آیین یهودیت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سازمانها' به 'سازمان‌ها')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۷: خط ۳۷:
به گفته تورات پدر حضرت ابراهیم علیه السلام که "تارح" نامیده می‌شد، پسر خود ابراهیم علیه السلام و همسر وی ساره و نوه خویش حضرت [[لوط]] علیه السلام را برداشت و به سرزمین کنعان در غرب [[فلسطین]] عزیمت کرد. آنان در بین راه از ادامه سفر منصرف شدند و در شهر حران سکونت گزیدند. این شهر در جنوب [[ترکیه]] فعلی و در مرز [[سوریه]] قرار دارد.
به گفته تورات پدر حضرت ابراهیم علیه السلام که "تارح" نامیده می‌شد، پسر خود ابراهیم علیه السلام و همسر وی ساره و نوه خویش حضرت [[لوط]] علیه السلام را برداشت و به سرزمین کنعان در غرب [[فلسطین]] عزیمت کرد. آنان در بین راه از ادامه سفر منصرف شدند و در شهر حران سکونت گزیدند. این شهر در جنوب [[ترکیه]] فعلی و در مرز [[سوریه]] قرار دارد.


پدر حضرت ابراهیم علیه السلام در [[تورات]] تارح خوانده می‌شود، ولی قرآن مجید وی را آزر بت پرستی معرفی کرده است <ref>انعام: 74</ref>. پدر حضرت ابراهیم علیه السلام در سلسله اجداد حضرت [[رسول اکرم]] (ص) قرار می‌گیرد.
پدر حضرت ابراهیم علیه السلام در [[تورات]] تارح خوانده می‌شود، ولی قرآن مجید وی را آزر بت پرست معرفی کرده است <ref>انعام: 74</ref>. پدر حضرت ابراهیم علیه السلام در سلسله اجداد حضرت [[رسول اکرم]] (ص) قرار می‌گیرد.


علمای شیعه معتقدند همه پدران آن حضرت تا حضرت آدم علیه السلام یکتا پرست بوده‌اند، و به همین دلیل گفته‌اند آزر عموی آن حضرت بوده و استعمال “آب “به جای “عم “در زبان عربی صحیح است، از آن جمله در قرآن کریم <ref>بقره: 133</ref> چنین چیزی دیده می‌شود.
علمای شیعه معتقدند همه پدران آن حضرت تا حضرت آدم علیه السلام یکتا پرست بوده‌اند، و به همین دلیل گفته‌اند آزر عموی آن حضرت بوده و استعمال “آب “به جای “عم “در زبان عربی صحیح است، از آن جمله در قرآن کریم <ref>بقره: 133</ref> چنین چیزی دیده می‌شود.
خط ۶۱: خط ۶۱:
(1) بعد از این وقایع، کلام [[خداوند]] در رؤ یا به ابرام رسیده، گفت: “ای ابرام مترس من سپر تو هستم و اجر بسیار عظیم تو.”(2) ابرام گفت: “ای [[خداوند]] یهوه مرا چه خواهی داد و من بی اولاد می‌روم و مختار خانه‌ام این العاذار دمشقی است.”(3) و ابرام گفت: “اینک مرا نسلی ندادی و خانه زاده‌ام وارث من است.”(4) در ساعت کلام [[خداوند]] به وی رسیده، گفت:
(1) بعد از این وقایع، کلام [[خداوند]] در رؤ یا به ابرام رسیده، گفت: “ای ابرام مترس من سپر تو هستم و اجر بسیار عظیم تو.”(2) ابرام گفت: “ای [[خداوند]] یهوه مرا چه خواهی داد و من بی اولاد می‌روم و مختار خانه‌ام این العاذار دمشقی است.”(3) و ابرام گفت: “اینک مرا نسلی ندادی و خانه زاده‌ام وارث من است.”(4) در ساعت کلام [[خداوند]] به وی رسیده، گفت:


“این وارث تو نخواهم بود بلکه کسی که از صلب تو درآید وارث تو خواهد بود.”(5) و او را بیرون آورده، گفت: “اکنون به سوی آسمان بنگر و ستارگان را بشمار هر گاه آنها را توانی شمرد.”پس به وی گفت: “ذریت تو چنین خواهد بود.))... (18) در آن روز [[خداوند]] به ابرام عمهد بست و گفت: “این زمین را از نهر [[مصر]] تا به نهر عظیم یعنی نهر فرات به نسل تو بخشیده‌ام.”(پیدایش 15: 1 - 18).
“این وارث تو نخواهم بود بلکه کسی که از صلب تو درآید وارث تو خواهد بود.”(5) و او را بیرون آورده، گفت: “اکنون به سوی آسمان بنگر و ستارگان را بشمار هر گاه آنها را توانی شمرد.”پس به وی گفت: “ذریت تو چنین خواهد بود.))... (18) در آن روز [[خداوند]] به ابرام عهد بست و گفت: “این زمین را از نهر [[مصر]] تا به نهر عظیم یعنی نهر فرات به نسل تو بخشیده‌ام.”(پیدایش 15: 1 - 18).


سپس تورات عهد یاد شده را به حضرت [[اسحاق]] علیه السلام، نیای [[بنی اسرائیل]] اختصاص می‌دهد و در همان سفر پیدایش می‌گوید:
سپس تورات عهد یاد شده را به حضرت [[اسحاق]] علیه السلام، نیای [[بنی اسرائیل]] اختصاص می‌دهد و در همان سفر پیدایش می‌گوید:
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش