای مالیات جمع کردن شدند.»


خط ۱۷۴: خط ۱۷۶:
=به ثمررسیدن تلاش‌ها برای تثبیت فرهنگ آمازیغی=
=به ثمررسیدن تلاش‌ها برای تثبیت فرهنگ آمازیغی=
[[پرونده:بوتفلیقه.jpg|بندانگشتی|]]
[[پرونده:بوتفلیقه.jpg|بندانگشتی|]]
عبدالعزیز بوتفلیقه رئیس جمهور [[الجزایر]]، سال ۲۰۱۷ م، دستور داد که روز اول سال آمازیغی در این کشور تعطیل رسمی‌باشد. تعطیلی رسمی‌ای که برای به رسمیت شناخته شدن آن از قبل بهای زیادی پرداخت شده بود. مانند تعطیلی روزهای اول سال‌های هجری و میلادی و بقیه مناسبت‌های دیگر. این تصمیم بر اساس خواسته‌های آمازیغی‌ها گرفته شده است؛ به‌گونه‌ای که [[بوتفلیقه]] رئیس جمهور، چنین تصور کرد که این اقدام جدید در زمانی که کشور با چالش‌های داخلی و منطقه‌ای روبه‌رو است، به نفع هویت ملی با پایه‌های اسلامی، عربی و آمازیغی است و وحدت و استقرار را در بین هموطنان باز می‌گرداند.
عبدالعزیز بوتفلیقه رئیس‌جمهور [[الجزایر]]، سال ۲۰۱۷ م، دستور داد که روز اول سال آمازیغی در این کشور تعطیل رسمی‌باشد. تعطیلی رسمی‌ای که برای به رسمیت شناخته شدن آن از قبل بهای زیادی پرداخت شده بود. مانند تعطیلی روزهای اول سال‌های هجری و میلادی و بقیه مناسبت‌های دیگر. این تصمیم بر اساس خواسته‌های آمازیغی‌ها گرفته شده است؛ به‌گونه‌ای که [[بوتفلیقه]] رئیس‌جمهور، چنین تصور کرد که این اقدام جدید در زمانی که کشور با چالش‌های داخلی و منطقه‌ای روبه‌رو است، به نفع هویت ملی با پایه‌های اسلامی، عربی و آمازیغی است و وحدت و استقرار را در بین هموطنان باز می‌گرداند.


روز اول سال آمازیغی «ینّار» نامیده می‌شود و این روز برابر است با ۱۲ ینایر (ژانویه) میلادی (۲۳ دی ماه) نام دیگر این روز «إیض ینایر» است و در این روز جشنی برای احیای آیین‌های آمازیغی برپا می‌شود.
روز اول سال آمازیغی «ینّار» نامیده می‌شود و این روز برابر است با ۱۲ ینایر (ژانویه) میلادی (۲۳ دی ماه) نام دیگر این روز «إیض ینایر» است و در این روز جشنی برای احیای آیین‌های آمازیغی برپا می‌شود.
اما در رابطه با زبان آمازیغی، این زبان در سال ۲۰۱۶ م به عنوان یک زبان رسمی‎‌شناخته شد، این در حالی است که [[زبان عربی]] زبان ملی و رسمی کل کشور است. همچنین یک آکادمی برای آموزش زبان آمازیغی تأسیس شد. این تصمیم ناگهانی اتخاذ نشده است، زیرا که مراحل زیادی طی شد، که مهم‌ترین آنها عبارتند از: در سال ۱۹۹۶ م، قومیت آمازیغی به عنوان یکی از پایه‌های هویت ملی در کنار عربیّت و اسلام در قانون اساسی [[الجزایر]] شناخته شد.
اما در رابطه با زبان آمازیغی، این زبان در سال ۲۰۱۶ م به عنوان یک زبان رسمی‎‌شناخته شد، این در حالی است که [[زبان عربی]] زبان ملی و رسمی کل کشور است. همچنین یک آکادمی برای آموزش زبان آمازیغی تأسیس شد. این تصمیم ناگهانی اتخاذ نشده است، زیرا که مراحل زیادی طی شد، که مهم‌ترین آنها عبارتند از: در سال ۱۹۹۶ م، قومیت آمازیغی به عنوان یکی از پایه‌های هویت ملی در کنار عربیّت و اسلام در قانون اساسی [[الجزایر]] شناخته شد.


سال ۱۹۹۵ م، در برخی از مناطق کشور، زبان آمازیغی وارد کتاب‌های درسی شد و در سال ۲۰۰۲ م، دولت [[الجزایر]] و به دستور [[بوتفلیقه]] رئیس جمهور، زبان آمازیغی را به عنوان زبان ملی دوم کشور به رسمیت شناخت. همچنین در سال ۲۰۰۹ م، یکی از کانال‌های تلویزیونی رسمی کشور، آغاز به پخش برنامه‌هایی به زبان آمازیغی (با همهٔ لهجه‌هایش)، کرد. لازم به ذکر است که لهجه‌های متعددی از زبان آمازیغی مانند: القبایلیه، الشاویه و المزابیه در [[الجزایر]] وجود دارد.
سال ۱۹۹۵ م، در برخی از مناطق کشور، زبان آمازیغی وارد کتاب‌های درسی شد و در سال ۲۰۰۲ م، دولت [[الجزایر]] و به دستور [[بوتفلیقه]] رئیس‌جمهور، زبان آمازیغی را به عنوان زبان ملی دوم کشور به رسمیت شناخت. همچنین در سال ۲۰۰۹ م، یکی از کانال‌های تلویزیونی رسمی کشور، آغاز به پخش برنامه‌هایی به زبان آمازیغی (با همهٔ لهجه‌هایش)، کرد. لازم به ذکر است که لهجه‌های متعددی از زبان آمازیغی مانند: القبایلیه، الشاویه و المزابیه در [[الجزایر]] وجود دارد.


برخی از آمازیغی‌ها حادثه‌ای را با نام «بهار آمازیغی» گرامی می‌دارند. در سال ۱۸۹۰ م حکومت [[الجزایر]] به دلایل سیاسی و امنیتی، از برگزاری یک شب شعر «مولود معمری» جلوگیری کرد و به همین دلیل تظاهرات بزرگی برای برانگیختن انگیزه‌های هویتی، به راه افتاد. در سال ۲۰۰۱ م نیز در منطقه القبایل، اعتراضات گسترده‌ای صورت گرفت که به خاک و خون کشیده شد و آمازیغی‌ها، این حوادث را به نام «بهار سیاه» می‌نامند. این تظاهرکنندگان را جنبش جدایی‌طلبانه «ماک» تحریک می‌کرد.
برخی از آمازیغی‌ها حادثه‌ای را با نام «بهار آمازیغی» گرامی می‌دارند. در سال ۱۸۹۰ م حکومت [[الجزایر]] به دلایل سیاسی و امنیتی، از برگزاری یک شب شعر «مولود معمری» جلوگیری کرد و به همین دلیل تظاهرات بزرگی برای برانگیختن انگیزه‌های هویتی، به راه افتاد. در سال ۲۰۰۱ م نیز در منطقه القبایل، اعتراضات گسترده‌ای صورت گرفت که به خاک و خون کشیده شد و آمازیغی‌ها، این حوادث را به نام «بهار سیاه» می‌نامند. این تظاهرکنندگان را جنبش جدایی‌طلبانه «ماک» تحریک می‌کرد.
خط ۱۸۵: خط ۱۸۷:
و لازم به ذکر است که منطقهٔ القبایل برعکس آنچه که گفته می‌شد، از برخی از مناطق عربی در منطقه «الهضاب العلیا» یا مناطق جنوبی، رشد و توسعه بیشتری یافت. همچنین فرزندان این منطقه، پست‌های مهم سیاسی و دیپلماتیک را به عهده گرفته‌اند و شاهد آن، حضور پررنگ آمازیغی‌ها در هر حکومت جدیدی که در [[الجزایر]] تشکیل می‌شود، است.<ref>[http://www.shiafrica.com/archive/2609/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%B2%DB%8C%D8%BA-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B1-(%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%D9%88%D9%85) آشنایی با ملیت آمازیغ در الجزایر (بخش سوم)]]؛ به نقل از: پایگاه اطلاع رسانی شیعیان آفریقا</ref>
و لازم به ذکر است که منطقهٔ القبایل برعکس آنچه که گفته می‌شد، از برخی از مناطق عربی در منطقه «الهضاب العلیا» یا مناطق جنوبی، رشد و توسعه بیشتری یافت. همچنین فرزندان این منطقه، پست‌های مهم سیاسی و دیپلماتیک را به عهده گرفته‌اند و شاهد آن، حضور پررنگ آمازیغی‌ها در هر حکومت جدیدی که در [[الجزایر]] تشکیل می‌شود، است.<ref>[http://www.shiafrica.com/archive/2609/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%B2%DB%8C%D8%BA-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B1-(%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%D9%88%D9%85) آشنایی با ملیت آمازیغ در الجزایر (بخش سوم)]]؛ به نقل از: پایگاه اطلاع رسانی شیعیان آفریقا</ref>


 
== پانویس ==
==پانویس==
{{پانویس|2}}
{{پانویس|2}}


[[رده: تاریخ]]
[[رده:اقوام]]
[[رده: الجزایر]]
[[رده:تاریخ]]
[[رده:الجزایر]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۷۵۱

ویرایش