ابن کثیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۰۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ اکتبر ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - '[[حضرت محمد (ص)' به '[[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)'
جز (جایگزینی متن - '{{فهرست جعبه عمودی | استاد | استاد | استاد}}' به ' ')
جز (جایگزینی متن - '[[حضرت محمد (ص)' به '[[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)')
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
| تصویر = ابن کثیر.jpg
| تصویر = ابن کثیر.jpg
| نام = عبدالله بن کثیر مکی
| نام = عبدالله بن کثیر مکی
| نام‌های دیگر =  
| نام‌های دیگر = ابومعبد،ابوسعید،ابوبکر،ابوعباد،ابومحمد،ابوصلت
| سال تولد = 45 ق
| سال تولد = 45 قمری
| تاریخ تولد =  
| تاریخ تولد =  
| محل تولد =  
| محل تولد = [[مکه]]
| سال درگذشت = 120 ق
| سال درگذشت = 120 قمری
| تاریخ درگذشت =  
| تاریخ درگذشت =  
| محل درگذشت =  
| محل درگذشت = مکه
| استادان =   
| استادان =  {{فهرست جعبه عمودی |مجاهد بن جبر |درباس مولی ابن‌ عباس |عبدالله بن سائب }}
| شاگردان =  
| شاگردان =  
| دین =  
| دین = [[اسلام]]
| مذهب =  
| مذهب = [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]]
| آثار =   
| آثار =   
| فعالیت‌ها =  
| فعالیت‌ها = قاری و معلم قرآن
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''ابن کثیر که نامش عبدالله بن کثیر بن عمرو بن عبدالله بن زاذان بن فیروز بن هرمز مکی''' و کنیه‌اش ابومعبد می‌باشد. به جهت نسبتش به بنی عبدالدار، الداری نیز گفته می‌شد. به جهت نسبت (این نام) به دارین که مکانی است در [[بحرین]] و از آن جا عطر گرفته می‌شد.  
'''ابن کثیر که نامش عبدالله بن کثیر بن عمرو بن عبدالله بن زاذان بن فیروز بن هرمز مکی''' و کنیه‌اش ابومعبد می‌باشد. به جهت نسبتش به بنی عبدالدار، الداری نیز گفته می‌شد. به جهت نسبت (این نام) به دارین که مکانی است در [[بحرین]] و از آن جا عطر گرفته می‌شد.  


وی در سال 45(ه. ق) در [[مکه]] به دنیا آمد و در [[عراق]] اقامت گزید، وی بعد از سال‌ها در اواخر سنین کهولت به مکه بازگشته و در همان جا در سال 120(ه. ق) بدرود حیات گفت. وی را این گونه توصیف نموده‌اند: بلند بالا و تنومند، گندمگون، چشم زاغ، دارای سر و محاسن سفیدی بود که گاهی آن را با حنا رنگ می‌کرد.  
وی در سال 45 (ه. ق) در [[مکه]] به دنیا آمد و در [[عراق]] اقامت گزید، وی بعد از سال‌ها در اواخر سنین کهولت به مکه بازگشته و در همان جا در سال 120 (ه. ق) بدرود حیات گفت. وی را این گونه توصیف نموده‌اند: بلند بالا و تنومند، گندمگون، چشم زاغ، دارای سر و محاسن سفیدی بود که گاهی آن را با حنا رنگ می‌کرد.  


دارای زبانی فصیح و بلیغ بوده و به آرامش و وقار آراسته بود. ابن کثیر در مکه سمت امامت و پیشوایی قرائت قرآن داشت، وی [[قرآن]] را بر عبدالله بن ثابت، ابن ثابت مخزومی قرائت نمود و وی بر ابن کعب و عمر بن خطاب قرائت کرد و آنان بر خود [[پیامبر(ص)]] قرائت نموده بودند. طبرسی می‌گوید: او در دوران حیات خویش، قاری و معلم قرآن بود. وی از ایرانیانی بود که کسرای [[ایران]] او را با کشتی‌هایی که به یمن فرستاده بود، برای فتح [[حبشه]] گسیل داشت.
دارای زبانی فصیح و بلیغ بوده و به آرامش و وقار آراسته بود. ابن کثیر در مکه سمت امامت و پیشوایی قرائت قرآن داشت، وی [[قرآن]] را بر عبدالله بن ثابت، ابن ثابت مخزومی قرائت نمود و وی بر ابن کعب و عمر بن خطاب قرائت کرد و آنان بر خود [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه)]] قرائت نموده بودند. طبرسی می‌گوید: او در دوران حیات خویش، قاری و معلم قرآن بود. وی از ایرانیانی بود که کسرای [[ایران]] او را با کشتی‌هایی که به یمن فرستاده بود، برای فتح [[حبشه]] گسیل داشت.


== نام و نسب ابن کثیر ==
== نام و نسب ابن کثیر ==
ابومعبدعبدالله بن کثیر (۴۵-۱۲۰ق)، ایرانی تبار<ref>تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵؛ المنتظم، ج۷، ص۲۰۳</ref>، متولد مکه<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۱</ref> و فرزند عمرو بن عبدالله بن زاذان بن فیروزان بن هرمز <ref> سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۸</ref> از نسل ایرانیانی بود که انوشیروان، پادشاه ایران، آنان را مأمور عقب راندن حبشیان کرد.<ref>المنتظم، ج۷، ص۲۰۳؛ تاریخ الاسلام، ج۷، ص۴۰۴</ref> وی به سال ۴۵ق. در مکه زاده شد<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۱.</ref> و بدان سبب که از موالی عمرو بن علقمه کنانی بود<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۱۵</ref>، برخی از او با عنوان ابومعبدکنانی یاد کرده‌اند.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص</ref>
ابومعبدعبدالله بن کثیر (۴۵-۱۲۰ق)، ایرانی تبار<ref>تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵؛ المنتظم، ج۷، ص۲۰۳</ref>، متولد مکه<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۱</ref> و فرزند عمرو بن عبدالله بن زاذان بن فیروزان بن هرمز <ref> سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۸</ref> از نسل ایرانیانی بود که انوشیروان، پادشاه ایران، آنان را مأمور عقب راندن حبشیان کرد.<ref>المنتظم، ج۷، ص۲۰۳؛ تاریخ الاسلام، ج۷، ص۴۰۴</ref> وی به سال ۴۵ق. در مکه زاده شد<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۱.</ref> و بدان سبب که از موالی عمرو بن علقمه کنانی بود<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۱۵</ref>، برخی از او با عنوان ابومعبدکنانی یاد کرده‌اند.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص</ref>


به‌جز ابومعبد<ref> الطبقات، خلیفه، ص۴۹۶.</ref>، ابوسعید، ابوبکر، <ref>الفهرست، ص۳۱</ref> ابوعباد، <ref>سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۸.</ref> ابومحمد و ابوصلت <ref> تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵</ref> هم کنیه‌های او هستند. وی از تابعین شمرده می‌شود. <ref>التیسیر، ج۱، ص۳؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵</ref>
به‌جز ابومعبد<ref> الطبقات، خلیفه، ص۴۹۶.</ref>، ابوسعید، ابوبکر، <ref>الفهرست، ص۳۱</ref> ابوعباد، <ref>سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۸.</ref> ابومحمد و ابوصلت <ref> تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵</ref> هم کنیه‌های او هستند. وی از تابعین شمرده می‌شود. <ref>التیسیر، ج۱، ص۳؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵</ref>


در منابع تاریخی با القابی چون قاری، مکی، داری <ref>التیسیر، ج۱، ص۳؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵</ref> و دارانی <ref>الفهرست، ص۳۱</ref> از او یاد می‌شود. عنوان «داری» ابهام‌هایی را درباره وی پدید آورده است. برخی این عنوان را نشان انتساب وی به قبیله بنی‌عبدالدار <ref>تهذیب الکمال، ج۱۵، ص۴۶۸-۴۶۹.</ref> یا نسبت ولاء (پیمانی که بر پایه آن، شخصی در حمایت قبیله‌ای دیگر قرار می‌گیرد) او با این قبیله <ref>تهذیب التهذیب، ج۵، ص۳۲۲</ref> و گروهی نشان شغل و حرفه وی در مکه یعنی عطاری دانسته‌اند؛ زیرا مکیان عطار را داری می‌نامیدند. <ref>الطبقات، خلیفه، ص۴۹۶؛ الفهرست، ص۳۱</ref> برای این نسبت احتمال‌های دیگر نیز آورده‌اند: انتساب به محلی نزدیک دریا که از آن‌جا عطر آورده می‌شد، <ref>الانساب، ج۲، ص۴۴۳</ref> نشان سرمایه‌داری، چرا که برای تأمین مخارج زندگی نیازمند بیرون رفتن از خانه نبود، <ref>الوافی بالوفیات، ج۱۷، ص۲۲۰</ref> و نشانه زهد، زیرا غالبا در خانه مشغول عبادت بود. <ref>الانساب، ج۲، ص۴۴۳</ref>
در منابع تاریخی با القابی چون قاری، مکی، داری <ref>التیسیر، ج۱، ص۳؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵</ref> و دارانی <ref>الفهرست، ص۳۱</ref> از او یاد می‌شود. عنوان «داری» ابهام‌هایی را درباره وی پدید آورده است. برخی این عنوان را نشان انتساب وی به قبیله بنی‌عبدالدار <ref>تهذیب الکمال، ج۱۵، ص۴۶۸-۴۶۹.</ref> یا نسبت ولاء (پیمانی که بر پایه آن، شخصی در حمایت قبیله‌ای دیگر قرار می‌گیرد) او با این قبیله <ref>تهذیب التهذیب، ج۵، ص۳۲۲</ref> و گروهی نشان شغل و حرفه وی در مکه یعنی عطاری دانسته‌اند؛ زیرا مکیان عطار را داری می‌نامیدند. <ref>الطبقات، خلیفه، ص۴۹۶؛ الفهرست، ص۳۱</ref> برای این نسبت احتمال‌های دیگر نیز آورده‌اند: انتساب به محلی نزدیک دریا که از آن‌جا عطر آورده می‌شد، <ref>الانساب، ج۲، ص۴۴۳</ref> نشان سرمایه‌داری، چرا که برای تأمین مخارج زندگی نیازمند بیرون رفتن از خانه نبود<ref>الوافی بالوفیات، ج۱۷، ص۲۲۰</ref>، و نشانه زهد، زیرا غالبا در خانه مشغول عبادت بود<ref>الانساب، ج۲، ص۴۴۳</ref>.


== ویژگی‌های قرائت ابن کثیر ==
== ویژگی‌های قرائت ابن کثیر ==
 
ابن کثیرو و نافع (م. ۹۹ق) را در میان قراء حرمیان و همراه ابن‌ عامر ابنان می‌نامند<ref>العنوان، ج۱، ص۱</ref>. وی از مُصحَف مکه پیروی کرده است<ref> ابراز المعانی، ج۱، ص۲۷</ref>. برخی از ویژگی‌های قرائت وی عبارتند از: ضمه‌دادن میم جمع و اضافه‌کردن واو به آن (سمعهم= سمعهمو)، اشباع مدّ در حروف مدّ و لین هنگامی که در کنار همزه قرار گیرند و قرائت همزه مکسور پس از همزه مفتوح به صورت یاء در مثل «اَ اِله مع الله»؛ ‌ <ref> العنوان، ج۱، ص۴۰</ref> اما برخی او را در تمام ویژگی‌های قرائت پیرو مجاهد می‌دانند<ref>السبعة فی القراءات، ص۶۴</ref>.
ابن کثیرو و نافع (م. ۹۹ق) را در میان قراء حرمیان و همراه ابن‌ عامر ابنان می‌نامند. <ref>العنوان، ج۱، ص۱</ref> وی از مُصحَف مکه پیروی کرده است. <ref> ابراز المعانی، ج۱، ص۲۷</ref> برخی از ویژگی‌های قرائت وی عبارتند از: ضمه‌دادن میم جمع و اضافه‌کردن واو به آن (سمعهم= سمعهمو)، اشباع مدّ در حروف مدّ و لین هنگامی که در کنار همزه قرار گیرند و قرائت همزه مکسور پس از همزه مفتوح به صورت یاء در مثل «اَ اِله مع الله»؛ ‌ <ref> العنوان، ج۱، ص۴۰</ref> اما برخی او را در تمام ویژگی‌های قرائت پیرو مجاهد می‌دانند. <ref>السبعة فی القراءات، ص۶۴</ref>


== اساتید قرائت ابن کثیر ==
== اساتید قرائت ابن کثیر ==
 
اساتید قرائت ابن کثیر عبارتند از: مجاهد بن جبر، درباس مولی ابن‌ عباس و عبدالله بن سائب (م. ۷۳ق). <ref>التیسیر، ج۱، ص۵</ref> برخی سلسله مشایخ وی را پس از مجاهد و [[ابن‌ عباس]] به [[علی بن ابی طالب|علی بن ابی‌طالب (علیه السلام)]]<ref> القرآن فی الاسلام، ص۱۴۶</ref> و گروهی به ابی بن کعب <ref>تفسیر بغوی، ج۴، ص۵۰۱</ref> می‌رسانند. ناقلان قرائت وی نیز از این قرارند: ابوعمرو بن علاء (م. ۱۵۴ق.) معروف به ابن مشکان (م. ۱۶۵ق)، اسماعیل بن عبدلله بن قسطنطین (م. ۱۹۰ق.)، خلیل بن احمد (م. ۱۷۰ق)، حماد بن سلمه (م. ۱۶۷ق) و شبل بن عباد (م. ۱۴۸ق). گسترش دهندگان قرائت او در دوره‌های بعد، محمد بن عبدالرحمن معروف به قنبل (م. ۲۹۱ق.) و یک ایرانی به نام احمد بن محمد بزی (م. ۲۵۰ق.) بوده‌اند<ref> السبعة فی القراءات، ص۶۵؛ امتاع الاسماع، ج۴، ص۲۹۹</ref>.
اساتید قرائت ابن کثیر عبارتند از: مجاهد بن جبر، درباس مولی ابن‌ عباس و عبدالله بن سائب (م. ۷۳ق). <ref>التیسیر، ج۱، ص۵</ref> برخی سلسله مشایخ وی را پس از مجاهد و [[ابن‌ عباس]] به [[علی بن ابی‌طالب]] ع <ref> القرآن فی الاسلام، ص۱۴۶</ref> و گروهی به ابی بن کعب <ref>تفسیر بغوی، ج۴، ص۵۰۱</ref> می‌رسانند. ناقلان قرائت وی نیز از این قرارند: ابوعمرو بن علاء (م. ۱۵۴ق.) معروف به ابن مشکان (م. ۱۶۵ق)، اسماعیل بن عبدلله بن قسطنطین (م. ۱۹۰ق.)، خلیل بن احمد (م. ۱۷۰ق)، حماد بن سلمه (م. ۱۶۷ق) و شبل بن عباد (م. ۱۴۸ق). [۴۰] گسترش دهندگان قرائت او در دوره‌های بعد، محمد بن عبدالرحمن معروف به قنبل (م. ۲۹۱ق.) و یک ایرانی به نام احمد بن محمد بزی (م. ۲۵۰ق.) بوده‌اند. <ref> السبعة فی القراءات، ص۶۵؛ امتاع الاسماع، ج۴، ص۲۹۹</ref>


== تفسیر ابن کثیر ==
== تفسیر ابن کثیر ==
افزون بر سبک قرائت ابن کثیر، آرای او در تفسیر و شأن نزول آیات نیز مورد توجه علما شیعه و سنی قرار گرفته است<ref> سنن ابی داود، ج۲، ص۲۴۸؛ المحرر الوجیز، ج۱، ص۳۵۰، ۴۵۵؛ التبیان، ج۳، ص۷۵؛ ج۴، ص۲۹۰، ۴۲۷؛ منتهی المطلب، ج۱، ص۶۲</ref>. روایت‌های او که به اعتقاد ابن سعد (م. ۲۳۰ق.) و ابن‌ حجر (م. ۸۵۲ق.) موثق‌اند<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۵، ص۴۸۴؛ فتح الباری، ج۴، ص۳۵۵</ref>، افزون بر یافته‌های قرآنی مشتمل بر دسته‌ای از گزارش‌های تاریخی هستند. وی در شأن نزول آیه ۱۰۳ سوره نحل به اتهام [[مشرکان]] به پیامبر اسلام(صلی الله علیه) در زمینه ارتباط با غلامی مسیحی به نام جبر در کوه مروه و فراگیری آیات قرآن از او اشاره کرده و این آیات را پاسخی به این اتهام دانسته است<ref>جامع البیان، ج۱۴، ص۲۳۱-۲۳۲</ref>. نیز ابن‌ جریج به نقل از وی در شأن نزول آیه ۱۵۳ سوره آل عمران می‌گوید: در [[جنگ اُحد]]، [[ابوسفیان]] پس از توقف در شعب ندا داد: «أُعْلُ هُبَل، یومٌ بیوم بدر و حنظلة بحنظله». به دستور پیامبر مسلمانان پاسخ دادند: «الله أعلی و أجلّ... لایستوی أصحاب النار و أصحاب الجنة<ref>جامع البیان، ج۴، ص۱۸۴</ref>».


افزون بر سبک قرائت ابن کثیر، آرای او در تفسیر و شأن نزول آیات نیز مورد توجه علما شیعه و سنی قرار گرفته است. <ref> سنن ابی داود، ج۲، ص۲۴۸؛ المحرر الوجیز، ج۱، ص۳۵۰، ۴۵۵؛ التبیان، ج۳، ص۷۵؛ ج۴، ص۲۹۰، ۴۲۷؛ منتهی المطلب، ج۱، ص۶۲</ref> روایت‌های او که به اعتقاد ابن سعد (م. ۲۳۰ق.) و ابن‌ حجر (م. ۸۵۲ق.) موثق‌اند <ref>الطبقات، ابن سعد، ج۵، ص۴۸۴؛ فتح الباری، ج۴، ص۳۵۵</ref>، افزون بر یافته‌های قرآنی مشتمل بر دسته‌ای از گزارش‌های تاریخی هستند. وی در شأن نزول آیه ۱۰۳ سوره نحل به اتهام [[مشرکان]] به پیامبر اسلام(ص) در زمینه ارتباط با غلامی مسیحی به نام جبر در کوه مروه و فراگیری آیات قرآن از او اشاره کرده و این آیات را پاسخی به این اتهام دانسته است.<ref>جامع البیان، ج۱۴، ص۲۳۱-۲۳۲</ref> نیز ابن‌ جریج به نقل از وی در شأن نزول آیه ۱۵۳ سوره آل عمران می‌گوید: در [[جنگ اُحد]]، [[ابوسفیان]] پس از توقف در شعب ندا داد: «أُعْلُ هُبَل، یومٌ بیوم بدر و حنظلة بحنظله». به دستور پیامبر مسلمانان پاسخ دادند: «الله أعلی و أجلّ... لایستوی أصحاب النار و أصحاب الجنة». <ref>جامع البیان، ج۴، ص۱۸۴</ref>
او همچنین در [[شأن نزول]] آیه ۱۱ [[سوره مائده]] به توطئه [[یهود]] برای قتل پیامبر(صلی الله علیه) اشاره کرده است<ref>جامع البیان، ج۶، ص۱۹۸</ref> همچنین در روایت‌هایش به شیوه [[نماز]] پیامبر در سفر <ref>. المصنف، صنعانی، ج۲، ص۱۱۱-۱۱۲</ref> و سفارش وی به [[صحابه]] در چگونگی بیان خطبه و اقامه [[نماز جماعت]]<ref>التمهید، ج۱۰، ص۱۹</ref> پرداخته و از رخدادهایی چون پریشان‌حالی همسران شهیدان غَزوه اُحُد <ref>کنز العمال، ج۹، ص۶۹۴</ref> سخن به میان آورده است. وی از برخی رخدادهای روزگار خود هم‌چون کیفیت خطبه و نماز جمعه [[عمر بن عبدالعزیز]] در [[مسجدالحرام]] گزارش داده است<ref>المصنف، ابن‌ ابی شیبه، ج۴، ص۳۳۶</ref>.
 
او همچنین در [[شأن نزول]] آیه ۱۱ سوره مائده به توطئه [[یهود]] برای قتل پیامبر(ص) اشاره کرده است. <ref>جامع البیان، ج۶، ص۱۹۸</ref> همچنین در روایت‌هایش به شیوه [[نماز]] پیامبر در سفر <ref> المصنف، صنعانی، ج۲، ص۱۱۱-۱۱۲</ref> و سفارش وی به صحابه در چگونگی بیان خطبه و اقامه [[نماز جماعت]] <ref>التمهید، ج۱۰، ص۱۹</ref> پرداخته و از رخدادهایی چون پریشان‌حالی همسران شهیدان غَزوه اُحُد <ref>کنز العمال، ج۹، ص۶۹۴</ref> سخن به میان آورده است. وی از برخی رخدادهای روزگار خود همچون کیفیت خطبه و نماز جمعه عمر بن عبدالعزیز در [[مسجدالحرام]] گزارش داده است. <ref>المصنف، ابن‌ ابی شیبه، ج۴، ص۳۳۶</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش