آیین یهودیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۷۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ نوامبر ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - '[[رسول اکرم' به '[[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا) '
جز (جایگزینی متن - 'بخشها' به 'بخش‌ها')
جز (جایگزینی متن - '[[رسول اکرم' به '[[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا) ')
 
(۲۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۷: خط ۱۷:
</div>
</div>


عبرانیان یا یهودیان مانند اعراب آشوری از نژاد سامی هستند. زبان، ادبیات، فرهنگ، آداب، رسوم و اعتقادات این اقوام چنان به یکدیگر نزدیک است که دانشمندان معتقد شده‌اند اصل آنها به یک جا می‌رسد و برای بررسی و تحقیق در زمینه فرهنگ هر یک از این اقوام باید نظری هم به فرهنگ سایر اقوام سامی انداخت. مثلاً اگر به بررسی ادبیات عرب مشغول باشیم، با مطالعه و تحقیق در زبانهای عبری، سریانی و حبشی در کار خود موفقیت بیشتری کسب خواهیم کرد.
عبرانیان یا یهودیان مانند اعراب آشوری از نژاد سامی هستند. زبان، ادبیات، فرهنگ، آداب، رسوم و اعتقادات این اقوام چنان به یکدیگر نزدیک است که دانشمندان معتقد شده‌اند اصل آنها به یک جا می‌رسد و برای بررسی و تحقیق در زمینه فرهنگ هر یک از این اقوام باید نظری هم به فرهنگ سایر اقوام سامی انداخت. مثلاً اگر به بررسی ادبیات عرب مشغول باشیم، با مطالعه و تحقیق در زبان‌های عبری، سریانی و حبشی در کار خود موفقیت بیشتری کسب خواهیم کرد.


=عبرانیان (یهودیان)=
== عبرانیان (یهودیان) ==


[[یهودیان]] مانند اعراب و آشوریان، از نژاد سامی هستند. زبان، ادبیات، فرهنگ، آداب، رسوم و اعتقادات این اقوام چنان به یکدیگر نزدیک است که دانشمندان معتقد شده‌اند اصل آنها به یک جا می‌رسد و برای بررسی و تحقیق در زمینه فرهنگ سایر اقوام سامی انداخت. مثلاً اگر به بررسی ادبیات عرب مشغول باشیم، با مطالعه و تحقیق در زبانهای عبری، سریانی و حبشی در کار خود موفقیت بیشتری کسب خواهیم کرد.
[[یهودیان]] مانند اعراب و آشوریان، از نژاد سامی هستند. زبان، ادبیات، فرهنگ، آداب، رسوم و اعتقادات این اقوام چنان به یکدیگر نزدیک است که دانشمندان معتقد شده‌اند اصل آنها به یک جا می‌رسد و برای بررسی و تحقیق در زمینه فرهنگ سایر اقوام سامی انداخت. مثلاً اگر به بررسی ادبیات عرب مشغول باشیم، با مطالعه و تحقیق در زبان‌های عبری، سریانی و حبشی در کار خود موفقیت بیشتری کسب خواهیم کرد.


از سابقه تاریخی قوم عبرانی اطلاع دقیقی در دست نیست. برخی دانشمندان معتقدند که نام “عبرانی “را که کنعانیان پس از ورود حضرت [[ابراهیم]] ‌علیه‌السلام به سرزمین کنعان به او داده‌اند و وی را عبرانی خوانده‌اند که بعدها جزو القاب او شد و لقب مذکور در خاندان وی باقی ماند؛ زیرا عبرانی از ماده “ع ب ر”به معنا گذر کردن از نهر می‌آید، به اعتبار این که حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام از ورود فرات عبور کرد و وارد کنعان شد.
از سابقه تاریخی قوم عبرانی اطلاع دقیقی در دست نیست. برخی دانشمندان معتقدند که نام “عبرانی “را که کنعانیان پس از ورود حضرت [[ابراهیم]] ‌علیه‌السلام به سرزمین کنعان به او داده‌اند و وی را عبرانی خوانده‌اند که بعدها جزو القاب او شد و لقب مذکور در خاندان وی باقی ماند؛ زیرا عبرانی از ماده “ع ب ر”به معنا گذر کردن از نهر می‌آید، به اعتبار این که حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام از ورود فرات عبور کرد و وارد کنعان شد.
خط ۲۷: خط ۲۷:
برخی نیز معتقدند که عبرانی منسوب به عابر نیای حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام است. همچنین کسانی با توجه به نام آزر پدر (یا عموی) آن حضرت، گفته‌اند اصل خاندان وی آریایی است. اما دانشمندان این نظریه را تأیید نمی‌کنند؛ زیرا از معنای لغوی واژه آزر در قرآن کریم و متون اسلامی اطلاع درستی نداریم. نام پدر ابراهیم ‌علیه‌السلام در [[تورات]] تارح است.
برخی نیز معتقدند که عبرانی منسوب به عابر نیای حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام است. همچنین کسانی با توجه به نام آزر پدر (یا عموی) آن حضرت، گفته‌اند اصل خاندان وی آریایی است. اما دانشمندان این نظریه را تأیید نمی‌کنند؛ زیرا از معنای لغوی واژه آزر در قرآن کریم و متون اسلامی اطلاع درستی نداریم. نام پدر ابراهیم ‌علیه‌السلام در [[تورات]] تارح است.


=حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام=
== حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام ==


عظمت حضرت ابراهیم خلیل ‌علیه‌السلام به حدی است که وی همواره موجب نزاع یهودی و مسیحیت و اسلام بوده است و هر یک، آن حضرت را از خود می‌داند. از این رو، خدای متعال فرموده است: “ما کان ابراهیم یهودیا و لا نصرانیا و لکن کان حنیفا مسلماً و ما کان من المشرکین “<ref>آل عمران: 67</ref>. وی حتی میان مشرکان مکانی بلند داشت و آثار وی در [[مکه]] مکرمه مورد زیارت و تقدیس آنان قرار می‌گرفت.
عظمت حضرت ابراهیم خلیل ‌علیه‌السلام به حدی است که وی همواره موجب نزاع یهودی و مسیحیت و اسلام بوده است و هر یک، آن حضرت را از خود می‌داند. از این رو، خدای متعال فرموده است: “ما کان ابراهیم یهودیا و لا نصرانیا و لکن کان حنیفا مسلماً و ما کان من المشرکین “<ref>آل عمران: 67</ref>. وی حتی میان مشرکان مکانی بلند داشت و آثار وی در [[مکه]] مکرمه مورد زیارت و تقدیس آنان قرار می‌گرفت.
خط ۳۳: خط ۳۳:
نسب حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام تا حضرت [[آدم]] ‌علیه‌السلام در تورات آمده است. نسب نامه‌های تورات به کتب اسلامی نیز راه یافته و بدون دقت در اصل و منشأ آن پذیرفته شده است.
نسب حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام تا حضرت [[آدم]] ‌علیه‌السلام در تورات آمده است. نسب نامه‌های تورات به کتب اسلامی نیز راه یافته و بدون دقت در اصل و منشأ آن پذیرفته شده است.


به عقیده اهل کتاب (در نتیجه جمع بندی حوادث [[کتاب مقدس]]) حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام حدود 2000 سال قبل از میلاد، یعنی حدود 4000 سال پیش در شهر آور به دنیا آمد و به گفته تورات در آغاز ابرام (یعنی پدر بلند مرتبه) نامیده می‌شد. خدای متعال نام وی را در سن نود و نه سالگی به ابراهیم (یعنی پدر اقوام) تبدیل کرد. شهر آور نزدیک یک قرن پیش در عراق در ساحل فرات از زیر خاک بیرون آمد و آثار باستانی بسیاری در آنجا یافت شد.
به عقیده اهل کتاب (در نتیجه جمع‌بندی حوادث [[کتاب مقدس]]) حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام حدود 2000 سال قبل از میلاد، یعنی حدود 4000 سال پیش در شهر آور به دنیا آمد و به گفته تورات در آغاز ابرام (یعنی پدر بلند‌مرتبه) نامیده می‌شد. خدای متعال نام وی را در سن نود و نه سالگی به ابراهیم (یعنی پدر اقوام) تبدیل کرد. شهر آور نزدیک یک قرن پیش در عراق در ساحل فرات از زیر خاک بیرون آمد و آثار باستانی بسیاری در آنجا یافت شد.


به گفته تورات پدر حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام که "تارح" نامیده می‌شد، پسر خود ابراهیم ‌علیه‌السلام و همسر وی ساره و نوه خویش حضرت [[لوط]] ‌علیه‌السلام را برداشت و به سرزمین کنعان در غرب [[فلسطین]] عزیمت کرد. آنان در بین راه از ادامه سفر منصرف شدند و در شهر حران سکونت گزیدند. این شهر در جنوب [[ترکیه]] فعلی و در مرز [[سوریه]] قرار دارد.
به گفته تورات پدر حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام که "تارح" نامیده می‌شد، پسر خود ابراهیم ‌علیه‌السلام و همسر وی ساره و نوه خویش حضرت [[لوط]] ‌علیه‌السلام را برداشت و به سرزمین کنعان در غرب [[فلسطین]] عزیمت کرد. آنان در بین راه از ادامه سفر منصرف شدند و در شهر حران سکونت گزیدند. این شهر در جنوب [[ترکیه]] فعلی و در مرز [[سوریه]] قرار دارد.


پدر حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام در [[تورات]] تارح خوانده می‌شود، ولی قرآن مجید وی را آزر بت‌پرست معرفی کرده است <ref>انعام: 74</ref>. پدر حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام در سلسله اجداد حضرت [[رسول اکرم]] (ص) قرار می‌گیرد.
پدر حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام در [[تورات]] تارح خوانده می‌شود، ولی قرآن مجید وی را آزر بت‌پرست معرفی کرده است <ref>انعام: 74</ref>. پدر حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام در سلسله اجداد حضرت [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)
]] (ص) قرار می‌گیرد.


علمای شیعه معتقدند همه پدران آن حضرت تا حضرت آدم ‌علیه‌السلام یکتا پرست بوده‌اند، و به همین دلیل گفته‌اند آزر عموی آن حضرت بوده و استعمال “آب “به جای “عم “در زبان عربی صحیح است، از آن جمله در قرآن کریم <ref>بقره: 133</ref> چنین چیزی دیده می‌شود.
علمای شیعه معتقدند همه پدران آن حضرت تا حضرت آدم ‌علیه‌السلام یکتا پرست بوده‌اند، و به همین دلیل گفته‌اند آزر عموی آن حضرت بوده و استعمال “آب “به جای “عم “در زبان عربی صحیح است، از آن جمله در قرآن کریم <ref>بقره: 133</ref> چنین چیزی دیده می‌شود.
خط ۴۳: خط ۴۴:
تورات می‌گوید حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام در 75 سالگی به امر خدا از شهر حران عازم کنعان شد. وی همسر خود ساره و برادر زاده‌اش حضرت [[لوط]] ‌علیه‌السلام و چند نفر از مردم حران را برداشت و همگی به کنعان رفتند و در آنجا روی کوهی در شرق بیت ایل خیمه زدند.
تورات می‌گوید حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام در 75 سالگی به امر خدا از شهر حران عازم کنعان شد. وی همسر خود ساره و برادر زاده‌اش حضرت [[لوط]] ‌علیه‌السلام و چند نفر از مردم حران را برداشت و همگی به کنعان رفتند و در آنجا روی کوهی در شرق بیت ایل خیمه زدند.


حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام پس از چندی در حبرون (الخلیل) ساکن شد و تا آخر عمر در آنجا بود و اکنون مقبره خانوادگی وی در آن مکان است. حضرت لوط ‌علیه‌السلام به شهر سدوم و شهرهای مجاور آن رفت. مردم آن شهرها به سبب نافرمانی و بی اعتنایی به پیام وی به امر خداوند نابود شدند. این حادثه در قرآن مجید نیز آمده است.
حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام پس از چندی در حبرون (الخلیل) ساکن شد و تا آخر عمر در آنجا بود و اکنون مقبره خانوادگی وی در آن مکان است. حضرت لوط ‌علیه‌السلام به شهر سدوم و شهرهای مجاور آن رفت. مردم آن شهرها به سبب نافرمانی و بی‌اعتنایی به پیام وی به امر خداوند نابود شدند. این حادثه در قرآن مجید نیز آمده است.


دو موضوع بسیار مهم در تاریخ حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام وجود دارد که در تورات کنونی اشاره‌ای به آنها نشده است: یکی جریان بت شکنی و به آتش افکندن وی و دیگری داستان بنای کعبه.
دو موضوع بسیار مهم در تاریخ حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام وجود دارد که در تورات کنونی اشاره‌ای به آنها نشده است: یکی جریان بت شکنی و به آتش افکندن وی و دیگری داستان بنای کعبه.
خط ۵۵: خط ۵۶:
“فلما بلغ معه السعی قال یا بنیانی آری فی المنام انی اذبحک فانظر ماذا تری قال یا ابت افعل ما تؤ مر ستجدنی ان شاء الله من الصابرین “<ref>صافات: 10</ref>. همان طور که می‌دانیم فرزند از مرگ نجات یافت و خداوند قوچی را فدیه او قرار داد...
“فلما بلغ معه السعی قال یا بنیانی آری فی المنام انی اذبحک فانظر ماذا تری قال یا ابت افعل ما تؤ مر ستجدنی ان شاء الله من الصابرین “<ref>صافات: 10</ref>. همان طور که می‌دانیم فرزند از مرگ نجات یافت و خداوند قوچی را فدیه او قرار داد...


=اسماعیل و اسحاق علیهما السلام=
== اسماعیل و اسحاق علیهما السلام ==


درباره حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام در تورات می‌خوانیم:
درباره حضرت ابراهیم ‌علیه‌السلام در تورات می‌خوانیم:
خط ۷۵: خط ۷۶:
به گفته تورات این کودک در هنگام تولد موهای بسیاری بر تن داشت. توأم دیگر [[یعقوب]] (یعنی تعقیب می‌کند) خوانده شد؛ زیرا هنگام تولد، کودک قبلی را تعقیب کرد و پس از او به دنیا آمد.
به گفته تورات این کودک در هنگام تولد موهای بسیاری بر تن داشت. توأم دیگر [[یعقوب]] (یعنی تعقیب می‌کند) خوانده شد؛ زیرا هنگام تولد، کودک قبلی را تعقیب کرد و پس از او به دنیا آمد.


=اسرائیل=
== اسرائیل ==


حضرت [[یعقوب]] ‌علیه‌السلام دوازده پسر داشت و به [[اسرائیل]] ملقب بود. اهل کتاب این اسم مرکب را چنین معنا می‌کنند: کسی که بر [[خدا]] مظفر شد، ولی اصل معنای آن در عبری چنین است: کسی که بر قهرمان پیروز شد. به گفته تورات، کشتی گرفتن حضرت [[یعقوب]] ‌علیه‌السلام با [[خدا]] که به پیروزی او بر [[خدا]] انجامید، علت ملقب شدن وی به [[اسرائیل]] است <ref>پیدایش 32: 24-32</ref>. اهل کتاب از زمانهای قدیم گفته‌اند که مقصود از [[خدا]] در این داستان، یکی از فرشتگان خداست <ref>رک. : هوشع 12:3-4</ref>.
حضرت [[یعقوب]] ‌علیه‌السلام دوازده پسر داشت و به [[اسرائیل]] ملقب بود. اهل کتاب این اسم مرکب را چنین معنا می‌کنند: کسی که بر [[خدا]] مظفر شد، ولی اصل معنای آن در عبری چنین است: کسی که بر قهرمان پیروز شد. به گفته تورات، کشتی گرفتن حضرت [[یعقوب]] ‌علیه‌السلام با [[خدا]] که به پیروزی او بر [[خدا]] انجامید، علت ملقب شدن وی به [[اسرائیل]] است <ref>پیدایش 32: 24-32</ref>. اهل کتاب از زمان‌های قدیم گفته‌اند که مقصود از [[خدا]] در این داستان، یکی از فرشتگان خداست <ref>رک. : هوشع 12:3-4</ref>.


پس از چندی حادثه مفقود شدن حضرت [[یوسف]] ‌علیه‌السلام پیش آمد و سرانجام این موضوع موجب شده که [[بنی اسرائیل]] در [[مصر]] اقامت کنند. مطالب سفر پیدایش [[تورات]] به اینجا خاتمه می‌یابد.
پس از چندی حادثه مفقود شدن حضرت [[یوسف]] ‌علیه‌السلام پیش آمد و سرانجام این موضوع موجب شده که [[بنی اسرائیل]] در [[مصر]] اقامت کنند. مطالب سفر پیدایش [[تورات]] به اینجا خاتمه می‌یابد.
خط ۸۴: خط ۸۵:
دوازده قبیله [[بنی اسرائیل]] که در اصطلاح "بسیط" نامیده می‌شوند، در علوم و فنون پیشرفت کردند و همین امر موجب حسادت مصریان شد. علاوه بر این، مصریان می‌ترسیدند [[بنی اسرائیل]] با نیروی خود زمام امور را به دست گیرند؛ از این رو، به استضعاف آنان اقدام کردند و کارهایی دشوار و جانکاه به عهده ایشان گذاشتند. همچنین مقرر شد که قابله‌های مصری نوزادان پسر [[بنی اسرائیل]] را برای کشتن معرفی کنند و فقط داشتن دختر برای آنان مجاز باشد.
دوازده قبیله [[بنی اسرائیل]] که در اصطلاح "بسیط" نامیده می‌شوند، در علوم و فنون پیشرفت کردند و همین امر موجب حسادت مصریان شد. علاوه بر این، مصریان می‌ترسیدند [[بنی اسرائیل]] با نیروی خود زمام امور را به دست گیرند؛ از این رو، به استضعاف آنان اقدام کردند و کارهایی دشوار و جانکاه به عهده ایشان گذاشتند. همچنین مقرر شد که قابله‌های مصری نوزادان پسر [[بنی اسرائیل]] را برای کشتن معرفی کنند و فقط داشتن دختر برای آنان مجاز باشد.


=دین مردم صحرانشین=
== دین مردم صحرانشین ==


عبرانیان در آغاز قومی صحرانشین بودند و نخستین اقامت آنان در شهرها در زمان حضرت [[یوسف]] ‌علیه‌السلام بود. <ref>این موضوع در سوره یوسف، آیه 100 آمده است.</ref> صحرانشینی در اعتقادات و مراسم دینی آن تأثیر فراوانی داشت.
عبرانیان در آغاز قومی صحرانشین بودند و نخستین اقامت آنان در شهرها در زمان حضرت [[یوسف]] ‌علیه‌السلام بود. <ref>این موضوع در سوره یوسف، آیه 100 آمده است.</ref> صحرانشینی در اعتقادات و مراسم دینی آن تأثیر فراوانی داشت.
خط ۹۰: خط ۹۱:
هنگامی که حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام آنان را از دست [[فرعون]] نجات داد، مجبور شدند مدت چهل سال در [[صحرای سینا]] بمانند، ولی پس از آن پیوسته در شهرها به سر می‌بردند و تمدنی را پایه‌گذاری کردند که میراث گرانبهای قوم یهود شد. [[مسیحیت]] نیز زاییده همین تمدن است.
هنگامی که حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام آنان را از دست [[فرعون]] نجات داد، مجبور شدند مدت چهل سال در [[صحرای سینا]] بمانند، ولی پس از آن پیوسته در شهرها به سر می‌بردند و تمدنی را پایه‌گذاری کردند که میراث گرانبهای قوم یهود شد. [[مسیحیت]] نیز زاییده همین تمدن است.


=تحول افکار در اقوام بنی اسرائیل=
== تحول افکار در اقوام بنی اسرائیل ==


تحت افکار ملت‌ها امری عادی و طبیعی است و عبرانیان در خلال کوچ و جابه جایی تحت تأثیر اندیشه‌های ملل گوناگون قرار می‌گرفتند. در سوره اعراف، آیه 138 آمده است که [[بنی اسرائیل]] هنگام خروج از دریا و نجات از دست [[فرعون]]، به گروهی بت‌پرست برخوردند.
تحت افکار ملت‌ها امری عادی و طبیعی است و عبرانیان در خلال کوچ و جابه جایی تحت تأثیر اندیشه‌های ملل گوناگون قرار می‌گرفتند. در سوره اعراف، آیه 138 آمده است که [[بنی اسرائیل]] هنگام خروج از دریا و نجات از دست [[فرعون]]، به گروهی بت‌پرست برخوردند.
خط ۹۶: خط ۹۷:
آنان از حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام تقاضا کردند برای ایشان نیز بتی قرار دهد و این خواسته به شدت رد شد. همچنین هنگامی که در [[مصر]] مستقر بودند، باورهای مصریان در آنان تأثیر گذاشته بود، به گونه‌ای که پس از ترک آن سرزمین، به تقلید مصریان که گاو را مقدس می‌دانستند، آنان نیز گوساله‌ای ساختند و به عبادت آن مشغول شدند.
آنان از حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام تقاضا کردند برای ایشان نیز بتی قرار دهد و این خواسته به شدت رد شد. همچنین هنگامی که در [[مصر]] مستقر بودند، باورهای مصریان در آنان تأثیر گذاشته بود، به گونه‌ای که پس از ترک آن سرزمین، به تقلید مصریان که گاو را مقدس می‌دانستند، آنان نیز گوساله‌ای ساختند و به عبادت آن مشغول شدند.


=حضرت موسی ‌علیه‌السلام=
== حضرت موسی ‌علیه‌السلام ==


در باب دوم سفر خروج تورات می‌خوانیم که یک تن از [[بنی اسرائیل]] <ref>نام وی در احادیث اسلامی، عمران و در تورات عمرام بن قهات بن لاوی بن یعقوب است</ref> <ref>خروج 6: 14-20</ref> با یکی از دختران قبیله خود ازدواج کرد و دارای پسری شد. مادر نوزاد به منظور نجات وی از چنگال مأموران [[فرعون]] او را مدت سه ماه پنهان کرد.
در باب دوم سفر خروج تورات می‌خوانیم که یک تن از [[بنی اسرائیل]] <ref>نام وی در احادیث اسلامی، عمران و در تورات عمرام بن قهات بن لاوی بن یعقوب است</ref> <ref>خروج 6: 14-20</ref> با یکی از دختران قبیله خود ازدواج کرد و دارای پسری شد. مادر نوزاد به منظور نجات وی از چنگال مأموران [[فرعون]] او را مدت سه ماه پنهان کرد.
خط ۱۰۸: خط ۱۰۹:
به هر حال حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام امور قوم خود را سامان داد و آنان را برای مبارزه با کافران آماده کرد و احکام [[خدا]] را به آنان تعلیم داد. وی قوم [[بنی اسرائیل]] را برکت داد و در صد و بیست سالگی در مکانی به نام موآب، حوالی دریای میت، درگذشت و [[بنی اسرائیل]] برای او سی روز عزاداری کردند. این جریان در آخر سفر تثنیه یافت می‌شود و تورات بدان پایان می‌یابد:
به هر حال حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام امور قوم خود را سامان داد و آنان را برای مبارزه با کافران آماده کرد و احکام [[خدا]] را به آنان تعلیم داد. وی قوم [[بنی اسرائیل]] را برکت داد و در صد و بیست سالگی در مکانی به نام موآب، حوالی دریای میت، درگذشت و [[بنی اسرائیل]] برای او سی روز عزاداری کردند. این جریان در آخر سفر تثنیه یافت می‌شود و تورات بدان پایان می‌یابد:


(5) پس [[موسی]] بنده [[خداوند]] در آنجا به زمین موآب برحسب قول [[خداوند]] مرد (6) و او را در زمین موآب در مقابل بیت فعور در دره دفن کرد <ref>دفن کننده معلوم نیست و برخی می‌گویند مقصود خداوند است.</ref> و احدی قبر او را تا امروز ندانسته است (7) و [[موسی]] چون وفات یافت، صد و بیست سال داشت و نه چشمش تار و نه قوتش کم شده بود (8) و [[بنی اسرائیل]] برای [[موسی]] در عربات موآب سی روز ماتم گرفتند. پس روزهای ماتم و نوحه‌گری برای [[موسی]] سپری گشت (9) و یوشع بن نون از روح حکمت مملو بود، چون که [[موسی]] دستهای خود را بر او نهاده بود و [[بنی اسرائیل]] او را اطاعت نمودند و بر حسب آنچه [[خداوند]] به [[موسی]] امر فرموده بود عمل کردند (10) و نبیی مثل [[موسی]] تا به حال در اسرائیل برنخاسته است که [[خداوند]] او را روبرو شناخته باشد (11) در جمیع آیات و معجزاتی که [[خداوند]] او را فرستاد تا آنها را در زمین [[مصر]] به [[فرعون]] و جمیع بندگانش و تمامی زمینش بنماید (12) و در تمامی دست قوی و جمیع آن هیبت عظیم که [[موسی]] در نظر همه [[اسرائیل]] نمود <ref>تثنیه 34: 5 - 12</ref>.
(5) پس [[موسی]] بنده [[خداوند]] در آنجا به زمین موآب برحسب قول [[خداوند]] مرد (6) و او را در زمین موآب در مقابل بیت فعور در دره دفن کرد <ref>دفن کننده معلوم نیست و برخی می‌گویند مقصود خداوند است.</ref> و احدی قبر او را تا امروز ندانسته است (7) و [[موسی]] چون وفات یافت، صد و بیست سال داشت و نه چشمش تار و نه قوتش کم شده بود (8) و [[بنی اسرائیل]] برای [[موسی]] در عربات موآب سی روز ماتم گرفتند. پس روزهای ماتم و نوحه‌گری برای [[موسی]] سپری گشت (9) و یوشع بن نون از روح حکمت مملو بود، چون که [[موسی]] دست‌های خود را بر او نهاده بود و [[بنی اسرائیل]] او را اطاعت نمودند و بر حسب آنچه [[خداوند]] به [[موسی]] امر فرموده بود عمل کردند (10) و نبیی مثل [[موسی]] تا به حال در اسرائیل برنخاسته است که [[خداوند]] او را روبرو شناخته باشد (11) در جمیع آیات و معجزاتی که [[خداوند]] او را فرستاد تا آنها را در زمین [[مصر]] به [[فرعون]] و جمیع بندگانش و تمامی زمینش بنماید (12) و در تمامی دست قوی و جمیع آن هیبت عظیم که [[موسی]] در نظر همه [[اسرائیل]] نمود <ref>تثنیه 34: 5 - 12</ref>.


=تأسیس یهودیت=
== تأسیس یهودیت ==
در باب سوم سفر خروج می‌خوانیم که حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام در بیابان حوریب در دامته کوه، صدای خدای متعال را از میان آتشی از بوته خار شنید که با او سخن می‌گوید.
در باب سوم سفر خروج می‌خوانیم که حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام در بیابان حوریب در دامته کوه، صدای خدای متعال را از میان آتشی از بوته خار شنید که با او سخن می‌گوید.


خط ۱۵۳: خط ۱۵۴:
این جریان تا چهل سال یعنی در تمام مدت سرگردانی [[بنی اسرائیل]] در بیابان ادامه داشت. تورات می‌گوید آن غذای شبنم گونه من نامیده شد؛ زیرا [[بنی اسرائیل]] با دیدن آن به زبان عبری پرسیدند: “مان هوء”یعنی آن چیست؟
این جریان تا چهل سال یعنی در تمام مدت سرگردانی [[بنی اسرائیل]] در بیابان ادامه داشت. تورات می‌گوید آن غذای شبنم گونه من نامیده شد؛ زیرا [[بنی اسرائیل]] با دیدن آن به زبان عبری پرسیدند: “مان هوء”یعنی آن چیست؟


=الواح و ده فرمان=
== الواح و ده فرمان ==
هنگامی که سه ماه از خروج [[بنی اسرائیل]] از [[مصر]] گذشته بود، حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام مأموریت یافت برای گفتگو با [[خداوند]] به بالای [[طور سینا]] (یعنی [[کوه سینا]]) برود. وی در آنجا دو لوح دریافت کرد که فرمانهای [[خداوند]] بر آنها نقش بسته بود. [[قرآن]] کریم از “ابواح “به صیغه جمع نام می‌برد، <ref>اعراف: 145</ref>. از جمله آن فرمانها ده حکم بسیار مهم است که به ده فرمان معروف شده است:
هنگامی که سه ماه از خروج [[بنی اسرائیل]] از [[مصر]] گذشته بود، حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام مأموریت یافت برای گفتگو با [[خداوند]] به بالای [[طور سینا]] (یعنی [[کوه سینا]]) برود. وی در آنجا دو لوح دریافت کرد که فرمانهای [[خداوند]] بر آنها نقش بسته بود. [[قرآن]] کریم از “ابواح “به صیغه جمع نام می‌برد، <ref>اعراف: 145</ref>. از جمله آن فرمانها ده حکم بسیار مهم است که به ده فرمان معروف شده است:


خط ۱۷۸: خط ۱۷۹:
پس از آن، تفصیلاتی درباره این احکام در باب 21 به بعد سفر خروج آمده است.
پس از آن، تفصیلاتی درباره این احکام در باب 21 به بعد سفر خروج آمده است.


=گوساله پرستی=
== گوساله پرستی ==


تورات می‌گوید وقتی [[بنی اسرائیل]] مشاهده کردند حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام در مراجعت از طور سینا تأخیر کرد، نزد حضرت هارون ‌علیه‌السلام رفتند و از او درخواست کردند تا برای آنان خدایانی بسازد و آن حضرت موضوع را به حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام اطلاع داد و خواست آنان را هلاک کند، اما بر اثر شفاعت وی از آن صرف نظر کرد.
تورات می‌گوید وقتی [[بنی اسرائیل]] مشاهده کردند حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام در مراجعت از طور سینا تأخیر کرد، نزد حضرت هارون ‌علیه‌السلام رفتند و از او درخواست کردند تا برای آنان خدایانی بسازد و آن حضرت موضوع را به حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام اطلاع داد و خواست آنان را هلاک کند، اما بر اثر شفاعت وی از آن صرف نظر کرد.
خط ۱۹۲: خط ۱۹۳:
تورات می‌گوید [[خداوند]] به حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام دستور داد وی دو لوح سنگی مانند لوحهای خرد شده بتراشد تا [[خداوند]] وصایای مذکور را بر آنها بنویسد. [[قرآن]] کریم نیز به این مطلب اشاره کرده است <ref>اعراف: 154</ref>.
تورات می‌گوید [[خداوند]] به حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام دستور داد وی دو لوح سنگی مانند لوحهای خرد شده بتراشد تا [[خداوند]] وصایای مذکور را بر آنها بنویسد. [[قرآن]] کریم نیز به این مطلب اشاره کرده است <ref>اعراف: 154</ref>.


== تورات ==
=== تورات ===


تورات واژه‌ای عبری و به معنای قانون است؛ زیرا در کتاب تورات احکام و قوانین زیادی وجود دارد. نام دیگر تورات شریعت است.
تورات واژه‌ای عبری و به معنای قانون است؛ زیرا در کتاب تورات احکام و قوانین زیادی وجود دارد. نام دیگر تورات شریعت است.
خط ۲۱۳: خط ۲۱۴:
به همین دلیل ابن عزرا که دانشمندی نسبتاً آزاد اندیش بود، برای اظهار نظر خویش در این باب جرأت نکرد و تنها با اشاراتی مبهم، اشتباه بودن این اعتقاد عمومی را متذکر شد. اما من بدون ترس و واهمه پرده ابهام را از روی سخنان ابن عزرا برخواهم داشت و حقیقت را برای همه آفتابی خواهم کرد.<ref>Spinoza, Benedict de, A Theologico - Political Treatise, ch. VIII</ref>
به همین دلیل ابن عزرا که دانشمندی نسبتاً آزاد اندیش بود، برای اظهار نظر خویش در این باب جرأت نکرد و تنها با اشاراتی مبهم، اشتباه بودن این اعتقاد عمومی را متذکر شد. اما من بدون ترس و واهمه پرده ابهام را از روی سخنان ابن عزرا برخواهم داشت و حقیقت را برای همه آفتابی خواهم کرد.<ref>Spinoza, Benedict de, A Theologico - Political Treatise, ch. VIII</ref>


=عهد عتیق=
== عهد عتیق ==


[[عهد عتیق]] نامی است که [[مسیحیان]] در مقابل [[عهد جدید]] به کتاب [[یهودیان]] داده‌اند. [[مسیحیان]] به هر دو عهد عقیده دارند. [[عهد عتیق]] به زبان عبری و اندکی از آن به زبان کلدانی نوشته شده است. این دو زبان مانند عربی از زبانهای سامی هستند. کتاب تورات در آغاز [[عهد عتیق]] قرار دارد.
[[عهد عتیق]] نامی است که [[مسیحیان]] در مقابل [[عهد جدید]] به کتاب [[یهودیان]] داده‌اند. [[مسیحیان]] به هر دو عهد عقیده دارند. [[عهد عتیق]] به زبان عبری و اندکی از آن به زبان کلدانی نوشته شده است. این دو زبان مانند عربی از زبان‌های سامی هستند. کتاب تورات در آغاز [[عهد عتیق]] قرار دارد.


همچنین نسخه‌ای از [[عهد عتیق]] به زبان یونانی وجود دارد که از روی نسخه عبری ترجمه شده و آن را ترجمه سبعینیه (یا ترجمه هفتاد) می‌نامند. گفته می‌شود این ترجمه حدود سال 258 ق. م. به امر بطلمیوس فیلادلفوس پادشاه [[مصر]]، توسط 72 تن انجام گرفته است. این نسخه تفاوتهایی با اصل عبری دارد و از همه مهمتر آنکه بخش‌ها اپوکریفا 8 یعنی پوشیده، نام دارد و از قدیم الایام مورد شک بوده است، اما [[مسیحیان]] معمولاً آن را می‌پذیرفته‌اند. حدود پنج قرن پیش، در جریان نهضت اصلاح دین، اعتبار این قسمتها مورد سوءظن جدی [[مسیحیان]] پروتستان واقع شد. پس از مدتی، به سال 1826 جمعیت بریتانیایی و جمعیت آمریکایی طبع و نشر [[کتاب مقدس]] به طور رسمی آنها را از [[کتاب مقدس]] کردند. کلیساهای کاتولیک و ارتدوکس با این عمل مخالفند و قسمتهای مذکور را بخشی از [[عهد عتیق]] می‌شمارند.
همچنین نسخه‌ای از [[عهد عتیق]] به زبان یونانی وجود دارد که از روی نسخه عبری ترجمه شده و آن را ترجمه سبعینیه (یا ترجمه هفتاد) می‌نامند. گفته می‌شود این ترجمه حدود سال 258 ق. م. به امر بطلمیوس فیلادلفوس پادشاه [[مصر]]، توسط 72 تن انجام گرفته است. این نسخه تفاوت‌هایی با اصل عبری دارد و از همه مهمتر آنکه بخش‌ها اپوکریفا 8 یعنی پوشیده، نام دارد و از قدیم الایام مورد شک بوده است، اما [[مسیحیان]] معمولاً آن را می‌پذیرفته‌اند. حدود پنج قرن پیش، در جریان نهضت اصلاح دین، اعتبار این قسمت‌ها مورد سوءظن جدی [[مسیحیان]] پروتستان واقع شد. پس از مدتی، به سال 1826 جمعیت بریتانیایی و جمعیت آمریکایی طبع و نشر [[کتاب مقدس]] به طور رسمی آنها را از [[کتاب مقدس]] کردند. کلیساهای کاتولیک و ارتدوکس با این عمل مخالفند و قسمت‌های مذکور را بخشی از [[عهد عتیق]] می‌شمارند.


اینک سخنی پیرامون ارجاع به [[کتاب مقدس]]: همه ما با شیوه ارجاع به [[قرآن]] کریم آشنا هستیم و می‌دانیم به جای ذکر صفحه از نام سوره و شماره آیه استفاده می‌شود.
اینک سخنی پیرامون ارجاع به [[کتاب مقدس]]: همه ما با شیوه ارجاع به [[قرآن]] کریم آشنا هستیم و می‌دانیم به جای ذکر صفحه از نام سوره و شماره آیه استفاده می‌شود.
خط ۲۳۲: خط ۲۳۳:


3. پیشگویی‌های انبیا.
3. پیشگویی‌های انبیا.
== بخش تاریخی عهد عتیق ==
=== بخش تاریخی عهد عتیق ===


بخش تاریخی [[عهد عتیق]] با تورات و تورات با سفر پیدایش آغاز می‌شود. آفرینش جهان، آدم و حوا و خوردن معرفت نیک و بد همچنین اخراج آنان از باغ عدن، داستان فرزندان آدم، طوفان نوح، حوادث مربوط به حضرت [[ابراهیم]]، [[اسماعیل]]، [[اسحاق]]، [[یعقوب]] و [[یوسف]] در این سفر آمده است. چهار سفر بعدی سیره حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام و تاریخ [[بنی اسرائیل]] را شرح می‌دهد.
بخش تاریخی [[عهد عتیق]] با تورات و تورات با سفر پیدایش آغاز می‌شود. آفرینش جهان، آدم و حوا و خوردن معرفت نیک و بد همچنین اخراج آنان از باغ عدن، داستان فرزندان آدم، طوفان نوح، حوادث مربوط به حضرت [[ابراهیم]]، [[اسماعیل]]، [[اسحاق]]، [[یعقوب]] و [[یوسف]] در این سفر آمده است. چهار سفر بعدی سیره حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام و تاریخ [[بنی اسرائیل]] را شرح می‌دهد.
خط ۲۷۵: خط ۲۷۶:
17. کتاب استر (رفع خطر نابودی از یهود با وساطت استر، همسر [[یهودی]] خشایارشا، مدفون در همدان).
17. کتاب استر (رفع خطر نابودی از یهود با وساطت استر، همسر [[یهودی]] خشایارشا، مدفون در همدان).


== حکمت، مناجات و شعر ==
=== حکمت، مناجات و شعر ===


این بخش مشتمل بر 5 کتاب است:
این بخش مشتمل بر 5 کتاب است:
خط ۲۸۳: خط ۲۸۴:
2. کتاب مزامیر یعنی زبور داود (مجموعه 150 قطعه مناجات)؛
2. کتاب مزامیر یعنی زبور داود (مجموعه 150 قطعه مناجات)؛


3. کتاب امثال [[سلیمان]] نبی (کلمات حکمت آمیز
3. کتاب امثال [[سلیمان]] نبی (کلمات حکمت‌آمیز


4. کتاب (اسم مستعار حضرت [[سلیمان]]، مشتمل بر نگرش بدبینانه به جهان)؛
4. کتاب (اسم مستعار حضرت [[سلیمان]]، مشتمل بر نگرش بدبینانه به جهان)؛
خط ۲۸۹: خط ۲۹۰:
5. کتاب (اشعار عاشقانه).
5. کتاب (اشعار عاشقانه).


== پیشگویی‌های انبیا ==
=== پیشگویی‌های انبیا ===


بخش پیشگوییهای انبیا مشتمل بر هشدارها و تهدیداتی پیرامون سرنوشت [[بنی اسرائیل]] است. برای فهمیدن این پیشگوییها خواننده باید از جریانات آن زمان کاملاً آگاه باشد.
بخش پیشگوییهای انبیا مشتمل بر هشدارها و تهدیداتی پیرامون سرنوشت [[بنی اسرائیل]] است. برای فهمیدن این پیشگوییها خواننده باید از جریانات آن زمان کاملاً آگاه باشد.
خط ۳۲۷: خط ۳۲۸:
17. کتاب ملاکی (پیشگویی).
17. کتاب ملاکی (پیشگویی).


=اپوکریفای عهد عتیق=
== اپوکریفای عهد عتیق ==


اینک برای آشنایی با اپوکریفای [[عهد عتیق]] نام‌های آن کتب را می‌آوریم. لازم است اشاره کنیم که نسخه‌هایی از [[کتاب مقدس]] که دارای اپوکریفاست، هم از نظر تعداد کتب اپوکریفا و هم از نظر ترتیب، با یکدیگر اختلاف دارند. منبع بیشتر این کتاب‌ها ترجمه سبعینه است. تاکنون اپوکریفا به زبان فارسی دیده نشده است، اما نسخه‌هایی از آن به عربی و انگلیسی و زبانهای دیگر وجود دارد. یک مجموعه اپوکریفا در 241 صفحه به زبان عربی، مشتمل بر 10 کتاب زیر است:
اینک برای آشنایی با اپوکریفای [[عهد عتیق]] نام‌های آن کتب را می‌آوریم. لازم است اشاره کنیم که نسخه‌هایی از [[کتاب مقدس]] که دارای اپوکریفاست، هم از نظر تعداد کتب اپوکریفا و هم از نظر ترتیب، با یکدیگر اختلاف دارند. منبع بیشتر این کتاب‌ها ترجمه سبعینه است. تاکنون اپوکریفا به زبان فارسی دیده نشده است، اما نسخه‌هایی از آن به عربی و انگلیسی و زبان‌های دیگر وجود دارد. یک مجموعه اپوکریفا در 241 صفحه به زبان عربی، مشتمل بر 10 کتاب زیر است:


1- طوبیا،
1- طوبیا،
خط ۳۴۲: خط ۳۴۳:
10- یهودیت.
10- یهودیت.


== عقاید و احکام مذهبی ==
=== عقاید و احکام مذهبی ===


علام دینی، پزشک و فیلسوف یهودی، [[موسی]] بن میمون (1135 - 1204 م.) به آیین یهود لباسی نو پوشاند و سیزده اصل برای آن ترتیب داد، به این شرح:
علام دینی، پزشک و فیلسوف یهودی، [[موسی]] بن میمون (1135 - 1204 م.) به آیین یهود لباسی نو پوشاند و سیزده اصل برای آن ترتیب داد، به این شرح:
خط ۳۷۴: خط ۳۷۵:
13. قیامت و جاودانگی نفس آدمی.
13. قیامت و جاودانگی نفس آدمی.


=خدا در یهودیت=
== خدا در یهودیت ==


یهودیت (مانند [[اسلام]] و [[مسیحیت]]) از آغاز بر توحید استوار شده است و همه انبیای یهود، از حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام تا انبیای پرشمار بعدی، با شرک مبارزه کرده‌اند. بدیهی است که پیروان ادیان توحیدی نیز در مواردی از دین خود غافل می‌شوند و به گونه‌هایی از شرک روی می‌آورند. این مسأله هیچ گاه نظر پژوهشگران را نسبت به اصل این ادیان تغییر نداده است. آنان با قطع نظر از لغزشهای پیروان یک دین، از تحقیقات خود دانسته‌اند که ادیان دو گونه‌اند:
یهودیت (مانند [[اسلام]] و [[مسیحیت]]) از آغاز بر توحید استوار شده است و همه انبیای یهود، از حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام تا انبیای پرشمار بعدی، با شرک مبارزه کرده‌اند. بدیهی است که پیروان ادیان توحیدی نیز در مواردی از دین خود غافل می‌شوند و به گونه‌هایی از شرک روی می‌آورند. این مسأله هیچ گاه نظر پژوهش‌گران را نسبت به اصل این ادیان تغییر نداده است. آنان با قطع نظر از لغزشهای پیروان یک دین، از تحقیقات خود دانسته‌اند که ادیان دو گونه‌اند:


الف) ادیانی که مردم را از شرک بر حذر می‌دارند، مانند ادیان ابراهیمی؛
الف) ادیانی که مردم را از شرک بر حذر می‌دارند، مانند ادیان ابراهیمی؛
خط ۳۸۸: خط ۳۸۹:
یکی دیگر از نام‌های [[خدا]] اهیه اشر اهیه است به معنای هستم آنچه هستم. این نام در سفر خروج 3:14 و در برخی [[ادعیه اسلامی]] (مانند دعای شب عرفه) آمده است و بر اثر نسخه برداری افراد کم اطلاع، به آهیا شراهیا تبدیل گردیده است.
یکی دیگر از نام‌های [[خدا]] اهیه اشر اهیه است به معنای هستم آنچه هستم. این نام در سفر خروج 3:14 و در برخی [[ادعیه اسلامی]] (مانند دعای شب عرفه) آمده است و بر اثر نسخه برداری افراد کم اطلاع، به آهیا شراهیا تبدیل گردیده است.


=انبیای بنی اسرائیل=
== انبیای بنی اسرائیل ==


[[یهودیان]] به نبوت معتقدند و در مورد آن بحث‌های کلامی گسترده‌ای دارند. همچنین برای نبوت معنای ویژه‌ای قائلند که پیشگویی است و پیامبران بزرگی همچون اشعیا، ارمیا، حزقیال و هوشع به عنوان نبی یعنی پیشگو شهرت دارند.
[[یهودیان]] به نبوت معتقدند و در مورد آن بحث‌های کلامی گسترده‌ای دارند. همچنین برای نبوت معنای ویژه‌ای قائلند که پیشگویی است و پیامبران بزرگی همچون اشعیا، ارمیا، حزقیال و هوشع به عنوان نبی یعنی پیشگو شهرت دارند.


پیامبران بسیاری در کتاب [[عهد عتیق]] مطرح شده‌اند.<ref>نام برخی از این پیامبران در دعای ام داود که در روز پانزدهم ماه رجب خوانده می‌شود، آمده است.</ref> اشعیا، ارمیا، عاموس با بیانات شیوای خود به [[بنی اسرائیل]] هشدار می‌دادند و آنان را از عاقبت کارهای زشت و ناروایشان بر حذر می‌داشتند و متذکر می‌شدند که اسارت ذلت باری در پیش دارند. اما آنان به این گفتارها کمترین توجهی نمی‌کردند و از سوی دیگر به قتل و حبس و آزار پیامبران خود کمر می‌بستند ([[قرآن]] مجید از این امور بسیار سخن گفته است). هفده کتاب پایان [[عهد عتیق]] که کتاب‌های نبوت نام دارد، مشتمل بر این پیشگوییهاست.
پیامبران بسیاری در کتاب [[عهد عتیق]] مطرح شده‌اند.<ref>نام برخی از این پیامبران در دعای ام داود که در روز پانزدهم ماه رجب خوانده می‌شود، آمده است.</ref> اشعیا، ارمیا، عاموس با بیانات شیوای خود به [[بنی اسرائیل]] هشدار می‌دادند و آنان را از عاقبت کارهای زشت و ناروایشان بر حذر می‌داشتند و متذکر می‌شدند که اسارت ذلت‌باری در پیش دارند. اما آنان به این گفتارها کمترین توجهی نمی‌کردند و از سوی دیگر به قتل و حبس و آزار پیامبران خود کمر می‌بستند ([[قرآن]] مجید از این امور بسیار سخن گفته است). هفده کتاب پایان [[عهد عتیق]] که کتاب‌های نبوت نام دارد، مشتمل بر این پیشگوییهاست.


از 26 پیامبر مذکور در [[قرآن]] کریم 20 تن به اهل کتاب مربوط می‌شوند: [[آدم]]، [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[لوط]]، [[اسماعیل]]، [[اسحاق]]، [[یعقوب]]، [[یوسف]]، [[موسی]]، [[هارون]]، [[داود]]، [[سلیمان]]، [[الیاس]]، [[الیسع]]، [[عزیز]] (عزرا)، [[ایوب [[، [[یونس]]، [[زکریا]]، [[یحیی]] و [[عیسی]].
از 26 پیامبر مذکور در [[قرآن]] کریم 20 تن به اهل کتاب مربوط می‌شوند: [[آدم]]، [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[لوط]]، [[اسماعیل]]، [[اسحاق]]، [[یعقوب]]، [[یوسف]]، [[موسی]]، [[هارون]]، [[داود]]، [[سلیمان]]، [[الیاس]]، [[الیسع]]، [[عزیز]] (عزرا)، [[ایوب [[، [[یونس]]، [[زکریا]]، [[یحیی]] و [[عیسی]].
خط ۳۹۸: خط ۳۹۹:
از آن انبیا 6 تن به اهل کتاب ربطی ندارند: ادریس <ref>مگر به نام اخنوخ در سفر پیدایش 5:24</ref>، شعیب (مگر به نام رعوئیل در سفر خروج 2:18 یا به نام یترون در سفر خروج 3:1)، ذوالکفل، هود، صالح و محمد.
از آن انبیا 6 تن به اهل کتاب ربطی ندارند: ادریس <ref>مگر به نام اخنوخ در سفر پیدایش 5:24</ref>، شعیب (مگر به نام رعوئیل در سفر خروج 2:18 یا به نام یترون در سفر خروج 3:1)، ذوالکفل، هود، صالح و محمد.


=حکومت بنی اسرائیل=
== حکومت بنی اسرائیل ==


پس از حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام، حضرت یوشع بن نون ‌علیه‌السلام به امر [[خدا]] به رهبری قوم برخاست. وی از رود اردن که از شمال به جنوب [[فلسطین]] کشیده شده است، گذشت و بلاد کنعان و حدود آن را فتح کرد.
پس از حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام، حضرت یوشع بن نون ‌علیه‌السلام به امر [[خدا]] به رهبری قوم برخاست. وی از رود اردن که از شمال به جنوب [[فلسطین]] کشیده شده است، گذشت و بلاد کنعان و حدود آن را فتح کرد.


به ادعای [[عهد عتیق]] سکنه بومی آن مناطق قتل عام شدند و آن سرزمین به [[بنی اسرائیل]] اختصاص یافت. جریان این جنگها در ششمین کتاب عهد عتیق، به نام صحیفه یوشع موجود است. پس از حضرت یوشع ‌علیه‌السلام مردان بزرگی در [[بنی اسرائیل]] به رهبری مردم اشتغال داشتند که داوران [[بنی اسرائیل]] نامیده می‌شوند. آنان عموماً سمت پیامبری یا پادشاهی نداشتند. تاریخ این رهبران در سفر داوران آمده است.
به ادعای [[عهد عتیق]] سکنه بومی آن مناطق قتل عام شدند و آن سرزمین به [[بنی اسرائیل]] اختصاص یافت. جریان این جنگ‌ها در ششمین کتاب عهد عتیق، به نام صحیفه یوشع موجود است. پس از حضرت یوشع ‌علیه‌السلام مردان بزرگی در [[بنی اسرائیل]] به رهبری مردم اشتغال داشتند که داوران [[بنی اسرائیل]] نامیده می‌شوند. آنان عموماً سمت پیامبری یا پادشاهی نداشتند. تاریخ این رهبران در سفر داوران آمده است.


آخرین داور [[بنی اسرائیل]] حضرت سموئیل ‌علیه‌السلام دو پسر داشت که شایستگی رهبری قوم را نداشتند. از این رو، مردم از آن حضرت درخواست کردند که پادشاهی برای آنان برگزیند. در واقع [[بنی اسرائیل]] در آن زمان پادشاهی نداشتند. سموئیل پس از اصرار زیاد مردم، از طرف [[خدا]] جوانی را به پادشاهی آنان نصب کرد.
آخرین داور [[بنی اسرائیل]] حضرت سموئیل ‌علیه‌السلام دو پسر داشت که شایستگی رهبری قوم را نداشتند. از این رو، مردم از آن حضرت درخواست کردند که پادشاهی برای آنان برگزیند. در واقع [[بنی اسرائیل]] در آن زمان پادشاهی نداشتند. سموئیل پس از اصرار زیاد مردم، از طرف [[خدا]] جوانی را به پادشاهی آنان نصب کرد.
خط ۴۲۱: خط ۴۲۲:
تجزیه کشور مبدأ ضعف و بدبختی آنان بود. پادشاهان [[یهودا]] و [[اسرائیل]] نیز عموماً گنهکار بودند و مردم را به گناه و بت‌پرستی دعوت می‌کردند.
تجزیه کشور مبدأ ضعف و بدبختی آنان بود. پادشاهان [[یهودا]] و [[اسرائیل]] نیز عموماً گنهکار بودند و مردم را به گناه و بت‌پرستی دعوت می‌کردند.


=اسارت بابل=
== اسارت بابل ==


به هر حال پیشگوییهای انبیای [[بنی اسرائیل]] تحقق یافت <ref>این مطلب بر اساس دیدگاه کلامی است و تاریخ قطعی پیشگوییها معلوم نیست.</ref> و پس از چندی آشوریها که در شمال بابل در عراق و [[سوریه]] کنونی حکمرانی داشتند و پایتخت آنان شهر نینوا بود به [[اسرائیل]] تاختند و عده کثیری را به اسیری بردند. چند سال بعد، پادشاه بابل بختنصر که در [[عهد عتیق]] نبوکدنصر (یعنی بت “نبو”تاج را نگهداری می‌کند) نامیده می‌شود، به [[اورشلیم]] حمله کرد و مردم [[یهودا]] را کشت و عده‌ای را به اسارت به بابل برد که تا مدتی طولانی در آنجا بودند.
به هر حال پیشگوییهای انبیای [[بنی اسرائیل]] تحقق یافت <ref>این مطلب بر اساس دیدگاه کلامی است و تاریخ قطعی پیشگوییها معلوم نیست.</ref> و پس از چندی آشوریها که در شمال بابل در عراق و [[سوریه]] کنونی حکمرانی داشتند و پایتخت آنان شهر نینوا بود به [[اسرائیل]] تاختند و عده کثیری را به اسیری بردند. چند سال بعد، پادشاه بابل بختنصر که در [[عهد عتیق]] نبوکدنصر (یعنی بت “نبو”تاج را نگهداری می‌کند) نامیده می‌شود، به [[اورشلیم]] حمله کرد و مردم [[یهودا]] را کشت و عده‌ای را به اسارت به بابل برد که تا مدتی طولانی در آنجا بودند.
خط ۴۳۲: خط ۴۳۳:
ارمی‌ای نبی از جانب خدای متعال پیام آورده بود که [[بنی اسرائیل]] نباید در برابر آن دشمن مقاومت کنند. ایشان این پیام را به چیزی نگرفتند و آن پیامبر را زندانی کردند. پس از سقوط شهر قدس، ارمیا آزاد شد <ref>ارمیا 39:14</ref>.
ارمی‌ای نبی از جانب خدای متعال پیام آورده بود که [[بنی اسرائیل]] نباید در برابر آن دشمن مقاومت کنند. ایشان این پیام را به چیزی نگرفتند و آن پیامبر را زندانی کردند. پس از سقوط شهر قدس، ارمیا آزاد شد <ref>ارمیا 39:14</ref>.


=تجدید معبد=
== تجدید معبد ==


هنگامی که کورش (یعنی خورشید) بنیانگذار سلسله هخامنشی بابل را فتح کرد، [[یهودیان]] آزاد شدند و اجازه بازگشت به سرزمین خود را یافتند. اما بسیاری از آنان حاضر نبودند بابل را ترک کنند و در بابل و اطراف آن پراکنده شدند.
هنگامی که کورش (یعنی خورشید) بنیان‌گذار سلسله هخامنشی بابل را فتح کرد، [[یهودیان]] آزاد شدند و اجازه بازگشت به سرزمین خود را یافتند. اما بسیاری از آنان حاضر نبودند بابل را ترک کنند و در بابل و اطراف آن پراکنده شدند.
اعلامیه کورش در مورد آزادی یهود حدود سال 538 ق. م. صادر شد. کورش با این کار در میان یهود محبوبیت زیادی به دست آورد.
اعلامیه کورش در مورد آزادی یهود حدود سال 538 ق. م. صادر شد. کورش با این کار در میان یهود محبوبیت زیادی به دست آورد.


گروهی از [[یهودیان]] نیز به [[فلسطین]] بازگشتند و به بازسازی شهر قدس آغاز کردند. در آن دوران همسایگان آن سرزمین احساس خطر کردند و مانع بر پایی یک حکومت مقتدر [[یهودی]] بر خاک [[فلسطین]] شدند. پس از آن حکومت‌های ناتوانی در مناطق مختلف [[فلسطین]] بر پا شد و پس از چند قرن آشفتگی، شهر [[قدس]] برای بار دوم به دست رومیان ویران شد و این ویرانی [[یهودیان]] را در جهان پراکنده ساخت. از آن پس، [[یهودیان]] در کشورهای بیگانه زندگی سختی را می‌گذراندند و انواع خواری و سرکوفتگی را در جسم و جان خود می‌چشیدند.
گروهی از [[یهودیان]] نیز به [[فلسطین]] بازگشتند و به بازسازی شهر قدس آغاز کردند. در آن دوران همسایگان آن سرزمین احساس خطر کردند و مانع بر پایی یک حکومت مقتدر [[یهودی]] بر خاک [[فلسطین]] شدند. پس از آن حکومت‌های ناتوانی در مناطق مختلف [[فلسطین]] بر پا شد و پس از چند قرن آشفتگی، شهر [[قدس]] برای بار دوم به دست رومیان ویران شد و این ویرانی [[یهودیان]] را در جهان پراکنده ساخت. از آن پس، [[یهودیان]] در کشورهای بیگانه زندگی سختی را می‌گذراندند و انواع خواری و سرکوفتگی را در جسم و جان خود می‌چشیدند.


=پیدایش کنیسه=
== پیدایش کنیسه ==


پس از بازگشت یهود از بابل، جامعه دینی نظام تازه‌ای یافت و معابدی ساخته شد که بعداً کنیسه (synagogue) نامیده شد. این معابد مانند سایر معبدها معماری خاصی داشتند و در آنها قربانگاه و اماکن ویژه دیگری وجود داشت. هم اکنون نیز معبد[[یهودیان]] کنیسه نامیده می‌شود.
پس از بازگشت یهود از بابل، جامعه دینی نظام تازه‌ای یافت و معابدی ساخته شد که بعداً کنیسه (synagogue) نامیده شد. این معابد مانند سایر معبدها معماری خاصی داشتند و در آنها قربانگاه و اماکن ویژه دیگری وجود داشت. هم اکنون نیز معبد[[یهودیان]] کنیسه نامیده می‌شود.
قبله یهود معبدسلیمان (مسجد اقصی) است. فقط سامریان قبله را کوه جرزیم در نزدیکی شهر نابلس می‌دانند.
قبله یهود معبدسلیمان (مسجد اقصی) است. فقط سامریان قبله را کوه جرزیم در نزدیکی شهر نابلس می‌دانند.


آنان روزی سه بار نماز می‌خوانند: نماز صبح، نماز عصر و نماز مغرب. در صورتی که دست کم ده مرد در کنیسه وجود داشته باشد نماز برگزار می‌شود و در این حال یک نفر که معمولاً پیرتر از سایرین است و عبری را خوب می‌داند، جلو می‌ایستد و قسمتهایی از تورات یا دعاهایی به عبری می‌خواند و در مواردی رکوع می‌کنند.
آنان روزی سه بار نماز می‌خوانند: نماز صبح، نماز عصر و نماز مغرب. در صورتی که دست کم ده مرد در کنیسه وجود داشته باشد نماز برگزار می‌شود و در این حال یک نفر که معمولاً پیرتر از سایرین است و عبری را خوب می‌داند، جلو می‌ایستد و قسمت‌هایی از تورات یا دعاهایی به عبری می‌خواند و در مواردی رکوع می‌کنند.
معروف‌ترین عبارتی که خوانده می‌شود، شمع (یعنی بشنو) نام دارد که از تورات گرفته شده است:
معروف‌ترین عبارتی که خوانده می‌شود، شمع (یعنی بشنو) نام دارد که از تورات گرفته شده است:
(4) ای [[اسرائیل]] بشنو یهوه خدای ما یهوه واحد است (5) پس یهوه خدای خود را به تمامی جان و تمامی قوت خود محبت نما <ref>تثنیه 6:4-5</ref>.
(4) ای [[اسرائیل]] بشنو یهوه خدای ما یهوه واحد است (5) پس یهوه خدای خود را به تمامی جان و تمامی قوت خود محبت نما <ref>تثنیه 6:4-5</ref>.


=تأثیر عقاید مزدیسنی و فرهنگ پارسی=
== تأثیر عقاید مزدیسنی و فرهنگ پارسی ==


[[یهودیان]] نیز مانند سایر اقوام تحت تأثیر محیط قرار داشتند و پس از تماس با برخی تمدن‌های باستانی، خواسته یا ناخواسته، بسیاری از مفاهیم و اعمال آنها را وام گرفتند، ولی باید توجه داشت که آنان پیوسته و در تمام موارد، مسائل یاد شده را به رنگ اخلاقیات توحیدی خاص خویش در می‌آوردند. مثلاً داستان طوفان نوح، خواه از بابلیها اقتباس شده باشد یا نه، آن گونه که در سفر پیدایش آمده است، از خدای واحد، مهربان و درستکار سخن می‌گوید.
[[یهودیان]] نیز مانند سایر اقوام تحت تأثیر محیط قرار داشتند و پس از تماس با برخی تمدن‌های باستانی، خواسته یا ناخواسته، بسیاری از مفاهیم و اعمال آنها را وام گرفتند، ولی باید توجه داشت که آنان پیوسته و در تمام موارد، مسائل یاد شده را به رنگ اخلاقیات توحیدی خاص خویش در می‌آوردند. مثلاً داستان طوفان نوح، خواه از بابلیها اقتباس شده باشد یا نه، آن گونه که در سفر پیدایش آمده است، از خدای واحد، مهربان و درستکار سخن می‌گوید.
خط ۴۵۶: خط ۴۵۷:
در تورات تقریباً ذکری از قیامت نیست (مگر یکی دو اشاره مبهم، مثلاً تثنیه 8:16). از نظرات تورات <ref>لاویان باب 26 و تثنیه باب 28</ref> دینداری و بی دینی در جلب نعمت‌های این جهان و سلب آنها تأثیر مستقیم و قطعی دارند. از سوی دیگر، کتاب [[تلمود]] از قیامت بسیار سخن گفته است.
در تورات تقریباً ذکری از قیامت نیست (مگر یکی دو اشاره مبهم، مثلاً تثنیه 8:16). از نظرات تورات <ref>لاویان باب 26 و تثنیه باب 28</ref> دینداری و بی دینی در جلب نعمت‌های این جهان و سلب آنها تأثیر مستقیم و قطعی دارند. از سوی دیگر، کتاب [[تلمود]] از قیامت بسیار سخن گفته است.


یکی از باورهای اصیل یهودیت که به تصور پژوهشگران، از بیگانگان گرفته شده، اعتقاد به رستاخیز مردگان است. این اعتقاد با آرمان مسیحایی گره خورده و چیزی مانند اعتقاد به رجعت را پدید آورده است. ایرانیان باستان می‌گفتند در زمان آینده، پس از آنکه آهورمزدا بر هماورد خود انگرو مئنیو پیروز شود و او را نابود کند، مردگان برخواهند خاست، ولی شکل عالی و معنوی این آموزه دستاورد اصیل الهامات یهود است و با اعتقاد خشک و بی روح مغان ایران زمین شباهتی ندارد. به گفته پژوهشگران، اعتقاد به جاودانگی روح از قدیم میان [[بنی اسرائیل]] وجود داشته و در چندین مورد از [[کتاب مقدس]] بدان اشاره شده است، ولی آن باور پس از بازگشت از بابل، با عقیده به جاودانگی قوم و قیام [[مسیحا]] پیوند خورد و اعتقاد به رستاخیز مردگان را پدید آورد. این نظریه با [[قرآن]] مجید تعارض دارد؛ زیرا از داستان برانگیخته شدن حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام در اوایل سوره طه بروشنی می‌فهمیم که اعتقاد به رستاخیز در نخستین پیام او وجود داشته است.
یکی از باورهای اصیل یهودیت که به تصور پژوهش‌گران، از بیگانگان گرفته شده، اعتقاد به رستاخیز مردگان است. این اعتقاد با آرمان مسیحایی گره خورده و چیزی مانند اعتقاد به رجعت را پدید آورده است. ایرانیان باستان می‌گفتند در زمان آینده، پس از آنکه آهورمزدا بر هماورد خود انگرو مئنیو پیروز شود و او را نابود کند، مردگان برخواهند خاست، ولی شکل عالی و معنوی این آموزه دستاورد اصیل الهامات یهود است و با اعتقاد خشک و بی روح مغان ایران زمین شباهتی ندارد. به گفته پژوهش‌گران، اعتقاد به جاودانگی روح از قدیم میان [[بنی اسرائیل]] وجود داشته و در چندین مورد از [[کتاب مقدس]] بدان اشاره شده است، ولی آن باور پس از بازگشت از بابل، با عقیده به جاودانگی قوم و قیام [[مسیحا]] پیوند خورد و اعتقاد به رستاخیز مردگان را پدید آورد. این نظریه با [[قرآن]] مجید تعارض دارد؛ زیرا از داستان برانگیخته شدن حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام در اوایل سوره طه بروشنی می‌فهمیم که اعتقاد به رستاخیز در نخستین پیام او وجود داشته است.


=اعیاد یهود=
== اعیاد یهود ==


عیدهای یهود دارند از این قرار:
عیدهای یهود دارند از این قرار:
خط ۴۷۹: خط ۴۸۰:
9. '''عید سایبانها:''' در روز بیست و دوم ماه تشری به نشانه زندگی کردن [[بنی اسرائیل]] در خیمه‌های تیه در عصر حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام مدت یک هفته در خیمه زندگی می‌کنند نام این عید به زبان عبری سکوت یعنی سایبانهاست.
9. '''عید سایبانها:''' در روز بیست و دوم ماه تشری به نشانه زندگی کردن [[بنی اسرائیل]] در خیمه‌های تیه در عصر حضرت [[موسی]] ‌علیه‌السلام مدت یک هفته در خیمه زندگی می‌کنند نام این عید به زبان عبری سکوت یعنی سایبانهاست.


10. '''عید گشایش:''' در عبری "حنوکا" نامیده می‌شود؛ یادبود پیروزی [[یهود]] بر استعمارگران یونانی در سال 168 ق. م. است. در این روز معبدسلیمان به دست [[یهود]] از پلیدیها و خرابیهای دشمن تطهیر شد. این عید یک هفته پس از عید سایبانهاست.
10. '''عید گشایش:''' در عبری "حنوکا" نامیده می‌شود؛ یادبود پیروزی [[یهود]] بر استعمارگران یونانی در سال 168 ق. م. است. در این روز معبدسلیمان به دست [[یهود]] از پلیدی‌ها و خرابیهای دشمن تطهیر شد. این عید یک هفته پس از عید سایبانهاست.


11. '''عید قرعه‌ها:''' در عبری "پوریم" نام دارد. این روز به مناسبت رفع خطر قتل عام [[یهودیان]] به توطئه هامان وزیر خشایارشا عید قرار داده شده است. شرح مفصل این ماجرا در کتاب استر در [[عهد عتیق]] آمده است. وجه تسمیه این روز آن است که هامان برای تعیین روز اعلام تصمیم خود به پادشاه قرعه کشیده بود. مزبور در ماه اسفند قرار دارد.
11. '''عید قرعه‌ها:''' در عبری "پوریم" نام دارد. این روز به مناسبت رفع خطر قتل عام [[یهودیان]] به توطئه هامان وزیر خشایارشا عید قرار داده شده است. شرح مفصل این ماجرا در کتاب استر در [[عهد عتیق]] آمده است. وجه تسمیه این روز آن است که هامان برای تعیین روز اعلام تصمیم خود به پادشاه قرعه کشیده بود. مزبور در ماه اسفند قرار دارد.


=فرقه‌های یهودی=
== فرقه‌های یهودی ==


همه دین‌ها پس از اندک زمانی فرقه‌های متعدد پیدا می‌کنند. مسائل اجتماعی و تنوع مشربها، فرقه‌ها را پدید می‌آورد. برخی از این فرقه‌ها نیرومند و برخی ناتوانند، همچنین فرقه‌هایی پرجمعیت و فرقه‌هایی کم جمعیت هستند.
همه دین‌ها پس از اندک زمانی فرقه‌های متعدد پیدا می‌کنند. مسائل اجتماعی و تنوع مشرب‌ها، فرقه‌ها را پدید می‌آورد. برخی از این فرقه‌ها نیرومند و برخی ناتوانند، همچنین فرقه‌هایی پرجمعیت و فرقه‌هایی کم جمعیت هستند.


فرقه‌های شناخته شده [[یهود]] پس از بازگشت از بابل پدید آمده‌اند و درباره فرقه‌های قدیمتر اطلاع چندانی در دست نیست.
فرقه‌های شناخته شده [[یهود]] پس از بازگشت از بابل پدید آمده‌اند و درباره فرقه‌های قدیمتر اطلاع چندانی در دست نیست.


== فریسیان ==
=== فریسیان ===


کلمه فریسی در عبری به معنای عزلت طلب است. این لقب بر جدایی و امتیاز آنان دلالت دارد. این فرقه دو قرن قبل از میلاد پدید آمد و تاکنون هم اکثریت [[یهود]] از آن هستند.
کلمه فریسی در عبری به معنای عزلت طلب است. این لقب بر جدایی و امتیاز آنان دلالت دارد. این فرقه دو قرن قبل از میلاد پدید آمد و تاکنون هم اکثریت [[یهود]] از آن هستند.


اصل این فرقه به فرقه حسیدیم (به معنای پارسایان) بر می‌گردد. فرقه حسیدیم سه یا چهار قرن قبل از میلاد برای زدودن آثار بت‌پرستی و انحراف میان [[یهودیان]] پدید آمد. آنان در جنگهای مکابیان شرکت داشتند و در راه دین جانبازی کردند و شهید شدند.
اصل این فرقه به فرقه حسیدیم (به معنای پارسایان) بر می‌گردد. فرقه حسیدیم سه یا چهار قرن قبل از میلاد برای زدودن آثار بت‌پرستی و انحراف میان [[یهودیان]] پدید آمد. آنان در جنگ‌های مکابیان شرکت داشتند و در راه دین جانبازی کردند و شهید شدند.


در قرن هجدهم نیز موج تازه‌ای به نام حسیدیم میان [[یهودیان]] شرق اروپا پیدا شد که از این حرکت الهام می‌گرفت.
در قرن هجدهم نیز موج تازه‌ای به نام حسیدیم میان [[یهودیان]] شرق اروپا پیدا شد که از این حرکت الهام می‌گرفت.
خط ۵۰۹: خط ۵۱۰:
امور داخلی [[یهود]] در فاصله بازگشت از بابل تا خرابی دوم شهر [[قدس]] در دست حاخامهای فریسی و گاهی صدوقی بود. همچنین آنان با حضرت عیسی مسیح ‌علیه‌السلام بسیار مخالف بودند و برای تصلیب او تلاش کردند. نام فریسیان به تکرار، در اناجیل چهارگانه آمده است.
امور داخلی [[یهود]] در فاصله بازگشت از بابل تا خرابی دوم شهر [[قدس]] در دست حاخامهای فریسی و گاهی صدوقی بود. همچنین آنان با حضرت عیسی مسیح ‌علیه‌السلام بسیار مخالف بودند و برای تصلیب او تلاش کردند. نام فریسیان به تکرار، در اناجیل چهارگانه آمده است.


== صدوقیان ==
=== صدوقیان ===


نام این فرقه به صادوق بن اخیطوب که از طرف حضرت [[داود]] ‌علیه‌السلام به کهانت منصوب شده بود، مربوط می‌شود <ref>کتاب دوم سموئیل 8:17 و 15:24</ref>. این منصب در عصر حضرت سلیمان ‌علیه‌السلام نیز برای صادوق باقی ماند <ref>کتاب اول پادشاهان 2:34</ref>. کاهنان بنی صادوق در کتاب حزقیال مورد تعریف و تمجید قرار گرفته‌اند و امانت‌داری آنان ستوده شده است <ref>حزقیال 44:15</ref>.
نام این فرقه به صادوق بن اخیطوب که از طرف حضرت [[داود]] ‌علیه‌السلام به کهانت منصوب شده بود، مربوط می‌شود <ref>کتاب دوم سموئیل 8:17 و 15:24</ref>. این منصب در عصر حضرت سلیمان ‌علیه‌السلام نیز برای صادوق باقی ماند <ref>کتاب اول پادشاهان 2:34</ref>. کاهنان بنی صادوق در کتاب حزقیال مورد تعریف و تمجید قرار گرفته‌اند و امانت‌داری آنان ستوده شده است <ref>حزقیال 44:15</ref>.
خط ۵۱۹: خط ۵۲۰:
صدوقیان مانند فریسیان با حضرت مسیح ‌علیه‌السلام مخالفت بودند و نام آنان به تکرار در اناجیل چهارگانه آمده است. پس از خرابی [[اورشلیم]] در سال 70 م. دیگر اثری از این فرقه باقی نماند.
صدوقیان مانند فریسیان با حضرت مسیح ‌علیه‌السلام مخالفت بودند و نام آنان به تکرار در اناجیل چهارگانه آمده است. پس از خرابی [[اورشلیم]] در سال 70 م. دیگر اثری از این فرقه باقی نماند.


== سامریان ==
=== سامریان ===


نام سامریان از منطقه‌ای به نام سامره می‌آید که در زمان تجزیه سرزمین [[فلسطین]] پس از حضرت سلیمان ‌علیه‌السلام، مرکز کشور [[اسرائیل]] بود. این فرقه پس از بازگشت از اسیری بابل پدید آمد و برخی معتقدند که نژاد آنان اسرائیلی نیست و احتمالاً مخلوطی از اسرائیلی و آشوری است.
نام سامریان از منطقه‌ای به نام سامره می‌آید که در زمان تجزیه سرزمین [[فلسطین]] پس از حضرت سلیمان ‌علیه‌السلام، مرکز کشور [[اسرائیل]] بود. این فرقه پس از بازگشت از اسیری بابل پدید آمد و برخی معتقدند که نژاد آنان اسرائیلی نیست و احتمالاً مخلوطی از اسرائیلی و آشوری است.
خط ۵۲۹: خط ۵۳۰:
این فرقه به مسائل مذهبی توجه مخصوصی دارد و مراسم ویژه‌ای انجام می‌دهد.
این فرقه به مسائل مذهبی توجه مخصوصی دارد و مراسم ویژه‌ای انجام می‌دهد.


== اسنیان ==
=== اسنیان ===


ریشه کلمه اسنی احتمالاً به معنای شفا دهنده است، به این معنا که آنان در اندیشه شفای روان خود بوده‌اند. در وجه تسمیه این کلمه، احتمالاً دیگری (مانند تعمید دهنده) نیز وجود دارد.
ریشه کلمه اسنی احتمالاً به معنای شفا دهنده است، به این معنا که آنان در اندیشه شفای روان خود بوده‌اند. در وجه تسمیه این کلمه، احتمالاً دیگری (مانند تعمید دهنده) نیز وجود دارد.
خط ۵۴۹: خط ۵۵۰:
حتی ممکن است اعضای این فرقه همگی مسیحی شده باشند. گفته می‌شود یحیی بن زکریا (تعمید دهنده) نیز از آنان بوده است. بیابان گردی آن حضرت به قول اناجیل (و نیز [[احادیث اسلامی]]) می‌تواند شاهدی بر این موضوع باشد.
حتی ممکن است اعضای این فرقه همگی مسیحی شده باشند. گفته می‌شود یحیی بن زکریا (تعمید دهنده) نیز از آنان بوده است. بیابان گردی آن حضرت به قول اناجیل (و نیز [[احادیث اسلامی]]) می‌تواند شاهدی بر این موضوع باشد.


== قانویان ==
=== قانویان ===


کلمه قانونی که در لغت به معنای غیور و متعصب است، بر گروهی اطلاق می‌شد که با شدت تمام با استیلای رومیها بر [[فلسطین]] مخالفت می‌کردند. آنان معمولاً خنجری در زیر لباس خود مخفی می‌کردند و در فرصت مناسب هواخواهان رومیان را از پای در می‌آوردند.
کلمه قانونی که در لغت به معنای غیور و متعصب است، بر گروهی اطلاق می‌شد که با شدت تمام با استیلای رومیها بر [[فلسطین]] مخالفت می‌کردند. آنان معمولاً خنجری در زیر لباس خود مخفی می‌کردند و در فرصت مناسب هواخواهان رومیان را از پای در می‌آوردند.
خط ۵۵۵: خط ۵۵۶:
بیگانگان آنان را از فرقه‌های دیگر مشخص می‌کردند و خطر آنان را جدی می‌گرفتند. چنین به نظر می‌رسد که این عده از نظر سایر اعتقادات خود با فریسیان تفاوتی نداشتند.
بیگانگان آنان را از فرقه‌های دیگر مشخص می‌کردند و خطر آنان را جدی می‌گرفتند. چنین به نظر می‌رسد که این عده از نظر سایر اعتقادات خود با فریسیان تفاوتی نداشتند.


== قارئون ==
=== قارئون ===


قارئون از کلمه “قراء”در عربی و عبری می‌آید که در مقابل تفسیرهای تکلف‌آمیز فریسیان، به قرائت کتب آسمانی اشاره دارد.
قارئون از کلمه “قراء”در عربی و عبری می‌آید که در مقابل تفسیرهای تکلف‌آمیز فریسیان، به قرائت کتب آسمانی اشاره دارد.
خط ۵۶۵: خط ۵۶۶:
در قرون گذشته اکثر قارئون در [[جهان اسلام]] زندگی می‌کردند. اکنون آنان در [[اسرائیل]]، روسیه، اوکراین و کشورهای دیگر به سر می‌برند. نام شبه جزیره کریمه (Crimea) در اوکراین از عنوان فرقه قرائیم گرفته شده است. دانشمندان بزرگی از قارئون برخاسته‌اند که مباحث آنان در الهیات [[یهودی]] توجه محققان را به خود جلب کرده است. آنان در مباحث خود از اصطلاحات اصول فقه حنفی بهره می‌گیرند.
در قرون گذشته اکثر قارئون در [[جهان اسلام]] زندگی می‌کردند. اکنون آنان در [[اسرائیل]]، روسیه، اوکراین و کشورهای دیگر به سر می‌برند. نام شبه جزیره کریمه (Crimea) در اوکراین از عنوان فرقه قرائیم گرفته شده است. دانشمندان بزرگی از قارئون برخاسته‌اند که مباحث آنان در الهیات [[یهودی]] توجه محققان را به خود جلب کرده است. آنان در مباحث خود از اصطلاحات اصول فقه حنفی بهره می‌گیرند.


== دونمه ==
=== دونمه ===


نام فرقه دونمه به ترکی استانبولی به معنای مبدل شده است و در بعضی اوقات به آنان شبتین می‌گویند که به شبتای صبی مؤ سس گروهشان نسبت داده می‌شود.
نام فرقه دونمه به ترکی استانبولی به معنای مبدل شده است و در بعضی اوقات به آنان شبتین می‌گویند که به شبتای صبی مؤ سس گروهشان نسبت داده می‌شود.
خط ۵۸۳: خط ۵۸۴:
اکنون چند هزار نفر از آنان در ترکیه یافت می‌شوند.
اکنون چند هزار نفر از آنان در ترکیه یافت می‌شوند.


=انتظار ظهور ماشیح (مسیحا)=
== انتظار ظهور ماشیح (مسیحا) ==


اندیشه انتظار [[مسیحا]] ماهیتاً [[یهودی]] است. اقوام عصر قدیم، بر اثر نومیدی از وضع موجود و بی توجهی به آینده، به گذشته خویش می‌بالیدند و کمال شادکامی اجتماعی و ملی را در آن می‌دیدند. گونه‌ای از این گذشته گرایی را چکامه سرایان یونانی و رومی، هزیود (Hesiod) و اوید (Ovid) ماهرانه ترسیم و توصیف کرده‌اند. این دو تن برای جهان پنج دوره و پنج نژاد پیاپی قائل شدند و گفتند:
اندیشه انتظار [[مسیحا]] ماهیتاً [[یهودی]] است. اقوام عصر قدیم، بر اثر نومیدی از وضع موجود و بی توجهی به آینده، به گذشته خویش می‌بالیدند و کمال شادکامی اجتماعی و ملی را در آن می‌دیدند. گونه‌ای از این گذشته گرایی را چکامه سرایان یونانی و رومی، هزیود (Hesiod) و اوید (Ovid) ماهرانه ترسیم و توصیف کرده‌اند. این دو تن برای جهان پنج دوره و پنج نژاد پیاپی قائل شدند و گفتند:
خط ۵۹۴: خط ۵۹۵:


[[یهودیان]] پس از نخستین ویرانی شهر [[قدس]]، همواره در انتظار یک رهبر الهی فاتح بوده‌اند که اقتدار و شکوه قوم [[خدا]] را به عصر درخشان [[داود]] و سلیمان برگرداند.
[[یهودیان]] پس از نخستین ویرانی شهر [[قدس]]، همواره در انتظار یک رهبر الهی فاتح بوده‌اند که اقتدار و شکوه قوم [[خدا]] را به عصر درخشان [[داود]] و سلیمان برگرداند.
شخصیت مورد انتظار "ماشیح" (مسح شده) خوانده می‌شد. ماشیح لقب پادشاهان [[بنی اسرائیل]] بود؛ زیرا بر اساس یک سنت، پیامبران در حضور جمع، اندکی روغن بر سر آنان می‌مالیدند و بدین شویه نوعی قداست برای ایشان پدید می‌آمد. این لقب در زمانهای بعد به پادشاه آرمانی یهود اطلاق شد.
شخصیت مورد انتظار "ماشیح" (مسح شده) خوانده می‌شد. ماشیح لقب پادشاهان [[بنی اسرائیل]] بود؛ زیرا بر اساس یک سنت، پیامبران در حضور جمع، اندکی روغن بر سر آنان می‌مالیدند و بدین شویه نوعی قداست برای ایشان پدید می‌آمد. این لقب در زمان‌های بعد به پادشاه آرمانی یهود اطلاق شد.


دل‌های [[بنی اسرائیل]] از عشق به مسیحای موعود لبریز بود و در مقابل، حاکمان ستمگر همواره در کمین چنین رهبر رهایی بخشی بودند. در باب دوم انجیل متی می‌خوانیم که هیرودیس کبیر، پادشاه [[فلسطین]] پس از زاده شدن حضرت عیسی در صدد قتل او بر آمد، اما چون وی را به فرمان الهی به [[مصر]] بردند خطر را از سر گذراند.
دل‌های [[بنی اسرائیل]] از عشق به مسیحای موعود لبریز بود و در مقابل، حاکمان ستمگر همواره در کمین چنین رهبر رهایی بخشی بودند. در باب دوم انجیل متی می‌خوانیم که هیرودیس کبیر، پادشاه [[فلسطین]] پس از زاده شدن حضرت عیسی در صدد قتل او بر آمد، اما چون وی را به فرمان الهی به [[مصر]] بردند خطر را از سر گذراند.
خط ۶۰۸: خط ۶۰۹:
در سراسر تاریخ [[بنی اسرائیل]] کسانی به عنوان موعود [[یهود]] برخاستند و با گرد آوردن برخی افراد ساده لوح بر مشکلات آنان افزودند. در این میان حضرت عیسی بن مریم ‌علیه‌السلام ظهور کرد و با داشتن شخصیتی بس والا و روحی الهی، دین بزرگی را بنیاد نهاد و گروه بی شماری را به ملکوت آسمان رهنمون شد، ولی بیشتر [[یهودیان]] او را رد کردند.
در سراسر تاریخ [[بنی اسرائیل]] کسانی به عنوان موعود [[یهود]] برخاستند و با گرد آوردن برخی افراد ساده لوح بر مشکلات آنان افزودند. در این میان حضرت عیسی بن مریم ‌علیه‌السلام ظهور کرد و با داشتن شخصیتی بس والا و روحی الهی، دین بزرگی را بنیاد نهاد و گروه بی شماری را به ملکوت آسمان رهنمون شد، ولی بیشتر [[یهودیان]] او را رد کردند.


در عصر ما نیز که [[یهودیان]] [[صهیونیست]] بر پای خاسته و با اشغال [[فلسطین]]، در صدد بر آمده‌اند حقارت همیشگی قوم [[یهود]] را بر افکنند، چیزی از تب و تاب انتظار موعود کاسته نشده است. درست است که اقلیتی ناچیز از [[یهودیان]] بر اثر دلبستگی شدید به امیدهای قدیم، تشکیل دولت صهیونیستی را مخالف آرمان مسیحایی شمرده و پیوسته با آن مخالفت کرده‌اند، ولی سواد اعظم یهودیت آن را از جان و دل پذیرفته و آن را رهگشای عصر [[مسیحا]] دانسته‌اند. هم اکنون صهیونیستهای اشغالگر [[فلسطین]]، علاوه بر دعاهای مسیحایی روزانه، در پایان مراسم سالگرد بنیانگذاری رژیم [[اسرائیل]] غاصب <ref>پنجم ماه ایّار عبری</ref>، پس از دمیدن در شیپور عبادت، این گونه دعا می‌کنند:
در عصر ما نیز که [[یهودیان]] [[صهیونیست]] بر پای خاسته و با اشغال [[فلسطین]]، در صدد بر آمده‌اند حقارت همیشگی قوم [[یهود]] را بر افکنند، چیزی از تب و تاب انتظار موعود کاسته نشده است. درست است که اقلیتی ناچیز از [[یهودیان]] بر اثر دلبستگی شدید به امیدهای قدیم، تشکیل دولت صهیونیستی را مخالف آرمان مسیحایی شمرده و پیوسته با آن مخالفت کرده‌اند، ولی سواد اعظم یهودیت آن را از جان و دل پذیرفته و آن را رهگشای عصر [[مسیحا]] دانسته‌اند. هم اکنون صهیونیستهای اشغالگر [[فلسطین]]، علاوه بر دعاهای مسیحایی روزانه، در پایان مراسم سالگرد بنیان‌گذاری رژیم [[اسرائیل]] غاصب <ref>پنجم ماه ایّار عبری</ref>، پس از دمیدن در شیپور عبادت، این گونه دعا می‌کنند:


اراده [[خداوند]]، خدای ما چنین باد که به لطف او شاهد سپیده دم آزادی باشیم و نفخ صور مسیحا گوش ما را نوازش دهد.
اراده [[خداوند]]، خدای ما چنین باد که به لطف او شاهد سپیده دم آزادی باشیم و نفخ صور مسیحا گوش ما را نوازش دهد.


=غلبه رومیان و انقراض یهود=
== غلبه رومیان و انقراض یهود ==


پس از نوسازی [[اورشلیم]] مستقر شدن [[یهودیان]] در آن مشکلاتی پدید آمد و مبارزه با پادشاهان ستمگر و بت‌پرست [[سوریه]] آغاز شد جنگهای مکابیان با استعمارگران [[سوریه]] به پیروزی [[یهود]] انجامید که در کتاب‌های اپوکریفا شرح داده شده است.
پس از نوسازی [[اورشلیم]] مستقر شدن [[یهودیان]] در آن مشکلاتی پدید آمد و مبارزه با پادشاهان ستمگر و بت‌پرست [[سوریه]] آغاز شد جنگ‌های مکابیان با استعمارگران [[سوریه]] به پیروزی [[یهود]] انجامید که در کتاب‌های اپوکریفا شرح داده شده است.


در این دوران غالباً [[بنی اسرائیل]] زیر فرمان مشرکان بودند و ظهور حضرت [[مسیح]] ‌علیه‌السلام نیز در همین دوران بود که شرح آن به طور مفصل خواهد آمد. همچنین در این عصر احکام و قوانینی از طرف علمای [[یهود]] صادر می‌شد و نمایندگان دول استعمارگر فرمان می‌راندند. علمای [[یهود]] در مجمعی به نام سنهدرین اجتماع می‌کردند و درباره امور مذهبی تصمیم می‌گرفتند. <ref>کلمه سنهدرین از واژه یونانی “سیندریون “به معنای مجمع می‌آید.</ref>
در این دوران غالباً [[بنی اسرائیل]] زیر فرمان مشرکان بودند و ظهور حضرت [[مسیح]] ‌علیه‌السلام نیز در همین دوران بود که شرح آن به طور مفصل خواهد آمد. همچنین در این عصر احکام و قوانینی از طرف علمای [[یهود]] صادر می‌شد و نمایندگان دول استعمارگر فرمان می‌راندند. علمای [[یهود]] در مجمعی به نام سنهدرین اجتماع می‌کردند و درباره امور مذهبی تصمیم می‌گرفتند. <ref>کلمه سنهدرین از واژه یونانی “سیندریون “به معنای مجمع می‌آید.</ref>


=ویرانی اورشلیم و آوارگی یهود=
== ویرانی اورشلیم و آوارگی یهود ==


در سال 70 م. تیتوس، پسر امپراطور روم، [[اورشلیم]] را محاصره و ویران کرد و مردم بی شماری را از دم شمشیر گذراند. وی سنهدرین را نیز از بین برد.
در سال 70 م. تیتوس، پسر امپراطور روم، [[اورشلیم]] را محاصره و ویران کرد و مردم بی شماری را از دم شمشیر گذراند. وی سنهدرین را نیز از بین برد.
خط ۶۲۶: خط ۶۲۷:
بعدها، در عصر خلیفه دوم، [[مسلمانان]] شهر [[قدس]] را با مذاکره از [[مسیحیان]] تحویل گرفتند. به نوشته طبری (در حوادث سال 15 هجری) [[مسلمانان]] هنگام تحویل گرفتن [[قدس]]، در صلحنامه خود در برابر [[مسیحیان]] متعهد شدند که هیچ گاه به [[یهودیان]] اجازه سکونت در آن شهر را ندهند. <ref>الطبری، محمد بن جریر، تاریخ الرسل و الملوک، چاپ لیدن، 1964، ج 1، ص 2405.</ref>
بعدها، در عصر خلیفه دوم، [[مسلمانان]] شهر [[قدس]] را با مذاکره از [[مسیحیان]] تحویل گرفتند. به نوشته طبری (در حوادث سال 15 هجری) [[مسلمانان]] هنگام تحویل گرفتن [[قدس]]، در صلحنامه خود در برابر [[مسیحیان]] متعهد شدند که هیچ گاه به [[یهودیان]] اجازه سکونت در آن شهر را ندهند. <ref>الطبری، محمد بن جریر، تاریخ الرسل و الملوک، چاپ لیدن، 1964، ج 1، ص 2405.</ref>


=تلمود=
== تلمود ===


کلمه “[[تلمود]] ”به معنای آموزش از فعل ثلاثی عبری “لمد”(یعنی یاد داد) می‌آید و با واژه “تلمیذ”و مشتقات آن که در زبان عربی رباعی هستند ارتباط دارد. [[تلمود]] به کتابی بسیار بزرگ که احادیث و احکام [[یهود]] را در بر دارد اطلاق می‌شود.
کلمه “[[تلمود]] ”به معنای آموزش از فعل ثلاثی عبری “لمد”(یعنی یاد داد) می‌آید و با واژه “تلمیذ”و مشتقات آن که در زبان عربی رباعی هستند ارتباط دارد. [[تلمود]] به کتابی بسیار بزرگ که احادیث و احکام [[یهود]] را در بر دارد اطلاق می‌شود.
خط ۶۳۸: خط ۶۳۹:
این دو تن در حدود سال 10 م. در گذشتند. در این دوره، یکی از دو زوج ناسی یعنی رئیس و دیگری آوبت دین یعین رئیس دادگاه نامیده می‌شد. تمام این قضایا میان فریسیان جریان داشت و صدوقیان با آن مخالف بودند و تنها به ظاهر [[تورات]] اهتمام می‌ورزیدند.
این دو تن در حدود سال 10 م. در گذشتند. در این دوره، یکی از دو زوج ناسی یعنی رئیس و دیگری آوبت دین یعین رئیس دادگاه نامیده می‌شد. تمام این قضایا میان فریسیان جریان داشت و صدوقیان با آن مخالف بودند و تنها به ظاهر [[تورات]] اهتمام می‌ورزیدند.


هیلل و شمعی هر کدام مکتبی را بنیاد نهادند و شاگردان آنان در هفتاد سال اول تاریخ میلادی به نشر افکار و اندیشه‌های ایشان پرداختند و سرانجام، موفقیت نصیب هیلل شد. گفته می‌شود اختلافات این دو رهبر از 300 مورد تجاوز می‌کرد و شمعی در برداشتهای خود از هیلل سختگیرتر بود. هیلل اولین فرد از سلسله تنّائیم است.
هیلل و شمعی هر کدام مکتبی را بنیاد نهادند و شاگردان آنان در هفتاد سال اول تاریخ میلادی به نشر افکار و اندیشه‌های ایشان پرداختند و سرانجام، موفقیت نصیب هیلل شد. گفته می‌شود اختلافات این دو رهبر از 300 مورد تجاوز می‌کرد و شمعی در برداشت‌های خود از هیلل سختگیرتر بود. هیلل اولین فرد از سلسله تنّائیم است.


دومین فرد این سلسله که حلقه ارتباط بین هیلل و دانشمندان بعدی محسوب می‌شود، یوحانان بن زکای است. هنگامی که لشکر تیتوس در سال 70 م. به ویران کردن [[اورشلیم]] مشغول بود، یوحانان پیوسته [[یهودیان]] را به آرامش دعوت می‌کرد؛ زیرا از نابودی [[یهودیان]] نگران بود. [[یهودیان]] سخن او را نپذیرفتند؛ از این رو، وی به انتقال مرکز علمی و مذهبی اقدام کرد.
دومین فرد این سلسله که حلقه ارتباط بین هیلل و دانشمندان بعدی محسوب می‌شود، یوحانان بن زکای است. هنگامی که لشکر تیتوس در سال 70 م. به ویران کردن [[اورشلیم]] مشغول بود، یوحانان پیوسته [[یهودیان]] را به آرامش دعوت می‌کرد؛ زیرا از نابودی [[یهودیان]] نگران بود. [[یهودیان]] سخن او را نپذیرفتند؛ از این رو، وی به انتقال مرکز علمی و مذهبی اقدام کرد.
خط ۶۴۴: خط ۶۴۵:
او برای این هدف، نخست خبر بیماری و سپس مرگ خود را شایع کرد و پیروانش وی را در تابوتی نهاده، به عنوان خاک سپاری از شهر خارج کردند. از آنجا که او شخصیتی ممتاز بود، سربازان تیتوس (که بر دروازه‌های [[اورشلیم]] با سرنیزه جنازه‌ها را آزمایش می‌کردند) به جسد وی کاری نداشتند.
او برای این هدف، نخست خبر بیماری و سپس مرگ خود را شایع کرد و پیروانش وی را در تابوتی نهاده، به عنوان خاک سپاری از شهر خارج کردند. از آنجا که او شخصیتی ممتاز بود، سربازان تیتوس (که بر دروازه‌های [[اورشلیم]] با سرنیزه جنازه‌ها را آزمایش می‌کردند) به جسد وی کاری نداشتند.


یوحانان در خارج شهر خود را به فرمانده کل لشکر رساند و از او تقاضا کرد که شهرک یاونه در [[فلسطین]] را در اختیار وی قرار دهد. این خواهش پذیرفته شد و او در آنجا کار علمی خود را تعقیب کرد و بدین وسیله علوم هیلل و دیگر دانشمندان گذشته را به نسلهای آینده انتقال داد.
یوحانان در خارج شهر خود را به فرمانده کل لشکر رساند و از او تقاضا کرد که شهرک یاونه در [[فلسطین]] را در اختیار وی قرار دهد. این خواهش پذیرفته شد و او در آنجا کار علمی خود را تعقیب کرد و بدین وسیله علوم هیلل و دیگر دانشمندان گذشته را بهنسل‌های آینده انتقال داد.


پس از یوحانان فردی به نام ایشماعل بن الیشع به تفسیرهای تلمودی پرداخت و کار عمده وی آن بود که هفت اصل تفسیری هیلل را به سیزده اصل رساند. همچنین فردی به نام عقیبا بن یوسف در همین عصر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. این دانشمند بر [[تلمود]] حق بزرگی دارد. زیر بنای [[تلمود]] به شکلی که می‌بینیم تا اندازه زیادی مرهون زحمات اوست.
پس از یوحانان فردی به نام ایشماعل بن الیشع به تفسیرهای تلمودی پرداخت و کار عمده وی آن بود که هفت اصل تفسیری هیلل را به سیزده اصل رساند. همچنین فردی به نام عقیبا بن یوسف در همین عصر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. این دانشمند بر [[تلمود]] حق بزرگی دارد. زیر بنای [[تلمود]] به شکلی که می‌بینیم تا اندازه زیادی مرهون زحمات اوست.
خط ۶۸۵: خط ۶۸۶:
اولین و معروفترین چاپ متن عبری [[تلمود]] به دست فردی به نام دانیال بومبرگ در شهر ونیز ایتالیا صورت گرفت ([[تلمود]] بابلی در سال‌های 3- 1520 و [[تلمود]] فلسطینی در سال‌های 4- 1523). تعداد صفحات [[تلمود]] بابلی در این چاپ 5894 صفحه است که در چاپهای مختلف رعایت می‌شود تا برای ارجاع به آن کتاب عظیم مورد استفاده قرار گیرد.
اولین و معروفترین چاپ متن عبری [[تلمود]] به دست فردی به نام دانیال بومبرگ در شهر ونیز ایتالیا صورت گرفت ([[تلمود]] بابلی در سال‌های 3- 1520 و [[تلمود]] فلسطینی در سال‌های 4- 1523). تعداد صفحات [[تلمود]] بابلی در این چاپ 5894 صفحه است که در چاپهای مختلف رعایت می‌شود تا برای ارجاع به آن کتاب عظیم مورد استفاده قرار گیرد.


[[تلمود]] به برخی زبانهای اروپایی ترجمه و منتشر شده و ترجمه انگلیسی آن در 18 جلد بزرگ در لندن به چاپ رسیده است. خلاصه‌ای از آن کتاب نیز به زبان فارسی، به نام گنجینه‌ای از [[تلمود]] در سال 1350 ه. ش. در تهران انتشار یافته است.
[[تلمود]] به برخی زبان‌های اروپایی ترجمه و منتشر شده و ترجمه انگلیسی آن در 18 جلد بزرگ در لندن به چاپ رسیده است. خلاصه‌ای از آن کتاب نیز به زبان فارسی، به نام گنجینه‌ای از [[تلمود]] در سال 1350 ه. ش. در تهران انتشار یافته است.


=قبالا (کابالا)=
== قبالا (کابالا) ==


عرفان (یا تصوف) در ادیانگ واکنشی به شریعت و تعقل (فقه و فلسفه) است. عرفان از ذوق بر می‌خیزد، قابل نفی یا اثبات نیست و با هنر رابطه‌ای تنگاتنگ دارد.
عرفان (یا تصوف) در ادیانگ واکنشی به شریعت و تعقل (فقه و فلسفه) است. عرفان از ذوق بر می‌خیزد، قابل نفی یا اثبات نیست و با هنر رابطه‌ای تنگاتنگ دارد.
خط ۶۹۵: خط ۶۹۶:
عرفان و علوم اعلای [[یهودی]] قبالا (یعنی مقبول) نامیده می‌شود. عرفان [[یهودی]] مکتبی زایا و بارور است و در حیات معنوی [[بنی اسرائیل]] بسیار تأثیر داشته و دارد. آثاری در این باب یافت می‌شود که از همه مهمتر کتابی است به نام زوهر (یعنی درخشان). درباره مؤ لف واقعی این کتاب سخن بسیار است. در دانش قبالا پیرامون عرش الهی، اسم اعظم، حوادث آخر الزمان، ظهور [[مسیحا]]، رجعت و قیامت بسیار بحث می‌شود. در این فن، علم حروف نقش مهمی را بر عهده دارد.
عرفان و علوم اعلای [[یهودی]] قبالا (یعنی مقبول) نامیده می‌شود. عرفان [[یهودی]] مکتبی زایا و بارور است و در حیات معنوی [[بنی اسرائیل]] بسیار تأثیر داشته و دارد. آثاری در این باب یافت می‌شود که از همه مهمتر کتابی است به نام زوهر (یعنی درخشان). درباره مؤ لف واقعی این کتاب سخن بسیار است. در دانش قبالا پیرامون عرش الهی، اسم اعظم، حوادث آخر الزمان، ظهور [[مسیحا]]، رجعت و قیامت بسیار بحث می‌شود. در این فن، علم حروف نقش مهمی را بر عهده دارد.


=خونخواری یهودیان=
== خونخواری یهودیان ==
نزد [[یهودیان]] دو مراسم خونین وجود دارد که "[[یهوه]]" را راضی می‌گرداند؛ یکی از آنها عید نان‌های آغشته به خون بشری -منظور همان [[عید فصح]] است- و دیگری مراسم ختنه‌کردن کودکان [[یهودی]] که خون آن را [[خاخام]] [[یهودی]] می‌خورد.
نزد [[یهودیان]] دو مراسم خونین وجود دارد که "[[یهوه]]" را راضی می‌گرداند؛ یکی از آنها عید نان‌های آغشته به خون بشری -منظور همان [[عید فصح]] است- و دیگری مراسم ختنه‌کردن کودکان [[یهودی]] که خون آن را [[خاخام]] [[یهودی]] می‌خورد.


خونریزی [[یهودیان]] موضوع تازه‌ای مانند آنچه در سرزمینهای فلسطین اشغالی میگذرد، نیست. خوی درندگی و وحشی‌گری این قوم در طول تاریخ بوده است. با مرور سرگذشت قوم [[یهود]] در قرون گذشته، آشکار می‌شود که آنها اساسا و طبق آیین و آموزه‌های تحریف‌شده‌شان، بر خونریزی و حتی خونخواری تأکید دارند. این سنت‌های [[یهودیان]]، از مکیدن خون ختنه‌گاه نوزادان بلافاصله پس از ختنه تا قربانی‌کردن [[انسان]] برای یهوه و استفاده از خون قربانی در یک نوع شیرینی، را در خود جای داده است.
خون‌ریزی [[یهودیان]] موضوع تازه‌ای مانند آنچه در سرزمینهای فلسطین اشغالی میگذرد، نیست. خوی درندگی و وحشی‌گری این قوم در طول تاریخ بوده است. با مرور سرگذشت قوم [[یهود]] در قرون گذشته، آشکار می‌شود که آنها اساسا و طبق آیین و آموزه‌های تحریف‌شده‌شان، بر خون‌ریزی و حتی خونخواری تأکید دارند. این سنت‌های [[یهودیان]]، از مکیدن خون ختنه‌گاه نوزادان بلافاصله پس از ختنه تا قربانی‌کردن [[انسان]] برای یهوه و استفاده از خون قربانی در یک نوع شیرینی، را در خود جای داده است.


[[یهودیان|یهودیان]] در دو عید مقدس خود جز با قربانی کردن انسان‌ها و خوردن غذایی که با خون بشر آمیخته شده است، خوشحال و شادمان نمی‌شوند. اولین عید "[[پوریم|پوریم]]" نام دارد که هر ساله در ماه مارس برگزار می‌شود و عید دوم‌، [[عید فصح|عید فصح]] نامیده می‌شود که هر ساله در ماه آوریل انجام می‌گیرد.
[[یهودیان|یهودیان]] در دو عید مقدس خود جز با قربانی کردن انسان‌ها و خوردن غذایی که با خون بشر آمیخته شده است، خوشحال و شادمان نمی‌شوند. اولین عید "[[پوریم|پوریم]]" نام دارد که هر ساله در ماه مارس برگزار می‌شود و عید دوم‌، [[عید فصح|عید فصح]] نامیده می‌شود که هر ساله در ماه آوریل انجام می‌گیرد.
خط ۷۰۴: خط ۷۰۵:
قربانیان [[عید پوریم|عید پوریم]] معمولا از میان جوانان بالغ انتخاب می‌شوند. پس از کشتن فرد خون او را گرفته سپس آنرا خشک نموده و به شکل ذراتی در می‌آورند تا آنرا با خمیر فطیره (غذای روز عید) مخلوط کنند و اگر چیزی باقی بماند، برای عید سال آینده نگه می‌دارند. اما قربانیان [[عید فصح|عید فصح]] را غالبا کودکانی تشکیل می‌دهند که کمتر از 10 سال سن دارند. با خشک‌شدن خون قربانی آنرا با خمیر فطیره مخلوط می‌کنند البته ممکن است قبل از خشک شدن خون نیز این کار صورت بگیرد.
قربانیان [[عید پوریم|عید پوریم]] معمولا از میان جوانان بالغ انتخاب می‌شوند. پس از کشتن فرد خون او را گرفته سپس آنرا خشک نموده و به شکل ذراتی در می‌آورند تا آنرا با خمیر فطیره (غذای روز عید) مخلوط کنند و اگر چیزی باقی بماند، برای عید سال آینده نگه می‌دارند. اما قربانیان [[عید فصح|عید فصح]] را غالبا کودکانی تشکیل می‌دهند که کمتر از 10 سال سن دارند. با خشک‌شدن خون قربانی آنرا با خمیر فطیره مخلوط می‌کنند البته ممکن است قبل از خشک شدن خون نیز این کار صورت بگیرد.


برای جاری کردن خون قربانی و گرفتن واستفاده از آن راه‌های متفاوتی وجود دارد. یکی از این راه‌ها استفاده از بشکه سوزنی است. (بشکه‌ای به اندازه بدن قربانی که تمام اطراف آن را سوزن‌های نوک تیزی فراگرفته باشد) پس از کشته‌شدن قربانی سوزن‌ها در بدن فرد فرو می‌رود و بواسطه آن خون قربانی جاری می‌شود در این حال یهودیان با جمع کردن این خونها درظروف مخصوص، شادمانی خود را نیز ابراز می‌کنند. راه دیگر اینست که قربانی را مانند گوسفند ذبح کرده و خونش را در ظرفی ریخته و آن را پاک می‌کنند. راه دیگر اینست که رگ‌های قربانی را در جاهای متعددی قطع می‌کنند تا خون از آنجا بجوشد. سپس این خون را در ظرفی جمع کرده و در اختیار خاخامی که تهیه فطیر مقدس آغشته به خون [[انسان]] را بر عهده دارد، قرار می‌گیرد، تا الهه [[یهود|یهود]] "[[یهوه|یهوه]]، الهه‌ای که به ریختن خون بشر تشنه است!! " را از خود خشنود گردانند.
برای جاری کردن خون قربانی و گرفتن واستفاده از آن راه‌های متفاوتی وجود دارد. یکی از این راه‌ها استفاده از بشکه سوزنی است. (بشکه‌ای به اندازه بدن قربانی که تمام اطراف آن را سوزن‌های نوک تیزی فراگرفته باشد) پس از کشته‌شدن قربانی سوزن‌ها در بدن فرد فرو می‌رود و بواسطه آن خون قربانی جاری می‌شود در این حال یهودیان با جمع کردن این خون‌ها درظروف مخصوص، شادمانی خود را نیز ابراز می‌کنند. راه دیگر اینست که قربانی را مانند گوسفند ذبح کرده و خونش را در ظرفی ریخته و آن را پاک می‌کنند. راه دیگر اینست که رگ‌های قربانی را در جاهای متعددی قطع می‌کنند تا خون از آنجا بجوشد. سپس این خون را در ظرفی جمع کرده و در اختیار خاخامی که تهیه فطیر مقدس آغشته به خون [[انسان]] را بر عهده دارد، قرار می‌گیرد، تا الهه [[یهود|یهود]] "[[یهوه|یهوه]]، الهه‌ای که به ریختن خون بشر تشنه است!! " را از خود خشنود گردانند.


زن و مرد در مراسم [[ازدواج]]، از شامگاه به بعد از خوردن هر چیزی امتناع می‌کنند تا اینکه خاخامی به آنها تخم مرغ آب پز فرو رفته در خاکستر ظرفی که در آن خون [[انسان]] را می‌ریزند، می‌دهد. در مراسم ختنه نیز [[خاخام]] انگشتانش را در ظرفی که با [[شراب]] آغشته به خون پر شده است؛ می‌کند سپس انگشتانش را وارد دهان کودک کرده؛ به کودک چنین می‌گوید: زندگی تو به خون توست....»
زن و مرد در مراسم [[ازدواج]]، از شامگاه به بعد از خوردن هر چیزی امتناع می‌کنند تا اینکه خاخامی به آنها تخم مرغ آب پز فرو رفته در خاکستر ظرفی که در آن خون [[انسان]] را می‌ریزند، می‌دهد. در مراسم ختنه نیز [[خاخام]] انگشتانش را در ظرفی که با [[شراب]] آغشته به خون پر شده است؛ می‌کند سپس انگشتانش را وارد دهان کودک کرده؛ به کودک چنین می‌گوید: زندگی تو به خون توست....»
خط ۷۱۱: خط ۷۱۲:
«افراد صالح غیراسرائیلی را بکشید.» همچنین می‌گوید:«‌ همانطور که شکافتن شکم ماهی جایز است؛ پاره کردن شکم [[انسان]] نیز مانعی ندارد هرچند که این کار با " روزه بزرگ " روزهای شنبه مصادف گردد. سپس برای این جنایت ثواب در نظر گرفته و چنین می‌گوید:«هر کسی فرد غیر [[یهودی|یهودی]] را بکشد، ‌ پاداش او اینست که در [[بهشت]] جاویدان بماند و در طبقه چهارم سکنی گزیند...»<ref>[https://www.mashreghnews.ir/news/357083/%DA%86%D9%87-%D9%82%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D9%86%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%A8%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D9%84%D9%82%D8%A8-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%AF-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D9%88-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85 چه قومی "خونخواران تاریخ بشریت" لقب گرفته‌اند؟]</ref>
«افراد صالح غیراسرائیلی را بکشید.» همچنین می‌گوید:«‌ همانطور که شکافتن شکم ماهی جایز است؛ پاره کردن شکم [[انسان]] نیز مانعی ندارد هرچند که این کار با " روزه بزرگ " روزهای شنبه مصادف گردد. سپس برای این جنایت ثواب در نظر گرفته و چنین می‌گوید:«هر کسی فرد غیر [[یهودی|یهودی]] را بکشد، ‌ پاداش او اینست که در [[بهشت]] جاویدان بماند و در طبقه چهارم سکنی گزیند...»<ref>[https://www.mashreghnews.ir/news/357083/%DA%86%D9%87-%D9%82%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D9%86%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%A8%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D9%84%D9%82%D8%A8-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%AF-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D9%88-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85 چه قومی "خونخواران تاریخ بشریت" لقب گرفته‌اند؟]</ref>


=یهودیت در اروپا=
== یهودیت در اروپا ==


یودیان در سرزمینهای اسلامی زندگی خوبی داشتند و شماری از آنان به مقامات اجتماعی بلندی نائل شدند. این در حالی بود که [[یهودیان]] مقیم کشورهای اروپایی مجبور بودند در اماکن خاصی به نام گتو (Ghetto) با ذلت تمام زندگی کنند. همچنین بسیار اتفاق می‌افتاد که [[مسیحیان]] آنان را به زور به آیین خود در می‌آوردند.
یودیان در سرزمینهای اسلامی زندگی خوبی داشتند و شماری از آنان به مقامات اجتماعی بلندی نائل شدند. این در حالی بود که [[یهودیان]] مقیم کشورهای اروپایی مجبور بودند در اماکن خاصی به نام گتو (Ghetto) با ذلت تمام زندگی کنند. همچنین بسیار اتفاق می‌افتاد که [[مسیحیان]] آنان را به زور به آیین خود در می‌آوردند.
خط ۷۱۸: خط ۷۱۹:
هنگامی که به سال 1492 اندلس به طور کامل از دست [[مسلمانان]] خارج شد، [[یهودیان]] نیز از آن سرزمین تبعید شدند. آنان به [[کشورهای اسلامی]] [[شمال آفریقا]] روی آوردند، ولی تنها اندکی از ایشان در آن ورطه هولناک از چنگال دزدان دریایی و ناخدایان آزمند رهیده، به ساحل امن و امان رسیدند و در دامان پر مهر [[اسلام]] قرار گرفتند. منش نیک و رفتار انسانی [[مسلمانان]] با بیگانگان زبانزد تاریخ نگاران [[یهودی]] و مسیحی است.
هنگامی که به سال 1492 اندلس به طور کامل از دست [[مسلمانان]] خارج شد، [[یهودیان]] نیز از آن سرزمین تبعید شدند. آنان به [[کشورهای اسلامی]] [[شمال آفریقا]] روی آوردند، ولی تنها اندکی از ایشان در آن ورطه هولناک از چنگال دزدان دریایی و ناخدایان آزمند رهیده، به ساحل امن و امان رسیدند و در دامان پر مهر [[اسلام]] قرار گرفتند. منش نیک و رفتار انسانی [[مسلمانان]] با بیگانگان زبانزد تاریخ نگاران [[یهودی]] و مسیحی است.


=یهودیت در عصر جدید=
== یهودیت در عصر جدید ==


[[یهودیان]] اروپا بر اثر فشارهایی که برای آنان به وجود آمده بود، نمی‌توانستند بین [[مسیحیان]] و اقوام دیگر زندگی کنند و تبعیدهای پیاپی هر چه بیشتر آنان را به فکر وطن مستقل می‌انداخت.
[[یهودیان]] اروپا بر اثر فشارهایی که برای آنان به وجود آمده بود، نمی‌توانستند بین [[مسیحیان]] و اقوام دیگر زندگی کنند و تبعیدهای پیاپی هر چه بیشتر آنان را به فکر وطن مستقل می‌انداخت.
خط ۷۲۴: خط ۷۲۵:
اندیشه پدید آوردن کشوری مستقل برای [[یهود]] سابقه‌ای طولانی دارد با این وصف، زندگی میان ملت‌های غیر [[یهودی]] از نظر اقتصادی برای عموم [[یهودیان]] بسیار بهتر بود و به همین دلیل، پس از تأسیس کشور [[اسرائیل]]، [[یهودیان]] حاضر به مهاجرت به آن نبودند؛ از این رو، برای تشویق آنان به مهاجرت، در تمامی سرزمین‌های یهودی‌نشین اروپا و آسیا و آفریقا سازمان‌هایی به وجود آمد. دستگاه‌های تبلیغاتی [[اسرائیل]] نیز باغ سبزی را به [[یهودیان]] نشان می‌دادند. گروهی از [[یهود]] پس از مهاجرت، به وطن قبلی بازگشتند و به برنامه‌های پیشین خود میان اقوام دیگر ادامه دادند.
اندیشه پدید آوردن کشوری مستقل برای [[یهود]] سابقه‌ای طولانی دارد با این وصف، زندگی میان ملت‌های غیر [[یهودی]] از نظر اقتصادی برای عموم [[یهودیان]] بسیار بهتر بود و به همین دلیل، پس از تأسیس کشور [[اسرائیل]]، [[یهودیان]] حاضر به مهاجرت به آن نبودند؛ از این رو، برای تشویق آنان به مهاجرت، در تمامی سرزمین‌های یهودی‌نشین اروپا و آسیا و آفریقا سازمان‌هایی به وجود آمد. دستگاه‌های تبلیغاتی [[اسرائیل]] نیز باغ سبزی را به [[یهودیان]] نشان می‌دادند. گروهی از [[یهود]] پس از مهاجرت، به وطن قبلی بازگشتند و به برنامه‌های پیشین خود میان اقوام دیگر ادامه دادند.


=پیدایش صهیونیسم و تأسیس دولت اسرائیل=
== پیدایش صهیونیسم و تأسیس دولت اسرائیل ==


یهودیت تبلیغ ندارد، زیرا یهودیان دین خود را نعمتی الهی می‌دانند که مخصوص نژاد بنی اسرائیل است. با این وصف هر گاه کسی بخواهد یهودی شود باید ذلت‌های این قوم را به او تفهیم کرد تا اگر مرد این میدان نیست، پا در آن نگذارد. <ref>ر. ک. : گنجینه‌ای از تلمود، ص 84.</ref> تحمیل یهودیت به ندرت وجود داشته است. <ref>مثلاً به وسیله اصحاب اخدود که در سوره بروج از آنان یاد شده است.</ref> [[یهودیان]] معمولاً مردم را به [[صهیونیسم]] دعوت می‌کنند.
یهودیت تبلیغ ندارد، زیرا یهودیان دین خود را نعمتی الهی می‌دانند که مخصوص نژاد بنی اسرائیل است. با این وصف هر گاه کسی بخواهد یهودی شود باید ذلت‌های این قوم را به او تفهیم کرد تا اگر مرد این میدان نیست، پا در آن نگذارد. <ref>ر. ک. : گنجینه‌ای از تلمود، ص 84.</ref> تحمیل یهودیت به ندرت وجود داشته است. <ref>مثلاً به وسیله اصحاب اخدود که در سوره بروج از آنان یاد شده است.</ref> [[یهودیان]] معمولاً مردم را به [[صهیونیسم]] دعوت می‌کنند.
خط ۷۳۲: خط ۷۳۳:
در همان زمان، [[یهودیان]] [[اروپا]] و [[روسیه]] با نادیده گرفتن سنت انتظار، برای کسب استقلال و عزت برخاستند و [[صهیونیسم]] را بنیاد نهادند و به دنبال آن خطرناک دانستند و [[مسلمانان]] را از همکاری با مهاجران بر حذر داشتند. <ref>نمونه‌ای از این هشدارها در تفسیر المنار، ذیل آیه 45 سوره نساء آمده است.</ref> [[مسلمانان]] هنگامی از عمق فاجعه آگاهی یافتند که راه چاره بسته شده بود.
در همان زمان، [[یهودیان]] [[اروپا]] و [[روسیه]] با نادیده گرفتن سنت انتظار، برای کسب استقلال و عزت برخاستند و [[صهیونیسم]] را بنیاد نهادند و به دنبال آن خطرناک دانستند و [[مسلمانان]] را از همکاری با مهاجران بر حذر داشتند. <ref>نمونه‌ای از این هشدارها در تفسیر المنار، ذیل آیه 45 سوره نساء آمده است.</ref> [[مسلمانان]] هنگامی از عمق فاجعه آگاهی یافتند که راه چاره بسته شده بود.


استکبار جهانی به سرکردگی [[انگلستان]] و [[آمریکا]] به پشتیبانی همه جانبه برخاست. صهیونیسمها با اتکا به آن حمایت‌ها و با بهره برداری از ضعف و زبونی رهبران [[کشورهای اسلامی]]، موقعیت خود را محکم کردند و وضعی را پیش آورند که اکنون با تلخکامی شاهد آن هستیم.
استکبار جهانی به سرکردگی [[انگلستان]] و [[آمریکا]] به پشتیبانی همه‌جانبه برخاست. صهیونیسمها با اتکا به آن حمایت‌ها و با بهره‌برداری از ضعف و زبونی رهبران [[کشورهای اسلامی]]، موقعیت خود را محکم کردند و وضعی را پیش آورند که اکنون با تلخکامی شاهد آن هستیم.


در نیم قرنی که از تشکیل [[رژیم صهیونیستی]] می‌گذرد، غاصبان [[فلسطین]] از هیچ جنایتی فروگذار نکرده‌اند و با شیوه‌های گوناگون به گسترش سلطه ظالمانه خود ادامه داده‌اند. همچنین آنان قطعنامه‌ها و بیانیه‌های مجامع بین‌المللی را به چیزی نگرفته‌اند. کسانی هم که صلح‌طلبی صهیونیست‌ها را باور کرده‌اند، در اندک زمانی به دورویی و ناجوانمردی آنان پی برده‌اند.
در نیم قرنی که از تشکیل [[رژیم صهیونیستی]] می‌گذرد، غاصبان [[فلسطین]] از هیچ جنایتی فروگذار نکرده‌اند و با شیوه‌های گوناگون به گسترش سلطه ظالمانه خود ادامه داده‌اند. همچنین آنان قطعنامه‌ها و بیانیه‌های مجامع بین‌المللی را به چیزی نگرفته‌اند. کسانی هم که صلح‌طلبی صهیونیست‌ها را باور کرده‌اند، در اندک زمانی به دورویی و ناجوانمردی آنان پی برده‌اند.
خط ۷۳۹: خط ۷۴۰:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:صهیونیسم]]
[[رده:ادیان و آیین‌ها‎‏]]
[[رده:کلیمیان]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش