ابوذر غفاری: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بیت المال' به 'بیت‌المال')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:


== ولادت، نسب و اوصاف ظاهری ==
== ولادت، نسب و اوصاف ظاهری ==
ابوذر بیست سال پیش از ظهور اسلام در خانواده‌ای از طایفه غِفْار که از طوایف اصیل عرب به شمار می‌رود به دنیا آمد.<ref> اعیان الشیعه، ج ۴، ص ۲۲۵</ref> پدرش <sub>جناده</sub> از فرزندان غفار و نام مادرش <sub>رمله بنت الوقیعه</sub> از طایفه بنی غفار بن ملیل بود.<ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۵۲</ref> مورّخان می‌گویند در نام پدر ابوذر اختلاف است و از یزید، جندب، عشرقه، عبدالله و سکن نیز نام برده‌اند.<ref>مشاهیر علماء الامصار، ص ۳۰. الثقات، ج ۳، ص ۵۵. تقریب التهذیب، ج ۲، ص ۳۹۵</ref>
ابوذر بیست سال پیش از ظهور اسلام در خانواده‌ای از طایفه غِفْار که از طوایف اصیل عرب به شمار می‌رود به دنیا آمد.<ref> اعیان الشیعه، ج ۴، ص ۲۲۵</ref> پدرش <sub>جناده</sub> از فرزندان غفار و نام مادرش <sub>رمله بنت الوقیعه</sub> از طایفه بنی غفار بن ملیل بود.<ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۵۲</ref> مورّخان می‌گویند در نام پدر ابوذر اختلاف است و از یزید، جندب، عشرقه، عبدالله و سکن نیز نام برده‌اند.<ref>مشاهیر علماء الامصار، ص ۳۰. الثقات، ج ۳، ص ۵۵. تقریب التهذیب، ج ۲، ص ۳۹۵</ref>


ابن حجر عسقلانی می‌نویسد: ابوذر مردی بلند قامت، گندمگون و لاغر اندام بود. <ref>الاصابه، ج ۷، ص ۱۰۷</ref> ابن سعد او را فردی بلند بالا با مو و ریش‌های سفید معرفی می‌کند.<ref> طبقات کبری، ح ۴، ص ۲۳</ref> ذهبی می‌گوید: ابوذر مردی درشت و قوی هیکل با ریش‌های انبوه بود. <ref> الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۶۵۲</ref>
ابن حجر عسقلانی می‌نویسد: ابوذر مردی بلند قامت، گندمگون و لاغر اندام بود. <ref>الاصابه، ج ۷، ص ۱۰۷</ref> ابن سعد او را فردی بلند بالا با مو و ریش‌های سفید معرفی می‌کند.<ref> طبقات کبری، ح ۴، ص ۲۳</ref> ذهبی می‌گوید: ابوذر مردی درشت و قوی هیکل با ریش‌های انبوه بود. <ref> الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۶۵۲</ref>
== اسماء و القاب ==
== اسماء و القاب ==
او را به واسطه نام فرزندش <sub>ذَر</sub>، کنیه ابوذر داده‌اند؛ و بیشتر از نزد همه با این کنیه شناخته می‌شود اما نام اصلی او مورد اختلاف است و در کتب تاریخی نام‌های مختلفی مانند بدر بن‌ جندب، بریر بن‌ عبدالله، بریر بن جناده، بریره بن‌ عشرقه، جندب بن‌ عبدالله، جندب بن‌ سکن و یزید بن‌ جناده اشاره شده است.<ref>اسدالغابه، ج ۵، ص ۱۸۶. تهذیب الکمال، ج ۳۳، ص ۲۹۴. سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۴۹. اعیان الشیعه، ح ۴، ص ۲۲۵</ref> اما آنچه مشهور و صحیح به نظر می‌رسد جندب بن ‌یزید است. <ref>الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۶۵۲</ref>
او را به واسطه نام فرزندش <sub>ذَر</sub>، کنیه ابوذر داده‌اند؛ و بیشتر از نزد همه با این کنیه شناخته می‌شود اما نام اصلی او مورد اختلاف است و در کتب تاریخی نام‌های مختلفی مانند بدر بن‌ جندب، بریر بن‌ عبدالله، بریر بن جناده، بریره بن‌ عشرقه، جندب بن‌ عبدالله، جندب بن‌ سکن و یزید بن‌ جناده اشاره شده است.<ref>اسدالغابه، ج ۵، ص ۱۸۶. تهذیب الکمال، ج ۳۳، ص ۲۹۴. سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۴۹. اعیان الشیعه، ح ۴، ص ۲۲۵</ref> اما آنچه مشهور و صحیح به نظر می‌رسد جندب بن ‌یزید است. <ref>الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۶۵۲</ref>


== همسر و فرزند ==
== همسر و فرزند ==
بنابر آن چه در منابع آمده، او فرزندی به اسم ذَرْ داشته [[کلینی]] و روایتی را نقل می‌کند که در باب وفات ذَر آمده است.<ref>کافی، ج ۳، ص ۲۵</ref> همسرش را نیز امّ‌ ذر گفته‌اند.<ref>شرح نهج‌البلاغه، ج ۱۵، ص ۹۹</ref>  
بنابر آن چه در منابع آمده، او فرزندی به اسم ذَرْ داشته [[کلینی]] و روایتی را نقل می‌کند که در باب وفات ذَر آمده است.<ref>کافی، ج ۳، ص ۲۵</ref> همسرش را نیز امّ‌ ذر گفته‌اند.<ref>شرح نهج‌البلاغه، ج ۱۵، ص ۹۹</ref>  


== خداپرستی ابوذر ==
== خداپرستی ابوذر ==
ابوذر در [[دوره جاهلی]] نیز خدا را پرستش می‌کرد و می‌گفت: خدایی جز خدای یگانه نیست و بتها را پرستش نمی‌کرد. <ref> ابن سعد، محمد بن سعد، طبقات الکبری، ترجمه دکتر محمود مهدوی دامغانی، انتشارات فرهنگ و‌اندیشه، ۱۳۷۴، ج ۴، ص۲۰۱</ref> از گفته‌های وی این است که: من سه سال پیش از آنکه نزد رسول‌خدا (ص) بروم [[نماز]] می‌خواندم و در نماز به هر سوی که خدواند اراده می‌کرد، عبادت می‌کردم <ref>ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، انتشارات فرهنگ و‌اندیشه، ۱۳۷۴، ج۴، ص۱۶۶</ref>
ابوذر در [[دوره جاهلی]] نیز خدا را پرستش می‌کرد و می‌گفت: خدایی جز خدای یگانه نیست و بتها را پرستش نمی‌کرد. <ref> ابن سعد، محمد بن سعد، طبقات الکبری، ترجمه دکتر محمود مهدوی دامغانی، انتشارات فرهنگ و‌اندیشه، ۱۳۷۴، ج ۴، ص۲۰۱</ref> از گفته‌های وی این است که: من سه سال پیش از آنکه نزد رسول‌خدا (ص) بروم [[نماز]] می‌خواندم و در نماز به هر سوی که خدواند اراده می‌کرد، عبادت می‌کردم <ref>ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، انتشارات فرهنگ و‌اندیشه، ۱۳۷۴، ج۴، ص۱۶۶</ref>


خط ۴۲: خط ۳۸:


== اسلام‌آوردن ابوذر ==
== اسلام‌آوردن ابوذر ==
از زندگی پیش از [[اسلام]] ابوذر آگاهی چندان در دست نیست. بر پایه روایتی، در جاهلیت شبانی می‌کرد<ref>الکافی، ج‌۸، ص‌۲۹۷</ref> و دلیرانه یک‌تنه در برابر کاروانی می‌ایستاد. <ref>الطبقات، ج‌۴، ص‌۱۶۷</ref> سه سال پیش از پذیرش اسلام، خدای یگانه را می‌پرستید و [[نماز]] می‌گزارد و از بت‌ها دوری می‌جست.<ref> صحیح مسلم، ج‌۸، ص‌۳۶۰؛ الکافی، ج‌۸، ص‌۱۶۸</ref> بر پایه گزارش‌هایی، آیه ۱۷ سوره زمر در مدح او و دو تن دیگر نازل شده است که در جاهلیت نیز از بت‌پرستی دوری می‌کردند. <ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج۱۰، ص۳۲۴۹؛ الدر المنثور، ج۵، ص۳۲۴</ref> وی پنجمین فردی بود که اسلام آورد. <ref>الطبقات، ج‌۴، ص‌۱۶۹؛ اسدالغابه، ج۱، ص۳۵۷</ref> برخی او را چهارمین [[مسلمان]] دانسته‌اند. <ref>تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۲۳؛ الاستیعاب، ج۱، ص۲۵۲</ref> بر همین اساس او را از سابقان در اسلام شمرده‌اند.<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۳۵</ref> داستان اسلام آوردن او را گوناگون<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۳۵</ref> و حتی پس از رخدادی اعجازآمیز<ref>المستدرک، ج۳، ص۳۳۹؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۳۲۷</ref> یاد کرده‌اند. مشهور است که چون خبر [[بعثت]] پیامبر(ص) را شنید برادرش را برای خبریابی به مکه فرستاد و پس از شنیدن سخن او خود به مکه آمد و پس از تحمل سختی و برخورد با دشمنان اسلام، پیامبر گرامی(ص) را دیدار نمود و اسلام آورد.<ref>الطبقات، ج‌۴، ص‌۱۶۹؛ صحیح مسلم، ج۷، ص۱۵۵</ref> او با پیامبر بیعت کرد که در راه خدا از ملامت هیچ سرزنش‌کننده‌ای نهراسد و حق بگوید، هر چند تلخ باشد. <ref> تاریخ دمشق، ج۶۶، ص۱۷۶؛ اسدالغابه، ج۱، ص۳۵۷</ref>
از زندگی پیش از [[اسلام]] ابوذر آگاهی چندان در دست نیست. بر پایه روایتی، در جاهلیت شبانی می‌کرد<ref>الکافی، ج‌۸، ص‌۲۹۷</ref> و دلیرانه یک‌تنه در برابر کاروانی می‌ایستاد. <ref>الطبقات، ج‌۴، ص‌۱۶۷</ref> سه سال پیش از پذیرش اسلام، خدای یگانه را می‌پرستید و [[نماز]] می‌گزارد و از بت‌ها دوری می‌جست.<ref> صحیح مسلم، ج‌۸، ص‌۳۶۰؛ الکافی، ج‌۸، ص‌۱۶۸</ref> بر پایه گزارش‌هایی، آیه ۱۷ سوره زمر در مدح او و دو تن دیگر نازل شده است که در جاهلیت نیز از بت‌پرستی دوری می‌کردند. <ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج۱۰، ص۳۲۴۹؛ الدر المنثور، ج۵، ص۳۲۴</ref> وی پنجمین فردی بود که اسلام آورد. <ref>الطبقات، ج‌۴، ص‌۱۶۹؛ اسدالغابه، ج۱، ص۳۵۷</ref> برخی او را چهارمین [[مسلمان]] دانسته‌اند. <ref>تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۲۳؛ الاستیعاب، ج۱، ص۲۵۲</ref> بر همین اساس او را از سابقان در اسلام شمرده‌اند.<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۳۵</ref> داستان اسلام آوردن او را گوناگون<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۳۵</ref> و حتی پس از رخدادی اعجازآمیز<ref>المستدرک، ج۳، ص۳۳۹؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۳۲۷</ref> یاد کرده‌اند. مشهور است که چون خبر [[بعثت]] پیامبر(ص) را شنید برادرش را برای خبریابی به مکه فرستاد و پس از شنیدن سخن او خود به مکه آمد و پس از تحمل سختی و برخورد با دشمنان اسلام، پیامبر گرامی(ص) را دیدار نمود و اسلام آورد.<ref>الطبقات، ج‌۴، ص‌۱۶۹؛ صحیح مسلم، ج۷، ص۱۵۵</ref> او با پیامبر بیعت کرد که در راه خدا از ملامت هیچ سرزنش‌کننده‌ای نهراسد و حق بگوید، هر چند تلخ باشد. <ref> تاریخ دمشق، ج۶۶، ص۱۷۶؛ اسدالغابه، ج۱، ص۳۵۷</ref>


== ابوذر و تبلیغ اسلام در قبیله ==
== ابوذر و تبلیغ اسلام در قبیله ==
[[پیامبر]](ص) ابوذر را به تبلیغ دین در قبیله خویش تا هجرت به [[مدینه]]، مأمور کرد؛ امّا وی پیش از بازگشت در میان خفقان [[مشرکان]]، شعار توحید سر داد و با ضرب و شتم شدید آنان روبه‌رو شد.<ref>الطبقات، ج۴، ص۱۷۰؛ الاستیعاب، ج۴، ص۲۱۷</ref> سپس به دیار خویش رفت. با تلاش او نیمی از بنی‌غفار تا پیش از هجرت به مدینه و نیم دیگر پس از [[هجرت]] مسلمان شدند.<ref>الطبقات، ج۴، ص۱۶۷؛ تاریخ الاسلام، ج۱، ص۱۶۹</ref> بر پایه برخی گزارش‌ها در این مدت و احتمالاً هماهنگ با سیاست پیامبر در ایجاد ناامنی برای کاروان‌های تجاری [[قریش]] ابوذر در محلی به نام «ثنیه غزال» کاروان‌های تجاری قریش را تهدید می‌کرد و تنها پس از گفتن [[شهادتین]]، اموالشان را بازپس می‌داد. <ref> الطبقات، ج۴، ص۱۶۷-۱۶۸؛ انساب الاشراف، ج۱۱، ص۱۲۵</ref>
[[پیامبر]](ص) ابوذر را به تبلیغ دین در قبیله خویش تا هجرت به [[مدینه]]، مأمور کرد؛ امّا وی پیش از بازگشت در میان خفقان [[مشرکان]]، شعار توحید سر داد و با ضرب و شتم شدید آنان روبه‌رو شد.<ref>الطبقات، ج۴، ص۱۷۰؛ الاستیعاب، ج۴، ص۲۱۷</ref> سپس به دیار خویش رفت. با تلاش او نیمی از بنی‌غفار تا پیش از هجرت به مدینه و نیم دیگر پس از [[هجرت]] مسلمان شدند.<ref>الطبقات، ج۴، ص۱۶۷؛ تاریخ الاسلام، ج۱، ص۱۶۹</ref> بر پایه برخی گزارش‌ها در این مدت و احتمالاً هماهنگ با سیاست پیامبر در ایجاد ناامنی برای کاروان‌های تجاری [[قریش]] ابوذر در محلی به نام «ثنیه غزال» کاروان‌های تجاری قریش را تهدید می‌کرد و تنها پس از گفتن [[شهادتین]]، اموالشان را بازپس می‌داد. <ref> الطبقات، ج۴، ص۱۶۷-۱۶۸؛ انساب الاشراف، ج۱۱، ص۱۲۵</ref>


== حضرت علی (ع) در سفارش ابوذر به مردم ==
== حضرت علی در سفارش ابوذر به مردم ==
 
از آن جا که ابوذر همواره امیرالمومنین علی (ع) را اول مسلمان می‌دانست و از هر نظر او را بر دیگران برتری می‌داد.<ref>تهذیب التهذیب، ج ۱۰، ص ۱۰۱؛ مستدرک حاکم، ج ۳، ص ۳۸۴؛ معرفه الصحابه، ج ۱، ص ۴۵۷ و ابن ابی الحدید در شرح نهج‌البلاغه، ج ۱۳، ص ۲۲۴ ابوذر را چهارمین مسلمان ذکر کرده و می‌نویسد: همه محدثان گفته‏‌اند که ابوبکر بعد از گروهی از مردان، مسلمان شده است، وی هفت نفر را به ترتیب ایمان نام می‌برد: ۱ – علی بن ابی‌طالب ۲ – جعفر بن ابی‌طالب ۳ – زید بن حارثه ۴ – ابوذر غفاری ۵ – عمرو بن عنبسه سلمی ۶ – خالد بن سعید بن عاص ۷ – خباب بن ارت. و می‌گوید: ابوبکر بعد از این جماعت مسلمان شده است.</ref> مردم را به برتری آن امام ‌علیه‌السلام سفارش می‌نمودند و در هر فرصتی که پیش می‌آمد، این حقیقت را بازگو می‌کرد تا حجت بر همگان تمام شود.
از آن جا که ابوذر همواره امیرالمومنین علی (ع) را اول مسلمان می‌دانست و از هر نظر او را بر دیگران برتری می‌داد.<ref>تهذیب التهذیب، ج ۱۰، ص ۱۰۱؛ مستدرک حاکم، ج ۳، ص ۳۸۴؛ معرفه الصحابه، ج ۱، ص ۴۵۷ و ابن ابی الحدید در شرح نهج‌البلاغه، ج ۱۳، ص ۲۲۴ ابوذر را چهارمین مسلمان ذکر کرده و می‌نویسد: همه محدثان گفته‏‌اند که ابوبکر بعد از گروهی از مردان، مسلمان شده است، وی هفت نفر را به ترتیب ایمان نام می‌برد: ۱ – علی بن ابی‌طالب ۲ – جعفر بن ابی‌طالب ۳ – زید بن حارثه ۴ – ابوذر غفاری ۵ – عمرو بن عنبسه سلمی ۶ – خالد بن سعید بن عاص ۷ – خباب بن ارت. و می‌گوید: ابوبکر بعد از این جماعت مسلمان شده است.</ref> مردم را به برتری آن امام ‌علیه‌السلام سفارش می‌نمودند و در هر فرصتی که پیش می‌آمد، این حقیقت را بازگو می‌کرد تا حجت بر همگان تمام شود.


خط ۶۰: خط ۵۳:


== ابوذر پس از رسول خدا(ص) و در زمان خلفا ==
== ابوذر پس از رسول خدا(ص) و در زمان خلفا ==
 
نقش ابوذر در دفاع از ولایت امیرمومنان علی (ع) پس از رسول اکرم (ص) بسیار مهم بود. او در زمان حکومت کوتاه مدت [[ابوبکر]] یکی از مدافعان آن حضرت محسوب می‌گردید. در زمان خلافت عمر، ابوذر مدینه را ترک کرده و به شام رفت و در برخی از فتوحات مثل حمله به بیزانس (امپراطوری روم شرقی) و فتح قبرس حضور داشت و تا زمان خلافت عثمان در آن جا ماند. در زمان حکومت عثمان و بدلیل رفتارهای ناشایست معاویه مخالفت او با حکومت وقت شدت گرفت.
نقش ابوذر در دفاع از ولایت امیرمومنان علی (ع) پس از رسول اکرم(ص) بسیار مهم بود. او در زمان حکومت کوتاه مدت [[ابوبکر]] یکی از مدافعان آن حضرت محسوب می‌گردید. در زمان خلافت عمر، ابوذر مدینه را ترک کرده و به شام رفت و در برخی از فتوحات مثل حمله به بیزانس (امپراطوری روم شرقی) و فتح قبرس حضور داشت و تا زمان خلافت عثمان در آن جا ماند. در زمان حکومت عثمان و بدلیل رفتارهای ناشایست معاویه مخالفت او با حکومت وقت شدت گرفت.


او در شام مردم را درباره ولایت امیرالمومنین علی (ع) آگاه می‌ساخت; چنان که بسیاری از مردم شام با امیرالمومنین آشنا و برخی به [[تشیّع]] گرویدند. هنگامی که عثمان از مخالفت او با حکومت و تبلیغات او برای آشنا سازی مردم با اسلام واقعی آگاه شد، به معاویه دستور داد تا ابوذر را به مدینه بفرستد. معاویه او را با وضعی دلخراش و ناراحت کننده به مدینه فرستاد. چون به مدینه آمد و عثمان را ملاقات کرد، زبان به انتقاد از او گشود و او را از اسراف در بیت‌المال برحذر داشت. او همواره بر این شیوه پای می‌فشرد تا سرانجام عثمان وی را به ربذه تبعید کرد.
او در شام مردم را درباره ولایت امیرالمومنین علی (ع) آگاه می‌ساخت; چنان که بسیاری از مردم شام با امیرالمومنین آشنا و برخی به [[تشیّع]] گرویدند. هنگامی که عثمان از مخالفت او با حکومت و تبلیغات او برای آشنا سازی مردم با اسلام واقعی آگاه شد، به معاویه دستور داد تا ابوذر را به مدینه بفرستد. معاویه او را با وضعی دلخراش و ناراحت کننده به مدینه فرستاد. چون به مدینه آمد و عثمان را ملاقات کرد، زبان به انتقاد از او گشود و او را از اسراف در بیت‌المال برحذر داشت. او همواره بر این شیوه پای می‌فشرد تا سرانجام عثمان وی را به ربذه تبعید کرد.
خط ۷۴: خط ۶۶:


== پیمان برادری ابوذر ==
== پیمان برادری ابوذر ==
در این‌که ابوذر در ماجرای [[پیمان مؤاخات]]، با چه کسی برادر شده، اختلاف است. ابن سعد در طبقات اصل آ ن را درباره ابوذر انکار می‌کند چرا که پیمان‌ها پیش از [[جنگ بدر]] با نزول [[آیه ارث]] قطع شده و تا آن هنگام وی به [[مدینه]] هجرت نکرده بود. بر همین اساس برادری او با منذربن عمر را که رد جریان بئر معونه در سال سوم هجری به فوت می‌کند را رد می‌کنند. بعضی برادری او را با ابن مسعود و برخی با [[بلال]] و برخی با [[سلمان]] و برخی با ابودردا ذکر کرده‌اند. اما بعضی با استناد به حدیثی از علی بن الحسین و ذکر دو دلیل برادری او را با [[سلمان فارسی]] درست می‌کنند. <ref>ناصر گذشته (۲۱ خرداد ۱۳۹۹). ابوذر غفاری. مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی</ref>  
در این‌که ابوذر در ماجرای [[پیمان مؤاخات]]، با چه کسی برادر شده، اختلاف است. ابن سعد در طبقات اصل آ ن را درباره ابوذر انکار می‌کند چرا که پیمان‌ها پیش از [[جنگ بدر]] با نزول [[آیه ارث]] قطع شده و تا آن هنگام وی به [[مدینه]] هجرت نکرده بود. بر همین اساس برادری او با منذربن عمر را که رد جریان بئر معونه در سال سوم هجری به فوت می‌کند را رد می‌کنند. بعضی برادری او را با ابن مسعود و برخی با [[بلال]] و برخی با [[سلمان]] و برخی با ابودردا ذکر کرده‌اند. اما بعضی با استناد به حدیثی از علی بن الحسین و ذکر دو دلیل برادری او را با [[سلمان فارسی]] درست می‌کنند. <ref>ناصر گذشته (۲۱ خرداد ۱۳۹۹). ابوذر غفاری. مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی</ref>  


===== برادری ابوذر با سلمان =====
=== برادری ابوذر با سلمان ===
 
یکی از معاصران، با استناد به حدیثی از [[امام سجاد|امام‌سجاد]] (ع) و ذکر دو دلیل دیگر، برادری او را با سلمان درست می‌داند و بر آن است که ابوذر از همان ابتدای هجرت در مدینه بود <ref>عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة‌النبی، ج‌۴، ص‌۲۴۴</ref>
یکی از معاصران، با استناد به حدیثی از [[امام سجاد|امام‌سجاد]] (ع) و ذکر دو دلیل دیگر، برادری او را با سلمان درست می‌داند و بر آن است که ابوذر از همان ابتدای هجرت در مدینه بود <ref>عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة‌النبی، ج‌۴، ص‌۲۴۴</ref>
با رحلت پیامبر (ص) ابوذر بر امامت علی (ع) پای فشرد و به تعبیر [[امام صادق]] (ع) یکی از سه تنی بود که بر فرمان رسول‌ خدا استوار ماند <ref> کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج‌۸‌، ص‌۲۴۵</ref> و تا پایان عمر، دیگران را بدان سفارش می‌کرد؛ <ref>طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج‌۱، ص۲۲۵</ref> به همین جهت خلافت ابوبکر را انکار کرد <ref> یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۲۴</ref> و با برخی دیگر از بزرگان صحابه، از علی (ع) می‌خواست تا برای گرفتن حقّ خود به‌پا خیزد و در برخوردی که با عمر داشت، در حقّانیّت علی خطبه‌ای خواند. <ref> شیخ صدوق، محمد بن علی، خصال، ج۲، ص۴۶۱-۴۶۳</ref>
با رحلت پیامبر (ص) ابوذر بر امامت علی (ع) پای فشرد و به تعبیر [[امام صادق]] (ع) یکی از سه تنی بود که بر فرمان رسول‌ خدا استوار ماند <ref> کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج‌۸‌، ص‌۲۴۵</ref> و تا پایان عمر، دیگران را بدان سفارش می‌کرد؛ <ref>طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج‌۱، ص۲۲۵</ref> به همین جهت خلافت ابوبکر را انکار کرد <ref> یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۲۴</ref> و با برخی دیگر از بزرگان صحابه، از علی (ع) می‌خواست تا برای گرفتن حقّ خود به‌پا خیزد و در برخوردی که با عمر داشت، در حقّانیّت علی خطبه‌ای خواند. <ref> شیخ صدوق، محمد بن علی، خصال، ج۲، ص۴۶۱-۴۶۳</ref>
خط ۸۸: خط ۷۸:


== ابوذر و تشیُع در لبنان ==
== ابوذر و تشیُع در لبنان ==
گفته شده زمانی که ابوذر در منطقه [[شام]]آن زمان که شامل همه یا قسمتی از [[لبنان]] فعلی نیز می‌شده است ضمن مبارزه با ثروت اندوزی‌های [[معاویه]] شیعه را در آنجا تبلیغ می‌کرده و شیعه شدن شیعیان لبنان به سبب فعالیت‌های ابوذر بوده است. <ref>خدمات متقابل اسلام و ایران نویسنده: مرتضی مطهری، جلد: 1 صفحه: 503.</ref>  
گفته شده زمانی که ابوذر در منطقه [[شام]]آن زمان که شامل همه یا قسمتی از [[لبنان]] فعلی نیز می‌شده است ضمن مبارزه با ثروت اندوزی‌های [[معاویه]] شیعه را در آنجا تبلیغ می‌کرده و شیعه شدن شیعیان لبنان به سبب فعالیت‌های ابوذر بوده است. <ref>خدمات متقابل اسلام و ایران نویسنده: مرتضی مطهری، جلد: 1 صفحه: 503.</ref>  


== تبعید به ربذه ==
== تبعید به ربذه ==
عثمان که از اعتراضات مکرر ابوذر بسیار عصبانی شده بود، حکم تبعید وی را که در آن هنگام، پیرمردی نود ساله بود، <ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التثرات العربی، ۱۴۰۳ ه. ق، ج۲۲، ص۴۳۶</ref>
عثمان که از اعتراضات مکرر ابوذر بسیار عصبانی شده بود، حکم تبعید وی را که در آن هنگام، پیرمردی نود ساله بود، <ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التثرات العربی، ۱۴۰۳ ه. ق، ج۲۲، ص۴۳۶</ref>
را به «ربذه» صادر کرد و دستور داد هیچ‌کس او را بدرقه نکند و کسی جرات این کار را نداشت، اما وقتی این خبر به علی (ع) رسید به همراه برادرش [[عقیل]] و فرزندانش حسن و حسین (ع) و صحابی بزرگ رسول‌خدا (ص)، عمار یاسر، ابوذر را تا دم دروازه مدینه بدرقه کردند و با این حرکت حکم تبعید وی را زیر سوال برده و به حرکات ابوذر مهر تایید زدند. <ref> ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، بیروت، داراحیاء اتراث العربی، ۱۹۶۵م، ج۸، ص۲۵۲.</ref>
را به «ربذه» صادر کرد و دستور داد هیچ‌کس او را بدرقه نکند و کسی جرات این کار را نداشت، اما وقتی این خبر به علی (ع) رسید به همراه برادرش [[عقیل]] و فرزندانش حسن و حسین (ع) و صحابی بزرگ رسول‌خدا (ص)، عمار یاسر، ابوذر را تا دم دروازه مدینه بدرقه کردند و با این حرکت حکم تبعید وی را زیر سوال برده و به حرکات ابوذر مهر تایید زدند. <ref> ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، بیروت، داراحیاء اتراث العربی، ۱۹۶۵م، ج۸، ص۲۵۲.</ref>
خط ۱۱۳: خط ۱۰۱:


== زهد و ساده‌زیستی ابوذر ==
== زهد و ساده‌زیستی ابوذر ==
طرز زندگی ابوذر پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) تا روزی که در بیابان ربذه جان سپرد، گواه زنده بر زهد و پارسائی بی‌نظیر او است. ابوذر مردی وارسته و زاهد بود و در سادگی زندگی از پیامبر (ص) پیروی می‌کرد، او هرگز تحت تأثیر وسوسه‌های مال و ثروت قرار نمی‌گرفت و هیچ عاملی نمی‌توانست او را بفریبد و از راه راست منحرف سازد.
طرز زندگی ابوذر پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) تا روزی که در بیابان ربذه جان سپرد، گواه زنده بر زهد و پارسائی بی‌نظیر او است. ابوذر مردی وارسته و زاهد بود و در سادگی زندگی از پیامبر (ص) پیروی می‌کرد، او هرگز تحت تأثیر وسوسه‌های مال و ثروت قرار نمی‌گرفت و هیچ عاملی نمی‌توانست او را بفریبد و از راه راست منحرف سازد.


خط ۱۱۹: خط ۱۰۶:


== درگذشت ابوذر ==
== درگذشت ابوذر ==
ابوذر سرانجام در ربذه، از منزلگاه‌های کاروان‌های [[حج]] در طول تاریخ <ref>الاخبار الطوال، ص۳۸۵؛ معجم البلدان، ج۳، ص۲۴؛ المنتظم، ج۱۱، ص۳۲۰</ref>، در تنهایی و سختی همان‌گونه که پیامبر(ص) خبر داده بود <ref>المغازی، ج‌۳، ص‌۱۰۰۱</ref>، در کنار همسر یا تنها دخترش به سال ۳۲ق درگذشت <ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۳۵۴</ref> و به دست کاروانی که از [[عراق]] می‌آمد و [[ابن مسعود]] و تنی چند از اصحاب آن ‌را همراهی می‌کردند <ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۳۵۴</ref> تجهیز شد. مالک اشتر بر او نماز گزارد <ref>رجال کشی، ج۱، ص۲۸۲</ref> و وی را همان جا به خاک سپردند.<ref>المعجم الکبیر، ج‌۶، ص‌۱۲۶؛ تفسیر قمی، ج۱، ص۲۹۶؛ معجم البلدان، ج۳، ص۲۴</ref> اکنون اثری از مدفن وی نیست.<ref>مجمع البحرین، ج۲، ص۱۳۱، «ربذ»؛ اعیان الشیعه، ج۴، ص۲۲۵</ref> پیشتر مسجدی به نام ابوذر بوده که گویا قبرش همان جا قرار داشته است. <ref>المناسک، ص۳۲۷</ref> زیارت وی در ربذه از مستحبات شمرده شده است. <ref>بحار الانوار، ج۹۷، ص۲۲۲؛ ج۹۹، ص۲۷۹؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۱۰۳</ref> از او نسلی نمانده است. <ref>جمهرة انساب العرب، ص‌۱۸۶</ref>


ابوذر سرانجام در ربذه، از منزلگاه‌های کاروان‌های [[حج]] در طول تاریخ <ref>الاخبار الطوال، ص۳۸۵؛ معجم البلدان، ج۳، ص۲۴؛ المنتظم، ج۱۱، ص۳۲۰</ref>، در تنهایی و سختی همان‌گونه که پیامبر(ص) خبر داده بود <ref>المغازی، ج‌۳، ص‌۱۰۰۱</ref>، در کنار همسر یا تنها دخترش به سال ۳۲ق درگذشت <ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۳۵۴</ref> و به دست کاروانی که از [[عراق]] می‌آمد و [[ابن مسعود]] و تنی چند از اصحاب آن ‌را همراهی می‌کردند <ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۳۵۴</ref> تجهیز شد. مالک اشتر بر او نماز گزارد <ref>رجال کشی، ج۱، ص۲۸۲</ref> و وی را همان جا به خاک سپردند.<ref>المعجم الکبیر، ج‌۶، ص‌۱۲۶؛ تفسیر قمی، ج۱، ص۲۹۶؛ معجم البلدان، ج۳، ص۲۴</ref> اکنون اثری از مدفن وی نیست.<ref>مجمع البحرین، ج۲، ص۱۳۱، «ربذ»؛ اعیان الشیعه، ج۴، ص۲۲۵</ref> پیشتر مسجدی به نام ابوذر بوده که گویا قبرش همان جا قرار داشته است. <ref>المناسک، ص۳۲۷</ref> زیارت وی در ربذه از مستحبات شمرده شده است. <ref>بحار الانوار، ج۹۷، ص۲۲۲؛ ج۹۹، ص۲۷۹؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۱۰۳</ref> از او نسلی نمانده است. <ref>جمهرة انساب العرب، ص‌۱۸۶</ref>
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
confirmed، مدیران
۳۲٬۸۱۷

ویرایش