ابوطالب: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۰ اوت ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'ى' به 'ی'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
خط ۹۹: خط ۹۹:
ایشان در بخش دیگری از اشعار خود سروده‌اند: "قریش آیا نمی دانید که ما او ([[محمد]]) را مانند موسی پیامبر یافته ایم و نام و نشان او در کتاب‌های آسمانی قید گردیده است و بندگان خدا محبّت مخصوصی به وی دارند و نباید درباره کسی که خدا محبّت او را در دل‌ها به ودیعت گذارده ستم کرد." <ref>سبحانی، جعفر، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، ص163،نشر مشعر، 1378، به نقل از دیوان ابوطالب ص32، و سیره ابن هشام ج 1 ص 373</ref>
ایشان در بخش دیگری از اشعار خود سروده‌اند: "قریش آیا نمی دانید که ما او ([[محمد]]) را مانند موسی پیامبر یافته ایم و نام و نشان او در کتاب‌های آسمانی قید گردیده است و بندگان خدا محبّت مخصوصی به وی دارند و نباید درباره کسی که خدا محبّت او را در دل‌ها به ودیعت گذارده ستم کرد." <ref>سبحانی، جعفر، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، ص163،نشر مشعر، 1378، به نقل از دیوان ابوطالب ص32، و سیره ابن هشام ج 1 ص 373</ref>


همچنیین در جای دیگر آورده‌اند: "اى برادرزاده تا ابوطالب در میان خاک نخوابیده و لحد را بستر نساخته هرگز دشمنان به تو دست نخواهند یافت" به آن چه مأموری آشکار کن، از هیچ کس مترس و بشارت ده و چشمانی را روشن ساز، مرا به آیین خود خواندی و می دانم تو پند دهنده من هستی و در دعوت خود امین و درستکاری، حقّا که کیش [[محمد(ص)]] از بهترین آئین‌ها است." <ref>تاریخ ابن کثیر، ج 2 ص 42؛ تفسیر نمونه، ج ‏5، ص 195</ref>
همچنیین در جای دیگر آورده‌اند: "ای برادرزاده تا ابوطالب در میان خاک نخوابیده و لحد را بستر نساخته هرگز دشمنان به تو دست نخواهند یافت" به آن چه مأموری آشکار کن، از هیچ کس مترس و بشارت ده و چشمانی را روشن ساز، مرا به آیین خود خواندی و می دانم تو پند دهنده من هستی و در دعوت خود امین و درستکاری، حقّا که کیش [[محمد(ص)]] از بهترین آئین‌ها است." <ref>تاریخ ابن کثیر، ج 2 ص 42؛ تفسیر نمونه، ج ‏5، ص 195</ref>


دلالت این اشعار و کلمات بر ایمان راسخ حضرت ابوطالب (ع) واضح و غیر قابل انکار است.
دلالت این اشعار و کلمات بر ایمان راسخ حضرت ابوطالب (ع) واضح و غیر قابل انکار است.
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
==عقیده دوستان و نزدیکان بی غرضش در حقّ او==
==عقیده دوستان و نزدیکان بی غرضش در حقّ او==


الف: وقتی امام علی(ع) خبر ارتحال ابوطالب را به پیامبر(ص) داد وی سخت گریست و به علی(ع) دستور غسل و کفن و دفن را صادر نمود و از خدا برای او طلب مغفرت کرد. <ref>سید بن طاووس، الطرائف، ص 85</ref> در حالی که غسل و کفن و دفن میّت مسلمان واجب بوده و انسان کافر غسل و کفن و دفن ندارد. <ref>مکی عاملی، محمد بن جمال الدین، اللمعه الدمشقیه، ص20، مؤسسه دار الفکر، 1374؛ امام خمینی(ره)، تحریر الوسیله، ج 1 ص 65، دار العلم، 1374؛ توضیح المسائل سیزده م رجع،ج 1 ص313، مسئله 542، دفتر تبلیغات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1383</ref> و هیچ مسلمانی حق ندارد برای کافر از خداوند طلب مغفرت نماید. <ref>توبه، 113، پیامبر و کسانى را که ایمان آورده‏اند نرسد و شرعا جایز و عقلا صحیح نباشد که براى مشرکان آمرزش بخواهند هر چند خویشان (آنها) باشند، پس از آن که برایشان آشکار شده که آنان اهل دوزخند</ref>
الف: وقتی امام علی(ع) خبر ارتحال ابوطالب را به پیامبر(ص) داد وی سخت گریست و به علی(ع) دستور غسل و کفن و دفن را صادر نمود و از خدا برای او طلب مغفرت کرد. <ref>سید بن طاووس، الطرائف، ص 85</ref> در حالی که غسل و کفن و دفن میّت مسلمان واجب بوده و انسان کافر غسل و کفن و دفن ندارد. <ref>مکی عاملی، محمد بن جمال الدین، اللمعه الدمشقیه، ص20، مؤسسه دار الفکر، 1374؛ امام خمینی(ره)، تحریر الوسیله، ج 1 ص 65، دار العلم، 1374؛ توضیح المسائل سیزده م رجع،ج 1 ص313، مسئله 542، دفتر تبلیغات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1383</ref> و هیچ مسلمانی حق ندارد برای کافر از خداوند طلب مغفرت نماید. <ref>توبه، 113، پیامبر و کسانی را که ایمان آورده‏اند نرسد و شرعا جایز و عقلا صحیح نباشد که برای مشرکان آمرزش بخواهند هر چند خویشان (آنها) باشند، پس از آن که برایشان آشکار شده که آنان اهل دوزخند</ref>


ب: [[امام باقر(ع)]] می‌فرماید: ایمان ابوطالب بر ایمان بسیاری از مردم ترجیح دارد و امیرمؤمنان دستور می داد از طرف وی [[حج]] به جا آورند. <ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 14،ص 76</ref>
ب: [[امام باقر(ع)]] می‌فرماید: ایمان ابوطالب بر ایمان بسیاری از مردم ترجیح دارد و امیرمؤمنان دستور می داد از طرف وی [[حج]] به جا آورند. <ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 14،ص 76</ref>
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:
=شعر ابوطالب=
=شعر ابوطالب=


ابوطالب شاعرى نام‌آور بود و ابیاتِ فراوانى به او منسوب است؛ البته همه آن‌ها متواتر نیست؛ اما مجموعه‌اى از اشعار به ‌گونه‌اى متواتر نقل شده که انتساب آن‌ها را به او نمى‌توان انکار کرد. این اشعار در چهار دیوان به نام اشعار ابوطالب جمع شده <ref> شعر ابى‌طالب، ص‌ 18</ref> و از نخستین سده‌هاى اسلامى تا دوره‌هاى بعد، همواره مورد توجه ادیبان و شاعران [[جهان اسلام]] بوده است.
ابوطالب شاعری نام‌آور بود و ابیاتِ فراوانی به او منسوب است؛ البته همه آن‌ها متواتر نیست؛ اما مجموعه‌ای از اشعار به ‌گونه‌ای متواتر نقل شده که انتساب آن‌ها را به او نمی‌توان انکار کرد. این اشعار در چهار دیوان به نام اشعار ابوطالب جمع شده <ref> شعر ابی‌طالب، ص‌ 18</ref> و از نخستین سده‌های اسلامی تا دوره‌های بعد، همواره مورد توجه ادیبان و شاعران [[جهان اسلام]] بوده است.


در بین همه آن‌ها [[قصیده لامیه]] او شهرت بسزایى دارد. خاورشناسان نیز به ‌رغم چند و چونى که در درستى انتساب این اشعار به ابوطالب کرده‌اند به انکار مطلق آن‌ها نپرداخته‌اند. <ref> دائرة‌المعارف بزرگ اسلامى، ج‌ 5، ص‌ 619</ref>
در بین همه آن‌ها [[قصیده لامیه]] او شهرت بسزایی دارد. خاورشناسان نیز به ‌رغم چند و چونی که در درستی انتساب این اشعار به ابوطالب کرده‌اند به انکار مطلق آن‌ها نپرداخته‌اند. <ref> دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج‌ 5، ص‌ 619</ref>


بر پایه دو روایت تاریخى، [[پیامبر اکرم (ص)]] در دو واقعه به این اشعار در [[مدینه]] استناد و ابیاتى از آن‌ها را قرائت کرده است: یکى ماجراى دعاى پیامبر براى نزول باران <ref> شرح نهج‌البلاغه، ج‌ 14، ص‌ 274</ref> و دیگرى هنگام مشاهده کشتگان [[بدر]] <ref> شرح نهج‌البلاغه، ج‌ 14،ص‌ 273 </ref> که ابوطالب در آن، پیروزى بنى‌هاشم و مسلمانان را پیش‌بینى کرده بود.
بر پایه دو روایت تاریخی، [[پیامبر اکرم (ص)]] در دو واقعه به این اشعار در [[مدینه]] استناد و ابیاتی از آن‌ها را قرائت کرده است: یکی ماجرای دعای پیامبر برای نزول باران <ref> شرح نهج‌البلاغه، ج‌ 14، ص‌ 274</ref> و دیگری هنگام مشاهده کشتگان [[بدر]] <ref> شرح نهج‌البلاغه، ج‌ 14،ص‌ 273 </ref> که ابوطالب در آن، پیروزی بنی‌هاشم و مسلمانان را پیش‌بینی کرده بود.


بخشى از ابیات منسوب به ابوطالب، حاکى از [[عقاید]] او و بخشى داراى ارزش تاریخى است؛ به ‌طورى که محققان در ماجراهاى [[عربستان]] و نخستین سال‌هاى [[بعثت ‌نبوى (ص)]] به آن‌ها استناد مى‌کنند. پاره‌اى از خاورشناسان نیز به آن‌ها توجه کرده‌اند. <ref>دائرة‌المعارف بزرگ اسلامى، ج‌ 5، ص‌ 619</ref>
بخشی از ابیات منسوب به ابوطالب، حاکی از [[عقاید]] او و بخشی دارای ارزش تاریخی است؛ به ‌طوری که محققان در ماجراهای [[عربستان]] و نخستین سال‌های [[بعثت ‌نبوی (ص)]] به آن‌ها استناد می‌کنند. پاره‌ای از خاورشناسان نیز به آن‌ها توجه کرده‌اند. <ref>دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج‌ 5، ص‌ 619</ref>


=وفات ابوطالب=
=وفات ابوطالب=
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۷۹۶

ویرایش