ابن تیمیه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شخصیت
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان = ابن تیمیه
| عنوان = ابن تیمیه
| تصویر = قبر ابن تیمیه.jpg
| تصویر = عالمان اهل سنت.jpg
| نام = احمد بن عبدالحلیم
| نام = تقی الدین احمد بن عبد الحلیم بن عبد السلام النمیری الحرانی
| نام‌های دیگر = تَقِیُّ الدِّینِ أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ الْحَلِیمِ بْنِ عَبْدِ السَّلَامِ النُّمَیْرِیُّ الْحَرَّانِیُّ ابن‌تیمیه شیخ‌الاسلام
| نام‌های دیگر = ابن‌تیمیه، شیخ‌الاسلام
| سال تولد =  
| سال تولد = ۶۶۱ ق
| تاریخ تولد = ۶۶۱ق.
| تاریخ تولد =  
| محل تولد =  [[ترکیه]]، حران
| محل تولد =  [[ترکیه]]، حران
| سال درگذشت =  
| سال درگذشت = ۷۲۸ ق
| تاریخ درگذشت = ۷۲۸ق.
| تاریخ درگذشت =  
| محل درگذشت = [[دمشق]]
| محل درگذشت = [[دمشق]]
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی |[[ابن عساکر|مجدالدّین ابن عساکر]] |ابن ابویسر التنوحی |قاسم الأربلی |ابوالفرج بن قدامة المقدسی |شمس الدّین ابن عطاء |زین الدّین ابن المُنجّا |ابن عبدالدّائم |زینب بنت مکّی }}
| استادان = {{فهرست جعبه افقی |[[ابن عساکر|مجدالدّین ابن عساکر]] |ابن ابویسر التنوحی |قاسم الأربلی |ابوالفرج بن قدامة المقدسی |شمس الدّین ابن عطاء |زین الدّین ابن المُنجّا |ابن عبدالدّائم |زینب بنت مکّی }}
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |ابن‌قیم جوزی |عبدالمنعم بن نجیب |حرانی حنبلی |عمادالدین احمد بن ابراهیم واسطی |[[ابن کثیر]] }}
| شاگردان = {{فهرست جعبه افقی |ابن‌قیم جوزی |عبدالمنعم بن نجیب |حرانی حنبلی |عمادالدین احمد بن ابراهیم واسطی |[[ابن کثیر]] }}
| دین = [[اسلام]]
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]]
| مذهب = [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]]
| آثار =  
| آثار =  
| فعالیت‌ها = {{فهرست جعبه افقی |ظریه‌پرداز [[سلفیت|سلفیه]] |صاحب [[فتوا|فتوی]] شاذ }}
| فعالیت‌ها = نظریه‌پرداز [[سلفیت|سلفیه]]  
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''ابن تیمیه''' یا '''تَقِیُّ الدِّینِ أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ الْحَلِیمِ بْنِ عَبْدِ السَّلَامِ النُّمَیْرِیُّ الْحَرَّانِیُّ''' از علمای [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] و بنیان‌گذار اندیشه [[سلفیه|سلفیت]] و [[وهابیت]] است. شناخت عقاید وهابیون در گرو شناخت ابن تیمیه و عقاید اوست. در این مقاله به بررسی زندگی، شخصیت، تحصیلات و مبانی فکری او پرداخته شده است.
'''تقی الدین احمد بن عبد الحلیم بن عبد السلام النمیری الحرانی''' معروف به '''ابن تیمیه'''، از علمای [[اهل سنت و جماعت|اهل‌‎سنت]] و بنیان‌گذار اندیشه [[سلفیه|سلفیت]] و [[وهابیت]] است. شناخت عقاید وهابیون در گرو شناخت ابن تیمیه و عقاید اوست. در این مقاله به بررسی زندگی، شخصیت، تحصیلات و مبانی فکری او پرداخته شده است.
او که [[حنبلی]] مسلک بود درصدد ترویج مذهب حنابله برآمد و مانند حنابله علم کلام را مردود دانست و متکلّمان را اهل [[بدعت]] شمرد! در مسأله صفات خدا مانند حنابله الفاظ صفات پروردگار را که در نصوص آمده بدون هرگونه تفسیر پذیرفت و به طور کلّی هرگونه «عقل‌گرایی» را محکوم کرد. او علاوه بر حمایت از روش و عقاید اهل حدیث، عقاید جدیدی را نیز اضافه کرد که قبل از او سابقه نداشت<ref>[https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=25&lid=0&catid=23355&mid=246890%20https://makarem.ir%5D> برگرفته از سایت:makarem.ir]</ref>.
او که [[حنبلی]] مسلک بود درصدد ترویج مذهب حنابله برآمد و مانند حنابله علم کلام را مردود دانست و متکلّمان را اهل [[بدعت]] شمرد! در مسأله صفات خدا مانند حنابله الفاظ صفات پروردگار را که در نصوص آمده بدون هرگونه تفسیر پذیرفت و به طور کلّی هرگونه «عقل‌گرایی» را محکوم کرد. او علاوه بر حمایت از روش و عقاید اهل حدیث، عقاید جدیدی را نیز اضافه کرد که قبل از او سابقه نداشت<ref>[https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=25&lid=0&catid=23355&mid=246890%20https://makarem.ir%5D> برگرفته از سایت:makarem.ir]</ref>.


خط ۶۹: خط ۶۹:
* «احمد بن عمر مقدس حنبلی»، قاضی حنبلیان<ref>[https://www.alwahabiyah.com/fa/questionview/4522/%d8%a7%d8%a8%d9%86-%d8%aa%db%8c%d9%85%db%8c%d9%87-%da%a9%db%8c%d8%b3%d8%aa%20https://www.alwahabiyah.com برگرفته از سایت:alwahabiyah.com]</ref>.
* «احمد بن عمر مقدس حنبلی»، قاضی حنبلیان<ref>[https://www.alwahabiyah.com/fa/questionview/4522/%d8%a7%d8%a8%d9%86-%d8%aa%db%8c%d9%85%db%8c%d9%87-%da%a9%db%8c%d8%b3%d8%aa%20https://www.alwahabiyah.com برگرفته از سایت:alwahabiyah.com]</ref>.


=شخصیت‌شناسی علمی ابن تیمیه=
== شخصیت‌شناسی علمی ابن تیمیه ==
با توجه به آن چه گفته شد، جایگاه علمی ابن تیمیه را می‌توان در جملاتی کوتاه، چنین وصف کرد: تقی الدین احمد بن تیمیه، در مقایسه با پیشینیان خود، همانند بربهاری و ابن بطه، جایگاه علمی والاتری داشت؛ وی کوشید تا اندیشه‌های خود را مستدل ارائه کند؛ نه مانند اهل حدیث که اندیشه‌هایشان را بدون دلیل و پشتوانه، و در قالب مانیفست‌های حزبی تدوین می‌کردند.
با توجه به آن چه گفته شد، جایگاه علمی ابن تیمیه را می‌توان در جملاتی کوتاه، چنین وصف کرد: تقی الدین احمد بن تیمیه، در مقایسه با پیشینیان خود، همانند بربهاری و ابن بطه، جایگاه علمی والاتری داشت؛ وی کوشید تا اندیشه‌های خود را مستدل ارائه کند؛ نه مانند [[اهل حدیث]] که اندیشه‌هایشان را بدون دلیل و پشتوانه، و در قالب مانیفست‌های حزبی تدوین می‌کردند.


آثار ابن تیمیه، هرچند علمی است، از نظر روش و سبک، به همان سبک ردّیه نویسی و پاسخ گویی به دشمنانش تدوین شده است. برای نمونه، بیشترین آثار وی در واکنش به مخالفان صوفی، شیعی، اشعری، یهود و مسیحیان است. جایی هم که به نظریه پردازی پرداخته است، بازتابی از روحیه ی مبارزه‌طلبانه و پرخاش جویانه ی او در برابر مخالفان بوده است.
آثار ابن تیمیه، هرچند علمی است، از نظر روش و سبک، به همان سبک ردّیه نویسی و پاسخ گویی به دشمنانش تدوین شده است. برای نمونه، بیشترین آثار وی در واکنش به مخالفان صوفی، شیعی، اشعری، یهود و مسیحیان است. جایی هم که به نظریه پردازی پرداخته است، بازتابی از روحیه ی مبارزه‌طلبانه و پرخاش جویانه ی او در برابر مخالفان بوده است.
خط ۸۰: خط ۸۰:
در یک کلام، نمی‌توان نظمی را در دستگاه اندیشه‌ای ابن تیمیه مشاهده کرد و با توجه به گستردگی آثار وی از یک سو، و پراکندگی ان‌ها از سوی دیگر، بررسی اندیشه ی او بسیار سخت و دشوار است. به همین دلیل نیز در دوران خود او، عالمان اهل سنت در بسیاری از موارد در می‌مانند که به کدام نظر ابن تیمیه نگاه کنند؛ گاه او را یک عالم مقید به سنت می‌بینند و گاه مخالفت‌های وی با بنیان‌های اندیشه‌ای اهل سنت، آنها را به تعجب وا می‌دارد.
در یک کلام، نمی‌توان نظمی را در دستگاه اندیشه‌ای ابن تیمیه مشاهده کرد و با توجه به گستردگی آثار وی از یک سو، و پراکندگی ان‌ها از سوی دیگر، بررسی اندیشه ی او بسیار سخت و دشوار است. به همین دلیل نیز در دوران خود او، عالمان اهل سنت در بسیاری از موارد در می‌مانند که به کدام نظر ابن تیمیه نگاه کنند؛ گاه او را یک عالم مقید به سنت می‌بینند و گاه مخالفت‌های وی با بنیان‌های اندیشه‌ای اهل سنت، آنها را به تعجب وا می‌دارد.


به نظر می‌رسد چنین آشفتگی فکری در ابن تیمیه، نتیجه ی تعارض‌های فکری وی است؛ زیرا از یک سو به دلیل تعصب و تصلب می‌کوشد در مسیر مذهب سلف حرکت کند و از حد و مرز سلفی‌گری نقلی (احمد بن حنبل) تجاوز نکند اما به دلیل آشنایی اش با فلسفه، علوم عقلی و اندیشه‌های دیگر، وارد مباحث عقلی شده و به جای دفع تعارض‌ها، خود دچار تعارض می‌شود؛ و هر چند تأملات علمی، وی را در مسیر دیگری سوق می‌دهند، اما به علت تعصب و ارتجاع، راه نادرست را بر می‌گزیند و خود را از زحمت اندیشه‌ورزی رها می‌کند.<ref>[https://www.alwahabiyah.com/fa/questionview/4522/%d8%a7%d8%a8%d9%86-%d8%aa%db%8c%d9%85%db%8c%d9%87-%da%a9%db%8c%d8%b3%d8%aa%20https://www.alwahabiyah.com برگرفته از سایت:alwahabiyah.com]</ref>
به نظر می‌رسد چنین آشفتگی فکری در ابن تیمیه، نتیجه ی تعارض‌های فکری وی است؛ زیرا از یک سو به دلیل تعصب و تصلب می‌کوشد در مسیر مذهب سلف حرکت کند و از حد و مرز سلفی‌گری نقلی (احمد بن حنبل) تجاوز نکند اما به دلیل آشنایی اش با فلسفه، علوم عقلی و اندیشه‌های دیگر، وارد مباحث عقلی شده و به جای دفع تعارض‌ها، خود دچار تعارض می‌شود؛ و هر چند تأملات علمی، وی را در مسیر دیگری سوق می‌دهند، اما به علت تعصب و ارتجاع، راه نادرست را بر می‌گزیند و خود را از زحمت اندیشه‌ورزی رها می‌کند<ref>[https://www.alwahabiyah.com/fa/questionview/4522/%d8%a7%d8%a8%d9%86-%d8%aa%db%8c%d9%85%db%8c%d9%87-%da%a9%db%8c%d8%b3%d8%aa%20https://www.alwahabiyah.com برگرفته از سایت:alwahabiyah.com]</ref>.


=اوضاع روزگار ابن تیمیه=
== اوضاع روزگار ابن تیمیه ==
اندیشه‌های هر دوره، همواره تابعی از وضعیت سیاسی، اجتماعی و دینی آن دوره است. به عبارت دیگر، شرایط نامناسب اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، افزون بر این که امنیت را از میان می‌برد، زمینه‌های بروز اندیشه‌های انحرافی و خرافی را در جامعه فراهم می‌کند؛ زیرا جامعه‌ای که گرفتار مشکلات و نابسامانی در عرصه‌های مختلف باشد، توانایی رویارویی با بحران‌های سیاسی، اجتماعی و اعتقادی را ندارد. به همین علت نیز در بررسی زمینه‌های شکل‌گیری سلفی‌گری اعتقادی، ناگزیر باید نگاهی به شرایط و وضعیت اجتماعی و سیاسی دوره ی شکل‌گیری آن افکند.
اندیشه‌های هر دوره، همواره تابعی از وضعیت سیاسی، اجتماعی و دینی آن دوره است. به عبارت دیگر، شرایط نامناسب اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، افزون بر این که امنیت را از میان می‌برد، زمینه‌های بروز اندیشه‌های انحرافی و خرافی را در جامعه فراهم می‌کند؛ زیرا جامعه‌ای که گرفتار مشکلات و نابسامانی در عرصه‌های مختلف باشد، توانایی رویارویی با بحران‌های سیاسی، اجتماعی و اعتقادی را ندارد. به همین علت نیز در بررسی زمینه‌های شکل‌گیری سلفی‌گری اعتقادی، ناگزیر باید نگاهی به شرایط و وضعیت اجتماعی و سیاسی دوره ی شکل‌گیری آن افکند.


روزگار ابن تیمیه، یعنی نیمه ی دوم قرن هفتم و نیمه اول قرن هشتم، آبستن حوادث گوناگونی در عرصه‌های ختلف بود. در این دوران از یک سو، قدرت و بنیه ی مسلمانان در جنگ‌های صلیبی ـ که از سال 489 قمری آغاز شد و تا سال 690 (بیش از دو قرن) ادامه یافت ـ کاملاً به تحلیل رفت و پشت سر خود، میلیون‌ها کشته و زخمی و ویرانی‌های بسیار بر جای گذاشت؛ از سوی دیگر، حمله ی مغول به جهان اسلام در سال 617 قمری، مسأله‌ای دیگری بود که شاید بیش از جنگ‌های صلیبی کمر مسلمانان را شکست و ویرانی‌های بسیاری بر جای گذاشت و سرانجام در سال 656 قمری، به برچیده شدن خلافت عباسی توسط هلاکوخان انجامید. فروپاشی خلافت اسلامی که نمونه ی آرمانی حکومت برای اهل سنت بود، آثار بسیار ویران‌گری در جهان اهل سنت، به ویژه در عرصه ی نظریه پردازی آنان بر جای گذاشت. آنان با این پرسش اساسی روبه رو شدند که در نبود نهاد خلافت، چه نهاد و نظامی مشروعیت حکومت و خلافت دارد؟ پاسخ به چنین پرسشی، یکی از دغدغه‌های اصلی ابن تیمیه شد. «ابن اثیر» آثار زیان‌بار و ویران‌ساز حمله ی مغول را چنان می‌داند که نوشتن آن ممکن نیست و سپس آرزو می‌کند که‌ ای کاش مادر مرا به دنیا نیاورده بود. در این روزگار، کتابخانه‌های بسیاری ویران شد، بزرگان علم و ادب منزوی گشتند و جهان اسلام روند نزولی خود را که از مدت‌ها پیش آغاز کرده بود، با شتاب بیش تری ادامه دارد.
روزگار ابن تیمیه، یعنی نیمه ی دوم قرن هفتم و نیمه اول قرن هشتم، آبستن حوادث گوناگونی در عرصه‌های ختلف بود. در این دوران از یک سو، قدرت و بنیه ی مسلمانان در [[جنگ‌های صلیبی]] ـ که از سال 489 قمری آغاز شد و تا سال 690 (بیش از دو قرن) ادامه یافت ـ کاملاً به تحلیل رفت و پشت سر خود، میلیون‌ها کشته و زخمی و ویرانی‌های بسیار بر جای گذاشت؛ از سوی دیگر، حمله [[مغول]] به [[جهان اسلام]] در سال 617 قمری، مسأله‌ای دیگری بود که شاید بیش از جنگ‌های صلیبی کمر مسلمانان را شکست و ویرانی‌های بسیاری بر جای گذاشت و سرانجام در سال 656 قمری، به برچیده شدن [[عباسیان|خلافت عباسی]] توسط هلاکوخان انجامید. فروپاشی خلافت اسلامی که نمونه ی آرمانی حکومت برای [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] بود، آثار بسیار ویران‌گری در جهان اهل سنت، به ویژه در عرصه ی نظریه پردازی آنان بر جای گذاشت. آنان با این پرسش اساسی روبه رو شدند که در نبود نهاد خلافت، چه نهاد و نظامی مشروعیت حکومت و خلافت دارد؟ پاسخ به چنین پرسشی، یکی از دغدغه‌های اصلی ابن تیمیه شد. «ابن اثیر» آثار زیان‌بار و ویران‌ساز حمله مغول را چنان می‌داند که نوشتن آن ممکن نیست و سپس آرزو می‌کند که‌ ای کاش مادر مرا به دنیا نیاورده بود. در این روزگار، کتابخانه‌های بسیاری ویران شد، بزرگان علم و ادب منزوی گشتند و جهان اسلام روند نزولی خود را که از مدت‌ها پیش آغاز کرده بود، با شتاب بیش تری ادامه دارد.


از سوی دیگر، منطقه ی شامات و مشخصاً دمشق نیز وضعیتی بهتر از دیگر مناطق جهان اسلام نداشت. تنها در سال‌های 658 تا 712 قمری، بیش از پانزده والی در دمشق جابه جا شدند. ضعف خلافت عثمانی و حکومت ممالیک، زمینه‌ای را فراهم کرده بود که همواره شمشیر قدرت را کنترل می‌کرد، نه سیاست و شایستگی.
از سوی دیگر، منطقه ی شامات و مشخصاً دمشق نیز وضعیتی بهتر از دیگر مناطق جهان اسلام نداشت. تنها در سال‌های 658 تا 712 قمری، بیش از پانزده والی در دمشق جابه جا شدند. ضعف [[عثمانی|خلافت عثمانی]] و حکومت ممالیک، زمینه‌ای را فراهم کرده بود که همواره شمشیر قدرت را کنترل می‌کرد، نه سیاست و شایستگی.


بی‌تردید فضای آشفته ی سیاسی، تأثیر خود را بر فضای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز خواهد گذاشت. در این سال‌ها سیل، قحطی، بیماری و زلزله، این منطقه را تحت تأثیر خود قرار داد؛ برای نمونه، در سال 656 وبا در شام گسترش یافت و آن قدر تلفات گرفت که غسالخانه‌ها پاسخ گویی جنازه‌های قربانیان نبودند. در سال 680 دمشق در سیل فرو رفت و در سال 718 قحطی در شمال مناطق شام و موصل پدید آمد که موجب مهاجرت مردم از این مناطق و کشته شدن بسیاری از آنان شد. هم چنین در سال 720، زلزله ی شدیدی مصر و شام را لرزاند.
بی‌تردید فضای آشفته ی سیاسی، تأثیر خود را بر فضای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز خواهد گذاشت. در این سال‌ها سیل، قحطی، بیماری و زلزله، این منطقه را تحت تأثیر خود قرار داد؛ برای نمونه، در سال 656 وبا در شام گسترش یافت و آن قدر تلفات گرفت که غسالخانه‌ها پاسخ گویی جنازه‌های قربانیان نبودند. در سال 680 دمشق در سیل فرو رفت و در سال 718 قحطی در شمال مناطق شام و موصل پدید آمد که موجب مهاجرت مردم از این مناطق و کشته شدن بسیاری از آنان شد. هم چنین در سال 720، زلزله ی شدیدی مصر و شام را لرزاند.
خط ۹۳: خط ۹۳:
چنین بلایای طبیعی در زادگاه ابن تیمیه، با بی لیاقتی و ناکارآمدی زمامداران همراه شد و پی آمدهای ناگواری برای جامعه به همراه آورد. نبود محتوا و بحران معنا، زمینه را برای زنده شدن و فعالیت فرقه‌هایی انحرافی فراهم کرد که برخی از آنها عبارت بودند از:
چنین بلایای طبیعی در زادگاه ابن تیمیه، با بی لیاقتی و ناکارآمدی زمامداران همراه شد و پی آمدهای ناگواری برای جامعه به همراه آورد. نبود محتوا و بحران معنا، زمینه را برای زنده شدن و فعالیت فرقه‌هایی انحرافی فراهم کرد که برخی از آنها عبارت بودند از:


کرامیه، که از گروه‌های اهل سنت بودند و به تجسیم و تشبیه اعتقاد داشتند؛
* [[کرامیه]]، که از گروه‌های اهل سنت بودند و به تجسیم و تشبیه اعتقاد داشتند؛
 
* [[نصیریه]]، که یکی از فرقه‌های غلات شیعه بودند و می‌پنداشتند روح خدا در [[علی بن ابی طالب|حضرت علی(علیه‌السلام)]] حلول کرده است و به همین علت، [[ابن ملجم]] را بهترین خلق خدا می‌دانستند؛ زیرا روح الهی را از کالبد جسمانی آزاد کرده بود؛
نصیریه، که یکی از فرقه‌های غلات شیعه بودند و می‌پنداشتند روح خدا در حضرت علی ‌علیه‌السلام حلول کرده است و به همین علت، ابن ملجم را بهترین خلق خدا می‌دانستند؛ زیرا روح الهی را از کالبد جسمانی آزاد کرده بود؛
* [[یزیدیه]]، که برای یزید جایگاه بسیار والایی قائل بودن و در مناطق شامات، فتنه‌های بسیاری را بوجود آوردند؛
 
* فرقه‌های نوظهور [[صوفیه]]، که رشد آنها با سطح عوام زدگی جامعه ارتباطی مستقمی‌داشت؛ اینان در فرقه‌های اصیل تصوف سنی ریشه نداشتند و درفضای آلوده ی اجتماعی رشد کرده بودند و فقط نامی از تصوف را به همراه داشتند.
یزیدیه، که برای یزید جایگاه بسیار والایی قائل بودن و در مناطق شامات، فتنه‌های بسیاری را بوجود آوردند؛
 
فرقه‌های نوظهور صوفیه، که رشد آنها با سطح عوام زدگی جامعه ارتباطی مستقمی‌داشت؛ اینان در فرقه‌های اصیل تصوف سنی ریشه نداشتند و درفضای آلوده ی اجتماعی رشد کرده بودند و فقط نامی از تصوف را به همراه داشتند.


در این روزگار، پیش از هر چیز، نیاز به ظهور اندیشه‌ای تقریبی احساس می‌شد که با تکیه بر منابع دینی و ارزش‌های اسلامی، نوعی هم گرایی و اتحاد میان جهان اسلام ایجاد کند و با نزدیک کردن مذاهب اسلامی و استناد به مشترکات آنها، بر اوج‌گیری و عظمت جهان اسلام در برابر تهدیدهای خارجی و داخلی بیفزاید.
در این روزگار، پیش از هر چیز، نیاز به ظهور اندیشه‌ای تقریبی احساس می‌شد که با تکیه بر منابع دینی و ارزش‌های اسلامی، نوعی هم گرایی و اتحاد میان جهان اسلام ایجاد کند و با نزدیک کردن مذاهب اسلامی و استناد به مشترکات آنها، بر اوج‌گیری و عظمت جهان اسلام در برابر تهدیدهای خارجی و داخلی بیفزاید.
اما آنچه درباره ی ابن تیمیه و مذهب سلفی‌گری روی داد، نه تنها مرهمی بر دردهای بی شمار جهان اسلام نبود، که همچون غده ی سرطانی جدید، در دل جهان اسلام رشد کرد و به جای آن که به مبارزه با مکاتب الحادی بپردازد، قلب مذاهب اسلامی را در قالب مکتبی جعلی با نام «سلفی‌گری» نشانه گرفت.
اما آنچه درباره ی ابن تیمیه و مذهب سلفی‌گری روی داد، نه تنها مرهمی بر دردهای بی شمار جهان اسلام نبود، که همچون غده ی سرطانی جدید، در دل جهان اسلام رشد کرد و به جای آن که به مبارزه با مکاتب الحادی بپردازد، قلب مذاهب اسلامی را در قالب مکتبی جعلی با نام «سلفی‌گری» نشانه گرفت<ref>[https://www.alwahabiyah.com/fa/questionview/4522/%d8%a7%d8%a8%d9%86-%d8%aa%db%8c%d9%85%db%8c%d9%87-%da%a9%db%8c%d8%b3%d8%aa%20https://www.alwahabiyah.com برگرفته از سایت:alwahabiyah.com]</ref>.
<ref>[https://www.alwahabiyah.com/fa/questionview/4522/%d8%a7%d8%a8%d9%86-%d8%aa%db%8c%d9%85%db%8c%d9%87-%da%a9%db%8c%d8%b3%d8%aa%20https://www.alwahabiyah.com برگرفته از سایت:alwahabiyah.com]</ref>


=مبانی فکری ابن تیمیه=
== مبانی فکری ابن تیمیه ==
مبانی فکری ابن تیمیه را در چهار بخش می‌توان خلاصه کرد:
مبانی فکری ابن تیمیه را در چهار بخش می‌توان خلاصه کرد<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/6274/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D8%AA%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%87 برگرفته از سایت: hawzah.net]</ref>:
<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/6274/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D8%AA%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%87 برگرفته از سایت: hawzah.net]</ref>
 
1- '''حمل صفات خبری بر معانی لغوی'''


=== حمل صفات خبری بر معانی لغوی ===
در اصطلاح علم کلام، بخشی از صفات خدا را، صفات خبری می‌نامند، صفاتی که قرآن و حدیث از آن خبر داده و خرد آنرا درک نکرده است، مانند «وجه» و «ید» و «استواء بر عرش» و نظائر آنها که قسمتی از آنها در قرآن، و برخی دیگر در حدیث نبوی وارد شده است.
در اصطلاح علم کلام، بخشی از صفات خدا را، صفات خبری می‌نامند، صفاتی که قرآن و حدیث از آن خبر داده و خرد آنرا درک نکرده است، مانند «وجه» و «ید» و «استواء بر عرش» و نظائر آنها که قسمتی از آنها در قرآن، و برخی دیگر در حدیث نبوی وارد شده است.


خط ۱۱۷: خط ۱۱۱:
ولی متاسفانه شیخ الاسلام!! قرن هشتم، اصرار می‌ورزد که آنچه در‌این‌باره وارد شده، بر همان معانی لغوی و متداول عرفی باید حمل گردد و کسانی را که این نوع از صفات را بکمک قرائن موجود در آیات و روایات بر معانی مجازی و کنائی حمل می‌کنند، «مؤوّله» نامیده و به باد انتقاد نمی‌گیرد، و به این نیز اکتفاء نمی‌کند و می‌گوید:همه صحابه و تابعان نیز بر این عقیده بوده‌اند.
ولی متاسفانه شیخ الاسلام!! قرن هشتم، اصرار می‌ورزد که آنچه در‌این‌باره وارد شده، بر همان معانی لغوی و متداول عرفی باید حمل گردد و کسانی را که این نوع از صفات را بکمک قرائن موجود در آیات و روایات بر معانی مجازی و کنائی حمل می‌کنند، «مؤوّله» نامیده و به باد انتقاد نمی‌گیرد، و به این نیز اکتفاء نمی‌کند و می‌گوید:همه صحابه و تابعان نیز بر این عقیده بوده‌اند.


2- '''کاستن از مقامات پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله'''
=== کاستن از مقامات پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) ===
 
بخش دوم تفکر او عادی جلوه دادن مقامات پیامبران و اولیای الهی است و اینکه آنان پس از مرگ کوچکترین تفاوتی با افراد عادی ندارند، او در این راستا، مسائلی را مطرح می‌کند که همگی یک هدف را تعقیب می‌کنند، و آن عادی جلوه دادن پیامبران، مخصوصا پیامبر اسلام و اولیاء بزرگ دین است. روی این اساس می‌گوید:
بخش دوم تفکر او عادی جلوه دادن مقامات پیامبران و اولیای الهی است و اینکه آنان پس از مرگ کوچکترین تفاوتی با افراد عادی ندارند، او در این راستا، مسائلی را مطرح می‌کند که همگی یک هدف را تعقیب می‌کنند، و آن عادی جلوه دادن پیامبران، مخصوصا پیامبر اسلام و اولیاء بزرگ دین است. روی این اساس می‌گوید:


1 - سفر برای زیارت پیامبر حرام است.
# سفر برای زیارت پیامبر حرام است.  
 
# کیفیت زیارت پیامبر، از کیفیت زیارت اهل قبور تجاوز نمی‌کند.  
2 - کیفیت زیارت پیامبر، از کیفیت زیارت اهل قبور تجاوز نمی‌کند.
# هر نوع پناه و سایبان بر قبور حرام می‌باشد.  
 
# پس از درگذشت پیامبر هر گونه توسل به آن حضرت بدعت و شرک است.  
3 - هر نوع پناه و سایبان بر قبور حرام می‌باشد.
# سوگند به پیامبر و قرآن، و یا سوگند دادن خدا، به آنها شرک می‌باشد.  
 
# برگزاری مراسم جشن و شادی در تولد پیامبر، بدعت به شمار می‌رود.  
4 - پس از درگذشت پیامبر هر گونه توسل به آن حضرت بدعت و شرک است.
# و...  
 
زیر بنای آراء و نظریات او در این مسائل این است که برای [[توحید]] و [[شرک]]، حد منطقی قایل نشده و روی انگیزه خاصی، آنها را شرک، و [[بدعت]] و یا لااقل [[حرام]] می‌داند.
5 - سوگند به پیامبر و قرآن، و یا سوگند دادن خدا، به آنها شرک می‌باشد.
 
6 - برگزاری مراسم جشن و شادی در تولد پیامبر، بدعت به شمار می‌رود.
 
و...
زیر بنای آراء و نظریات او در این مسائل این است که برای توحید و شرک، حد منطقی قایل نشده و روی انگیزه خاصی، آنها را شرک، و بدعت و یا لااقل حرام می‌داند.


او در این قسمت، آراء و نظریاتی را مطرح می‌کند، که پیش از او، احدی از علمای اسلام، نگفته وی با لجاج خاصی به جنگ همه می‌رود، و از این جهت از همان زمان، و پس از آن، افکار عمومی اهل سنت بر او شورید. و بارها دستگیر و زندانی شد و ده‌ها کتاب بر رد اندیشه‌های او نوشته شد.
او در این قسمت، آراء و نظریاتی را مطرح می‌کند، که پیش از او، احدی از علمای اسلام، نگفته وی با لجاج خاصی به جنگ همه می‌رود، و از این جهت از همان زمان، و پس از آن، افکار عمومی اهل سنت بر او شورید. و بارها دستگیر و زندانی شد و ده‌ها کتاب بر رد اندیشه‌های او نوشته شد.


3- '''انکار فضائل اهل البیت'''
=== انکار فضائل اهل‌البیت ===
 
بخش سوم از مبانی فکری او را انکار فضائل مسلم اهل بیت عصمت و طهارت که در صحاح و مسانید اهل سنت وارد شده، تشکیل می‌دهد وی در کتاب خود به نام «منهاج السنة» که به حق باید آنرا«منهاج البدعة» دانست احادیث صحیحی را که مربوط به مناقب علی و خاندان اوست، بدون ارائه مدرکی، انکار می‌نماید و همه را مجعول اعلام می‌کند، فضائلی که دهها حافظ و حاکم از محدثان آنرا نقل کرده و به صحت آنها تصریح کرده‌اند. از باب نمونه می‌گوید:
بخش سوم از مبانی فکری او را انکار فضائل مسلم اهل بیت عصمت و طهارت که در صحاح و مسانید اهل سنت وارد شده، تشکیل می‌دهد وی در کتاب خود به نام «منهاج السنة» که به حق باید آنرا«منهاج البدعة» دانست احادیث صحیحی را که مربوط به مناقب علی و خاندان اوست، بدون ارائه مدرکی، انکار می‌نماید و همه را مجعول اعلام می‌کند، فضائلی که دهها حافظ و حاکم از محدثان آنرا نقل کرده و به صحت آنها تصریح کرده‌اند. از باب نمونه می‌گوید:
 
# نزول آیه: «انما ولیکم الله و رسوله» درباره علی، به اتفاق اهل علم دروغ است، منهاج السنة ج 1 ص 1، در حالی که متجاوز از شصت و چهار محدث و دانشمند، بر نزول آن درباره امام تصریح کرده‌اند.
1 - نزول آیه: «انما ولیکم الله و رسوله» درباره علی، به اتفاق اهل علم دروغ است، منهاج السنة ج 1 ص 1، در حالی که متجاوز از شصت و چهار محدث و دانشمند، بر نزول آن درباره امام تصریح کرده‌اند.
# آیه: (قل لا اسالکم علیه اجرا الا المودة فی القربی، درباره خاندان رسالت نازل نشده است، منهاج السنة 2/118، در حالی که بیش از چهل و پنج محدث و دانشمند آنرا نقل کرده‌اند.
 
2 - آیه: (قل لا اسالکم علیه اجرا الا المودة فی القربی، درباره خاندان رسالت نازل نشده است، منهاج السنة 2/118، در حالی که بیش از چهل و پنج محدث و دانشمند آنرا نقل کرده‌اند.


این نوع نقدها و ردها، علاوه بر اینکه حاکی از عدم مبالات در انتقاد است، خالی از یک نوع دشمنی باطنی با خاندان پیامبر نمی‌باشد.
این نوع نقدها و ردها، علاوه بر اینکه حاکی از عدم مبالات در انتقاد است، خالی از یک نوع دشمنی باطنی با خاندان پیامبر نمی‌باشد.
خط ۱۵۳: خط ۱۳۶:
تا پیش از احمد بن حنبل م/241، خلیفه راشد بودن امام در میان محدثان اهل سنت جا نیفتاده بود و در این قضیه موافق و مخالف وجود داشت، او بود که علی را رسما خلیفه چهارم از خلفای راشد اعلام کرد و با زحمات فراوان توانست مساله «تربیع خلافت» را تثبیت کند، و از این طریق با ناصبی‌گری، سخت مبارزه نمود و کتاب «مناقب الصحابه»او بهترین گواه بر این مطلب است.
تا پیش از احمد بن حنبل م/241، خلیفه راشد بودن امام در میان محدثان اهل سنت جا نیفتاده بود و در این قضیه موافق و مخالف وجود داشت، او بود که علی را رسما خلیفه چهارم از خلفای راشد اعلام کرد و با زحمات فراوان توانست مساله «تربیع خلافت» را تثبیت کند، و از این طریق با ناصبی‌گری، سخت مبارزه نمود و کتاب «مناقب الصحابه»او بهترین گواه بر این مطلب است.
ابن تیمیه حنبلی از راه امام مذهب خود، منحرف شد و با انکار فضائل امام علی - ‌علیه‌السلام -، روح ناصبی‌گری و انکار فضائل اهل البیت را پرورش داد.
ابن تیمیه حنبلی از راه امام مذهب خود، منحرف شد و با انکار فضائل امام علی - ‌علیه‌السلام -، روح ناصبی‌گری و انکار فضائل اهل البیت را پرورش داد.
 
=== مخالفت با مذاهب چهار گانه اهل سنت ===
4- '''مخالفت با مذاهب چهار گانه اهل سنت'''
 
بخش چهارم از انحراف فکری او مخالفت وی با مذاهب چهار گانه اهل سنت در باب نکاح و طلاق است. با مبانی فکری اهل سنت که اجماع فقهای یک عصر را حجت می‌دانند، چه رسد به اجماع فقهای چند عصر، چنین مخالفتی سازگار نیست.
بخش چهارم از انحراف فکری او مخالفت وی با مذاهب چهار گانه اهل سنت در باب نکاح و طلاق است. با مبانی فکری اهل سنت که اجماع فقهای یک عصر را حجت می‌دانند، چه رسد به اجماع فقهای چند عصر، چنین مخالفتی سازگار نیست.


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
 
{{علمای اسلام}}
[[رده:وهابیت]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:سلفیت]]
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان اهل سنت]]
confirmed، مدیران
۶٬۴۶۳

ویرایش