ابوالجارود همدانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۷: خط ۱۷:
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''ابوالجارود زیاد بن المندر بن زیاد الحمدانی الخارفی'''، دانشور [[شیعه]] کوفی و رهبر گروه [[زیدی]] اولیهٔ [[جارودیه]] است که به نام او نام‌گذاری شد. او از خاندان حمدانی خارف بود که از جنبش [[مختار]] حمایت کرده بود. او از کودکی نابینا بود. به نظر می‌رسد او متولد حدود سال ۸۰ هجری بود. طوسی از او به عنوان تابعی نام می‌برد، چرا که با ابوالطفیل عامر بن واثله، آخرین صحابی [[پیامبر]] پیش از مرگ مرتبط بود. او از شاگردان برجسته [[امام محمد باقر]] بود.وی به سبب اندیشه‌های خاص و عدم پای‌بندی به [[تقیه]] که [[شیعیان]] در آن دوره به آن ملزم بودند از سوی امام طرد شد و گفته‌اند که امام(ع) به او «سُرحُوب» (شیطان کور ساکن دریا) لقب داده بود<ref>رجوع کنید به: نوبختی، فرق الشیعه، ص ۴۸-۴۹؛ کشی، معرفه الرجال، ص ۲۲۹</ref>.
'''ابوالجارود زیاد بن المندر بن زیاد الحمدانی الخارفی'''، دانشور [[شیعه]] کوفی و رهبر گروه [[زیدیه|زیدی]] اولیهٔ [[جارودیه]] است که به نام او نام‌گذاری شد. او از خاندان حمدانی خارف بود که از جنبش [[مختار ثقفی|مختار]] حمایت کرده بود. او از کودکی نابینا بود. به نظر می‌رسد او متولد حدود سال ۸۰ هجری بود. طوسی از او به عنوان تابعی نام می‌برد، چرا که با ابوالطفیل عامر بن واثله، آخرین صحابی پیامبر پیش از مرگ مرتبط بود. او از شاگردان برجسته [[محمد بن علی (باقر العلوم)]] بود.وی به سبب اندیشه‌های خاص و عدم پای‌بندی به [[تقیه]] که [[شیعیان]] در آن دوره به آن ملزم بودند از سوی امام طرد شد و گفته‌اند که امام(ع) به او «سُرحُوب» (شیطان کور ساکن دریا) لقب داده بود<ref>رجوع کنید به: نوبختی، فرق الشیعه، ص ۴۸-۴۹؛ کشی، معرفه الرجال، ص ۲۲۹</ref>.


== زندگی نامه ==
== زندگی‌نامه ==


ابوالجارود از اصحاب امام باقر و  امام جعفر صادق در نیمه اول سده 2 قمری و از بنیانگذاران فرقه جارودیه بوده است<ref>[http://lib.eshia.ir/23022/5/2031 ابوالجارود]</ref>.
ابوالجارود از اصحاب امام باقر و  امام جعفر صادق در نیمه اول سده 2 قمری و از بنیان‌گذاران فرقه جارودیه بوده است<ref>[http://lib.eshia.ir/23022/5/2031 ابوالجارود]</ref>.


== تولد ==
== تولد ==
خط ۲۹: خط ۲۹:
== فعالیت علمی ==
== فعالیت علمی ==


[[آقا بزرگ تهرانی|آقابزرگ تهرانی]] که مؤلفی متأخر است گفته ابوالجارود از اصحاب امامان زین‌العابدین، باقرالعلوم و جعفر صادق بوده است. هر چند که دیگر مؤلفان کهن [[امامیه]] تنها به نقل روایت ابوالجارود از امام باقر و [[امام صادق]] اشاره کرده‌اند. در اینکه محضر زین‌العابدین را درک کرده باشد تردید وجود دارد و اکثر روایاتی که وی از زین‌العابدین نقل کرده است به واسطه فرزند ایشان عبدالله بوده است. تنها یک روایت مستقیم از زین‌العابدین نقل کرده است که خوئی معتقد است احتمالا جا افتادگی وجود دارد<ref>نیز نک‌ : خوئی، 7/163</ref>.
[[محمدمحسن بن‌ علی ‌منزوی تهرانی|آقابزرگ تهرانی]] که مؤلفی متأخر است گفته ابوالجارود از اصحاب امامان زین‌العابدین، باقرالعلوم و جعفر صادق علیهم‌السلام بوده است. هر چند که دیگر مؤلفان کهن [[مذهب شیعه|امامیه]] تنها به نقل روایت ابوالجارود از امام باقر و [[جعفر بن محمد (صادق‌)]] اشاره کرده‌اند. در اینکه محضر حضرت زین‌العابدین علیه‌السلام را درک کرده باشد تردید وجود دارد و اکثر روایاتی که وی از زین‌العابدین نقل کرده است به واسطه فرزند ایشان عبدالله بوده است. تنها یک روایت مستقیم از امام سجاد نقل کرده است که خوئی معتقد است احتمالا جا افتادگی وجود دارد<ref>نیز نک‌ : خوئی، 7/163</ref>.


== نام، القاب و کنیه ==
== نام، القاب و کنیه ==


اکثر منابع مانند رجال [[طوسی]] و [[صحیح بخاری]] وی را با نام زیاد بن منذر ذکر کرده‌اند، خوارزمی و شهرستانی وی را با نام زیاد بن ابی زیاد ذکر کرده‌اند<ref>نک‌ : خوارزمی، 29؛ شهرستانی، 1/140</ref>. کنیه‌اش را ابوالنجم<ref>ابن ندیم، 226</ref>، و لقبش را عبدی<ref>مسعودی، 3/208</ref> و ثقفی<ref>نک‌ : بخاری، همانجا؛ مسلم، 96؛ ابن حبان، 1/306</ref> و نسبش را حوفی<ref>طوسی‌، همانجا؛ ابن‌داوود حلّی‌، ص‌ 246</ref>، حرقی و خارقی نوشته‌اند<ref>ابن‌ داوودحلّی‌، همانجا</ref>.
اکثر منابع مانند رجال [[محمد بن حسن طوسی|طوسی]] و [[صحیح بخاری]] وی را با نام زیاد بن منذر ذکر کرده‌اند، خوارزمی و شهرستانی وی را با نام زیاد بن ابی زیاد ذکر کرده‌اند<ref>نک‌ : خوارزمی، 29؛ شهرستانی، 1/140</ref>. کنیه‌اش را ابوالنجم<ref>ابن ندیم، 226</ref>، و لقبش را عبدی<ref>مسعودی، 3/208</ref> و ثقفی<ref>نک‌ : بخاری، همانجا؛ مسلم، 96؛ ابن حبان، 1/306</ref> و نسبش را حوفی<ref>طوسی‌، همانجا؛ ابن‌داوود حلّی‌، ص‌ 246</ref>، حرقی و خارقی نوشته‌اند<ref>ابن‌ داوودحلّی‌، همانجا</ref>.


== اصالت ==
== اصالت ==
خط ۴۸: خط ۴۸:
=== پیوستن به فرقه زیدیه ===
=== پیوستن به فرقه زیدیه ===


ابوالجارود در ۱۲۲ به‌طور فعال از قیام [[زید بن علی]] حمایت کرد. گزارش شده او تلاش کرد همراه با فضیل بن زبیر حمایت [[ابوحنیفه]] را از زید جذب کند و توصیف شده که در جبهه راست سپاه زید چراغی به اهتزاز درمی‌آورد و شعار جنگی می‌داد. گفته شده (بنا بر نقل طبری) که او ممکن است با زیاد النهدی که همراه با زید پس از سرکوب قیام به صلیب کشیده شد یکی باشند؛ که البته قطعاً صحیح نیست زیرا او پس از مرگ زید از طرف پسر اش یحیی مورد تماس قرار گرفت و برخی انتقال دهنده‌های مرتبط به او پیش از قیام زید نمی‌توانسته‌اند متولد شده باشند. گرچه او پس از درگذشت امام باقر باامام جعفر صادق مدتی مرتبط بوده، او را در امامت به رسمیت نمی‌شناخته‌است و نهایتاً امام ششم او و دیگر رهبران زیدی را سرزنش و لعنت کرد. او نقشی رهبری کننده در مناقشات با حامیان [[جعفریه (پیروان فقهی امام صادق علیه السلام)|جعفریه]] داشت. او بر خلاف تز امامی که دانش حقیقی را در [[قرآن]]و ائمه دوازدهگانه می‌دانست؛ می‌گفت که این دانش بین همه بازماندگان از فرزندان حضرت فاطمه که آن را توسط الهامات پس از کسب فضیلت به دست می‌آورند، مشترک است. بدین طریق او از دید زیدی که امامت را متعلق به هر حسنی یا حسینی به پا خیزنده علیه حاکم جائر می‌داند دفاع می‌کرد.
ابوالجارود در ۱۲۲ به‌طور فعال از قیام [[زید بن علی]] حمایت کرد. گزارش شده او تلاش کرد همراه با فضیل بن زبیر حمایت [[ابوحنیفه]] را از زید جذب کند و توصیف شده که در جبهه راست سپاه زید چراغی به اهتزاز درمی‌آورد و شعار جنگی می‌داد. گفته شده (بنا بر نقل طبری) که او ممکن است با زیاد النهدی که همراه با زید پس از سرکوب قیام به صلیب کشیده شد یکی باشند؛ که البته قطعاً صحیح نیست زیرا او پس از مرگ زید از طرف پسرش یحیی مورد تماس قرار گرفت و برخی انتقال‌دهنده‌های مرتبط به او پیش از قیام زید نمی‌توانسته‌اند متولد شده باشند. گرچه او پس از شهادت امام باقر باامام جعفر صادق مدتی مرتبط بوده اما ایشان را در امامت به رسمیت نمی‌شناخته‌است و نهایتاً امام ششم او و دیگر رهبران زیدی را سرزنش و لعنت کرد. او نقشی رهبری کننده در مناقشات با حامیان [[جعفریه (پیروان فقهی جعفر بن محمد)|جعفریه]] داشت. او بر خلاف نظر امامیه که دانش حقیقی را در قرآن و ائمه دوازده‌گانه می‌دانست؛ می‌گفت که این دانش بین همه بازماندگان از فرزندان حضرت فاطمه که آن را توسط الهامات پس از کسب فضیلت به دست می‌آورند، مشترک است. بدین طریق او از دید زیدی که امامت را متعلق به هر حسنی یا حسینی به پا خیزنده علیه حاکم جائر می‌داند دفاع می‌کرد.


=== ارتباط با زیدیه ===
=== ارتباط با زیدیه ===
خط ۵۶: خط ۵۶:
=== ارتباط با امامیه ===
=== ارتباط با امامیه ===


ابوالجارود از اصحاب باقرالعلوم و جعفرصادق بوده است و ارتباط نزدیکی باامام باقر داشته است. اما به سبب اندیشه‌های خاص و عدم پایبندی به [[تقیه]] از سوی باقرالعلوم طرد می‌شود و به او لقب سرحوب یعنی شیطان کور ساکن دریا داده می‌شود. جعفرصادق نیز او را به جهت عقایدش مورد نکوهش قرار می‌دهد<ref>نک‌ : خطیب بغدادی، 11/267</ref>.
ابوالجارود از اصحاب حضرت باقرالعلوم و امام جعفرصادق بوده است و ارتباط نزدیکی باامام باقر داشته است. اما به سبب اندیشه‌های خاص و عدم پایبندی به [[تقیه]] از سوی امام پنجم طرد می‌شود و به او لقب سرحوب یعنی شیطان کور ساکن دریا داده می‌شود. جعفرصادق نیز او را به جهت عقایدش مورد نکوهش قرار می‌دهد<ref>نک‌ : خطیب بغدادی، 11/267</ref>.


=== تاسیس فرقه جارودیه ===
=== تاسیس فرقه جارودیه ===


کتاب مسائل الامامه کهن‌ترین منبع موجود برای شرح عقاید کلامی ابوالجارود است که معتقد بود پیامبر به جانشینی [[علی بن ابی طالب|علی ابن ابی‌طالب]] و فرزندان او [[حسن بن علی|حسن]] و [[حسین]] تصریح کرده است ولی پس از حسنین قطع شده لیکن از فرزندان فاطمه(س) خارج نشدنی است. هر کسی از فرزندان فاطمه که مردم را به سوی خود بخواند مفترض‌الطاعه است و بر مردم است که او را امام بدانند. به همین خاطر وی از [[ابوبکر]] و [[عمر]] برائت جسته و آنها را غاصبان [[خلافت]] می‌دانست. به عقیده ابوالجارود تشخیص امام افضل از فرزندان فاطمه به علت کثرت دشوار است. از این رو شرط امامت را خروج دانسته است. وی معتقد بود که امام به هنگام بروز حوادث باید کاری انجام دهد و به وی الهام می‌شود<ref>ناشیء اکبر، 43</ref>.
کتاب مسائل الامامه کهن‌ترین منبع موجود برای شرح عقاید کلامی ابوالجارود است که معتقد بود پیامبر به جانشینی [[علی بن ابی‌طالب|علی ابن ابی‌طالب]] و فرزندان او [[حسن بن علی (مجتبی)|حسن]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|حسین]] علیهم‌السلام تصریح کرده است ولی پس از حسنین قطع شده لیکن از فرزندان فاطمه (س) خارج نشدنی است. هر کسی از فرزندان فاطمه که مردم را به سوی خود بخواند مفترض‌الطاعه است و بر مردم است که او را امام بدانند. به همین خاطر وی از [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] برائت جسته و آنها را غاصبان [[خلافت]] می‌دانست. به عقیده ابوالجارود تشخیص امام افضل از فرزندان فاطمه به علت کثرت دشوار است. از این رو شرط امامت را خروج دانسته است. وی معتقد بود که امام به هنگام بروز حوادث باید کاری انجام دهد و به وی الهام می‌شود<ref>ناشیء اکبر، 43</ref>.


== دیدگاه دیگران ==
== دیدگاه دیگران ==


عموم محدثان [[سنی]] در مورد ابوالجارود به تندی قضاوت کرده‌اند، او را یک رافضی افراطی توصیف می‌کنند که دربارهٔ رذیلت صحابه و فضیلت خاندان پیامبر حدیث ساخته‌است. سنت امامی هم پس از این که او «عوض شد» ردش کرد، گرچه انتقال او تا حدی قابل اطمینان دانسته شد. تفسیر او از [[قرآن]]، که به نام تفسیر الباقر شناخته می‌شد چرا که او آن را عمدتاً به اعتبار امام محمد باقر نسبت می‌دهد، گرچه گاهی از زید بن علی نقل قول می‌کند، تا حدی از طریق نقل قول تفسیر امامی [[علی بن ابراهیم بن هاشم القمی|علی بن ابراهیم بن‌ هاشم القمی]] حفظ شده‌است. این نقل‌قول‌ها ظاهراً توسط شاگرد قمی، ابوالفضل العباس بن محمد به کار قمی افزوده شد گرچه خود قمی هم گاهی به اعتبار ابوالجارود مطالبی را ذکر کرده‌است. تفسیر ابوالجارود نشان دهنده یک الهیات شدیداً جبری سازگار با دیدگاه‌های ضد معتزلی رایج بین شیعیان کوفی در زمان خود است. از او توسط [[ابن شاهین]] مفسر سنی قرآن هم نقل قول‌هایی شده‌است.
عموم محدثان [[اهل سنت و جماعت|سنی]] در مورد ابوالجارود به تندی قضاوت کرده‌اند، او را یک رافضی افراطی توصیف می‌کنند که دربارهٔ رذیلت صحابه و فضیلت خاندان پیامبر حدیث ساخته‌است. سنت امامی هم پس از این که او «عوض شد» ردش کرد، گرچه انتقال او تا حدی قابل اطمینان دانسته شد. تفسیر او از [[قرآن]]، که به نام تفسیر الباقر شناخته می‌شد چرا که او آن را عمدتاً به اعتبار امام محمد باقر نسبت می‌دهد، گرچه گاهی از زید بن علی نقل قول می‌کند، تا حدی از طریق نقل قول تفسیر امامی [[علی بن ابراهیم بن هاشم القمی|علی بن ابراهیم بن‌ هاشم القمی]] حفظ شده‌است. این نقل‌قول‌ها ظاهراً توسط شاگرد قمی، ابوالفضل العباس بن محمد به کار قمی افزوده شد گرچه خود قمی هم گاهی به اعتبار ابوالجارود مطالبی را ذکر کرده‌است. تفسیر ابوالجارود نشان‌دهنده یک الهیات شدیداً جبری سازگار با دیدگاه‌های ضد معتزلی رایج بین شیعیان کوفی در زمان خود است. از او توسط [[ابن شاهین]] مفسر سنی قرآن هم نقل قول‌هایی شده‌است.


== کتب اهل سنت ==
== کتب اهل سنت ==


ابوالجارود در کتب رجالی [[اهل سنت]] سخت مطعون است، تا بدانجا که روایت حدیث از وی را روا ندانسته‌اند<ref>رجوع کنید به:یحیی بن معین، التاریخ، ج۳، ص ۴۵۶؛ احمدبن حنبل، الملل و معرفه الرجال، ج۳، ص ۳۸۲؛ ابن عدی، الکامل فی الضعفاء، ج۳، ص ۱۰۴۶-۱۰۴۸</ref>.  
ابوالجارود در کتب رجالی [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] سخت مطعون است، تا بدانجا که روایت حدیث از وی را روا ندانسته‌اند<ref>رجوع کنید به:یحیی بن معین، التاریخ، ج۳، ص ۴۵۶؛ احمدبن حنبل، الملل و معرفه الرجال، ج۳، ص ۳۸۲؛ ابن عدی، الکامل فی الضعفاء، ج۳، ص ۱۰۴۶-۱۰۴۸</ref>.  


== کتب امامیه ==
== کتب امامیه ==


در کتب رجال امامیه نیز با لعن و ذم او همراه است. ابن غضائری معتقد است که امامیه احادیث او را مکروه داشته ولی به روایت‌هایی که از قول محمد بن بکر ارحبی نقل کرده اعتماد کرده‌اند. ابن قولویه در کامل الزیارات از او حدیث نقل کرده است. [[شیخ مفید]] احادیث فقهی را از وی آورده و خوئی فهرست روایاتی که در کتب اربعه امامیه از وی نقل شده است را آورده است<ref>خوئی، 21/349-351</ref>.
در کتب رجال امامیه نیز با لعن و ذم او همراه است. ابن غضائری معتقد است که امامیه احادیث او را مکروه داشته ولی به روایت‌هایی که از قول محمد بن بکر ارحبی نقل کرده اعتماد کرده‌اند. ابن قولویه در کامل الزیارات از او حدیث نقل کرده است. [[محمد بن محمد بن نعمان|شیخ مفید]] احادیث فقهی را از وی آورده و خوئی فهرست روایاتی که در کتب اربعه امامیه از وی نقل شده است را آورده است<ref>خوئی، 21/349-351</ref>.


== آثار ==
== آثار ==
خط ۸۴: خط ۸۴:
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:زیدیه]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش