ابوالخطاب: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
| سال تولد =  
| سال تولد =  
| تاریخ تولد =  
| تاریخ تولد =  
| محل تولد = کوفه
| محل تولد = [[کوفه]]
| سال درگذشت =  
| سال درگذشت =  
| تاریخ درگذشت =  
| تاریخ درگذشت =  
خط ۲۷: خط ۲۷:


== شخصیت ابوالخطاب پیش از انحراف ==
== شخصیت ابوالخطاب پیش از انحراف ==
ابوالخطاب در ابتدا از اصحاب امام صادق (علیه‌السلام) بود <ref>برقی، 1342، ج1، ص10؛ طوسی، 1415ق، ص296</ref> و از جایگاه و اعتبار بالایی برخوردار بود، <ref>مجلسی، 1363 ج66، ص220</ref> تا جایی که حتی در مواقعی ائمه اطهار ‌علیه‌السلام از وی تمجید کرده‌اند. از گفتار ابن غضائری، که می‌گوید:... حدثنا ابوالخطاب فی ایام استقامته، پیداست که ابوالخطاب مدتی بر مسیر هدایت بوده است. <ref>ابن غضائری، 1422ق، ص88</ref> در احادیث [[ائمه اطهار(ع)|ائمه معصوم ‌علیه‌السلام]] نیز به [[ایمان]] عاریه‌ای او اشاره شده، که نشان‌دهنده منحرف نبودن وی در مراحل ابتدایی است. <ref>کلینی، 1362، ج2، ص418؛ طوسی، 1348، ص296؛ طبری، 1413ق، ص330</ref> در منابع اشاره شده، او پیش از بیان عقاید غالیانه اش، سؤالات برخی از [[شیعیان]] را (از کوفه) برای امام صادق ‌علیه‌السلام می‌برد و جواب‌های حضرت را برای ایشان (به کوفه) می‌آورد. علی بن عقبه می‌گوید: کان ابوالخطاب قبل أن یفسد، هو یحمل المسائل لاصحابنا و یجیی بجواباتها. <ref>کلینی، 1362، ج5، ص150؛ طوسی، 1365، ج1، ص4</ref>
ابوالخطاب در ابتدا از اصحاب امام صادق (علیه‌السلام) بود<ref>برقی، 1342، ج1، ص10؛ طوسی، 1415ق، ص296</ref> و از جایگاه و اعتبار بالایی برخوردار بود<ref>مجلسی، 1363 ج66، ص220</ref>، تا جایی که حتی در مواقعی [[ائمه|ائمه اطهار ‌علیه‌السلام]] از وی تمجید کرده‌اند. از گفتار [[ابن غضائری]]، که می‌گوید:... حدثنا ابوالخطاب فی ایام استقامته، پیداست که ابوالخطاب مدتی بر مسیر هدایت بوده است<ref>ابن غضائری، 1422ق، ص88</ref>. در احادیث [[ائمه اطهار(ع)|ائمه معصوم ‌علیه‌السلام]] نیز به [[ایمان]] عاریه‌ای او اشاره شده، که نشان‌دهنده منحرف نبودن وی در مراحل ابتدایی است<ref>کلینی، 1362، ج2، ص418؛ طوسی، 1348، ص296؛ طبری، 1413ق، ص330</ref>. در منابع اشاره شده، او پیش از بیان عقاید غالیانه اش، سؤالات برخی از [[مذهب شیعه|شیعیان]] را (از کوفه) برای امام صادق ‌(علیه‌السلام) می‌برد و جواب‌های حضرت را برای ایشان (به کوفه) می‌آورد. علی بن عقبه می‌گوید: کان ابوالخطاب قبل أن یفسد، هو یحمل المسائل لاصحابنا و یجیی بجواباتها<ref>کلینی، 1362، ج5، ص150؛ طوسی، 1365، ج1، ص4</ref>.


از ابن ابی‌عمیر نیز روایت شده است: شیعیان وقتی آن اتفاقات برای ابوالخطاب افتاد، نزد امام صادق ‌علیه‌السلام آمدند و از آن حضرت خواستند شخصی را به آنان معرفی کند که در امر [[دین]] و [[احکام شرعی|احکام شرعی]] بتوانند از او کمک بگیرند. <ref>خوئی، 1413ق، ج 19، ص 318</ref> از این روایت پیداست که ابوالخطاب پیش از انحرافش، از سوی امام صادق ‌علیه‌السلام به عنوان معتمد شیعیان که سؤالات خویش را از وی بپرسند، معرفی شده بود. بر اساس روایتی دیگر، حمران بن اعین در سؤالی که از امام صادق ‌علیه‌السلام پرسیده، او را مورد اعتماد معرفی کرده است. <ref>صفار، 1404ق، ص 258و452</ref> قاضی نعمان مغربی نیز وی را (قبل از انحرافش) از داعیان امام صادق ‌علیه‌السلام معرفی کرده است. <ref>قاضی نعمان، 1383ق، ج1، ص49</ref>
از [[ابن ابی‌عمیر]] نیز روایت شده است: شیعیان وقتی آن اتفاقات برای ابوالخطاب افتاد، نزد امام صادق ‌(علیه‌السلام) آمدند و از آن حضرت خواستند شخصی را به آنان معرفی کند که در امر [[دین]] و [[احکام شرعی|احکام شرعی]] بتوانند از او کمک بگیرند<ref>خوئی، 1413ق، ج 19، ص 318</ref>. از این روایت پیداست که ابوالخطاب پیش از انحرافش، از سوی امام صادق ‌(علیه‌السلام) به عنوان معتمد شیعیان که سؤالات خویش را از وی بپرسند، معرفی شده بود. بر اساس روایتی دیگر، [[حمران بن اعین]] در سؤالی که از امام صادق ‌(علیه‌السلام) پرسیده، او را مورد اعتماد معرفی کرده است<ref>صفار، 1404ق، ص 258و452</ref> قاضی نعمان مغربی نیز وی را (قبل از انحرافش) از داعیان امام صادق ‌(علیه‌السلام) معرفی کرده است. <ref>قاضی نعمان، 1383ق، ج1، ص49</ref>.


بر اساس نقل [[علّامه مجلسی]]، شیعیان روایات زیادی از ابوالخطاب نقل کرده‌اند. <ref>مجلسی، ‏ 1363، ج ‏53، ص 39</ref> سؤالی که در اینجا مطرح است اینکه آیا روایات ابوالخطاب، پیش از انحرافش و به تعبیری، در زمان استقامتش، مقبول است یا خیر؟ ابن غضائری این روایات را نمی‌پذیرد.<ref>ابن غضائری، 1422ق، ص88</ref> علامه حلّی نیز در خلاصه الاقول، ضمن اشاره به غلو ابوالخطاب و ملعون شدن وی، رأی ابن غضائری را نقل کرده و مطلبی بر آن اضافه نکرده است.<ref>حلی، 1417ق، ص392</ref> اما [[شیخ طوسی]] روایات ابوالخطاب پیش از انحرافش را پذیرفته است.<ref>طوسی، 1417ق، ج‏1، ص151</ref> [[علامه مجلسی]] نیز ضمن پذیرش این مطلب می‌نویسد: روایاتی هم که در حال انحراف از وی نقل شده، درصورتی که دیگران آن روایت را نقل کرده باشند، پذیرفته شده است. <ref>مجلسی،1363، ج‏53، ص39</ref> آیت‌الله خوئی نیز با استناد به کلام شیخ طوسی در عده الاصول می‌نویسد:... بنابراین، محمد بن ابی زینب پیش از انحرافش قابل اعتماد است.<ref>خوئی، 1413ق، ج15، ص271</ref> ایشان به روایاتی در این خصوص استناد کرده است.
بر اساس نقل [[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسی]]، شیعیان روایات زیادی از ابوالخطاب نقل کرده‌اند<ref>مجلسی، ‏ 1363، ج ‏53، ص 39</ref>. سؤالی که در اینجا مطرح است اینکه آیا روایات ابوالخطاب، پیش از انحرافش و به تعبیری، در زمان استقامتش، مقبول است یا خیر؟ ابن غضائری این روایات را نمی‌پذیرد<ref>ابن غضائری، 1422ق، ص88</ref>. علامه حلی نیز در خلاصه الاقول، ضمن اشاره به غلو ابوالخطاب و ملعون شدن وی، رأی ابن غضائری را نقل کرده و مطلبی بر آن اضافه نکرده است<ref>حلی، 1417ق، ص392</ref>. اما [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] روایات ابوالخطاب پیش از انحرافش را پذیرفته است<ref>طوسی، 1417ق، ج‏1، ص151</ref>. [[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسی]] نیز ضمن پذیرش این مطلب می‌نویسد: روایاتی هم که در حال انحراف از وی نقل شده، درصورتی که دیگران آن روایت را نقل کرده باشند، پذیرفته شده است<ref>مجلسی،1363، ج‏53، ص39</ref>. آیت‌الله خوئی نیز با استناد به کلام شیخ طوسی در عده الاصول می‌نویسد:... بنابراین، محمد بن ابی زینب پیش از انحرافش قابل اعتماد است<ref>خوئی، 1413ق، ج15، ص271</ref>. ایشان به روایاتی در این خصوص استناد کرده است.


در این‌که روایات ابوالخطاب پیش از انحرافش پذیرفتنی باشد، بحثی نیست، اما به نظر می‌رسد تعیین اینکه کدام یک از روایات وی قبل از انحرافش صادر شده، مشکل است. برخی گفته‏‌اند: مرز میان دوره استقامت و انحراف او دقیقاً معلوم نیست. <ref>کاوند، 1382، ص109</ref> بدون شک، او در دوره [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر ‌علیه‌السلام]] و اوایل دوره امام صادق ‌علیه‌السلام منحرف نبوده است. بنابراین، اگر روایتی را در دوره امام باقر ‌علیه‌السلام و یا اوایل دوره امام صادق ‌علیه‌السلام نقل کرده است و یا تصریح شود که فلان روایت در دوره استقامت او نقل شده، پذیرفتنی است.
در این‌که روایات ابوالخطاب پیش از انحرافش پذیرفتنی باشد، بحثی نیست، اما به نظر می‌رسد تعیین اینکه کدام یک از روایات وی قبل از انحرافش صادر شده، مشکل است. برخی گفته‏‌اند: مرز میان دوره استقامت و انحراف او دقیقاً معلوم نیست<ref>کاوند، 1382، ص109</ref>. بدون شک، او در دوره [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر ‌علیه‌السلام]] و اوایل دوره امام صادق ‌(علیه‌السلام) منحرف نبوده است. بنابراین، اگر روایتی را در دوره امام باقر ‌(علیه‌السلام) و یا اوایل دوره امام صادق ‌(علیه‌السلام) نقل کرده است و یا تصریح شود که فلان روایت در دوره استقامت او نقل شده، پذیرفتنی است.


== آغاز انحراف ابوالخطاب ==
== آغاز انحراف ابوالخطاب ==
بر اساس نقل منابع، ابوالخطاب خود را به امام صادق ‌علیه‌السلام و یاران آن حضرت پیوند داده بود. <ref>شهرستانی، 1364، ج1، ص210</ref> وی پیش از آشکار‌سازی عقاید غالیانه‌اش، با حضور در محضر امام صادق ‌علیه‌السلام تلاش می‌کرد این‌گونه وانمود کند که امام صادق ‌علیه‌السلام برخی از اسرار را از یارانش مخفی می‌کند، اما ابوالخطاب را از این امور آگاه می‌سازد. [[ابن اثیر]] پس از اشاره به ابوالخطاب و سخنان غالیانه او و دیگر فریب کاران، می‌نویسد: آنها خود را [[شیعه]] آل محمد دانستند تا به واسطه [[تشیع]]، بتوانند کار خود را انجام دهند و عوام را به خود جلب و اهالی بلاد را تسخیر کنند. آنها به زهد و [[تقوا]] و [[عبادت]] هم تظاهر کردند تا مردم را فریب دهند، و حال آنکه خود مخالف آن بودند. <ref>ابن اثیر، 1385ق، ‏ج 8، ص28</ref>
بر اساس نقل منابع، ابوالخطاب خود را به امام صادق ‌(علیه‌السلام) و یاران آن حضرت پیوند داده بود<ref>شهرستانی، 1364، ج1، ص210</ref>. وی پیش از آشکار‌سازی عقاید غالیانه‌اش، با حضور در محضر امام صادق ‌(علیه‌السلام) تلاش می‌کرد این‌گونه وانمود کند که امام صادق ‌(علیه‌السلام) برخی از اسرار را از یارانش مخفی می‌کند، اما ابوالخطاب را از این امور آگاه می‌سازد. [[ابن اثیر]] پس از اشاره به ابوالخطاب و سخنان غالیانه او و دیگر فریب کاران، می‌نویسد: آنها خود را [[مذهب شیعه|شیعه]] آل محمد دانستند تا به واسطه [[مذهب شیعه|تشیع]]، بتوانند کار خود را انجام دهند و عوام را به خود جلب و اهالی بلاد را تسخیر کنند. آنها به زهد و [[تقوا]] و [[عبادت]] هم تظاهر کردند تا مردم را فریب دهند، و حال آنکه خود مخالف آن بودند<ref>ابن اثیر، 1385ق، ‏ج 8، ص28</ref>.


معاویه بن حکیم از جدش روایت می‌کند: در مجلس امام صادق ‌علیه‌السلام بودم، ابوالخطاب هم حضور داشت. وقتی همه رفتند... ابوالخطاب از من نیز می‌خواست که بیرون بروم، ولی امام هر بار می‌فرمودند: او با من کار دارد. یک بار هم به امام نزدیک شد و به محاسن حضرت دست زد. سپس ابوالخطاب بیرون رفت. امام صادق ‌علیه‌السلام به من فرمودند: ابوالخطاب می‌خواهد بگوید که امام من را آگاه می‌کند اما از تو پنهان می‌سازد؛ او می‌خواهد بگوید: به من نزدیک‌تر است. به یارانم این گونه بگو... <ref>طوسی، 1348، ص295</ref> این روایت گویای این مطلب است که ابوالخطاب با نزدیک ساختن خویش به امام صادق ‌علیه‌السلام، سعی داشت یاران آن حضرت را فریب دهد و خود را صاحب سرّ آن حضرت معرفی کند.
[[معاویه بن حکیم]] از جدش روایت می‌کند: در مجلس امام صادق ‌(علیه‌السلام) بودم، ابوالخطاب هم حضور داشت. وقتی همه رفتند... ابوالخطاب از من نیز می‌خواست که بیرون بروم، ولی امام هر بار می‌فرمودند: او با من کار دارد. یک بار هم به امام نزدیک شد و به محاسن حضرت دست زد. سپس ابوالخطاب بیرون رفت. امام صادق ‌(علیه‌السلام) به من فرمودند: ابوالخطاب می‌خواهد بگوید که امام من را آگاه می‌کند اما از تو پنهان می‌سازد؛ او می‌خواهد بگوید: به من نزدیک‌تر است. به یارانم این گونه بگو ...<ref>طوسی، 1348، ص295</ref>. این روایت گویای این مطلب است که ابوالخطاب با نزدیک ساختن خویش به امام صادق ‌(علیه‌السلام)، سعی داشت یاران آن حضرت را فریب دهد و خود را صاحب سرّ آن حضرت معرفی کند.


بدون شک انحرافِ ابوالخطاب از زمان امام صادق ‌علیه‌السلام آغاز شده است. بنابراین روایتی که صفار و [[کلینی|کلینی]] درباره انحراف ابوالخطاب در زمان امام باقر ‌علیه‌السلام دارند نادرست است. امام باقر ‌علیه‌السلام در این روایت علت هلاکت ابوالخطاب را ناآگاهی از تأویل محدّث و نبی دانسته‌اند. <ref>صفار، 1404ق، ص320؛ کلینی، 1362، ج‏1، ص270</ref>
بدون شک انحرافِ ابوالخطاب از زمان امام صادق ‌(علیه‌السلام) آغاز شده است. بنابراین روایتی که صفار و [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]] درباره انحراف ابوالخطاب در زمان امام باقر ‌(علیه‌السلام) دارند نادرست است. امام باقر ‌(علیه‌السلام) در این روایت علت هلاکت ابوالخطاب را ناآگاهی از تأویل محدّث و نبی دانسته‌اند<ref>صفار، 1404ق، ص320؛ کلینی، 1362، ج‏1، ص270</ref>.


== ابوالخطاب و اسماعیلیه ==
== ابوالخطاب و اسماعیلیه ==
هر چند برخی از نویسندگان، [[اسماعیلیه]] را همان خطابیه دانسته‌اند، <ref>نوبختی، 1404ق، ص 69؛ اشعری قمی، 1360، ص 81</ref> اما برخی از محققان احتمال پیوستگی شدید ابوالخطاب و اسماعیل بن جعفر صادق ‌علیه‌السلام و تأثیر‌گذاری ابوالخطاب بر اسماعیل را انکار کرده‌اند. <ref>موسوی بجنوردی، 1372، ج5، ص435</ref> برخی دیگر از منابع به ارتباط فرقه اسماعیلیه با عبدالله بن میمون، معروف به قداح سخن گفته‏‌اند. به گفته [[ابن ندیم]]، وی که مؤسس فرقه اسماعیلیه خوانده شده، به همراه پدرش از پیروان ابوالخطاب بودند. <ref>ابن ندیم، 1350، ص264</ref> هرچند بر اساس نقل کشّی، امام باقر ‌علیه‌السلام از وی تجلیل کرده است. <ref>طوسی، 1348، ص246</ref> اما برخی از پژوهش‌گران به نقش فعال وی در نشر افکار خطابیه اشاره دارند و او را حلقه وصل بین خطابیه و اسماعیلیه شمرده <ref>سبحانی، بی تا، ج 8، ص54</ref> و اصولاً ریشه‌های اسماعیلیه را مربوط به خطابیه دانسته و از نقش میمون بن دیصان و پسرش عبدالله بن میمون و شاگردش مشهور به دندان سخن گفته‏‌اند. <ref>همان، ج‏8، ص55</ref>
هر چند برخی از نویسندگان، [[اسماعیلیه]] را همان خطابیه دانسته‌اند<ref>نوبختی، 1404ق، ص 69؛ اشعری قمی، 1360، ص 81</ref>، اما برخی از محققان احتمال پیوستگی شدید ابوالخطاب و اسماعیل بن جعفر صادق ‌(علیه‌السلام) و تأثیر‌گذاری ابوالخطاب بر اسماعیل را انکار کرده‌اند<ref>موسوی بجنوردی، 1372، ج5، ص435</ref>. برخی دیگر از منابع به ارتباط فرقه اسماعیلیه با [[عبدالله بن میمون]]، معروف به [[قداح]] سخن گفته‏‌اند. به گفته [[ابن ندیم]]، وی که مؤسس فرقه اسماعیلیه خوانده شده، به همراه پدرش از پیروان ابوالخطاب بودند<ref>ابن ندیم، 1350، ص264</ref>. هرچند بر اساس نقل [[کشی]]، امام باقر ‌(علیه‌السلام) از وی تجلیل کرده است<ref>طوسی، 1348، ص246</ref>. اما برخی از پژوهش‌گران به نقش فعال وی در نشر افکار خطابیه اشاره دارند و او را حلقه وصل بین خطابیه و اسماعیلیه شمرده<ref>سبحانی، بی تا، ج 8، ص54</ref>. و اصولاً ریشه‌های اسماعیلیه را مربوط به خطابیه دانسته و از نقش میمون بن دیصان و پسرش عبدالله بن میمون و شاگردش مشهور به دندان سخن گفته‏‌اند<ref>همان، ج‏8، ص55</ref>.


== قتل ابوالخطاب ==
== قتل ابوالخطاب ==
سرانجام، ابوالخطاب در دوره [[منصور  عباسی|منصور خلیفه عباسی]](132ـ158) و در سال 138 هجری <ref>طوسی، 1348، ص296</ref> احتمالاً برای ترویج عقاید خویش و یا تحقق بخشیدن به اهداف سیاسی اش، تصمیم به قیام گرفت. او با 70 نفر از یارانش، در مسجد کوفه قیام خویش را علنی کرد و به دستور منصور، توسط عیسی بن موسی، عامل ابوجعفر منصور عباسی، دستگیر شد و در کناسه کوفه به دار آویخته شد. <ref>نوبختی، 1404ق، ص70</ref> گفته شده است: عیسی بن موسی گروهی از یارانش را برای دستگیر کردن وی به مسجد (کوفه) فرستاد. جنگ شدیدی بین پیروان ابوالخطاب و نیروهای عیسی بن موسی رخ داد. یاران ابوالخطاب در این درگیری، به جای سلاح، از نی بهره می‌بردند. ابوالخطاب به آنان گفته بود: نی‌های شما، کار نیزه‌ها و سایر سلاح‌ها را خواهد کرد و سلاح‌های ایشان در شما اثرگذار نخواهد بود! وقتی 30 نفر از آنان کشته شدند و خلاف ادعای ابوالخطاب ثابت شد، یاران باقی مانده ابوالخطاب به وی اعتراض کردند و او در جواب گفت: اگر درباره شما بداء شده است، گناه من چیست؟ <ref>اشعری قمی، 1360، ص81ـ82؛ نوبختی، 1404ق، ص70</ref> این بیان نشانه عقیده فریب کارانه ابوالخطاب به بداء است.
سرانجام، ابوالخطاب در دوره [[منصور  عباسی|منصور خلیفه عباسی]](132ـ158) و در سال 138 هجری<ref>طوسی، 1348، ص296</ref>. احتمالاً برای ترویج عقاید خویش و یا تحقق بخشیدن به اهداف سیاسی اش، تصمیم به قیام گرفت. او با 70 نفر از یارانش، در [[مسجد کوفه]] قیام خویش را علنی کرد و به دستور منصور، توسط عیسی بن موسی، عامل ابوجعفر منصور عباسی، دستگیر شد و در کناسه [[کوفه]] به دار آویخته شد<ref>نوبختی، 1404ق، ص70</ref>. گفته شده است: عیسی بن موسی گروهی از یارانش را برای دستگیر کردن وی به [[مسجد]] (کوفه) فرستاد. [[جنگ]] شدیدی بین پیروان ابوالخطاب و نیروهای عیسی بن موسی رخ داد. یاران ابوالخطاب در این درگیری، به جای سلاح، از نی بهره می‌بردند. ابوالخطاب به آنان گفته بود: نی‌های شما، کار نیزه‌ها و سایر سلاح‌ها را خواهد کرد و سلاح‌های ایشان در شما اثرگذار نخواهد بود! وقتی 30 نفر از آنان کشته شدند و خلاف ادعای ابوالخطاب ثابت شد، یاران باقی مانده ابوالخطاب به وی اعتراض کردند و او در جواب گفت: اگر درباره شما [[بداء]] شده است، [[گناه]] من چیست<ref>اشعری قمی، 1360، ص81ـ82؛ نوبختی، 1404ق، ص70</ref>؟ این بیان نشانه عقیده فریب کارانه ابوالخطاب به بداء است.
 
== جستارهای وابسته ==
* [[محمد بن یعقوب کلینی ‏]]
* [[کافر]]
* [[مسجد]]


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۵۲: خط ۵۷:


== منابع ==
== منابع ==
[http://tarikh.nashriyat.ir/node/697 برگرفته از سایت شخصیت غالیانه ابوالخطاب و واکاوی مواضع ائمه اطهار ‌علیه‌السلام...]
* [http://tarikh.nashriyat.ir/node/697 برگرفته از سایت tarikh.nashriyat.ir]  
 
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:ادیان و آیین‌ها]]
confirmed، مدیران
۳۳٬۱۲۹

ویرایش